قیمت حداکثری و حداقلی سهام



سبکی جدید در تعیین مسیر
یکی از ویژگی بارز معاملات سهام در یکی دو ماه اخیر وجود پایدار پدیده صف بوده است. اساسا تعریف روند قیمت و تصمیم‌گیری در مورد خرید یا فروش یک سهم به جای اتکا بر روش‌های معمول ارزشیابی نظیر تناسب سودآوری و قیمت یا رویکرد خالص ارزش روز دارایی و سایر مولفه‌های بنیادی، با عنصر صف پیوند خورده و به یکی از اصول مشترک بین قریب به اتفاق فعالان بورسی، به‌خصوص تازه‌کارهای بازار، تبدیل شده است. کمتر کسی از بین معامله‌گران حقیقی و حقوقی است که به‌طور روزانه حجم صف‌های خرید و فروش را دنبال نکند و موقعیت سهامداری خود را از روی صف تغییر ندهد. گرچه میزان حضور در صف عمدتا ناشی از فعالیت معامله‌گران حقیقی است اما بارها دیده‌ایم که سهامداران بزرگ یا فعالان حقوقی هم از هیجان صف برکنار نبوده و نیستند و به راحتی در تراکم احساسات ناشی از صف دست به فروش بخشی از پرتفوی خود می‌زنند. این تغییر سبک ناشی از صف در تحلیل روزانه جریان عمومی سهام و در کلیت بازار نیز اهمیت بسزایی پیدا کرده است. به همین دلیل است که ارزش صف‌های فروش یا خرید در پیش‌گشایش و نیز حجم سفارش‌های بی‌سرانجام و باقیمانده در پایان معاملات اهمیت بیشتری نزد فعالان سهام پیدا کرده است.

سه گانه مسیر بورس

logo

بورس تهران یکشنبه چهارمین افت متوالی خود و دومین افت در هفته جاری را تجربه کرد.

سه گانه مسیر بورس

بورس تهران یکشنبه چهارمین افت متوالی خود و دومین افت در هفته جاری را تجربه کرد. این افت چهار روزه موجب شد اصلاح شاخص سهام از قله تاریخی به بیش از ۷ درصد برسد. در شرایط فعلی سه مسیر محتمل در برابر بورس تهران قرار دارد. در یک قاب محدودیت‌های تراکنشی و معاملاتی بر بازارهای رقیب و کاهش فرصت‌های جایگزین احتمال بازگشت بورس به مدار صعودی را بالا می‌برد. سناریوی بعدی افزایش جریان نقدینگی به سمت صنایع کوچک‌تر و قیمت حداکثری و حداقلی سهام تداوم موج کاهشی در بزرگان است. اما سناریوی سوم می‌تواند تداوم روند نزولی بازار و تحقق گمانه‌زنی‌ها در مورد ترکیدن حباب بورس باشد.
بازار سهام معاملات روز یکشنبه را در ادامه روند کاهشی خود با افت ۲ درصدی شاخص کل پشت سر گذاشت. چهارمین افت متوالی نماگر اصلی بورس تهران برآیند اصلاح میانگین قیمت‌ها را از قله تاریخی به بیش از ۷‌درصد رساند. البته بهای بسیاری از سهم‌ها در این سیر نزولی بین ۱۰ تا ۲۰ درصد کاهش یافت و احساس ترس از تداوم ریزش را در بین اهالی تازه‌کار بازار تشدید کرد. با وجود این، آرایش سهامداران در جریان دادوستدهای روز گذشته نشان داد که موج اصلاح قیمت در برخی از سهم‌ها به عمق و جدیت مورد انتظارشان نیست. در واقع، آب رفتن نسبی جریان عرضه در معاملات دیروز و برچیده شدن تعداد پرشماری از صف‌های فروش در برابر حضور موثر تقاضا، امیدها را در تالار سهام زنده نگه داشت. در مجموع با مشاهده تحرکات دیروز به نظر می‌رسد سه مسیر محتمل در برابر بورس تهران قرار دارد. سناریوی اول افزایش جریان نقدینگی به سمت صنایع کوچک‌تر بازار و ادامه فروش در سهام شرکت‌های بزرگ است. سناریوی دوم اصلاح عمومی قیمت در کل بازار است و در آخرین سناریو باید قابی بدبینانه از تداوم روند نزولی در عموم سهم‌ها بست. نکته مهمی که احتمال وقوع سناریوهای بدبینانه را کاهش می‌دهد، محدودیت‌های مختلف بازارساز بر معاملات بازارهای موازی (نظیر ممنوعیت معاملات گواهی سپرده سکه و همچنین اعمال محدودیت‌های جدید بر تراکنش‌های مالی) و تلاش برای حفظ جریان نقدینگی در سهام و مدیریت منابع خرد از مجرای بورس است.

شاخص بورس


سبکی جدید در تعیین مسیر
یکی از ویژگی بارز معاملات سهام در یکی دو ماه اخیر وجود پایدار پدیده صف بوده است. اساسا تعریف روند قیمت و تصمیم‌گیری در مورد خرید یا فروش یک سهم به جای اتکا بر روش‌های معمول ارزشیابی نظیر تناسب سودآوری و قیمت یا رویکرد خالص ارزش روز دارایی و سایر مولفه‌های بنیادی، با عنصر صف پیوند خورده و به یکی از اصول مشترک بین قریب به اتفاق فعالان بورسی، به‌خصوص تازه‌کارهای بازار، تبدیل شده است. کمتر کسی از بین معامله‌گران حقیقی و حقوقی است که به‌طور روزانه حجم صف‌های خرید و فروش را دنبال نکند و موقعیت سهامداری خود را از روی صف تغییر ندهد. گرچه میزان حضور در صف عمدتا ناشی از فعالیت معامله‌گران حقیقی است اما بارها دیده‌ایم که سهامداران بزرگ یا فعالان حقوقی هم از هیجان صف برکنار نبوده و نیستند و به راحتی در تراکم احساسات ناشی از صف دست به فروش بخشی از پرتفوی خود می‌زنند. این تغییر سبک ناشی از صف در تحلیل روزانه جریان عمومی سهام و در کلیت بازار نیز اهمیت بسزایی پیدا کرده است. به همین دلیل است که ارزش صف‌های فروش یا خرید در پیش‌گشایش و نیز حجم سفارش‌های بی‌سرانجام و باقیمانده در پایان معاملات اهمیت بیشتری نزد فعالان سهام پیدا کرده است.

