چگونه ارزش فعلی خالص را محاسبه کنید؟


چالش بزرگ‌تر اندازه‌گیری سود حاصل از تبلیغات است. سؤالی که باید پرسیده شود این است که اگر این کمپین راه‌اندازی نمی‌شد و یا این تبلیغات اتفاق نمی‌افتاد، فروش و سود چه تغییری می‌کرد؟ جواب به این سؤال در محیط متغیر بازار موجود ساده نیست.

NAV چیست؟ کاربرد + فرمول

NAV مخفف عبارت انگلیسی Net Asset Value و به معنای “ارزش خالص دارایی” است که از تفاضل بین ارزش کل دارایی‌ها و ارزش کل بدهی‌ها بدست می‌آید. کاربرد NAV در صندوق سرمایه‌گذاری (صندوق‌های سرمایه‌گذاری در سهام و صندوق سرمایه‌گذاری ETF و …) و شرکت‌های سرمایه‌گذاری است و فرمول محاسبه nav نیز با یکدیگر متفاوت و پیچیدگی و نکات خاص خود را دارد. با ما در این آموزش بورس همراه باشید تا مفاهیم nav در بورس را برای شما بیان کنیم.

NAV (ارزش خالص دارایی) چیست و چگونه محاسبه می‌شود؟

همانطور که گفته شد NAV مخفف عبارت انگلیسی Net Asset Value و به معنای “ارزش خالص دارایی” است که نحوه محاسبه ناو ساده و در عین حال بسیار پیچیده است! در واقع برای محاسبه ارزش خالص دارایی یا همان NAV کافی است تفاضل ارزش کل دارایی‌ها و ارزش کل بدهی‌ها را محاسبه کنید به همین سادگی! ولی پیچیدگیِ کار در محاسبه ارزش کل دارایی‌ها و بدهی‌ها است! البته برای صندوق‌های سرمایه‌گذاری NAV صندوق بصورت روزانه محاسبه و اعلام می‌شود، یکی از پارامترهای کاربردی برای ارزیابی و انتخاب صندوق‌های سرمایه‌گذاری، NAV صندوق است ولی محاسبه NAV شرکت‌های سرمایه‌گذاری بورسی پیچیدگی و مشکلات خاص خود را دارد.

مفهوم NAV در صندوق‌های سرمایه‌گذاری

از آنجایی که خریداران واحدهای صندوق‌های سرمایه‌گذاری در واقع مالک بخشی از دارایی‌های صندوق خواهند شد بنابراین اطلاع از NAV صندوق از اهمیت بالایی برخوردار است وقتی صحبت از NAV صندوق سرمایه‌گذاری می‌شود منظور ارزش خالص دارایی صندوق به ازای هر واحد صندوق است بنابراین NAV هر یونیت صندوق از تقسیم تفاضل دارایی‌ها و بدهی‌های صندوق بر تعداد کل واحدهای صندوق بدست می‌آید دقت بفرمایید که NAV صدور و NAV ابطال واحدهای صندوق سرمایه‌گذاری نیز بر اساس NAV هر واحد صندوق تعیین می‌شود.

فرمول محاسبه NAV صندوق‌های سرمایه‌گذاری

فرمول محاسبه nav هر واحد صندوق سرمایه گذاری

دارایی‌های صندوق‌های سرمایه‌گذاری مربوط به سهام شرکت‌های بورسی، اوراق مشارکت، سپرده‌های بانکی و… است و محاسبه ارزش خالص دارایی پیچیدگی خاصی ندارد از آنجایی که قیمت سهام شرکت‌های بورسی بصورت روزانه تغییر می‌کند و یا سود نقدی شرکت‌های بورسی به دارایی صندوق‌ها اضافه می‌شود ارزش خالص دارایی صندوق باید روزانه محاسبه شود بنابراین NAV صندوق در انتهای هر روز معاملاتی محاسبه و اطلاع‌رسانی می‌شود و نیازی به محاسبه NAV توسط معامله‌گران نیست.

نکته: بدهی‌های صندوق سرمایه‌گذاری عموما شامل بدهی به کارگزاری‌های بورس جهت خرید سهام، وام و تسهیلات بانکی، حقوق کارمندان، هزینه‌های مدیریتی، بازاریابی و… است.

NAV صدور چیست؟

وقتی شخصی قصد خرید واحدهای صندوق سرمایه گذاری را دارد قیمت فروش واحدهای صندوق به سرمایه گذار جدید بر اساس “NAV صدور” خواهد بود که قیمت آن اندکی بالاتر از NAV صندوق است چرا که نقدینگی جدید حاصل از فروش واحدهای صندوق، صرف خرید اوراق بهادار میشود که مستلزم پرداخت کارمزد است و این کارمزد از شخص خریدار گرفته میشود تا این هزینه بر سرمایه گذاران قبلی صندوق تحمیل نشود.

NAV ابطال چیست؟

همانطور که گفته شد وقتی شخصی واحدهای صندوق سرمایه گذاری را خریداری میکند فرض بر این است که مدیر صندوق با این نقدینگی جدید، اقدام به خرید اوراق بهادار میکند حال فرض کنید شخصی قصد فروش واحدهای سرمایه گذاری خود در صندوق را دارد مبنای قیمت فروش واحدهای صندوق و خالص دریافتی شخص فروشنده بر اساس “NAV ابطال” خواهد بود و بر اساس NAV صندوق تعیین میشود. برای مثال اگر شما مالک 1000 واحد از یک صندوق سرمایه گذاری باشید و NAV ابطال صندوق در روز جاری 50,000 تومان باشد و شما تمام واحدهای خود را ابطال کنید مبلغ 50 میلیون تومان به شما پرداخت میشود.

نحوه محاسبه NAV ابطال

اگر تمام دارایی های صندوق در روز جاری و به نرخ روز فروخته شود و سپس تمام بدهی های صندوق از آن کسر شود مبلغی بدست می آید که اگر این مبلغ بر تعداد کل واحدهای صندوق تقسیم شود NAV ابطال بدست می آید، nav ابطال بصورت روزانه توسط صندوق سرمایه گذاری محاسبه و اعلام میشود.

NAV صندوق‌های سرمایه‌گذاری قابل معامله (ETF)

از آنجایی که ETF‌ها مثل سایر سهام در بورس بصورت لحظه‌ای قابل معامله شدن هستند بنابراین امکان ارزش‌گذاری آنها بالاتر یا پایین‌تر از NAV وجود دارد و بایستی هنگام خرید ETFها به این نکته توجه داشته باشید برای مثال صندوق سرمایه‌گذاری واسطه‌گری مالی یکم (دارا یکم) که اولین صندوق ETF دولتی است امروز 9 مهر 99 قیمت معامله شده آن در بورس پایین تر از NAV هر واحد صندوق است.

