سبک های مختلف معامله گری را بشناسید
معامله گری نیز مانند هر کار فکری نیاز به دقت داشته و استراتژی خاص باید داشته باشد.
بازار ؛ گروه بورس: وقتی میخواهید در بازارهای مالی معامله کنید، بهتر است از سبک های معاملاتی آگاه باشید. ممکن است هر فرد سبک معاملاتی خاص خودش را داشته باشد ولی بهتر است در هر زمان و هر برهه زمانی، استراتژی متناسب با آن برهه زمانی را در پیش بگیرید تا بتوانید بهترین عملکرد را در بازار داشته باشید و بهترین سود را برداشت کنید.
البته در هنگام انتخاب سبک معاملاتی باید شخصیت، سبک زندگی و منابع خود را مد نظر قرار دهید و با توجه به شرایط بازار بهترین استراتژی را انتخاب کنید. در ادامه این مقاله قصد داریم شش مورد از معروفترین و متداولترین استراتژیهای معاملاتی را بیان کنیم. استفاده از این استراتژیها در زمان مناسب میتواند عملکرد شما را بهتر کند.
۱- معامله بر اساس اخبار و تحلیلها
این سبک بر اساس اخبار و انتظارات بازار قبل و بعد از انتشار اخبار صورت میگیرد. به عنوان مثال انتظارات بازار قبل از یک نشست به یک صورت و بعد از نشست شکلی دیگر است. معامله کردن بر اساس اخبار، نیاز به یک نگرش تحلیلی و باتجربه دارد و کار هر کسی نیست. کسانی که میخواهند از این روش استفاده کنند باید در سریعترین زمان ممکن اخبار را دریافت و بر اساس آن اقدام کنند. البته تحلیل اخبار هم اهمیت زیادی دارد و ممکن است تحلیلهای شما همیشه درست نباشید و زیان کنید. درک تفاوتها در انتظارات بازار، برای موفقیت در استراتژی معاملهگری بر اساس اخبار اهمیت زیادی دارد.
۲- معاملهگری سوینگ (Swing) یا نوسانگیری
معاملهگری سوینگ به یک استراتژی بلندمدت مربوط میشود و در تمامی بازارهای مالی قابل استفاده است. در این روش معاملهگر باید پوزیشن (خرید یا فروش) خود را بیش از یک دوره معامله حفظ کند. بنابراین معمولاً در این روش باید چند هفته یا چند ماه پوزیشن خود را حفظ کنیم. هدف از این سبک، کسب حداکثر سود از حرکات قیمتی است.
طرفداران سوینگ تردینگ وقتی بازار مشکوک به رشد است، از آن بازار خرید میکنند و وقتی مشکوک میشوند که این بازار قرار است افت کند، دارایی خود را میفروشند. معاملهگران در این سبک بیشتر بر اساس تحلیل تکنیکال و مطالعه نمودارها تصمیم میگیرند.
این معاملهگران بیشتر به طول و مدت زمان هر نوسان متکی هستند؛ زیرا این دو عامل روی سطح حمایت و مقاومت تأثیر دارد. همچنین طرفداران این سبک باید بتوانند افزایش سطح تقاضا یا عرضه در بازار را درک کنند و در موقع مناسب، دست به کار شوند.
۳- معاملهگری روزانه
معاملهگری روزانه برای آن دسته از معاملهگرهایی خوب است که میخواهند به صورت فعال در بازار معامله کنند و کار تماموقتشان معامله کردن در بازارهای مالی است. این معاملهگران میتوانند از نوسانات قیمتی در ساعات باز و بسته شدن بازار نهایت بهره را ببرند. معاملهگران روزانه باید یک برنامه معاملهگری سازمانیافته را در پیش بگیرند تا بتوانند خیلی سریع خودشان را با حرکتهای بازار هماهنگ کنند.
۴- معاملهگری در جهت روند (Trend یا ترند)
این سبک مربوط به زمانی است که یک معاملهگر از تحلیل تکنیکال استفاده میکند و روال و روند کنونی را برای خوش مشخص میکند. وقتی روند را برای خودش تعریف کرد، فقط از جهت روند مشخصشده وارد معاملات میشود. در واقع طرفداران این سبک روند یا ترند کنونی را دوست خودشان میدانند.
پیروی از روند از بحث «صعودی یا نزولی بودن» متفاوت است. حامیان این سبک، دیدگاه ثابتی در مورد اینکه بازار باید به کدام سمت حرکت کند، ندارند. موفقیت در این سبک زمانی رخ میدهد که ابتدا روند کنونی را درست تشخیص دهید و سپس در آن جهت حرکت کنید. پیروان این سبک باید از حرکتهای معکوس بازار آگاه باشند. البته با تکنیکهایی مانند تعیین حد سود و زیان میشود از این زیان ها جلوگیری کرد.