آب رفتن لشکر فروشندگان؟
معاملات دیروز چنان که انتظار می‌رفت با تشکیل صف‌های فروش در عموم سهم‌ها آغاز شد. بر اساس برآوردهای «دنیای اقتصاد» در پیش‌گشایش معاملات روز یکشنبه ارزش صف‌های فروش تا 8 هزار میلیارد تومان هم رفت. این حجم از عرضه با توجه به عدم تقاضای کافی در چهار روز کاری اخیر بر نگرانی‌ از اصلاح عمیق شاخص افزود. در نمادهای اصطلاحا لیدر بازار نسبت بسیار پایین خریدار به فروشنده به گونه‌ای بود که کسی انتظار بازگشت قیمت از کف روزانه را نداشت. اما خریداران به تدریج جای خود را در میان عرضه‌کنندگان پرشمار پیدا و صف فروشندگان را دچار تزلزل کردند به‌طوری که شاخص کل هم از میانه معاملات خود را از سطح حداقلی جدا کرد و در پایان معاملات اندکی بالاتر قرار گرفت.

به‌طور کلی، خروج سهم‌ها از فشار حداکثری فروش را می‌توان در اختلاف قیمت پایانی و آخرین قیمت بسیاری از نمادهای بورسی و فرابورسی و همچنین افزایش حجم صف‌های خرید در پایان معاملات دیروز مشاهده کرد. دیروز قیمت پایانی 34 درصد از تعداد کل نمادهای بورسی در اثر افزایش تدریجی تقاضا در طول معاملات به محدوده مثبت بازگشت. در مجموع، هر چه به پایان کار نزدیک شدیم میزان تقاضا تقویت شد و تعداد بیشتری از سهم‌ها را به دامنه سبز قیمت هدایت کرد به‌طوری که آخرین قیمت در 43 درصد از 308 نماد بورسی به مدار صعودی بازگشت.

عیار خروج سهام از فشار حداکثری را می‌توان در حجم سفارش‌های به جا مانده در صف‌های خرید و فروش هم به خوبی مشاهده کرد. در پایان معاملات دیروز ارزش کل صف‌های فروش در بورس و فرابورس به رقمی معادل 4/ 3 هزار میلیارد تومان رسید. این عدد در معاملات روز شنبه بیش از 8/ 6 هزار میلیارد تومان بود. نسبت مازاد عرضه به ارزش کل معاملات خرد هم نسبت به روز شنبه تغییر بسیار جدی را تجربه کرد. در پایان معاملات روز شنبه به اندازه 80 درصد ارزش کل معاملات، صف فروش باقی مانده بود که این نسبت در روز یکشنبه به 25 درصد کاهش یافت. مجموعه این تحرکات در کنار ارزش 6/ 13هزار میلیارد تومانی معاملات خرد بورس و فرابورس نشان داد که خریداران با جرات بیشتری در معاملات مشارکت کرده‌اند و تعداد فروشندگان هم کاهش قابل‌توجهی داشته است.

میدان‌داری غول‌های خودرویی
خودروساز‌های بزرگی چون سایپا و ایران خودرو پرتقاضاترین سهم‌های دو روز اخیر بوده‌اند. دوری از تابلوی معاملات از اواخر اسفند سال قبل، نسبت بالای افزایش سرمایه از محل مازاد تجدید ارزیابی دارایی‌ها و در نهایت رقیق شدن قیمت سهام این دو غول خودرویی توجه اکثر اهالی بورسی را برانگیخته و عملا توزیع نقدینگی را به سمت این دو سهم منحرف کرده است. در پایان معاملات دیروز بیش از 900 میلیارد تومان تقاضا به نماد این دو شرکت اختصاص پیدا کرد. تقاضای بالقوه در این دو نماد را می‌توان معیاری از وجود پول‌های پارک شده در بازار دانست که تصمیمی برای خروج از تالار سهام ندارند و با وجود ترس از اصلاح در عموم سهم‌ها منتظر اتخاذ موقعیت خرید با بازگشت جو عمومی بازار و تشکیل دوباره صف‌های خرید هستند.

سناریوهای سه‌گانه مسیر آتی سهام
در مجموع، تحرکات دیروز نشان داد که روند آتی قیمت‌ها را می‌توان در قالب سه جریان کلی دسته‌بندی کرد. در سناریوی نخست باید به مواضع غیرمنطقی سهامدارانی اشاره کرد که اساسا به صف حساسیت نشان می‌دهند و در لحظه موقعیت سهامداری خود را بی آنکه مسیر اطلاعات و عوامل اثرگذار بر بازار و صنعت دستخوش تغییر خاصی شده باشد، تغییر می‌دهند. این گروه که عمدتا شامل تازه‌کارهای بازار هم می‌شود، به دلیل ارزیابی‌های شتابزده و سطحی از روند قیمت سهم و تکیه بر سواد سماعی و اطلاعات پراکنده در شبکه‌های اجتماعی سرمایه‌های خود را در صف به حراج می‌گذارند یا جادوی رنگ سبز قیمت‌ها بر تابلوی معاملات می‌شوند. این موج اصلاحی درسی بود برای کسانی که روی سرخ بازار را ندیده بودند و عنصر ریسک را از بازی‌های معاملاتی خود بیرون گذاشته بودند. اما این موج اصلاحی نشان داد که خطر همواره در کمین سرمایه‌هایی است که بی‌گدار به آب می‌زنند و توده‌وار عمل می‌کنند. پس در این سناریو خطری اگر سهام را تهدید بکند بیشتر ناشی از رفتار تازه‌کارهاست که صف‌ها را ملاک تصمیم‌گیری قرار می‌دهند. البته باید توجه داشت که هیجان فقط مختص بورس‌بازان کم تجربه نیست بلکه می‌تواند جریان عمومی را هم با خود همراه کند و پای بسیاری از فعالان حقوقی و کهنه‌کار را به میدان بکشد. در مجموع، مهم‌ترین عامل موثر در این سناریو ترس تازه‌کارها و صف‌نشینی‌های غیرمنطقی از سوی کسانی است که تا هفته پیش برای سهمی با قیمت 2600‌تومان صف طولانی ترتیب می‌دادند و با تغییر مسیر بازار همان سهم را طی روز گذشته به نصف قیمت در صف فروش می‌فروختند؛ در حالی که واقعا تغییر بااهمیتی در درون شرکت رخ نداده بود. طی روزهای اخیر و در موج اصلاحی بازار نشانه‌های پررنگی از بهبود تقاضا و کاهش جریان عرضه در صنایع کوچک و متوسط به چشم می‌خورد. در واقع، فشار سنگین عرضه در سهام بزرگ زیرمجموعه فلزات، معدنی‌ها، پالایشی‌ها و بانکی‌ها و عدم شکل‌گیری تقاضای موثر در مقابل جولان غول‌های خودرویی، صف‌های خرید دارویی‌ها و قیمت حداکثری و حداقلی سهام همچنین مازاد تقاضا در سهام گروه غذایی، احتمال وقوع این سناریو را جدی‌تر می‌کند. این گمانه‌زنی از آینده بورس با توجه به جبران بخشی از جاماندگی صنایع بزرگ از ابتدای سال و رشد سریع‌تر شاخص کل در رالی دو ماه اخیر تقویت هم می‌شود. گمانه‌زنی در خروج مضاعف دولت از تخصیص دلار 4200 تومانی به شرکت‌های دارویی و سایر صنایع مشمول این سیاست این سناریو را متحمل‌تر از قبل هم کرده است.

