اصلاح قیمت در بورس به چه معناست؟


گزارش تصویری از ماه رمضان در کانون اصلاح و تربیت تهران-فارس

برخورد به کف یا سقف

در بحث بازگشت از اصلاح قیمتی، اشاره شد که برخورد مجدد قیمت به یک سطح کلیدی برای جهش قیمتی لازم است (اثر جهش). همچنین در مرحله اول، توانایی و تمایل این سطح کلیدی برای شروع اصلاح قیمتی هم مهم است (اثر جاذبه).
برای اینکه با منطق جاذبه و جهش آشنا شویم، اجازه دهید حرکت صعودی را از a به b تصور کنیم که با اندکی توقف در b قیمت به c صعود می‌کند. اگر ما هنوز وارد بازار نشده‌ایم و به سمت خریداران بازار هم متمایل هستیم و درعین‌حال شاهد افت قیمت از اوج c باشیم، به چه شکلی باید این حرکت را معامله کنیم؟
خوب ما به این سؤال به‌طورکلی جواب می‌دهیم. باید گفت که باید منتظر بمانیم تا قیمت به سطح b برسد.
این موضوع نشان می‌دهد که محدوده b برای ورود به معامله، محدوده امن‌تری است، تا اینکه مثلاً اندکی بالاتر از b وارد معامله شویم. نکته مهمی که در اینجا وجود دارد، این است که اگر تفکر در این رویکرد بر پایه تحلیل تکنیکال باشد، معامله گران دیگری هم خریدهای خود را تا برخورد قیمت به سطح b به تعویق خواهند انداخت. درنتیجه، به خاطر نبود خریداران در سطوح بالایی b، اصلاح نزولی قیمت از c تا رسیدن به b ادامه خواهد یافت (همان قانون جاذبه). در اینجا، نبود خریداران عامل اصلی اصلاح قیمتی است.
این بدین معنی نیست که سطح جاذبه حتماً مورد اصابت قرار خواهد گرفت، بلکه تنها به‌احتمال برخورد قیمت به سطح جاذبه اشاره می‌کند. بااین‌حال در بازار، حتی احتمال کوچک روی دادن چیزی می‌تواند به رخ داد آن منتهی شود.
مشاهدات نشان می‌دهند که قائدِ جذب و جهش تنها منحصر به وضعیت‌های معمولی روندی بازگشتی نیست، به‌طورکلی این قائد در تمامی حرکات نوسانی بازار دیده می‌شود، حتی در الگوهای کوچک تکنیکال. به همین دلیل می‌توان گفت، این قائدِ برای استفاده در آینده می‌تواند مفید باشد. برای این منظور به یک مورد بخصوص به نام برخورد به سقف/کف اصلاح قیمت در بورس به چه معناست؟ اشاره می‌کنیم.
بهترین راه برای توصیف مفهوم برخورد به سقف/کف، بررسی آن در وضعیت شکست یک دامنه نوسانی است.
احتمالاً به یاد دارید که سه نوع شکست وجود دارد:
• شکست جَعلی
• شکست ضعیف
• شکست قطعی
روش دیگر توصیف این شکست‌ها به این صورت می‌تواند باشد، که بگوییم شکست خیلی زودرس، شکست زودرس و شکست به‌موقع. مسلماً مطلوب‌ترین شکست، شکست قطعی و یا به‌موقع است، که از دوره آماده‌سازی خوبی هم برخوردار است. شکست خیلی زودرس و یا شکست جعلی خیلی نمی‌تواند دردسرساز باشد، چون دوره آماده‌سازی آن معمولاً یا ضعیف است یا اصلاً دوره آماده‌سازی ندارد. به همین دلیل به‌راحتی می‌توان از معامله آن صرف‌نظر کرد. با این گفته، سخت‌ترین و پیچیده‌ترین مورد، شکست زودرس و یا شکست ضعیف است، که می‌تواند معامله گران را به‌اشتباه بی اندازد.
وقتی‌که با شکست ضعیف مواجه می‌شوید، بهترین رویکرد کاهش حجم معامله است، اما درعین‌حال نباید چشم از این موقعیت برداشت. درصورتی‌که قیمت نتواند بعد از شکست، یک حرکت یک‌سویه‌ای را به راه بی اندازد و همچنین درعین‌حال نتواند به سمت مخالف شکست برگردد، احتمال اینکه معامله گران دوباره وارد بازار شوند و قیمت را در سمت شکست هول دهند بسیار بالاست. در این حالت، عاملی که می‌تواند به ما چراغ سبز ورود به معامله را بدهد، برخورد یا عدم برخورد به کف/سقف است.