از ابزار های مختلفی برای تشخیص روند کنونی بازار هایی مثل بازار سهام، اوراق قرضه خزانهداری و بازار ارز استفاده کنید. معاملهگرانی که از این سبک استفاده میکنند باید بسیار صبور باشند؛ زیرا سوار شدن بر موج روند موجود بسیار دشوار است. همچنین باید بتوانید تشخیص دهید که روال سابق دیگر تمام شده و روند جدیدی آغاز شده است.
۵- معاملهگری اسکالپینگ
معاملهگرانی که از اسکالپینگ استفاده میکنند، فقط سراغ معاملات کوتاه مدت با حرکات قیمتی جزئی میروند. اسکالپرها شاید چندین معامله در طول روز انجام دهند و امیدوار هستند که از هر معامله یک سود اندک و جزئی برداشت کنند. استراتژی خروج شما به عنوان یک اسکالپر باید خیلی دقیق و حسابشده باشد؛ زیرا یک ضرر بزرگ میتواند تمام سودهایی که در طول روز داشتهاید را از بین ببرد. یک اسکالپر باید فکر « ادامه پیدا کردن سود» را از سرش بیرون کند و وقتی سود مورد نظر حاصل شد خیلی سریع از معامله خارج شود. کسانی که از این سبک استفاده میکنند، باید سعی کنند تعداد معاملات برنده خود را بالا ببرند
سیو سود در بازار مالی چیست؟ تعریف صحیح Take Profit
سود و زیان بهعنوان اصول اجتنابناپذیر در بازارهای مالی مورد قبول همه معاملهگران است. همانطور که هر بازی برد و باخت دارد، هر معاملهای در بازار مالی نیز با سود یا زیان همراه است. یک معاملهگر خوب کسی است که در زمان سود زیاد بیش از حد سرمست نمیشود و در هنگام زیان نیز افسردگی و ناراحتی تمام افکار او را احاطه نمیکند؛ چراکه او از قبل خود را برای یک از این دو حالت آماده است و بهخوبی میداند که اگر یک روز در معامله زیان میکند، روزی نیز میرسد که بازار آغوش خود را به روی او میگشاید و سودهای کلانی را عایدش میکند. هنر معاملهگر این است که مفهوم سیو سود در بازار مالی را بهخوبی بشناسد و بداند که چه زمانی باید برای سیو سود اقدام کند.
واقعیت این است که تا زمانی که از معامله خارج نشوید، نمیتوانید بگویید که سود کردهاید یا ضرر؛ این دو مفهوم زمانی معنی پیدا میکند که از تمام یا بخشی از سرمایه خود را از معامله خارج کنید. همانطور که برای خرید یک سهم در بازار مالی، تحلیل تکنیکال و بنیادی را مورد استفاده قرار میدهید، برای خارج شدن از معامله نیز باید استراتژی سیو سود را به کار ببندید. در ادامه با ما همراه باشید تا در خصوص استراتژیهای سیو سود در بازار مالی بیشتر به بحث و بررسی بپردازیم.
مفهوم سیو سود در بازار مالی چیست؟
حضور و فعالیت در بازار بازار مالی همواره با ریسک همراه است. بخشی از این ریسک ذات بازار است و کاملاً از کنترل معاملهگران خارج است؛ اما بخشی دیگر از این ریسک تا حدودی قابل مدیریت است و میتوان با اتخاذ تصمیمهای صحیح در موعد مقرر، ریسک معاملات را تا حدودی کاهش داد. استراتژی سیو سود در بازار مالی دقیقاً ناظر به بخش دوم یعنی فاکتورهای قابل کنترل در بازار بازار مالی است؛ چراکه این معاملهگر است که میتواند تصمیم بگیرد چه زمانی از معامله خارج شود.
تصور کنید شما یک سهم را در قیمت 1000 تومان تهیه میکنید. همه اساتید تکنیکال و بنیادی توصیه میکنند که با توجه به شواهدی که در دست دارید، حد سود خود را قبل از خرید یک سهم تعیین کنید. هر سهم در مسیر رشد قیمتی به نقطهای میرسد که شاید رشد قیمتش ادامه پیدا کند؛ اما ریسک ادامه مسیر بسیار زیاد است و شواهد نشان میدهد که بهزودی روند قیمت دستخوش تغییر میشود و سیر نزولی آغاز میشود.
بدیهی است که فروش یک سهم در زمانی که در مسیر صعودی قرار دارد، کار بسیار راحتی است و مشتریان دست به نقد زیادی برای خرید در صف حاضر میشوند. اما زمانی که یک سهم در سراشیبی افت قیمت قرار بگیرد، علاوه بر شما سایر دارندگان سهم نیز وارد فاز فروش میشوند. در عین حال کمتر کسی نیز حاضر میشود که یک سهم که بهتازگی در مدار نزولی قرار گرفته است را بخرد. بهاینترتیب اگر استراتژی سیو سود در بازار مالی را جدی نگیرید، عملاً ممکن است تمام سود خود در یک معامله را به طور کامل از دست بدهد.