سناریوی سوم را می‌توان در اصطلاح حباب بورس خلاصه کرد. این سناریو که از ماه‌ها قبل از سوی شمار زیادی از تحلیلگران و اقتصاددانان مطرح شده به مانعی روانی در ذهن بورس‌بازان تبدیل شده و ترس از اصلاح شدید شاخص را به زیر پوست بازار تزریق کرده است. در نتیجه، با هر موج عرضه‌ای در بازار خیل عظیمی از سهامداران به خیال ترکیدن حباب بورس عزم خروج از بازار را در سر می‌پرورند. اما به دلایل متعددی همچون سرکوب بازارهای رقیب، کاهش نرخ سود و ارزان‌شدن اعتبار در 30 تا 40 درصدی و بحران ناشی از کرونا و کاهش شدید بهای نفت، حمایت از بازار سرمایه را برای سیاست‌گذار به نیازی مبرم بدل ساخته و از این منظر، احتمال وقوع اصلاح بسیار جدی را به عقب رانده است. همچنین رشد فزاینده ضریب نفوذ بورس در بین آحاد مردم و همچنین تلاش دولت برای آزادسازی سهام عدالت به حامیان ساختاری شاخص بورس بدل شده‌اند.

در بازار یکشنبه چه گذشت؟
در روزی که شاخص سهام با افت 2 درصدی مواجه شد، 66 درصد از سهام بورسی قرمزپوش شدند و در مقابل تنها 34 درصد از سهام معامله شده در این بازار با رشد قیمت پایانی همراه شدند. در میان صنایع 39گانه بورسی نیز شاهد افت میانگین قیمت‌ها در 24 گروه بودیم. در این میان گروه استخراج نفت و گاز با تک نماد «حفاری» در قعر جدول بازدهی قرار گرفت و افت حدود 5 درصدی را تجربه کرد. پس از آن نیز استخراج سایر معادن شاهد کاهش 5/ 4 درصد شاخص صنعت خود بود. در مقابل اما گروه اطلاعات و ارتباطات با تک نماد «های‌وب» رشدی به میزان 6/ 4 درصد را تجربه کرد.

همگام با بازیگران
روز گذشته مطابق با سنت دیرینه بازار در روزهای منفی این معامله‌گران حقوقی بودند که خالص ارزش خرید را به نام خود ثبت کردند. از این رو روز گذشته در مجموع 658 میلیارد تومان نقدینگی در مسیر حقیقی به حقوقی جابه‌جا شد. طی معاملات روز یکشنبه بورس تهران، در میان صنایع 39گانه، بیشترین خالص خرید معامله‌گران عمده در سهام زیرمجموعه گروه بانک‌ها و موسسات اعتباری رقم خورد. به این ترتیب دیروز بانکی‌ها شاهد جابه‌جایی 251 میلیارد تومان نقدینگی در مسیر حقیقی به حقوقی بودند. پس از آن معدنی‌ها شاهد انتقال حدود 126 میلیارد تومان نقدینگی از سبد سهام بازیگران خرد بازار به پرتفوی حقوقی‌ها بودند. دیگر گروه‌های کامودیتی‌محور نیز روز گذشته شرایط مشابهی را تجربه کردند و در اولویت‌های بعدی لیست خرید حقوقی‌ها جای گرفتند. در مجموع سه گروه فلزات اساسی، فرآورده‌های نفتی و محصولات شیمیایی حمایت حقوقی‌ها به 288 میلیارد تومان رسید تا در این روزهای منفی فشار بیشتری متحمل بازار سهام نشود.

در آن سوی بازار اما سهامداران خرد به خرید خود در سهام گروه‌های کوچک ادامه دادند. در این راستا گروه رایانه به اولویت اصلی خرید حقیقی‌ها تبدیل شد و خالص تغییر مالکیت 6 میلیارد و 700 میلیون تومانی را تجربه کرد. پس از آن این غذایی‌ها بودند که با بیشترین خالص خرید از سوی معامله‌گران خرد همراه شدند و جابه‌جایی 25 میلیارد تومانی در مسیر حقوقی به حقیقی را تجربه کردند.

در میان بنگاه‌های بورسی، بیشترین خالص خرید معامله‌گران عمده با جابه‌جایی 482 میلیون سهم به ارزش 96 میلیارد و 300 میلیون تومان از آن نماد معاملاتی بانک تجارت شد. بانک ملت دیگر سهام بورسی بود که در اولویت اصلی حقوقی‌ها قرار گرفت و شاهد جابه‌جایی 48 میلیون و 500 هزار سهم به ارزش 84 میلیارد و 250 میلیون تومان در مسیر حقیقی به حقوقی بود. در نماد معاملاتی شرکت ملی مس ایران نیز دیروز شاهد انتقال حدود 73 میلیارد تومان نقدینگی از سبد سهام معامله‌گران خرد به پرتفوی حقوقی‌ها بودیم. در آن‌سوی بازار اما نماد معاملاتی شرکت خدمات انفورماتیک با خالص خرید حدود 93 میلیارد تومانی توسط حقیقی‌ها همراه شد. این روند در سهام شرکت صنایع پتروشیمی خلیج‌فارس به جابه‌جایی 16 میلیون و 560 هزار سهم به ارزش 25 میلیارد و 450 میلیون تومان از پرتفوی حقوقی‌ها به سبد سهام معامله‌گران خرد بازار همراه شد.

فقر و سرکوب؛ سهم خوزستان از درآمدهای ایران

خوزستان ۸۵ درصد از چاه‌های نفت کشور را در دل خود جای داده است

خوزستان باوجود سهم ۷۴ درصدی در تولید نفت ایران، رتبه دوم کشور در حاشیه‌نشینی را دارد _ عکس از هورنیوز

خوزستان در دل خود ثروت می‌کارد، روی زمین فقر درو می‌کند. این روایتی تکراری از چند دهه سخاوتمندی خوزستان در قبال ساختاری است که حالا محرومیتش را با تزریق قطره چکانی منابع، تثبیت کرده است.

