مفهوم استحکام استراتژی معاملاتی چیست؟
استحکام استراتژی معاملاتی – یکی از مشکلاتی که معاملهگران با آن مواجه میشوند، زیانده شدن استراتژیهایی است که در زمان بکتست، سودده بودهاند. این مساله میتواند علاوه بر زیانهایی که به معاملهگر تحمیل میکند، اعتماد او به استراتژیهای معاملاتی و حتی امکان سودآوری در بازارهای مالی را نابود کند. از میان دلایل متعددی که میتوانند باعث بروز چنین چرخشی در عملکرد استراتژیهای معاملاتی شود، در این مقاله به مبحث کیفیت و استحکام استراتژی میپردازیم.
استحکام استراتژی چیست؟
قبل از ورود به بحث بازارهای مالی، اجازه دهید با مثالی ملموستر وارد این بحث شویم. در نظر بگیرید دو خودرو پیش روی ما باشد: یکی پورشه ۹۱۱ و دیگری یک لندکروز. تردیدی نیست که در یک مسابقه سرعت در جادهای صاف و آسفالته، لندکروز حرفی برای گفتن در مقابل پورشه ۹۱۱ ندارد. اما چه میشود اگر در مسیر، این دو خودرو با شرایطی غیر آن شرایط ایدهآل مواجه شوند؟ اگر بخشی از مسیر خاکی باشد یا دچار ریزش کوه شده باشد، بازی کاملا برمیگردد و لندکروز دست بالا را خواهد داشت. در چنین حالتی، هر چند خودروی پورشه میتواند بخشهایی از مسیر را با سرعت بیشتری طی کند، اما این لندکروز است که در نهایت میتواند به مقصد برسد.
حال به بازارهای مالی برگردیم. در نظر بگیرید که ما استراتژی سودآوری را در یک بازار مالی بورس به دست آوردهایم که مثلا بر اساس تقاطع دو میانگین متحرک عمل میکند و آن را تست کردهایم و نتایج تست نشان میدهد که اگر ما در ده سال گذشته بر اساس این استراتژی رفتار میکردیم و معاملاتمان را بر این اساس میگرفتیم سالیانه ۳۰ درصد سودآوری برای ما به دست میآمد. فرض کنید دوره زمانی این دو میانگین متحرک ۴۵ و ۲۸۵ باشد.
در نظر بگیرید به هر دلیلی پس از این سالها، شرایط رفتاری و منحنی عملکرد این استراتژی تا حدودی تغییر کند. این مسائل قاعدتاً به دلیل مسائل طولانی مدت بنیادی میتواند در بازارها به وجود آید.
حال فرض کنید برای سودآور ماندن استراتژی، دوره زمانی استراتژی پیش روی بازار سرمایه میانگینهای متحرک ۵۳ و ۲۹۷ باید در نظر گرفته شود. ولی موضوع این است که ما دقیقا نمیتوانیم متوجه شویم که چه زمانی در آینده، بازار به یک باره رفتار خود را تغییر خواهد داد.
در حقیقت زمانی متوجه این تغییر رفتار میشویم که این تغییر مدتی است که اتفاق افتاده است و ما وارد زیان قابل توجه شدهایم. در چنین حالتی عملا جز حذف استراتژی و یا دستکاری و تغییر آن به امید خروج آن از زیان در آینده کاری از دست ما بر نمیآید.
چنانچه استراتژی ما به تغییرات بازار و پارامترهای استراتژی حساس باشد، استفاده از آن در بازار واقعی با خطر بالایی همراه است. توانایی استقامت استراتژی در مقابل این تغییرات را، کیفیت یا استحکام استراتژی معاملاتی میگویید.
استراتژی مناسب برای معاملات
اجازه بدهید که این مطلب را با ذکر یک مثال توضیح بدهیم. در تصویر زیر، منطقهای از اقیانوس اطلس در نقشه دیده میشود که جزیره بزرگی به نام ماداگاسکار در آن قرار دارد.
در نزدیکی این جزیره بزرگ میتوانید مجموعه جزایر کومور را نیز مشاهده کنید که بسیار کوچکاند. فرض کنیم ارتفاع هر منطقه از نقشه را به عنوان میزان سود یک استراتژی معاملاتی فرض کنیم: هر چه منطقهای مرتفعتر باشد، سود استراتژی بیشتر میشود و هر چه ارتفاع از سطح دریا کمتر باشد، سودآوری کمتر میشود بنابراین قرار گرفتن در آب نیز به معنای زیان تعبیر میشود.
حال در نظر بگیرید که یک استراتژی را روی نقطه A که در نقشه مشخص شده به دست آوردهایم. آن طور که در نقشه ارتفاعی منطقه دیده میشود بالاترین ارتفاع را در ماداگاسکار دارد و در نظر بگیرید مشابه همین استراتژی بر روی جزایر کومور و روی نقطه X هم قرار دارد که دارای همین ارتفاع است.
حال اگر فرض کنیم که پارامترهای استراتژی ما بر روی جزیره ماداگاسکار تغییر کند، امکان دارد در نقاط B یا C قرار گیرد. این نقاط همگی روی خشکی (سود) هستند و این استراتژی هنوز فاصله زیادی با آب (زیان) دارد.
در این صورت هر چند سود کمتری از استراتژی اولیه میدهد ولی در هر حال ما را در ضرر فرو نبردهاست. (فراموش نکردهایم که اصل اول در سرمایهگذاری و معاملهگری، حفظ سرمایه است!)
حال فرض کنید شرایط پارامتریک استراتژی نقطه X که بر روی جزایر کومور قرار داشت تغییر کند. کوچکترین تغییر در شرایط بازار یا استراتژی، قطعاً ما را در آب فرو خواهد برد و به عبارت دیگر، استراتژی ما زیانده خواهد شد.
ما به دنبال استراتژیهای مستحکم هستیم. استراتژی مستحکم در این مثال، استراتژیای است که بر روی جزیرهای مانند ماداگاسکار قرار گرفته باشد. به عبارت دیگر استراتژی ما باید بتواند محدوده تقریباً بزرگی از تغییر در پارامترهای خود را تحمل کند و با کوچکترین تغییری در شرایط بازار، ما را دچار زیان نکند.
