درون یک جزیره ۵ خانه وجود دارد. شما ۳ خانه از این ۵ خانه را به مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان برای هر خانه، خریداری میکنید. دو صاحبخانه دیگر درون جزیره با توجه به اینکه ۳ خانه در جزیره با قیمت ۲۰۰ میلیون تومان به فروش رفته است، خانههای خود را به همین اندازه قیمتگذاری میکنند؛ زیرا ۲۰۰ میلیون تومان قیمت کنونی برای این بازار است. در مثال بالا ارزش بازار املاک جزیره ۱ میلیارد تومان (۲۰۰M x 5) است. اما از آنجایی که تنها سرمایه تزریقشده به بازار ۶۰۰ میلیون شماست و خانه همسایههایتان فروش نرفته است؛ مبلغ سرمایهگذاری شده روی این بازار ۱ میلیارد تومان نبوده و ۶۰۰ میلیون است. بنابراین ۶۰۰ میلیون تومان جریان ورودی به بازار املاک جزیره بوده است و ارزش بازار یا مارکت کپ، ۱ میلیارد تومان است. این مسئله در ارزهای دیجیتال هم دقیقاً به همین شکل است. در واقع همه سکههای در گردش با قیمت فعلی خریداری نشدهاند و ممکن است بسیاری از سکهها به دلیل پیش استخراج دارایی (Pre-mining)، ایردراپ (Airdrop) و یا مواردی از این دست، اصلاً خریداری نشده باشند. بنابراین ارزش بازار اغلب بسیار بیشتر از پول واقعی است که درون آن بازار سرمایه گذاری شده است. تصور کنید اگر بعد از خرید خانهها مشخص شود که ۶۰۰ میلیون پول پرداختی برای خانه ها تقلبی بوده است. این یعنی که تقاضای واقعی برای آن خانهها وجود نداشته و کل ماجرای ارزش گذاری یک کلاهبرداری بوده است. با مشخص شدن مصنوعی بودن جریان ورودی پول و ارزش بازار، قیمتها به طرز چشمگیری کاهش مییابد. ازآنجایی که یک خریدار واقعی با پول واقعی بازار را ۲۰۰ میلیون تومان ارزش گذاری نکرده است، وضعیت املاک جزیره به پیش از این قیمتگذاری باز میگردد.
نکات کلیدی در Market Cap چیست؟
پس از چند هفته فشار فروش و سقوط قیمت بیت کوین به زیر سطح 18000 دلار، ارزهای رمزنگاری در 18 جولای شاهد افزایش قیمت بودند و ارزش کل بازار ارز رمزنگاری به بالای یک تریلیون دلار رسید.ارزش بازار (Market Cap) چیست و چه اهمیتی دارد؟ روز …
7 ریسک رایج در بخش دیفای که باید به آنها توجه کرد
ریسک ها در همه بخش های مالی طبیعی هستند و امور مالی غیرمتمرکز (دیفای) نیز از این قاعده مستثنی نیست. رایج نکات کلیدی در Market Cap چیست؟ ترین اشکال ریسک در بخش امور مالی سنتی (TradFi) شامل ریسک اعتباری، ریسک نقدینگی، ریسک پشتوانه دارایی، ریسک سرمایه گذاری خارجی، …
پنج بخش بازار ارز رمزنگاری که در بازار نزولی فعلی باید به آنها توجه کرد
قیمت ارزهای رمزنگاری به پایین ترین سطح چند ساله خود کاهش یافته و این سوال را مطرح می کند که دارایی های کدام پروژه ها ارزش خرید و انباشت دارند. بسیاری از توسعه دهندگان و سازندگان پروژه ها بازار نزولی را به چشم یک فرصت می بینند و از آن …
نوسان شدید در بازار ارز رمزنگاری پس از اعلام نرخ تورم در آمریکا
وزارت کار ایالات متحده آمریکا آمارهای مربوط به شاخص قیمت مصرف کننده (CPI) را برای ماه ژوئن اعلام کرد. براساس آخرین گزارش CPI، نرخ تورم آمریکا در این ماه به 9.1 درصد رسید که بالاترین سطح در 41 سال گذشته بود. CPI رایج ترین معیار …
آنچه باید در مورد پروژه استرانگبلاک و نحوه راه اندازی یک نود در آن بدانید
بازار ارزهای رمزنگاری به طور پیوسته در حال رشد و پیشرفت است و این برای کاربران فعال در این حوزه تعجب آور نیست. در میان پیشرفت های تکنولوژیکی، پروژه جدیدی به نام استرانگبلاک (StrongBlock) مفهوم "نود به عنوان یک سرویس (NaaS)" را در بلاک چین …
سطح های مهم حمایت بیت کوین در روند فعلی