مثالی از برخورد به سقف در بازار بدون روند

مثالی از برخورد به سقف در بازار بدون روند

در شکل بالا و در وضعیت اول، حرکت ۱-۲-۴ نشان‌گر یک حرکت نزولی است. طبق تعریف، هر حرکت نزولی قبل از سقوط از اوج قیمتی به کف بازار، حرکات خنثی را در اوج قیمتی تشکیل می‌دهد. این حرکات خنثی می‌تواند تنها شامل یک کندل قیمتی باشد. اوج قیمتی چنین حرکتی، یک اوج قیمتی میانی را در نمودار شکل می‌دهد. اما درعین‌حال، کف قیمتی ایجادشده در طول فرآیند تشکیل اوج، یک سقف را در بازار ایجاد می‌کند، که معمولاً حمایت کوچکی برای بازار است.
طبیعتاً در موج‌های صعودی V یا U شکل، این سقف در بالای فرایند تشکیل کف ایجاد خواهد شد، که به آن فقط کف خواهیم گفت. برای راحتی کار هم به سقف و هم به کف ایجادشده، سقف خواهیم گفت. اگر سطح ۳ را به سمت راست بسط دهیم، می‌توانیم ببینیم که حرکت بازگشتی، از پایین به زیر این سطح برخورد کرده است (۵).
این مثال انتزاعی از برخورد قیمت به سقف به دنبال شکست ضعیف است و همچنین این رویداد به‌راحتی قابل پیش‌بینی است.
درواقع برخورد قیمت به سقف ایجادشده یکی از عواملی است که نشان می‌دهد چرا شکست ۴، شکست ضعیف یا زودرس بوده است.
در این میان باید گفت که معامله‌گرانی که در شکست ضعیف وارد بازار شده‌اند، تنها افرادی نیستند که در معرض ریسک جاذبه معکوس سقف قرار دارند. فروشندگان دیگری هم که هنوز وارد معامله نشده‌اند هم در معرض ریسک قرار دارند، چراکه احتمالاً با اولین برخورد حرکت بازگشتی بازار به کف دامنه نوسانی (که با دایره نشان داده‌شده است) وارد معامله می‌شوند. این رویکرد، مفاهیم تکنیکال را نقض می‌کند، که بهتر است که در معاملات با حد ضرر کوتاه مورداستفاده قرار نگیرد: به‌جای اینکه قیمت به سطح آشکار حمایت قبلی (یا مقاومت) حرکت کند، بازگشت صعودی معمولاً به آخرین سطح حمایت حرکت می‌کند، حتی اگر آخرین سطح حمایت از سوی نمودارهای بلندمدت هم حمایت نشود (۳). می‌توان گفت که این حرکت، فاصله خالی بین کف دامنه نوسانی و محدوده احتمالی برخورد به سقف را پر می‌کند. این دقیقاً عملکرد اثر جاذبه است که در بالا توضیح داده شد و باید گفت که اتفاقی است که خیلی روی نمی‌دهد.
معمولاً معامله گران حریص خود را در معرض جاذبه معکوس قرار می‌دهند، که به ضرر آن‌هاست، اما معامله گران محافظه‌کار منتظر فرصت مناسب می‌مانند تا از آن به‌خوبی بهره‌مند شوند. درصورتی‌که جهش بعد از برخورد به سقف روی دهد و قیمت برای بار دوم به سمت کف دامنه نوسانی حمله کند، نشانگر تمایل شدید معامله گران به این سطح است، که در بازار از چشم‌ها پوشیده نخواهد ماند. درنتیجه سمت دیگر بازار که از کف دامنه نوسانی دفاع می‌کند، بیش از گذشته نگران موقعیت معاملاتی خود خواهد شد و به‌احتمال‌زیاد در ادامه شکست کف دامنه نوسانی، موقعیت‌های معاملاتی (خرید) را خواهد بست.
وضعیت دوم در نمودار بالا نوع دیگری از وضعیت اول را نشان می‌دهد. در این وضعیت حرکت ۱-۲-۴ مورد توجه قرار دارد. اوج دامنه نوسانی در نقطه ۴ شکسته شده است، اما این شکست بدون دوره آماده‌سازی، در زیر اوج دامنه نوسانی روی‌داده است، پس این شکست از نوع ضعیف یا زودرس است.
با کاهش دستورات خرید معاملاتی در ۴، خریداران احتمالاً در مورد ادامه حرکت یک‌طرفه بعد از شکست دچار شک و تردید شده‌اند، اما لزوماً به این معنی نیست که روند صعودی هم در کل تضعیف‌شده باشد.
به همین دلیل می‌توان گفت که احتمالاً خریداران دوست دارند که شاهد عدم موفقیت شکست ضعیف باشند. بعدازاین، در صورتی قیمت به سمت پایین برگردد، احتمالاً تا حمایت بعدی در داخل دامنه نوسانی حرکت کند (به کف ۵ که برخوردی به اوج قبلی در نقطه ۳ است). و این می‌تواند شرایط خوبی را برای یک حرکت صعودی دیگر به راه بی اندازد.
به این “سقف” به‌خصوص (کف در حرکات v شکل) توجه کنید که دقیقا در عمق حرکت ۱-۲-۴ قرار نگرفته است. اما ازآنجایی‌که نشانگر آخرین سطح مقاومت در دامنه نوسانی است، اولین سطح جاذبه در حرکت نزولی از شکست ضعیف است، که در نقش حمایت ظاهر می‌شود و می‌تواند به‌عنوان “سقف” در نظر گرفته شود. معامله گران حریص احتمالاً با برخورد قیمت به این “سقف” سریعاً اقدام به خرید می‌کنند، با این امید که جهش فوری به وقوع خواهد پیوست (۵). اما معامله گران محافظه‌کار ابتدا منتظر برخورد خواهند ماند و بعدازآن، وارد معامله خواهند شد.
سایر خریداران هم احتمالاً منتظر شکسته شدن اوج دامنه نوسانی برای بار دوم خواهند ماند. هیچ‌کدام از موارد بالا به این معنی نیست که شکست ضعیف مقدمه‌ای برای شکست قوی‌تر در آینده است، اما معمولاً چنین اتفاقی می‌افتد، به‌خصوص اگر روند بازار هم با شکست هم سو باشد.
در کل استراتژی‌های تحلیل حرکات قیمتی، وجود برخورد به سقف یا نبود آن می‌تواند عامل کلیدی و تعیین‌کننده‌ای در پذیرفتن شکست باشد.
همانند اکثر پدیده‌های حرکات قیمتی، قاعده برخورد سقف/کف ، محدود به شرایط خاص محیطی بازار نیست. این قاعده هم در بازارهای روند دار و هم بدون روند کاربرد دارد و می‌تواند در هرگونه بازگشت یا شکست قیمتی نقش داشته باشد.
.