NAV صندوق‌های سرمایه گذاری قابل معامله (ETF)

NAV شرکت‌های سرمایه‌گذاری فعال در بورس تهران

شرکت‌های سرمایه‌گذاری متعددی در بورس پذیرفته شده‌اند برای مشاهده لیست تمام شرکت‌های سرمایه‌گذاری دارای مجوز از سازمان بورس و ارواق بهادار می‌توانید به صفحه مربوطه در سایت کدال “لیست شرکت‌های سرمایه‌گذاری” مراجعه کنید.

شرکت های سرمایه گذاری در بورس

محاسبه NAV شرکت‌های سرمایه‌گذاری با توجه به صورت‌های مالی ساده است! برای مثال در شکل زیر صورت‌های مالی شرکت صبا تامین (نماد بورسی: صبا) را مشاهده بفرمایید، با جمع “حقوق صاحبان سهام” و “کل بدهی‌ها” به “کل دارایی” شرکت میرسیم که در ترازنامه محاسبه و بیان شده است اما “جمع دارایی‌ها” در ترازنامه شرکت معرف خالص ارزش دارایی ها (NAV) نخواهد بود! چرا که پرتفوی شرکت‌های سرمایه‌گذاری شامل سرمایه‌گذاری در شرکت‌های بورسی و سرمایه‌گذاری‌های غیر بورسی است و عموما دارایی‌هایی مثل املاک و ساختمان، درآمدهای غیرعملیاتی (نظارت روی پروژه ها، پیمانکاری و…) دارند بنابراین محاسبه خالص ارزش دارایی‌های شرکت پیچیدگی‌های خاص خود را دارد.

برای مثال طبق اصول حسابداری، تمامی دارایی‌های شرکت به قیمت زمان خرید در ترازنامه ثبت می‌شود یعنی فرض کنید شرکتی در سال 1380 یک قطعه زمین را به قیمت 1 میلیارد تومان خریداری کرده است حال ارزش این زمین در ترازنامه شرکت همچنان همان 1 میلیارد تومان لحاظ خواهد شد! (البته شرکت‌ها با استفاده از افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی می‌توانند نسبت به بروزرسانی ارزش دارایی‌های خود اقدام کنند.) همچنین برخی شرکت‌های سرمایه‌گذاری فعالیت هلدینگی دارند که خود این موضوع بر پیچیدگی محاسبه NAV شرکت می‌افزاید! اگر فعالیت‌های تولیدی را نیز به فعالیت شرکت‌های سرمایه‌گذاری اضافه کنیم محاسبه NAV پیچیده‌تر نیز خواهد شد!

محاسبه nav شرکت های سرمایه گذاری بورسی

برای محاسبه NAV شرکت‌های سرمایه‌گذاری و شرکت‌های تولیدی فعال در بورس حتما به نوع دارایی‌های شرکت توجه کنید (سرمایه‌گذاری در شرکت‌های بورسی، سرمایه‌گذاری‌های غیر بورسی، دارایی‌های غیر سرمایه‌گذاری مثل املاک و ساختمان و…) و مدنظر داشته باشید شرکت‌های سرمایه‌گذاری که بیشترین فعالیت آنها در زمینه سرمایه‌گذاری در شرکت‌های بورسی است می‌توان از NAV به عنوان ابزاری برای محاسبه ارزش ذاتی هر برگه چگونه ارزش فعلی خالص را محاسبه کنید؟ سهام شرکت استفاده کرد.

نکته: با توجه به پیچیدگی در محاسبه NAV شرکت‌های تولیدی فعال در بورس، اکثر معامله‌گران از EPS (EPS در بورس چیست؟) به عنوان ابزاری برای قیمت‌گذاری سهام این شرکت‌ها استفاده میکنند.

نسبت P/NAV در بورس چیست؟

همانطور که در مقاله‌های قبلی اشاره کردیم نسبت P/E در بورس یکی از نسبت‌های کاربردی هنگام تحلیل سهام شرکت‌های بورسی است (P معرف قیمت و E معرف سود) در واقع با توجه به چشم‌انداز شرکت در سوددهی هر چه نسبت P/E بیشتر باشد یعنی انتظار سهامداران از سودآوری شرکت در آینده بیشتر است بنابراین طبق نسبت P/E، قیمت امروز سهام با توجه سود آینده شرکت تعیین می‌شود! اما از آنجایی که NAV بیانگر ارزش خالص دارایی شرکت است بنابراین طبق نسبت P/NAV قیمت امروز سهام با توجه به ارزش خالص دارایی فعلی شرکت تعیین می‌شود.

نکته: نسبت P/NAV از اعتبار بیشتری نسبت به P/E برخوردار است و تحلیل بر اساس P/NAV از ریسک کمتری نسبت به تحلیل بر اساس P/E برخوردار است.

نسبت P/NAV در واقع بیانگر نسبت قیمت فعلی سهام (Price) به ارزش خالص دارایی شرکت (NAV) است و هر چه نسبت P/NAV به عدد 1 نزدیک‌تر باشد بیانگر این نکته است که قیمت فعلی سهام منطبق با ارزش خالص دارایی‌های فعلی شرکت است هنگام بررسی نسبت P/NAV سه حالت زیر وجود دارد:

  • P/NAV < 1: نسبت P/NAV کمتر از 1 بیانگر این است که قیمت سهام از ارزش ذاتی آن کمتر است بنابراین می‌تواند مستعد صعود است.
  • P/NAV = 1: نسبت P/NAV برابر با 1 بیانگر این است که قیمت سهام دقیقا با ارزش ذاتی آن برابر است.
  • P/NAV > 1: نسبت P/NAV بزرگتر از 1 بیانگر این است که قیمت سهام از ارزش ذاتی آن بیشتر است بنابراین می‌تواند مستعد نزول است.

تذکر: عموما میانگین قیمت سهام در بازار بورس پایین تر از 75 درصد NAV هر سهم معامله می‌شود بنابراین شرکت‌هایی که P/NAV کمتر از 0.75 دارند می‌توانند گزینه مناسبی برای خرید باشند.

نکته: صرفا با درنظر گرفتن نسبت P/NAV پایین نمی‌توانیم به ارزندگی قیمت سهام پی ببریم! چرا که گاهی اوقات بازار به استقبال وضعیت نامطلوب شرکت در آینده می‌رود! یعنی بازار انتظار دارد NAV شرکت در آینده با کاهش مواجه شود، بررسی شرکت‌های زیرمجموعه شرکت سرمایه‌گذاری می‌تواند راهگشای شما باشد.

تذکر: خرید سهام شرکت‌های سرمایه‌گذاری در بورس صرفا بر اساس نسبت P/NAV کار اشتباهی است چرا که ممکن است NAV این شرکت‌ها بخاطر رشد حبابی سهام شرکت‌های زیرمجموعه آن رخ داده باشد و احتمال کاهش قیمت سهام آن شرکت‌ها و بالطبع NAV شرکت سرمایه‌گذاری وجود دارد. تجربیات خودتون پیرامون NAV در بورس را با ما و سایر دوستانتان به اشتراک بگذارید…

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث آموزش بورس را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون آموزش بورس در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.

