چگونه اندازه پوزیشن معاملاتی را محاسبه کنیم؟ سایز پوزیشن چیست؟
برای ترید کردن، پورتفولیو یا سبد داراییهایتان چه کوچک باشد چه بزرگ، باید مدیریت صحیح ریسک را یاد بگیرید و تمرین کنید؛ در غیراینصورت ممکن است بهشدت ضرر کنید و حسابتان خالی شود؛ هفتهها و ماهها پیشرفت با یک معامله نادرست از بین میرود. در معاملات یا سرمایهگذاری، یکی از اهداف بنیادی اجتناب از تصمیمگیریهای احساسی است. احساسات، نقش پُررنگی در ریسک مالی دارند. باید مراقب احساسات خود باشید تا بر تصمیمهای معاملاتی و سرمایهگذاریتان تاثیر نگذارند. به همین دلیل، بهتر است قوانینی برای خود تعیین میزان سرمایه اولیه در حساب معاملاتی میزان سرمایه اولیه در حساب معاملاتی کنید و در هنگام انجام معامله یا سرمایهگذاری، قوانین خودتان را رعایت نمایید.
میتوانیم این قوانین را سیستم معاملاتی نام بگذاریم. هدف اولیهی این سیستم مدیریت ریسک است، اما هدف مهم دیگر آن کمک به حذف تصمیمهای غیرضروری است. با این روش، وقتی زمان معامله فرا میرسد، سیستم اجازه نمیدهد تصمیمهای شتابزده و تکانشی بگیرید. در هنگام تعیین و تنظیم این سیستمها باید به چندچیز توجه داشته باشید. افق سرمایهگذاری شما چیست؟ تابآوری ریسکتان چقدر است؟ چه میزان سرمایه را میتوانید درمعرض ریسکِ معامله قرار دهید؟ پرسشهای بیشتری هم وجود دارند که در مقالههای دیگر سایت به آنها پرداخته شده است؛ اما در این مقاله بر نحوه محاسبه اندازه پوزیشن معاملات تاکید داریم.
برای اینکار باید ابتدا بزرگی حساب معاملاتی خود و مقدار مشخصی از آن که مایلیم در یک معامله درمعرض ریسک قرار دهیم را مشخص کنیم.
نحوه تعیین اندازه حساب معاملاتی
اگرچه شاید این یک مرحله ساده و ابتدایی بهنظر رسد، اما یک سنجش و ملاحظهی قوی و معتبر است؛ بهخصوص اگر یک معاملهگر مبتدی هستید، اینکار میتواند در تخصیص بخشهای مشخصی از پورتفولیو به راهبردهای مختلف، به شما کمک کند. بدین ترتیب میتوانید پیشرفتتان در راهبردها را دنبال کرده و احتمال بروز ریسک را کاهش دهید.
مثلاً فرض کنید به آینده بیت کوین خوشبین هستید و یک پوزیشن بلندمدت در یک کیفپول سختافزاری دارید؛ بهتر است روی آن سرمایهی بلندمدت بهعنوان سرمایه معاملاتی حساب نکنید.
پس در تعیین اندازه حساب، تنها به سرمایهی موجودی توجه خواهیم داشت که میتوانید به یک راهبرد معاملاتی خاص اختصاص دهید.
نحوه تعیین ریسک حساب
گام دوم، تعیین ریسک حساب است. در این مرحله مشخص میکنید که چقدر از سرمایهتان را به یک معامله وارد کرده و آن را در معرض ریسک قرار میدهید.
قانون 2درصد
در عرصه مالی سنتی، یک راهبرد سرمایهگذاری بهنام قانون 2درصد (2% rule) وجود دارد. براساس این قانون، یک معاملهگر نباید بیش از 2درصدِ حساب خود را به یک معامله وارد کند. در ادامه این قانون را توضیح میدهیم، ولی اول بیایید آن را با بازارهای پُرنوسان رمزارز متناسب کنیم.
قانون 2درصد برای سبکهایی از سرمایهگذاری مناسب است که سرمایهگذاران در آنها تنها به چند پوزیشن کمتعداد و بلندمدت وارد میشوند. این استراتژی برای ابزارهای مالی که نسبت به رمزارزها نوسان کمتری دارند مناسبتر است. اگر یک تریدر فعال و بهویژه مبتدی هستید، بهتر است بیشتر از این حرفها محافظهکار باشید. در این مورد، یک قانون 1درصدی برای خودمان درست میکنیم.
این قانون شما را ملزم میکند تا حداکثر 1درصد از موجودی حسابتان را به یک معامله وارد کنید. خُب این یعنی فقط 1درصد از کل سرمایهمان را به معاملات وارد کنیم؟ خیر! این یعنی اگر معاملهتان غلط انجام شد و به قیمت توقف ضرر (stop-loss) رسید، تنها 1درصد از حسابتان را از دست بدهید.
نحوه تعیین ریسک معامله
تا اینجا اندازه و ریسک حساب را تعیین کردیم؛ حالا ببینیم چطور میشود پوزیشن یک معامله را اندازهگیری کرد.
اول ببینیم ایدهی معاملهمان کجا بیاعتبار میشود.
این یک ملاحظه جدی و حیاتی است و تقریباً برای همه راهبردها کاربرد دارد. وقتی بحث معامله و سرمایهگذاری میشود، همیشه پای زیان درمیان است. در واقع زیان یک قطعیت است و همیشه رخ میدهد. معامله، بازیِ احتمالات است؛ حتی بهترین تریدرها هم همیشه سود نمیکنند. برخی تریدرها شاید بیشتر اوقات درباره بازار اشتباه فکر کنند و هنوز هم سود کنند؛ خب چطور ممکن است؟ همه چیز به مدیریت ریسک، داشتن یک راهبرد معاملاتی و وفاداری به آن راهبرد برمیگردد.
پس هر ایده معاملاتی باید یک نقطه بیاعتباری (invalidation point) داشته باشد. اینجاست که میگوییم «ایده اولیهمان اشتباه بود و باید برای جلوگیری از ضرر بیشتر از این پوزیشن خارج شویم». این درعمل همان جاییست که سفارش توقف-ضرر را ثبت میکنیم.
نحوه تعیین این نقطهی بیاعتباری کاملاً به راهبرد فردی معامله و جزییات آن بستگی دارد. این نقطه میتواند بر پارامترهای تکنیکالی همچون ناحیه حمایت یا مقاومت، و اندیکاتورهایی مانند شکست ساختار بازار مبتنی باشد.
رویکرد جامع و کاملی برای تعیین توقف-ضرر وجود ندارد. باید خودتان به این نتیجه برسید که کدام راهبرد با سبک معاملات شما تناسب بیشتری دارد و نقطه بیاعتباری را براساس آن تعیین کنید.