تمام شاخص‌های اقتصادی بیانگر یک مولفه مشترک است؛ محرومیت قرار نیست از خوزستان رخت ببندد. معضل بیکاری در گستره وسیعی که صنایع پول‌ساز ایران در آن واقع شده، نمی‌تواند امری اتفاقی تلقی شود. استانی که ۸۵ درصد از چاه‌های نفت کل ایران را در دل خود جای داده، دومین رتبه حاشیه‌نشینی کشور را دارد.

گزارش‌هایی که روند توسعه استانی در خوزستان را طی بازه‌های زمانی متفاوت مورد بررسی قرار داده، یک‌به‌یک از رشد فقر در نواحی شهری و روستایی این منطقه خبر می‌دهند.

به گفته وزیر نفت ایران، ۷۴ درصد تولید نفت کشور در استان خوزستان صورت می‌گیرد. سهم حداکثری خوزستان از تولید ثروت و درآمدهای نفتی ایران به این معنا نیست که این استان سهم متناسبی نیز از اعتبارات و منابع حاصل از آن دریافت می‌کند.

پیش از این اعلام شده بود از مجموع درآمد وزارت نفت، در فاصله سال‌های ۱۳۹۷ تا ۱۴۰۰ حدود چهار درصد صرف طرح‌های عمرانی و اجتماعی استان خوزستان خواهد شد. منابعی که به اذعان مسئولان استانی، میزان آنچه در این مدت تخصیص یافته با ارقام هدف‌گذاری شده، فاصله زیادی داشته است.

باتوجه به سهم استان خوزستان در تامین درآمدهای کشور، خوزستان همواره در ردیف چند استان نخست برای هدف‌گذاری‌ها در تولید ناخالص داخلی کشور قرار داده می‌شود. سال گذشته سهم خوزستان از رشد اقتصادی پیش‌بینی شده معادل ۱۰ درصد درنظر گرفته شده بود.

اما سهم خوزستان از تولید درآمدهای ملی تنها به چاه‌های نفت محدود نمی‌شود، این استان حدود ۴۰ درصد از صادرات محصولات کشاورزی ایران را نیز بر عهده دارد. شکر، گندم، ذرت، خرما و مرکبات، تنها بخشی از تولیدات کشاورزی این استان برای عرضه در بازار داخلی و صادرات است.

با این حال خوزستان به‌رغم برخورداری از ظرفیت‌های بالا، در رتبه ۱۹ کشوری در حوزه کسب‌وکار قرار دارد. این بدان معناست که بخش عمده ظرفیت‌های این استان در اختیار مجموعه‌های اقتصادی وابسته به حکومت قرار دارد. در مقابل فضای این استان برای راه‌اندازی و فعالیت اقتصادی بخش‌خصوصی، چندان محیا نیست. محدودیت دسترسی به حامل‌های انرژی و آب، بی‌ثباتی قوانین و مقررات اجرایی و دشواری تامین مالی، از مهمترین چالش‌های راه‌اندازی کسب‌وکار در این منطقه برای فعالان بخش‌خصوصی (واقعی) عنوان شده است.

خوزستان باوجود ثروتی که در دهه‌های اخیر به اقتصاد ایران تزریق کرده، آنچه در حوزه بازتوزیع منابع برای ساکنانش حاصل شده، محدود به فقر و گسترش دامنه معضلات اقتصادی و اجتماعی بوده است.

Read More

This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)

نگاهی به وضعیت شاخص‌های اقتصادی این استان در سال‌های اخیر، حاکی از تداوم بیکاری و تورمی بالاتر از میانگین کشوری بوده است. اوایل خرداد ماه، مهرداد نیکو، رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی خوزستان با اعلام نرخ تورم ۳۹.۳ درصدی خوزستان، قیمت حداکثری و حداقلی سهام این نرخ را چهار درصد بالاتر از میانگین کشوری اعلام کرد.

حضور گسترده صنایع پتروشیمی و صنایع فولادی و وجود بنادر تجاری در استان خوزستان، امکان مدیریت شاخص‌های اقتصادی از جمله نرخ تورم را از طریق ایجاد اشتغال ممکن می‌سازد. با این حال بیکاری نیز نه تنها گرهی از چالش‌های اقتصادی این استان باز نکرده که خود به یکی از بزرگترین معضلات این منطقه تبدیل شده است.

نرخ بیکاری در این استان هیچ گونه تناسبی با منابع آن ندارد. در حالی‌که سال گذشته متوسط نرخ مشارکت اقتصادی کل کشور حدود ۴۰.۹ درصد بود، این نرخ در استان خوزستان حدود ۳۹ درصد اعلام شد. رقمی که نسبت به یک سال پیش از آن حدود دو درصد کاهش داشت. سال گذشته نرخ بیکاری خوزستان طبق آمار باز هم بالاتر از متوسط کشوری بود.

مرکز آمار متوسط نرخ بیکاری را حدود ۹.۴ درصد اعلام کرد که همین نرخ در استان خوزستان معادل ۱۴.۹ درصد بود. این در حالی است که پیش از این حبیب آقاجری، نماینده ماهشهر در مجلس با تاکید بر اینکه میزان بیکاری در خوزستان بیش از آمارهای منتشر شده است، گفته بود: «نرخ بیکاری این منطقه حدود ۲۵ درصد است.»

براساس گزارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، میزان گستردگی فقر و حاشیه‌نشینی در استان خوزستان رو به افزایش بوده و این استان رتبه دوم کشور در معضل حاشیه‌نشینی را دارد. گستردگی تنش آبی در خوزستان طی سال‌های اخیر بسیاری از مناطق حاشیه‌نشین را بیش از پیش در معرض تهدید قرار داده است. سال گذشته، مجتبی یوسفی، نماینده اهواز در مجلس اعلام کرد که ۷۰۲ روستان استان خوزستان به آب آشامیدنی دسترسی ندارند.

معضل تامین آب محدود به آب آشامیدنی نبوده و حوزه کشاورزی و دامداری این استان را نیز به شدت تحت تاثیر این شرایط قرار دارند. این چالش به ویژه در برخی مناطق روستایی که معیشت مردم به دامداری‌های خرد و زمین‌های کشاورزی گره خورده، عمیق‌تر شده و اقتصاد بخش قابل توجهی از خانوارهای روستایی را دچار معضل کرده است.