مروری بر نرخ بازده داخلی (IRR)

حتما ایده های زیادی در مورد محصول جدید که درآمدتان را افزایش دهد یا سیستمی نو که هزینه های شرکتتان را کاهش دهد در ذهن دارید، ولی از کجا می توانید این اطمینان را پیدا کنید که این ایده ها ارزش سرمایه گذاری دارند یا نه؟ هربار که ایده‌ای که مستلزم صرف هزینه است مطرح می شود، مدیران ارشد به دنبال آنند که بدانند بازده سرمایه یا ROI آن چه میزان است. راه های بسیاری برای محاسبه نرخ بازگشت سرمایه (return on investment) یا ROI وجود دارد از جمله ارزش فعلی خالص (NPV)، بازپرداخت و سود و زیان و البته یکی از مهم ترین روش‌ها نرخ بازده داخلی (internal rate of return) یا همان IRR است.

نرخ بازده داخلی (IRR) چیست؟

IRR نرخی را نشان میدهد که پروژه در آن به سود یا زیان می رسد. این نرخ عموما به وسیله تحلیل گران مالی به همراه NPV یا همان ارزش فعلی خالص مورد استفاده قرار می گیرد. این به این دلیل است که این دو روش مشابه هستند ولی از متغیرهای متفاوتی استفاده می کنند.

با استفاده از NPV شما یک نرخ تنزیل مشخص را برای شرکت‌تان در نظر می‌گیرید و سپس ارزش فعلی سرمایه گذاری را محاسبه می‌نمایید ولی با IRR شما بازده واقعی ایجاد شده به وسیله جریانات نقدی را محاسبه و سپس آن نرخ را با نرخ مانع شرکت خود (میزان سرمایه‌ای که متعهد می‌شود بازگردد) مقایسه می‌نمایید. اگر نرخ بازده داخلی بیشتر باشد آن پروژه ارزش سرمایه گذاری را دارد.

IRR چگونه محاسبه می شود ؟

اندازه گیری نرخ بازده داخلی چندان ساده نیست. مثلا اگر طرحی دارید که نیازمند 3 میلیون تومان سرمایه گذاری است و در طول سه سال آینده هر سال 1 میلیون و 300 هزار تومان آورده نقدی دارد نمی توانید به سادگی بگوید که کل جریان نقدی آورده شده 3 میلیون و 900 هزار تومان است و این همان نرخ بازدهی شما باشد، زیرا این مبلغ در طول سه سال پخش شده است. در عوض شما باید از یک فرایند تکرارشونده استفاده نمایید که در آن نرخ های مانع (یا نرخ بهره سالانه) مختلف را امتحان کنید تا ارزش فعلی خالص شما برابر صفر شود. خوشبختانه امروزه محاسبه این نرخ از طریق اکسل یا سایر برنامه های محاسبات مالی امکان پذیر است و تا زمانی که می توان این امور را به شکل الکترونیکی انجام داد نیاز به دانش ریاضی چندان فوق العاده ای نیست.

شرکت ها چگونه از IRR استفاده می کنند؟

شرکت ها معمولا هم از NPV و هم IRR برای ارزیابی سرمایه گذاری ها استفاده می کنند. با وجود اینکه NPV اطلاعات بیشتری در مورد بازدهی مورد انتظار در اختیار ما قرار می دهد، تحلیلگران مالی اغلب برای توضیح برای عامه مردم که تخصصی در زمینه مالی ندارند، از IRR استفاده می نمایند. دلیل اصلی این امر آن است که IRR ملموس تر و قابل فهم تر است.

به عنوان مثال شما در ارایه خود می گویید اگر پروژه ای داشته باشیم که نرخ بازده داخلی آن 14 درصد است و نرخ مانع شرکت نیز 10 درصد باشد یک شنونده عامی با خود می اندیشد که آهان متوجه شدم 4 درصد بازدهی بیشتری روی این پروژه داریم، حال تصور کنید که بخواهید بگویید NPV این پروژه دو میلیارد است، در همین لحظه ممکن است یکی از شنوندگان از شما درخواست کند که توضیح دهید NPV چیست و شما باید وقتی را صرف توضیح این مساله کنید که ارزش فعلی جریان های نقدی آتی این سرمایه گذاری با استفاده از نرخ تنزیل 10 درصد به اندازه دو میلیارد تومان از سرمایه گذاری اولیه ما پیشی می‌گیرد و اینگونه از موضوع اصلی دور خواهید شد.

در مقابل یکی از نقاط ضعف IRR بیش از اندازه مفهومی بودن آن نسبت به NPV است. با استفاده از NPV شما سهم مشخصی را به کل شرکت اختصاص خواهید داد، مثال فوق را در نظر بگیرید که شما با در نظر گرفتن درستی کلیه فرضیات مشخص کردید که این پروژه دو میلیارد تومان برای شرکت به همراه دارد. حال آنکه نرخ بازده داخلی به شما پول واقعی نمی دهد و مقیاس مشخصی را در اختیار شما قرار نمی دهد. مثلا IRR 20 درصد هیچ چیزی در مورد میزان پولی که نصیبتان خواهد شد نمی گوید. آیا 20 درصد 1 میلیون تومان منظور است یا 10 هزارتومان؟ همان طور که می بینید لازم نیست علامه ریاضی باشید تا تفاوت فاحش میان این دو را بفهمید.

اشتباهات رایج در استفاده از IRR چیست؟

بزرگترین اشتباه استفاده تنها و منحصرا از IRR است. توصیه می شود که هنگام تجزیه و تحلیل یک پروژه حداقل از یکی از روش های دیگر (NPV و یا بازپرداخت) استفاده کنید. استفاده از این نرخ به تنهایی می تواند شما را در اینکه کجا سرمایه شرکت را صرف کنید گمراه کند به خصوص زمانی که دو پروژه با طول مدت های متفاوت را مقایسه می کنید. مثلا اگر یک پروژه یک ساله با IRR 20 درصد داشته باشید و یک پروژه ده ساله با IRR 13 درصد، اگر تصمیم گیری شما بر مبنای تنها نرخ بازدهی داخلی باشد ممکن است پروژه با IRR 20 درصد را ترجیح دهید که اشتباه محض است. در شرایطی که نرخ مانع شرکت در طول این مدت 10 درصد است بهتر است به دنبال پروژه ده ساله بروید.

همچنین باید به رویکرد IRR نسبت به ارزش زمانی پول نیز توجه کنید. در محاسبه این نرخ چنان تصور می شود که جریان های نقدی آتی حاصل از یک پروژه دوباره روی IRR سرمایه گذاری می شود نه بر روی هزینه سرمایه شرکت و در نتیجه به اندازه NPV با هزینه سرمایه و ارزش زمانی پول در ارتباط نیست.

بنابراین نرخ بازده داخلی اصلاح شده (MIRR) که چنان فرض می کند که جریانات نقدی مثبت صرف هزینه سرمایه و مخارج اولیه تامین مالی شرکت می شوند در انعکاس هزینه و سودآوری یک پروژه قابل اتکاتر است. با اینهمه هنوز هم می‌گوییم بهتر است که همواره نرخ بازده داخلی را به همراه ارزش فعلی خالص در نظر بگیرید تا تصور بهتری از بازده سرمایه گذاری خود داشته باشید.