نحوه محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی
حالا همه موارد لازم برای محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی را در اختیار داریم. فرض کنیم یک حساب با 5000 دلار موجودی داریم. تصمیم گرفتهایم برای هر ترید، حداکثر 1درصد (50 دلار) از آن موجودی را اختصاص دهیم؛ این یعنی در هر معامله حداکثر 50 دلار احتمال ضرر وجود دارد.
فرض کنید با تحلیل بازار، مشخص کردهاید که نقطه بیاعتباری ترید از ورود به موقعیت اولیه، 5درصد است. درواقع وقتی بازار 5درصد مخالفِ پیشبینی ما حرکت میکند، از معامله خارج میشویم و 50 دلار زیان را میپذیریم. درواقع، 5درصد از پوزیشن ما 1درصد از کل حساب را تشکیل میدهد.
- اندازه حساب – 5000 دلار
- ریسک حساب – 1درصد
- نقطه بیاعتباری (فاصله تا توقف-ضرر) – 5درصد
فرمول محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی (از راست به چپ)
اندازه پوزیشن = اندازه حساب x ریسک حساب / نقطه بیاعتباری
اندازه پوزیشن = 5000 دلار x عدد 0.01 / 0.05
1000 دلار = 5000 دلار x عدد 0.01 / 0.05
اندازه پوزیشن این معامله 1000 دلار خواهد بود. با دنبالکردن این راهبرد و خروج در نقطه بیاعتباری، میتوانید زیان احتمالی را تا حد زیادی کاهش دهید. برای پیادهسازی درست این مدل باید کارمزدهای پرداختی را هم حساب کنید. لغزش احتمالی قیمت، بهخصوص درمورد معامله ابزارهای مالی با لیکوییدیتی یا نقدشوندگی کمتر نیز باید درنظر گرفته شود.
برای درک بهتر نحوه کار این سبک، بدون دست زدن به موجودی حساب، نقطه بیاعتباری را روی 10درصد میگذاریم.
اندازه پوزیشن = 5000 دلار x عدد 0.01 / 0.1
500 دلار = 5000 دلار x عدد 0.01 / 0.1
حالا توقف-ضرر ما فاصلهای دوبرابری نسبت به نقطه ورود اولیهمان دارد؛ پس اگر بخواهیم همان مقدار از موجودی را به معامله وارد کنیم، اندازه پوزیشن نصف خواهد شد.
در پایان …
محاسبه اندازه پوزیشن معاملاتی، به یک راهبرد اختیاری ربط ندارد، بلکه به تعیین ریسک حساب و نگاه به نقاط بیاعتباری ایده ترید پیش از ورود به یک معامله مربوط است. یکی از جنبههای مهم دیگر یک راهبرد، اجرای آن است. وقتی اندازه پوزیشن و نقطه بیاعتباری را تعیین کردید، دیگر در حین اجرای معامله آنها را عوض نکنید. بهترین راه آموختن اصول مدیریت ریسک، تمرین آن است؛ یعنی باید بهصورت عملی این کار را انجام دهید.
از اینکه تا آخر این مقاله با ما بودید تشکر میکنیم. یادتان باشد که این یک توصیه سرمایهگذاری و معاملاتی نیست و صرفاً جنبه آموزشی دارد. برای انجام صحیح و موفق معاملات و کسب سود، باید اطلاعات کاملی داشته باشید و خودتان تحقیق میزان سرمایه اولیه در حساب معاملاتی کنید.
میزان سرمایه اولیه در حساب معاملاتی
در ایران شرکت با مسئولیت محدود و شرکت سهامی خاص جزء پرکاربردترین و پرثبتترین شرکتهای تجاری هستند. این نوع شرکتها به دلیل قابلیتها و تواناییهایی که دارند پرطرفدار هستند.
مقررات شرکت با مسئولیت محدود
برای ثبت این شرکت ها حداقل به دو شریک احتیاج است. این شرکتها برای انجام امور تجاری خاصی تشکیل میشود؛ حداقل سرمایه اولیه یک میلیون ریال است.
شرکت، دارای اسم مخصوصی است که باید متضمن عبارت «با مسئولیت محدود» باشد واِلا در مقابل اشخاص ثالث، شرکت تضامنی محسوب میشود و تابع مقررات این نوع شرکت خواهد بود. ماده 95 قانون تجارت بیان میکند «اسم شرکت نباید متضمن اسم هیچ یک از شرکاء باشد والا شریکی که اسم او در شرکت قید شده در مقابل اشخاص ثالث حکم شریک ضامن در شرکت تضامنی خواهد داشت.» پس نام شرکت میتواند هر نامی باشد اما نباید متضمن نام هیچ یک از شرکاء باشد. اما قانونگذار ایران برای حفظ منافع اشخاص ثالث باید مانند قوانین دیگر کشورها تأکید میکرد که علاوه بر قید عبارت «شرکت با مسئولیت محدود» میزان سرمایه شرکت نیز باید ذکر شود. در حقوق فرانسه قانونگذار حتی پیش بینی کرده است که عبارت «شرکت با مسئولیت محدود» و مبلغ سرمایه باید در تمام نوشتههای شرکت و مکاتبات آن با اشخاص ثالث قید شود والا مدیر هم از نظر جزایی و هم از نظر مدنی کاملا مسئول خواهد بود، در رویه قضایی این کشور اگر قید نکردن آنچه قانون مشخص کرده است باعث ایجاد اشتباه در اشخاص ثالث شود و تصور کنند شرکت تضامنی است، تمام شرکاء مسئولیت تضامنی دارند مگر آنکه اشخاص ثالث به اینکه شرکت دارای مسئولیت محدود است آگاهی داشته باشد.
برخلاف شرکتهای سهامی، سرمایه شرکاء به سهام تبدیل نمیشود و هر یک از آنها تنها به اندازه سرمایهشان در برابر قروض و تعهدات شرکت مسئول هستند. در مورد مدت شرکت، در قانون تجارت ایران مطلبی عنوان نشده و معمولاً شرکاء در هنگام تشکیل شرکت، مدت آن را نامحدود قید میکنند.
ویژگی شرکت با مسئولیت محدود
طبق ماده94 قانون تجارت شرکت با مسئولیت محدود، شرکتی موضوعاً تجاری است و به عبارتی موضوع فعالیت آن نمیتواند چیزی جز امور تجاری باشد. از این جهت شرکت با مسئولیت محدود با شرکت سهامی متفاوت است؛ به دلیل اینکه شرکت سهامی میتواند برای امور تجاری یا غیر تجاری تشکیل شود و یک شرکت شکلاً تجاری است.
