نکته مهمی که باید به آن توجه کنید ، این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید، ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
معاملات CFD چیست؟ | تفاوت آن با معاملات آتی چیست؟
امروزه بازارهای معاملاتی شرایط خوبی را برای تاجران و صنعتگران مختلف ایجاد کردهاند. هزاران نوع ابزار معاملاتی به مشتریان عرضه کرده که هم میتوانند ریسک خود را پوشش داده و یا روی آنها معامله کنند و سود کلانی کسب کنند. امروزه، رایج ترین ابزار معاملاتی در دنیا، معاملات CFD است. چراکه ویژگیهای خارقالعادهای دارد.
مجله افیکس کار: در بازارهای معاملاتی اصطلاح CFD (Contract For Difference) به معنای قرارداد مابه التفاوت است . این نوعی ابزار معاملاتی و یک دروازه جذاب برای ورود سرمایه گذاران به بازارهای مالی است. CFDها در کنار انواع دیگر دارایی های رایج مانند فارکس، کالاها و فلزات اسپات توسط بروکرها ارائه می شوند. فقط برخلاف این موارد، CFD نوع مشتق شده معاملات است یعنی ارزش آنها از حرکت یک دارایی دیگر مشتق می شود.
به طور کلی بسیاری در جواب معاملات CFD چیست میگویند که این نوع بازار بسیار شباهت به بازارهای دوطرفه فارکس یا سایر بورسهای جهانی دارد.
تاریخچه CDF
CFD یک ابزار معاملاتی نوین است، که در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی توسط یک شرکت کارگزاری معاملات مشتقه به نام «Smith New Court» در بورس لندن معرفی شد؛ که البته ایده اصلی مربوط به آقایان «Brian Keelan» و «Jon Wood» بود.
این ابزار معاملاتی جدید ابتدا در بازار فرابورس و صرفاً توسط معاملهگران بزرگ حقوقی به قصد پوشش ریسک خرید و فروش میشد، اما به مرور زمان و پس از تعریف CFD در سیستم معاملات آنلاین « GNI Touch» توسط شرکت کارگزاری GNI، امکان انجام معاملات CFD برای معاملهگران حقیقی و خرد نیز فراهم آمد.
به طور کلی، معاملات CFD از سال ۲۰۰۲ در مراکز مالی مهم و بازارهای بورس جهانی به صورت رسمی آغاز شد و از آن زمان تاکنون، معاملهگران بسیاری به داد و ستد تخصصی این اهرم (Leverage) در ترید CFD ابزار روی آورده و کارگزاران مطرح و متعددی نیز، معاملات CFD را به مجموعه خدمات مالی خود اضافه نمودهاند.
قرارداد ما به التفاوت یا CFD چیست؟
قرارداد مابه التفاوت یا Contract For Difference (به اختصار CFD) نوعی قرارداد مشتقه معاملاتی است؛ که به موجب آن خریدار و فروشنده توافق میکنند، اختلاف نرخ بین قیمت باز و بسته شدن یک قرارداد معاملاتی بر اساس دارایی پایه مشخصی را به یکدیگر بپردازند.
به طور کلی این نوع بازار بسیار شباهت به بازارهای دوطرفه فارکس یا سایر بورسهای جهانی دارد.
به زبان ساده، شما در معاملات CFD مالک واقعی دارایی نخواهید بود. صرفاً بر اساس پیشبینی خود از آینده قیمت آن، موقعیت معاملاتی خرید یا فروش اخذ میکنید. در واقع این یک ابزار معاملاتی است، که امکان نوسانگیری از تغییرات قیمت بدون تحویل فیزیکی و پرداخت کامل ارزش دارایی را برای سرمایهگذاران بازار مالی فراهم میآورد.
برای معاملات با CFD، تجربه و تسلط در تحلیل قیمت دارایی پایه الزامی است. اگر آینده قیمتها را صعودی پیشبینی میکنید، باید اقدام به خرید نموده . همچنین در صورت وجود احتمال کاهش ارزش دارایی مذکور، موقعیت معاملاتی فروش اتخاذ نمایید.
فرآیند کلی معاملات CFD شبیه خرید و فروش سایر ابزار مالی است، اما تفاوت اصلی در عدم تملک و تحویل فیزیکی دارایی میباشد.
ذکر این نکته ضروری است، که CFD در زمره معاملات آتی قرار نمیگیرد. زیرا این قراردادها منجر به تحویل کالا نخواهند شد.
تفاوت معاملات آتی و معاملات مشتقه چیست؟
این یکی از سختترین سؤالاتی است که شاید در حوزه اقتصاد و بازارهای تجاری مطرح میشود.
معامله آتی یا futures contract ، قراردادی است که بر اساس آن فروشنده متعهد میشود در سررسید معین، مقدار معینی از کالای مشخص را به قیمت مشخص بفروشد. در مقابل، طرف دیگر قرارداد متعهد میشود همان کالا با همان مشخصات را در سررسید معین بخرد. برای اینکه هر دو طرف به تعهدات خود عمل نمایند باید مبلغی را به عنوان وجه تضمین اولیه نزد کارگزار بگذارند که متناسب با تغییرات قیمت آتی این وجه تضمین اولیه تعدیل می شود.
قراردادهای آتی دو طرفه است و می توانیم بدون در اختیار داشتن کالا، آن را با مشخصات معین بفروشیم و در آینده (پس از چند ماه) آن را با قیمتی که اکنون توافق کردیم تحویل دهیم و پول آن را دریافت کنیم. در معاملات فیوچرز باید فروشنده ضرر افت قیمت را به جان بخرد و کسی نیز تعهدی برای پرداخت ضرر او ندارد.
این درحالیست که معاملات CFD و میتواند جلوی ضرر فروشنده یا خریدار را در معاملات آتی بگیرد. در این بازار خریدار و فروشنده بر سر یک قیمت به توافق میرسند و طرفین بر آن پایبند میباشد. در واقع افزایش یا کاهش قیمت ها موجب ضرر یا سود طرفین نمیشود.
در یک مثال بهتر در معاملات آتی یا futures contract یک فروشنده با فروش ۱۰ اپل به قیمت ۱۰۰ دلار با خریدار توافق میکند. اما بعد از دو ماه که زمان سررسید انجام قرارداد است، قیمت اپل به ۱۵ دلار افزایش پیدا کرده است. میتوانید حدس بزنید خریدار چه حالی دارد!
در واقع یکی از مشکلات اصلی بازارهای فیوچرز این است که نوسانات اقتصادی آنها بسیار سریعتر و محکمتر از نوسانات اقتصادی در بازارهای دوطرفهای مانند CFD به مصرف کننده میرسد. بنابراین نوع معاملات باعث ایجاد ثبات در روند اقتصادی کشور میشود.
مثالی بهتر برای معاملات CFD
برای این که به طور کامل درک کنید که معاملات CFD چیست یک مثال میزنیم. مثالی که خودتان پای یکی از قرار دارد های بازار CFD رفتهاید را میخواهیم به یادتان بیاوریم.
وقتی شما ماشینی را از شرکت ایران خودرو یا سایپا به صورت پیش فروش خریداری میکنید، بخشی از قیمت ماشین را به صورت پیش پرداخت و بخشهای دیگر را به صورت اقساطی پرداخت میکنید. شما و شرکت ایران خود رو بر سر قیمتی به توافق رسیدهاید. اما نکته اینجاست که در سالهای گذشته پیش فروش ها به صورت قطعی یا همان فیوچرز بودند. یعنی همان قیمت متعهد شده باید شرکت ماشین را به شما تحویل میداد.
اما با حرکتهای تورمی در سالهای گذشته شرکتهای خودروساز سعی کردن ماشینهای خود را به صورت ﺑﺎﺯﺍرﺳﻬﺎﻡ CFD یا قرارداد مابه التفاوت به فروش برسانند.
در این حالت فروشنده که خودروساز میباشد با مشتری بر سر قیمتی به توافق میرسد. سپس از مشتری تعهد میگیرد که هنگام تحویل خودرو، قیمت روز محاسبه خواهد شد. یعنی با افزایش قیمت خودرو خریدار باید این ضرر را جبران کند.
البته چون معمولاً در اقتصاد ایران قیمت یکطرفه رو به بالا حرکت میکند تاکنون کمتر پیش امده است که روی دیگر سوال معاملات CFD چیست را لمس کرده باشد.
در واقع روی دیگر این سوال این است که اگر قیمت ارزانتر از توافق شما و خودروساز باشد، او مکلف به پرداخت مابهالتفاوت خواهد بود.