کاهش ارزش دارایی ها

کاهش ارزش دارایی

زمانی ارزش یک دارایی کاهش می یابد که مبلغ دفتری دارایی از مبلغ بازیافتنی آن بیشتر باشد.مبلغ بازیافتنی عبارت است از خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی هرکدام که بیشتر است. واحد تجاری باید در پایان هر دوره گزارشگری در صورت وجود هرگونه نشانه ای دال بر امکان کاهش ارزش یک دارایی، مبلغ بازیافتنی دارایی را برآورد کند. در ذیل برخی نشانه های امکان وقوع زیان کاهش ارزش توصیف شده است:

منابع اطلاعاتی برون سازمانی :

  • الف. ارزش بازار دارایی طی یک دوره، به میزان قابل ملاحظه ای بیش از آنچه که در اثر گذشت زمان یا کاربرد عادی دارایی انتظار می رفت، کاهش یافته باشد.
  • ب. تغییرات قابل ملاحظه با آثار نامساعد بر واحد تجاری در محیط فناوری، بازار ، اقتصادی یا قانونی حوزه فعالیت واحد تجاری یا در بازار اختصاصی دارایی طی دوره رخ داده باشد یا انتظار رود در آینده نزدیک رخ دهد.
  • ج. نرخ های سود یا سایر نرخ های بازده سرمایه گذاری بازار طی دوره افزایش یافته باشد و این افزایش احتمالا بر نرخ تنزیل مورد استفاده در محاسبه ارزش اقتصادی دارایی تاثیر گذاشته و مبلغ بازیافتنی دارایی را به میزان قابل ملاحظه ای کاهش داده باشد.
  • د.مبلغ دفتری خالص دارایی های واحد تجاری، بیشتر از ارزش بازار آن باشد.

منابع اطلاعاتی درون سازمانی:

  1. الف. شواهدی حاکی از نابابی یا خسارت فیزیکی دارایی وجود داشته باشد.
  2. ب. تغییرات قابل ملاحظه ای با آثار نامساعد بر واحد تجاری در میزان یا چگونگی استفاده از دارایی طی دوره رخ داده باشد یا انتظار رود در آینده نزدیک رخ دهد. این تغییرات شامل بلا استفاده شدن دارایی، برنامه های توقف یا تجدید ساختار عملیاتی که دارایی به آن تعلق دارد یا برنامه های واگذاری دارایی پیش از تاریخ مورد انتظار قبلی و ارزیابی مجدد عمر مفید یک دارایی نامشهود از نامعین به معین می باشد.
  3. ج. شواهدی از گزارشگری داخلی وجود داشته باشد که نشان دهد عملکرد اقتصادی دارایی از حد مورد انتظار پایین تر است و یا پایین تر خواهد بود.

در صورت وجود حتی یکی از این شواهد، واحد تجاری ملزم است مبلغ بازیافتنی دارایی را برآورد کند. استاندارد حسابداری شماره 32 مبلغ بازیافتنی را به عنوان خالص ارزش فروش یا ارزش اقتصادی یک دارایی، هرکدام که بیشتر باشد، تعریف می کند. “خالص ارزش فروش” به مبلغ وجه نقد یا معادل آن که از طریق فروش یک دارایی یا واحد مولد وجه نقد در شرایط عادی و پس از کسر کلیه مخارج فروش حاصل می شود، اطلاق می گردد. ارزش فعلی خالص جریان های نقدی آتی مورد انتظار ناشی از کاربرد مستمر دارایی، از جمله جریانهای نقدی ناشی از واگذاری نهایی آن، “ارزش اقتصادی” نامیده می شود. تعیین توامان خالص ارزش فروش و ارزش اقتصادی یک دارایی در همه موارد ضرورت ندارد. در صورتی که یکی از این مبالغ از مبلغ دفتری آن دارایی بیشتر باشد، ارزش دارایی کاهش نمی یابد و نیازی به برآورد مبلغ دیگر نیست.

با عنایت به این موضوع که پیش از این در ارتباط با اندازه گیری خالص ارزش فروش بحث شده است در ادامه به محاسبه ارزش اقتصادی می پردازیم. برای محاسبه ارزش اقتصادی یک دارایی باید عوامل زیر در نظر گرفته شود:

  • الف. برآورد جریان های نقدی آتی ناشی از دارایی
  • ب. تغییرات مورد انتظار ، در مبلغ یا زمان بندی جریان های نقدی آتی یاد شده
  • ج. ارزش زمانی پول بر اساس نرخ بازده بدون ریسک جاری بازار
  • د. صرف ریسک مربوط به ابهام ذاتی دارایی
  • ه. سایر عوامل ، نظیر قابلیت نقد شوندگی دارایی که فعالان بازار در تعدیل جریان های نقدی آتی مورد انتظار دارایی در نظر می گیرند.

موارد “ب”، “د” و “ه” را می توان برای تعدیل جریان های نقدی آتی یا تعدیل نرخ تنزیل در نظر گرفت. نتایج حاصل از هر روشی که واحد تجاری به منظور انعکاس تغییرات مورد انتظار در مبلغ یا زمان بندی جریان های نقدی آتی بکار گیرد، باید نشان دهنده ارزش فعلی مورد انتظار جریان های نقدی آتی ، یعنی میانگین موزون تمامی نتایج ممکن باشد.

به شکل خلاصه می توان گفت برآورد ارزش اقتصادی یک دارایی شامل مراحل زیر است:

  1. الف. برآورد جریان های نقدی ورودی و خروجی آتی ناشی از کاربرد مستمر دارایی و واگذاری نهایی آن ،
  2. ب. به کارگیری نرخ تنزیل مناسب برای جریان های نقدی آتی مزبور.

برای مثال فرض کنید شرکت ایران تعداد 1000 سهم شرکت پتروشیمی مبین را به بهای هر سهم 400 ریال را طی سال 1395 خریداری و به عنوان سرمایه گذاری بلند مدت طبقه بندی نموده است. درپایان سال 1395 قیمت بازار هر سهم شرکت پتروشیمی مبین 300 ریال است. بر این اساس شرکت ایران باید ضرورت شناسایی کاهش ارزش را بررسی و طبعا “ارزش اقتصادی” را محاسبه کند.

شرکت ایران در نظر دارد برای 3 سال آینده این سهام را نگهداری و بعد از آن به فروش برساند. با در نظر گرفتن سناریوهای مختلفی که در ارتباط با چشم انداز اقتصاد جهان، کشور و صنعت مربوطه و همچنین وضعیت شرکت پتروشیمی مبین وجود داشته (شامل سیاست تقسیم سود)، جریان های نقدی مورد انتظار آتی به شرح زیر است:

در سال 1396،1397،1398 شرکت پتروشیمی مبین به ترتیب 50 ریال ، 70 ریال و 65 ریال سود نقدی تقسیم می کند و در نهایت شرکت ایران سهام آن را به ازای هر سهم 365 ریال به فروش می رساند. در ضمن نرخ بازده بدون ریسک جاری بازار 15 درصد بوده و صرف ریسک مربوط به شرکت پتروشیمی مبین 5 درصد برآورد شده است.