کارمزد معاملات بورس در سال 1401 چقدر است؟
وقتی در بورس اوراق بهادار معاملهای صورت میگیرد، بخشی از ارزش معامله را کارمزد تشکیل میدهد که به آن کارمزد بورس یا کارمزد معاملات بورس میگویند. این کارمزد در واقع هزینه خدماتی است که سازمانها و نهادهای مختلف ارائه میکنند تا امکان معامله بین خریداران و فروشندگان به وجود بیاید. گاهی این پرسش پیش میآید که این کارمزد چه مقدار است و وقتی معاملهای در بورس انجام میدهیم، چقدر از ارزش معامله صرف کارمزد و مالیات میشود؟
برای آشنایی بیشتر با مفهوم بورس، مقاله “بورس چیست” را مطالعه کنید.
کارمزد معاملات در بورس اوراق بهادار یعنی چه؟
اوراق بهاداری که در بورس داد و ستد میشوند انواع مختلفی دارند که ممکن است کارمزدشان هم متفاوت باشد. مثلا کارمزدی که بابت معاملات سهام دریافت میشود بیشتر از کارمزد معاملات اوراق مشارکت است. پس برای اطلاع دقیقتر از کارمزد معاملات، باید ببینیم چه اوراقی را میخواهیم معامله کنیم.
کارمزد معاملات سهام و حق تقدم سهام در بورس تهران
برای اطلاع دقیق از نرخ کارمزد و خدمات معاملات انواع اوراق بهادار در بورس، بهترین روش ممکن مراجعه به سایت سازمان بورس است. در سایت اینترنتی این سازمان، بهراحتی میتوانید فایل مربوط به کارمزدها را دانلود کنید و ببینید. برای نمونه، در حال حاضر آخرین ویرایش این فایل برای کارمزد معاملات سهام و حق تقدم برای سال ۱۴۰۰ مطابق با تصویر زیر است؛
سقف کارمزدها در بورس اوراق بهادار تهران
این جدول نشان میدهد که سهم کارگزاران، سازمان بورس، شرکت سپردهگذاری مرکزی، سازمان مدیریت فناوری، حق نظارت سازمان و مالیات از ارزش کل معامله خرید یا فروش چقدر است.
اما شاید چیزی که برای معاملهگر عادی مهمتر باشد این نکته است که جمع این کارمزدها چقدر میشود؛ در همین جدول میتوانید مجموع این کارمزدها را هم ببینید؛ طبق این جدول کل کارمزد خرید برابر با ۰.۰۰۳۷۱۲ از ارزش معامله و کل کارمزد فروش برابر با ۰.۰۰۸۸ از ارزش معامله است که روی هم میشود ۰.۰۱۲۵۱۲ از ارزش معامله. اگر بخواهیم جمع کارمزد خرید و فروش را به صورت درصد بیان کنیم، میتوان گفت مجموع کارمزد خرید و فروش تقریبا برابر با ۱.۲۵ درصد از ارزش کل معامله است (تا تابستان سال ۹۹ این مقدار در حدود ۱.۵ درصد بود).
چگونگی محاسبه کارمزد خرید در بورس
یک مثال ساده میتواند به درک این موضوع کمک کند؛ فرض کنید میخواهیم ۱۰۰۰۰ برگه سهم از سهام شرکتی را بخریم که قیمت هر برگه سهم آن ۱۰۰ تومان است. برای خرید این تعداد سهام، باید ۱۰۰۰۰۰۰ (یک میلیون) تومان بپردازیم. کارمزدی این معامله را با ضرب مبلغ معامله در جمع کارمزد خرید (۰.۰۰۳۷۱۲) به دست میآوریم که برابر با ۳۷۱۲ تومان میشود. پس میتوانیم بگوییم:
مبلغ کارمزد خرید = تعداد سهام * قیمت هر سهم * مجموع کارمزد خرید.
معنای این محاسبات این است که برای خرید ۱۰۰۰۰ سهم از سهام شرکتی که هر سهمش ۱۰۰ تومان قیمت دارد، به مبلغ ۱۰۰۳۷۱۲ تومان وجه نقد نیاز خواهید داشت.
چگونگی محاسبه کارمزد فروش در بورس
برای محاسبه کارمزد فروش هم به همین شکل عمل میکنیم؛ مثلا اگر بخواهیم همین تعداد سهم با با همین قیمت بفروشیم و ارزش معامله ما همان یک میلیون تومان باشد، باید یک میلیون را در مجموع کارمزد فروش، یعنی ۰.۰۰۸۸ ضرب کنیم که برابر میشود با ۸۸۰۰ تومان. پس:
مبلغ کارمزد فروش = تعداد سهام * قیمت هر سهم * مجموع کارمزد فروش.
مفهوم این محاسبات هم این است که اگر ۱۰۰۰۰ برگه سهم از سهام شرکتی داشته باشید که هر سهمش ۱۰۰ تومان قیمت دارد، با فروش این سهام ۹۹۱۲۰۰ تومان پول دریافت خواهید کرد.
کارمزد معاملات و پذیرهنویسی انواع اوراق بدهی و گواهی سپردهگذاری
برای محاسبه کارمزد معاملات اوراق بدهی هم باید اول سراغ جدول کارمزدها برویم. آخرین نسخه این جدول مطابق با تصویر زیر است؛
سقف نرخ کارمزد و خدمات در بازار سرمایه ایران
همانطور که در این جدول میبینید، جمع کارمزد خرید ۰.۰۰۰۷۲۵ و جمع کارمزد فروش ۰.۰۰۰۷۲۵ است.
حال فرض کنید میخواهیم ۲۰۰ ورقه از اوراق مشارکت شهرداری تهران را بخریم که قیمت هر ورقه ۱۰۰۰۰۰ (صد هزار) تومان است. در این صورت باید ۲۰ میلیون تومان بابت خرید این اوراق بپردازیم که کارمزد آن با ضرب عدد ۲۰ میلیون در ۰.۰۰۰۷۲۵ به دست میآید و برابر است با ۱۴۵۰۰ تومان.
حالا فرض کنید دو ماه بعد از اینکه این ۲۰۰ ورقه را خریدیم، میخواهیم این اوراق را بفروشیم و قیمت روز این اوراق ۱۰۱۰۰۰ تومان است. در این صورت مبلغ فروش این اوراق برابر با ۲۰۲۰۰۰۰۰ (بیست میلیون و دویست هزار) تومان است. کارمزد فروش هم از ضرب این مبلغ در ۰.۰۰۰۷۲۵ به دست میآید که برابر است با ۱۴۶۴۵ تومان.
