اندیکاتور OBV چیست؟ فیلم آموزشی کار با اندیکاتور OBV
اندیکاتورها ابزارهایی هستند که در تحلیل تکنیکال بسیار به درد شما میخورند. انواع گوناگونی از اندیکاتورها وجود دارد و برخی از آنها بسیار بنیادی و قدیمی و برخی دیگر جدیدتر هستند. البته شما میتوانید بدون استفاده از اندیکاتورها نیز دست به معامله بزنید و صرفا از معامله با پرایس اکشن استفاده کنید. اما بسیاری از معاملهگران ترجیح میدهند هم پرایس اکشن را تحلیل کنند و هم از یک یا چند اندیکاتور برای تشخیص سیگنالهایی استفاده کنند که شاید پرایس اکشن به تنهایی آنها را مشخص نکند.
در این مقاله مشخصا اندیکاتوری به نام OBV یا حجم تعادلی را خواهید آموخت. این اندیکاتور به شما کمک میکند که بر حسب حجم معاملات روندها را پیشبینی کنید و بفهمید چه زمانی دست به خرید یا فروش بزنید.
---در این ویدیو کوتاه و مختصر با اندیکاتور حجم تعادلی (OBV) آشنا شوید---
اندیکاتور OBV یا حجم تعادلی چیست؟
اکثر اندیکاتورهایی که در فارکس و دیگر بازارها با آنها سر و کار دارید بر اساس قیمتها محاسبه میشوند، مثلا اندیکاتورهایی مانند میانگین متحرک، RSI، بولینگر و غیره همگی از قیمتها و پرایس اکشن برای محاسبه استفاده میکنند.
اما اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV از این نظر تفاوتی اساسی دارد، این اندیکاتور نه بر اساس قیمتها، بلکه بر اساس حجم معاملاتی محاسبه میشود.
ایده پشت اندیکاتور OBV این است که بر اساس حجم معاملات میتوان تا حدی روندهای آتی و نقاط معکوس شدن یا چرخش روند را پیشبینی کرد. این اندیکاتور توسط جوزف گرانویل ابداع شد. او اعتقاد داشت که در بازارهای معاملاتی مانند بورس و فارکس ما دو نوع بازیگر عمده داریم:
۱) معاملهگران بزرگ یعنی شرکتهای سرمایهگذاری، بانکها، صندوقهای بازنشستگی و تعاونی، و اینگونه نهادها؛
۲) سهامداران و معاملهگران خرد، یعنی افرادی که به طور شخصی دست به خرید و فروش میزنند.
از نظر گرانویل، وقتی که بازیگران بزرگ دست به خرید یا فروش سهام میزنند، حجم (Volume) تغییر زیادی میکند اما قیمت بلافاصله به همان اندازه واکنش نمیدهد، اما پس از مدتزمانی این تغییرات حجم روی قیمت و روند تاثیر میگذارد. بگذارید با مثالی از فارکس این مساله را توضیح دهیم:
مثلا ممکن است در فارکس بازیگران بزرگی مانند بانکها به مقدار زیادی دست به خرید EUR/USD بزنند (یورو بخرند و دلار بفروشند) اما قیمت بلافاصله چندان تغییر نکند. اما پس از مدتی این حجم بالای خرید توسط بازیگران بزرگ باعث میشود که قیمت کمکم روندی صعودی پیدا کند و بازیگران خرد نیز با اتکا به این وضعیت و نگاه به عملکرد معاملهگران بزرگ، به این قطار بپیوندند و دست به خرید بزنند. در این نقطه روند صعودی قوی شکل میگیرد. اما معاملهگران بزرگی که از آنها سخن گفتیم به دنبال سودگیری هستند، پس آنها صبر میکنند تا قیمت به سقف مطلوب آنها برسد و سپس دست به فروش میزنند و تدریجا پس از آن دوباره تحت تاثیر این اقدام ممکن است روند کلی تحت تاثیر قرار بگیرد و نزولی شود و دوباره معاملهگران خرد نیز به دنبال این روند راه بیفتند و روند نزولی تقویت شود. مشابه همین اتفاق میتواند در بورس و سهام نیز رخ دهد.
این مبنای کار اندیکاتور OBV یا حجم تعادلی است و این اندیکاتور سعی میکند بر اساس همین تغییرات در حجم معاملات پیشبینی کند که روندها در کجا صعودی و در کجا نزولی میشوند.
فرمول محاسبه اندیکاتور OBV یا حجم تعادلی
برای محاسبه میزان OBV یا حجم تعادلی در هر دوره، باید ابتدا نگاه کرد که آیا قیمت آخر معاملات آن دوره بالاتر از قیمت آخر دوره پیش است یا پایینتر. مثلا فرض کنید این دوره یا تایم فریم شما روزانه باشد:
- اگر قیمت آخر دیروز بالاتر باشد، شما OBV روز قبل را با حجم معاملاتی امروز جمع میزنید تا OBV امروز به دست بیاید.
- برعکس، اگر قیمت آخر امروز پایینتر از دیروز باشد، باید OBV روز قبل را منهای حجم معاملاتی امروز کنید تا OBV امروز به دست بیاید.
- اگر هم قیمت آخر دیروز با قیمت آخر امروز یکسان باشد، OBV یا حجم تعادلی امروز برابر با حجم تعادلی دیروز میشود.
در فرمول بالا OBV همان حجم تعادلی امروز، OBVprev حجم تعادلی دیروز، و volume حجم معاملاتی امروز است.
همانطور که متوجه شدید، خود OBV اولیه، یعنی اولین OBV که مبنای تمامی محاسبات بعدی شما قرار میگیرد (در اینجا OBV دیروز) محاسبه نمیشود، بلکه به صورت دلخواه مقداری (مثلا صفر) به آن میدهید و برای روزهای آتی از این فرمول استفاده میکنید. شاید عجیب به نظر برسد اما علت را در پایین خواهید دید.
مثال استفاده از اندیکاتور OBV یا حجم تعادلی
چیزی که در استفاده از OBV مهم است نه مقدار عددی آن، بلکه نوسانات و تغییرات آن است. اساس تحلیل با استفاده از اندیکاتور OBV این است که شما اعتقاد دارید پول هوشمند یا همان پولی که توسط معاملهگران بزرگ (صندوقهای سرمایهگذاری، صندوقهای بازنشستگی، بانکها و چنین نهادهایی) معامله میشود رفتاری متفاوت با معاملهگران خرد دارد.