چرا CFD ظهور کرد؟
معاملات فیوچرز یا آتی مزیتهای زیادی داشته و افراد زیادی در این بازار مشغول تجارت هستند و پولهای زیادی رد و بدل میکنند.
یکی از ایرادات معاملات آتی این است که در تاریخ سررسید قرارداد فسخ شده و دو طرف باید با هم تسویه کنند. اما آن کسی که ضرر داده، برایش مطلوب نیست، اگر فکر کند 2 ماه دیگر قیمت پایین میاید. پس باید این مشکل را چگونه حل کنند؟ پس سر رسید قراردادها را برداشتند. هرکسی میتوانست تا هر زمانیکه میخواست، معامله خود را نگه داشته و یا قرارداد را بسته و سود خود را دریافت کند.
به این شکل، دریچه جدیدی رو به بازارهای مالی و معاملهگران باز شد. آنها دیگر مجبور نبودند استرس سر رسید قرارداد را داشته و تا هر زمانیکه میخواستند، میتوانستند صبر کنند. حالا تاجر ما که در قرارداد فیوچرز ضرر داده بود و هنگام سررسید، قراردادش لغو شده بود.
در این حالت میتواند معاملات CFD انجام داده و بی هیچ استرسی، معامله خود را ادامه داده و همچنین از تمامی حسنهای معاملات فیوچرز نیز استفاده کند.
در معاملات CFD دیگر خبری از دردسرهای تحویل نبوده و همه قراردادها به صورت نقدی تسویه میشوند.
چه چیزهایی را میتوان معامله کرد؟
1. سهام های شرکت های مختلف
2. تمامی کالاها
3. شاخص های سهام
4. اوراق قرضه
و هر چیزی که فکرش را کنید. به عنوان مثال: تاجر ما فکر میکند شرکت گوگل در سالهای آینده سیر نزولی دارد و میخواهد از پایین آمدن قیمت سود کسب کند. حالا باید چکار کند؟در بازار سهام سنتی که نمیتواند این کار را بکند. چون فقط باید سهام بخرد و نگه دارد. و نمی توان روی پایین آمدن قیمت سود کرد.
پس باید چکار کند؟ در بازار CFD، قرارداد گوگل را میفروشد. در بازار قراری میگذارد که هنگامیکه بخواهد تسویه کند، اختلاف قیمت امروز و روز تسویه را به بازار پرداخته و یا از بازار بگیرد. تاجر ما، سهام گوگل را در معاملات CFD روی قیمت 150 دلار به ازای هر سهام فروخت. حالا قیمت سهام به 100 دلار رسیده است. روی هرسهم، 50 دلار سود کرده و معامله را میبندد. به همین سادگی!
مزایای معاملات CFD چیست؟
به طور کلی بسیاری در جواب معاملات CFD چیست میگویند که این نوع بازار بسیار شباهت به بازارهای دوطرفه فارکس یا سایر بورسهای جهانی دارد. از مزایای مهم معاملات CDF میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- همانند فیوچرز، در معاملات CFD امکان فروش نیز وجود دارد.
- استفاده از اهرم یا لوریج leverage .
- این قراردادها سر رسید نداشته و میتوانید تا هر زمانیکه خواستید، آنها را نگه دارید.
- سودآوری حتی در روزهای منفی و رکود نیز محسوب میشود.
یکی از اصلیترین علتهایی که باعث شد معاملات CFD طراحی شود، این بود که در زمانهای سقوط قیمت یا صعود بیرویه قیمت هیچ راهکاری برای جلوگیری از حباب یا رکود نبود. اما این نوع بازارها با ایجاد سود دوطرفه باعث شدند که خریداران و فروشندهها در هر دو سمت بازار پخش شوند و هم خریدار و هم فروشنده از این معامله سودآوری داشته باشند.
نکته جالب این است که شما میتوانید قرارداد این بازار را معامله کنید و آن را به غیر منتقل کنید. این امکان انتقال به غیر باعث شد که نقدشوندگی این بازار تأمین شود و عملاً ریسک بلوکه نشدن پول و سرمایه صفر شود.
در واقع یکی از مشکلات اصلی بازارهای فیوچرز این است که نوسانات اقتصادی آنها بسیار سریعتر و محکمتر از نوسانات اقتصادی در بازارهای دوطرفهای مانند CFD به مصرف کننده میرسد؛ بنابراین نوع معاملات باعث ایجاد ثبات در روند اقتصادی کشور میشود.
استفاده از اهرم یا لوریج leverage در معاملات CFD
یکی از عوامل جذابیت سرمایهگذاری در بازارهای مالی نوین، امکان استفاده از ضریب اهرمی است. در واقع این قابلیت به شما اجازه میدهد، تا پتانسیل کسب بازدهی (سود یا زیان) خود را چند برابر کنید.
امروزه قیمت برخی از داراییهای پایه بسیار افزایش یافته و عملاً انجام معاملات آنها برای بسیاری از اهرم (Leverage) در ترید CFD سرمایهگذاران خرد امکانپذیر نیست؛ زیرا هر چند که مهارت معاملهگری بالایی نیز داشته باشند، اما سرمایه اولیه ورود به معامله را در اختیار ندارند!
مثلاً بیت کوین را در نظر بگیرید. بازه قیمتی حدوداً ۱۰ هزار دلاری (حدود قیمتی این دارایی در زمان نگارش مطلب) رقم بسیار بالایی برای خرید و فروش یک واحد از دارایی پایه محسوب میشود.
در نتیجه بسیاری از معاملهگران با سرمایههای کمتر از این مقدار نمیتوانند، از نوسانات قیمتی بیت کوین منتفع شوند. این در حالی است، که سرمایهگذاران با استفاده از CFD و تنها پرداخت بخشی از مبلغ کل (مثلاً ۵ یا ۱۰ درصد) امکان انجام معاملات داراییهای گران قیمتی نظیر بیتکوین یا سهام شرکتهای مطرح بینالمللی (گوگل، اپل و…) را خواهند داشت.
بازار فارکس چیست و چگونه کار میکند؟
بازار فارکس (forex) که به عنوان تبادل ارز خارجی یا معاملات FX نیز شناخته میشود، در واقع به معنای تبدیل ارزی به ارز دیگر است. این بازار یکی از فعالترین بازارهای معامله در جهان است که میانگین حجم معاملات روزانه آن ۵ تریلیون دلاری دارد. در این مقاله نگاهی دقیقتر به ماهیت بازار فارکس، نحوه معامله آن و نحوه عملکرد لوریج (leverage) میاندازیم.
معاملات فارکس چیست؟
فارکس (forex) یا تبادل ارز خارجی را میتوان به عنوان شبکهای از خریداران و فروشندگان توصیف کرد، که ارز مورد نظر خود را با قیمت توافقی بین یکدیگر جابجا میکنند. از این طریق افراد، شرکتها و بانکهای مرکزی یک ارز را به ارز دیگر تبدیل میکنند. برای مثال اگر تا به حال به خارج از کشور سفر کرده باشید، مانند این است که در بازار فارکس معامله کردهاید.
با وجود اینکه بسیاری از معاملات ارزی برای اهداف کاربردی و معقولی انجام میشوند، بخش بزرگی از این معاملات با هدف کسب سود صورت میگیرد. مقدار ارز مبادله شده طی یک روز، حرکت قیمتی برخی از ارزها را با نوسانات زیادی روبرو میکند. همین نوسانات و بیثباتی هاست که فارکس را برای معاملهگران جذاب میکند؛ زیرا این نوسانات شانس فرد را برای دریافت سودهای بیشتر بالا برده و در عین حال ریسک را نیز افزایش میدهد.
بازار ارز چطور عمل میکند؟
برخلاف سهام یا بورس کالا، معاملات فارکس در صرافیها انجام نمیشود؛ بلکه مستقیماً بین دو طرف، در بازار خارج از بورس یا فرابورس (OTC) انجام میشود. این بازار توسط شبکهای جهانی از بانکها اداره میشود که در چهار مرکز اصلی معاملات فارکس در مناطق زمانی متفاوت پخش شدهاند: لندن، نیویورک، سیدنی و توکیو. ازآنجاییکه مکان مرکزی وجود ندارد، میتوان به صورت ۲۴ ساعته در این بازار معامله کرد.
سه نوع بازار مختلف فارکس وجود دارد:
بازار معاملات اسپات (Spot forex market)
مبادله فیزیکی یک جفت ارز، که دقیقا در نقطهای که معامله انجامشده یا با فاصله زمانی کوتاهی انجام میشود. در این بازار نقل و انتقالات حداکثر طی دو روز و با نرخ بهره مشخص به انجام میرسد.
