در هنگام تغییر روند چگونه معامله کنیم؟
بعضی از معامله گران علاقهمند به معامله نقاط انتقالی در بازار هستند، بدین منظور تمایل دارند زمانی که بازار از روند صعودی به روند نزولی تغییر میکند، وارد بازار شوند. معاملات این نقاط بسیار سخت و چالشبرانگیز است، اما در عین حال زمانی که بتوانید نحوه خواندن این نقاط را درک کنید، میتوانید کیفیت معاملات خود را ارتقا دهید و هر نمودار قیمتی را درک کنید. دو اصل بسیار مهم در این استراتژی معاملاتی وجود دارد: بازگشت قیمتی (rejection) و خستگی یا دوره استراحت (exhaustion). صرفنظر از اینکه شما معاملهگر پیرو روند یا خلاف روند هستید، پیدا کردن نقاط انتقالی میتواند به معاملات شما کمک کند.
خستگی (Exhaustion)
دوره استراحت یا خستگی بازار، بعد از روندهای قوی اتفاق میافتد و میتوان این دوره را به آسانی در بازار مشاهده کرد. الگوهای خستگی نشان دهنده تغییر روند آهسته بازار هستند. در ادامه نمونههایی از انواع الگوهای خستگی آورده شده است.
کاهش مومنتوم
به نمودار قیمتی زیر توجه کنید، ابتدا در سمت چپ نمودار، روند بازار صعودی بوده و قیمت، کندل های قیمتی قوی ثبت کرده است. ناگهان در انتهای حرکت صعودی، یک کندل با دنباله بلند شکل گرفته و در ادامه کندل های قیمتی کوچکتر تشکیل شدهاند. در نهایت کندل های نزولی در بازار ظاهر شدهاند. کاهش مومنتوم بازار مانند توپی است که به هوا پرتاب میکنید: سریع شروع میشود و سپس به آرامی شتاب خود را از دست میدهد تا در بالا بچرخد. روندها نیز مانند یک توپ عمل میکنند.
آموزش فارکس – بازار بعد از حرکت صعودی سریع و قوی وارد فاز استراحت شده است.
الگوی سر و شانه
الگوهای نموداری سر و شانه، خستگی/ دوره استراحت بازار را به خوبی نشان میدهند. به تصویر زیر توجه کنید، شکلگیری الگوی سر و شانه در انتهای حرکت صعودی، نشانگر تغییر روند بازار و کاهش قدرت خریداران در بازار است. به طوری که در ادامه قیمت خط گردن الگو را شکسته و روند بازار از صعودی به نزولی تغییر کرده است.
آموزش فارکس – الگوی سر و شانه خیلی ساده نشان می دهد که بازار وارد فاز استراحت شده است.
واگراییها
همانطور که میدانید از اندیکاتور RSI برای پیدا کردن واگراییها استفاده میکنیم. واگرایی صعودی بدین معنی است که قیمت در طول روند نزولی، کفهای قیمتی پایینتر از یکدیگر، ولی اندیکاتور RSI، کفهای قیمتی بالاتر از یکدیگر تشکیل میدهد که این امر نشان دهنده خستگی و کاهش مومنتوم بازار است. در واگرایی نزولی، قیمت اوجهای بالاتر، ولی اندیکاتور، اوجهای قیمتی پایینتر ثبت میکند و در نتیجه میتوان گفت که قدرت حرکت صعودی رو به کاهش است.
آموزش فارکس – واگرایی در انتهای روند نزولی
بازگشت قیمتی (Rejection)
الگوهای نموداری بازگشتی یا فریبنده نیز در انتهای یک حرکت صعودی یا نزولی اتفاق میافتند و این الگوها واضحتر از الگوهای دوره استراحت هستند. در حالی الگوهای خستگی یک تغییر تدریجی را از یک جهت به جهت دیگر بازار را نشان میدهد، الگوی بازگشتی میتواند بعد از شکلگیری چندین کندل قیمتی رخ دهد. در ادامه نمونههایی از الگوهای بازگشتی آورده شده است.
بازگشت از سطح حمایتی و مقاومتی
به تصویر زیر نگاه کنید که پیکان سبز رنگ، بازگشت قیمت از محدوده حمایتی را نشان میدهد. زمانی که قیمت به محدوده حمایتی رسیده است، فروشندگان انتظار شکست این محدوده را داشتند، اما این محدوده موقعیت خود را حفظ کرده و هنگام معامله با نشانگر بولینگر نتیجه آن بازگشت قیمت به سمت بالا بوده است.
آموزش فارکس – واکنش بازار به حمایت
الگوی نموداری کف دوقلو
تصویر زیر الگوی بازگشتی کف دوقلو را نشان میدهد. قیمت بعد از شکلگیری کف دوقلو و شکست آخرین اوج قیمتی حرکت صعودی به راه انداخته و به سمت بالا حرکت کرده است. ابتدا میبینید که قیمت به زیر کف اول نفوذ کرده است، معامله گران آماتوری که حرکت نزولی قبلی را از دست داده بودند، بلافاصله وارد معامله فروش میشوند و سپس گرفتار الگوی بازگشتی میشوند.
آموزش فارکس – کف دو قلو
باند بولینگر
برای پیدا کردن الگوی بازگشتی، میتوانید از باند بولینگر نیز استفاده کنید. همانطور که میدانید، باند بولینگر قدرت روند را اندازهگیری میکند و اطلاعاتی در مورد قیمت را در اختیار معامله گران قرار میدهد. به تصویر زیر توجه کنید: قیمت در انتهای روند نزولی، سعی در شکست باند پایینی بولینگر دارد، اما قیمت با ثبت سایه (یک کندل دنبالهدار) به سمت بالا بازگشته است. در حوزه حرفهای خود، یاد بگیرید که چگونه دنباله کندل های قیمتی و باندهای بولینگر را با یکدیگر ترکیب کنید، زیرا این ترکیب یک الگوی قدرتمند است.
آموزش فارکس – بعد از یک حرکت نزولی، بازار به باند پایینی واکنش نشان داده و به سمت بالا بازگشته است.
راهنمای تجارت با باندهای بولینگر و پشتیبانی / مقاومت در ExpertOption
یکی از مزایای استفاده از نمودارهای چوب شمع این است که می توان از آنها در کنار شاخص های مختلف فنی استفاده کرد. در این راهنما ، Ill به شما یاد می دهد که چگونه از باند Bollinger در کنار سطح پشتیبانی و مقاومت برای تجارت در سیستم عامل ExpertOption استفاده کنید. این استراتژی تجارت برای معاملات روند معکوس استفاده می شود. بیا شروع کنیم.
اول باید چه چیزی را بدانید؟
اول باید چه چیزی را بدانید؟
قبل از معامله با استفاده از باند Bollinger و پشتیبانی / مقاومت در ExpertOption ، باید پیش از این در مورد این دو شاخص فنی اطلاعات کافی داشته باشید. من راهنماهای مفصلی ایجاد کرده ام که آنها را پوشش می دهد.
راهنمای تجارت با استفاده از باند های بولینگر در ExpertOption ، شما را با نشانگر بولینگر آغاز می کند. در مرحله بعدی ، می توانید راهنمای تجارت با استفاده از پشتیبانی و مقاومت در برابر ExpertOption را مطالعه کنید.
به عنوان یک پاداش ، باید راهنمای تجارت با استفاده از Candles on ExpertOption را نیز مطالعه کنید. اکنون که این سه راهنما را مطالعه کردید ، می توانید با استفاده از باندهای Bollinger در کنار پشتیبانی و مقاومت در سیستم عامل Pocket ، معاملات خود را آغاز کنیم.