آیا سیو سود به معنای خارج شدن از یک معامله است؟
وقتی صحبت از سیو سود در معامله میشود، برخی گمان میکنند که یعنی کل سرمایه را از یک سهم بیرون بکشیم. اما واقعیت این است که سیو سود در بازار مالی در حالت کلی به سه روش امکانپذیر است که عبارتاند از:
1- تمام سرمایه از معامله خارج شود.
2- سودی که از زمان خرید سهم حاصل شده است، خارج شود و اصل پول در سهم باقی بماند.
3- اصل پولی که در هنگام خرید سهام پرداخت شده است، خارج شود و سود در معامله حفظ شود.
انتخاب هر یک از این سه حالت برای سیو سود در بازار مالی کاملاً مبتنی بر استراتژی شخصی معاملهگر صورت میپذیرد.
چه استراتژیهایی برای سیو سود در بازار مالی میتوان اتخاذ نمود؟
معاملهگری در بازار مالی مبتنی بر استراتژیهای فردی بنا میشود و هر کس باید پلن معاملاتی شخصی خودش را با توجه به عوامل مختلف تعریف کند. در این راستا از منظر زمانی سه استراتژی برای سیو سود در بازار مالی مطرح میشود که عبارتاند از:
1- استراتژی کوتاهمدت سیو سود در بازار مالی
در استراتژی کوتاهمدت نگاه معاملهگر در تحلیل سهام روی بازه زمانی کوتاهی متمرکز میشود. البته وقتی صحبت از استراتژیهای کوتاهمدت میشود، برخی بهاشتباه گمان میکنند که باید بازه زمانی چندروزه را در نظر بگیرند. اما واقعیت این است که بازار مالی جای شعبدهبازی نیست که یک معاملهگر بتواند ظرف چند روز دستاوردهای خیرهکنندهای را برای خود به ارمغان بیاورد. استراتژی کوتاهمدت سیو سود در بازار مالی بین سه هفته تا سه ماه را شامل میشود. با توجه به شرایطی که یک سهم در کوتاهمدت دارد، میتوان نقاط مقاومت آن را روی نمودار قیمت تا حدودی مشخص نمود. بر این مبنا فرد میتوان با رسیدن سهم به حد مقاومت، سیو سود کند.
2- استراتژی میانمدت سیو سود
در استراتژی میانمدت برای سیو سود، بازه زمانی بین 2 تا 6 ماه مدنظر معاملهگر قرار میگیرد. دست معاملهگر در این استراتژی برای اتخاذ تصمیمهای مختلف کمی بازتر است. البته تصمیمگیری در زمینه سیو سود تابع مستقیمی از میزان ریسکپذیری معاملهگر است. واقعیت این است که در استراتژی میانمدت معمولاً معاملهگران بسته به میزان ریسکپذیری از تلفیق سه روش سیو سود که در بالا اشاره کردیم، استفاده میکنند. گاهی اوقات افراد پس از یک دوره زمانی سود سهام را از معامله خارج میکنند و با اصل پول خود در معامله باقی میمانند. در برخی مواقع نیز افرادی که ریسکپذیری کمتری دارند، اصل پول خود را از معامله خارج میکنند و با سود کسب شده ادامه میدهند.
3- استراتژی بلندمدت سیو سود
در استراتژی بلندمدت برای سیو سود، مسئله تحلیل بنیادی بهطورجدی دخالت داده میشود. حداقل بازه زمانی که برای این استراتژی مدنظر قرار میگیرد، 6 ماه است. در این استراتژی فرد مبتنی بر مؤلفههای کلان اقتصادی و همچنین بررسی ارزش بنیادی دارایی اقدام به نگهداری اصل سرمایه به همراه سود آن برای مدتزمان مشخصی میکند تا قیمت سهم طبق برآورد معاملهگر به ارز ذاتی آن مبتنی بر تحلیل بنیادی دست پیدا کند. این استراتژی مختص معاملهگران صبوری است که بهخوبی میتوانند چشم خود را روی نوسانات مقطعی بازار ببندند و به انتظار بنشینند تا هدف تعیین شده برای سیو سود در بازار مالی محقق شود.
نکات مهمی که در خصوص سیو سود در بازار مالی باید بدانید
رعایت چند نکته در زمینه سیو سود در بازار مالی میتواند به اتخاذ تصمیمهای صحیحتر منتهی شود که عبارتاند از:
– هیچگاه اسیر طمع نشوید. بسیاری از سودهای کلان بهخاطر عدم پایبندی معاملهگران به استراتژیهای خود از بین میرود. زمانی که یک سهم به اهداف قیمتی که قبل از خرید تعیین کردید، دست پیدا کرد اقدام به فروش آن کنید.
– اگر بازیگران حقیقی و حقوقی سهام به دنبال عرضههای شدید برای ایجاد افت قیمت سنگین هستند، سعی کنید حتماً سیو سود را در دستور کار قرار دهید. حتی اگر کل دارایی خود را خارج نمیکنید، سود حاصل را ذخیره نمایید.