بازار فوروارد فارکس (Forward forex market)
قراردادی که توافق شده تا برای خرید یا فروش مقدار معینی از یک ارز با قیمت مشخص، در تاریخ معین یا محدودهای از تاریخ در آینده تسویه شود. برخلاف تحویل بازار اسپات که سریع است، در قرارداد فوروارد فارکس بر سر یک تاریخ مشخص توافق میشود و به همین دلیل قیمتگذاری متفاوتی نسبت به معاملات اسپات دارد.
معاملات فیوچرز فارکس (Future forex market)
قراردادی برای خرید یا فروش مقدار مشخصی از یک ارز معین، به قیمت و تاریخ تعیین شده در آینده است. برخلاف قراردادهای فوروارد، قرارداد فیوچرز از نظر قانونی اجرا میشود. این معاملات در زمانی از پیش تعیین شده و با قیمتی معین در آینده انجام میشوند.
ارز پایه و ارز مظنه در فارکس چیست؟
ارز پایه اولین ارزی است که در یک جفت فارکس لیست میشود؛ در حالی که دومین ارز، ارز مظنه نامیده میشود. به صورت کلی معاملات فارکس به معنای فروش یک ارز به منظور خرید ارز دیگر است، به همین دلیل آن را به صورت جفت ارز بیان میکنند. قیمت یک جفت فارکس بر اساس قیمت یک واحد ارز پایه در ارز مظنه مشخص میشود.
هر ارز در این جفت به صورت یه کد سه حرفی مشخص شده است، این کد معمولا از دو حرف برای نشان دادن مخفف منطقه و یک حرف برای نشان دادن خود ارز تشکیل میشود. برای مثال GBP/USD، یک جفت ارز شامل خرید پوند بریتانیا و فروش دلار آمریکاست. در این مثال، GBP ارز پایه و USD ارز مظنه است. در زمان نوشته شدن این مقاله این جفت ارز به قیمت ۱.۳۵۹۵۵ معامله میشود، یعنی ۱ پوند انگلیس برابر با ۱.۳۵۹۵۵دلار است.
اگر قیمت پوند در برابر دلار افزایش داشته باشد، آنگاه یک پوند معادل دلار بیشتری خواهد بود و درنتیجه این موضوع قیمت جفت ارز افزایش پیدا میکند. در مقابل اگر قیمت کاهش یابد، قیمت جفت ارز نیز کاهش پیدا میکند.
دستهبندی جفت ارزها:
- جفتهای ماژور: هفت ارز که ۸۰ درصد معاملات جهانی فارکس را تشکیل میدهند. این جفت ارزها شامل EUR/USD ،USD/JPY ،GBP/USD ،USD/CHF،USD/CAD و AUD/USD است.
- جفتهای مینور: جفت ارزهایی که به جای دلار آمریکا، ارزهای اصلی دیگری در برابر یکدیگر باشند. این جفت ارزها شامل EUR/GBP ،EUR/CHF و GBP/JPY است.
- جفت ارزهای اگزاتیک یا عجیب: در این جفت ارزها، ارز پایه یکی از ارزهای اصلی است، در حالی که ارز مظنه یکی از اقتصادهای کوچک یا در حال توسعه است. برای مثال: USD/PLN (دلار آمریکا در برابر زلوتی لهستان)، GBP/MXN (استرلینگ در برابر پزوی مکزیک) و EUR/CZK
- جفت ارزهای منطقهای: این جفت ارزها بر اساس منطقه طبقهبندی شدهاند. برای مثال: EUR/NOK (یورو در مقابل کرون نروژ)، AUD/NZD (دلار استرالیا در برابر دلار نیوزلند) و AUD/SGD
چه چیزی بر بازار فارکس تاثیر میگذارد؟
بازار فارکس متشکل از ارزهای سراسر جهان است، همین موضوع پیشبینی نرخ ارز را دشوار میکند زیرا عوامل زیادی در تغییرات قیمت نقش دارد. با این حال، مانند بسیاری از بازارهای مالی، فارکس در درجه اول توسط نیروی عرضه و تقاضا هدایت میشود.
بانک مرکزی
عرضه توسط بانکهای مرکزی کنترل میشود، اقدامات بانکها بر قیمت ارز آنها تأثیر بسزایی دارد. برای مثال، تسهیل کمی یا Quantitative easing، عبارت از تزریق پول بیشتر به اقتصاد است و میتواند باعث کاهش قیمت ارز شود.
گزارشهای خبری
بانکهای تجاری و سایر سرمایهگذاران تمایل دارند سرمایه خود را در اقتصادهایی قرار دهند که چشمانداز قویتری دارند. بنابراین اگر خبر مثبتی درباره یک منطقه خاص به بازار برسد، سرمایهگذاران را تشویق به خرید کرده و در نهایت تقاضا برای ارز آن منطقه خاص افزایش پیدا میکند. درصورتیکه عرضه یک ارز بهصورت موازی افزایش یابد، اختلاف عرضه و تقاضا باعث افزایش قیمت آن میشود.
به طور مشابه، یک خبر منفی میتواند باعث کاهش سرمایهگذاری و در نتیجه کاهش قیمت یک ارز شود. به همین دلیل ارزها تمایل دارند گزارشاتی را درباره سلامت اقتصادی منطقه خود منتشر کنند.
احساسات بازار
جو و احساسات بازار اغلب واکنش به اخبار است و نقش مهمی را در افزایش قیمت ارز ایفا میکند. اگر معاملهگران معتقد باشند قیمت یک ارز در جهت خاصی حرکت میکند، بر این اساس معامله میکنند. تصمیمات آنها و تاثیری که بر سایر معاملهگران دارند تقاضا را افزایش یا کاهش میدهد.
دادههای اقتصادی
دادههای اقتصادی به دو دلیل با حرکت قیمت ارزها رابطه مستقیمی دارد. دادههای اقتصادی عملکرد اقتصاد و بینشی از اقدامات احتمالی بانک مرکزی در آینده را ارائه میدهد.
اعتبارسنجی
سرمایهگذاران سعی دارند بازدهی خود از یک بازار را به حداکثر و در عین حال ریسک خود را به حداقل برسانند. بنابراین در کنار نرخهای بهره و دادههای اقتصادی، سرمایهگذاران به رتبهبندی یک ارز نیز توجه میکنند. اعتبارسنجی یک کشور، ارزیابی مستقلی از احتمال بازپرداخت بدهیهای آن کشور است.
معاملات فارکس به چه صورت عمل میکند؟
روشهای مختلفی برای انجام معامله در بازار فارکس وجود دارد، اما همه آنها عملکرد مشابهی دارند. به صورت سنتی، بسیاری از معاملات فارکس از طریق یک بروکر (کارگزاری) انجام میشود، اما با افزایش معاملات آنلاین، میتوانید از معاملات CFD نیز استفاده کنید.
CFDها محصولات اهرم داری هستند که به شما امکان باز کردن یک موقعیت معاملاتی، در کسری از قیمت کامل معامله، را میدهد. برخلاف محصولات غیر اهرمی، شما مالک داراییها نیستید؛ بلکه موقعیت معاملاتی خود را بر اساس پیشبینی خود از حرکت قیمت تنظیم میکنید.
اسپرد (spread) در فارکس چیست؟
اسپرد تفاوت بین قیمت خرید و فروش اعلام شده برای یک جفت ارز است. مانند بسیاری از بازارهای مالی، در فارکس نیز با باز کردن یک موقعیت معاملاتی با دو قیمت روبرو میشوید. اگر میخواهید یک موقعیت خرید باز کنید، قیمت خرید شما کمی بالاتر از قیمت خرید اصلی بازار است و اگر میخواهید یک موقعیت فروش باز کنید، قیمت فروش شما کمی پایینتر از قیمت فروش اصلی بازار خواهد بود.
لات (lot) در فارکس چیست؟
ارزها به صورت لات معامله میشوند. این معیار در هنگام خرید به کار برده شده و به صورت قراردادی تعداد و میزان یک کالا را نشان میدهد. از آنجایی که فارکس به حرکت در مقادیر کم تمایل دارد، لاتها بسیار بزرگ هستند: یک لات استاندارد ۱۰۰,۰۰۰ واحد از ارز پایه است.