رهنمودهایی برای تجارت با استفاده از باندهای بولینگر در کنار پشتیبانی و مقاومت
اولین کاری که باید انجام شود انتخاب یک جفت ارز است. من معمولاً از جفت EUR / USD برای تجارت استفاده می کنم. دوم ، تجارت یک بازه زمانی خاص. شما باید انتخاب کنید که در روزهای خاص و در بازه های زمانی مشخص معامله کنید.
این زمانی است که جفت ارزی انتخابی شما نوسان زیادی ندارد و پیگیری حرکت بازار را آسان تر می کند. سوم ، شمع 1 دقیقه ای معامله می کنم و معاملات نیز فقط 1 دقیقه ادامه خواهد داشت.
سرانجام ، Ill از یک استراتژی مدیریت پول ساده استفاده می کند. هر تجارت 10 دلار سرمایه گذاری خواهد داشت. بازده مورد انتظار در هر تجارت 80٪ است. این یک نمودار استراتژی مدیریت پول من است.
مدیریت هنگام معامله با نشانگر بولینگر پول در ExpertOption
هنگامی که از باندهای بولینگر در کنار پشتیبانی و مقاومت استفاده می کنید ، Ill تنها در صورت تغییر روند تجارت وارد معامله می شوید. قوانین زیر اعمال خواهد شد. یک سفارش خرید وارد کنید: وقتی قیمت در یک روند نزولی به زیر باند پایین می آید و از سطح پشتیبانی خارج می شود.
این توسط یک شمع خرس بلند نشان داده می شود که پشتیبانی را می شکند. به دنبال آن یک شمع طولانی صعودی وجود دارد. هنگامی که قیمت حمایت از شمع نزولی را شکست ، بلافاصله وارد یک موقعیت خرید به مدت 1 دقیقه می شویم.
هنگام پشتیبانی از قیمت ، موقعیت خرید را وارد کنید
یک دستور فروش وارد کنید: هنگامی که قیمت در یک روند صعودی بالاتر از باند بالایی افزایش می یابد و از مقاومت خارج می شود. این یک شمع بلند صعودی و به دنبال آن یک شمع بلند نزولی نشان داده می شود. به محض این که قیمت حمایت را بشکند و بالاتر از باند بالاتر قرار بگیرد ، بلافاصله یک موقعیت فروش 1 دقیقه ای وارد می کنم.
موقع شکست مقاومت ، موقعیت فروش را وارد کنید
مراحل تجارت با استفاده از باند های بولینگر و پشتیبانی / مقاومت در ExpertOption
نشانگر بولینگر باند را روی شمع های 1 دقیقه ای EUR / USD خود تنظیم کنید
پس از ورود به حساب ExpertOption خود ، نمودار شمع EUR / USD را با فاصله 1 دقیقه تنظیم کنید. در مرحله بعد ، شاخص Bollinger Bands را به صورت زیر تنظیم کنید: بر روی ویژگی شاخص ها کلیک کرده و نوسان را انتخاب کنید.
در آخر ، گروههای بولینگر را انتخاب کنید. برای تنظیم سطح پشتیبانی و مقاومت ، از خطوط افقی انتخاب شده از ویژگی ابزارهای گرافیکی در رابط تجارت ExpertOption خود استفاده کنید.
باندهای Bollinger را در گزینه Pocket تنظیم کنید
زمانی که شمع شروع به رشد می کند تمرکز کنید
در قوانین ورود تجارت ما در بالا ، فقط در هر زمان که قیمت در بالاتر از سطح حمایت یا مقاومت شکسته شود ، معامله خرید یا فروش انجام می دهید. علاوه بر این ، قیمت باید از بالا یا پایین باندهای بالا یا پایین شکسته شود.
بنابراین مهم است که شما ببینید دقیقاً در کجا این اتفاق می افتد. همانطور که شمع رنگی بعدی شروع به رشد می کند ، تجارت خود را بر اساس این رنگ شمع وارد کنید. معاملات شما باید 1 دقیقه طول بکشد.
معاملات من همانطور که در 10 فوریه در سیستم عامل ExpertOption اتفاق افتادند
از ساعت 12.00 تا 14.00
4 نقطه ورودی با استفاده از باندهای بولینگر و پشتیبانی / مقاومت
در جلسه اول ، 4 نقطه ورود دیدم. اولین ورودی یک شمع بلند صعودی را نشان داد و بلافاصله شمع گاو پایان یافت سفارش سفارش فروش را وارد کردم. این معاملات از دست رفت زیرا روند صعودی کاملاً خسته نشده بود.
دومین نقطه ورود هنگامی رخ داد که شمع طولانی صعودی خط مقاومت بالایی را شکست. همچنین باند فوقانی را کمی شکست. من بلافاصله سفارش فروش 1 دقیقه ای را وارد کردم. این یک تجارت برنده بود. سومین نقطه ورود زمانی رخ داد که قیمت در زیر باند پایین قرار گرفت.
توجه کنید که من سطح پشتیبانی در اینجا ترسیم نشده است. اما با اعتماد به استراحت در زیر باند ، بلافاصله وارد موقعیت خرید 1 دقیقه ای شدم که برنده بود. چهارمین و آخرین نقطه ورود زمانی اتفاق افتاد که قیمت نیز از حمایت حمایت کند. همچنین در زیر باند پایین قرار گرفت. من یک سفارش خرید 1 دقیقه ای وارد کردم که به عنوان برنده است. از ساعت 13.30 تا 14.00
1 نقطه ورودی با استفاده از باندهای بولینگر و پشتیبانی / مقاومت در ExpertOption
قبل از پایان جلسه معاملات 13.00 تا 14.00 ، فقط 1 نقطه ورود پیدا کردم. این در طی روند نزولی بود. به اولین ورودی اشتباه توجه می کنید؟ در اینجا ، قیمت ها به زیر باند پایین آمدند. با این حال ، سرعت معکوس بسیار کم بود و من تصمیم گرفتم که ریسک نکنم. نقطه ورود واقعی در جایی رخ داد که قیمت زیر سطح پشتیبانی و باند پایین قرار گرفت. در اینجا ، ورود به موقعیت خرید 1 دقیقه ای امن بود که به یک برنده تبدیل شد.
تجزیه و تحلیل اثربخشی این استراتژی تجارت
معامله با فواصل 1 دقیقه ای سخت است
اگرچه من از شمع های 1 دقیقه ای برای تجارت نمونه هایم استفاده کردم ، اما معمولاً خرید فواصل شمع طولانی تر (5 دقیقه یا بیشتر) را توصیه می کنم. فواصل 1 دقیقه ای دارای نوسانات بسیار زیادی است ، به طوری که یک نوسان 2 ثانیه ای می تواند منجر به خلاف تجارت شما شود. با این وجود فواصل 5 دقیقه ای یا طولانی تر ، تشخیص نقاط ورود احتمالی هنگام استفاده از این استراتژی را آسان می کند. از طرف دیگر ، فواصل 1 دقیقه ای ، روند معکوس روند بیشتری را در هر جلسه مشخص نشان می دهد. این تنها دلیلی است که چرا از آن در نمونه های خود استفاده کردم.