به این ترتیب برای خرید این اوراق ۲۰۰۱۴۵۰۰ (بیست میلیون و چهارده هزار و پانصد) تومان پرداخت کردهایم و مبلغ دریافتیمان از محل فروش ۲۰۱۸۵۳۵۵ تومان بوده است. در نتیجه سود ما از این معامله ۱۷۰۸۵۵ تومان خواهد بود.
کارمزد معاملات سهام پذیرفته شده در فرابورس چقدر است؟
همانطور که میدانید، سازمان بورس و سازمان فرابورس ۲ سازمان جداگانهاند و هر کدام قوانین و مقررات خودشان را دارند. پس طبیعی است که شیوه محاسبه کارمزد برای معاملات بورس و فرابورس متفاوت باشد. البته تفاوت بورس و فرابورس در این مورد بسیار ناچیز است.
برای اطلاع دقیق از کارمزدهای معاملات سهام فرابورسی، میتوانید به سایت اینترنتی فرابورس مراجعه کنید و بخش کارمزد معاملات را ببینید. در حال حاضر جزئیات کارمزد سهام پذیرفته شده در فرابورس برای سال ۱۴۰۰ طبق جدول زیر است؛
همانطور که در این جدول میبینید، جمع کارمزد خرید سهام فرابورسی ۰.۰۰۳۶۳۲ از ارزش معامله خرید و جمع کارمزد فروش و مالیات فروش این سهام ۰.۰۰۸۸ از ارزش کل فروش است. شیوهٔ محاسبات هم مانند محاسباتی است که درمورد محاسبه کارمزد خرید و فروش سهام بورسی مثال زدیم.
کارمزد اوراق تسهیلات مسکن (تسه)
اگر برای خرید مسکن، سروکارتان با وام مسکن افتاده باشد، احتمالا با اوراق تسهیلات مسکن یا تسه هم آشنا هستید. برای خرید این اوراق، بعد از مراجعه به بانک مسکن و انجام مراحل مربوطه، باید از طریق سامانه معاملات آنلاین بورس خرید کنید. خرید و فروش این اوراق هم مانند همه خرید و فروشهای دیگر در بورس مشمول کارمزد است. کارمزد دقیق این اوراق را هم میتوانید در سایت سازمان بورس و اوراق بهادار پیدا کنید.
جدول مربوط به کارمزد خرید و فروش اوراق تسهیلات مسکن یا همان تسه در بورس به این صورت است؛
همانطور که در این جدول میبینید، کارمزد خرید اوراق تسه ۰.۰۰۴۹ و کارمزد فروش این اوراق ۰.۰۰۲۴ است. مجموع کارمزد خرید و فروش اوراق تسه هم ۰.۰۰۷۳ است.
فرض کنید میخواهیم ۲۰۰ ورقه تسهیلات خرید مسکن یا تسه به قیمت هر برگه ۷۰ هزار تومان بخریم. برای خرید این تعداد تسه باید ۱۴ میلیون تومان به علاوهٔ کارمزد خرید هزینه کنیم. میتوانیم کارمزد هر برگه تسه را به این صورت محاسبه کنیم؛
کارمزد خرید یک برگه تسه = قیمت خرید یک برگه تسه ضرب در ۰.۰۰۴۷ که برابر است با ۳۴۳ تومان.میزان سرمایه اولیه در حساب معاملاتی
قیمت خرید یک برگه تسه با کارمزد: ۷۰۰۰۰۰ * (۱ + ۰٫۰۰۴۹) = ۷۰۳۴۳۰
بنابراین برای خرید ۲۰۰ برگه تسه باید (۳۴۳ ضرب در ۲۰۰) ۶۸۶۰۰ تومان کارمزد بپردازیم. پس کل مبلغی که برای خرید این تعداد اوراق تسه میپردازیم برابر است با ۱۴۰۶۸۶۰۰ (۱۴ میلیون و ۶۸ هزار و ۶۰۰) تومان.
هزینه خرید ۲۰۰ برگه تسه به ارزش هر برگ ۷۰ هزار تومان: ۷۰۳۴۳۰ * ۲۰۰ = ۱۴۰۶۸۶۰۰
اکنون فرض کنید قیمت تسه پس از خرید ما به ۷۱ هزار تومان رسیده و اکنون تصمیم به فروش این اوراق گرفتهایم. در این صورت ارزش فروش این تعداد اوراق برابر است با ۱۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان. اما باید کارمزد فروش را از این مبلغ کم کنیم. کارمزد فروش هم از ضرب مبلغ فروش در ۰.۰۰۲۴ به دست میآید که برابر است با ۳۴۰۸۰ تومان. پس مبلغ حاصل از فروش ۲۰۰ برگه تسه به ارزش هر برگ ۷۱ هزار تومان برابر است با ۱۴۱۶۵۹۲۰ تومان.
ارزش فروش یک برگه تسه: ۷۱۰۰۰ تومان
ارزش فروش ۲۰۰ برگه تسه بدون لحاظ کارمزد:
۷۱۰۰۰ * ۲۰۰ = ۱۴۲۰۰۰۰۰
ارزش فروش ۲۰۰ برگه تسه با لحاظ کارمزد:
۷۱۰۰۰ * (۱ – ۰٫۰۰۲۴) = ۷۱۰۰۰ * ۰٫۹۹۷۶ = ۱۴۱۶۵۹۲۰
سقف کارمزد و خدمات در بازار سرمایه ایران
اگر در جدولهای بالا دقت کنید، متوجه خواهید شد که بخشی از جدول با عنوان «حداکثر مبلغ کارمزد خرید» و «حداکثر مبلغ کارمزد فروش» مشخص شده است. این قسمت از جدول نشان میدهد سقف کارمزدی که معاملهگر در یک معامله میپردازد چقدر است. مثلا در جدول مربوط به کارمزد معاملات سهام و میزان سرمایه اولیه در حساب معاملاتی حق تقدم در بورس دقت کنید، خواهید دید که سقف کارمزد خرید ۳۰ میلیون تومان و سقف کارمزد فروش هم ۳۰ میلیون تومان است. یعنی اگر معاملهای در بورس انجام بدهیم که طبق محاسبات کارمزدمان بالاتر از ۳۰ میلیون تومان شود، همان مبلغ ۳۰ میلیون تومان را بابت کارمزد پرداخت خواهیم کرد.
نکته: همانطور که در این جدولها میبینید، مالیات فروش سهام و حق تقدم در بورس و فرابورس بدون سقف است. این مالیات طبق ضریبی که در این جدولها آمده (بدون توجه به سقف کارمزد) محاسبه و از حساب معاملهگر کسر میشود. یعنی اگر معامله فروشمان به گونهای باشد که به سقف کارمزد ۳۰ میلیون تومانی برسد، مقدار مالیات فروش بدون توجه به این سقف محاسبه خواهد شد.