مثال دیگری از برخورد به سقف

.
وضعیت ۱ در نمودار بالایی مثال دیگری از برخورد کف/سقف است. این برخورد زمانی که قیمت بعد از حرکت ۱-۲-۳ به بالای کف ۴ برخورد کرده قابل‌مشاهده است.
نکته: اگر در نمودارهای قیمتی اوج‌های پایین و کف‌های بالا را پیدا کنید (فرقی نمی‌کند که اصلی یا جزئی باشند)، معمولاً خواهید دید که اکثر بازگشت‌ها به دلیل جهش‌های ناشی از برخورد به سقف/کف روی‌داده است. بخصوص اگر بازار روند قوی داشته باشد. مثلاً درروند صعودی، هر اصلاح قیمتی منفی، نخواهد توانست به کف قیمتی قبلی برسد، چون‌که خریداران با برخورد قیمت به کف دوباره وارد بازار خواهند شد. یکی دیگر از مثال‌های برخورد سقف در وضعیت ۲ نمودار نشان داده‌شده است. در این نمودار، وقتی‌که کف، شکسته می‌شود، روند صعودی تحت‌فشار قرار می‌گیرد. هم‌زمان با ورود خریداران به بازار برای دفاع از روند صعودی، بازگشت قیمتی رخ می‌دهد، که درنتیجه فرصت خوبی برای ورود فروشندگان جدید از قیمت‌های بالاتر را فراهم می‌کند. دسته‌ای از معامله گران که از نقطه ۷ اقدام به فروش کرده بودند، احتمالاً دلیل خوبی برای این کار داشتند، اما این دسته از معامله گران خود را در معرض ریسک برخورد به اوج قرار داده‌اند. ازآنجایی‌که کف ۶، آخرین سطح حمایت را نشان می‌دهد، بهترین سطحی محسوب می‌شود، که می‌توانست بازگشت مثبت احتمالی قیمت را به سمت خود جذب کند.

اقدام قضائی برای چک برگشتی چگونه انجام می‌شود؟

در صورت برگشت چک به هر دلیلی، بانک مکلف است به درخواست دارنده چک، فوراً غیر قابل پرداخت بودن آن را در سامانه یکپارچه بانک مرکزی ثبت کند.

به گزارش چابک آنلاین به نقل از ایسنا، قانون «اصلاح قانون صدور چک» که در آبان‌ماه سال ۱۳۹۷ به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید و در آذرماه همان سال به دستگاه‌های اجرایی ابلاغ شد؛ سرانجام، اجرای آن نیز از ابتدای سال گذشته آغاز شد و از این زمان به بعد تمامی چک‌ها برای نقل و انتقال ملزم به ثبت در سامانه صیاد شدند تا قابلیت نقد شوندگی داشته باشند.

قانون جدید ضوابط مختلف و جدیدی را برای صدور چک به همراه آورده است که گفته می‌شود به چک‌ها اعتبار می‌بخشد و چک‌های برگشتی را نیز کم می‌کند.

از جمله مهم‌ترین الزامات و ضوابط قانون جدید چک می‌توان به ممنوعیت صدور چک در وجه حامل، حذف پشت نویسی چک، ثبت و انتقال چک در سامانه صیاد توسط صادرکنندگان و دریافت کنندگان و . اشاره کرد.