در بخش ششم از مجموعه ویدئویی آموزش مبانی الگوتریدینگ پیشرفته، میتوانید مباحث پیشرفتهتری را در خصوص استحکام استراتژی معاملاتی بیابید:
جمعبندی
آنچه در این مقاله کوتاه تلاش شد مورد بحث قرار گیرد، مقدمهای بود بر مفهوم استحکام استراتژی معاملاتی. گام بعدی پس از شناخت این مفهوم، بررسی میزان استحکام استراتژی معاملاتی است.
روشهای متفاوتی برای این منظور میتواند مورد استفاده قرار بگیرد. یکی از این روشها که تقریبا برای همگان قابل استفاده است را میتوانید در مقاله استفاده از دادههای خارج از نمونه در طراحی استراتژی معاملاتی ببینید.
اما برخی از روشهای تشخیص استحکام استراتژی معاملاتی نیازمند زمان، توان پردازشی بالا و نرمافزارهای مخصوص همراه با دانش کافی برای استفاده و تحلیل نتایج تست هستند. روشهای تست استحکام استراتژی معاملاتی همراه با آموزش ابزارهای انجام این تستها را میتوانید در دورههای پیشرفته و حرفهای مهد سرمایه فرا بگیرید.
اگر مایل هستید در خصوص دیگر دلایل زیانده شدن استراتژیهای سودده بدانید، مطالعه مقاله اهمیت مدلینگ دقیق در تست استراتژی معاملاتی را به شما پیشنهاد میکنیم.
استراتژی سرمایهگذاری لایهای
سرمایهگذاری واژهای است که از قدیم مردم جهان برای سودآوری در آینده از آن استفاده میکردند. امروزه استراتژیهای مختلفی در بازارهای مالی وجود دارند، که مردم از آنها برای سرمایهگذاری استفاده میکنند.
اما آیا همه این استراتژیها برای سرمایهگذاری در ایران هم میتواند کارامد باشد؟ کدام سرمایهگذاری بیشترین بازده را دارد؟ ایراد استراتژی سرمایهگذاری در داخل ایران چیست؟ اگر میخواهید به پاسخ همه این سوالات برسید و با یک استراتژی سرمایهگذاری جدید آشنا شوید، پیشنهاد میکنم چندبار این مقاله را با دقت مطالعه کنید!
لزوم سرمایهگذاری
همه ما درطی چند دهه اخیر درگیر تورمهای بعضا بسیار زیادی در کشورمان بودیم. در این مقاله کاری به چرایی و چگونگی ایجاد این تورم نداریم (به مقاله تورم چیست؟ مراجعه کنید) و فقط میخواهیم یاد بگیریم که چگونه میتوانیم از بدترین شرایط نیز بهنفع خود و برای سودآوری بیشتر استفاده کنیم.
تنها نکتهای که همه میدانیم و به آن واقفیم، این است که این تورم از ارزش سرمایههای نقدی ما در طول زمان کم میکند و قدرت خرید ما نیز کاهش مییابد. لزوم سرمایهگذاری از اینجا شکل میگیرد، بهاین ترتیب روزی رسید که بالاخره مردم تصمیم گرفتند بهجای پسانداز، همان پول را سرمایهگذاری کنند تا ارزش آن حفظ شود.
اما از آنجایی که انسان همیشه کمالگرا است، پس سعی دارد که همیشه به بهترین شکل و سودآورترین حالت ممکن سرمایهگذاری کند. برای همین بسیاری از مردم، درطول مدت سرمایهگذاری، انتخاب خود را با باقی گزینههای سرمایهگذاری مقایسه میکنند. بهعنوان مثال میگویند که اگر بهجای خرید فلان خودرو، پولم را در سهام X سرمایهگذاری میکردم اکنون وضعم خیلی بهتر بود.
تورم، ماری که سودهای ما را میبلعد!
در بازار بورس، قیمت سهم ما رشد میکند و ما سود میکنیم. اما چه بخواهیم و چه نخواهیم، بخشی از این سودها وقتی از بازار خارج میشوند، وارد بازارهایی نظیر مسکن و خودرو و طلا و ارز میشوند و باعث بالا رفتن قیمت آنها میشوند. این مسئله درنهایت باعث میشود تا تورم در کشور نیز افزایش یابد و وقتی که نرخ تورم بالا برود، دوباره همهچیز گران خواهد شد. بهعبارت دیگر این مسئله باعث میشود تا تورم بخشی از سودهای ما را ببلعد.
بهعنوان مثال فرض کنید، من خودروی پراید خود را در ابتدای سال 1398 به مبلغ سی میلیون تومان فروخته و پولش را با خرید سهمی در بورس ایران سرمایهگذاری کردم. اکنون و در سه ماهه اول سال 1399 قیمت آن سهم 1000% رشد داشته است (ده برابر). روی کاغذ اگر من سهامم را بفروشم و نقد کنم، نسبت به شرایط پیش از ورود به بورس، باید قدرت خرید ده خودروی پراید مشابه خودروی قبلم را داشته باشم. اما با کمال تعجب میبینیم که قیمت خودرو هم افزایش داشته است. قیمت همان خودرو اکنون حدود چهل و پنج میلیون تومان است که باعث میشود تا قدرت خرید من کاهش یابد. یعنی بهجای قدرت خرید ده پراید، اکنون من فقط میتوانم پنج پراید بخرم.
سوال: پراید من را چهکسی خورد؟
جواب: همزمان با سود شما تورم در کشور نیز افزایش مییابد. به عبارتی دیگر تورم نیمی از سود شما را بلعیده است.
کاهش قدرت خرید در اثر تورم
اکنون یک عده میگویند که بازهم نسبت به قبل سرمایهاش پنج برابر شده است و سود کرده. درست است که در مثال بالا سرمایهگذاری سودده بوده. اما خوب این مسئله خیلی بیشتر دردناک میشود وقتی که من سهمی را میخریدم که در مدت زمان مشابه، سودی کمتر از مقدار تورم داشته باشد. بهعنوان مثال فرض کنید که بعد از فروش پراید (خدابیامرز) خود، سهمی را میخریدم که تنها 50% رشد داشته و وقتی سرمایه خود را نقد میکنم، تورم از من جلو زده و حال همان خودروی قبلی را هم نمیتوانم بخرم!