سال گذشته صادق خلیلیان، استاندار خوزستان با انتقاد از سهم حداقلی این منطقه از منابع درآمدی کشور، گفت: «بودجه‌های بازسازی کشور کجا رفته که آبادان و خرمشهر به این شکل باقی مانده است؟»

سال‌هاست که بر لزوم اجرای طرح‌های ضربتی برای حل معضلات انباشته و محرومیت‌های تحمیل شده به خوزستان تاکید می‌شود، اما تمام این طرح‌ها هیچ‌گاه از روی کاغذ فراتر نرفت.

فراگیری دامنه اعتراض‌های مردمی در گوشه‌گوشه استان خوزستان طی سال‌های اخیر بیانگر آن است که دیگر جایی برای تاب‌آوری مردم باقی نمانده است. تشدید فشارهای معیشتی و تحمیل فقری فراگیر در کنار معضلات رو به گسترش زیست‌محیطی در این استان، خوزستان را در معرض انفجاری از اعتراض‌های انباشته قرار داده است.

نحوه پاسخگویی به مطالبات خوزستان در جریان اعتراض‌های سال گذشته و اعتراضاتی که هم‌اکنون در این استان جریان دارد، نشان می‌دهد که منابع اقتصادی حاصل از فروش نفت زیر پای مردم اگر چه برای بهبود معیشت آنها به این استان نرسید، اما این منابع با گسیل تجهیزات جنگی، اسلحه و نیروهای سرکوب‌گر، راه به استان خوزستان باز کرده است.

امکان توزیع سود به صورت الکترونیکی در بازار سرمایه فراهم شد

وزیر اقتصاد گفت: امکان برگزاری مجامع به صورت الکترونیک و توزیع سود در بازار سرمایه فراهم شده است.

به گزارش تجارت‌نیوز، فرهاد دژپسند، در مراسم افتتاح طرح‌های دولت الکترونیک با اشاره به خزانه‌داری الکترونیک، گفت: پرداخت حقوق ۲.۵ میلیون نفر کارمند دولت به صورت الکترونیکی انجام می‌شود به این طریق ما می‌توانیم مجموعه مطالبات و بدهی‌های دولت را به طور کامل بدانیم این در حالی است که در ابتدای دولت تدبیر و امید این اطلاعات وجود نداشت.

وی ادامه داد: به این طریق مناسبات دولت با دستگاه‌ها و بخش خصوصی انجام داده کاملا شفاف شده است.

وزیر اقتصاد با بیان اینکه امکان برگزاری مجامع به صورت الکترونیک فراهم شده است، گفت: بازار سرمایه خوشبختانه در حال حاضر گستردگی وسیعی دارد. اگر روزی در مجمع شستا تعداد محدودی شرکت می‌کردند امروز با واگذاری شستا در بورس و برقراری امکان برگزاری مجمع بصورت الکترونیکی سهامداران میلیونی شده‌اند.

وی با اشاره به راه افتادن امکان توزیع سود بازار سرمایه، تصریح کرد: تا پیش از این سهامداران برای دریافت سود حداقلی شرکت‌های بورسی باید مسافت زیادی را طی می‌کردند تا سود را از شرکت بگیرند اما در حال حاضر می‌توانند به صورت الکترونیکی سود را دریافت کنند.

ممیزی بازار و قیمت‌گذاری

ممیزی بازار و قیمت-2

در این مقاله به این نکته اشاره کرده ایم که ممیزی فقط برای قیمت نیست، محصول، رقبا، مشتری نیز هم دارای ممیزی هستند، شما با بررسی آن ها و پیگیری می توانید جهت بازار را به نفع خود تمام کنید، همچنین عواملی را که بر قیمت گذاری و ممیزی هر یک از عوامل کسب و کار تاثیر دارند را بررسی کرده ایم. در پایان این مطلب شما قادر خواهی بود که با روش درست محصولات خود را قیمت گذاری کنید.

ممیزی بازار

ممیزی داخلی یا درونی:

تحلیل جریان رشد و اندازه فعلی بازاری که در آن کار می کنیم به اصلاح دامنه بازار. در کسب‌ و کارهای چند محصولی این تحلیل می‌بایست به تفکیک محصول، بازار و مناطق جغرافیایی صورت پذیرد. تحلیل نگرش و نیاز مشتری، روند تغییر فرآیند خرید آمیختن آن با بازاریابی، تحلیل فعالیت رقبا مشتمل بر استراتژی، عملکرد، سهم بازار، نقاط قوت و ضعف، انتظار از عملکرد آینده، رقبای جدید و وضعیت قیمت حداکثری و حداقلی سهام رقبا نسبت به یکدیگر برای تعیین کردن میزان ممیزی داخلی یا درونی تعریف می کنند، به زبان عامیانه یعنی ممیزی قیمت گذاری هر مخصول در صنف مربوط به خودش چقدر است.

ممیزی خارجی یا بیرونی:

تحلیل جریان بازار و محیط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با افزودن مسائل حقوقی و عوامل تاثیر گذار محیط‌ زیستی بر روند قیمت گذاری محصولات در واقع همان قیمت نهایی است که به مخاطب ارائه می شود.

ممیزی محصول یا کالا

علاوه بر ارزش و قیمت گذاری، خود محصول هم دارای ممیزی است که باید مورد توجه و تحلیل قرار گیرد که شامل موارد زیر است:

  • گزارش قیمت تمام‌شده‌ی فصل مالی پیشین
  • ارائه ساختار قیمتی محصول
  • گزارش مقایسه‌ی کارکردها با محصولات رقیب
  • گزارش خرابی و شکایات از کارکرد محصول
  • بررسی ممیزی بازار (قیمت محصول در بازاه های زمانی مختلف)

ممیزی رقبا:

  • ممیزی رقبا یعنی مشخص کرد آن نکته هایی از رقبا که در بازار محصول ما ممکن است تاثیر داشته باشند:
  • گزارش تعداد رقبا (حاوی اطلاعات دقیقی مانند نام مدیران)
  • گزارش قیمت رقبا (مستند به لیست قیمت و یا استعلام)
  • گزارش سهم بازار رقبا
  • امکانات تبلیغاتی بازار: روش‌های ممکن توزیع، گزارش نوسانات (دوره‌های رکود و رونق، جهش‌های مقطعی، نوسان نرخ ارز و …)

ممیزی مشتری

در این بخش به این نکته اشاره می کنیم که پیشنهاد نورون سی ار ام برای سازمان دهی و گذارش گیری و هم چنین بررسی کامل ممیزی ها و مخصوصاً اطلاعاتی که به مشتری و ارتباط با مشتری مربوط می شود، مایکروسافت سی ار ام است.