فواصل 1 دقیقه ای با آنها مشکل است
هنگام معکوس کردن روند معاملات بهترین عملکرد را دارد
هدف استفاده از باندهای بولینگر در کنار پشتیبانی و مقاومت در برابر آن برای شناسایی ورودی های هنگام معامله با نشانگر بولینگر تجاری احتمالی که در آنها روند معکوس اتفاق می افتد. این امر آن را به یک استراتژی کارآمد برای تجارت تبدیل می کند حتی وقتی بازارها تحت تأثیر اخبار قرار می گیرند. تمام آنچه برای تجزیه و تحلیل نیاز دارید الگوهای شمع است.
معکوس روند معاملات
در برخی موارد ، برگشت روند بلافاصله اتفاق نمی افتد یا اینکه روند معکوس بسیار اندک است و نتیجه آن برنده شدن یک معامله است. اولین تجارت من را به خاطر می آورید؟ بنابراین برای شناسایی بهترین نقاط ورود به تجارت نیاز به کمی صبر و مطالعه در نمودارهای قیمت است.
شما خیلی کم امتیاز ورود به تجارت خواهید گرفت
در بعضی مواقع ، در یک جلسه معاملات چندین نقطه ورود خوب دریافت خواهید کرد. اما در بیشتر موارد ، نقاط ورود شما کم و پراکنده خواهد بود. با این حال ، بسیاری از اینها سیگنالهای درستی را ارائه می دهند که منجر به برنده شدن معاملات می شود.
مزایای استفاده از باندهای بولینگر در کنار پشتیبانی و مقاومت برای تجارت در ExpertOption
احتمال بالای بردن معاملات
چیزی که این استراتژی را متمایز می کند این است که احتمال پیروزی در معاملات بسیار بالا است. من توصیه می کنم این را در حساب عملی ExpertOption خود آزمایش کنید. دلیل این امر این است که شما در اصل از 2 نشانگر در کنار شمع استفاده می کنید. علاوه بر این ، فقط در صورت تحقق شرایط خاص باید وارد موقعیت معاملاتی شوید.
احتمال بالای بردن معاملات
تمام آنچه شما باید انجام دهید این است که نمودارهای قیمت را مطالعه کنید ، سطح حمایت و مقاومت خود را جلب کنید و منتظر باشید تا قیمت ها از این مرزها عبور کنند قبل از اینکه وارد یک معامله واحد شوید.
یک استراتژی خوب برای ایجاد صبر
صبر یکی از اساسی ترین مهارت هایی است که هر معامله گر باید در آن ایجاد کند. اگر برای کسب درآمد به این استراتژی اعتماد کنید ، احتمالاً ساعت ها در انتظار شرایط مناسب برای ارائه خود خواهید بود. هنگامی که با استفاده از این استراتژی صبر و حوصله به وجود آوردید ، کسب درآمد در ExpertOption بسیار آسان می شود.
مدیریت صحیح پول حساب شما را سالم نگه می دارد
اگر به نمودار مدیریت پول من در بالا نگاه کنید ، متوجه خواهید شد که هدف من تجارت 10 دلار در هر معامله است. اگر 200 دلار در حساب خود داشتم ، برای تخلیه مانده حساب من ، باید 20 معامله از دست دادن متوالی را بدست آورم.
با این حال ، با توجه به احتمال بالای بردن این استراتژی ، بعید است که حساب شما تخلیه شود.
حساب معاملاتی سوخته نخواهد شد
به عنوان یک تاجر مبتدی ، هدف اصلی شما باید اطمینان از پایین آمدن مانده حساب شما بیش از حد 20٪ باشد. هنگامی که موفق به انجام این کار شدید ، هدف بعدی شما باید رشد موجودی حساب شما با درصد مشخصی در هر ماه باشد. این تعداد معامله گران موفق است که در بازی باقی بمانند.
در مورد تجارت باندهای بولینگر در کنار پشتیبانی و مقاومت تجارت کنید و نتیجه گیری کنید
من با استفاده از این استراتژی در ExpertOption از شمع های 1 دقیقه ای برای تجارت استفاده کردم. با این حال ، من به شما توصیه می کنم برای به دست آوردن نتایج بهتر ، از چارچوب های زمانی طولانی تری استفاده کنید هنگام معامله با نشانگر بولینگر با خرید و فروش در حساب عملی ExpertOption خود شروع کنید. در مورد چگونگی مناسب یا ضعیف بودن این استراتژی با سبک تجارت شما یادداشت کنید.
با این استراتژی نتیجه گیری خود را درباره تجارت انجام دهید
بهترین زمان را برای تجارت یک ابزار خاص پیدا کنید. تکنیک های مدیریت پول سالم را تمرین کنید. بیشتر از همه ، صبور باشید و منتظر شرایط مناسب باشید تا خود را نشان دهند.
۱۰ استراتژی فارکس برتر با درصد موفقیت بالا
یک استراتژی معاملاتی فارکس نحوه ورود و خروج از معاملات را با استفاده از شاخص های فنی برای شناسایی سطوح کلیدی قیمت تعریف می کند. در حالی که صدها استراتژی وجود دارد، ما لیستی از ده مورد از پرکاربردترین آنها را گردآوری کرده ایم.
10 استراتژی برتر فارکس
استراتژی فارکس باند بولینگر
استراتژی فارکس شاخص حرکت
استراتژی فیبوناچی فارکس
استراتژی بلدرونر فارکس
متحرک میانگین متقاطع استراتژی فارکس
استراتژی MACD فارکس
استراتژی کانال کلتنر
استراتژی فارکس نشانگر فراکتال ها
شاخص RSI استراتژی فارکس
استراتژی معاملاتی فارکس
معامله گران فارکس و تحلیلگران بازار دائماً در حال ایجاد استراتژی های جدید برای یافتن بهترین زمان و نقطه برای ورود یا خروج از معامله هستند. این ده مورد از محبوب ترین استراتژی های مورد استفاده برای تجارت جفت ارز است.
استراتژی فارکس باند بولینگر
یک استراتژی باند بولینگر برای ایجاد سطوح حمایت و مقاومت احتمالی که ممکن است در بازار وجود داشته باشد استفاده می شود.
ابزار Bollinger از سه باند تشکیل شده است: خط مرکزی یک میانگین متحرک ساده (SMA) است که برای یک دوره 20 روزه تنظیم شده است، در حالی که خطوط بالا و پایین نوسانات موجود در بازار را اندازه گیری می کنند. اگر بازار فارکس به شدت نوسان داشته باشد، باندها گسترده می شوند و اگر بازار با ثبات تر باشد، باندها به هم نزدیکتر می شوند. هنگامی که قیمت به باندهای بیرونی بولینگر می رسد، اغلب به عنوان محرکی برای بازگشت بازار به سمت میانگین متحرک 20 دوره ای مرکزی عمل می کند.
معامله گران فارکس می توانند نقاط حمایت و مقاومت احتمالی را هنگامی که قیمت به خارج از باند بولینگر حرکت می کند، شناسایی کنند. زمانی که این اتفاق بیفتد، یا بازار از محدوده خود خارج می شود، یا حرکت موقتی خواهد بود و در نهایت قیمت به مسیری که از آن آمده باز خواهد گشت. باندها به معامله گران فارکس کمک می کنند تا نقاط ورود و خروج را برای معاملات خود ایجاد کنند و به عنوان راهنما برای قرار دادن توقف ها و محدودیت ها عمل می کنند.
استراتژی فارکس شاخص حرکت
اندیکاتور مومنتوم آخرین قیمت بسته شدن را می گیرد و آن را با قیمت بسته شدن قبلی مقایسه می کند. سپس به صورت یک خط، معمولاً در نمودار جداگانه زیر نمودار قیمت اصلی نمایش داده می شود.