حالا مسئله جذاب میشود. نگران نباشید معمولا بورس ایران در بلند مدت سودی بیشتر از تورم داشته است. مگر اینکه مقطعی (به دلایل سفتهبازی) و در شرایطی بد وارد بازار شده باشید.
اما بیایید فکر کنید که تورم نداشتیم یا تورم ما ثابت بود، چه اتفاقی میافتاد؟ در ده سال گذشته چقدر به توان قدرت خریدتان افزوده میشد؟
درآمد دلاری، رویا یا واقعیت
آیا سهمی داریم که تورم نتواند سود ما را ببلعد و با تورم هم رشد کند؟ در اینجا لزوم سرمایهگذاری دلاری بیشتر شکل میگیرد. سالها پیش وقتی به کاهش ارزش استراتژی پیش روی بازار سرمایه ریال و راهی برای بلعیده نشدن سودهایم فکر میکردم، مثل بسیاری از مردم بهفکر درآمد دلاری افتادم.
راه دوری نمیرویم. همین سال 1396 حداقل دستمزد طبق وزارت کار با کارانه حدود یک میلیون و صد هزار تومان بود که با نرخ دلاری 3700 تومان آن زمان، برابر حدود 300 دلار حقوق دریافت میکردند. اگر درآمد ما به دلار پرداخت میشد، با همان پایه حقوق (بدون افزایش) و با نرخ دلار 17000 تومانی اکنون ما باید حداقل حقوق ما معادل پنج میلیون یکصد هزار تومان باشد. اگر اکنون زیر این عدد درآمد ماهانه دارید، پس از حداقل حقوق پایه وزارت کار در سال 1396 هم درآمدتان کمتر شده است.
اما اگر من درآمدم به دلار بود دیگر نگران تورم زیاد کشور نبودم. شاید اصلا به اندازه اکنون هم به فکر سرمایهگذاری و آینده نگری هم نبودم.
تحقیقات نشان میدهد که افراد ایرانی که به خارج کشور مهاجرت کردند، اکثرا افراد موفقی بودند. چرا؟
جواب: چون نوع اتفاقات داخلی و شرایط پیچیده سیاسی و اقتصادی کشورمان، طوری شکل گرفته است که همواره ما نگران فردای خود هستیم. اگر از ما بپرسند چشمانداز 10 سال آینده و شرایط اقتصادی را چگونه خواهید دید، تقریبا هیچکس جواب روشنی برای آن ندارد. برای همین خط فکری ما هم از کودکی بر این اساس شکل گرفته که، ما باید خودمان به فکر آیندهمان باشیم. در نهایت این مجموع این عوامل باعث میشود که مردم ایران، یکی از آیندهنگرترین مردمان در جهان باشند. این در حالی است که بیش از 60% افراد کارمند در آمریکا، هیچ پساندازی برای دوران بازنشستگی خود ندارند!
دلیل این امر هم آن است که مردم آمریکا دغدغه فکری برای آینده خود ندارند. بهاین ترتیب ایرانیانی که به خارج مهاجرت میکنند، به دلیل داشتن خط فکری اقتصادی و اینکه همیشه به فردای خود فکر کرده و درحال سرمایه گذاری استراتژی پیش روی بازار سرمایه هستند، جز دسته مهاجران موفق به حساب میآیند.
انواع سرمایهگذاری
درحالت کلی از نظر من هر نوع سرمایهگذاری، به دو نوع ساده و لایهای تقسیم میشوند. در ادامه به هرکدام از آنها میپردازیم.
استراتژی سرمایهگذاری ساده
اکثر سرمایهگذاریهایی که در اطراف ما وجود دارند، از نوع یک سرمایهگذاری ساده هستند. شما یک خودرو ثبتنام میکنید و در نهایت وقتی وارد بازار شد آنرا به قیمت بالاتر میفروشید. یا بهعنوان مثال دیگر شما در سهمی سرمایهگذاری میکنید و بعد از اینکه قیمت سهم، دارای ارزش افزوده شد، آنرا با قیمتی بالاتر میفروشیم.
عموما در سرمایهگذاریهای ساده، رابطه بین سرمایه اولیه ما و سود نهایی، در گرو رشد قیمت دارایی واسط صورت میپذیرد. همچنین دارایی واسط ما تنها عامل سود ما تلقی میشود.
یعنی در سرمایهگذاری خودرو اگر قیمت خودرو ارزان شود، ما ضرر میکنیم. یا در مثال خرید سهم، اگر قیمت سهم افت کند، ما بازهم ضرر میکنیم.
در این بین به فکر سرمایهگذاریهای لایهای افتادم که میخواهم در این مقاله آنرا با شما به اشتراک بگذارم.
استراتژی سرمایهگذاری لایهای (Layered investment)
این استراتژی را شخصا از سالهای 2014 تاکنون استفاده کردهام و حتی نتایج آنرا درسالهای گذشته هم بررسی کردم و تطبیق دادم. این استراتژی در کشورهای توسعه نیافته و یا درحال توسعه که دارای تورم سالیانه بالایی هستند، بازدهی بهتری دارد. استراتژی لایهای بسیار ساده است. وقتی که تورم سود شما را میبلعد، شما باید سرمایهگذاری خود را به نحوی تغییر بدهید که با تورم هم سرمایه شما زیاد شود. بهاین ترتیب مقدار سود شما در لایههای تو در تو، بیشتر از حالت سرمایهگذاریهای تک لایهای و عادی میشود.
یعنی در اینجا واسط بین سرمایه اولیه و سود، بیش از یک عامل است. بهاین ترتیب هرچه تعداد عوامل واسط سرمایه گذاری ما بیشتر باشند، و همه آنها همسو با معامله ما باشند، سود ما بسیار بیشتر از حالت عادی خواهد بود.