  • مشخصات مشتریان (اسم، آدرس، میزان اعتبار فروش نسیه، توان خرید و …)
  • طبقه‌بندی مشتریان
  • گزارش مرجوعی و فسخ قرارداد
  • پراکندگی جغرافیایی
  • قیمت‌گذاری محصول جدید متناسب با رضایت مشتریان

Price-Skimming یا قیمت گذاری گزاف و بیش از حد

قیمت‌گذاری گزاف به منظور حصول درآمد حداکثری از محصول جدید است، قیمت بالایی برای آن تعیین‌ کرده و در طول زمان با ورود به بخش‌های جدید بازار به‌ آرامی قیمت آن را پایین می‌آورند. در این روش درآمد زیاد از فروش تعداد کمی از محصول حاصل می‌شود. مقلاً برای محصولات فنّاورانه پیشنهاد می‌شود؛ مانند تلفن همراه و محصولات صنعتی high-tech مناسب برندهای تجملی که در جایگاه‌یابی بر ۱٪ الی ۱۰٪ بالای درآمد جامعه تمرکز دارند.

شرایط قیمت‌گذاری گزاف

کیفیت و تصوری که از محصول حاصل می‌گردد می‌بایست قیمت ابتدایی آن را پشتیبانی کند. هزینه تولید یک محصول نیابد به‌اندازه‌ای باشد که بر درآمد حاصل از آن غلبه کند. برای محصولی که قیمت گذاری گراف می شود رقابت محدود و نیازمندی بیشتری در بازار وجود داشته باشد. گرچه می‌توان رقابت را با برندینگ تا حدودی کنترل کرد.

قیمت‌گذاری نفوذی به بازار

در روش های قیمت گذاری نوین در برابر قیمت‌گذاری گزاف، شیوه دیگری وجود دارد به نام قیمت‌گذاری نفوذی به بازار. این روش با تعیین قیمت حداقلی به منظور نفوذ سریع و عمیق به بازار اجرا می‌شود؛ بنابراین تعداد بسیاری از مشتریان و سهم بزرگ‌تری از بازار به‌دست‌آمده و درنتیجه درآمد افزایش‌یافته اما حاشیه سود کاهش می‌یابد. با افزایش درآمد فروش، هزینه‌ها قابل کاستن می‌گردند و این موضوع به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد قیمت خود را بیشتر کاهش دهند.

ممیزی بازار و قیمت-1

شرایط مناسب قیمت‌گذاری نفوذی به بازار

بازار معمولاً شدیداً به قیمت حساسیت دارد؛ بنابراین می‌بایست رقابت قیمتی وجود داشته باشد. بازارهای بی‌تفاوت به قیمت و یا قیمت‌های صنفی اجباری اط قبل تعیین شده، خارج از این قاعده هستند. هزینه تولید، پخش و ارائه خدمات می‌بایست قابلیت کاهش داشته باشند؛ یعنی رابطه مستقیمی میان قیمت حداکثری و حداقلی سهام افزایش تعداد و کاهش بهای خدمات و تولید بتوان یافت. قیمت حداقلی می‌بایست بتواند رقبا را دور نگهداری کند. کسب‌ و کار می‌بایست بتواند قیمت حداقلی را حفظ کند. در غیر این صورت این قیمت‌گذاری تنها جنبه مقطعی خواهد یافت.

تصمیم گیری درباره قیمت

مهم‌ترین نکته قدرت خرید مشتری است. اگر نمی‌توانیم کالا و خدمات خود را از رقبا متمایز کنیم می‌بایست به قیمت‌گذاری رقابتی روی بیاوریم. ظرفیت قیمت‌گذاری با قیمتی که رقبا ارائه می‌دهند محدودیت می‌یابد و تغییر می کند؛ اما پدیده مهمی به نام ارزش درک شده(توسط مشتری) را باید در نظر داشت. ارزش درک شده بر مبنای مزایای متفاوتی است که از محصول درک می‌شود. برخی فروشندگان تنها بر خصوصیات و ویژگی‌های محصول تمرکز دارند. درحالی‌که می‌بایست محصول خود را دارای منافع متفاوتی از رقبا معرفی کنند. اگر تمایزی میان منافع محصولات از یکدیگر وجود نداشته باشد، قیمت تنها عامل مهم خواهد بود و آنچه بهای کمتری دارد راحت‌تر به فروش می‌رسد. راه‌حل کاهش حساسیت قیمتی، متمایزسازی محصول از طریق ارزشی است که منافع حاصل از استفاده و تملک آن به دنبال خواهد آورد. می‌بایست در نظر داشته باشیم مشتریان هر محصولی با یکدیگر تفاوت دارند. برخی بسیار حساسیت قیمتی دارند و برخی دیگر به نحوه ارائه خدمات و تصویر ذهنی محصول بیشتر اهمیت می‌دهند.

تصمیم‌گیری در مورد قیمت

در تصمیم گیری نهایی برای قیمت گذاری یک محصول علاوه بر درک ارزش محصول و همچنین شناخت ممیزی ها در مورد کسب و کار عوامل زیر هم دخالت دارند:

اهداف بازاریابی:

  • سهم بازار
  • جا انداختن محصول و یا جا افتادن کسب‌وکار در منطقه جغرافیایی
  • جذب حداکثری مشتری
  • جذب گروه خاصی از مشتریان
  • معرفی کسب‌ و کار
  • میزان تقاضا

همگی از محدودیت نهایی کسب‌ و کارها در قیمت‌گذاری هستند. به‌بیان‌دیگر تنها تا میزانی می‌توان قیمت را افزایش داد که مشتریان حاضر به پرداخت آن هستند. اگر بگوییم تقاضا سقف محدودیت قیمت‌گذاری را تعیین می‌کند، هزینه‌ها قیمت حداکثری و حداقلی سهام هم سمت دیگر محدودیت را مشخص می‌کنند. شیوه رایج آن است که هزینه هر واحد محصول را محاسبه و حاشیه سود مشخصی را به آن اضافه می‌کنند. اگرچه این شیوه محاسبه ساده و سرراست است اما نکات مهمی را از قلم می‌اندازد.