اندیکاتور به سمت خط مرکزی 100 نوسان میکند. فاصله خط نشانگر از 100 بالاتر یا پایینتر است، نشاندهنده سرعت حرکت قیمت است. به عنوان مثال، خواندن 102 نشان می دهد که بازار با سرعت بیشتری نسبت به 101 حرکت می کند، در حالی که خواندن 98 نشان می دهد که بازار روند نزولی قوی تری نسبت به خوانش 99 دارد.
اندیکاتورهای مومنتوم می توانند ابزار مفیدی در هنگام ارائه سیگنال های خرید و فروش بیش از حد باشند. معامله گران فارکس می توانند از آن برای تشخیص قدرت حرکت بازار و اینکه آیا قیمت در حال حرکت به سمت بالا یا پایین است استفاده کنند.
مهم است که اطمینان حاصل شود که بازار در موارد قبلی به شاخص حرکت احترام گذاشته است و شرایط دقیقی را که به نظر می رسد کار می کند، بیابد.
استراتژی فیبوناچی فارکس
اصلاحات فیبوناچی برای شناسایی مناطق حمایت و مقاومت، با استفاده از خطوط افقی برای نشان دادن این سطوح کلیدی استفاده می شود.
این سطوح اصلاحی فیبوناچی به صورت شش خط در نمودار قیمت دارایی ترسیم می شوند. سه نقطه اول در بالاترین نقطه (100٪)، پایین ترین نقطه (0٪) و میانگین (50٪) ترسیم می شوند. سه خط باقیمانده در 61.8%، 38.2% و 23.6% ترسیم شده اند که درصد قابل توجهی در دنباله فیبوناچی هستند.
معامله گران فارکس می توانند از اندیکاتور فیبوناچی برای تعیین محل ثبت سفارش های ورود و خروج خود استفاده کنند. ترفند این است که استاپ ضرر خود را زیر نوسان پایین قبلی (روند صعودی) یا بالاتر از نوسان بالای قبلی (روند نزولی) قرار دهید.
استراتژی بلدرونر فارکس
استراتژی فارکس Bladerunner قیمت فعلی بازار را با سطحی که اندیکاتور می گوید باید باشد مقایسه می کند. با مشاهده این نابرابری، معامله گران می توانند نقاط ورود و خروج را برای هر معامله شناسایی کنند. این استراتژی به این دلیل نامگذاری شده است که مانند لبه چاقویی عمل می کند که قیمت را تقسیم می کند – و با اشاره به فیلم علمی تخیلی سال 1982 با همین نام.
استراتژی Bladerunner بر اساس عمل قیمت خالص، ترکیب کندلها، نقاط محوری و سطوح حمایت و مقاومت برای هنگام معامله با نشانگر بولینگر یافتن فرصتهای جدید است. قبل از شروع استفاده از استراتژی Bladerunner، مهم است که مطمئن شوید بازار در حال روند است. به طور معمول، معاملهگران استراتژی Bladerunner را با سطوح فیبوناچی ترکیب میکنند تا استراتژی خود را تأیید کنند و امنیت بیشتری را هنگام معامله به خود بدهند.
این استراتژی از میانگین متحرک نمایی 20 دوره ای (EMA) یا خط مرکزی شاخص باند بولینگر (توضیح داده شده در بالا) استفاده می کند. اگر قیمت بالاتر از میانگین متحرک نمایی (EMA) باشد، نشانه کاهش به زودی آن و اگر قیمت کمتر از میانگین متحرک نمایی (EMA) باشد، نشانه افزایش آن در آینده نزدیک است.
یک معامله گر منتظر می ماند تا عمل قیمت به EMA برسد، در این نقطه تئوری نشان می دهد که مجدداً باز می گردد.
اولین کندلی که EMA را لمس می کند “شمع سیگنال” نامیده می شود، در حالی که شمع دوم که دوباره از EMA دور می شود “شمع تایید کننده” است. معامله گران سفارشات باز خود را در این سطح قیمت قرار می دهند تا از قیمت برگشتی استفاده کنند
متحرک میانگین متقاطع استراتژی فارکس
متقاطع یکی از اصلی ترین استراتژی های میانگین متحرک است که بر اساس نقطه ملاقات یا “تقاطع” دو شاخص استاندارد است. در یک میانگین متحرک استاندارد، قیمت از بالا یا پایین خط میانگین متحرک عبور می کند تا یک تغییر احتمالی در روند را نشان دهد. اما، استراتژی متقاطع از دو نشانگر متحرک مختلف – یک EMA سریع و یک EMA آهسته – برای سیگنال دادن به فرصت های معاملاتی هنگام عبور دو خط استفاده می کند.
یک معامله گر FX زمانی که EMA سریع از EMA آهسته از پایین عبور می کند، در موقعیت خرید قرار می گیرد و زمانی که EMA سریع از EMA آهسته از بالا عبور می کند، وارد موقعیت کوتاه می شود.
محل استاپ ضرر نیز توسط این استراتژی تعیین می شود. استاپ ضرر برای یک موقعیت طولانی در پایین ترین نقطه قیمت کندل قبل از وقوع متقاطع قرار می گیرد، در حالی که توقف ضرر موقعیت کوتاه در بالاترین نقطه قیمت کندل قبل از متقاطع قرار می گیرد.
در مثال زیر، خط آبی EMA سریع است که روی یک دوره نه روزه تنظیم شده است، در حالی که خط قرمز EMA آهسته است – تنظیم شده روی یک دوره 14 روزه.
استراتژی MACD فارکس
MACD مخفف واگرایی میانگین متحرک همگرایی است. هدف اصلی یک استراتژی فارکس که از MACD استفاده می کند، شناسایی انتهای یک روند و کشف یک روند جدید است.
مانند اندیکاتور حرکت، MACD در پایین نمودار قیمت اصلی ظاهر می شود. از سه بخش تشکیل شده است: خط MACD، خط سیگنال و هیستوگرام.
MACD یک اندیکاتور مومنتوم است که تفاوت بین دو اندیکاتور پیرو روند یا میانگین متحرک را ترسیم می کند. از آنجایی که دو میانگین متحرک همگرا و واگرا می شوند، این خطوط می توانند توسط معامله گران فارکس برای شناسایی، خرید و فروش سیگنال های ارزها – و همچنین بازارهای دیگر مانند کالاها و سهام – استفاده شوند.
هنگامی که خط MACD از بالای خط سیگنال عبور می کند، سیگنال خرید است و هنگامی که خط سیگنال از بالای خط MACD عبور می کند، سیگنال فروش است. در نمودار زیر، خط MACD آبی و خط سیگنال قرمز است.
استراتژی فارکس کانال Keltner
کانال Keltner یک شاخص معاملاتی مبتنی بر نوسان است. معامله گران فارکس می توانند از استراتژی کانال Keltner برای تعیین اینکه چه زمانی جفت ارز از میانگین متحرک فاصله گرفته است استفاده کنند.
مانند نشانگر باند بولینگر، کانال کلتنر از دو باند مرزی – ساخته شده از دو میانگین متحرک ده روزه – در دو طرف میانگین متحرک نمایی استفاده می کند. معاملهگران میتوانند از کانالها استفاده کنند تا با مقایسه رابطه قیمت با هر طرف کانال، تعیین کنند که آیا ارز بیش از حد فروخته شده یا بیش از حد خرید شده است.