– نیازی به سیو سود بهصورت یکدفعه نیست. بلکه میتوانید سیو سود را به پلهای انجام دهید تا از صحت تصمیم خود در روزهای آتی نیز اطمینان حاصل کنید.
– خروج نقدینگی از بازار بهعنوان یک سیگنال بسیار جدی برای فکرکردن در خصوص سیو سود در بازار مالی به شمار میرود.
کلام پایانی
در این مقاله سعی کردیم تا شما را با مفهوم بسیار مهم سیو سود در بازار مالی آشنا کنیم. سیو سود یک از ارکان موفقیت هر معاملهگری در بازار به شمار میرود؛ چراکه بهنوعی نتیجه تمام زحمات یک سرمایهگذار در بازار وابسته تصمیم درست او در خصوص سیو سود است. سعی کنید حتماً قبل از ورود به سهام، نقطه خروج خود از آن را تعیین کنید تا در ادامه بتوانید بهترین تصمیم ممکن را اتخاذ کنید.
فینوتیپس قصد ندارد که کلاس آموزشی باشد؛ بلکه به دنبال آن است تا محملی برای رشد همگانی مردم ایران در بازارهای مالی ایجاد کند. در همین راستا جلسات متعددی در کلابهاوس فینوتیپس برگزار میگردد تا با هم به گفتگو بنشینیم و از این طریق سواد مالی خود را برای موفقیت در بازار مالی، فارکس و استراتژیهای خروج از بازار بازار ارزهای دیجیتال افزایش دهیم. منتظر شما در کلابهاوس هستیم.
استراتژی پوزیشن تریدینگ و چگونگی استفاده از آن در معاملات
برای بدست آوردن سود در بازار ارزهای دیجیتال و بازار های مالی و کسب درآمد از این بازار، یکی از مرسومترین روشها معامله کردن است. برای انجام معامله لازم است ابزارها و استراتژیهای متنوع را شناخت. یکی از رایجترین راهکارها استفاده از استراتژی پوزیشن تریدینگ است. در این مقاله ابتدا شناخت روش Position trading عنوان شده و سپس نحوه استفاده از آن در بازار ارز دیجیتال توضیح داده خواهد شد.
استراتژی پوزیشن تریدینگ چیست؟
به مقدار دارایی یا سهام یا ارز در یک بازار مالی پوزیشن گفته میشود. یکی از پرطرفدارانترین روشها، نگهداری این پوزیشن برای زمانی طولانی است تا ارزش آن بیشتر شود که اصطلاحا به آن هولد کردن پوزیشن گفته میشود. نوع دیگر معامله کردن این دارایی در بازههای زمانی متفاوت در بازار است. بسته به زمان باز و بسته شدن پوزیشن، به دستههای بلند مدت و کوتاه مدت تقسیم میشوند. در واقع پوزیشن تریدینگ بزرگترین تایم فریم را در برمیگیرد از اینرو شباهتهایی هم به هولد کردن دارد. بنابراین برای استفاده درست از این روش باید با تکنیکهای position trading آشنا شویم.
در بالا اشاره شد که پوزیشن تریدینگ و هولد کردن بسیار به هم شبیه هستند. تفاوت این است که در هولد، پوزیشنها برای مدت طولانیتری نگه داشته میشود اما در position trading نگهداری پوزیشنها محدودتر است و سرمایهگذاری روی ترندها و روندهای بهتر انجام میشود. اکثرا در این روش از اخبار فاندمنتال بازار مربوطه استفاده میشود اما برخی ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز در انتخاب زمان ورود به معامله تاثیرگذار هستند. استفاده از این روش اثر نوسانات بازار را روی معاملات به حداقل میرساند.ممکن است یک معامله چند ماه یا حتی چند سال نیز باز بماند. البته به بازاری که در آن فعالیت میشود بستگی دارد. بنابراین بهتر است با این استراتژی در بازارهای مختلف آشنا شوید. مهمترین قسمت اسن است که در معاملات حدضرر فراموش نشود.
پوزیشن تریدینگ در بازار ارزهای دیجیتال
بازار بورس که سهام شرکتها در آن قرار دارد به مراتب نسبت به بازارهای فارکس و بازار ارزهای دیجیتال از ثبات بالاتری برخوردار است واین موضوع باعث میشود بتوان از استراتژی پوزیشن تریدینگ استفاده کرد. در بازار بورس از تحلیل فاندمنتال شرکتها استفاده زیاد و اساسی در سرمایه گذاری میشود، بنابراین باید قبل از ورود به پوزیشنهای بلند مدت، در مورد مدل تجاری شرکتها (Business Model) و ارزیابی بنیادی آنها به خوبی تحقیق شود.