نکاتی مهم درمورد کارمزد خریدوفروش انواع اوراق بهادار در بورس و فرابورس
توجه به چند نکته درباره کارمزد و شیوههای محاسبه و دریافت آن میتواند به رفع بعضی ابهامها برای معاملهگران کمک کند. این نکتهها را میتوانیم در فهرست زیر خلاصه کنیم؛
hesabdar-arshad
منابع و اطلاعات جامع ازمون کارشناسی ارشدحسابداری, برنامه ريزی,مشاوره و.
درس اصول حسابداری1
اصول حسا بداري1
بخش اول – حسابداري مؤسسات خدماتي
فصل اول – آشنايي با حسابداري
درعلم اقتصاد، عوامل اقتصادي مختلفي در اختيار افراد يا گروه هايي قرار دارد كه با تركيب اين عوامل به توليد كالا يا انجام خدمات مي پردازند. اين افراد يا گروهها را بنگاه اقتصادي مي نامند.
رويدادهاي اقتصادي يا مالي:
وقايعي هستند كه با خريد، توليد، توزيع و فروش و ارائه خدمات با فعاليت هايي مانند وام گرفتن و وام دادن سر و كار دارند.
عبارت است از: شناسائي، اندازه گيري، ثبت و گزارش اطلاعات اقتصادي براي استفاده كنندگان به گونه اي كه امكان قضاوت و تصميم گيري آگاهانه براي آنها فراهم شود.
خلاصه اطلاعات مربوط به رويدادهاي مالي مؤثر بر يك واحد اقتصادي خاص مي باشد.
واحد اقتصادي مشخص و جداگانه اي است كه اطلاعات و گزارشهاي حسابداري فقط در مورد آن تهيه مي شود.
(( رابطه اطلاعات حسابداري و تصميم گيري))
انواع واحدهاي اقتصادي:
مؤسسات جدا و مستقلي هستند كه با تركيب عوامل مختلف اقتصادي منافع مالكين خود را دنبال مي كنند. از لحاظ مالكيت، شكل حقوقي و نوع فعاليت به شكل زير طبقه بندي مي شوند.
واحدهاي اقتصادي از نظر مالكيت به سه نوع تقسيم مي شوند:
۱- واحدهاي عمومي: به طور مستقيم يا غير مستقيم در مالكيت دولت يا ساير نهادهاي عمومي قرار دارند. سازمان تأمين اجتماعي نمونه اي از اين واحدها مي باشد.
۲- واحدهاي تعاوني: به منظور رفع نيازمندي هاي مشترك و بهبود وضع اقتصادي و اجتماعي اعضاي آن از طريق خريداري، كمك و همكاري متقابل تشكيل شده و در مالكيت اعضا قرار دارند. مانند شركتهاي تعاوني.
۳- واحدهاي خصوصي: اين واحدها به يك يا چند نفر تعلق دارند و متعلق به بخش عمومي نيستند. مانند فروشگاهها.
واحدهاي اقتصادي از نظر هدف فعاليت به دو دسته تقسيم مي شوند:
۱- واحدهاي انتفاعي: هر واحد اقتصادي كه با هدف سود و منفعت مادي تشكيل شود واحد انتفاعي نام دارد.
۲- واحدهاي غير انتفاعي: هر واحدي را كه هدف از تشكيل آن كسب منفعت مادي براي مالكان آن نباشد واحد غير انتفاعي گويند.
واحدهاي اقتصادي از نظر نوع فعاليت به سه دسته تقسيم مي شوند:
۱- واحدهاي خدماتي: واحدهايي هستند كه خدماتي به مشتريان ارائه مي كنند و معمولاً در قبال ارائه خدمات منفعت كسب مي كنند. مانند بانكها و هتلها.
۲- واحدهاي بازرگاني: به خريد و فروش مواد خام، فرآورده ها و كالاها اشتغال دارند. مانند فروشگاهها.
۳- واحدهاي توليدي: با استفاده از عوامل توليد به ساخت كالاهاي اقتصادي مي پردازند.
واحدهاي اقتصادي از نظر تعداد مالك به دو دسته تقسيم مي شوند:
۱- واحدهاي انفرادي: مالكيت آنها به يك نفر تعلق دارد؛ مانند فروشگاهها، مغازه ها.
۲- واحدهاي غير انفرادي: افراد، سرمايه هاي كوچك خود را با يكديگر جمع مي كنند و واحدهاي بزرگتري را تشكيل مي دهند. مانند شركتها.
۱- بنگاه اقتصادي را تعريف كنيد؟
در علم اقتصاد عوامل اقتصادي مختلفي در اختيار افراد يا گروه هايي قرار دارد كه با تركيب اين عوامل به توليد كالا يا انجام خدمات مي پردازند. اين افراد يا گروهها را بنگاه اقتصادي مي گويند.
۲- واحدهاي اقتصادي تعاوني را تعريف كنيد؟
به منظور رفع نيازمندي هاي مشترك و بهبود وضع اقتصادي و اجتماعي اعضاي آن از طريق خود ياري، كمك و همكاري متقابل تشكيل شده و در مالكيت اعضا قرار دارند.
۳- تقسيم واحدهاي اقتصادي به واحدهاي عمومي، تعاوني، خصوصي بر اساس كداميك از ويژگي هاي واحدهاي اقتصادي مي باشد؟
√ الف) نوع مالكيت ب) هدف فعاليت ج) نوع فعاليت د) شكل حقوقي
٤- كداميك از واحدهاي اقتصادي زير مي تواند به عنوان واحدهاي انفرادي محسوب شود؟
√ الف) مغازه ها ب) شركتهاي تعاوني ج) بانكها د) سازمانهاي دولتي
فصل دوم – معادله حسابداري
منابع اقتصادي متعلق به يك واحد اقتصادي كه انتظار مي رود در آينده منفعتي را براي واحد اقتصادي ايجاد نمايد، دارائي گويند.
دارائي هاي واحد اقتصادي = حقوق مالي اشخاص نسبت به دارائي هاي واحد اقتصادي
حقوق مالي اشخاص:
حقوق مالي اشخاص نسبت به دارائي هاي واحد اقتصادي شامل حقوق مالي مالك و حقوق مالي طلبكاران است.
حقوق مالي اشخاص غير از مالك نسبت به دارائي هاي يك واحد اقتصادي را بدهي گويند.
حق يا ادعاي مالك يا مالكين نسبت به دارائي هاي يك واحد اقتصادي را، سرمايه گويند.
معادله حسابداري دارائي = بدهي + سرمايه
انواع دارائي ها:
۱- نقد و بانك: از مهم ترين دارائي هاي واحد اقتصادي كه براي خريد كالاها و پرداخت بدهي ها مورد استفاده قرار مي گيرد
۲- حساب هاي دريافتني: میزان سرمایه اولیه در حساب معاملاتی واحدهاي اقتصادي در قبال ارائه يا فروش دارائي به طور نسيه، از ديگران طلبكار مي شوند. اين قبيل دارائي ها را حساب هاي دريافتني گويند.