در مطالعه اندیکاتور OBV، به عنوان یک تحلیلگر شما سعی میکنید از یک طرف حجم معاملات نگاه کنید و از طرف دیگر قیمت را زیر نظر داشته باشید و رابطه این دو (تغییرات قیمت و تغییرات حجم) را بررسی کنید. مثلا اگر شاهد باشید که حجم خرید ناگهان به مقدار زیادی بالا رفته، اما قیمت تغییر چندانی نکرده است، میتوانید حدس بزنید که احتمالا معاملهگران بزرگ و سازمانی در حال معاملات بزرگی هستند که ممکن است در روزهای آتی روی روند تاثیر بگذارد و روندی صعودی یا نزولی ایجاد کند و معاملهگران خرد نیز به آن روند بپیوندند.
برای مثال در نظر بگیرید که برای پنج روز متوالی معاملات جفت ارز EUR/USD بدین صورت باشد:
روز ۱) قیمت آخر = ۱.۵ و حجم = ۲۵۰۰۰
روز ۲) قیمت آخر = ۱.۴ و حجم = ۳۰۰۰۰
روز ۳) قیمت آخر = ۱.۴ و حجم = ۲۶۰۰۰
روز ۴) قیمت آخر = ۱.6 و حجم = ۵۰۰۰۰
روز ۵) قیمت آخر = ۱.7 و حجم = ۵۵۰۰۰
اگر OBV یا حجم تعادلی روز اول را برابر صفر در نظر بگیریم، در روز دوم قیمت آخر پایینتر از روز قبل بوده، پس داریم:
حجم تعادلی روز دوم = ۳۰۰۰۰-۰ که برابر با ۳۰۰۰۰- میشود.
در روز سوم قیمت آخر با روز پیش یکسان است، پس حجم تعادلی این روز با روز دوم برابر و همان ۳۰۰۰۰- است.
در روز چهارم قیمت آخر بیشتر از روز قبل است، پس داریم:
حجم تعادلی روز چهارم = ۵۰۰۰۰ + ۳۰۰۰۰- که برابر با ۲۰۰۰۰ میشود.
و در روز پنجم باز قیمت بالاتر رفته، پس داریم:
حجم تعادلی روز پنجم = ۵۵۰۰۰ + ۲۰۰۰۰ که برابر با ۷۰۰۰۰ میشود.
در روز چهارم بر حسب تغییرات قابل توجه حجم تعادلی میتوان نتیجه گرفت که احتمالا معاملهگران بزرگ دست به خرید با حجم بالا زدهاند. در این شرایط باید به پرایس اکشن و روندها توجه کرد چون ممکن است روند صعودی یا نزولی مشخصی (بر حسب این که این معاملهگران بزرگ دست به خرید یا فروش بزنند) ایجاد شود.
جمع بندی
در پایان به برخی سوالات که ممکن است درباره اندیکاتور OBV برای شما مطرح باشد میپردازیم. میتوانید در قسمت نظرات باقی سوالات یا نظرات خود را مطرح کنید.
آیا اندیکاتور حجم تعادلی (OBV) به تنهایی قابل استفاده است؟
از اندیکاتور OBV باید در کنار تحلیل پرایس اکشن و همچنین اندیکاتورهای دیگر که روند را به شما نشان بدهند مانند میانگین متحرک، و اندیکاتورهایی که قدرت روندها را نشان بدهند، مانند ADX (شاخص جهتدار میانگین) و RSI (شاخص قدرت نسبی) استفاده کرد. این اندیکاتور صرفا میتواند به شما نشان بدهد که چه زمانی تغییرات حجمی حاصل از معاملات بازیگران بزرگ سازمانی میتواند جمعیت بازار را به دنبال خود بکشاند و روندی مشخص را ایجاد کند. اما لزوما سقف و نقطه معکوس شدن این روند را به شما نشان نمیدهد.
محدودیتهای اندیکاتور OBV چیست؟
بهتر است اندیکاتور حجم تعادلی یا OBV را به همراه اندیکاتورهایی که دادههای قبلی را لحاظ میکنند، مانند میانگین متحرک (MA) یا شاخص جهتدار میانگین (ADX) استفاده کنید چون به تنهایی OBV ممکن است سیگنالهای کاذب تولید کند. نقطه قوت این اندیکاتور نشان دادن تغییرات حجمی بزرگ در معاملات است اما ممکن است شاهد تغییرات حجمی ناگهانی باشید که روندی خاص در پی آنها ایجاد نمیشود. مثلا ممکن است یک رویداد اقتصادی (مثلا اعلام یک آمار مهم) باعث تغییرات حجمی زیاد شود و یا بازیگرانی بزرگ دست به معامله در حجم بالا بزنند اما در پی آن روندی ایجاد نشود. چنین رخدادهایی همچنین میتوانند این اندیکاتور را برای چندین دوره دچار کاهش دقت کنند چون OBV هر دوره بر اساس مقدار آن در دوره قبل محاسبه میشود.
چگونه با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال سود خود را افزایش دهیم؟
شما از چه ابزاری برای تحلیل معاملات خود در بازار رمزارزها استفاده میکنید؟ گاهی اوقات معاملهگران به سراغ انواع و اقسام ابزارهای تحلیل تکنیکال میروند. ابزارهایی که استفاده از آنها گاهی بسیار دشوار است؛ اما بهراحتی از کنار ابزارهای ساده و کلیدی برای تحلیل ارزهای دیجیتال میگذرند. حجم معاملات ارز دیجیتال یکی از مهمترین ابزارهای تحلیلی پیش روی معاملهگران است. در این مقاله قصد داریم راه و روش سود کردن با استفاده از حجم معاملات رمزارزها را بررسی کنیم. تا پایان با ما همراه باشید.
فهرست عناوین مقاله
حجم معاملات ارز دیجیتال چیست؟
احتمالاً، شما که در حال خواندن این مقالهاید، با مفهوم اندیکاتور آشنایی دارید. اگر به مطالعه بیشتر در این زمینه نیاز دارید، به مقاله اندیکاتور چیست ، مراجعه کنید. آیا میدانید که میتوان از حجم معاملات بهعنوان اندیکاتوری معتبر استفاده کرد؟ حتماً میپرسید چگونه این کار ممکن است؟
به زبان ساده، حجم معاملات، شاخصی است که میزان معاملات ارز دیجیتالی مانند بیتکوین را در بازه زمانی مشخصی تعیین میکند. حجم معاملات معمولاً بر حسب تعداد رمزارز خریدوفروششده یا ارزش معادل دلاری آنها برآورد میشود.