مثالی از استراتژی سرمایهگذاری لایهای
اگر شما با ریال یک بیتکوین خریداری کنید، در حقیقت یک سرمایهگذاری لایهای را انجام میدهید. در حقیقت وقتیکه ما با ریال بیتکوین میخریم، یعنی هم دلار خریداری کردیم و هم بیتکوین. در این حالت ما دو سود را میتوانیم برای هدف سرمایهگذاری خود شناسایی کنیم. برای همین مقدار سود سرمایهگذاری در بازار ارزهای دیجیتال بیشتر از حالت سرمایهگذاریهای دیگر است.
به عنوان مثال قیمت بیتکوین در اوج قیمت سال 2017 و با درنظر گرفتن قیمت 20000 دلار، برابر با حدود هشتاد و پنج میلیون تومان معامله میشد. اما در سال 2020 و با قیمت حدود 10000 دلار (نصف قیمت زمان اوج)، حدود 165 میلیون تومان قیمتگذاری میشود. برای همین اگر کسی در اوج قیمت سال 2017 هم بیتکوین خریداری کرده باشد، به لطف زیاد شدن قیمت دلار، همچنان سود کرده است.
خرید طلا نیز یک سرمایهگذاری لایهای محسوب میشود. زیرا عوامل واسط برای در نظر گرفتن سود ما، هم عامل دلار/ریال و هم عامل نرخ طلا/دلار است. به این ترتیب اگر هر دو عامل صعودی باشد، میتواند سود بیشتری را نصیب ما بکند.
یکی دیگر از سرمایهگذاریهای لایهای خرید سهم در بازار بورس آمریکا است. وقتی شما یک سهم را در بازار بورس آمریکا خریداری میکنید، در حقیقت هم دلار/ریال و هم خود سهم را خریداری کردهاید. چگونه؟
بهعنوان مثال فرض کنید شما در ابتدای سال 2018 به اندازه یکصد میلیون تومان در سهام شرکت تسلا سرمایهگذاری میکردید. با نرخ دلار آزاد در آن زمان (6500 تومان)، شما مبلغ 15.380 دلار میتوانستید خریداری کنید. سهام شرکت تسلا نیز در همان بازه زمانی، 317 دلار قیمت داشت. یعنی شما میتوانستید حدود 48 سهم تسلا خریداری کنید.
امروز و در سال 2020، قیمت سهام تسلا حدود 880 دلار است. اگر بخواهیم ارزش افزوده قیمت سهام را نسبت به زمان سرمایهگذاری حساب کنیم (بدون درنظر گرفتن سود تقسیمی و. )، شما حدود 270% درسود هستید. اما سود خالص شما به همین مقدار خلاصه نمیشود. زیرا قیمت دلار به نرخ روز نیز تغییر کرده و اکنون دلار در همان بازار آزاد با نرخ 17000 تومان مبادله میشود.
حال بیایید سود کل را حساب کنیم:
48 سهم * 880 دلار = 42240 دلار
42240 دلار * 17000 (نرخ دلار) = 718 میلیون تومان
میبینیم که با استراتژی سرمایهگذاری لایهای سرمایه شما نسبت به حالت اولیه، 718% رشد داشته درصورتی که قیمت سهم تنها 270% رشد داشته است. به این ترتیب اگر من پراید (بیچاره) خود را در یک سرمایهگذاری لایهای سرمایهگذاری میکردم، سود ناشی از تورم را استراتژی پیش روی بازار سرمایه هم بدست میآوردم. و بهاین ترتیب قدرت خرید من، حتی با افزایش تورم هم کاسته نمیشد.
آیا سرمایهگذاری با لایههای بیشتر هم وجود دارند؟
بله. بهعنوان مثال فرض کنید با سرمایه اولیه خود مقداری دلار و با آن دلار، مقداری بیتکوین خریداری کنید. حال مجددا با بیتکوین خود مقداری کوین دیگر (که میتواند نسبت بهبیتکوین رشد بیشتری داشته باشد) را خریداری کنیم. بهاین ترتیب اگر انتخاب درستی کرده باشیم، میتوانیم با لایههای بیشتر، سود بسیار بالاتری را کسب کنیم.
در ابتدای سال 2016 بیتکوین با قیمت 450 دلار و نرخ دلار 3300 تومان، حدود یک میلیون و پانصد هزار تومان قیمت داشت. فرض کنید که شما با همین مقدار سرمایه، در آن زمان یک عدد بیتکوین خریداری میکردید. تا اینجا و طبق تعریفهای قبلی، شما یک سرمایهگذاری لایهای انجام دادهاید. اگر بخواهیم سودمان را محاسبه کنیم تا امروز (2020)، با نرخ بیتکوین ده هزار دلار و همچنین نرخ دلار 17000 تومان، شما حدود 170 میلیون تومان سرمایه داشتید.
اما ما میخواهیم سرمایه گذاری خود را در لایههای بیشتری وارد کنیم. بهاین ترتیب که با همان یک عدد بیتکوین و در آن زمان، اتریوم خریداری میکردیم.
نمودار اتریوم/بیتکوین از سال 2016 تا 2020
طبق نمودار فوق، قیمت اتریوم/بیتکوین (ETH/BTC) در ابتدای سال 2016، حدود 0.002 بیتکوین بود. یعنی میتوانستیم با یک عدد بیتکوین، مقدار 500 عدد اتریوم خریداری کنیم. این خرید یک لایه جدید به سرمایهگذاری ما اضافه میکند. امروز یعنی در سال 2020، قیمت اتریوم/بیتکوین پس از دوسال ریزش قیمتی، حدود 0.025 است. حال بیاید سود سرمایهگذاریمان را حساب کنیم.
500 اتریوم * 0.025 نرخ روز (2020) = 12.5 بیتکوین
در این حالت یعنی ما با خرید اتریوم در آن زمان توانستیم بیتکوین خود را 1250% بیشتر کنیم. اکنون ارزش بیتکوینهای خود را مجدد محاسبه میکنیم:
12.5 بیتکوین * 10000 نرخ روز (2020) = 125 هزار دلار
در اینجا با افزایش نرخ قیمت بیتکوین از 450 دلار به ده هزار دلار نیز سود زیادی بدست آوردیم. در نهایت باید مقدار دلار خود را به ریال تبدیل کنیم:
120 هزار دلار * 17000 تومان (نرخ دلار 2020) = حدود دو میلیارد تومان!