۳- ملزومات: شامل كالاها و اجناسي است كه در جريان فعاليت هاي واحد اقتصادي خريداري و به مصرف مي رسد.
۱- حساب هاي پرداختي: اين نوع بدهي در ازاي خريد نسيه دارائي يا خدمات از ديگران ايجاد مي شود.
۲- وام پرداختي: اين نوع بدهي در ازاي دريافت وام از مؤسسات اعتباري نظير بانكها ايجاد مي شود.
اهميت معادله حسابداري
حسابداران براي اينكه رويدادهاي مالي مربوط به يك واحد اقتصادي را ثبت و سپس اطلاعات حسابداري را به طور مناسب گزارش كنند؛ بايد:
۱- رويدادهاي مالي مؤثر بر واحد اقتصادي را شناسائي كنند.
۲- ميزان تأثير هر رويداد مالي را بر اجزاي معادله حسابداري ارزيابي و اندازه گيري نمايند.
مثال ۱: رويداد مالي زير در تعميرگاه تلويزيون ماهر طي دو ماهه ابتداي سال 1371 انجام شده است .آقاي ماهر در فروردين ماه سال ۱۳۷۱ تصميم به تأسيس تعميرگاه تلويزيون گرفت. ابتدا اقدام به دريافت پروانه كسب كرده، سپس در ۱٥ فروردين در بانك، حساب جاري را به نام تعميرگاه ماهر افتتاح مي كند و مبلغ
30000000 ريالبه عنوان سرمايه تعميرگاه به آن حساب واريز مي نماد.
با تأسيس تعميرگاه تلويزيون ماهر، يك واحد اقتصادي كه به آقاي ماهر، تعلق دارد با شخصيت حسابداري مستقل از آقاي ماهر ايجاد مي شود و با افتتاح حساب جاري و واريز 30000000 ريال به اين حساب، تعميرگاه ماهر صاحب يك قلم دارائي به نام نقد و بانك مي باشد.
صورتحسابي است كه دارائي ها و بدهي ها و سرمايه ي مالك يك واحد اقتصادي را، در يك تاريخ معين نشان مي دهد. معمولاً در تهيه تراز نامه بايد به نكات زير توجه كرد:
۱- نوشتن عنوان: عنوان ترازنامه شامل موارد زير است:
الف) نام واحد اقتصادي ب) نام گزارش يا صورتحساب مالي ج) تاريخ گزارش
۲- واحد اندازه گيري: واحد اندازه گيري رويدادهاي مالي، پولي رايج هر كشور است.
۳- طرفين ترازنامه: در سمت راست ترازنامه دارائي ها و در سمت چپ بدهي ها و سرمايه مالك نوشته مي شود.
٤- ترتيب نوشتن دارائي ها: در ترازنامه دارائي ها به ترتيب قابليت تبديل به نقد نوشته مي شوند.
٥- ترتيب نوشتن بدهي ها: بدهي هاي مختلف واحد اقتصادي به ترتيب تاريخ سررسيد پرداخت در ترازنامه نوشته مي شوند.
۶- موازنه: ترازنامه منطبق بر معادله حسابداري است. بنابراين هميشه بين جمع دارائي ها و جمع بدهي ها و سرمايه مالك توازن وجود دارد.
نمونه اي از يك ترازنامه در شكل زير توضيح داده شده است:
تعميرگاه تلويزيون ماهر
ترازنامهبه تاريخ ۳۱/۲/۱۳۷۱
نقد و بانك ٠٠٠/۷٥٠ /٥
حساب هاي دريافتني ٠٠٠/۲٥٠
جمع دارائي ها ٠٠٠/٥٠٠/٤۱
حساب هاي پرداختني ٠٠٠/٥٠٠/۱
وام پرداختني ٠٠٠/٠٠٠/۱٠
جمع بدهي ها ٠٠٠/٥٠٠/11
سرمايه آقاي ماهر ٠٠٠/٠٠٠/۳٠
جمع بدهي ها و سرمايه ٠٠٠/٥٠٠/٤۱
حقوق مالي اشخاص غير از مالك نسبت به دارائي هاي يك واحد اقتصادي را بدهي گويند.
۲- ترازنامه را تعريف كنيد؟
صورتحسابي است كه دارائي ها، بدهي ها و سرمايه مالك يك واحد اقتصادي را در يك تاريخ معين نشان ميدهد.
۳- سرمايه را تعريف كنيد؟
حق يا ادعاي مالي مالك يا مالكين، نسبت به دارائي هاي يك واحد اقتصادي را سرمايه گويند.
٤- وجوهي كه صاحب يك واحد اقتصادي به عنوان سرمايه به حساب جاري بانك واريز مي كند .
√ الف) دارائي ها را افزايش مي دهد. ب) بدهي ها را افزايش مي دهد.
ج) دارائي ها را كاهش مي دهد. د) سرمايه را كاهش مي دهد.
فصل سوم – تجزيه و تحليل و ثبت رويدادهاي مالي
به منزله پرونده اي مفصل از تغييراتي است، كه در يك دارائي خاص، يك بدهي خاص يا سرمايه صاحب مؤسسه، طي يك دوره زماني رخ مي دهد و ابزار اصلي ثبت و خلاصه كردن اطلاعات مالي است.
براي اينكه امكان دسترسي به اطلاعات موجود در حساب ها آسانتر شود، همه حساب هاي مربوط به يك واحد اقتصادي در يك دفتر خاص به نام «دفتر كل» نگهداري مي شود.
ثبت رويدادهاي مالي در حسابها:
براي اينكه اثر هر رويداد مالي را بر اجزاي معادله حسابداري نشان دهيم از شكل حساب T استفاده مي كنيم، كه داراي سه قسمت است:
۲- سمت راست يا بدهكار
۳- سمت چپ يا بستانكار
- قاعده ثبت افزايش و كاهش در حسابها:
افزايش هر دارائي در سمت راست (بدهكار) حساب آن دارائي، ثبت مي شود.
كاهش هر دارائي در سمت چپ (بستانكار) حساب آن دارائي، ثبت مي شود.
افزايش هر بدهي و سرمايه مالك در بستانكار حساب مربوط، ثبت مي شود.
كاهش هر بدهي مالك در بدهكار حساب مربوط، ثبت مي شود.
دارائي ها = بدهي ها + سرمايه مالك
مثال) در مثال قبل (تعميرگاه تلويزيون ماهر)، رويداد مالي ثبت گرديد و تجزيه و تحليل شد. اكنون از روش ديگري استفاده مي كنيم.