در این بین، یکی از سوالات درباره قانون جدید چک این است که اقدام قضایی برای چک برگشتی در قانون جدید چگونه انجام می‌شود که بررسی بندهای قانون جدید چک نشان می‌دهد که در صورت برگشت چک به هر دلیلی، بانک مکلف است به درخواست دارنده چک، فوراً غیر قابل پرداخت بودن آن را در سامانه یکپارچه بانک مرکزی ثبت کند و با دریافت کد رهگیری و درج آن در گواهینامه عدم پرداخت، علت یا علل عدم پرداخت را صریحاً قید و آن را امضاء، مهر و به متقاضی (دارنده چک) تسلیم کند.

در گواهینامه عدم پرداخت باید هویت و نشانی کامل صادرکننده و دارنده چک، کد رهگیری دریافت شده از سامانه یکپارچه بانک مرکزی، مهر بانک و شخص حقوقی و وضعیت مطابقت یا عدم مطابقت امضای چک و نمونه امضای موجود در بانک درج شده باشد، در غیر این صورت در مراجع قضائی و ثبتی به آن ترتیب اثر داده نمی‌شود.

دارنده چک برگشتی با در دست داشتن گواهینامه عدم پرداخت، می‌تواند به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی قوه قضائیه رفته و درخواست صدور اجراییه از دادگاه صالح را کند. دادگاه با بررسی متن چک و احراز سه شرط مذکور در ماده (۲۳) قانون صدور چک (۱- وصول وجه آن منوط به تحقق شرطی نشده باشد؛ ۲- در متن چک قید نشده باشد که چک بابت تضمین انجام معامله یا تعهدی است؛ ۳- گواهی عدم پرداخت به دلیل موضوع ماده ۱۴ صادر نشده باشد. به این معنا که صادرکننده یا ذینفع چک اعلام نکرده باشد که چک مفقود یا سرقت یا جعل شده است یا اینکه از طریق کلاه‌برداری یا خیانت‌ در امانت یا جرائم دیگر به دست نیامده باشد) اجرائیه را صادر می‌کند.

گفتنی است؛ از تاریخ ابلاغ اجرائیه، ۱۰ روز به صادرکننده چک برگشتی مهلت داده می‌شود که مطالبات خود را پرداخت کند یا با موافقت دارنده ترتیبی برای پرداخت آن بدهد یا مالی را معرفی کند، در غیر این‌صورت، حسب درخواست دارنده چک، مطابق قانون «نحوه اجرای محکومیت‌های مالی» اقدام خواهد شد.

کم ریسک ترین صندوق سرمایه گذاری برای نهادها و سازمان ها

احتمالا شما هم با این عبارت موافق هستید که «برای اینکه سود خوب و قابل قبولی بدست آورید باید ریسک کنید» ولی کم ریسک ترین صندوق سرمایه گذاری الزاما به معنی بازدهی کم آن نیست. شاید بهتر باشد پیش از شروع، تعریفی از سرمایه گذاری کم ریسک داشته باشیم.

کم ریسک ترین صندوق سرمایه گذاری برای نهادها و سازمان ها

  • سرمایه گذاری کم ریسک به چه معناست؟
  • کم ریسک ترین صندوق سرمایه گذاری با بازدهی بالاتر از سپرده بانکی
  • این صندوق چه مزایایی برای سرمایه گذاران دارد؟
  • برای شروع سرمایه گذاری کم ریسک با بازدهی بالا چکار کنیم؟

سرمایه گذاری کم ریسک به چه معناست؟

همه افراد دوست دارند با ریسک کم، سود زیادی به دست آورند به خصوص افرادی که به تازگی، وارد حوزه سرمایه گذاری شده‌اند، ممکن است که مفهوم و منظور اصلی اصطلاح سرمایه گذاری کم ریسک را به طور دقیق ندانند.

منظور از سرمایه اصلاح قیمت در بورس به چه معناست؟ گذاری کم ریسک، در نظر گرفتن دو شرط اساسی است: اول حفظ اصل سرمایه و دوم کسب بازدهی بالاتر از سپرده بانکی.

گرچه سپرده‌های بانکی نیز خالی از ریسک نیستند ولی معمولا افراد و بعضا سازمان‌ها و نهادها، سرمایه گذاری در بانک را بدون ریسک در نظر می‌گیرند با اینحال در نظر داشته باشید که هدف اصلی از سرمایه گذاری جلوگیری از کاهش ارزش سرمایه و کسب سود بالاتر از سپرده‌های بانکی است. بنابر این لازم است دنبال راهکار‌های سرمایه‌ گذاری دیگری باشیم که دو شرط گفته شده را محقق سازند که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

کم ریسک ترین صندوق سرمایه گذاری با بازدهی بالاتر از سپرده بانکی

صندوق سرمایه گذاری درآمد ثابت کم ریسک ترین صندوق سرمایه گذاری است که سرمایه گذاری پرسودتری را نسبت به سپرده بانکی نصیب سرمایه‌گذاران می‌کند و مناسب اشخاص، نهادها و سازمان‌هایی است که می‌خواهند با کمترین میزان ریسک، سود قابل قبولی هم به دست بیاورند.