این تئوری می گوید که با ترسیم نوارها در فاصله معینی از میانگین قیمت بازار، یک معامله گر می تواند حرکت بازار قابل توجهی را مشخص کند. اگر بازار از طریق نوارهای مرزی حرکت کند، به احتمال زیاد قیمت بازار در آن جهت به روند خود ادامه خواهد داد.
استراتژی فارکس نشانگر فراکتال ها
فراکتال ها به یک الگوی تکرارشونده در میان حرکت های بزرگتر قیمت اشاره دارند. اندیکاتور فراکتال نقاط برگشتی در بازار را مشخص می کند که در اطراف نقاط کلیدی حمایت و هنگام معامله با نشانگر بولینگر مقاومت یافت می شوند. معامله گران فارکس می توانند از یک استراتژی فراکتال استفاده کنند تا زمانی که یک فراکتال در این سطوح کلیدی ظاهر می شود، ایده ای در مورد اینکه روند به کدام سمت حرکت می کند، به دست آورند. فراکتال ها بسیار مکرر رخ می دهند، بنابراین معمولاً به عنوان بخشی از یک استراتژی گسترده تر فارکس با سایر اندیکاتورها استفاده می شوند.
الگوی فراکتال خود از پنج شمعدان تشکیل شده است و نشان میدهد که قیمت در کجا تلاش کرده است تا بالاتر یا پایینتر حرکت کند. یک فراکتال باید یک میله مرکزی داشته باشد که بالاتر یا پایین تر از دو میله در دو طرف آن باشد.
در فراکتال رو به بالا تمرکز روی بالاترین میله و در فرکتال رو به پایین تمرکز روی پایین ترین میله است. یک استراتژی فارکس مبتنی بر اندیکاتور فراکتال اگر بازار فراتر از بالا یا پایین سیگنال فراکتال حرکت کند، معامله میشود.
شاخص RSI استراتژی فارکس
شاخص قدرت نسبی (RSI) یک شاخص تحلیل تکنیکال محبوب است که در بسیاری از استراتژی های معاملاتی استفاده می شود. RSI به معامله گران کمک می کند تا حرکت بازار و شرایط خرید یا فروش بیش از حد را شناسایی کنند.
نشانگر RSI در نمودار جداگانه ای به نمودار قیمت دارایی رسم می شود. این شامل یک خط و دو سطح است که به طور خودکار تنظیم می شوند.
محور عمودی RSI از 0 تا 100 می رود و قیمت هنگام معامله با نشانگر بولینگر فعلی را در برابر مقادیر قبلی خود نشان می دهد. اگر قیمت به 100 افزایش یابد، این یک روند صعودی بسیار قوی است، زیرا معمولا هر چیزی بالای 70 به عنوان خرید بیش از حد در نظر گرفته می شود. و اگر قیمت به 0 کاهش یابد، یک روند نزولی مستمر بسیار قوی است، زیرا هر چیزی زیر سطح 30 بیش از حد فروش تلقی می شود.
این استراتژی فارکس مبتنی بر بهره گیری از تغییرات بازار بین این سطوح قیمتی است. با این حال، مهم است که از این اندیکاتور به عنوان بخشی از یک استراتژی گسترده تر برای تأیید نقاط ورود و خروج استفاده کنید، زیرا حرکات شدید قیمت می تواند باعث شود RSI سیگنال های نادرستی بدهد.
استراتژی معاملاتی فارکس
معاملات برک آوت شامل گرفتن یک موقعیت در اسرع وقت در یک روند معین است. شکست زمانی اتفاق میافتد که قیمت بازار از محدوده ادغام یا معاملات خارج میشود – این معمولاً زمانی است که سطح حمایت یا مقاومت برآورده شده و از آن فراتر رفته است.
شکست معاملات یک استراتژی مهم است، به خصوص در فارکس، زیرا این حرکت نشان دهنده شروع یک دوره بی ثبات است. با انتظار برای شکستن یک سطح کلیدی، معاملهگران فارکس میتوانند درست در زمانی که قیمت شکست میخورد وارد بازار شوند و تا زمانی که نوسانات دوباره آرام شود، از آن استفاده کنند.
معمولاً شکستها در سطح حمایت یا مقاومت تاریخی رخ میدهند، اما بسته به اینکه بازار چقدر قوی یا ضعیف است، ممکن است تغییر کند. استاپ ضرر شما باید در نقطه شروع بازار قرار گیرد.
استفاده از یک استراتژی معاملاتی بریکوت متکی بر توانایی دیدن حجم معاملاتی است که در بازار انجام می شود. با این حال، هیچ راهی برای اطلاع از حجم معاملات انجام شده در بازار فارکس وجود ندارد، زیرا این بازار غیرمتمرکز است. این امر داشتن یک استراتژی مدیریت ریسک خوب را ضروری می کند.
نکات فارکس: آنچه باید قبل از معامله بدانید
قبل از شروع معامله در فارکس، مهم است که درک درستی از بازار داشته باشید، چه چیزی می تواند قیمت آن را تغییر دهد و ریسک های موجود در معاملات FX. این هم تعدادی راهکار تا شما شروع کنید:
برای تحقیق در مورد بازار فارکس وقت بگذارید
با عوامل موثر بر قیمت ارز آشنا شوید
مطمئن شوید که خطرات را درک کرده اید
برای تحقیق در مورد بازار فارکس وقت بگذارید
مهم است که قبل از باز کردن موقعیت، در مورد بازار فارکس تحقیق کنید زیرا بازار به روشی متفاوت از اکثر بازارهای مالی عمل می کند.
فارکس از طریق شبکه ای از بانک ها خرید و فروش می شود، نه از طریق یک صرافی متمرکز. این بازار خارج از بورس (OTC) نامیده می شود. بانکها بهعنوان سازندگان بازار عمل میکنند – پیشنهاد قیمت پیشنهادی برای خرید یک جفت ارز خاص، و قیمت پیشنهادی برای فروش یک جفت ارز.
بازار فارکس در چهار مرکز تجاری اصلی لندن، نیویورک، سیدنی و توکیو گسترده شده است. این بدان معناست که بازار 24 ساعته معامله می کند.
با عوامل موثر بر قیمت ارز آشنا شوید
پیش بینی در مورد قیمت آتی جفت ارز می تواند دشوار باشد زیرا عوامل زیادی وجود دارد که می تواند باعث نوسان قیمت بازار شود. مانند اکثر بازارهای مالی، فارکس در درجه اول توسط نیروهای عرضه و تقاضا هدایت می شود، اما عوامل دیگری نیز وجود دارد که باید در نظر داشت:
بانک های مرکزی تصمیمات اتخاذ شده توسط بانک های مرکزی می تواند بر عرضه ارز تأثیر بگذارد، بنابراین هرگونه اعلامی با نوسانات در بازار همراه است.
گزارش های خبری. اخبار مثبت می تواند سرمایه گذاری در یک ارز خاص را تشویق کند، در حالی که اخبار منفی می تواند تقاضا را کاهش دهد
احساسات بازار روحیه و نظر معامله گران می تواند نقش مهمی در حرکت قیمت ارز ایفا کند و اغلب باعث می شود که معامله گران دیگر نیز از آن پیروی کنند.
مطمئن شوید که خطرات را درک کرده اید
اگرچه بازار فارکس طیف گسترده ای از فرصت ها را ارائه می دهد، اما درک ریسک های مرتبط با آن مهم است. بازار فارکس به دلیل حجم زیاد معاملهگران و تعداد عواملی که میتوانند قیمت یک جفت ارز را تغییر دهند، بسیار نوسان است. معاملهگران باید همیشه مراقب رویدادهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی باشند که میتوانند باعث نوسانات قیمت جفت شوند و برای جلوگیری از زیانهای غیرضروری، یک استراتژی مدیریت ریسک ایجاد کنند.