رويداد مالي ۱: سرمايه گذاري نقدي آقاي ماهر به مبلغ ٠٠٠/٠٠٠/ 30 ريال
دارائي (نقد و بانك) افزايش يافته است
افزايش دارايي، بدهكار مي شود
بدهكار: نقد و بانك
سرمايه مالك افزايش يافته است
افزايش سرمايه، بستانكار مي شود
مانده گيري حساب ها:
نخست، ارقام بدهكار و ارقام بستانكار را جداگانه جمع زده، زير هر ستون يادداشت و سپس جمع طرف كوچكتر را از جمع طرف بزرگتر كسر مي كنيم؛ به حاصل اين تفريق «مانده حساب» گويند.
پرونده اي است مفصل از تغييراتي كه در يك دارائي خاص، يك بدهي خاص يا سرمايه صاحب مؤسسه طي يك دوره زماني رخ مي دهد.
۲- منظور از بدهكار و بستانكار چيست؟
بدهكار به معني راست حساب و بستانكار به معني سمت چپ حساب مي باشد.
۳- دو طرف هر حساب . ناميده مي شود.
الف) دارائي و بدهي √ ب) بدهكار و بستانكار ج) دارائي و سرمايه د) افزايش و كاهش
فصل چهارم: ثبت رويدادهاي مالي در مدارك و دفاتر حسابداري:
اسناد و مدارك مثبته:
به اسناد و مداركي كه دلالت بر وقوع يك معامله يا رويداد مالي مشخص دارد، «اسناد مثبته» گفته مي شود. مانند فاكتور فروش، رسيد بانكي، قبض آب و برق و .
برگه اي است كه اطلاعات مربوط به يك يا چند رويداد مالي قبل از ثبت در دفاتر حسابداري، در آن نوشته مي شود و سپس بر اساس اطلاعات مندرج در سند حسابداري دفاتر حسابداري تنظيم مي گردد.
كليه رويدادها در دفاتر حسابداري ثبت مي شوند. دفاتر حسابداري را مي توان به دو گروه تقسيم كرد:
گروه اول، دفاتر رسمي يا قانوني، شامل دفتر روزنامه عمومي و دفتر كل مي باشد و گروه دوم، دفاتر غير رسمي يا كمكي، كه شامل دفاتر تأمين و ساير دفاتر مورد نياز حسابداران مي گردد.
۱- دفتر روزنامه عمومي: دفتري است كه كليه معاملات و رويدادهاي مالي يك واحد اقتصادي روزانه به ترتيب تاريخ وقوع در آن ثبت مي شوند.
مثال) خانم فضيلت اخيراً پس از كسب مجوزهاي لازم اقدام به تأسيس مؤسسه آموزش زبان دانا كرده است و طي آبان ماه ۱۳۷۶فعاليت هاي زير در مؤسسه انجام شده است.
۱۳ آبان ماه – افتتاح حساب جاري شماره 3520 بانك رفاه كارگران شعبه وحدت و واريز 32000000 ريال به اين حساب بابت سرمايه مؤسسه دانا، در قبال واريز اين مبلغ به حساب جاري مؤسسه دانا، بانك يك برگ رسيد بانكي به خانم فضيلت تحويل داد.
۶ آبان ماه – خريد نقدي يك دستگاه آپارتمان به بهاي 30000000 ريال در قبال تحويل چك شماره 21501 مورخ ۶ آبان ماه 1376 به مبلغ 30000000 ريال از حساب جاري مؤسسه دانا، يك برگ رسيد امضا شده از آقاي معتمدي فروشنده آپارتمان دريافت گرديد. همچنين تصويري از سند انتقال آپارتمان به عنوان سند مثبته اين رويداد مالي تهيه شد.
۷ آبان ماه – خريد نسيه میزان سرمایه اولیه در حساب معاملاتی مقداري اثاثه از فروشگاه مجيدي به بهاي 3500000 ريال. آقاي مجيدي فاكتور فروش شماره 1703 مورخ 76/7/8 را به مؤسسه دانا تحويل داد.
۸ آبان ماه – آقاي فرشاد، مبلغ 10000000ريال به عنوان وام به حساب مؤسسه دانا واريز كرد. بانك يك برگ رسيد بانكي مبني بر واريز 10000000 به حساب 3520 مؤسسه دانا به آقاي فرشاد تسليم نمود كه ايشان به مؤسسه تحويل داد.
۱۱ آبان ماه – خريد نسيه 7500000 ريال اثاثه از فروشگاه حسن پور. آقاي حسن پور فاكتور فروش شماره 2211 مورخ 76/8/11 براي مؤسسه دانا ارسال كرد.
۱٤ آبان ماه – صدور تحويل چك شماره 21502 مورخ 76/8/14 به مبلغ 3000000 ريال به آقاي مجيدي بابت طلب ايشان از مؤسسه دانا. در قبال تحويل اين چك در همان روز يك برگ رسيد چك دريافت گرديد.
۱۸ آبان ماه – خريدي نقدي550/000 ريال صادر كرد و پس از اخذ رسيد چك آن را به آقاي كريمي تحويل داد.
مقدمه
جواب این سوال را در پایان این نوشتار کاربردی با هم مرور خواهیم کرد.
سود ناخالص:
اگر درآمد حاصل از کل فروش یک شرکت را برای یک دوره خاص (مثلا 1 ساله) داشته باشیم و بهای تمام شده کالا و خدمات به فروش رفته را از آن کسر کنیم، باقیمانده را سود ناخالص می نامند.
سود عملیاتی:
سود ناخالص فعلا اختلاف بین کل فروش و بهای تمام شده را نشان می دهد،حال اگر از سود ناخالص هزینه های مربوط به فروش، هزینه های عملیاتی، واحد تجاری از جمله اجاره و بیمه،حمل و نقل و کرایه، حقوق و دستمزد و استهلاک و . را کسر کنیم حاصل آن سود عملیاتی خواهد بود.
سود خالص:
برخی دیگر از هزینه ها از جمله بهره، مالیات و همچنین کلیه جریانات وجوه ورودی و خروجی را باید در سود عملیاتی اثر داد. حاصل این تغییرات در سود عملیاتی و عددی که پس از محاسبه کل کسورات به دست می آید را سود خالص می نامیم.
حاشیه سود چیست؟
به طور ساده اگر هر کدام از سودهای محقق شده شامل سود ناخالص، عملیاتی و یا خالص را بر کل درآمد شرکت در آن دوره تقسیم و حاصل را در 100 ضرب کنیم، حاشیه سود شرکت به واحد درصد به دست می آید.