تجزیه و تحلیل حجم معاملات ارز دیجیتال، تصویر روشنی از میزان نقدینگی وارد یا خارجشده به معاملهگران ارائه میدهد. همچنین، به کمک این شاخص میتوان رفتار جمعی خریداران و فروشندگان را در بازه زمانی مشخصی تحلیل کرد. مثلاً، فرض کنید بیتکوین در محدوده قیمت 25 هزار دلار، با نوسان کمی همراه است؛ اما در عوض، حجم معاملات آن زیاد است. به نظر شما، این اتفاق نشانه چیست؟
بله؛ درست حدس زدید؛ در این شرایط، عمده خریداران و فروشندگان بیتکوین در بازار معتقدند که قیمت دارایی مدنظرشان در محدوده معقول و منصفانهای برای معامله قرار دارد. به همین دلیل سفارشهای خود را در بازار ثبت میکنند.
برای مشاهده حجم معاملات ارز دیجیتال در بازههای زمانی مختلف، میتوانید از سایتهای معتبری مانند کوین مارکت کپ (Coinmarketcap) و تریدینگ ویو (Tradingview) با شاخصه volumes آشنا شوید استفاده کنید.
روشهای سود کردن با استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال
سود کردن در بازار نزولی و صعودی هدفی ایدئال برای هر معاملهگری است. استفاده از حجم معاملات ارز دیجیتال، کمک زیادی برای نزدیک شدن به این هدف میکند. حال که با مفهوم حجم معاملات آشنا شدید، وقت آن رسیده است که با نحوه استفاده از آن برای بهبود معاملات نیز آشنا شوید. برای این منظور، نکات زیر را با دقت مطالعه کنید.
1. تأیید روندها
حجم معاملات ابزاری کلیدی برای تأیید روندهای نزولی و صعودی است. بازار رو به رشد باید با افزایش حجم همراه باشد؛ به این معنی که خریداران برای افزایش قیمت، پُرقدرت حاضر میشوند. اگر قیمت ارز دیجیتال افزایش یابد، درحالیکه حجم معاملات آن کاهش پیدا کند، نشانه مهمی از تضعیف قدرت خریداران است؛ بنابراین، این موضوع هشداری جدی مبنی بر نزدیک شدن به پایان روند صعودی است.
2. تغییر روندها
لازم است در اینجا به نکته فوقالعاده مهمی اشاره کنیم. کاهش یا افزایش قیمت در حجم معاملات زیاد ارز دیجیتال، سیگنال بسیار قویتری به شمار میرود. این جمله مهم را با ذکر مثالی توضیح میدهیم. تصور کنید بیتکوین در روند نزولی قرار دارد. در پایان روند نزولی، خریداران دست به کار میشوند و با حجم بالا، سفارشهای فروش را از بازار جمع میکنند. به این ترتیب، یکباره حجم معاملات افزایش پیدا میکند. این اتفاق سیگنالی بسیار قوی از نزدیک شدن به انتهای روند نزولی در بازار است.
3. شناسایی حمایت و مقاومت
تصور کنید در پایان روند نزولی قیمت اتریوم، حجم معاملات افزایش مییابد. سپس روند صعودی آغاز میشود. پس از مدتی، بار دیگر روند معکوس میشود و قیمت اتریوم کاهش پیدا میکند. اگر در حرکت نزولی موج دوم، قیمت اتریوم از پایینترین سطح قیمت موج نزولی قبلی کمتر نشود و همچنین، حجم معاملات در روند نزولی دوم نسبت به روند نزولی قبل کمتر شود، در این شرایط، میتوانیم پایینترین سطح قیمت قبلی را بهعنوان حمایت اتریوم در نظر بگیریم و درنتیجه، به پولبک در نمودار قیمت اتریوم امیدوار باشیم. دقیقاً عکس این ماجرا نیز برای روند صعودی و تشخیص مقاومت روی نمودار قیمت صادق است.
4. شناسایی روندهای کاذب
نکته دیگر این است که اگر تغییر روندها با حجم معاملات کم همراه باشد، باید با دیده تردید به آن نگریست؛ چرا که نشاندهنده نداشتن توانایی لازم برای تغییر روند است. به این ترتیب، احتمالاً تعدادی از معاملهگران فریبخورده از معامله خارج یا به آن وارد میشوند و بعد از مدت کوتاهی، رمزارز بار دیگر به روند قبلی بازمیگردد.
شاخص نمایه حجم معاملات چیست؟ (Volume Profile)
در حالت عادی، حجم معاملات ارز دیجیتال را بر اساس زمان روی نمودار تجزیه و تحلیل میکنیم؛ اما جالب است بدانید که شاخص دیگری به نام نمایه حجم معاملات نیز وجود دارد. به کمک این شاخص، حجم معاملات بر اساس قیمت ارز دیجیتال بررسی میشود و میتوان نقاط حمایت و مقاومت را خیلی راحتتر روی نمودار قیمت تشخیص داد.
در سایت معتبر تریدینگ ویو (Tradingview) میتوانید این شاخص را مشاهده کنید. برای این منظور، ابتدا وارد سایت شوید و جفت ارز معاملات مدنظر خود را انتخاب کنید. ما در اینجا جفت ارز BTC / USDT را انتخاب میکنیم. در ادامه، نمودار قیمت این جفت ارز معاملاتی در صفحه به نمایش درمیآید.
در سمت چپ نمودار، ابزارهایی در اختیار شما قرار دارد. مطابق تصویر زیر، روی آیکون ابزار Prediction and Measurement Tools کلیک کنید. منویی به نمایش درمیآید. روی آخرین گزینه، یعنی Fixed Range Volume Profile کلیک کنید.
در ادامه، باید محدودة مدنظر روی نمودار قیمت را با استفاده از موس انتخاب کنید. سپس نمودار مربوط به شاخص نمایة حجم معاملات به نمایش درمیآید. نتیجه، چیزی مشابه تصویر زیر است. در این نمودار بهراحتی میتوان تشخیص داد که در چه محدوده قیمتی حجم معاملات افزایش پیدا کرده است.