با در نظر گرفتن اطلاعات فوق ، نرخ تنزیل مناسب 20 درصد (15 درصد+ 5 درصد) خواهد بود. جریان های نقدی ورودی برای سال 1396 معادل 50 ریال ، سال 1397 معادل 70 ریال و سال 1398 معادل 430 ریال (65 ریال + 365 ریال) پیش بینی شده که با نرخ 20 درصد تنزیل شوند.

42= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1396

49= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1397

249= ارزش فعلی جریان های نقدی سال 1398

340 ارزش اقتصادی

با عنایت به این موضوع که خالص ارزش فروش 300 ریال است، مبلغ بازیافتنی 340 ریال (یعنی اکثر خالص ارزش فروش و ارزش اقتصادی) خواهد بود. بنابراین باید برای هر سهم 60 ریال ذخیره کاهش ارزش در نظر گرفت:

زیان کاهش ارزش سرمایه گذاری بلند مدت |(60*1000) 60.000

. ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری بلندمدت 60.000

مطابق با استاندارد حسابداری شماره 32 در صورتی که مبلغ بازیافتنی یک دارایی از مبلغ دفتری آن کمتر باشد، مبلغ دفتری دارایی باید تا مبلغ بازیافتنی آن کاهش یابد. این تفاوت به عنوان زیان کاهش ارزش شناسایی می شود.

زیان کاهش ارزش باید بلافاصله در سود و زیان شناسایی گردد، مگر اینکه طبق استاندارد حسابداری دیگری ، دارایی به مبلغ تجدید ارزیابی ارائه شده باشد. با هرگونه زیان کاهش ارزش یک دارایی تجدید ارزیابی شده، باید طبق استاندارد یاد شده به عنوان کاهش ناشی از تجدید ارزیابی برخورد شود.

زیان کاهش ارزش شناسایی شده در دوره های قبل برای یک دارایی تنها در صورتی برگشت داده می شود که مبلغ بازیافتنی دارایی، از زمان شناسایی آخرین زیان کاهش ارزش، افزایش یافته باشد. در این صورت ، مبلغ دفتری دارایی باید تا مبلغ بازیافتنی آن افزایش یابد. این افزایش معرف برگشت زیان کاهش ارزش است.

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به چه معناست و چطور محاسبه می‌شود؟

یکی از این موضوعات مهم و حیاتی برای کسب‌وکارها آگاهی از نرخ بازگشت سرمایه (ROI) است و این که چطور محاسبه می‌شود! برای آنکه بدانید به صورت کاربردی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) به چه معناست و چطور محاسبه می‌شود با ما در این مقاله همراه باشید.

نرخ بازگشت سرمایه Return On Investment (ROI) شاخصی برای اندازه‌گیری عملکرد یک سرمایه‌گذاری است، که جهت ارزیابی بهره وری یک سرمایه‌گذاری و یا مقایسه‌ بهره‌وری سرمایه‌گذاری در زمینه‌های مختلف استفاده می‌شود.

کسی که برای کسب و کار خود به دنبال چگونه ارزش فعلی خالص را محاسبه کنید؟ بهترین عملکرد است همواره به فرمول بازگشت سرمایه نیاز دارد و برای دریافت آموزش محاسبه بازگشت سرمایه وقت می‌گذارد، با مفاهیمی مثل نرخ بازده سرمایه گذاری، سود حاصل از سرمایه گذاری و نرخ بازگشت هزینه تبلیغات آشنا است و آنها را در محاسبات روزانه خود لحاظ می‌کند.

نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

اما در عمل چرا باید نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را محاسبه کرد؟

در واقع نرخ بازگشت سرمایه (ROI) تلاش می‌کند که به صورت مستقیم و شفاف مقدار بازگشت سرمایه‌ یک سرمایه‌گذاری خاص را به نسبت هزینه‌های آن سرمایه‌گذاری برآورد و اندازه‌گیری کند.

برای محاسبه شاخص نرخ بازگشت سرمایه (ROI) سود یا منفعت حاصل شده از آن سرمایه‌گذاری بر هزینه‌های آن سرمایه‌گذاری تقسیم می‌شود. نتیجه بصورت درصدی یا ضریب بیان می‌شود.

فرمول محاسبه نرخ بازگشت سرمایه

ارزش فعلی سرمایه‌گذاری متناسب با درآمد حاصل شده از فروش کالا یا خدمات در آن سرمایه‌گذاری در زمینه‌ مورد بررسی است. به دلیل اینکه نرخ بازگشت سرمایه (ROI) بصورت درصدی اندازه‌گیری می‌شود، این شاخص خیلی راحت می‌تواند با نرخ ROI سرمایه‌گذاری‌های دیگر مقایسه شود، به همین دلیل این شاخص به ما این اجازه را می‌دهد که انواع مختلف سرمایه‌گذاری‌ها را مقابل یکدیگر مقایسه و ارزیابی کنیم.

در واقع نرخ بازگشت سرمایه یک معیار مالی است که به‌طور گسترده برای محاسبه‌ احتمالی به دست آوردن بازدهی از یک سرمایه گذاری استفاده می‌شود. ROI نسبتی است که سود و زیان حاصل از یک سرمایه گذاری را با هزینه‌های آن مقایسه می‌کند.

همان گونه که برای ارزیابی نرخ بازگشت بالقوه از سرمایه‌گذاری‌های مستقل و کمپین‌های تبلیغاتی برای فروشگاه‌های اینترنتی مفید است، برای مقایسه‌ نرخ بازگشتی که حاصل از چندین سرمایه گذاری است هم مفید خواهد بود.

این نرخ برای مقایسه بازدهی چند سرمایه گذاری استفاده می‌شود. از این نرخ می‌توانید برای تهیه پروپوزال‌ها و طرح‌های تجاری فروشگاه اینترنتی خود استفاده کنید.

همچنین از این نرخ برای ارزیابی عملکرد مدیریتی در یک فروشگاه اینترنتی و میزان موفقیت آن بهره ببرید و همچنین میزان سهم کسب و کار اینترنتی خود را در بازار مرتبط با کسب و کارتان مشخص کنید.

اگرچه ROI یک نسبت و ضریب است، اما معمولاً به عنوان یک درصد و نه به عنوان یک نسبت در نظر گرفته می‌شود.

نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

ROI دارای طیف گسترده ای از برنامه های کاربردی است و برای محاسبه سودآوری سرمایه‌گذاری در سهام، به‌هنگام تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در مشارکت خرید مربوط به یک تجارت یا ارزیابی نتایج معاملات املاک می‌تواند استفاده شود.

محاسبه و درک ROI نسبتا فرایند آسانی است و سادگی آن به این معنی است که این یک معیار اندازه گیری استاندارد و جهانی از سودآوری است.