نحوه تجارت فارکس در 4 مرحله
به آکادمی IG بروید و تمام الگوهایی را که برای شناسایی فرصت ها باید بدانید، بیاموزید
برای خرید و فروش جفت فارکس برای یک حساب IG ثبت نام کنید
از مجموعه ابزارهای تحلیل تکنیکال ما برای شناسایی فرصت های بالقوه استفاده کنید
موقعیت خود را با توقف و حد انتخابی خود باز کنید
اندیکاتور VWAP چیست؟
اندیکاتور VWAP معیاری است که معمولاً در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می گیرد. این معیار (قیمت میانگین وزنی حجمی،VWAP) نسبتی است از قیمت تجمعی سهام به حجم تجمعی معامله شده در یک دوره زمانی معین. به عبارت دیگر این معیار از نسبت میانگین قیمت سهم برای یک سهم در مقایسه با حجم کل سهام معامله شده در یک بازه زمانی خاص به دست می آید. این معیار به سرمایه گذاران و تحلیلگران کمک می کند تا قیمت فعلی یک سهام را ارزیابی کنند و تعیین کنند که آیا قیمت بیش از حد یا کمتر از میانگین قیمت معاملات در روز است. اغلب این اطلاعات برای تسهیل ورود یا خروج از یک موقعیت استفاده می شود.
اندیکاتور VWAP به عنوان یک معیار برای تعیین کیفیت اجراها در سفارشات بزرگ استفاده می شود. به عنوان مثال، اگر یک مدیر پورتفولیو بخواهد هزاران سهم را خریداری کند اما همچنین بخواهد موقعیتی را کمتر از میانگین قیمت روز خریداری کند، VWAP معمولاً قیمتی است که باید شکست بخورد.
درک اندیکاتور VWAP
اندیکاتور VWAP یک معیار قیمت روزانه است که می تواند برای کمک به سرمایه گذاران در تصمیم گیری در مورد اتخاذ رویکرد فعال یا غیرفعال برای ورودی به یک پوزیشن استفاده شود. همچنین می تواند برای تصمیم گیری در مورد ورود یا خروج از یک امنیت خاص مفید باشد. بسیاری از معامله گران از VWAP برای کمک به خرید با قیمت های نسبتا ارزان و یا فروش با قیمت های نسبتاً بالاتر استفاده می کنند.
اندیکاتور VWAP به عنوان یک خط میانگین متحرک در نمودار نمایش داده می شود. خط یک هنگام معامله با نشانگر بولینگر میانگین متحرک است که ارزش قیمت معامله شده بر کل حجم را معمولاً در نمودار روزانه دنبال می کند.
به بیان خیلی ساده اندیکاتور با استفاده از ترکیب تاثیرگذاری حجم معاملات با قیمت، ابزاری کاربردی را در اختیار تحلیلگران فنی یا تکنیکال قرار می دهد. با استفاده از این اندیکاتور میانگین موزون حجمی قیمت یک نماد برای یک بازه زمانی مشخص می شود.
از آنجا که VWAP میانگین واقعی قیمت سهام را با فاکتورگیری حجم معاملات در یک نقطه قیمتی خاص و نه بر اساس قیمت پایانی مشخص میکند، به همین دلیل ابزاری عالی برای درک روند فعلی و آینده یک اوراق بهادار و وزنی است که اکثر معامله گران در آن قیمت گذاری می شوند.
یافتن میانگین قیمت اوراق بهادار صرفاً بر اساس ارزش پایانی، اغلب تصویری نادرست از سلامت سهام ارائه می دهد. این مورد چارچوبهای زمانی و نوسانات قیمت و حجم را در نظر نمیگیرد.
محاسبه اندیکاتور VWAP
VWAP با استفاده از قیمت افتتاحیه برای هر روز و تنظیم در زمان واقعی تا پایان جلسه محاسبه می شود. بنابراین، محاسبه فقط از داده های روزانه استفاده می کند. فرمول محاسبه VWAP به شرح زیر است:
VWAP = (قیمت معمولی تجمعی x حجم) / حجم تجمعی
VWAP = (Cumulative typical price x volume)/cumulative volume
محاسبه با قیمت معمولی (TP)، قیمت اولین خط یا کندل تکمیل شده در نمودار شروع می شود و به این معنی است که بستگی به بازه زمانی نمودار مشاهده شده دارد. به عنوان مثال، در نمودار پنج دقیقه ای، این قیمت معمولی اولین میله یا کندل (شمع) پنج دقیقه ای است. این سطح قیمت، میانگین قیمت بالا، قیمت پایین و قیمت بسته شدن کندل است. مثال زیر را با استفاده از این ورودی های از پیش انتخاب شده در نظر بگیرید:
[(H+L+C)/3]، اگر H = 44.54، L = 43.96 و C = 44.28
TP = (44.54+43.96+44.28) / 3 = 44.26
مرحله بعدی در محاسبه VWAP، ضرب TP در حجم (V) در دوره اندازه گیری برای یافتن حجم کل قیمت (TPV) است. اگر V = 35000 باشد، TPV به صورت زیر محاسبه می شود:
TPV = 44.26 * 35000 = 1549000
VWAP برای اولین کندل به قیمت معمولی تبدیل می شود. زیرا مولفه حجم در اولین تکرار محاسبه لغو می شود. با این حال، همه چیز برای کندل بعدی تغییر می کند. سپس فرمول قیمت و حجم تجمعی را در روش زیر برای کندل دوم و به طور مشابه برای هر کندل بعدی پس از آن محاسبه می کند:
[TPV(شمع 1) + TPV (شمع 2]) / [V (شمع 1) + V (شمع 2)]
اگر فرض کنیم کندل دوم با قیمت معمولی 43.96 و حجم 32000 بسته شود، قیمت و محصول حجمی کندل دوم 1406720 خواهد بود. این مقدار برای کندل اول به TPV اضافه می شود. VWAP کل در حال اجرا، حجم و اطلاعات قیمت را در طول روز نگه می دارد تا VWAP فعلی را در زمان واقعی ارائه دهد.
بنابراین، برای ادامه مثال، VWAP را می توان با تقسیم مجموع TPV بر مقدار حجم تجمعی 67000 (35000 از کندل 1 و 32000 از کندل 2) محاسبه کرد. بنابراین، VWAP بعد از کندل دوم به صورت زیر بدست می آید:
VWAP = 1549000 + 1406720 / 67000 = 44.11
این شاخص برای هر دوره زمانی محاسبه می شود تا VWAP را برای هر نقطه داده در نمودار سهام روزانه نشان دهد. این کار به طور خودکار توسط الگوریتم های پلتفرم نمودار انجام می شود. بنابراین، معامله گر فقط باید یک بازه زمانی درون روز را مشخص کند تا نتایج محاسبه VWAP را ببیند.
اندیکاتور VWAP به شما چه می گوید؟
خریداران نهادی و سازمانی بزرگ و صندوقهای سرمایهگذاری مشترک از نسبت VWAP برای کمک به ورود یا خروج از سهام با کمترین تأثیر ممکن در بازار استفاده میکنند. بنابراین، در صورت امکان، موسسات سعی می کنند زیر VWAP خرید کنند یا بالاتر از آن بفروشند. به این ترتیب اقدامات آنها به جای دور کردن قیمت، قیمت را به سمت میانگین می برد.