کلام پایانی
در این مقاله نحوه استفاده از شاخص حجم معاملات ارز دیجیتال در بازار رمزارزها را بررسی کردیم. از این شاخص میتوانید برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت ارزهای دیجیتال روی نمودار قیمت استفاده کنید. از شاخص حجم معاملات در تایم فریم های کوتاه استفاده کنید تا بهترین نتایج را به دست آورید. درعینحال، توجه کنید تنها با استفاده از حجم معاملات نمیتوانید معاملات موفقی داشته باشید؛ بلکه لازم است از دیگر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز در کنار حجم معاملات استفاده کنید. آیا تاکنون از حجم معاملات رمزارزها برای تحلیل رمزارزها استفاده کردهاید؟
آشنایی کامل با اندیکاتور حجم معاملات (Volume)
اندیکاتور حجم معاملات (Volume) معیاری است از میزان معامله یک دارایی مالی معین در یک دوره زمانی معین. به طور کلی برای سهام، حجم با تعداد سهام معامله شده اندازه گیری می شود. برای قراردادهای آتی و اختیار معامله، حجم بر اساس تعداد قراردادهایی است که دست به دست شده اند. تریدر برای تعیین نقدینگی به حجم نگاه می کنند و تغییرات حجم را با شاخص های تکنیکال ترکیب می کنند تا تصمیمات معاملاتی بگیرند.
نگاه کردن به الگوهای حجم در طول زمان می تواند به درک پیشرفت و کاهش در سهام خاص و کل بازارها کمک کند. همین امر در مورد تریدرهای اختیار معامله صادق است، زیرا حجم معاملات نشانگر علاقه فعلی یک اختیار است. در واقع، حجم نقش مهمی در تحلیل تکنیکال ایفا می کند و در میان برخی از شاخص های تکنیکال کلیدی به طور برجسته ای مشخص می شود.
چگونگی استفاده از اندیکاتور حجم معاملات
هنگام تجزیه و تحلیل حجم معاملات، معمولاً دستورالعمل هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت وجود دارد. ما به عنوان تریدر، تمایل بیشتری برای پیوستن به حرکتهای قوی داریم و در حرکتهایی که ضعف را نشان میدهند، شرکت نمیکنیم، یا حتی ممکن است مراقب ورود در جهت مخالف حرکت های ضعیف باشیم. در ادامه دستورالعمل هایی برای استفاده درست از این اندیکاتور را بررسی می کنیم، این دستورالعملها در همه موقعیتها قابل اعتماد نیستند، اما راهنمایی کلی برای تصمیمگیریهای معاملاتی ارائه میدهند.
تایید روند
بازار رو به رشد باید شاهد افزایش حجم باشد. خریداران برای بالا بردن قیمت ها به افزایش تعداد و اشتیاق بیشتر نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم ممکن است نشان دهنده عدم علاقه باشد و این هشداری در مورد بازگشت احتمالی است. واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم کم، یک سیگنال قوی نیست. کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم زیاد، سیگنال قویتری است که نشان میدهد چیزی در سهام اساساً تغییر کرده است.
حرکت های فرسوده و حجم
در یک بازار رو به رشد یا نزولی، میتوانیم شاهد حرکتهای فرسوده باشیم. اینها معمولاً حرکات شدید قیمت همراه با افزایش شدید حجم هستند که نشان دهنده پایان احتمالی یک روند است. شرکتکنندگانی که منتظر ماندند و میترسند که سرمایه بیشتری را از دست بدهند، در بالای بازار انباشته میشوند و تعداد خریداران را فرسوده میکنند.
در پایین ترین سطح بازار، کاهش قیمت ها در نهایت تعداد زیادی از تریدرها را مجبور به خروج می کند که منجر به نوسانات و افزایش حجم می شود. پس از افزایش حجم در این شرایط شاهد کاهش حجم خواهیم بود، اما اینکه چگونه حجم در روزها، هفتهها و ماههای بعدی ادامه مییابد را میتوان با استفاده از سایر دستورالعملهای حجم مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
علائم صعودی
حجم می تواند در شناسایی نشانه های صعودی مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید حجم با کاهش قیمت افزایش مییابد و سپس قیمت بالاتر میرود و به دنبال آن یک حرکت به سمت پایینتر انجام میشود. اگر در حرکت به سمت پایین، قیمت از پایین ترین سطح قبلی پایین نیاید و اگر حجم در کاهش دوم کاهش یابد، معمولاً به عنوان یک علامت صعودی تعبیر می شود.
تغییر حجم و قیمت
پس از یک حرکت طولانی مدت قیمت بالاتر یا پایین تر، اگر قیمت با حرکت اندک قیمت و حجم سنگین شروع به تغییر کند، ممکن است نشان دهنده این باشد که یک روند معکوس در جریان است و قیمت ها جهت را تغییر خواهند داد.
حجم و شکست در مقابل شکست های جعلی
در شکست اولیه از یک محدوده یا الگوی نمودار دیگر، افزایش حجم نشان دهنده قدرت در حرکت است. تغییر اندک در حجم یا کاهش حجم در هنگام شکست، نشان دهنده عدم علاقه و احتمال بالاتر برای شکست جعلی است.
تاریخچه اندیکاتور حجم معاملات
حجم را باید نسبت به تاریخ اخیر بررسی کرد. مقایسه حجم امروزی با حجم 50 سال پیش ممکن است داده های نامربوطی ارائه دهد. هر چه مجموعه داده ها جدیدتر باشند، احتمال ها مرتبط تر هستند.
حجم اغلب به عنوان شاخص نقدینگی در نظر گرفته می شود، زیرا سهام یا بازارهایی که حجم بیشتری دارند نقدشونده تر هستند و برای معاملات کوتاه مدت بهتر در نظر گرفته می شوند، چرا که خریداران و فروشندگان زیادی آماده معامله با قیمت های مختلف هستند.
3 اندیکاتور حجم معاملات (Volume)
اندیکاتورهای حجم، فرمول های ریاضی هستند که به صورت بصری در رایج ترین پلتفرم های نموداری نمایش داده می شوند. هر اندیکاتور از فرمول کمی متفاوت تر نسبت به اندیکاتور دیگر استفاده می کند و تریدرها باید اندیکاتوری را پیدا کنند که برای رویکرد بازار خاص آنها بهترین کارایی را دارد. اندیکاتورها حیاتی نیستند، اما می توانند به فرآیند تصمیم گیری معاملات کمک کنند. اندیکاتورهای حجم معاملات زیادی برای انتخاب وجود دارد، در زیر نمونه هایی از نحوه استفاده از چندین مورد از آنها ارائه میشود:
حجم در تعادل (OBV)
حجم در تعادل (OBV) یک اندیکاتور ساده اما موثر است. حجم با یک عدد دلخواه شروع می شود، زمانی که بازار بالاتر به پایان می رسد یا زمانی که بازار کمتر به پایان می رسد از آن کم می شود. این یک مجموع در حال اجرا را فراهم می کند و نشان می دهد که کدام سهام ها در حال انباشته شدن هستند همچنین می تواند واگرایی هایی را نشان دهد، مانند زمانی که قیمت افزایش می یابد اما حجم با سرعت کمتری افزایش می یابد یا حتی شروع به کاهش می کند.