تفاوت هزینه ثابت و هزینه متغیر

هزینه‌های ثابت (مانند اجاره) با افزایش تعداد محصول به فروش رفته تغییر نمی‌یابند. هزینه‌های متغیر با افزایش عملیات فروش تغییر می‌یابند (هزینه نیروی کار)

وضعیت رقبا در تصمیم‌گیری در مورد قیمت

تعداد محدودی از کسب‌ و کارها در موقعیتی قرار دارند که بتوانند بدون در نظر گرفتن رقبا آزادانه به قیمت‌گذاری بپردازند. پاسخ متداول به فعالیت رقبا تغییرات تاکتیکی و موقت قیمت است. هنگامی که تغییر قیمت به سمت کاهش آن است می‌بایست بسیار محتاط بود. هر زمان ممکن باشد می‌بایست از طریق افزودن به ارزش درک شده برای مشتری با رقبا رقابت کرد و از افراط در کاهش قیمت پرهیز نمود.

SALES PROMOTIONS

ترفيع فروش شامل فن‌هایی است که در بازاریابی کسب‌وکارها با اهداف ذیل به کار می‌رود:

  • تشویق تکرار به خرید که باعث ایجاد وفاداری بلندمدت در مشتری می شود و مصرف‌کننده به سمت نقاط فروش مشخص سوق داده می شود.
  • تنظیم تعداد موجودی انبار و بررسی مداوم آن
  • کمک به برندسازی و توزیع محصول
  • بازی با قیمت و کاهش قیمت در بازه های زمانی مختلف
  • تخفیف مقطعی
  • کوپن تخفیف
  • هدايا
  • مسابقه قرعه‌کشی

5M که در ارائه یک محصول قیمت گذاری شده تاثیر دارد:

مدیران به هنگام تهیه یک برنامه تبلیغاتی، باید همواره کار را با شناسایی و تعریف بازار هدف و انگیزش‌های خریدار آغاز کنند. آنگاه برای تهیه برنامه تبلیغاتی باید پنج تصمیم عمده اتخاذ کنند.

  • مأموریت Mission:
  • هدف‌های تبلیغات کدام اند.
  • پول Money:
  • چه مقدار پول می‌توان به این کار اختصاص داد.
  • پیام Message:
  • چه پیامی فرستاده شود.
  • رسانه Media:
  • از چه وسیله ارتباطی استفاده شود.
  • ارزیابی Measurement:
  • نتایج را چگونه می‌توان ارزیابی کرد

اکنون با شما می توانید محصولات خود را به درستی باز نگری کنیم و در مورد قیمت های تعیین شده به درستی تجدید نظر کنید.

بورس با این سرعت به کجا می‌رود؟

بورس با این سرعت به کجا می‌رود؟

شنبه ۹۸/۰۷/۲۰ ، (دی‎ اجرت): ​یک تحلیلگر اقتصادی با اشاره به رشد پی در پی شاخص کل بورس، گفت: در صورت بازگشت قیمت‌ها و ورود بازار به فاز اصلاحی، سهامی قابلیت ماندگاری در سطوح قیمتی فعلی خود را دارند که متناسب با ظرفیت و توان خود رشد یافته‌اند.

باید توجه کرد که ریسک سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه در ۶ ماه دوم سال بیشتر خواهد بود و معامله‌گری با تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال و رصد تمایلات بازار، موفقیت بیشتری خواهد داشت.

«۱۳۳۸۵۵»، قدم‌هایی است که از ابتدای امسال بازار سرمایه گام به گام برداشته تا شاخص کل بورس را به عدد ۳۱۳ هزار و ۴۹ واحد برساند. شاخص کل بورس در اولین روز کاری سال ۱۳۹۸ روی عدد ۱۷۹ هزار و ۱۹۴ واحد ایستاده بود و حالا ۷۴.۶ درصد رشد کرده است. این در شرایطی است که بازارهای موازی تقریبا رشد منفی را تجربه کرده و سرمایه‌گذاران این بازار، نه‌تنها سود حداقلی که حتی زیان هم دیده‌اند.

در این شرایط، برخی از کارشناسان و فعالان بازار حتی پیش‌بینی می‌کنند که احتمالا شاخص‌کل بورس تا ۴۰۰ هزار واحد رشد هم خواهد کرد، اما در مقابل، برخی تحلیلگران اقتصادی تاکید دارند سرمایه‌گذاران باید دقت کنند که بازار همیشه با آنها مهربانی نمی‌کند و انتخاب و خرید سهام قیمت حداکثری و حداقلی سهام با چاشنی شانس، در نهایت به ضرر آنها خواهد شد.

مجید سلیمی‌بروجنی، تحلیلگر اقتصادی در گفت‌وگو با خبرگزاری اظهار داشت: یکی از مشکلات اقتصاد ایران شاید این باشد که بسیار دمدمی مزاج و سیال است. به طور نمونه، بارها دیده‌ایم که دوره‌های رونق و رکود آن طوفانی است و به قول قدیمی‌ها «حد وسط» ندارد. این مشکل شاید ناشی از این روحیه مردم باشد که در دوره‌هایی که قیمت کالاها افزایش می‌یابد، ولع آنها به خرید به طور چشم‌گیری زیاد می‌شود و برعکس، در روزهایی که قیمت‌ها رو به پایین می‌آید، دیگر علاقه‌ای به خرید کردن ندارند.

وی با بیان این‌که یکی از نتایج این روحیات و عادت این است که زمانی که اوضاع کشور بحرانی است و شرایط ویژه‌ای بر اقتصاد حاکم است، وضعیت بازار و میزان خرید و فروش رونق پیدا می‌کند، گفت: طی چند ماه گذشته اقتصاد ایران درگیر دو تهدید نقدینگی و تحریم بوده است. در حال حاضر دو هزار هزار میلیارد تومان نقدینگی در اقتصاد کشور وجود دارد و همین به تنهایی نشان می‌دهد که یک مشکل خفته که گهگاه بیدار می‌شود و یک موج تورمی به وجود می‌آورد، در اقتصادمان رخ می‌نماید.

پیش‌بینی بازار سرمایه در نیمه دوم سال

این تحلیلگر اقتصادی تصریح کرد: طی ۶ ماه اخیر بازدهی منفی در بازارهای ارز و طلا باعث شده که این بازارها گزینه مورد اعتماد سرمایه‌گذاران نباشد و کمتر کسی حاضر می‌شود که پول نقد خود را تبدیل به ارز و طلا کند. در این بین، جهش بی‌سابقه مسکن و خودرو و نبود مشتری باعث شده تا بازار مسکن هم کشش چندانی برای سرمایه‌گذاری نداشته باشد.