اهرم (leverage) در فارکس چیست؟
اهرم یا لوریج ابزاری است که به شما این امکان را میدهد تا بدون نیاز به پرداخت قیمت کامل معامله، در معرض مقادیر زیادی ارز قرار بگیرید. در عوض شما سپرده کوچکی را تحت عنوان مارجین به صورت وثیقه قرار میدهید. وقتی یک موقعیت معاملاتی اهرمدار را میبندید، سود یا زیان شما بر اساس مقدار کامل پول حساب میشود.
با وجود اینکه استفاده از اهرم سود شما را افزایش میدهد، ضرر شما را نیز بر اساس مقدار کامل پول افزایش میدهد. بنابراین، برای استفاده از معاملات اهرمدار، یادگیری نحوه مدیریت ریسک اهمیت بسیاری دارد.
مارجین (margin) در فارکس چیست؟
مارجین کلید معاملات اهرمدار است. این اصطلاح برای توصیف سپردههای اولیهای به کار میرود که برای باز کردن و حفظ یک موقعیت اهرمی گذاشته شده است. هنگامی که در فارکس با مارجین معامله میکنید، توجه کنید که مارجین شما بر اساس نوع بروکر و میزان حجم معامله تغییر میکند.
پیپ (pip) در فارکس چیست؟
پیپ (PIP) که مخفف کلمه انگلیسی Price Interest Point است، واحد اندازهگیری حرکت در یک جفت فارکس است. اغلب مواقع به رقم چهارم بعد از اعشار پیپ گفته میشود. معاملهگران فارکس اغلب از پیپ برای نشان دادن سود یا ضرر خود استفاده میکنند. برای مثال اگر قیمت جفت ارز GBP/USD، از ۱.۳۵۹۵۵ دلار به ۱.۳۵۹۷۵ برسد، قیمت به اندازه ۲ پیپ تغییر داشته است. ارقام اعشاری نشان داده شده بعد از پیپ، پیپ کسری یا گاهی پیپت (pipette) نامیده میشوند.
اهرم یا لوریج چیست
اهرم یا لوریج چیست
نتایج بیشتر…
صفحه اصلی » معاملات فارکس و انس طلا » اهرم یا لوریج چیست و چگونه استفاده میشود؟
اهرم یا لوریج (Leverage) ابزاری است که کارگزاران بازار فارکس در اختیار معامله گران قرار میدهد که معاملهگران بتوانند مقادیر بزرگتری از ارز یا سهام را با مقدار کمتری وجه در حساب خود معامله کنند. با یک مثال شروع میکنیم، وقتی که حساب شما دارای لوریج ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد، شما میتوانید صد دلار را با پرداخت یک دلار معامله اهرم (Leverage) در ترید CFD کنید. بنابراین برای معامله یک لات (صد هزار واحد) دلار تنها نیاز است که ۱۰۰۰ دلار بپردازید. میتوان گفت با لوریج ۱:۱۰۰، قدرت معامله پول شما در حساب مضربی از ۱۰۰ پیدا میکند.
در نظر بگیرید که لوریج یا همان اهرم برای شما ۱:۱۰۰ (یک به صد) باشد. اگر شما تصمیم داشته باشید که یک معامله صد دلاری انجام دهید تنها کافی است که در حساب خود یک دلار پول داشته باشید. به بیان دیگر شما برای انجام یک معاملهای که نیازمند صد دلار پول هست اهرم (Leverage) در ترید CFD با یک دلار میتوانید این معامله را انجام دهید. در واقع هر واحد از پول شما در معامله، ضریبی به اندازه مقدار لوریج پیدا میکند (که در این مثال ضریب صد است). این بدان مفهوم است که شما برای انجام معامله ای با حجم یک لات دلار (صد هزار واحد) با توجه به اهرم ۱:۱۰۰، باید هزار دلار پول در حساب خود داشته باشید.
اهرم یا لوریج چیست
کاربرد لوریج با یک مثال از موجودی مورد نیاز معامله
تعریف لوریج را با طرح یک مساله ادامه میدهیم. تصور کنید که شما تصمیم دارید معامله ای با حجم ۱۰ لات USD، در حسابی که لوریج آن ۱:۲۰۰ (یک به دویست) است انجام دهید. چه مقدار دلار در حسابتان برای انجام این معامله لازم دارید؟
بدون احتساب لوریج، هر لات استاندارد USD برابر صد هزار دلار میباشد. شما قصد معامله ۱۰ لات را دارید، پس حجم معامله شما ده ضربدر صد هزار میباشد. یعنی یک میلیون دلار. با لوریج ۱:۲۰۰ باید یک دویستم حجم معامله را تامین کنید. پس ۵۰۰۰ دلار لازم دارید تا ۱۰ لات در این حساب ترید کنید (یک میلیون دلار تقسیم بر ۲۰۰).
ساعات کاری ایران بورس آنلاین: ۹:۳۰ تا ۱۸:۳۰ به وقت
تهران
روزهای شنبه تعطیل است
چگونه سهام عدالت را بفروشیم
Tel: 00971502939184
Email: [email protected]
Skype: ibo.supp
Telegram: @IranBourseOnline
کانال تلگــرام
تحلیلهای روزانه ایران بورس آنلاین
@IBOChannel
صفحه اینستاگرام
@iran_bourse_online
کلیه آموزش ها، تحلیلها و پیشنهادات معاملاتی ارائه شده در وب سایت ایران بورس آنلاین صرفا
جنبه
مطالعاتی و اطلاعرسانی داشته و این موسسه بابت ضرر و زیان احتمالی ناشی از استفاده آنها در
انجام معاملات، هیچگونه مسئولیتی را نمی پذیرد.
کلیه حقوق مطالب منتشر شده در این وب سایت به “ایران بورس آنلاین” متعلق است و هر گونه کپی برداری از آن
ممنوع است.
ویووها // تبادل ارز // چگونه تریدرها با استفاده از لوریج در فارکس معامله می کنند
لور [lever] به معنای اهرم می باشد و لوریج [Leverage] به معنای اهرم نیرو است به عبارت دیگر لوریج امکان و قدرتی است که در بازار های مالی به معامله گران داده می شود تا بیش از سرمایه اولیه خود تجارت کنند.
بنابراین اهرم نیرور اصطلاحی است که در بازارهای مالی به امکان چند برابر شدن سرمایه اشاره دارد، معمولا فعالان بازارهای مالی (اهرم نیرو) را اهرم می خوانند.
اهرم یا لوریج [Leverage in forex] در بازار فارکس به مقدار سرمایه ای گفته می شود که بروکر در اختیار معامله گران می گذارد تا با استفاده از آن معاملات بزرگتری را انجام دهند.
تعریف کامل تر از لوریج فارکس: به دلیل وجود حجم های استاندارد و بزرگ برای معامله بروکرها مقدار مشخصی سرمایه را تحت عنوان لوریج در اختیار مشتریان خود می گذارند. مقدار این سرمایه به انتخاب معامله گر تعیین می شود.
اهرم یا لوریج چیست
لورج شامل حال سود می شود زیرا بروکر این سرمایه را به اسم وام به تریدر می دهد تا با استفاده از آن فعالیت کند. به همین دلیل است که در پلتفرم های معاملاتی بخش Toolbox>Trade قسمتی به نام swap وجود دارد.
مقاله پیشنهادی: نرخ بهره شبانه یا سواپ در فارکس چیست؟
معاملات در فارکس بر مبنای حجم های استاندارد انجام می شود. زمانی که بخواهیم حجم معامله را تعیین کنیم باید نسبتی از لات را برای معامله خود در نظر بگیریم.
بنابراین حجم معامله در فارکس بر مبنای نسبت های معینی از لات مشخص می شود. هر lot در فارکس برابر با 100.000 واحد از ارز پایه برای ترید است.
مقاله پیشنهادی: مفهوم ولوم و لات در فارکس
کسانی که می خواهند وارد این بازار شوند همگی از یک میزان سرمایه برای تجارت برخوردار نیستند. به همین دلیل بروکرها برای جذب حداکثری سرمایه وام با اندازه های متفاوت را در قالب اهرم ارائه می کنند تا تمام مشتری های قادر به انجام معامله باشند.
کارگزار cds یعنی چه
بروکرها معمولا نسبت های گوناگونی را برای لوریج ارائه می دهند. اما این پول را بر پایه حجم بالانس حساب معاملاتی معامله گران ارائه و محاسبه می کنند. مثل لوریج 1:100 که موجودی حساب را 100 برابر می کند.