جریان پول (Chaikin Money Flow)
افزایش قیمتها باید با افزایش حجم همراه باشد، بنابراین Chaikin Money Flow زمانی که قیمتها در بخش بالایی یا پایینی محدوده روزانه خود به پایان میرسند و سپس مقداری برای قدرت مربوطه ارائه میدهند، روی افزایش حجم تمرکز میکند.
وقتی قیمت های بسته شدن در قسمت بالایی محدوده روز قرار دارند و حجم در حال افزایش است، ارزش ها بالا خواهند بود. زمانی که قیمت های بسته شدن در قسمت پایینی محدوده قرار دارند، مقادیر منفی خواهند بود. Chaikin Money Flow می تواند به عنوان یک شاخص کوتاه مدت استفاده شود، اما بیشتر برای مشاهده واگرایی استفاده می شود.
اسیلاتور کلینگر
نوسانگر کلینگر حجم انباشت (خرید) و توزیع (فروش) را برای یک دوره زمانی معین جمع می کند، در واقع از نوسانات بالا و پایین خط صفر می توان برای کمک به سایر سیگنال های معاملاتی استفاده کرد.
نتیجه گیری
حجم ابزاری مفید برای مطالعه روندها است و همانطور که می بینید راه های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. دستورالعملهای اساسی را میتوان برای ارزیابی قدرت یا ضعف بازار و همچنین بررسی اینکه آیا حجم، حرکت قیمت را تأیید میکند یا نشان میدهد که ممکن است یک روند معکوس در دست باشد، استفاده شود. گاهی اوقات از اندیکاتور های مبتنی بر حجم برای کمک به فرآیند تصمیم گیری استفاده می شود. به طور خلاصه، در حالی که حجم ابزار دقیقی نیست، سیگنالهای ورود و خروج را میتوان با نگاه کردن به قیمت، حجم و شاخص حجم شناسایی کرد.
سوالات متداول
حجم روزانه رایج ترین چارچوب زمانی است که هنگام بحث در مورد حجم سهام استفاده می شود، در واقع میانگین حجم معاملات روزانه عبارت است از حجم روزانه سهام معامله شده.
اندیکاتورهای محبوب حجم شامل 3 مورد ذکر شده در بالا، حجم در تعادل (OBV)، جریان پول و نوسانگر کلینگر است.
در مورد پولبک در یک سهام یا بازار، حجم باید کمتر از زمانی باشد که قیمت در جهت روند حرکت می کند. حجم پایین تر نشان می دهد که تریدرها اعتقاد زیادی به پولبک ندارند و ممکن است نشان دهد که روند صعودی بازار می تواند ادامه یابد و این پولبک را به یک فرصت خرید تبدیل کند.
۷ ابزار پر استفاده در تحلیل تکنیکال
شاخص های فنی توسط معامله گران برای به دست آوردن بینشی ازوضعیت عرضه و تقاضای اوراق بهادار استفاده می شود. شاخص ها مانند حجم ، سرنخ هایی را در مورد ادامه روند حرکت قیمت ارائه می دهند. از این طریق می توان از شاخص ها برای تولید سیگنال های خرید و فروش استفاده کرد. در این لیست با هفت شاخص فنی آشنا می شوید تا آن ها رابه ابزار تجارت خود اضافه کنید. نیازی به استفاده از همه ی آنها نیست ، بلکه تعدادی را انتخاب کنید که در تصمیم گیری برای تجارت بهتر به شما کمک می کنند.
حجم متعادل یا (On-Balance Volume)
در مرحله اول ، برای اندازه گیری جریان مثبت و منفی حجم در یک اوراق بهادار ، از اندیکاتور حجم متعادل (OBV) استفاده کنید.
این اندیکاتور حاصل حجم بالا منهای حجم پایین است. حجم بالا میزان حجم در روزی که قیمت افزایش یافته است را نشان می دهد. حجم پایین حجم معاملات در روز سقوط قیمت است. حجم هر روزه ی آن براساس این که قیمت بالاتر یا پایین تر رفته است از شاخص اضافه یا کم می شود.
هنگامی که (OBV در حال افزایش است ، این نشان می دهد که خریداران مایل به وارد شدن و بالا بردن قیمت هستند. هنگامی که (OBV) در حال کاهش است ، حجم فروش از حجم خرید بیشتر است ، که این نشان دهنده ی قیمت پایین تر است. به این ترتیب ، مانند ابزار تأیید روند عمل می کند. اگر قیمت و(OBV) در حال افزایش هستند ، این امربه ادامه ی روند کمک می کند.
معامله گرانی که از(OBV) استفاده می کنند باید مراقب واگرایی (divergence) نیز باشند. این زمانی اتفاق می افتد که شاخص و قیمت در جهات مختلفی در حال حرکت هستند. اگر قیمت رو به افزایش باشد اما(OBV) در حال کاهش باشد ، این نشان می دهد که این روند از طرف خریداران قوی حمایت نمی شود و به زودی می تواند به صورت معکوس عمل کند.
خط تراکم / توزیع (Accumulation/Distribution)
یکی از رایج ترین اندیکاتور ها برای تعیین جریان پول در داخل و خارج از اوراق بهادار ، خط تراکم / توزیع (A/D line)است.
این نیز با شاخصه volumes آشنا شوید شبیه به اندیکاتور حجم متعادل (OBV) است ، اما به جای اینکه فقط قیمت بسته شدن اوراق بهادار برای دوره را در نظر بگیرد ، محدوده ی معاملاتی برای دوره و جایی که نزدیک و در ارتباط با آن محدوده است را نیز در نظر می گیرد. اگر یک سهام نزدیک به سطح آن پایان یابد ، اندیکاتور وزن بیشتری را نسبت به زمانی که در نزدیکی نقطه میانی دامنه خود بسته می شود به حجم اضافه می کند. محاسبات متفاوت بدان معنی است که(OBV) در بعضی موارد بهتر کار می کند و (A / D) در سایر موارد بهتر عمل می کند.
اگر خط اندیکاتور روند صعودی داشته باشد ، علاقه به خرید را نشان می دهد ، زیرا سهام بالای دامنه ی وسط بسته می شود. این به تأیید روند صعودی کمک می کند. از طرف دیگر ، اگر (A / D) در حال سقوط باشد ، این بدان معنی است که قیمت در قسمت پایین دامنه روزانه خود به پایان می رسد و بنابراین حجم آن منفی تلقی می شود. این به تأیید روند نزولی کمک می کند.