سلیمی‌بروجنی با بیان این‌که به نظر می‌رسد روند متغیرهای سرمایه‌گذاری فعلا تبعیت از بازار ارز باشد، افزود: کاهش نرخ دلار آن هم به شکل مستمر و افزایش احتمال گفت‌وگوهای سیاسی، پیام ثبات بیشتر اقتصادی را به مردم می‌دهد. طبیعی است که در این شرایط بورس پیشرو بوده قیمت حداکثری و حداقلی سهام و پیش‌بینی می‌شود در ۶ ماه دوم سال همچنان پیشرو باشد. البته توجه داشته باشید که تمامی بخش‌های اقتصادی قیمت‌شان را با قیمت دلار تعدیل کرده بودند و تنها بخشی که از این قافله جا مانده بود، بازار سرمایه بود.

وی عنوان کرد: در ۶ ماهه اول سال این بازار هم تعدیل خود را انجام داد و به نظر می‌رسد که بورس زمینه‌های اقتصادی لازم را برای رشد بیشتر با سرعت ۶ ماه اول سال ندارد. ولی به دلیل رایزنی سیاسی و کم اثر شدن افزایش تحریم‌ها و ایجاد شرایط برای رشد بسیار محدود، ولی مثبت اقتصادی، پیش‌بینی می‌شود این بازار همچنان بازار همچنان بازدهی مثبتی داشته باشد. کاهش نرخ ارز پیام ثبات را به بورس می‌دهد و این بازار هم ثبات را دوست دارد و در شرایط باثبات، رشد بیشتری می‌کند.

این تحلیلگر اقتصادی متذکر شد: باید توجه کرد که ریسک سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه در ۶ ماه دوم سال بیشتر خواهد بود و معامله‌گری با تحلیل‌های تکنیکال و فاندامنتال و رصد تمایلات بازار، موفقیت بیشتری خواهد داشت.

ورود نقدینگی‌های جدید به بازار

سلیمی‌بروجنی در ادامه گفت: بورس تهران در حالی در نیمه اول سال‌جاری بازدهی ۷۴.۶ درصدی را به ثبت رسانده که فعالان بازارهای موازی در همین دوره با رکود و گاها بازدهی منفی دست به گریبان بوده‌اند. ورود نقدینگی‌های جدید به بازار پیوسته حجم و ارزش معاملات را بالا برده و هر روز شاهد ثبت رکورد جدیدی در بازار سرمایه هستیم.

وی افزود: ورود نقدینگی جدید به بورس، رشد حدود ۶۴ هزار واحدی شاخص سهام را طی سه ماه تابستان رقم زده است و ارزش معاملات خرید سهام را که در ابتدای سال گذشته روزانه کمتر از ۲۰۰ میلیارد تومان بود، تا بالای ۳ هزار میلیارد تومان در روز رشد کرده است.

این کارشناس بازار سرمایه عنوان کرد: به نظر نمی‌رسد این نقدینگی از بازارهای موازی همچون خودرو و مسکن خارج شده و به بازار سرمایه منتقل شده باشند؛ چراکه بورس تهران ظرفیت پذیرش این حجم از نقدینگی را ندارد. این نقدینگی‌های جدید ظاهرا متعلق به سهامداران حقیقی است که از بازارهای موازی همچون ارز و طلا ناامید شده و جذب این بازار شده‌اند. البته این نگرانی وجود دارد که این جابه‌جایی غیرحرفه‌ای نقدینگی بیش از هر عامل دیگری موجب افزایش قیمت‌ها شده و در برخی سهم‌ها به خصوص سهم‌های کوچک، حباب قیمتی ایجاد کرده است.

وی ادامه داد: باید به این مساله توجه داشته باشیم که ادامه این روند ممکن است عواقب نامناسبی برای سرمایه‌گذاران غیرحرفه‌ای و تازه‌وارد داشته باشد، بنابراین باید سرمایه‌گذاران خرد تازه‌وارد و افراد آماتور به هشدارهایی که نهاد بازار می‌دهد، توجه کنند و از سرمایه‌گذاری مستقیم در این بازار در شرایطی قیمت حداکثری و حداقلی سهام که دچار هیجان‌زدگی است، بپرهیزند.

آرامش در بازارها

این کارشناس اقتصادی گفت: به نظر می‌رسد در شرایط فعلی اقتصاد ایران و بازارهای مالی در آرامش نسبی قرار دارند. دلار در نزدیکی ارزش ذاتی‌اش در حال معامله است. از طرف دیگر، تورم کاهشی شده است و به نظر نمی‌آید در کوتاه‌مدت افزایشی در آن داشته باشیم.

سلیمی‌بروجنی افزود: بسیاری از مردم عادی به دلیل این‌که تحلیل جامعی از وضعیت بازارها ندارند، موقعی که یک بازار شروع به افزایش می‌کند، به صورت دسته‌جمعی وارد این بازارها می‌شوند و همین حضور دسته‌جمعی مردم باعث افزایش بیشتر قیمت‌ها و فاصله گرفتن آنها از ارزش ذاتی آن بازارها می‌شود.

وی عنوان کرد: رویای کسب سود حداکثری در کوتاه‌ترین زمان ممکن به خصوص در میان سهامداران تازه وارد بورسی، تقاضا را به سمت گروه‌های کوچک و متوسط سوق داده است؛ چراکه در شرایط حاضر سهام کم‌حجم و غیرشفاف مستعد نوسانات سریع و حداکثری هستند. کارشناسان معتقدند که هنوز فاصله تا نقطه‌ای که بازار تحت‌تاثیر نرخ تورم و ارز رشد کند، وجود دارد و می‌توان همچنان به رشد شاخص‌ها در این بازار دل بست.

این کارشناس اقتصادی تصریح کرد: شاخص کل که رویای ۴۰۰ هزار واحدی را در سر می‌پرواند، با ریسک تنش‌های سیاسی و سیاست‌گذاری اقتصادی عجولانه روبه‌روست. شاید بهتر باشد که سهام جدید وارد بازار شوند تا نهادهای تازه، نقدینگی لازم خود را از بین صنوف بلاتکلیف خرید جمع‌آوری کنند یا از تشکیل حباب قیمتی در دیگر نهادهای بزرگ بازار، جلوگیری به عمل آورند.

وی خاطرنشان کرد: این نکته را نباید فراموش کرد که در صورت بازگشت قیمت‌ها و ورود بازار به فاز اصلاحی، سهامی قابلیت ماندگاری در سطوح قیمتی فعلی خود را دارند که متناسب با ظرفیت و توان خود رشد یافته‌اند. سرمایه‌گذاران باید دقت کنند که بازار همیشه با آنها مهربانی نمی‌کند و انتخاب و خرید سهام با چاشنی شانس و دنبال دیگران رفتن، در نهایت به ضرر آنها خواهد شد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.