البته یکی از مضرات ROI این است که مدت زمان نگهداری یک سرمایه گذاری را شامل نمی‌شود. بنابراین، میزان سودآوری که شامل چگونه ارزش فعلی خالص را محاسبه کنید؟ چگونه ارزش فعلی خالص را محاسبه کنید؟ دوره حفظ سرمایه است ممکن است برای سرمایه گذاری که می‌خواهد سرمایه گذاری‌های بالقوه را مورد قیاس قرار دهد، مفیدتر باشد.

نرخ بازگشت هزینه تبلیغات

بازگشت سرمایه را می‌توانیم با نرخ سود بانکی مقایسه کنیم. شما اگر بتوانید تبلیغاتی درست کنید که بازگشت سرمایه آن 50 درصد مثبت باشد بنابراین اگر هر پولی را برای تبلیغات صرف کنید بعد از یک مدت مشخصی 50 درصد آن پول به کل پول شما اضافه‌شده است.

گر مطمئن باشید که بازگشت سرمایه شما 50 درصد مثبت است هیچ‌وقت پولتان را در بانک نمی‌گذارید و به‌جای اینکه پول را در بانک بگذارید آن را صرف تبلیغات می‌کنید.

متاسفانه خیلی از تبلیغاتی که اکنون در کسب‌وکارها انجام می‌شود بازگشت سرمایه منفی دارد و حتی خیلی از مدیران و صاحبان کسب‌وکار به این موضوع راضی و قانع شده‌اند.

در تمام مراحل پیشروی کسب و کار بسیار اهمیت دارد که بتوانیم نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را محاسبه و تحلیل کنیم. بدیهی است که باید از فرمول بازگشت سرمایه استفاده شود و آموزش محاسبه بازگشت سرمایه در این میان حرف اول و آخر را می‌زند.

نرخ بازده سرمایه گذاری، سود حاصل از سرمایه گذاری و نرخ چگونه ارزش فعلی خالص را محاسبه کنید؟ بازگشت هزینه تبلیغات مباحثی هستند که در گزارش سالیانه یا 6 ماهه یک سازمان پویا و استاندارد زیر ذره بین قرار می‌گیرند.

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را نیز می‌توان در رابطه با نرخ بازده استفاده کرد، بدین صورت که چارچوب زمانی پروژه را می‌توان مورد پایش قرار داد.

همچنین شاید در شاخص ارزش خالص فعلی نیز استفاده شود، که اختلاف ارزش پول در گذر زمان را بر اثر تورم محاسبه می‌کند. استفاده از شاخص NPV زمانی که در محاسبه نرخ بازده از آن استفاده می‌کنیم گاهی اوقات نرخ واقعی بازده نیز نامیده می‌شود.

نرخ بازگشت سرمایه (ROI) در کسب‌ و کار و بخصوص کسب و کار اینترنتی معیاری برای اندازه‌گیری است و به یک سرمایه‌گذار اجازه می‌دهد تا عملکرد سرمایه‌گذاری را ارزیابی و مقایسه کند. در هر دوره، نرخ بازگشت بدین معنی است که سرمایه‌گذاری انجام شود یا نه؟

نرخ بازگشت سرمایه‌گذاری ممکن است با اصطلاحات دیگر از سود مالی محاسبه شود مانند بازگشت اجتماعی سرمایه‌گذاری و غیره. عمده‌ترین کاربرد آن توجیه افزایش سرمایه و ترغیب سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در یک شرکت است.

هنگامی که خروجی محاسبات نرخ بازگشت سرمایه (ROI) رقم مثبتی است، بدین معنی است که نرخ بازگشت خالص، به اصطلاح سیاه است (زیرا بازده کل از کل هزینه‌ها بیشتر است).

از طرف دیگر، هنگامی که رقم خروجی محاسبات نرخ بازگشت سرمایه (ROI) منفی را نشان دهد، بدین معنی است که بازده خالص، به اصطلاح رنگ قرمز است. زیرا، کل هزینه‌ها از بازده کل فراتر شده است. (به عبارتی دیگر، این سرمایه گذاری زیان‌آور است)

نرخ بازگشت هزینه تبلیغات

عدم توجه کافی به مدت زمان سرمایه گذاری و همچنین عدم توجه به ارزش زمانی پول، کاهش و افزایش نوسانی و رکودی تورم‌ در طول زمان از جمله مواردی است که در محاسبه نرخ بازگشت سرمایه نمی‌توان در نظر گرفت. به همین جهت برای برطرف نمودن برخی از این موارد بنا به کاربرد از سایر نسبت‌های هم تراز آن مثل NPV استفاده می‌شود.

شاخص‌های مختلف را در نظر بگیرید

در تبلیغات گاهی هدف از صرف هزینه افزایش سود در کوتاه‌مدت نیست. مثلاً آگاهی از برند، افزایش لید یا سرنخ‌های فروش است.

این اهداف ممکن است باعث سود کوتاه‌مدت برای کسب‌وکار شما نشود. ولی در بلندمدت تأثیر به‌مراتب بیشتری در فروش و سود خواهد داشت.

بنابراین نمی‌توان تنها با محاسبه عددی نرخ بازگشت سرمایه (ROI) درباره هر کمپین نظر داد و متناسب با نوع تبلیغات شاخص‌های دیگری را هم باید در نظر بگیرید.

لزوم محاسبه دقیق و واقعی نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

در مارکتینگ نرخ بازگشت سرمایه (ROI) برای بررسی میزان تأثیر کمپین‌های مختلف محاسبه می‌شود که همان‌طور که گفتیم به آن MROI (Marketing Return Of Investment) یا ROIM (Return On Marketing Investment) گفته می‌شود.

معمولا هزینه‌های فعالیت مارکتینگ کاملا مشخص است. اما برای محاسبه دقیق‌تر MROI باید زمانی که اعضای تیم شما برای تبلیغات صرف می‌کنند را هم در نظر بگیرید.

مثلا برای محاسبه MROI تبلیغات در شبکه‌های اجتماعی اگر اعضای تیم مارکتینگ که به‌عنوان نیرو در تولید محتوا و گرافیک پست‌ها فعال هستند را در نظر نگیریم، ممکن است MROI را خیلی بالاتر از واقعیت محاسبه کنیم. بنابراین تمامی هزینه‌های ریز و درشت را در محاسبات خود وارد کنید.

نرخ بازگشت سرمایه

چالش بزرگ‌تر اندازه‌گیری سود حاصل از تبلیغات است. سؤالی که باید پرسیده شود این است که اگر این کمپین راه‌اندازی نمی‌شد و یا این تبلیغات اتفاق نمی‌افتاد، فروش و سود چه تغییری می‌کرد؟ جواب به این سؤال در محیط متغیر بازار موجود ساده نیست.

کدام تبلیغ به درد خورده است؟

واقعیت این است که مخاطب در فرآیند تبدیل به مشتری ممکن است با انواع مختلف تبلیغات آن شرکت مواجه شده باشد. بنابراین مجموعه‌ای از تبلیغات ذهن او را برای خرید آماده کرده و این تأثیر یک کمپین نبوده است. در واقع این مجموعه تبلیغات باعث افزایش آگاهی از برند شده و نمی‌توان گفت که کدام نوع تبلیغ تأثیر بیشتری بر سودآوری داشته است.