در مثالهای فوق و با یک سرمایه ثابت، در حالت اول با دولایه سود، 170 میلیون تومان و در حالت دوم و با سه لایه سود، 2 میلیارد تومان سودآوری داشتیم. پس نتیجه میگیریم که هرچه تعداد لایههای سرمایهگذاری در این حالت بیشتر باشد، چقدر میتواند در سود نهایی ما تاثیر بگذارد.
این مثالهایی که در این مقاله زدیم، بالاترین بازدهی در سالهای اخیر نبودند و قطعا انتخابهای بهتری نیز استراتژی پیش روی بازار سرمایه برای سرمایهگذاری لایهای نیز وجود داشته است؛ که بسته به میزان آشنایی شما از بازاری که میخواهید در آن سرمایهگاری کنید و شناخت سهمها و رفتار بازار میتواند مقدار بازدهی شما را بیشتر کند.
معایب استراتژی سرمایهگذاری لایهای
این روش هم مانند سایر استراتژی سرمایهگذاریهای مختلف، دارای ریسک است. دقت کنید که تعداد لایههای بیشتر، امنیت سرمایهگذاری ما را بیشتر نمیکند. اگر لایهها در جهت عکس انتظار ما حرکت کنند، به همین میزان میتوانند برای ما زیان به ارمغان آورند. یعنی هر لایه میتواند به همان اندازه که سودآور باشد، به سرمایه ما زیان هم برساند.
مدیریت سرمایه این نوع سرمایهگذاری نیز بسیار سختتر و پیچیدهتر از حالت سرمایهگذاری عادی است. و نیازمند درک بیشتر و قدرت تحلیل بالا برای کنترل همزمان تمام عوامل واسط در سرمایهگذاری را میطلبد. اما این نکته را هم باید اضافه کنم که اگر در تشخیص جهت حرکت یکی از لایهها اشتباه کرده باشید، این شانس را خواهید داشت که لایههای بعدی اشتباه قبل شما را جبران کنند.
جمعبندی استراتژی سرمایهگذاری
اگر میخواهید سرمایهگذاری کنید حتما برای خود یک استراتژی تعریف کنید. نکات مثبت و معایب آن را بسنجید و طبق استراتژی، سرمایه خود را مدیریت کنید. اگر صبور باشید حتما سودهای خوبی نصیبتان خواهد شد. در این مقاله با سبک جدیدی از سرمایهگذاری آشنا شدیم و سعی کردیم با مثالهایی استراتژی سرمایهگذاری لایهای را فهمیدیم. بنظر شما چه سرمایهگذاری لایهای در بازارهای داخلی ما وجود دارد که میتوانید از آن طریق سودهای بیشتری از حالت عادی کسب کنید؟ لطفا در بخش نظرات بهترین استراتژیهایی که میشناسید را معرفی کنید.
میتوانید ویدیوهای بیشتری از تالاربورس را در آپارات (شبکه اشتراک ویدیو) و همچنین کانال یوتیوب تالاربورس مشاهده بفرمایید.
6 مرحله برای ساخت استراتژی معاملاتی در بورس ایران
نداشتن یک سیستم و استراتژی معاملاتی مدون و مکتوب در بازار شبیه این است که بدون داشتن مهارت شنا کردن در جای عمیق شنا کنید.
هیجانات و ریسکهای موجود در بازارهای مالی میتواند باعث شود که کل سرمایه یک سرمایهگذار از دست برود؛ به همین دلیل، سرمایهگذاران نمیتوانند بدون داشتن استراتژی معاملاتی دارایی خود را حفظ کنند.
استراتژی معاملاتی مدون و مکتوب به فعالیت معاملهگر نظم داده و مانع اثرگذاری عوامل منفی بر روحیه سرمایهگذار میشود و برای او، زمینه لازم را برای انجام معاملات بدون استرس و هیجان در بازار فراهم میکند.
در این حالت سرمایهگذار با ایجاد هر اتفاقی، قادر به تشخیص اقدام بعدی است و راهکارهای مورد نیاز برای هر مرحله را میداند.
به همین دلیل است که نوشتن استراتژی معاملاتی در بازارهای مالی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است و کیفیت معاملات و فعالیتهای معاملهگر را در بازار افزایش میدهد.
اگر مایلید که نحوه نوشتن استراتژی معاملاتی را بدانید، این مطلب را تا انتها بخوانید.
استراتژی معاملاتی چیست؟
استراتژی معاملاتی یک روش سیستماتیک است که برای خرید و فروش داراییها در بازارهای مالی استفاده میشود. استراتژی معاملاتی بر اساس قواعد و قوانین از پیش تعیینشدهای است که باید موقع تصمیمگیری برای معاملات اجرا شوند.
استراتژی معاملاتی میتواند ساده یا پیچیده باشد و مسائلی مثل سبک سرمایهگذاری، اندازه بازار، اندیکاتورهای تکنیکال، تحلیل بنیادی، صنعتی که شرکت در آن فعال است، میزان تنوع سبد سرمایهگذاری، افق زمانی سرمایهگذاری، میزان تحمل ریسک، اهرم، ملاحظات مربوط به مالیات و مسائل مختلف دیگر را هم در برگیرد.
نحوه نوشتن استراتژی معاملاتی
همانطور که گفته شد، با نوشتن استراتژی معاملاتی، فعالیت شما در بازار نظم و ترتیب بیشتری مییابد و بنابراین نتیجه بهتری هم خواهید گرفت.
در بخشهای بعدی، مراحل طراحی و ساخت یک استراتژی معاملاتی را جداگانه توضیح میدهیم.
1. بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید
اولین مرحله در طراحی یک استراتژی معاملاتی، انتخاب بازه زمانی مناسب است. بازه زمانی به کار رفته در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال بین 1 دقیقه تا 1 ماه است و انتخاب بازه زمانی مناسب برای هر معاملهگری به تجربه و یا نوع معاملات او بستگی دارد (بعضی از معاملهگران ترجیح میدهند در بازه های زمانی کوتاهمدت، برخی بازه زمانی میانمدت و برخی دیگر در بازه زمانی بلندمدت در بازار فعالیت کنند).