در صورتی که بالانس حساب معاملاتی 500 باشد و معامله گر از لوریج استفاده نکند (1:1)، آنگاه معامله گر به دلیل کمبود موجودی توان پوزیشن گیری را نخواهد داشت. در بازار نسبت های مشخصی برای معامله کردن وجود دارد که باید طبق همان ها ترید صورت بگیرد. (البته برخی از کارگزارها نسبت های دلخواه برای تریدرها ارائه می دهند)
معاملات در فارکس به کمک CFD انجام می شود، به عبارت دیگر CFD یک قرارداد است که معمولا بین یک ارائه دهنده CFD و یک معامله گر بسته می شود. در اینجا یک طرف تعهد می کند اختلاف بین ارزش اوراق را بین موقعیت باز و بستن معامله به طرف دیگر پرداخت کند.
در این نوع معامله تریدر اجازه استفاده از اهرم را به کمک مارجین دارد، اما مارجین چیست؟ معنی درست لوریج در فارکس وام است و بروکر برای ارائه این وام نیاز به تضمین از طرف تریدر دارد.
مقاله پیشنهادی: وجه تضمینی یا مارجین چیست؟
اگر بخواهیم دقیق تر به این موضوع نگاه کنیم مارجین تضمینی برای اهرم نیست بلکه مارجین تضمین کننده ریسک احتمالی ناشی از وام گرفته شده برای معامله است.
در تصویر زیر نمونه ای از لوریج های ارائه شده به همراه مارجین آورده شده است:
در تصویر چهار ستون موجود دارد، از سمت چپ ستون سبز رنگ به این معنا است که اگر از اهرم استفاده نکنیم باید کل حجم یک قرارداد را باید تعمین کنیم. در ستون دوم اهرم 1:10 در نظر گرفته شده یعنی اگر هر حجمی برای معامله انتخاب شود یک دهم آن به عنوان مارجین در اختیار بروکر قرار می گیرد.
جذابیت گسترده تجارت CFD وجود این واقعیت است که با سرمایه کمی تحت عنوان مارجین و کمک Leverage، امکان کسب سودهای بزرگ محیا می شود.
ترید با مارجین همان چیزی است که به شما امکان می دهد تا با داشتن درصدی از حجم یک معامله آن را انجام دهید. و درک چگونگی عملکرد آن برای توسعه دانش جامع تجارت موفق CFD کلیدی است. اهرم و مارجین دو عنصر سازنده این معاملات می باشند. زمانی که تریدها در بروکرهای ارائه دهنده CFD فعالیت می کنند، با استفاده از لوریج، یک معامله بزرگ را انجام می دهند. حال این روند چگونه شکل می گیرد؟
پس از واریز مقدار مشخصی سرمایه در یک حساب تجاری، یکی از کارها انتخاب لوریج است، مثل 1:50 این بدان معنا است که سرمایه اولیه در 50 ضرب می شود. خب این موضوع کجا به کار ما می آید؟ مرحله بعدی زمانی است که می خواهیم در بازار معامله ای انجام دهیم، از اینجا با موضوع ولوم، لات، مارجین، بالانس و لوریج درگیر هستیم. فرض کنید با سرمایه 200 دلار و انتخاب لوریج 1:100 یک حساب معاملاتی باز کرده ایم، حال سرمایه اولیه چه تفاوتی می کند؟ 200 دلار در 100 ضرب می شود و موجودی را برابر با 20,000 دلار می کند.
البته معامله گر فقط اجازه ترید با این سرمایه را دارد و مبلغی را که اجازه برداشت دارد سرمایه اولیه خود به همراه سودهای بدست آمده با 20,000 دلار است.
اگر حجم انتخابی برای معامله یک میکرو باشد، می توان 20 ترید با انتخاب این لوریج در فارکس انجام داد.
بدون در نظر گرفتن نوع پوزیشن (خرید یا فروش و همچنین قیمت) بررسی را ادامه می دهیم. برای باز کردن یک معامله ابتدا باید حجم آن را مشخص کنیم. شرایط زیرا در نظر بگیرید:
اگر بخواهیم 0.01 لات معامله انجام دهیم، اهرم چگونه به ما کمک می کند؟ 0.01 برابر است با 1000 واحد این عدد را در لوریج 200 تقسیم می کنیم و به عدد پنج می رسیم، 5 نشان دهند مارجین است. ما فقط با پنج واحد معامله ای با بزرگی 1000 واحد را باز کردیم. در اینجا حاشیه با پوشش دادن بخشی از حجم کل معامله شرایط انجام ترید را فراهم می کند. تمام این محاسبات توسط ماشین حساب بروکر انجام می شود، فقط درک نحوه انجام آن را بدانید.
در نتیجه معاملات CFD تریدرها را قادر می سازد که پوزیش های بزرگی را با مارجین نسبتا کمی مدیریت کنند، تجربه نشان داده خطر اصلی در این شیوه، انتخاب اهرم های بالا نسب به موجودی حساب است. سودهای بسیاری با کمک لوریج بدست آمده است، این در حالی است که هر معامله گر در مورد استفاده از اهرم، مزایا و معایب را باید با یکدیگر بررسی کند و با آگاهی کامل مسئولیت هر آنچه را که انتخاب می کند، بپذیرد.
به دلیل اهمیت لوریج یک بار دیگر تعریف و مثالی در مورد آن می زنیم. اهرم با بالا بردن توانایی سرمایه اولیه ،مسیر را برای درآمدهای بیش از سطح انتظار هموار می سازد.
این موضوع به کارآمدی بیش از پیش سرمایه های خرد کمک می کند در حالی که می تواند بازدهی بسیار بیشتر و سریعتر از آنچه انتظار می رود برای تریدرها به همراه داشته باشد. لوریج یک رابطه همیشگی با بروکر در تمام معاملات نیز محسوب می شود. به طور کلی، اهرم بودجه افزایشی پیش فرض است که توسط کارگزار برای “پوشش” اندازه کل معاملات اعمال می شود. در بسیاری از موارد، معمولا تریدرها از نسبت های حدود 1:20 استفاده می کنند، در نتیجه معامله گران باید 1 واحد از هر 20 واحد از کل معاملات را تأمین کنند.
اهرم یعنی به همان میزان که امکان سود هست ضرر را نیز به دنبال دارد. اهمیت درک لوریج بسیار مهم است. به همین دلیل مراقب باشید که در تله جذابیت آن گرفتار نشوید.
اشکال اصلی و گسترده اهرم، پتانسیل آن برای افزایش ضررها در صورت معکوس شدن روند بازار نسبت به تفکر معامله گر است.
ویژگی اهرم، افزایش قرار گرفتن یک موقعیت خاص فراتر از سطح سرمایه شما است، و به همین ترتیب احتمال کسب سود را فراهم می کند. وقتی بازار بر خلاف موقعیت های باز ما حرکت کند، چه با معاملات CFD، شرط بندی گسترده، معاملات فارکس یا هرگونه معامله اهرم دار دیگر، اگر تجربه کافی برای مدیریت موقعیت پیش آمده نداشته باشیم، اهرم تبدل به فشار به تک تک سلول های مغزمان می شود. کنترل این وضعیت بدون درک خاصیت اهرم و برنامه پشتبان بسیار سخت خواهد بود.
برای درک بهتر موضوع یک مثال با دو شرط فرضی زیر را بررسی می کنیم.
در جفت ارز eur-usd در قیمت 1.2500 خرید را با ولوم 0.01 انجام می دهیم با رعایت شرط مارجین، حاشیه 5 دلاری نزد بروکر بلوکه می شود.
حال اگر بازار 100 پیپ برخلاف تفکر ما پیش رود ضرر 10دلاری را برای ما به همراه دارد که ده درصد از کل سرمایه اولیه ما محسوب می شود، این اتفاق ممکن است در طی یک روز برای حساب ما بی افتد و این به معنای از دست دادن دو برابر مارجین خواهد بود.
تحمل این ضرر فشار روانی بسیاری را به معامله گر وارد می کند که اگر دانش و مهارت کافی نداشته باشد بجز آسیب دیدن چیز دیگری عاید آن نخواهد شد.
در مثال بالا دیدید که زیان محدود به مارجین نمی شود و می تواند بسیار بیشتر از آنچه که فکر می کنید، پیشروی کند و ضررهای غیر قابل جبرانی را به بار آورد.
بنابراین معامله با کمک اهرم به میزان تجارت محدود نمی شود و زیان بسیاری را به دنبال دارد. کارگزار سپرده های بیشتری را برای پوشش زیان ها طلب می کند، که به عنوان “تماس حاشیه” شناخته می شود، باید مراقب بود تا کسب سود از فارکس تبدیل به یک فاجعه اهرمی نشود.