معامله گرانی که از خط (A / D) استفاده می کنند ، همچنین مواظب واگرایی (divergence) باشند. اگر (A / D) با افزایش قیمت شروع به سقوط کند ، این نشانگر این است که روند دچار مشکل شده و می تواند معکوس شود. به همین ترتیب ، اگر قیمت پایین تر رود و (A / D) شروع به افزایش کند ، این می تواند افزایش قیمت های بالاتر را نشان دهد.
شاخص میانگین جهت دار (Average Directional Index)
شاخص میانگین جهت دار (ADX) یک اندیکاتور روند است که برای اندازه گیری قدرت و حرکت یک روند استفاده می شود. هنگامی که ADX بالای ۴۰ باشد ، روند طبق جهتی که قیمت در آن حرکت می کند ، از قدرت جهت گیری زیادی ، بالا یا پایین ، برخوردار است .
هنگامی که شاخص ADX زیر ۲۰ باشد ، روند ضعیف یا بدون روند (non-trending) محسوب می شود.
اADX خط اصلی این شاخص است که معمولاً به رنگ سیاه است. دو خط اضافی نیز وجود دارد که به صورت اختیاری قابل نمایش است. این خطوط DI + و DI- هستند. این خطوط به ترتیب اغلب به رنگ قرمز و سبز رنگ هستند. هر سه خط با هم کار می کنند تا جهت روند و همچنین سرعت حرکت روند یا مومنتوم (momentum ) را نشان دهند.
(ADX) بالای ۲۰ و DI + بالای DI-: این روند صعودی است.
(ADX) بالای ۲۰ و DI- بالای DI +: این روند نزولی است.
(ADX) زیر ۲۰ یک روند ضعیف یا دوره متغیر است ، که در آن اغلب DI- و DI + به سرعت همدیگر را قطع می کنند.
اندیکاتور آرون (Aroon )
آرون (Aroon) یک شاخص فنی است که برای اندازه گیری میزان حضور سهام و اوراق بهادار در روند استفاده می شود ، و به طور خاص اگر قیمت آن به بالاترین نرخ ممکن برسد یا در دوره محاسبه پایین بیاید (به طور معمول ۲۵) از آن استفاده می شود.
این شاخص همچنین می تواند برای شناسایی زمان شروع روند جدید مورد استفاده قرار گیرد. شاخص آرون (Aroon) شامل دو خط است: یک خط (Aroon-up) و یک خط (Aroon-down) .
وقتی (Aroon-up) از (Aroon-down) عبور کند ، این اولین علامت تغییر روند احتمالی است. اگر( Aroon-up) به ۱۰۰ برسد و در حالی که (Aroon-down) نزدیک صفر باقی بماند نسبتاً نزدیک به آن سطح باقی بماند ، این تأیید مثبت روند صعودی است.
برعکس آن هم درست است. یعنی اگر (Aroon-down) از میزان (Aroon-up) عبور کند و نزدیک به ۱۰۰ باقی بماند ، این نشان می دهد که روند نزولی در حال اجرا است.
(MACD) مخفف (moving average convergence divergence)
شاخص همگرایی واگرایی میانگین متحرک (MACD) به معامله گران کمک می کند تا جهت روند و همچنین نیروی حرکت آن روند را مشاهده کنند. همچنین تعدادی سیگنال تجاری برای معامله را ارائه می دهد.
وقتی (MACD) بالای صفر باشد ، قیمت در یک مرحله صعودی قرار دارد. اگر (MACD) زیر صفر باشد ، وارد یک دوره نزولی می شود.
این شاخص از دو خط تشکیل شده است: خط (MACD) و یک خط سیگنال ، که کندتر حرکت می کند. هنگامی که (MACD) از زیر خط سیگنال عبور می کند ، نشان می دهد که قیمت در حال کاهش است. وقتی خط (MACD) از بالای خط سیگنال عبور کند ، قیمت رو به افزایش است.
نگاهی به اینکه شاخص در کدام سمت صفر قرار دارد در تعیین اینکه کدام سیگنال را باید دنبال کنید به شما کمک می کند. به عنوان مثال ، اگر شاخص بالای صفر است ، برای خرید منتظر باشید تا (MACD) از خط سیگنال عبور کند. اگر (MACD) زیر صفر باشد ، عبور (MACD) از زیر خط سیگنال ممکن است سیگنال را برای تجارت ممکن کوتاه مدت فراهم کند.
شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
شاخص قدرت نسبی (RSI) حداقل سه کاربرد اصلی دارد. این شاخص بین صفر تا ۱۰۰ حرکت می کند و سود های اخیر قیمت ها را در مقابل ضررهای اخیر قیمت ها ترسیم می کند. بنابراین سطح (RSI) به سنجش قدرت و سرعت حرکت روند کمک می کند.
ابتدایی ترین کاربرد (RSI) به عنوان یک شاخص اشباع خرید (overbought) و اشباع فروش (oversold) است. هنگامی که (RSI) بالای ۷۰ حرکت می کند ، دارایی اشباع خرید (overbought) در نظر گرفته می شود و ممکن است کاهش یابد. وقتی (RSI) زیر ۳۰ باشد ، دارایی اشباع فروش (oversold) در نظر گرفته می شود و می تواند افزایش یابد. با این حال ، در نظر گرفتن این فرض خطرناک است؛ بنابراین ، برخی از معامله گران منتظر هستند تا این شاخص از بالای ۷۰ بالاتر برود و سپس قبل از فروش پایین بیاید ، یا پایین تر از ۳۰ باشد و سپس قبل از خرید دوباره بالا برود.
واگرایی (Divergence) یکی دیگر از کاربردهای (RSI) است. وقتی این شاخص در جهت دیگری متفاوت از قیمت حرکت می کند ، نشان می دهد که روند فعلی قیمت در حال ضعیف شدن است و به زودی می تواند معکوس شود.
سومین استفاده از (RSI) برای سطح پشتیبانی و مقاومت است. در طی روند صعودی ، اغلب سهام بالای سطح ۳۰ نگه داشته می شود و اغلب به ۷۰ یا بالاتر می رسد. وقتی سهام در روند نزولی باشد ، (RSI) به طور معمول آن را زیر ۷۰ نگه می دارد و اغلب به ۳۰ یا پایین تر می رسد.