به عنوان مثال تحلیلگری که روی نمودارهای هفتگی معامله میکند، اجازه فعالیت در بازه زمانی کوتاهمدت را ندارد و به همین دلیل نیاز نیست که روزانه در سایتهای بورسی به دنبال بررسی قیمت سهم، خواندن اخبار و اظهار نظرهای دیگر سرمایهگذاران در مورد سهم باشد.
پس اولین قدم انتخاب بازه زمانی مناسب با توجه به دیدگاه انتخابی سرمایهگذاران است.
2. روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید
تشخیص شروع یک روند کار نسبتاً سختی است و صرفاً با ابزارهای تحلیل تکنیکال قادر به تشخیص درست آن نیستیم.
البته در بحث امواج الیوت و شمارش موجها میتوان انتهای موج 5 را همراه با مشاهده واگراییها به عنوان شروع روند در نظر گرفت، ولی ممکن است با خطاهایی همراه باشد.
پس بهتر است با همان شرایط رایج، شروع روند در بازار را تشخیص دهیم (در روند صعودی شاهد سقفها و کفهای بالاتر و در روند نزولی شاهد سقفها و کفهای پایینتر هستیم).
در کل دیدگاه معاملهگران مبنی بر وجود یک روند غالب در بازار، موجب ایجاد نظم در معاملات میشود.
البته در شروع روند ممکن است شاهد افزایش قیمت باشیم، ولی با تایید روند، سرمایهگذار میتواند با خیال راحتتری به خرید سهام اقدام کند و اطمینان بیشتری در خصوص آینده قیمت سهم داشته باشد.
قسمت مهمی از استراتژی معاملاتی شما به تشخیص روند و تایید گرفتن از آن میپردازد تا بتوانید با اطمینان بیشتری وارد معاملات در بازار شوید.
3. نسبت ریسک به ریوارد خود را تعیین کنید
در مبحث ریسک به ریوارد توضیح دادیم که سرمایهگذار میتواند با چه نسبتی از حد سود و حد زیان، یک معامله موفق در بازار داشته باشد.
در بحث طراحی سیستمهای معاملاتی هم باید تعیین کنیم که در یک معامله چه میزان ریسک را قبول کنیم.
حال تعیین مقدار ریسک باید بر مبنای درصدی از حجم کل سرمایهگذاری (دیدگاه عمومی در بین سرمایهگذاران در خصوص تعیین میزان ریسک) یا بر اساس تحلیل تکنیکال و تعیین نسبت R/R در معامله باشد.
به عبارت دیگر با تعیین میزان ریسک، سرمایهگذار باید با رسیدن به حد ضرر، تصمیم درستی بگیرد و این موضوع را از قبل به صورت مکتوب تعیین کرده باشد.
4. مقدار سرمایه در نظر گرفته شده برای خرید سهام را تعیین کنید
در این مرحله باید تعیین کنیم که چه میزان از سرمایه خود را به خرید سهم اختصاص دهیم. همچنین باید مشخص کنیم که قرار است خرید را یکباره انجام دهیم یا برنامهریزی برای خرید پلهای داشته باشیم.
در خرید پلهای، حس زیانگریزی سرمایهگذار و تمایل او برای شناسایی زیان باعث میشود که با رسیدن سهم به محدوده حد ضرر، شروع به خریدهای استراتژی پیش روی بازار سرمایه دوباره با هدف کاهش میانگین قیمت خرید کند؛ در حالی که ممکن است سهم مورد نظر او اصلاً سهم مناسبی نباشد یا سرمایهگذار دچار حساسیت بیمورد شده باشد. به همین دلیل یک نکته مهم در خرید پلهای، توجه به پتانسیلهای سهم و در نظر گرفتن آن است.
5. نقاط ورود و خروج سهم را مشخص کنید
بعد از این که چهار مرحله اول را با موفقیت پشت سر گذاشتید، باید بتوانید محدوده مناسب برای ورود به سهم را تشخیص دهید. فعالان بازار عموماً نقاط ورود به سهم را با ابزارهای تکنیکال تعیین میکنند و به دلیل وجود ابزارهای گوناگون برای تشخیص نقطه بهینه ورود به سهم، معمولاً بین همه سرمایهگذاران اتفاق نظر وجود ندارد.
توجه کنید که نقطه مناسب برای خرید سهم نباید صرفاً با ابزارهای تکنیکالی تعیین شود و معاملهگر باید در کنار این ابزارها، روند حرکتی سهم و رفتار خریداران و فروشندهها را هم در نظر بگیرد. پس از در نظر گرفتن همه این عوامل و رعایت این نکات، سرمایهگذار قادر به تشخیص یک نقطه بهینه برای خرید سهم خواهد بود.
برای تعیین قیمت فروش هم سرمایهگذار در مرحله اول باید از مقاومتهای استاتیک و داینامیک موجود در نمودار استفاده کند.
اما باید توجه داشت که با رسیدن سهم به محدودههای مقاومتی، شرایط عرضه سهم توسط فروشندگان به چه صورت است. در واقع باید ببینیم که آیا با یک خرید قوی در سهم مواجه هستیم یا فروش قوی و سپس بر این اساس، تصمیم درستی بگیریم.
عدهای از سرمایهگذاران هم برای کسب حداکثر سود و از طرفی کاهش میزان ریسک، از فروش پلهای و عدهای هم از تکنیک تریل کردن استفاده میکنند.
6. از استراتژی معاملاتی استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید
مرحله آخر، تست استراتژی معاملاتی است.
در این قسمت، مراحل استراتژی معاملاتی خود را اجرا و طبق اصول و ضوابط تعیینشده معامله کنید و هیچ وقت اصول را زیر پا نگذارید. استراتژی معاملاتی طراحیشده را چند بار تست کرده و هر بار سعی کنید با بهینه کردن سیستم، میزان کارایی آن را افزایش دهید.