در تبلیغات دیجیتال برای سادگی محاسبات این‌طور فرض می‌شود که یک مخاطب در مواجهه با یک بنر تبلیغاتی یا کلیک می‌کند و کلیک او به خرید منتهی می‌شود، یا کلیک می‌کند و مراحل خرید را نصفه رها می‌کند (منجر به خرید نمی‌شود) و یا کلاً کلیک نمی‌کند. تنها حالت اول در محاسبه MROI منجر به سودآوری شده است.

با استفاده از ابزارهای تحلیلگر مانند گوگل آنالیتیکس می‌توانید با بررسی ترافیک وبسایت و منبع ورود کاربر ارزیابی دقیق‌تری از نرخ بازگشت سرمایه (ROI) هر کمپین داشته باشید. با استفاده از گوگل آنالیتیکس می‌توانید سودآوری حاصل از فروش را به اولین یا آخرین ورود یک مشتری به وب‌سایت نسبت دهید و با داده‌های موجود در آن نرخ بازگشت سرمایه (ROI) را دقیق‌تر محاسبه کنید.

اگر هدف مستقیم تبلیغاتی شما افزایش فروش در کوتاه‌مدت است، با بررسی attributionهای اپلیکیشن که از ترافیک حاصل از تبلیغات موبایلی ایجادشده است، می‌توانید داده‌های دقیقی برای تحلیل به دست آورید. اما راه‌حل ساده و کلی‌تر، توجه به ترافیک حاصل از کمپین تبلیغاتی و مقایسه آن با ترافیک حالت بدون تبلیغات است.

در چنین شرایطی است که نرخ بازگشت سرمایه (ROI) اهمیت بسیار زیادی پیدا می‌کند، مهم است که کارآفرین یا شخص صاحب کسب و کار با اشراف بر فرمول بازگشت سرمایه و اهمیت دادن به اصل آموزش محاسبه بازگشت سرمایه همه افت و خیز سرمایه خود را زیر ذره بین داشته باشد و از مفاهیمی مثل نرخ بازده سرمایه گذاری، سود حاصل از سرمایه گذاری و نرخ بازگشت هزینه تبلیغات هرگز غافل نشود.

موضوع آگاهی از برند چگونه ارزش فعلی خالص را محاسبه کنید؟ بسیار جدی و تاثیر گذار است، در کنار شاخص محاسباتی ROI، نکته مهم دیگر این است که در بنر تبلیغاتی اطلاعاتی به مخاطب بدهید که نشان‌دهنده قابل‌اعتماد بودن محصول شما باشد و باعث بهبود برند شما در نظر مخاطب شود. برای بهبود تبلیغات به نظرات و بازخوردها توجه کنید.

نرخ بازگشت سرمایه (ROI)

طراحی مناسب صفحه فرود می‌تواند در افزایش نرخ بازگشت سرمایه (ROI) تأثیر چگونه ارزش فعلی خالص را محاسبه کنید؟ مستقیم داشته باشد. با راه اندازی کمپین های مختلف بازاریابی می‌توانید بازدیدکننده‌های بیشتری را به سایت خود جذب کنید. اما اگر لندینگ پیج مناسبی برای تبلیغات خود نداشته باشید، اتفاقی که هدف اصلی تبلیغات شماست محقق نمی‌شود و نرخ تبدیل به لید و یا فروش افزایشی نخواهد داشت.

برای بهبود نر‌خ بازگشت سرمایه (ROI) راه‌های مختلفی وجود دارد. افزایش سود، کاهش مخارج، بهبود راندمان و کارایی و افزایش آگاهی از برند می‌توانند مصداق‌های مختلفی از بهبود نر‌خ بازگشت سرمایه باشند.

اولین قدم برای بهبود نرخ بازگشت سرمایه (ROI) مشخص کردن تعریف دقیق و واضحی از بازگشت سرمایه موردنظر شما است. تعداد فروش بیشتر، افزایش سود به ازای هر فروش، سودهای کلان‌تر، کاهش قیمت سربه‌سر، کاهش هزینه‌های تولید، داشتن رضایت مشتری و برندینگ مثال‌های خوبی از تعریف اهداف و بازگشت سرمایه هستند.

ماجرای ریسک و خطرپذیری

بازدهی یک سرمایه‌گذاری ارتباطی مستقیم با ریسک آن دارد. هر چه احتمال بازدهی یک سهم بیشتر باشد، پتانسیل ریسک آن نیز بیشتر خواهد بود. برای نمونه سرمایه‌گذاری که بازده انتظاری ۲۰% دارد، ریسک بیشتری از سرمایه‌گذار با بازده انتظاری ۱۰% خواهد داشت.

اگر سهامداران تنها بر نرخ بازگشت سرمایه یک دارایی بدون در نظر گرفتن ریسک آن توجه کنند ، احتمال دارد نتیجه سرمایه‌گذاری متفاوتی را از آنچه که انتظار دارند، دریافت کنند.

حسابداری

ارزش‌ جاري‌ دربرگيرنده‌ سه‌ نگرش‌ متفاوت‌ است‌ كه‌ عبارتند از ارزش‌ ورودي‌ (بهاي‌ جايگزيني‌)، ارزش‌ خروجي‌ (خالص‌ ارزش‌ فروش‌) و ارزش‌ اقتصادي‌ (ارزش‌ فعلي‌ جريانهاي‌ نقدي‌ مورد انتظار از كاربرد مستمر دارايي‌ و فروش‌ نهايي‌ آن‌ توسط‌ مالك‌ فعلي‌). در برخي‌ موارد از قبيل‌ ارزشيابي‌ سرمايه‌گذاري‌ در اوراق‌ بهادار نرخ‌بندي‌ شده‌، سه‌ نگرش‌ فوق‌الذكر به‌مبالغ‌ تقريباً نزديك‌ به‌هم‌ منجر مي‌شوند و تفاوت‌ آنها كم‌ بوده‌ و ناشي‌ از هزينه‌هاي‌ انجام‌ معامله‌ است‌. در ساير حالات‌ همچون‌ ارزيابي‌ داراييهاي‌ ثابت‌ مشهود خاص‌ واحد تجاري‌، تفاوت‌ بين‌ مقياسهاي‌ مختلف‌ ارزش‌ جاري‌ احتمالاً بااهميت‌ خواهد بود.

بايد قاعده‌ مشخص‌ و معقولي‌ براي‌ انتخاب‌ يكي‌ از مقياسهاي‌ مختلف‌ اندازه‌گيري‌ ارزش‌ جاري‌ دراختيار داشت‌. معيار " ارزش‌ براي‌ واحد تجاري‌ " چنين‌ قاعده‌اي‌ را به‌ دست‌ مي‌دهد. طبق‌ اين‌ قاعده‌، ارزش‌ جاري‌ برابر اقل‌ " بهاي‌ جايگزيني‌ جاري‌ دارايي‌ و مبلغ‌ بازيافتني‌ " آن‌ تعيين‌ مي‌گردد.