به عنوان مثال صندوق سرمایه گذاری آوای فردای زاگرس متعلق به شرکت سبدگردان زاگرس که در حال حاضر یکی از بزرگترین صندوق‌های درآمد ثابت قابل معامله در بازار سرمایه است با سود سالانه ۲۳٬۱۵٪ یکی از بهترین گزینه‌های موجود برای سرمایه‌گذاری اشخاص،‌ نهادهای حقوقی و سازمان‌ها می‌باشد.

بر اساس گزارشات منتشر شده و بررسی پارامترهای مهم از نظر عملکرد صندوق‌ها، صندوق درآمد ثابت آوای فردای زاگرس در سال ۱۴۰۱ همواره جزو صندوق‌های برتر از نظر میزان بازدهی و قدرت نقدشوندگی بوده است که علاوه بر کم ریسک بودن سرمایه‌گذاری، سود بیشتری را نسبت به سپرده‌های بانکی نصیب سرمایه‌گذاران خود کرده است.

کم ریسک ترین صندوق سرمایه گذاری با بازدهی بالاتر از سپرده بانکی صندوق آوای فردای زاگرس

از دیگر پارامترهای عملکردی مورد نظر در عملکرد صندوق‌های با درآمد ثابت که باید مورد توجه قرار گیرند، روند ثابت در سودسازی و بازدهی است و اگر صندوق دارای نوسانات زیاد در روند بازدهی باشد آن صندوق نمی‌تواند به عنوان ابزار مناسبی جهت مدیریت نقدینگی مورد استفاده قرار گیرد، در این زمینه نیز صندوق آوای فردای زاگرس با ثبات عملکرد خود توانسته است ابزار مناسبی برای نهادهای حقوقی و سازمان‌ها جهت مدیریت نقدینگی باشد.

عمده منابع صندوق آوای فردای زاگرس در وجه نقد و شبه نقد سرمایه‌گذاری گردیده است و بخش ناچیزی از آن با استفاده از ابزارهای نوین مالی (اوراق تبعی، اختیار فروش) در ابزارهای دیگر سرمایه‌گذاری شده است که ریسک نقدشوندگی صندوق را به صفر رسانده است. همین امر موجب شده تا مجموعه‌های مختلف فعال در بازار سرمایه از سرمایه‌گذاران کلیدی این صندوق باشند. لیست برخی از شرکت‌هایی که در صندوق درآمد ثابت آوای فردای زاگرس سرمایه گذاری کرده‌اند در جدول زیر قابل مشاهده است.

سرمایه گذاران صندوق سرمایه گذاری با ریسک پایین و سود بالا

این صندوق چه مزایایی برای سرمایه گذاران دارد؟

مزایای صندوق‌ سرمایه گذاری با درآمد ثابت آوای فردای زاگرس محدود به مواردی که تا کنون ذکر شده نیست، بلکه مزایای بیشتری برای سرمایه گذاران حقیقی و حقوقی دارد که شامل موارد زیر می‌باشد.

  • خرید و فروش آسان
  • بدون ریسک
  • بدون نرخ شکست (سود روز شمار)
  • نقدشوندگی بسیار بالا
  • سود بیشتر از سپرده بانکی
  • امکان توثیق سهام و دریافت وام و تسهیلات
  • معاف از مالیات (برخلاف سپرده‌های بانکی که برای اشخاص حقوقی مشمول مالیات می‌باشد)

برای شروع سرمایه گذاری کم ریسک با بازدهی بالا چکار کنیم؟

با توجه به قابل معامله بودن صندوق سرمایه گذاری با درآمد ثابت آوای فردای زاگرس، شروع سرمایه گذاری در آن از افتتاح حساب سپرده بانکی راحت‌تر است. برای اینکار کافی است از طریق پنل آنلاین کارگزاری خود نماد «فردا» را جستجو کرده و سپس بر اساس میزان سرمایه، تعداد واحد مورد نظر را انتخاب کرده و سرمایه گذاری خود را آغاز کنید.

همچنین به منظور مشاهده سایر صندوق‌ها و دریافت مشاوره برای سبدگردانی اختصاصی شرکت سبدگردان زاگرس به سایت https://zagrosam.com مراجعه کنید.

این مطلب رپرتاژ آگهی می باشد و توسط تحریریه اقتصاد آنلاین تهیه نشده است.

اصلاح شاخص بورس یعنی چه؟

اصلاح شاخص بورس اصطلاحی است که این روزها زیاد آن را می شنویم ولی این اصطلاح برای بسیاری از سهامداران تازه کار و علاقه مندان به سرمایه گذاری در بورس، ناآشنا است.

به گزارش کاماپرس، یکی از پیامدهای رونق بی سابقه بورس رایج شدن اصطلاحات بورسی در میان مردم است با این وجود اصلاح قیمت در بورس به چه معناست؟ برخی اصطلاحات همچون اصلاح شاخص بورس بارها به گوش بسیاری از سهامداران تازه کار و علاقه مندان و متقاضیان خرید سهام و سرمایه گذاری در بورس می خورد بی آن که معنی این اصطلاح برای آنها روشن باشد.