نوسانگر تصادفی (Stochastic Oscillator)
نوسانگر تصادفی شاخصی است که قیمت فعلی را نسبت به محدوده قیمت طی چند دوره اندازه گیری می کند. بین صفر تا ۱۰۰ طرح ریزی شده ، و ایده این است که وقتی روند به صورت صعودی عمل می کند ، قیمت باید روند صعودی جدید را به وجود آورد. در روند نزولی ، قیمت به ایجاد روند نزولی گرایش دارد. نوسانگر تصادفی اینکه آیا این اتفاق می افتد را دنبال کرده و کشف می کند.
نوسانگر تصادفی نسبتاً سریع بالا و پایین می رود زیرا اینکه که قیمت آن مرتباً افزایش یابد بسیار نادر است ، و نوسانگر را نزدیک به ۱۰۰ یا نزول مداوم نگه داشته ، و آن را نزدیک به صفر نگه می دارد. بنابراین ، استوکاستیک اغلب به عنوان یک اندیکاتور (overbought) و (oversold) مورد استفاده قرار می گیرد. مقادیر بالاتر از ۸۰ اشباع خرید (overbought) محسوب می شود ، در حالی که سطح زیر ۲۰ اشباع فروش یا (oversold) در نظر گرفته می شود.
روند کلی قیمت را هنگام استفاده از سطوح (overbought) و (oversold) در نظر بگیرید. به عنوان مثال ، در طی روند صعودی ، هنگامی که شاخص زیر ۲۰ قرار می گیرد و از آن بالا می رود ، این ممکن است سیگنال خرید باشد. اما افزایش بالای ۸۰ نتیجه کمتری دارد زیرا انتظار می رود که در طی روند صعودی ، شاخص به طور مرتب به ۸۰ و بالاتر حرکت کند. در طی روند نزولی ، به دنبال این باشید که این شاخص بالاتر از ۸۰ حرکت کند و سپس به پایین برگردد تا سیگنال یک تجارت کوتاه مدت ممکن باشد. سطح ۲۰ در روند نزولی کم تر قابل توجه است.
جمع بندی
هدف هر معامله گر یا تریدر کوتاه مدت تعیین مسیر حرکت یک دارایی معین و تلاش برای سودآوری از آن است. صدها شاخص فنی و نوسانگر فنی برای این منظور خاص ایجاد شده است و این مقاله تعداد انگشت شماری از این موارد را فراهم کرده است که می توانید امتحان کنید. از شاخص ها برای ایجاد استراتژی های جدید استفاده کنید یا فکر کنید که چگونه آنها را در استراتژی های فعلی خود بگنجانید. برای تعیین اینکه از چه مواردی استفاده کنید ، آنها را در یک حساب نمایشی امتحان کنید. آنهایی را که بیشتر دوست دارید انتخاب کنید و بقیه را رها کنید.
ولوم تریدینگ چیست؟ ؛ Volume Trading ؛ معرفی والیوم تریدینگ
ولوم تریدینگ چیست ؟ ولوم تریدینگ (Volume trading) در حقیقت جزء خاص ترین و پیشرفته ترین نوع معاملات در دنیا می باشد و شما با دانستن آن، به گروه خاص ترین تیم های ترید دنیا خواهید پیوست. از طریق آموزش ولوم تریدینگ شما از پشت پرده تریدهای شرکت ها و موسسات مالی بزرگ دنیا در بازارهای بزرگ مالی مثل بازار سهام و بازار فیوچرز ، با خبر خواهید شد و در معاملات خود موفق تر عمل خواهید کرد. در این مقاله زندتریدرز هر آنچه لازم است که شما در مورد ولوم تریدینگ (Volume trading) بدانید برای شما آورده است. لطفا تا انتهای این مقاله با ما همراه باید تا با مطالب جالبی در این زمینه آشنا شوید.
چرا ولوم تریدینگ (Volume trading) ؟
حقیقت این است که حرکت قیمت سهام همیشه آنطور که به نظر می رسد نیست. به این دلیل که در زیر سطح یک حرکت به سمت بالا یا پایین تر، ممکن است روندها در حال شکل گیری باشند یا به سمت معکوس شدن حرکت کنند. به همین دلیل است که معامله گران هنگامی که می خواهند سیگنال قیمت را تأیید یا رد کنند، به دنبال نشانه های دیگری برای معامله هستند؛ و ولوم تریدینگ (Volume trading) ، که حجم سهام معامله شده در یک دوره زمانی خاص را اندازه گیری می کند، می تواند در این زمینه بسیار کاربردی و کمک کننده باشد.
با وجودی که نوسانات در ولوم تریدینگ ممکن است به خودی خود برای آشکار کردن تغییرات در یک روند کافی نباشد، اما می توانند به شما این بینش را بدهند که چه اتفاقاتی در پشت یک حرکت ممکن است رخ دهد.
برای مثال زمانی که نمودار بالاتر از حد متوسط است و یا افزایش حجم معاملات وجود دارد، نشان دهنده این باشد که معامله گران واقعاً متعهد به حرکت قیمت هستند؛ جایی که خطوط قیمت و حجم معاملات هر دو در حال افزایش هستند. برعکس، کمتر از حد متوسط و یا کاهش حجم معاملات میتواند نشاندهنده فقدان اشتیاق باشد، که در آن حتی با ادامه افزایش قیمت، حجم معاملات در حال کاهش است.
ولوم تریدینگ چیست؟
حال که تا حدوی با قضیه ی ولوم تریدینگ یا والیوم تریدینگ آشنا شدید، می توان این چنین ولوم تریدینگ (Volume trading) را تعریف را کرد :
در معاملات، اصطلاح “ولوم” عبارتست از تعداد واحدهایی که برای سهام یا قراردادهای فیوچرز در یک دوره زمانی خاص دست به دست می شوند. معامله گران به عنوان یک معیار کلیدی بر ولوم تریدینگ (Volume trading) تکیه می کنند زیرا برای آن ها شرایطی را فراهم می کند تا از سطح نقدینگی یک دارایی مطلع شوند و از این طریق به راحتی می توانند در موقعیتی نزدیک به قیمت فعلی که می تواند هدف متحرکی باشد وارد معامله شود یا از آن خارج شوند.
ولوم Volume ، معمولاً در پایین نمودار قیمت سهام به عنوان میلههای عمودی ظاهر میشود که نشاندهنده تغییر تعداد سهام در طول زمان است؛ و روزهایی که حجم آن ها بیشتر از حد معمول است، معمولاً تغییرات بزرگ و بی ثباتی در قیمت دارند و این نشان می دهد که اتفاقی برای سهام در حال رخ دادن است.