نفت، طلا، نقره، مس و… نیز کالاهایی هستند که همانند بازار سهام، نوسانات کمتری دارند. بنابراین در معاملات این قبیل کالاها نیز میتوان از استراتژی پوزیشن تریدینگ استفاده کرد.
به گروهی از شرکتها که لزوما ارتباط خاصی با یکدیگر نداشته و معمولا از لحاظ جغرافیایی به هم نزدیک هستند بازار شاخصها (indices)گفته میشود، مانند نزدک، داو جونز و FTSE 100. به عنوان مثال FTSE100 شاخص سلامت شاخص قیمت ۱۰۰ شرکت برتر انگلستان است. این شاخصها از نوسانات کمتری برخوردار هستند و معمولا پوزیشن تریدرها در این بازار نیز به خوبی فعالیت دارند.به دلیل نوسانات موجود در بازار فارکس، پوزیشن تریدرها کمتر سراغ معاملات جفت ارز کشورها میروند. تریدرهای روزانه با توجه به تحلیلهای تکنیکال در این بازار فعالیت می کنند. اما با این تفاسیر برخی اخبار سیاسی تاثیر بسیار زیادی برروند کلی جفتهای معاملاتی در دورههای ۶ ماهه و حتی بیشتر دارد. بنابراین اگر با استراتژِی position trading وارد این بازار شدید، بهتراست پیگیر اخباری مانند GDP، NFP، میزان خرده فروشی و غیره باشید.
برای ارزهای دیجیتال به دلیل اینکه نسبت به سایر بازارهای مالی نوسانات بیشتری دارند تنها زمانیکه در بازار حباب به وجود می آید از تکنیک پوزیشن تریدینگ استفاده میشود و قبل از ترکیدن حباب پوزیشن بسته میشود. ارزهای دیجیتال به شدت پرنوسان هستند و تریدرها باید برای سرمایه گذاریهای بلند مدت حتما ریسکهای این روش را درنظر داشته باشند.
تکنیکهای پوزیشن تریدینگ
سطوح حمایت و مقاومت
برای تشخیص سطح حمایت و یا مقاومت درهر نمودار باید رفتارهای چارت را شناخته و بتوان آنها را تحلیل کرد. گاهی نیز در این سطوح در روندهای صعودی و نزولی، میتوانند به یکدیگر تبدیل شوند. برای تشخیص این سطوح از اندیکاتورهای مختلفی مانند اندیکاتور فیبوناتچی میتوان استفاده کرد.
شکست روند
شکست روند نشاندهنده روند بعدی بازار هستند و به همین دلیل برای پوزیشن تریدرها از اهمیت بالایی برخوردار است. شکست روند زمانی رخ میدهد که قیمت یک دارایی از سطوح حمایت و یا مقاوت خود خارج شود. با شکست سطح مقاومت یا حمایتی تریدر وارد معامله میشود.
اصلاح قیمتها
هنگامی که در روند کلی سهم، قیمت برای مدت کوتاهی مخالف روند حرکت کند اصلاح قیمت صورت میگیرد. میتوان در اصلاحات قیمت برای بیشتر شدن سوداستفاده کرد.
میانگین متحرک ۵۰ روزه
این روش در بین پوزیشن تریدرها بسیار استفاده میشود. میانگین متحرکهای ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه نیز به دلیل اینکه هم مضربی از ۵۰ هستند و هم اینکه میتوانند روندهای بلند مدت را مشخص کنند مهم هستند. زمانیکه متحرک ۵۰ روزه متحرکهای ۱۰۰ و ۲۰۰ روزه را قطع کند نشانگر آغاز یا پایان یک روند بلند مدت است که برای پوزیشن تریدرها بسیار حائز اهمیت است.
چگونه از پوزیشن تریدینگ در ارزهای دیجیتال استفاده کنیم؟
از این جهت که عمر ارزهای دیجیتال در بازارهای مالی، به حدود یک دهه میرسد داراییهایی نوپایی به حساب میآیند. تحلیل فاندمنتال هر ارز، کوین و پروژهای در فضای کریپتو کارنسی مستلزم شناخت تیم پشت آن ایده و نقشه راه و عوامل دیگر است. این شناخت به درک بهتر روند حرکت نمودار به پوزیشن تریدرها کمک میکند. پوزیشن تریدینگ در ارزهای دیجیتال نیاز به نظم و صبر زیادی دارد. شرایطی را در نظر بگیرید که به عنوان مثال استراتژیهای خروج از بازار بیت کوین را در قیمت ۵,۰۰۰ دلار خریدهاید. قیمت بیت کوین پس از مدتی به ۱۱,۰۰۰ دلار رسیده بعد از آن تا ۸,۵۰۰ دلار پایین بیاید. اگر استراتژی شما بر پوزیشن تریدینگ است پس باید در هر دو این حالات، پوزیشن خود را نگه داشته باشید. در بازار استراتژیهای خروج از بازار استراتژیهای خروج از بازار کریپتوکارنسی باید در پستیها و بلندیها، در بازارهای گاوی و خرسی و به هنگام انتشار اخبار خوب و بد آن، باید صبر پیشه کرد و به هدف نهایی امیدوار بود. با اینحال این روش در بازار ارزهای دیجیتال طرفداران زیادی ندارد.