شاخص بورس چیست؟

قبل از آن که بگوئیم اصلاح شاخص بورس به چه معناست باید نگاهی اجمالی داشته باشیم به این که اصولا شاخص بورس چیست. شاخص بورس – و به عبارت دقیق تر شاخص های بورس – معیارهایی برای مشخص شدن میانگین سود و زیان سهامداران از معاملات بورس به شمار می روند. به عبارت دیگر تغییرات شاخص های بورس نشان دهنده میانگین بازدهی سرمایه گذاران در بورس است. همان طور که می دامنیم بازار بورس بازاری است برای داد و ستد سهام شرکت ها و میانگین بازدهی این داد و ستدها را می توان در شاخص های مختلف بورس مثل شاخص قیمت ، شاخص 50 شرکت فعال تر، شاخص صنعت، شاخص آزاد شناور و … مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار داد.

پرکاربردترین شاخص بورس، شاخص کل است که همان شاخصی است که همیشه در اخبار و رسانه ها از آن به عنوان شاخص بورس تهران یاد می شود. این شاخص بیانگر سطح عمومی قیمت و تغییرات قیمت سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس است و وقتی از اصلاح شاخص می شنویم منظور اصلاح همین شاخص است.

اصلاح شاخص بورس خبر بد است یا خوب؟

وقتی در روزهای پیاپی داد و ستد سهام اغلب شرکت ها با افزایش قیمت سهام همراه است شاخص کل بورس نیز – که پیشتر ذکر شد میانگین بازدهی بورس را نشان می دهد – با رشد مواجه می شود و این درحالیست که ممکن است افزایش قیمت های ایجاد شده در سهام شرکت ها متکی به معیارهای ارزندگی واقعی سهام نبوده و جو روانی یا برخی اخبار موجب افزایش قیمت سهام شرکت ها شده باشد.

در این حالت سرمایه گذاران بورسی اقدام به فروش سهام خود در قیمت های بالا می کنند تا سودی را که مبنای چندان واقعی ندارد از آن خود کنند و همین امر موجب سنگین شدن طرف عرضه و سقوط قیمت سهام می شود. ضمنا ممکن است در بازارهای موازی بورس مثل بازار طلا نیز فرصت های جذاب تری برای سرمایه گذاری ایجاد شود که سهامداران را به فروش سهام و سرمایه گذاری در آن بازارها جلب کند. مجموع این عوامل عرضه سهام در بورس را افزایش داده و قیمت سهام اغلب شرکت ها را با کاهش مواجه می کند که در نتیجه شاخص کل نیز که میانگین بازدهی داد و ستدهای بورس را به نمایش می گذارد با کاهش مواجه می شود.

به این رویداد اصلاح قیمت در بورس به چه معناست؟ اصطلاحا اصلاح شاخص گفته می شود. چنانچه سطح عمومی قیمت سهام از ارزندگی واقعی سهام فاصله گرفته و فراتر رفته باشد اصلاح شاخص اتفاق مثبتی به شمار می رود و بازار را شفاف تر و سرمایه گذاری در آن را کم ریسک تر می کند.

شایان ذکر است اصلاح شاخص بورس با ریزش شاخص متفاوت است.در ریزش شاخص هجوم سهامداران برای فروش سهام، قیمت سهام را به حدی کاهش می دهد که قیمت سهام از ارزندگی واقعی سهام به مراتب کمتر می شود.

کانون اصلاح و تربیت جای کودکان بزهکار است نه دانش‌آموزان

پاسخ به سوالات و نگرانی خانواده دانش‌آموزان بازداشتی در گفتگو با منصور مقاره‌عابد، رئیس پیشین کانون اصلاح و تربیت تهران.

تایید خبرِ دانش‌ آموزان بازداشتی از سوی وزیر آموزش و پرورش و انتشار گزارش‌هایی درباره تبعات حضور دانش‌آموزان در ناآرامی‌های این روزها، نگرانی‌های فراوانی را در سطح جامعه به وجود آورده است. جامعه دانش‌آموزی با بیش از چهارده و نیم میلیون دانش‌آموز امروز در معرض حضور در «کانون‌های اصلاح و تربیت» قرار دارد، جایی که به گفته مدیر پیشین کانون اصلاح و تربیت تهران، باید «آخرین» جایی باشد که یک «کودک بزهکار» برای «اصلاح» به آنجا فرستاده می‌شود.