معامله گران ممکن است از VWAP به عنوان یک ابزار تأیید روند استفاده کنند و قوانین معاملاتی را پیرامون آن ایجاد کنند. به عنوان مثال، زمانی که قیمت بالاتر از VWAP است، ممکن است ترجیح دهند موقعیت های خرید (لانگ) را شروع کنند. هنگامی که قیمت کمتر از VWAP است، ممکن است ترجیح دهند که پوزیشن های شورت (فروش) را شروع کنند.
استفاده از اندیکاتور VWAP
به دلایلی که قبلا ذکر شد، اکثر معاملهگران حرفهای موافق هستند که VWAP هنگام معامله در بازههای زمانی کوتاهمدت تأثیرگذار و مفید است. استراتژیهای معاملات روزانه با استفاده از VWAP ممکن است به سادگیِ خرید اولین قیمت پایانی بالاتر از VWAP به عنوان ورودی و فروش در یک نقطه از پیش تعیین شده بالاتر از آن باشد. اما اغلب، استراتژی های معاملاتی کمی پیچیدهتر از آن هستند. دلیل این امر این باور رایج در میان معاملهگران حرفهای و غیرحرفهای است که تاجران سازمانی از VWAP به عنوان یک معیار استفاده میکنند. معامله گران اغلب معتقدند که شناخت این پویایی باید در استراتژی معاملاتی لحاظ شود.
در نتیجه، یک معامله گر ممکن است از اندیکاتور VWAP به عنوان فیلتری برای فعالیت خود استفاده کند که ممکن است تنها زمانی که قیمت کمتر از VWAP باشد و یا زمانی که قیمت بالاتر از VWAP باشد درگیر آن باشند. این فیلتر مبتنی بر این دیدگاه است که خریدارانی که معیار را شکست میدهند، بیشتر از زمانی که قیمت بالاتر از VWAP است، پشتیبانی ایجاد میکنند. این فیلتر برای روزهایی است که قیمت به صورت نسبتاً جانبی به خوبی کار می کند.
در مقابل، سایر معاملات ممکن است تاکتیک مخالف را ترجیح دهند. بنابراین، آنها فرض میکنند که ورود برای خرید یک سهام فقط زمانی اتفاق میافتد که قیمت بالاتر از VWAP باشد و ورودیهای کوتاه فروش فقط زمانی باید انجام شوند که قیمت کمتر از آن باشد. این فیلتر مبتنی بر این دیدگاه است که ناظران معیار نمی توانند قیمت مورد نظر خود را به دست آورند و مجبور خواهند شد سهام را بیشتر به سمت روند آن روز پیش ببرند. این فیلتر برای روزهایی که روند مشخصی برای آن روز داشتند، چه صعودی یا نزولی، به خوبی کار می کند.
به نظر نمیرسد که هیچ یک از تاکتیکهایی که در تعداد زیادی از معاملات اجرا میشوند، مزیت آماری را حفظ کنند. بنابراین معامله گران اغلب رویکردهای VWAP خود را با نشانه ها و تاکتیک های دیگر ترکیب می کنند. این کار به آنها کمک می کند تا بسته به اینکه چگونه عملکرد قیمت روز را درک می کنند، با فیلتر سودآورتری کار کنند.
به عنوان مثال، یک معامله گر همچنین می تواند از VWAP در ارتباط با باندهای بولینگر (ابزاری در تحلیل تکنیکال) استفاده کند. اینها مجموعهای از خطوط روند هستند که به وسیله هنگام معامله با نشانگر بولینگر دو انحراف استاندارد (مثبت و منفی)، به دور از میانگین متحرک ساده (SMA) قیمت یک اوراق بهادار که میتواند بر اساس ترجیحات کاربر تنظیم شود، ترسیم شده است. (معامله بر اساس سیگنال باند بولینگر یا بالعکس).
شاید جالب ترین استفاده از تجارت VWAP مربوط به برنامه نویسانی باشد که انحراف استاندارد محدوده قیمت را به VWAP ایجاد کرده اند. این کار باعث ایجاد مناطق قیمت در بالا و پایین VWAP می شود که به طور شگفت انگیزی اقدامات پشتیبانی و مقاومت در زمان واقعی را قوی می کند.
نمودار و مثالی از اندیکاتور VWAP
(نمونه زیر را ببینید).
مثال فرضی زیر را از یک نسخه کمی پیچیده تر از VWAP در نظر بگیرید. این نمودار یک بازه زمانی 5 دقیقهای را در مدت زمان کمی بیش از دو روز نشان میدهد. خط VWAP نشان داده شده در اینجا (خط آبی) یک فیلتر استراتژی عالی در روز را ایجاد می کند. همه روزها به این شکل معامله نمی شوند، اما این دو روز نشان دهنده یک عمل قیمت نسبتاً جانبی بود و در چنین شرایطی، معامله گران روزانه دوست دارند یک برنامه برای بازی داشته باشند. یک استراتژی برای انجام معاملات بر اساس بازگشت به میانگین قیمت در روز در اینجا به خوبی کار خواهد کرد. در این میان، نشانگر VWAP بسیار مفید می شود.
هنگامی که مناطق اضافی به نمودار اضافه می شود که نشان دهنده فاصله های آماری قابل توجهی از خط VWAP است، هنگام معامله با نشانگر بولینگر آنها می توانند دستورالعمل های عالی برای شروع موقعیت های خرید (در مناطق پشتیبانی) یا موقعیت های فروش اولیه (در مناطق مقاومت) ارائه دهند. یک رویکرد برای معامله ممکن است شروع یک ورود طولانی مدتی باشد که قیمت در یک منطقه پشتیبانی بسته میشود، (با دستور توقف ضرر، stop loss، در خارج از دورترین خط منطقه و هدف سود در خط VWAP.) شروع مشابه برای فروش کوتاه در مقاومت نیز می تواند به کار گرفته شود.
توجه داشته باشید که مناطق حمایت و مقاومت روزهای گذشته نیز می توانند بازارهای قابل توجهی برای روزهای آینده که قیمت در حال حرکت است، باشد.
چرا قیمت میانگین وزنی حجمی (VWAP) مهم است؟
VWAP توسط معاملهگرانی استفاده میشود که میخواهند نشانهای از قیمت اوراق بهادار را در طول زمان مشاهده کنند. همچنین توسط معامله گران بزرگتر که باید اطمینان حاصل کنند که معاملات آنها قیمت اوراق بهاداری را که می خواهند بخرند یا بفروشند تغییر نمی دهد، استفاده می شود.
برای مثال، یک صندوق تامین سرمایه ممکن است از ارسال سفارش خرید برای قیمتی بالاتر از VWAP اوراق بهادار خودداری کند تا از افزایش مصنوعی قیمت آن اوراق جلوگیری کند. به همین ترتیب، ممکن است از ارسال سفارشات بسیار پایین تر از VWAP خودداری کند، به طوری که قیمت با فروش آن پایین نیاید.
از آنجایی که این اندیکاتور قیمت و حجم را در ارزش خود ترکیب می کند، اکثر تحلیلگران، اندیکاتور VWAP را نمایانگر چیزی بیشتر از میانگین قیمت هنگام معامله با نشانگر بولینگر واقعی سهام می دانند. محاسبه VWAP مستقل از قیمت بسته شدن سهام است و مستقیماً بر قیمت بسته شدن سهام تأثیر نمی گذارد.