پس در نتیجه:
مقاله پیشنهادی: حد ضرر یا استاپ لاس در فارکس چیست؟
اهرم یا لوریج چیست
یکی از اصلی ترین ابزاری که می توان هنگام معامله با اهرم، خطر را به حداقل رساند تنظیم ضررهای احتمالی است. در ظاهر گزینه مناسبی است اما استفاده نادرست از آن باعث زیان دیدن به روش دیگر می شود.
سفارشات خودکار که به بروکر دستور می دهند موقع رسیدن به حد خاصی موقعیت از دست رفته را ببندد. هدف از این کار جلوگیری از زیان بیش از پیش است، زیرا بازار با نظرات ما بالا و پایین نمی شود و ما برای تصمیم های اشتباه خود باید دارای برنامه باشیم. اگرچه تماشای بسته شدن موقعیت در زیان ناخوشایند است، اما برای جلوگیری از ضررهای سنگین و جبران ناپذیر الزامی است. امیدوارم متوجه شده باشید که امکان آسیب دیدن بیش از آنچه فکر می کنید در این بازار وجود دارد.
همچنین به یاد داشته باشید دستور توقف ضرر به همین سادگی نیست و به بررسی و تجربه کافی نیاز دارد بنابراین به هیچ یک از مطالب از یک زاویه نگاه نکنید.
لوریج می تواند ابزاری خارق العاده باشد و نقشی محوری در استراتژی های تاجران در سراسر جهان ایفا کند. با نگرش مناسب به ریسک و یک رویکرد محتاطانه برای مدیریت پوزیشن ها، اهرم می تواند نقش سوخت موشک رو برای تریدرها ایفا کند.
تا به اینجا متوجه آسیب پذیری یک تریدر در استفاده از Leverage و خطرات آن آشنا شدیم.
موضوع Leverage در خوب بودن یا نبودن خلاصه نمی شود یعنی چیزی به عنوان معایب یا مزایی اهرم وجود ندارد. واقعیت روش و تصمیمات فردی تریدر می باشد که نسبت به شرایط مختلف و با داشتن برنامه های دقیق، مهارت و دانش، از اهرم به عنوان یک ویژگی در جهت کسب سود استفاده می کند.
کیفیت Leverage در برآیند کاری یک معامله گر بررسی می شود.
نحوه استفاده از اهرم کیفیت آن ار مشخص می کند و به نیاز معامله گر پاسخ می دهد که همواره دو نتیجه را در بردارد:
سود و زیان بخشی از کار می باشد و هر دو حاصل تصمیات یک تریدر است، بنابراین مجموعه رفتار ما حاصل کار را مشخص می کند. مدیریت سرمایه، روانشناسی فردی و بازار، نقشه های معاملاتی و برنامه های بررسی ریسک همه از مواردی هستند که در برآیند کار ما تاثیر می گذارند. در ویووها تمام این موضاعات را به صورت حرفه ای بررسی می کنیم.
اگر شرط مارجین برای یک جفت بیشتر از لوریج انتخابی معامله گر باشد معامله صورت نمی گیرد. اما اگر شرط مارجین کمتر از Leverage انتخابی باشد، دو مفهوم جدید با نام های اهرم واقعی و اهرم مبتنی بر مارجین داریم.
مثال:
اگر Leverage انتخابی 1:50 باشد، جفت هایی که شرط مارجین آنها مساوی یا کمتر از 2% است را می توان معامله کرد اما اگر در یک جفت ارز شرط مارجین 5% بود، اهرم لازم برای این معامله 1:20 است که از اهرم انتخابی (1:50) کمتر است. 1:50 اهرم واقعی و اهرم 1:20، اهرم مبتنی بر مارجین خواهد بود.
البته این تغییرات به حساب های معاملاتی ارائه شده توسط کارگزار نیز بستگی دارد.
Leverage به صورت مستقیم نقشی در سود زیان معامله ندارد بلکه به واسطه بزرگ تر کردن حجم معامله سود و زیان را گسترده می کند.
افراد زیادی جذب فارکس می شوند و این امکان را لوریج برای آنها فراهم می کند. این بدان معناست که Leverage توانایی بالایی در جذب سرمایه های کوچک و خرد دارد.
توجه به این دو نکته بسیار مهم است
این دو مورد را در کنار هم قرار دهید تا متوجه خطر Leverage برای سرمایه خود شوید.
اهرم زمانی که تریدر هیچ گونه کنترلی بر روی احساسات خود ندارد همانند یک اسلحه وارد عمل می شود و کار آن را تمام میکند بدون این که متوجه حضورش شود.
آنچه درباره مارجین باید بدانید
به پولی که تریدر بهعنوان وثیقه نزد بروکر یا صرافی سپردهگذاری میکند، مارجین میگویند. دلیل این سپردهگذاری، جبران ریسکی است که تریدر با معاملات خود برای کارگزاری یا صرافی به وجود میآورد. این پلتفرم وامدهی معمولاً کسری از پوزیشنهای ترید شده است و آن را با درصد نشان میدهند. این نوع وامدهی را باید سپردهای برای همه معاملات باز خود در نظر گرفت. مقدار مارجینی که هر بروکر تعیین میکند، حداکثر میزان اهرمی (Leverage) را مشخص میکند که میتوانید در حساب معاملاتی خود از آن استفاده کنید؛ درنتیجه گاهی معاملات اهرمدار را معاملات مارجیندار نیز میگویند. تریدرهایی که با این پلتفرم ترید میکنند، میتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند. همچنین Margin به تریدرها اجازه میدهد، پوزیشنهای اهرمدار (Leverage) باز کنند. با استفاده از اهرم یا لوریج میتوان با سرمایه اولیه کم، سرمایه بیشتری را وارد بازار کرد. هر بروکری قوانین خاص و متفاوتی برای این پلتفرم دارد؛ به همین دلیل بهتر است پیش از انتخاب بروکر و شروع معاملات مارجیندار، ابتدا از مقررات Margin آن بروکر یا صرافی مطلع شوید. معامله با این پلتفرم مانند شمشیری دولبه است و پیامدهای کاملاً متفاوتی دارد. این قابلیت ممکن است در تریدهای شما تأثیر مثبت یا منفی داشته باشد. همانطور که پیش از این نیز بیان شد، با استفاده از این نوع وامدهی میتوانید سودهای خود را چند برابر کنید، اما ممکن است متحمل ضررهای سنگینی نیز بشوید.
چگونگی محاسبه مارجین
جهت درک بهتر نحوه محاسبه این پلتفرم بهتر است به این مثال توجه کنید. فرض کنید بروکری برای معاملات فارکس به تریدرها اهرم ۱:۲۰ میدهد؛ یعنی به ازای هر ۲۰ واحد از ارز در معاملات باز، ۱ واحد از آن ارز برای Margin لازم است. بهعبارت دیگر اگر پوزیشنی ۲۰ دلاری باز کنید، مارجین این پوزیشن ۱ دلار است و آن را ۲۰/۱ یا ۵ درصد نمایش میدهند.
به بیان دیگر، اگر بدانیم Margin بروکری ۱۰ درصد است، باید این ۱۰ درصد را برای هر ۱۰ دلاری که ترید میکنید، محاسبه کنید. درواقع باید ۱ دلار آن را برای مارجین در نظر بگیرید؛ بهعبارت دیگر در این مثال اهرم معامله را باید روی ۱:۱۰ قرار دهید.
مارجین آزاد (Free Margin)
به مقدار پول آزاد در حسابهای معاملاتی گفته میشود که برای معاملههای جدید کاربرد دارد. مارجین آزاد با کمکردن مقدار Margin استفادهشده از اکوییتی (Equity) به دست میآید. اکوییتی نیز به موجودی کل حساب شما همراه با سودها یا ضررهای شناور حاصل از معاملات باز گفته میشود. تفاوت اکوییتی با بالانس یا موجودی حساب این است که بالانس به کل پولی میگویند که در حساب خود سپردهگذاری کردهاید (که شامل Margin استفادهشده برای پوزیشنهای باز نیز میشود)، اما اکوییتی سود یا ضرر حاصل از پوزیشنهای باز را نیز حساب میکند. اگر در حساب خود پوزیشن بازی نداشته باشید، مقدار اکوییتی با بالانس برابر خواهد بود.