به گزارش تجارت‌نیوز، همزمان با انتشار خبر بازداشت دانش‌آموزان در برخی مدارس تهران، وزیر در گفتگو با روزنامه شرق ناچار به پذیرش این اتفاق شد و اعلام کرد که «دانش‌آموزی در زندان نداریم و مواردی هم اگر بازداشت باشند برای بحث اصلاح و تربیت است که در مرکز روانشناسی هستند و دوستان کارشناس کارشان را انجام می دهند تا بعد از اصلاح به محیط مدرسه برگردند.» اندکی بعد رضا حاجی‌پور، سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در گفتگو با ایلنا خبر از بازجویی دانش‌آموزان بازداشتی داد، خبری که با یادآوری نام «کانون اصلاح و تربیت»، موجِ تازه‌ای از نگرانی‌ها را به همراه آورد. برای بسیاری از شهروندان، «کانون اصلاح و تربیت» یادآور جرم و بزه است نه جایی که محصلان در آن باشند.

حق شنیده شدن صدای دانش‌ آموزان در قانون اساسی

به نظر می‌رسد اصلی‌ترین دلیل حضور دانش‌آموزان به عنوان یکی از بزرگترین بخش‌های جمعیتی کشور در ناآرامی‌های اخیر نشنیده شدن صدای آنها باشد، موضوعی که به گفته منصور مقاره‌عابد، مدیر پیشین کانون اصلاح و تربیت تهران، در قانون اساسی کشور به آن اشاره شده است. این حقوقدان با اشاره به قوانین کشور در حوزه کودکان، مواردی را ذکر می‌کند که نبودِ آنها، وضعیت مدارس کشور را به عرصه بروز اعتراضات دانش‌آموزی بدل کرده است: «در قانون اساسی کشور حق شنیده شدن به کودکان داده شده است به این معنا که قانونگذار دستگاه‌های فرهنگی و اجتماعی حوزه کودکان را مکلف کرده که زمینه شنیدن اعتراضات کودکان را فراهم کند و نگذارد به مرحله همراه با رفتارهای خشونت‌آمیز برسد».

اصلاح قوانین کشور در حوزه کودکان زیر ۱۸ سال از آخرین روزهای سال ۱۳۷۹ در دستور کار قانونگذاران قرار گرفته، اگرچه که در این میان و برای اجرایی شدن حقوق کودک در چهارچوب حقوق داخلی، «حق شرط یا تحفظ» نیز لحاظ شده است. این حق به ایران اجازه می‌دهد در برخی موارد که قوانین بین‌المللی حقوق کودک با قوانین و شرع مقدس در کشور همخوانی ندارند، بر اساس قوانین خود عمل کند نه قوانین جهانی این حوزه.

دانش آموزان بازداشتی کانون اصلاح و تربیت

گزارش تصویری از ماه رمضان در کانون اصلاح و تربیت تهران-فارس

اولین بار در ماده ۱۲ کنوانسیون حقوق کودک که در سال ۱۹۸۹ به تصویب رسید، از «حق بر شنیده شدن کودکان» سخن به میان آمد اما ۳۲ سال طول کشید تا در بند هشتم ماده ۲ آیین نامه اجرایی ماده ۶ قانون حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹ این حق مورد اشاره قرار بگیرد.»

مقاره‌عابد با تاکید بر احترام قانون اساسی کشور به حق شنیده شدن کودکان می‌گوید: «پیمان‌نامه حقوق کودک، تاکید دارد که باید شرایطی برای کودکان فراهم شود که در یک بستر آزاد و سلامت بتوانند اظهارنظر کنند. اهمیت این حق که از اصلِ حق شنیده شدن عقاید و اظهارات کودکان می‌آید به این خاطر است که ما در حوزه کودکان بیش از اینکه به اقدامات تنبیهی و اصلاحی نیاز داشته باشیم، به اقدامات پیشگیرانه نیازمندیم. شرایط امروز هم جز این نیست. یک عده کودک زیر ۱۸ سال به موضوعاتی اعتراض دارند، حرف‌هایی دارند که قانون به آنها اجازه داده ذیلِ حقِ برشنیده شدن کودکان، آن را بیان کنند اما زیرساخت مناسب برای آن فراهم نشده است.»

آیا ورود به مدارس و بازداشت دانش‌ آموزان قانونی است؟

بسیاری از خانواده‌های دانش‌آموزان بازداشتی، بازداشت فرزند خود در محیط مدرسه را غیرقانونی می‌دانند. به گفته این حقوقدان، یکی از نشانه‌های اجرای درست حقوق کودک در کشور، حفظ حریم کودکان چه در مدرسه و چه در خانه است: «ما اصل‌ها و اصولی در قانون داریم که آثاری بر آن مرتبط است. یکی از آثار حقوق کودک، حفظ حریم کودکان چه در خانه و خانواده و چه در حریم محیط‌های آموزشی است. خانواده‌ها بر اساس همین است که کودکان خود را با خیال راحت در مدارس می‌گذارند چون حریم مدرسه، محل امن است. بر همین اساس که هر گونه ورود به مدارس و تعرض به محیط‌های آموزشی به هر صورتی غیرقانونی است.»