از آنجایی که محاسبه VWAP بر اساس دادههای تاریخی است، همچنان به عنوان یک شاخص عقب مانده در نظر گرفته میشود، اما این امر معاملهگران را از استفاده از این معیار برای ایجاد سطوح حمایت و مقاومت مناسب برای معاملات روزانه باز نمیدارد. علاوه بر این، از آنجایی که معاملهگران نهادی و سازمانی از VWAP به عنوان معیاری برای فعالیتهای اجرایی استفاده میکنند، سطح قیمت VWAP بسیار تأثیرگذار در اقدام قیمت روزانه در نظر گرفته میشود.
تفاوت بین قیمت میانگین وزنی حجمی (VWAP) و میانگین متحرک ساده
مانند VWAP، میانگین متحرک ساده به معامله گران دیدگاه کمتری نسبت به روند اخیر قیمت اوراق بهادار می دهد. با این حال، برخلاف VWAP، میانگین متحرک ساده، سطح حجم معاملات آن امنیت را در نظر نمی گیرد. این به این دلیل است که VWAP تغییر قیمت هر روز را با مقدار حجمی که در آن روز اتفاق میافتد وزن میکند، در حالی که میانگین متحرک ساده به طور ضمنی فرض میکند که تمام روزهای معاملاتی دارای سطح یکسانی از حجم هستند.
ترفند کلیدی برای سیگنال یابی از نقاط بازگشتی بازار
اگر یک معاملهگر خلاف روندی باشید، به دنبال نقاطی از بازار خواهید بود که بازار در آنها تغییر روند میدهد. به عنوان مثال روند بازار از صعودی به نزولی تغییر میکند و بالعکس. در این مقاله میخواهیم با بررسی چند مثال کاربردی نشان دهیم که چگونه میتوان با ترکیب پرایس اکشن و خطوط روندی سیگنالهای معتبری را شکار کنیم.
معاملات خلاف روندی به طور معمول دو مشکل اصلی دارند:
- همه اوجها یا کفهای قیمتی به سرعت معکوس نمیشوند، به طور معمول بعد از تشکیل یک اوج یا کف قیمتی، بازار وارد فاز خنثی میشود و بعد از یک دوره استراحت روند تغییر میکند.
- به طور اغلب روزها یا هفتهها باید منتظر تغییر حالت بازار بمانید اما بعضی اوقات قیمت بدون صدور سیگنال به سرعت حرکت میکند و شما باید به دنبال فرصت معاملاتی باشید.
خطوط روندی بسیار قابل احترام هستند و شکست این خطوط میتواند سیگنالهای معاملاتی خوبی صادر کند. به همین دلیل شیفت ترند نیز یکی از ستاپ های معاملاتی مهم به شمار میرود.
رسم خطوط روند و معامله این خطوط
عادت کردن به ترسیم خط روندی زمانبر خواهد بود، اما بعد از رسم چندین مورد، چشم شما بسیار سریع عادت میکند. برای رسم خط روندی به سهنقطه متوالی نیاز است، وجود دو نقطه کافی نیست و نقطه سوم به قدرت خط روندی میافزاید. نگران نقض خط روند خود نباشید، تا زمانی که قیمت به آن احترام میگذارد و واکنش نشان میدهد، نشانگر درست بودن خط روندی است.
آموزش فارکس – به نحوه رسم خطوط روندی توجه کنید. گاهی اوقات شاید لازم باشد که از یک محدوده چند خط روندی رسم شود.
برای ورود به معامله با خط روندی دو اصل وجود هنگام معامله با نشانگر بولینگر دارد:
- برای ورود به معاملات با ریسک بالا، بهتر است منتظر شکست خط روندی و برخورد مجدد قیمت به آن بمانید.
- با سفارشات معلق و کورکورانه خط روندی را معامله نکنید. منتظر واکنش قیمت به خط روندی باشید.
به تصویر زیر نگاه کنید که شامل سه سناریو زیر است:
آموزش فارکس – شکست هر یک از خطوط روندی و برخورد مجدد به آن، فرصتی برای معامله بوده است.
- از وصل کردن اوجهای قیمتی، خط روند نزولی به دست آمده است که در ادامه بازار این خط را شکسته و بعد از برخورد مجدد به آن صعود کرده است.
- خط روند صعودی با وصل کردن اوجهای قیمتی تشکیل شده است. قیمت بعد از عبور به بالای خط روندی، تقویت شده و در ادامه این خط روندی به حمایت تبدیل شده است. بازار بعد از شکست میانگین متحرک، بازگشت به زیر خط روندی و برخورد مجدد به آن، حرکت نزولی به راه انداخته است.
- خط روند صعودی برای بار دوم رسم شده و از بازار حمایت کرده است که به نظر میرسد خریداران قدرت کافی نداشته و این خط شکسته خواهد شد.
سیگنالهای ورود مجدد به بازار
مثال قبل نشان داد که چگونه میتوان خطوط روند را ترسیم کرد و میتوان از شکست خط روندی برای ورود به بازار استفاده کرد. گاهی اوقات میتوان از خط روندی برای پیدا کردن نقاط ورود مجدد و فرصتهای از دست رفته استفاده کرد. در تصویر زیر بازگشت قیمتی بازار نشان داده شده است.
آموزش فارکس – دو سناریوی بازگشتی
در اولین سناریو بازگشتی: در نقطه (۱) معامله گران میتوانستند بعد از شکست خط روندی و میانگین، وارد بازار شوند. بعد از برخورد مجدد قیمت به خط روندی، نقطه (۲) محل بهتری برای ورود به معامله است. به خاطر داشته باشید که اگر برخورد مجدد به خط روند و میانگین متحرک در یک محل اتفاق بیفتد، میتوان گفت که یک سیگنال بر اساس اصل انطباق صادر شده است. در ادامه بازار حرکت نزولی به راه انداخته و قیمت بعد از شکست خط روند صعودی در نقطه (۳) و برخورد مجدد به آن، سقوط کرده است. معمولاً قبل از شکست خطوط روند، مومنتوم بازار کاهش مییابد. بعد از شکست خط روندی و برخورد مجدد به آن، معامله گران میتوانند سود خوبی به دست آورند.
دومین سناریو بازگشتی یک مثال کلاسیک است. در اینجا خط روند اولیه وجود نداشت اما بعد از شکست میانگین متحرک، نقطه (۱) میتوانست نقطه ورود به بازار به شمار رود. بازار بعد از شکست میانگین به حرکت نزولی ادامه داده و به خط روندی رسیده است. بعد از عبور بازار به زیر خط روندی و برخورد مجدد به آن، فروشندگان میتوانستند در نقطه (۲) وارد بازار شوند.
شتاب مومنتوم در باندهای بولینگر
با ترکیب باندهای بولینگر و برخورد مجدد قیمت به خط روندی، میتوانید ترکیب قدرتمندی طبق اصل انطباق به دست آورید. تصویر زیر یک چرخش نزولی با دو خط روندی را نشان میدهد. جفت ارز AUDUSD در ادامه بازگشت نزولی از باند بالایی بولینگر و اوج قیمتی، هر دو خط روندی را شکسته و بعد از برخورد مجدد به آنها سقوط کرده است (نقاط ۱ و ۲). بدین ترتیب بهتر است که خطوط روند را به صورت کورکورانه معامله نکنید و منتظر تائید بمانید. Bollinger Bands یک مفهوم معاملاتی کاملاً مستند است و هنگام ترکیب آن با مفهوم خط روند و معاملات معکوس، معاملهگر میتواند مفاهیم تلاقی قدرتمندی را ایجاد کند.
دیدگاه شما