فرض کنید حسابی با موجودی ۱۰۰۰ دلار و مارجین CFD 5 درصد داریم. در ادامه میخواهیم یک پوزیشن ۸۰۰۰ دلاری باز کنیم؛ پس در ابتدای معامله موارد زیر را خواهیم داشت:
موجودی حساب: ۱۰۰۰ دلار
مارجین: ۴۰۰ دلار (۵ درصد از ۸۰۰۰ دلار)
مارجین آزاد: ۶۰۰ دلار (اکوییتی منهای Margin استفادهشده)
اکوییتی: ۱۰۰۰ دلار
اگر ارزش پوزیشن ما افزایش پیدا کند و برای مثال به اندازه ۵۰ دلار سود کنیم، موارد بالا بهصورت زیر تغییر میکند:
موجودی حساب: ۱۰۰۰ دلار
Margin: 400 دلار
Free Margin: 650 دلار
اکوییتی: ۱۰۵۰ دلار
Margin استفادهشده و موجودی حساب تغییری نمیکنند، اما مارجین آزاد و اکوییتی افزایش مییابند؛ زیرا باید سود حاصل از پوزیشنهای باز را اهرم (Leverage) در ترید CFD نشان دهند.
به یاد داشته باشید که اگر ارزش پوزیشن باز ما بهجای افزایش، بهاندازه ۵۰ دلار کاهش پیدا کند، Margin آزاد و اکوییتی نیز به همان نسبت کاهش مییابند.
سطح مارجین
یکی از مهمترین مفاهیم در معاملات، سطح این پلتفرم است. Margin level نسبت اکوییتی به Margin استفادهشده را نشان میدهد. این مفهوم را بهصورت درصدی نمایش میدهند و به شکل زیر محاسبه میشود:
Margin level: (اکوییتی / Margin استفاده شده) * ۱۰۰
کارگزاریها ازاین سطح l استفاده میکنند تا ببینند آیا تریدرها میتوانند پوزیشن جدیدی باز کنند یا نه. زمانی که سطح مارجین صفر درصد باشد، به این معناست که تریدر هیچ پوزیشن بازی در حساب خود ندارد. از سوی دیگر، Margin level 100 درصد یعنی اکوییتی حساب برابر با مارجین استفاده شده است. زمانی که این سطح به ۱۰۰ درصد میرسد، بروکر تا زمانی که تریدر پول بیشتری را به حساب خود واریز کند یا سود شناور ناشی از پوزیشنهای باز او افزایش یابد، اجازه بازکردن پوزیشن جدید به او نمیدهد. تصور کنید حسابی با موجودی ۱۰ هزار دلار و پوزیشن بازی داریم که به Margin 1000 دلاری نیاز دارد. اگر بازار در جهت مخالف پوزیشن حرکت کند و ۹ هزار دلار به ما ضرر بزند، اکوییتی برابر با ۱۰۰۰ دلار خواهد بود (۱۰۰۰۰ منهای ۹۰۰۰). در چنین موقعیتی، اکوییتی با مارجین برابر میشود؛ یعنی سطح مارجین ۱۰۰ درصد است؛ درنتیجه نمیتوان هیچ پوزیشن جدیدی باز کرد؛ مگر اینکه بازار به نفع ما حرکت کند و به سوددهی منجر شود یا اینکه پول بیشتری به حساب خود واریز کنیم.
برای فهم بهتر مارجین باید سطح آن را بیاموزید.
فرض کنید قیمت همانطور به حرکت در جهت مخالف پوزیشن ما ادامه دهد؛ در این صورت بروکر بهصورت خودکار پوزیشن ضرر را میبندد. آن محدودهای که بروکر با توجه به آن پوزیشن ما را میبندد، به سطح مارجین بستگی دارد. به این حد سطح استاپ اوت (Stop out) میگویند که در هر بروکری متفاوت است. بروکر پوزیشنها را بهترتیب نزولی میبندد؛ بنابراین ابتدا از بستن پوزیشنهای بزرگتر شروع میکند. با بستن هر پوزیشن، Margin استفادهشده آزاد میشود؛ به این ترتیب سطح آن نیز افزایش مییابد؛ بنابراین ممکن است این سطح بالاتر از سطح استاپ اوت قرار بگیرد. اگر چنین اتفاقی رخ ندهد یا اینکه قیمت همچنان در جهت مخالف پوزیشن ما حرکت کند، بروکر به بستن پوزیشنهای باز ادامه میدهد.
کال مارجین
از جمله بزرگترین کابوسهای هر تریدر حرفهای، کال مارجینشدن است. زمانی که سطح Margin از حد مشخصی که سطح کال مارجین نام دارد، پایینتر برود، بروکر به شما اخطار Margin call میدهد. سطح کال مارجین در هر بروکری بهطور متفاوتی محاسبه میشود، اما معمولاً Margin call شدن قبل از استاپ اوتشدن اتفاق میافتد. درواقع این اخطار به تریدرها میگوید که بازار در حال حرکت در جهت مخالف شماست؛ پس باید براساس حرکت آن اقدامات لازم را انجام دهید. بروکرها به این دلیل اخطار کال مارجین میدهند تا از موقعیتهایی که تریدر از پس هزینه ضرر خود برنمیآید، اجتناب کنند. باید توجه داشت، در موقعیتهایی که بازار بهسرعت در جهت مخالف پوزیشن شما حرکت میکند، ممکن است بروکر فرصت نداشته باشد که پیش از رسیدن به سطح استاپ اوت، این اخطار را بدهد. حتماً فکر میکنید که چطور باید از این موقعیت دوری کرد؟ اهرم (Leverage) در ترید CFD پاسخ این است که اگر بهطور منظم موجودی حساب خود را چک کنید و در همه پوزیشنهای خود از حد ضرر (Stop loss) استفاده کنید، دیگر لازم نیست نگران Margin call باشید.
یکی دیگر از روشهای مؤثر برای گرفتارنشدن در دام کال مارجین، برنامهریزی مناسب برای مدیریت ریسک است. با مدیریت مؤثر ریسکهای احتمالی، درک بهتری از آنها پیدا کرده و پوزیشنهای خود را در جایی باز میکنید که ریسک کمتر و حسابشدهتری به همراه داشته باشد.
مزایا و معایب استفاده از Margin
این پلتفرم نیز مانند همه امکانات معاملاتی، مزایا و معایبی دارد که میتوان آنها را بهصورت ریسکها و پاداشها در نظر گرفت. میزان ریسک یا پاداش این پلتفرم وامدهی تا حد زیادی به استراتژی معاملاتی نیز بستگی دارد.
مزایا
اگر در معاملات خود بهدرستی از Margin استفاده کنید، از مزایای زیر بهرهمند میشوید:
با استفاده از این پلتفرم میتوان سود بسیار بیشتری در مقایسه با استفاده از موجودی حساب استاندارد به دست آورد.
ارزش حساب خود را با سرعت بیشتری افزایش میدهید.
تریدرهای باتجربه راحتتر و سریعتر معاملات خود را ارزیابی اهرم (Leverage) در ترید CFD میکنند و در آن واحد تصمیم میگیرند.
به سرمایه اولیه کمتری برای ترید نیاز دارید؛ بنابراین پول خود را روی موقعیت دیگری سرمایهگذاری میکنید.
معایب
از آنجا که در معاملات مارجیندار، حجم معاملات بالاست، با استفاده از آن حساب خود را در معرض خطر ضررهای سنگین قرار میدهید.
معامله با Margin برای تریدرها استرس بسیاری دارد.
ممکن است کال مارجین شوید؛ در این صورت یا باید سرمایه بیشتری را به حساب خود وارد کنید یا اینکه بعضی از سرمایههای خود را بفروشید تا بتوانید پول وثیقه را آزاد کنید.
کاربرد مارجین در صرافی ها
با وجود اینکه تریدرها با استفاده از اهرم میتوانند حجم معاملات خود را افزایش دهند، وجود قابلیتی به نام Margin سبب میشود معاملات قبل از اینکه بروکر یا صرافی را متضرر کنند، بسته شوند؛ درنتیجه از این نظر برای صرافیها ضرری به همراه ندارند. از سوی دیگر، زمانی که تریدر در معاملات اهرمدار خود سود میکند، صرافی یا بروکر نیز با دریافت کارمزد از آن معامله سود میبرد. به این ترتیب مارجین ابزاری کاربردی برای صرافیها به شمار میآید.
چگونه بهترین لوریج در فارکس را انتخاب کنیم؟
یکی از سوالاتی که بسیاری از افراد با آن مواجه اند این است که چگونه بهترین لوریج در فارکس را انتخاب کنیم؟ و در این زمینه توصیه ما همیشه انتخاب کم ترین میزان است. حالا چطور و چرا باید این کار را انجام دهیم؟ انتخاب لوریج یا ضریب اهرم در واقع هنگام انجام معامله انجام می شود. حالا چگونه انجام می شود؟ لطفا به خواندن ادامه دهید تا در این رابطه اطلاعات کاملی را در اختیارتان قرار دهیم..