توجه کنید که پس از ساخت استراتژی معاملاتی کار تمام نشده است؛ قسمت مهمی از وظیفه شما تشخیص و بهبود ایرادهای استراتژیتان در طی زمان است.
برای تست سریعتر سیستم هم از دادههای چند ماه گذشته سهام استفاده کنید.
به عنوان مثال به 3 ماه گذشته برگردید و شرایط خرید سهم در آن محدوده زمانی را تعیین کنید. سپس بر اساس مستندات موجود، پنج مرحله گفتهشده را بهترتیب اجرا کنید و با در نظر گرفتن بازه زمانی مورد نظر در طول 3 ماه، عملکرد معاملاتی خود را بسنجید.
اینگونه میتوانید استراتژی و سیستم طراحیشده را تست کنید و با تشخیص مشکلات آن و سپس رفع این مشکلات، کارایی استراتژی خود را مرحله به مرحله افزایش دهید.
سوالات متداول
استراتژی معاملاتی یک روش سیستماتیک است که برای خرید و فروش داراییها در بازارهای مالی استفاده میشود. استراتژی معاملاتی بر اساس قواعد و قوانین از پیش تعیینشدهای است که باید موقع تصمیمگیری برای معاملات اجرا شوند.
استراتژی معاملاتی مدون و مکتوب به فعالیت معاملهگر نظم داده و مانع اثرگذاری عوامل منفی بر روحیه سرمایهگذار میشود و برای او، زمینه لازم را برای انجام معاملات بدون استرس و هیجان در بازار فراهم میکند. در این حالت سرمایهگذار با ایجاد هر اتفاقی، قادر به تشخیص اقدام بعدی است و راهکارهای مورد نیاز برای هر مرحله را میداند.
برای ساخت استراتژی معاملاتی در بورس ایران، ابتدا باید بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید. سپس روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید. در مرحله بعد، نسبت ریسک به ریوارد خود را تعیین کنید. بعد باید مقدار سرمایهای را که برای خرید سهم در نظر گرفتهاید مشخص کنید. سپس باید نقاط ورود و خروج سهم را تعیین نمایید و در آخر باید از استراتژی معاملاتی خود استفاده کنید و بهمرور، با استفاده از آزمون و خطا، تست، تشخیص ایرادها و رفع آنها، کارایی استراتژی خود را افزایش دهید.
سخن آخر
هر سرمایهگذار باید طراحی یک استراتژی معاملاتی مطلوب در بازار را به عنوان یک اولویت مهم و اساسی مد نظر قرار دهد؛ چرا که یک استراتژی معاملاتی درست و بهینه میتواند به عنوان چراغ راه سرمایهگذار عمل کند.
در این صورت، سرمایهگذار هم بهراحتی میتواند موقعیت های مختلف در خرید و فروش سهام را تشخیص دهد و استراتژی مربوط به آن موقعیت را در بازار سرمایه پیش بگیرد.
قصد شروع سرمایهگذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاریها انجام دهید:
برای سرمایهگذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه میشود:
پنج استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت
راهکارهای سرمایه گذاری بلند مدت باعث افزایش سرعت رشد سرمایه گذاری شما میشوند. در این مقاله، پنج استراتژی پیش روی بازار سرمایه استراتژی سرمایه گذاری بلند مدت وجود دارد که بسیار امیدواریم نتایج سرمایه گذاری بلند مدت را افزایش دهند. در واقع استراتژیهای مورد نظر، نوعی مشاوره هستند که در قالب خدمات سرمایهگذاری و خبرنامه خدمت شما عزیزان ارائه میدهیم. این مورد را میتوانید در شمار مشاوره برای سرمایه گذاری محافظه کارانه در نظر بگیرید. با خانه سرمایه همراه باشید.
۱- تاکنون هیچ سهامی، بسیار کم ارزش یا بسیار مطلوب نبوده و عدم یکپارچگی در بخشهای داخلی شرکتها وجود دارد
ما همیشه اعتقاد داریم، وقتی سرمایهگذار نسبت به درستی کار مدیران شرکت مورد نظرش شک و تردید دارد باید سهام خود را بفروشد. به عبارت دیگر، اگر فکر میکنید که شرکتی توسط کلاهبرداران اداره میشود، باید بلافاصله سهام را به فروش برسانید؛ مهم نیست که آن سهام از لحاظ سرمایه گذاری چقدر جذاب به نظر میرسد. بسیاری از شرکتهای دولتی به طور غیرمستقیم از قوانین مالیاتی یا تصمیمات نظارتی استفاده میکنند. اگر این را به عنوان نشانهای از یکپارچگی کامل بدانید، میتوانید روند درست خرید و فروش را با قیمت حداقل بازار تکمیل کنید.
۲- سود متقابل (درآمد حاصل از سود) میتواند تاثیر ارزش سرمایهگذاری در بلندمدت را به شکل مطلوبی افزایش دهد
سود متقابل میتواند مادر تمام راهبردهای سرمایه گذاری بلندمدت باشد. این نکتهای است که سرمایه گذاران جوان باید آن را به یاد داشته باشند. اینگونه، مزایای معاملات تجاری در سهام، بازپرداخت ثابت و همچنین در سرمایهگذاریهای سودپرداختی مانند اوراق قرضه است. هنگامی که درآمد حاصل از بازدهی استراتژی پیش روی بازار سرمایه استراتژی پیش روی بازار سرمایه گذشته را دریافت میکنید، ارزش سرمایه گذاری شما چند برابر میشود. به جای افزایش نرخ ثابت، میزان دلار در پرتفوی شما با سرعتی شتابی رشد خواهد کرد.
برای به دست آوردن سود از این نکته باید برداشت ثابت از سرمایه خود را مورد توجه قرار دهید؛ حتی برداشتهای به ظاهر کوچک، مانند کمیسیونهای کارگزاری در طول یک یا دو دهه میتواند تاثیر زیادی بر سرمایهگذاریهای شما داشته باشند.