استراتژی تشخیص شروع روند صعودی
سهم را نگه داری کند و یا در زمان مشخص از سهم خارج شود.
بازار هرگز یک خط راست را طی نمی کند و تغییراتی که در بازار رخ می دهد (من جمله تغییرات قیمتی)
به صورت حرکت های زیگزاگی و یا نوسانی نمایش داده می شوند.
زیگزاگ ها شبیه به موج های پی در پی ای هستند که می توانند صعودی و یا نزولی باشند.
برآیند و یا خروجی کلی ای که از این موج های صعودی و نزولی حاصل می شوند، روند بازار را تعیین می کنند.
روند یک جریان قیمتی رو با بالا یا پایین و یا خنثی است.
بازار میتواند یکی از سه حالت ؛ صعودی ، نزولی یا ساید( خنثی) را داشته باشد.
در یک روند صعودی :
- برآیند حرکت به سمت بالا است.
- روزهای نزولی نیز وجود دارد ولی نهایتاً قیمت بالا می رود.
- در طول روند همواره قله های بالاتر (HH) و دره های بالاتر (HL) ایجاد استراتژیهای خروج از بازار می شود
در یک روند نزولی:
- برآیند حرکت به سمت پایین است.
- روزهای صعودی نیز وجود دارد ولی در نهایت قیمت پایین میآید
- در طول روند همواره قله های پایین تر (LH) و دره های بالاتر (LL) ایجاد می شود.
در یک روند خنثی:
- برآیند حرکت تقریبا ثابت است.
- روزهای صعودی و نزولی با میانگین برابر وجود دارد
- در طول روند قله های با سقف برابر و دره های با کف برابر ایجاد می شود
با چه ابزاری میتوان روند قیمتی نمودار را مشخص کرد؟
ابزار تشخیص روند صعودی سهم
1)خطوط روند
خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.
برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل 2 یا 3 نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.
خط روندها از وصل کردن پایینترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست میآیند.
خط روند نزولی از وصل کردن سقفهای قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کفهای قیمت بدست میآید.
اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد :
1.شیب خط روند:
هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد.
شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.
2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند:
هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.
3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم:
در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود.
برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.
4. بازه زمانی بررسی سهم:
شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.
2)کانال ها و الگوهای قیمتی
معاملهگران معمولا برای ایجاد کانال ها و الگوهای قیمتی
خط روندی برای اتصال قیمتهای بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمتهای پایین رسم میکنند.
کف و سقف کانال و الگوی قیمتی میتواند حمایت و مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.
مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و استراتژیهای خروج از بازار افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند
تا وقتی قیمت به خارج از کانال و الگو رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد.
نقطه شکست کانال و الگو میتواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.
3)خطوط میانگین متحرک
میانگین های متحرک معروف ترین ابزار معاملاتی تحلیل تکنیکال برای تشخیص جهت بازار هستند
طول میانگین متحرک (دوره میانگین متحرک) روی سیگنال هایی که از چرخش بازار میگیرید تاثیر میگذارد
میانگین متحرک های کوچک سیگنال های زود هنگام و غلط زیادی میدهد
همچنین به حرکت های کوچک بازار خیلی سریع واکنش میدهد
به عبارت دیگر میانگین های متحرک سریع میتونند شما را زود از بازار بیرون بیارن وقتی که نزدیک تغییر است.
میانگین متحرک های کند( با دوره بالا) خیلی دیر سیگنال میدهد یا به شما کمک میکنند که روند را مدتی بیشتر همراهی کنید و نویز ها را فیلتر میکند.
از انواع میانگین های متحرک میتوان به میانگین متحرک سادهSMA و میانگین متحرک نمایی EMA نام برد.
4)اندیکاتورها
یکی دیگر از روش هایی کع میتوان با استفاده از آن روند بازار را تعییت کرد استفاده از سیگنال اندیکاتورهای تعیین کننده جهت روند است.
- اندیکاتور Bollinger Band
5)سیستم ایچیموکو
سیستم معاملاتی ایچیموکو، یکی از قویترین استراتژیهای معاملاتی برای شناسایی روندهای بازار است.
این اندیکاتور دارای ویژگیهای منحصر به فردی از جمله شناسایی روندهای پر قدرت بازار،
سطوح مهم حمایت و مقاومت، پیش بینی روند آینده قیمت و… است.
ایچیموکو با توجه به ابزارهایی که شامل پنج خط تنکانسن، کیجونسن، چیکواسپن و سنکواسپن A و B میشود،
تحت عنوان اندیکاتور All-in-one نامیده میشود.