برای مثال در شرکت هجرت با فروش 2250 میلیارد تومانی، 70 میلیارد سود خالص محقق شده است، در نتیجه حاشیه سود خالص 3.1 می باشد.
منظور از EPS چیست ؟
سود خالص را اگر در بازه یک ساله در نظر بگیریم و بر تعداد سهام شرکت تقسیم کنیم به آن EPS ( Earning Per Share ) یا سود هر سهم که اصطلاحی رایج به حساب می آید اطلاق می شود.
منظور از DPS چیست ؟
بخشی یا کل سودی که برای هر سهم در یک سال مالی محقق شده را می توان بین سهامداران بصورت نقدی توزیع کرد که به آن DPS (Dividend Per Share) می گویند.
نسبت پی بر ای ( P/E ) :
یکی از نسبت های موثر و کاربردی در تحلیل سهام نسبت قیمت سهم به سود یا درآمد آن می باشد. برای مثال اگر قیمت سهم 100 تومان و سود هر سهم 20 تومان باشد، نسبت پی به ای آن 5 مرتبه خواهد بود که با مقایسه این نسبت در گروه های مالی میتوان رشد قیمت نسبت به درآمد سهم را سنجید.
نکات مهم:
در تعریف سود و محاسبه حاشیه سود باید هر گروه را بصورت مستقل در نظر داشت. برای مثال نمی توان حاشیه سود یک شرکت پخش دارویی را با یک شرکت خودروساز مقایسه کرد.
لزوما کل سود محقق شده بصورت سود نقدی یا DPS بین سهامداران توزیع نمی شود و ممکن است برای اموری همچون سود انباشته استفاده گردد.
نسبت پی به ای به تنهایی معیار کاملی برای تحلیل ارزندگی شرکت ها نیست.برای بسیاری از شرکت ها که سود قابل تحقق یا تحقق یافته ندارند و اتفاقا هر دوره در حال شناسایی زیان هستند و همچنین در شرایطی که تورم بر ارزش گذاری شرکت ها حاکم است، باید از روش های دیگری برای سنجش استفاده کرد.
در این مقاله سعی شده است تا شما را با دو روش محاسبه سود آشنا کنیم
سود به روش لایفو بهتر محاسبه می شود یا فایفو؟
fifo / فایفو
روشی است كه موجودی ها همواره به طور منظم گردش داشته و همواره كالاهای جديد وتازه در دسترسی باشد.
مثلا در يك كارخانه رنگ سازی ممكن است ابتدا قوطی های رنگ قديمی به فروش برسد واز ماندن زياد وفساد آن جلوگيری گردد به اين روش كه از اولين موجودی های اول استفاده شود روش اولين وارده يا فايفو گويند.
اما در مورد برخی از اقلام ديگر موجودی روش اولين صادره آن معمولا از آخرين محموله كه در سطح بالا قرار گرفته است صورت ميگيرد اما داروها ويا سبزيجات يا كالاهای زود فاسد شدنی بايد ابتدا به مصرف برسد يعنی كالاهای اول وارده اول صادر شود به روش اولين صادره از آخرين وارده لايفو گويند.
كاربرد اين روش كه متداولترين روش ارزيابی موجودی هاست میزان سرمایه اولیه در حساب معاملاتی بسيار آسان است گردش اقلام بهای تمام شده در اين روش معمولا با گردش فيزيكی اقلام موجودی ها مطابقت ميكند.
ضمنا اجرای اين روش در دوره هايی كه قيمت ها در حال افزايش است موجب ايجاد سود ناخالص بيشتر ميشود عليرغم مزايای فوق سود بيشتر موجبات ماليات بر درآمد بيشتر را فراهم می آورد ودرآمدهای جاری با اقلام بهای تمام شده نسبتا قديمی مقايسه می شود ودر نتيجه كارايی و سودآوری بيش از واقع نشان داده می شود ضمن اينكه برای جايگزينی اقلام موجودی ها بهای بيشتري نيز بايد پرداخت كرد.
تطابق (مقابله) اقلام بهای تمام شده قديمی با درآمدهای جاری موجب ايجاد سوء ناشی از نگهداری موجودی ها ميشود كه بنوبه خود باعث نشان دادن قدرت سود آوری بيش از واقع واحتمالا گمراهی گروههای ذینفع می شود.
lifo / لایفو
مزيت عمده اين روش اين است كه در دوره افزايش قيمتها سود ناخالص به ميزاني كمتر محاسبه و ماليات بر درآمد كمتری پ رداخت گردد. كه موجب بهبود وضعيت نقدينگی وگردش وجوه نقد می شود ضمنا درآمد جاري با اقلام بهای تمام شده نزديك به قيمت های جاری مقايسه و مقابله و در نتيجه سود ناخالص نيز سود آوری تجاری را بهتر نشان می دهد.
اگر اين روش در چند دوره مالی متوالی به كار برده شود اقلام موجودی های منعكس در ترازنامه با ارزش به مراتب كمتر از قيمتهاي جاری در موقع افزايش قيمت ها نشان داده ميشود زيرا مبنای اقلام بهای تمام شده قديمی ونسبتا ارزان (كه موجب پايين آمدن غير عادی بهای تمام شده كالای فروش رفته است) محاسبه و ارزيابی شده است وافزايش سود غير معقولی را موجب خواهد شد.
در دورهايی كه قيمت ها در حال افزايش باشد اجرای لايفو موجب محاسبه سود ناخالص كمتر در مقايسه با روش فايفو می شود اگرچه سود كمتر موجب پرداخت ماليات كمتری می گردد اما سود هر سهم ارائه تصويری نادرست از قدرت سودآوری شركت يا واحد تجاری را موجب می شود لذا اين است كه مسئولين كشورهاي صنعتی شركتها را مقيد كرده اند تا جهت مقاصد مالياتی در صورت استفاده از لايفو آن را در محاسبه سود ناخالص به منظور گزارشگری مالی نيز بكار برند.
حساب جم با بیش از ۲۳ سال سابقه در ارائه گزارش حسابرسی شرکتها، موسسات و اشخاص در حداقل زمان ، دفاعیه مالیاتی، همچنین کاهش قطعی مالیات مشاغل میزان سرمایه اولیه در حساب معاملاتی و اشخاص حقیقی و رسیدگی به جرائم مالیات تراکنشهای بانکی توانسته است رضایت کامل شما عزیزان را جلب نماید. حساب جم با تهیه و تنظیم اظهارنامه های مالیاتی در اسرع وقت و استقرار بهینه حسابداری منطبق با استانداردهای حسابداری در بین برترین های حرفه خود در کشور قرار دارد. تخصصی ترین خدمات حسابرسی و حسابداری را از متخصصین و مشاوران مالیاتی حساب جم بخواهید
دیدگاه شما