۳- بهعنوان یک گروه، سرمایهگذاریهای بلند مدت، از قیمت بالایی برخوردار هستند
اگر در پرتفوی خود، سرمایهگذاریهای بلند مدت دارید، به احتمال زیاد بازده ناچیزی خواهید داشت یا بعد از مدت طولانی به جای آنکه درآمد بالایی داشته باشید، سرمایه خود را از دست میدهید. به همین دلیل است که هنگام اضافه کردن هر چیزی به پرتفوی، باید دقت داشته باشید. این توصیه به ویژه برای سرمایهگذاران جدید که ممکن است به دنبال بازده غیرمستقیم از طریق سرمایهگذاری روی « IPOs »، سهام پنی و استاک آپشن (یا سهام کارکنان) باشد، کاربرد دارد. اینگونه بازارها، ابزار مطمئنی هستند که شما را از موفقیت در سرمایهگذاری بلند مدت باز میدارند.
۴- انگیزههای مالی تأثیر بسیار زیادی بر اعتقادات صادقانه دیگران دارند
این مساله زمانی درست است که ارائهدهندگان محصولات سرمایه گذاری چیزهایی برای برانگیختن انگیزه شما میگویند. یادتان باشد، عدم توجه به اختلافات سود میتواند برای سرمایه گذاری شما بسیار زیان آور باشد.
۵- بازارهای مورد نظر برای کالاهای تهاترپذیر مانند نفت، نرخ بهره و طلا غیرقابل پیشبینی هستند
چنین بازارهایی بسیار بزرگ هستند و محدودیت عملی در این که چه قدر معامله کنید، به همراه ندارند. به این ترتیب، اگر بتوانید آنها را پیش بینی کنید، میتوانید به میزان قابل توجهی از کل پول جهان را به دست آورید. البته تا به حال کسی آن را انجام نداده است. به همین دلیل، طراحی پرتفوی خود به گونهای که مجبور باشید مسیر آینده کالاهای قابل تهاتر مانند نفت، نرخ بهره یا طلا را به طور دقیق پیشبینی کنید کار اشتباهی است. کلید موفقیت سرمایه گذار، سرمایه گذاری در شرکتهایی است که به خوبی مدیریت میشوند. غیرقابل پیشبینی بودن بازار، نیاز به قوانین را آسانتر میکند. شرکتهایی که به خوبی مدیریت میشوند، میتوانند رکود مالی و بازار خرسها را نسبت به سایر شرکتها تحمل کنند.
همراه با استراتژیهای سرمایه گذاری بلند مدت که در بالا ذکر شد، باید در شرکتهایی سرمایهگذاری کنید که توانایی استفاده از روندهای سکولار را داشته باشند. اینها شرکتهایی هستند که از روند به سود دست مییابند، فراتر از چرخههای اقتصادی هستند و تغییرات جاری در جامعه را منعکس میکند. مثلا لیبرال اقتصادی، بازنشستگی قریب الوقوع به استراتژی پیش روی بازار سرمایه دلیل ازدیاد جمعیت و دستاوردهای بهرهوری از فناوریهای کامپیوتری و ارتباطات در حال توسعه که در دسترس هستند، نمونههای از این مورد به شمار میروند. استراتژیهای سرمایه گذاری بلندمدت با کسب سریع یک دلار یا سود حاصل از اطلاعات داخلی ساخته نمیشوند؛ آنها در طول زمان ایجاد شده و مهمتر از همه، به ما میآموزند که چگونه میتوان از استراتژی پیش روی بازار سرمایه تکرار اشتباههای گذشته بازار جلوگیری کرد.
در بیشتر منابع، سه جزء تبدیل شدن به یـک معاملـه گـر موفـق را : "اسـتراتژي ، روانشناسـی و مدیریت سرمایه" میدانند درحالیکه با توجه به مباحث معـاملات الگـوریتمی و بـا فـرض داشـتن 1 سیستم معاملاتی خودکار و پاي بند بودن بـه سیسـتم معـاملاتی ، مبحـث روانشناسـی کـم رنـگ میشود و میتوان این سه جزء را: استراتژي،اکسپرت و مدیریت سرمایه نامید. اگر هر ایده و استراتژي ؛ اجراء و مورد آزمون قرار نگیرید، در حد حرف باقی میماند. و زبـان برنامـه نویسـی MQL5 2 یکی از بهترین و کاملترین محیط آزمـون ،نـرم افـزار متاتریـدر 5 است.در کتاب قبلی "ایجاد سیستمهاي معاملاتی خودکار در زبان MQL5"به تفضیل به اجزاي یک سیستم معاملاتی خودکار و نحوه پیاده سازي آن در MQL5 پرداخته شده است. در این کتاب که پیش روي شماست، در مورد استراتژيهاي مدیریت سرمایه در بازارهـاي آتـی (البته همه این مفاهیم در مورد همه بازارها کاربردي است و فقط به خـاطر عنـوان کتـاب مرجـع ، بازارهاي آتی ترجمه شده) به بحث میپردازیم. این کتاب ترجمه و تالیفی است و مترجمین با مشاوره از اسـاتید و مهندسـین متخصـص ایـن حوزه و تجارب خودشان به ویژه در مباحث معـاملات الگـوریتمی ، بخشـهاي از کتـاب اصـلی را در تطبیق با مباحث معاملات الگوریتمی، اصلاح نمودهاند. پیشنهادمان به خوانندگان محترم این اثر این است، مفاهیم را بصـورت پیوسـته و چنـدین بـار مطالعه فرمایند و قواعد مطرح شده را با حسابهاي معاملاتی خودشان تطبیق دهند. (استراتژی پیش روی بازار سرمایه البته هر چه تعداد معاملات بیشتر درجه اطمینان به نتایج قواعد هم بیشتر است) هدف از این کتاب کاهش ریسک و بعد افزایش بهره وري سیستم معاملاتی اسـت .بـراي درك و نحوه پیاده سازي مفاهیم کاربردي،
کتاب های مرتبط
کتاب مدیریت سرمایه گذاری پیشرفته
در سالهای اخیر کتابهای متعددی در حوزه مدیریت سرمایه گذاری، و على الخصوص مدیریت مالی، توسط اساتید و د
دیدگاه شما