" مبلغ‌ بازيافتني‌ " دارايي‌ بالاترين‌ ارزشي‌ است‌ كه‌ مالك‌ فعلي‌ دارايي‌ مي‌تواند بدان‌ دست‌ يابد و برابر خالص‌ ارزش‌ فروش‌ دارايي‌ يا ارزش‌ اقتصادي‌ آن‌، هركدام‌ بيشتر است‌، مي‌باشد. " ارزش‌ براي‌ واحد تجاري‌ " را مي‌توان‌ نوعي‌ به‌هنگام‌كردن‌ بهاي‌ تاريخي‌ با استفاده‌ از قاعده‌ سنتي‌ "بهاي‌ تمام‌ شده‌ يا كمتر " دانست‌ .

در مورد داراييها، ارزش‌ جاري‌ مناسب‌ طبق‌ قاعده‌ " ارزش‌ براي‌ واحد تجاري‌ " انتخاب‌ مي‌شود. قاعده‌ مزبور، دارايي‌ را درصورت‌ بالاتر بودن‌ مبلغ‌ بازيافتني‌، به‌ جاي‌ بهاي‌ تمام‌شده‌ تاريخي‌، به‌ بهاي‌ جايگزيني‌ ارزيابي‌ مي‌كند مشروط‌ به‌ آنكه‌ جايگزيني‌ دارايي‌ توجيه‌پذير باشد. اگر جايگزيني‌ دارايي‌ قابل‌ توجيه‌ نباشد، دارايي‌ به‌ مبلغ‌ بازيافتني‌ ارزيابي‌ مي‌شود. كاربرد قاعده‌ " ارزش‌ براي‌واحد تجاري‌ " در مورد بدهيها چندان‌ ضرورتي‌ ندارد چرا كه‌ ارزشهاي‌ مختلف‌ بدهي‌، همگي‌ به‌ يك‌ ارزش‌ واحد ختم‌ مي‌شوند.

مبلغ‌ بازيافتني‌ : خالص‌ ارزش‌ فروش‌ يا ارزش‌ اقتصادي‌ يك‌ دارايي،‌ هركدام‌ که بيشتر است.

بهاي‌ جايگزيني‌ : عبارت‌ است‌ از مخارجي‌ كه‌ بايد براي‌ خريد يا ساخت‌ يك‌ قلم‌ موجودي‌ كاملاً مشابه‌ تحمل‌ شود.

خالص‌ ارزش‌ فروش‌‌ : عبارت‌ است‌ از بهاي‌ فروش‌ (بعد از كسر تخفيفات‌ تجاري‌ ولي‌ قبل‌ از تخفيفات‌ مربوط‌ به‌ تسويه‌ حساب‌) پس‌ از كسر:

الف‌ . مخارج‌ براوردي‌ تكميل‌، و

ب‌. مخارج‌ براوردي‌ بازاريابي‌، فروش‌ و توزيع‌.

ارزش‌ اقتصادي‌ : ارزش‌ فعلي‌ خالص جريانهاي‌ نقدي‌ آتي ناشي از کاربرد مستمر دارايي ازجمله جريانهاي نقدي ناشي از واگذاري نهايي آن.

ارزش‌ منصفانه‌ ‌ : مبلغي‌ است‌ كه‌ خريداري‌ مطلع‌ و مايل‌ و فروشنده‌اي‌ مطلع‌ و مايل‌ مي‌توانند در معامله‌اي‌ حقيقي‌ و در شرايط‌ عادي‌، يك‌ دارايي‌ را در ازاي‌ مبلغ‌ مزبور با يكديگر مبادله‌ كنند.

بهاي جايگزيني مستهلک شده : عبارت است از بهاي ناخالص جايگزيني يک دارايي (يعني بهاي جاري جايگزيني يک دارايي نو با توان خدمت‌دهي مشابه) پس از کسر استهلاک مبتني بر بهاي مزبور و مدت استفاده شده از آن دارايي.

بهاي‌ تمام‌ شده‌ : مبلغ‌ وجه‌ نقد يا معادل‌ نقد پرداختي‌ و يا ارزش‌ منصفانه‌ ساير مابه‌ازاهايي‌ كه‌ جهت‌ تحصيل‌ يك‌ دارايي‌ در زمان‌ تحصيل‌ يا ساخت آن واگذار شده‌ است‌ و در صورت مصداق، مبلغي که براساس الزامات خاص ساير استانداردهاي حسابداري (مانند مخارج تأمين مالي) به آن دارايي تخصيص يافته است.

مبلغ‌ دفتري‌ : مبلغي‌ كه‌ دارايي‌ پس از كسر استهلاك‌ انباشته‌ و زيان‌ كاهش‌ ارزش‌ انباشته مربوط‌ ، به‌ آن‌ مبلغ‌ در ترازنامه منعکس مي‌شود.

ناخالص مبلغ دفتري : بهاي تمام شده دارايي يا ساير مبالغ جايگزين بهاي تمام شده

مبلغ‌ استهلاك‌پذير : بهاي‌ تمام‌ شده‌ دارايي‌ يا ساير مبالغ‌ جايگزين‌ بهاي‌ تمام‌ شده‌ در صورتهاي‌ مالي‌ ، به‌ كسر ارزش‌ باقيمانده‌ آن.

ارزش‌ باقيمانده : مبلغ‌ برآوردي که واحد تجاري در حال حاضر مي‌تواند از واگذاري دارايي پس از كسر مخارج برآوردي واگذاري بدست آورد، با اين فرض که دارايي در وضعيت متصور در پايان عمر مفيد باشد.

ارزش‌ باقيمانده‌ تضمين‌ شده : عبارت‌ است‌ از:

الف.در مورد اجاره‌كننده‌، آن‌ بخش‌ از ارزش‌ باقيمانده‌ دارايي‌ كه‌ توسط‌ اجاره‌كننده‌ يا شخص‌ وابسته‌ به‌ وي‌ تضمين‌ گرديده‌ است‌ (مبلغ‌ تضمين‌ شده‌ حداكثر مبلغي‌ است‌ كه‌ مي‌تواند تحت‌ هر شرايطي‌ قابل‌ پرداخت‌ باشد)، و

ب‌.در مورد اجاره‌دهنده‌، آن‌ بخش‌ از ارزش‌ باقيمانده‌ دارايي‌ كه‌ توسط‌ اجاره‌كننده‌ يا شخص‌ ثالثي‌ تضمين‌ شده‌ است‌.

ارزش‌ باقيمانده‌ تضمين‌ نشده : عبارت‌ است‌ از آن‌ بخش‌ از ارزش‌ باقيمانده‌ دارايي‌ كه‌ اجاره‌دهنده‌ نسبت‌ به‌ تحقق‌ آن‌ اطمينان‌ كافي‌ ندارد يا تنها توسط‌ شخص‌ وابسته‌ به‌ اجاره‌دهنده‌ تضمين‌ شده‌ است‌.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.