سطح حمایت مهم 20000 دلار شکسته شد و فروشندگان سرانجام قیمت بیت کوین را به سطوح مشاهده شده در ابتدای ماه جولای رساندند. اما با وجود این کاهش شدید، آلت کوین ها و بیت کوین سطح های حمایت مهم دیگری دارند که باید آنها را زیر نظر گرفت. بیت کوین …
صعودی شدن قیمت بیت کوین نیاز به بهبود شرایط اقتصاد کلان دارد
قیمت های ارزهای رمزنگاری در چند ماه گذشته سقوط شدیدی داشته اند و ارزش کل بازار ارز رمزنگاری از 3 تریلیون دلار به 990 میلیارد دلار کاهش یافته است. ارزش بازار (Market Cap) چیست و چه اهمیتی دارد؟ براساس گزارش اخیر شرکت تحقیقاتی دلفی …
برخی نکات مهم برای ترید کردن در بازار ارزهای رمزنگاری
از دست دادن سرمایه در هنگام معامله با بیت کوین یا سایر ارزهای رمزنگاری، خیلی ناراحت کننده است. بنابراین، لازم است قبل از انجام معاملات بیت کوین یا هر ارز دیگری، ابتدا خودتان درباره آن تحقیق کنید. اگرچه ممکن است از طریق اینترنت اطلاعات …
توکن سوزی خودکار BNB چیست و چگونه انجام می شود
بایننس کوین (BNB) در سال 2017 توسط صرافی بزرگ بایننس ایجاد شد. این توکن برای اولین بار از طریق عرضه اولیه سکه (بین 26 ژوئن تا 3 جولای همان سال) منتشر و راه اندازی شد. تعداد کل توکن های بایننس کوین در ابتدا 200 میلیون توکن بود. اما بایننس …
کاهش چشمگیر نرخ هش و سوددهی استخراج بیت کوین
نرخ هش بیت کوین پس از رسیدن به بالاترین سطح در تاریخ 8 ژوئن 2022، کاهش یافته است. آمارهای 30 روزه نشان می دهند که نرخ هش 26.56 درصد کاهش داشته و از 243 به 178.44 اگزاهش در ثانیه رسیده است. سختی استخراج دو دوره متوالی کاهش یافته و انتظار می …
inflow و outflow چیست؟
شناخت بازار ارزهای دیجیتال یکی از فاکتورهایی است که می نکات کلیدی در Market Cap چیست؟ تواند به کسب سود بیشتر کمک کند، شاخص ورود و خروج رمز ارزها به صرافی ها یا inflow و outflow دو شاخص مهم برای ورود شما برای خرید ارزهای دیجیتال یا فروش شماست، تاثیر جریان inflow و outflow در صرافی ها به طور 100 درصدی نیست اما توجه به این نکات می تواند بر روی تصمیم شما مبنی بر خرید یا فروش ارز دیجیتال هدف، تاثیر بسزایی داشته باشد.
شاخص ورود و خروج ارزهای نکات کلیدی در Market Cap چیست؟ دیجیتال
زمانی که پادشاه ارزهای دیجیتال یعنی بیت کوین از یک مقاومت مهم عبور می کند، شاخص ورود رمز ارز تتر (USDT) به صرافی ها افزایش پیدا می کند، لذا این یک سیگنال برای تریدرها یا معامله گران حوزه کریپتوکارنسی بوده و می توانند از شاخص ورود و خروج رمز ارزها، به عنوان یک نشانگر حرکت بعدی بازار استفاده کنند.
جریان ورودی کوین به صرافی ها (Inflow)
اصطلاح inflow به معنی ورود ارز دیجیتال (کوین یا توکن) به کیف پول های صرافی های حوزه کریپتوکارنسی است؛ برای آشنایی بیشتر و درک صحیح از اصطلاح inflow به جدول زیر رجوع کنید.
معیارها | مثال |
کل ورود کوین به صرافی (Inflow Total) | تعداد کل بیت کوین های فرستاده شده به صرافی |
میانگین ورود کوین (Inflow mean) | میانگین تعداد بیت کوین ارسال شده در هر تراکنش به صرافی |
10 ورود کوین برتر به صرافی (Inflow Top10) | تعداد کل بیت کوین های ارسال شده به صرافی در 10 تراکنش برتر |
میانگین متحرک 7 روزه متوسط ورود کوین Inflow Mean (MA7) | میانگین متحرک 7 روزه متوسط تعداد کل بیت کوین های ارسال شده به صرافی |
هنگامی که میزان ورودی یا inflow یک ارز دیجیتال به صرافی افزایش می یابد، به این معنی است که نهنگ ها در حال انتقال آن ارز دیجیتال از کیف پول به صرافی هستند. رفتار نهنگ ها بعد از این فعالیت احتمالا با عرضه ارز دیجیتال مورد نظر در بازار همراه است، نهنگ ها فشار فروش ایجاد کرده و باعث کاهش قیمت خواهند شد. ( به بازار نزولی Bearish Market نیز می گویند.)