آیا دادرسی کودکان متفاوت است؟

در شرایط فعلی که گزارش‌ها از بازداشت تعداد نامعلوم (اما به گفته وزیر، اندکِ) دانش‌آموزان خبر می‌دهند، لزوم اطلاع‌رسانی دقیق و به موقع درباره فرآیند دادرسی این بازداشتیان کودک و نوجوان دو چندان شده و اجرای «دادرسی افتراقی» کمترین مسئولیت قوه قضائیه در این زمینه است، موضوعی که مقاره‌عابد با نگاهی به خاطراتش در کانون اصلاح و تربیت تهران آن را بیان می‌کند: «تجربه‌ای که من از حضور و مدیریت در کانون‌های اصلاح و تربیت دارم این است که روند دستگیری و محاکمه نسبت به سال‌های نخست انقلاب به طور کامل تغییر کرده. در آن دوره هیچ دادرسی افتراقی میان کودکان و بزرگسالان وجود نداشت و اکنون لااقل از این موضوع می‌توان مطمئن بود که در قوانین جدید، اهتمامی برای جداسازی دانش‌آموزان از دیگر بازداشتیان در ناآرامی‌های اخیر وجود داشته باشد چرا که سیاست کیفری ایران نسبت کودکان، سیاست دادرسی افتراقی است.»

به گفته این کارشناس حقوق کودک، نبود ساختار اجتماعی و اقتصادی درست برای ایجاد کانالی که بتواند بازتاب دهنده نقطه‌نظرات و گاها اعتراضات دانش‌آموزان باشد باعث شده کودکان دچار برانگیختگی‌هایی شوند که باید با مدارا با آن رفتار می‌شد: «آموزش و پرورش باید به صورت جدی برای بسترسازی حق شنیده شدن کودک فعالیت‌هایی را انجام می‌داد که متاسفانه این اتفاق نیافتاده و حالا که چنین شرایط ناگواری پیش آمده، می‌خواهیم با کمترین هزینه که برخورد حقوقی با کودکان از طریق پلیس است، موضوع رفع و رجوع شود که نمی‌شود. ما باید خودمان را مقصر بدانیم چرا که در نظام دادرسی افتراقی، اصل بر ترمیم است نه برخورد!»

مقاره عابد افزود: «ارزش‌ها، تسلیمی نیستند و باید کسب شوند. ما نمی‌توانیم فراتر از قانون کاری انجام دهیم و منتظر باشیم که نتیجه‌ای درخورد بگیرد. اگر ارجاع دانش‌آموزان بازداشت شده به کانون‌های اصلاح و تربیت برای مجازات آنهاست، باید تمام افراد و عواملی که زمینه‌ شنیده‌نشدن این صداها را فراهم کرده‌اند مجازات شوند چرا که کانون‌های اصلاح و تربیت از اساس برای کودکان بزهکار در نظر گرفته شده‌اند.»

روند رسیدگی به پرونده دانش‌ آموزان بازداشتی چگونه است؟

این مشاور دادگاه‌های اطفال همچنین در خصوص بازداشت و روند رسیدگی به پرونده دانش‌آموزان بازداشتی هم گفت: «بر اساس اطلاعاتی که دارم، کار دادرسی دانش‌آموزان بازداشتی به سرعت هر چه بیشتر در حال انجام است و به زودی همه این کودکان تعیین تکلیف می‌شوند.» او با بیان این نکته که بیشتر این نوجوان‌ها که در مسیر اعتراضات و ناآرامی‌ها می‌افتند، همان‌هایی هستند که ما در مدارس، محیط‌های خانوادگی و دیگر مکان‌های عمومی مورد استفاده آنها، کاری برای شنیدن‌شان نمی‌کنیم یادآور شد: «ما در کانون اصلاح و تربیت، کودکان خشمگین، آسیب‌دیده، درگیر با انواع بزه‌ها را داشتیم که آرام آرام از طریق روزنامه‌های دیواری، سیستم انتقال درددل به مسئولان و … توانستیم آن خشم بالا را کنترل کنیم و به تعامل برسیم. کودک اگر این احساس را داشته باشد که شما برای حل مشکلات او تصمیم گرفته‌اید، تعامل می‌کند.»

سرانجام کودکان مجرم چه خواهد شد؟

اگر خدایی نکرده و به هر دلیلی نتیجه دادرسی از دانش‌آموزان بازداشتی به مجرم شناخته شدن آنها منجر شود، مرحله بعدی چه خواهد بود؟ به گفته مقاره‌عابد، بدیهی‌ست وقتی بچه‌های زیر هجده سال دستگیر می‌شوند، به کانون اصلاح و تربیت فرستاده خواهند شد که از نظر روانی و جایگاه اجتماعی آسیب‌هایی را برای کودک بازداشت شده به همراه دارد.» با این حساب، آیا در تمام شهرهای ایران، مراکز اصلاح و تربیت وجود دارند یا خیر. مقاره عابد می‌گوید که در حال حاضر تمام مراکز استان‌ها در ایران، مجهز به مراکز اصلاح و تربیت هستند و این به این معناست که در صورت صدور حکم، دانش‌آموز مورد نظر یا به کانون اصلاح و تربیت شهر خود معرفی می‌شود یا به دفتر این کانون در مرکز استان.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.