این عنوان در بسیاری از موارد میتواند به عنوان تنها استراتژی معاملاتی استفاده شود.
تا اینجا با مفهوم و ابزار تشخیص یک روند آشنا شدیم .
اما سوال اینجاست که چه طور می توان ترکیب بهینه ای از ابزاز های عنوان برای تشخیص روند استفاده کرد؟
استراتژی تشخیص شروع روند صعودی
ابزار مورد استفاده در این استراتژی
- مووینگ اوریج ساده 100 روزه و 200 روزه
- سیستم ایچیموکو
- خطوط روند و کانال ها و الگوهای قیمتی
- خطوط فیبوناچی
دقت کنید که در بررسی روند یک نماد بنیادی روند کلی بازار و روند گروه نماد هم مورد برررسی قرار میگیرد.
یک روند نزولی پیدا کنید.
همون طور که مشاهده میکنید استراتژیهای خروج از بازار ما همزمان با روند نزولی یک الگوی قیمتی مثلث هم در نمودار میبینم.
در این الگوی قیمتی اگر نمودار ضلع بالایی مثلث را بشکند به اندازه قاعده مثلث رشد خواهد کرد.
نمودار ضلع بالای مثلث (خط روند نزولی)را شکسته و به آن پولبک زده.
سیگنال اول صادر شد.
مووینگ اوریج 100 روزه را روی نمودار باز کنید.
نمودار در ناحیه مشخص شده مووینگ اوریج 100 روزه که یک مقاومت معتبر برای نماد بوده را شکسته
به معنای دیگر قیمت نماد از میانگین 100 روزه گذشته خود بالاتر رفته
سیگنال دوم صادر شد.
سیستم ایچیموکو را روی نمودار باز کنید.
نمودار در ناحیه مشخص شده(مستطیل نارنجی) همچنان زیر ابرهای کومو قرمز رنگ قرار دارد.
منتظر می مانیم تا نمودار از ابرهای کومو خارج شود و رنگ ابر آینده سبز شود.
سیگنال سوم صادر شد.
مووینگ اوریج 200 روزه و فیبوناچی را روی نمودار قرار دهید.
با عبور از مووینگ اوریج قوی 200 استراتژیهای خروج از بازار روزه همزمان با سطح 38.2 فیبوناچی بازگشتی سیگنال چهارم نیز صادر می شود.
استراتژی معاملاتی میانگین محدوده واقعی (ATR) چیست؟
استراتژی معاملاتی میانگین محدوده واقعی (ATR) چیست؟ | میانگین محدوده واقعی (ATR) یک اندیکاتور تکنیکال است که در بازارهای مالی برای اندازه گیری نوسانات استفاده میشود. این اندیکاتور محدودهای از قیمت داراییها را در یک بازه زمانی معین، با در نظر گرفتن هرگونه شکاف در عمل قیمت، تجزیه و تحلیل میکند.
به طور معمول، میانگین متحرک 14 روزه تنظیم میشود. برای اندازه گیری نوسانات اخیر بازار، میتوانید میانگین کوتاه تری را تا 10 دوره و برای تجزیه و تحلیل نوسانات بلند مدت، میتوانید میانگین را روی بیش از 20 دوره تنظیم کنید.
اندیکاتور میانگین محدوده واقعی (ATR) چیست؟
شاخص میانگین دامنه واقعی توسط تحلیلگر تکنیکال جی.ولز وایلدر (J. Welles Wilder) به عنوان یک اندیکاتور نوسانی برای بازار کالاها توسعه داده شد. علاوه بر این، میتواند برای هر بازار مالی که نوسانات را نشان میدهد، به ویژه سهام، جفت ارز و شاخصها اعمال شود.
میانگین محدوده واقعی بر روی نمودار معاملاتی به عنوان یک خط میانگین متحرک منفرد ترسیم میشود که با دامنههای واقعی محاسبه میشود. این اندیکاتور معمولاً در نمودار کندل استیک است، جایی که نوسانات و شکاف قیمت به راحتی قابل تشخیص است. این نوع نمودارها مفید هستند؛ زیرا تریدرها میتوانند از نمودارها برای شناسایی نقاط ورود و خروج برای موقعیتهای خود استفاده کنند.
قاعده کلی این است که میانگین محدوده واقعی بالا نشان دهنده سطح بالاتری از نوسان است، در حالی که یک مقدار میانگین محدوده واقعی پایین سطح کمتری از نوسانات بازار را نشان میدهد. لطفاً توجه داشته باشید که این میانگین نشان دهنده روند بازار نیست، فقط نوسانات و شکاف قیمتی را نشان میدهد.