ولوم تریدینگ تکنیکی است که از طریق آن روابط بین حجم معاملات و قیمت ها کشف می شود و بر این اساس معامله انجام خواهد شد؛ و در حقیقت دو مفهوم کلیدی در پس ولوم تریدینگ نهفته است که عبارتست از : buying volume و selling volume .
- حجم خرید buying volume در قیمت پیشنهادی اتفاق میافتد که کمترین قیمتی است که فروشندگان میپذیرند.
- حجم فروش selling volume در قیمت پیشنهادی اتفاق میافتد، که بالاترین قیمتی است که خریداران پیشنهاد میکنند.
تاریخچه ولوم
حجم را باید نسبت با شاخصه volumes آشنا شوید به تاریخ اخیر بررسی کرد. مقایسه حجم امروزی با حجم 50 سال پیش ممکن است داده های نامربوطی ارائه دهد. هر چه مجموعه داده ها جدیدتر باشند، مرتبط تر هستند و نتیجه ی مطلوب تری حاصل می شود. سال ها قبل که داده ها مانند امروز مرتبط و کارا نبود، به تریدرها توصیه می شد که معامله گری را با حساب های دمو آغاز کنند. اما اکنون استفاده از داده های سطح 1 و سطح 2 بسیار رواج یافته است و معامله گران، ترید با دیتا لول 2 را ترجیح می دهند.
دوست عزیز، به این نکته توجه داشته باشید که ولوم یا حجم، اغلب به عنوان شاخص نقدینگی در نظر گرفته می شود، زیرا سهام یا بازارهایی که بیشترین حجم را دارند نقدشونده ترین ها هستند و برای معاملات کوتاه مدت به عنوان بهترین گزینه در نظر گرفته می شوند. در این شرایط خریداران و فروشندگان زیادی آماده معامله با قیمت های مختلف هستند.
دوستان عزیز جهت مشاهده ی سایر ویدئوهای آموزش ولوم تریدینگ به کانال آپارات زندتریدرز مراجعه نمایید.
چگونه ولوم تریدینگ می تواند به موفقیت معاملات کمک کند؟
به طور کلی هنگام تجزیه و تحلیل بازار، معمولاً دستورالعمل هایی برای تعیین قدرت یا ضعف یک حرکت وجود دارد. ما به عنوان تریدر، تمایل بیشتری برای پیوستن به حرکتهای قوی داریم و در حرکتهایی که ضعیف به نظر می آید، شرکت نمیکنیم؛ یا حتی ممکن است مراقب ورود در جهت مخالف حرکت ضعیف باشیم. در کل این دستورالعملها در همه ی موقعیتها صادق نیستند، اما راهنمایی کلی برای تصمیمگیریهای معاملاتی ارائه میدهند.
حال سوال این است که در این راستا ولوم تریدینگ چگونه می تواند به ما کمک کند؟ در ادامه به مواردی اشاره کرده ایم که با مطالعه ی آن ها پاسخ این سوال را دریافت خواهید کرد.
تایید روند
بازار رو به رشد باید شاهد افزایش حجم باشد. خریداران برای بالا بردن قیمت ها به افزایش تعداد و اشتیاق بیشتر نیاز دارند. افزایش قیمت و کاهش حجم ممکن است نشان دهنده عدم علاقه باشد، و این هشداری در مورد بازگشت احتمالی روند بازار است. واقعیت ساده این است که کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم کم، یک سیگنال قوی نیست. کاهش (یا افزایش) قیمت در حجم زیاد، سیگنال قویتری است که نشان میدهد چیزی در سهام اساساً تغییر کرده است.
حرکات و حجم خستگی
در یک بازار رو به رشد یا یک بازار نزولی، میتوانیم شاهد حرکتهای خسته باشیم. اینها معمولاً حرکات شدید قیمت همراه با افزایش شدید حجم هستند که نشان دهنده پایان احتمالی یک با شاخصه volumes آشنا شوید روند است. در این روند، شرکتکنندگانی که منتظر ماندند و میترسند که حرکت انباشته در بالای بازار را از دست بدهند، تعداد زیادی از خریداران را خسته میکنند.
در پایین ترین سطح بازار، کاهش قیمت ها در نهایت تعداد زیادی از معامله گران را مجبور به خروج می کند که منجر به نوساناتی می شود که با افزایش ولوم همراه می شود؛ و پس از افزایش حجم در این شرایط، شاهد کاهش حجم بعدی خواهیم بود، اما اینکه چگونه حجم در روزها، هفتهها و ماههای بعدی ادامه مییابد را میتوان با استفاده از سایر دستورالعملهای ولوم تریدینگ مورد تجزیه و تحلیل قرار داد.
علائم بولیش
ولوم تریدینگ می تواند در شناسایی نشانه های بولیش مفید باشد. به عنوان مثال، تصور کنید ولوم با کاهش قیمت افزایش مییابد و سپس قیمت بالاتر میرود و به دنبال آن یک حرکت به سمت پایینتر انجام میشود. در این صورت اگر در حرکت به سمت پایین، قیمت از پایین ترین سطح قبلی پایین نیاید، و اگر حجم در کاهش دوم کاهش یابد، معمولاً به عنوان یک علامت صعودی تعبیر می شود.
تغییر ولوم و قیمت
در ولوم تریدینگ متوجه خواهید شد که، پس از یک حرکت طولانی مدت قیمت، اگر قیمت با حرکت کم قیمت و حجم سنگین شروع به تغییر کند، ممکن است نشان دهنده این باشد که یک معکوس در راه است و قیمت ها جهت را تغییر خواهند داد.
ولوم و برک آوت در مقابل شکست های کاذب
در شکست اولیه از یک محدوده یا الگوی نمودار دیگر، افزایش حجم نشان دهنده قدرت در حرکت است. تغییر اندک در حجم یا کاهش حجم در هنگام شکست، نشان دهنده عدم علاقه و احتمال بالاتر برای شکست کاذب است.
آنچه درباره ی والیوم تریدینگ گفته شد!
ولوم تریدینگ می تواند مشکلات روش های تکنیکال کلاسیک را حل کرده و نقص های عملکردی مربوط به دیتا لول 1 را مرتفع نماید؛ بنابراین به صورت لحظه ای و با کمک پلتفرم های فیوچر، اوردربوک، فوت پرینت چارت و … تریدرها قادر خواهند بود در نقاط بسیار خاص به معاملات وارد شده و یا از معاملات خارج شوند.
دیدگاه شما