در شروع مطلب ابتدا باید ببینیم اصلا لوریج چیست و برای چه استفاده از ضریب اهرم کمتر مهم است؟ بعد از آن نیز به آموزش محاسبات مورد نیاز برای انتخاب بهترین لوریج در فارکس برای هر معامله خواهیم پرداخت.
اهرم یا لوریج چیست؟
اهرم یا Leverage یک از مهم ترین ابزار ها در بازار فارکس محسوب می شود که توسط بروکر یا همان کارگذاری در اختیار معامله گران قرار می گیرد تا با استفاده از آن تریدر ها بتوانند با مقادیری بزرگتر به نسبت موجودی خود وارد یک معامله شوید. هنگامی که اهرم معاملاتی شما بر روی 1:100 باشد شما می توانید با موجودی 1 دلار وارد یک معامله 100 دلاری شوید. در واقع می توان گفت که با ضریب 1:100 قدرت معامله حساب کاربری شما صد برابر می شود. هر بروکر مقادیر متفاوتی را از اهرم معاملاتی ارائه می دهند.
فرض کنید که قصد دارید یک معامله 1000 دلاری را انجام دهید، در این شرایط اگر لوریچ یا همان ضریب اهرم شما برابر با 1:1000 باشد تنها نیاز به 1 دلار دارید. اما اگر ضریب اهرم شما 1:100 باشد به 10 دلار موجودی نیاز دارید و اگر لوریج 1:500 باشد باید 2دلار موجودی داشته باشید. در واقع شما باید بر اساس موجودی حسابتان مقدار و ضریب اهرم را محاسبه کنید و ببنید که تا چه حجمی می توانید وارد معامله شوید.
بهترین لوریج در فارکس چقدر است؟
یک رابطه بین ضریب اهرم و رشد حساب معاملاتی شما وجود دارد. هرچه میزان اهرم بالاتر باشد، نوسانات بازار فارکس تاثیر بیشتری روی موجودی حساب معاملاتی شما دارد؛ اما برعکس هرچه میزان لوریج کم تر باشد تغییرات قیمت روی ارزش حساب شما کمتر انعکاس خواهد داشت.
در بروکر هایی همچون آلپاری شما این اجازه را خواهید داشت که تا 1000 برابر برای حساب معاملاتی خود اهرم انتخاب نمایید. بنابراین در آلپاری هیچ مشکلی وجود ندارد که بخواهید سقف اهرم حساب خود را بالا انتخاب نمایید.
اما پس از آن این مسئله که به میزان بالایی از اهرم در حساب خود دسترسی دارید، لزوما به این معنی نیست که باید از همه یا بخشی از آن استفاده کنید. شما باید مثل اتوموبیل یا یک موتورسیکلت به آن فکر کنید، درست که یک ماشین شاید بتواند با سرعت 200 کیلومتر در ساعت کار کند اما این بدین معنا نیست که حتما باید با همین سرعت حرکت کنید! چرا که در این صورت امکان مواجه با خطر برای شما افزایش پیدا می کند و احتمال اینکه تصادف کنید بیشتر می شود؛ اهرم معاملاتی هم دقیقا به همین صورت است، هرچه بیشتر از آن استفاده کنید قطعا در معرض آسیب و خطر بیشتری خواهید بود.
ضریب اهرمی خوب است یا بد؟
با توجه به مسائلی که تا به اینجا مطلب به آن اشاره کردیم، لوریج به معامله گر این قدرت را می دهد تا چندین برابر موجودی حساب خود وارد یک معامله شود. قطعا این مسئله بدین مفهوم است که شما به همین میزام هم ریسک معامله یعنی سود و ضرر خود را نیز زیاد می کنید.
این امر که شما می توانید مثلا 500 برابر سرمایه ای که دارید به یک معامله ورود کنید، طبیعتا وسوسه انگیز است اما باعث می شود تا با یک اشتباه کوچک خیلی سریع موجودی حسابتان را به صفر برسانید و در اصطلاح کال مارجین شوید. مقادیر بالا در لوریج باعث می شود تا خیلی بیشتر از مقادیر معمولی وارد یک معامله شوید و این میزان حجم سود و ضرر بیشتری برای شما خواهد داشت.
توجه داشته باشید، شما با حسابی که موجودی آن 200 دلار است و لوریج آن 1:100 می باشد، نمی توانید بیشتر از 0.2 لات معامله داشته باشید. در این شرایط هر پیپ حرکت قیمت 2 دلار سود یا ضرر می سازد. بنابراین شما در این حساب با لوریج 1:00 می توانید 2لات معامله کنید و این یعنی هر پیپ حرکت قیمت20 دلار!! این مسئله بدیهی است که اگر شرایط در سمت پیش بینی شما حرکت کند سود بسیاری نصبتان می شود اما اگر اشتباه کنید و بازار در خلاف جهت تحلیل شود حرکت کند به سرعت و در عرض چند حرکت حساب 200 دلاری شما صفر خواهد شد.
نکته مهمی که باید به آن توجه کنید ، این است که برای هر معامله و مقدار پیپ که سود یا ضرر می کنید، ضریب اهرمی یا لوریج هیچ تاثیری در مقدار ارزش هر پیپ ندارد. خیلی از افراد تصور می کنند اگر ۱۰ پیپ سود کنند و ضریب اهرمی بالاتری داشته باشند مقدار بیشتری دلار درامد دارند!
چرا توصیه ما انتخاب کم ترین میزان لوریج است؟
استفاده از ضریب اهرم بیش از حد، چند معامله که به ضرر منجر شود برای شما تبدیل به یک کابوس خواهد شد! برای این که متوجه شویم چگونه این اتفاق خواهد افتاد مثال زیر را در نظر بگیرید:
دو معامله گر را تصور کنید، معامله گر اول (A) 100 لات از جفت ارز AUD/USD را خریداری می کند، معامله گر دوم (B) 10 لات از همان جفت ارز را می خرد، در این بین قیمت این جفت ارز 100 پیپ افت می کند، معامله گر اول بخش زیادی از حسابش را ضرر می کند!
بنابراین با استفاده از ضریب اهرم پایین معامله گر (B) ضرر کم تری را بابت 100 پیپ کاهش متحمل می شود.
به همین دلیل است که اغلب معامله گران لوریج کمتر از 10 را برای فعالیت های خود انتخاب می کنند. همانطور که در آموزش ها نیز گفتیم، انتخاب ضریب اهرم رابطه مستقیمی با حجم معامله ای دارد که باز می کنید هرچه حجم معامله به نسب سرمایه شما کم تر باشد ضریب اهرم هم کم تر خواهد بود. نحوه محاسبه لوریج در فارکس به صورت زیر می باشد:
لوریج = مقدار سرمایه معامله گر/حجم معامله
برای مثال اگر من 10 هزار دلار سرمایه دارم، یک معامله 1 لاتی باز می کنم 1 لات برابر است با 100.000دلار . بنابرایت لوریج یا همان ضریب اهرم من در این معامله طبق فرمول بالا برابر است با:
بنابراین اهرم معاملاتی من برابر است با 10.
تغییر لوریج در فارکس
شما نیاز دارید تا برای تغییر لوریج یا همان ضریب اهرم معاملاتی خود ابتدا وارد سایت بروکری که در آن فعالیت دارید شوید و در قسمت مشخصات حصاب تجاری یا دمو خود مقدار آن را تغییر دهید. تغییر مقدار لوریج معمولا دارای تاییدیه دو مرحله ای است.
نتیجه گیری:
به طور کلی هر ابزاری در فارکس یا بازارهای مالی چالش های مربوط به خود را دارد. در این راستا لوریج یک ابزار کاربردی و مطلوب در بازارهای مالی است، اما شما به عنوان یک معامله گر باید بدانید، پیش از هر قدمی باید در رابطه با آن اطلاعات کافی را کسب کنید و آموزش های آن را دریابید و راهبرد معاملاتی شفافی برای خود تعریف کنید و بر میزان ریسک پذیری خود نیز واقف باشید.
در پایان این مطلب خوب است بدانید نوسان ذات هر بازاری است و مواجه شدن با ضرر اتفاق اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین ابزا مناسب خود را بیابید و با آن به کسب سود بپردازید.
دیدگاه شما