میانگین محدوده واقعی در مقابل انحراف معیار
انحراف معیار (Standard deviation) یکی دیگر از ابزارهای تحلیل تکنیکال است که هدف آن اندازه گیری نوسانات و کمک به تریدرها برای مدیریت ریسک معاملات است. انحراف معیار، پراکندگی مجموعهای از دادهها را حول میانگین متحرک توصیف میکند، که معمولاً به جای دوره 14 روزه در دوره 20 روزه محاسبه میشود. با این حال، اگرچه میانگین دامنه واقعی و شاخصهای انحراف استاندارد شباهتهایی دارند، اما تفاوتهای متعددی، عمدتاً در نحوه محاسبه، دارند که آنها را از هم متمایز میکند. این میتواند در یک بازار متحرک تفاوت ایجاد کند و نشان دهد که کدام اندیکاتور مفیدتر است.
میانگین محدوده واقعی در تحلیل تکنیکال
میانگین محدوده واقعی یک جزء کلاسیک تحلیل تکنیکال است و نوسانات بازار را به روشی مشابه با شاخص قدرت نسبی (RSI) و میانگین متحرک نمایی (EMA) اندازهگیری میکند. ATR میتواند برای تولید سیگنالهای خرید و فروش، بسته به میزان نوسان بازار، استفاده شود، بنابراین تریدر میتواند تصمیم بگیرد که آیا در یک موقعیت پوزیشن لانگ (سیگنال خرید) یا پوزیشن شورت (سیگنال فروش) را انتخاب کند.
استراتژی میانگین محدوده واقعی در معاملات
اندیکاتور میانگین محدوده واقعی در ابتدا برای استفاده در بازار کالا ایجاد شد؛ اما از آن زمان به طیف گستردهای از بازارها، شامل معاملات فارکس و سهام، گسترش یافته است. این اندیکاتور همچنین میتواند برای استراتژیهای معاملاتی بلند مدت و کوتاه مدت مانند معاملات پوزیشن، معاملات روزانه و اسکالپینگ استفاده شود.
استفاده از اندیکاتور میانگین محدوده واقعی در فارکس
فارکس بزرگ ترین و نقد شونده ترین بازار مالی در جهان است و تریدرها اغلب ممکن است با ضررهای زیادی در ورود یا خروج از معاملات مواجه شوند. اگر یک تریدر از میانگین محدوده واقعی به طور مناسب در استراتژی خود استفاده کند، میتواند نوسانات فعلی بازار را ارزیابی کند و ببیند در کجا باید استاپ لاس و لیمیت اوردر را اعمال کند. هر چه میزان میانگین محدوده واقعی برای یک جفت ارز بیشتر باشد، باید از دستور استاپ لاس گسترده تری استفاده شود.
همانطور که در مثال زیر نشان داده شده است؛ جایی که افزایش نوسانات بازار در نمودار کندل استیک جفت ارز GBP/JPY وجود دارد، شاخص محدوده واقعی نیز به شدت به سمت بالا پرش دارد. هنگامی که شکاف قیمتی وجود دارد، خط میانگین متحرک صاف و پایدار به نظر میرسد.
میانگین محدوده واقعی در معاملات روزانه
معاملات روزانه یک استراتژی کوتاه مدت است که هدف آن کسب سودهای کوچک اما مکرر، قبل از بستن تمام موقعیت ها در پایان روز است. به محض باز شدن بازارهای مالی در صبح، از جمله بورسهای اصلی، میانگین محدوده واقعی از سطح بسته شدن روز قبل جهش میکند، که نشان میدهد نوسانات بازار در ابتدای استراتژیهای خروج از بازار روز بیشتر است. تریدرهای روزانه میتوانند ازمیانگین محدوده واقعی برای اندازه گیری عملکرد قیمت به صورت روزانه و همچنین در کوتاه مدت استفاده کنند.
ماشین حساب حد ضرر ATR در مدیریت ریسک
هنگام تصمیم گیری معاملاتی بر اساس میانگین دامنه واقعی، مهم است که استراتژی خروج خود را در نظر بگیرید. بسیاری از تریدرها از دستورات استاپ لاس، به عنوان روشی برای خروج از معامله در صورت حرکت بازارها در جهت نامطلوب به سمت موقعیت خود استفاده میکنند. با این حال، اگر بازار به نفع شما حرکت میکند، میتوانید نقطه خروج را تغییر دهید.
به عنوان مثال، هنگام تجزیه و تحلیل نمودار قیمت، تریدرها اغلب از ATR برای تعیین محل استاپ لاس استفاده میکنند. شما میتوانید میزان ATR فعلی را در دو ضرب کنید و حد ضرر را در این سطح قرار دهید.
اگر قصد خرید طولانی دارید، میتوانید استاپ لاس را زیر قیمت ورودی قرار دهید و اگر قصد دارید کوتاه مدت معامله کنید، حد ضرر را بالاتر از قیمت ورودی قرار دهید. اگر قیمت در جهت سود بالقوه حرکت کند، حد ضرر تا زمانی که موقعیت را ببندید، پس از رسیدن به سطح حد ضرر، به حرکت خود ادامه میدهد. این استراتژی، به عنوان استراتژی «خروج لوستر (chandelier exit)» شناخته میشود.
دیدگاه شما