تفاوت جریان ورودی با ارزش بازار
اغلب در میان سرمایه گذاران و معامله گرانی که به تازگی وارد حوزه ارزهای دیجیتال شده اند این اشتباه به وجود می آید که جریان ورودی یا inflow همان ارزش بازار یا market cap است. به عنوان مثال اگر ارزش بازار رمز ارزها ۷۰۰ میلیارد دلار باشد، مردم گمان می کنند که این به معنی دیگر ۷۰۰ میلیارد دلار در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری شده است اما این برداشتی کاملاً نادرست و اشتباه است چرا که اعداد واقعی با این ارقام فاصله بسیار زیادی دارند.
اشتباه گرفتن این دو مفهوم با یکدیگر بهطور کلی روی برداشت شما از عوامل و خود بازار تأثیرگذار بوده و درک نادرست از بازار ارزهای دیجیتال میتواند به تصمیمات اشتباه منجر شود.
پول سرمایه گذاری شده در یک بازار برخلاف تصور با نام ارزش بازار معرفی نمیشود بلکه به جریان ورودی یا inflow مشهور است. جریان ورودی، پول واقعی وارد شده به بازار حوزه ارزهای دیجیتال است. بهعنوان مثال اگر شما به صرافی های بازار کریپتوکارنسی مراجعه کنید و با پول نقد موجود در حساب خود، ارز دیجیتال اتریوم بخرید؛ پول شما به بازار کریپتوکارنسی وارد شده و به عنوان جریان ورودی یا inflow در نظر گرفته میشود.
در بازار رمز ارزها ارزش بازار یا مارکت کپ (market cap) از ضرب قیمت فعلی در مجموع تمامی کوین های در حال گردش به دست می آید.
مثال زیر شما را بیشتر با این دو مفهوم آشنا خواهد کرد:
درون یک جزیره ۵ خانه وجود دارد. شما ۳ خانه از این ۵ خانه را به مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان برای هر خانه، خریداری میکنید. دو صاحبخانه دیگر درون جزیره با توجه به اینکه ۳ خانه در جزیره با قیمت ۲۰۰ میلیون تومان به فروش رفته است، خانههای خود را به همین اندازه قیمتگذاری میکنند؛ زیرا ۲۰۰ میلیون تومان قیمت کنونی برای این بازار است.
در مثال بالا ارزش بازار املاک جزیره ۱ میلیارد تومان (۲۰۰M x 5) است. اما از آنجایی که تنها سرمایه تزریقشده به بازار ۶۰۰ میلیون شماست و خانه همسایههایتان فروش نرفته است؛ مبلغ سرمایهگذاری شده روی این بازار ۱ میلیارد تومان نبوده و ۶۰۰ میلیون است. بنابراین ۶۰۰ میلیون تومان جریان ورودی به بازار املاک جزیره بوده است و ارزش بازار یا مارکت کپ، ۱ میلیارد تومان است.
این مسئله در ارزهای دیجیتال هم دقیقاً به همین شکل است. در واقع همه سکههای در گردش با قیمت فعلی خریداری نشدهاند و ممکن است بسیاری از سکهها به دلیل پیش استخراج دارایی (Pre-mining)، ایردراپ (Airdrop) و یا مواردی از این دست، اصلاً خریداری نشده باشند. بنابراین ارزش بازار اغلب بسیار بیشتر از پول واقعی است که درون آن بازار سرمایه گذاری شده است. تصور کنید اگر بعد از خرید خانهها مشخص شود که ۶۰۰ میلیون پول پرداختی برای خانه ها تقلبی بوده است. این یعنی که تقاضای واقعی برای آن خانهها وجود نداشته و کل ماجرای ارزش گذاری نکات کلیدی در Market Cap چیست؟ یک کلاهبرداری بوده است. با مشخص شدن مصنوعی بودن جریان ورودی پول و ارزش بازار، قیمتها به طرز چشمگیری کاهش مییابد. ازآنجایی که یک خریدار واقعی با پول واقعی بازار را ۲۰۰ میلیون تومان ارزش گذاری نکرده است، وضعیت املاک جزیره به پیش از این قیمتگذاری باز میگردد.
بررسی بیت کوین در فاز گاوی بازار ارزهای دیجیتال
در زمان هایی که پادشاه ارزهای دیجیتال یعنی بیت کوین وارد فاز گاوی (رشد زیاد بازار ارزهای دیجیتال) شده است، میزان رشد ارزش بازار:
- ۹ برابر در ۵ روز در سال ۲۰۱۰ از ۲۵،۰۰۰ دلار به ۲۵۵،۰۰۰ دلار
- ۱۰ برابر در ۵ ماه در سال ۲۰۱۰ از ۲۵۵،۰۰۰ دلار به ۲.۵ میلیون دلار
- ۱۰۰ برابر در ۲ ماه در سال ۲۰۱۱ از ۲.۵ میلیون دلار به ۲۲۷ میلیون دلار
- ۱۱۰ برابر در ۲ سال در سال ۲۰۱۳ از ۱۸ میلیون دلار به ۲.۱۳ میلیارد دلار
- ۱۹ برابر در ۵ ماه در سال ۲۰۱۳ از ۷۴۰ میلیون دلار – ۱۳ میلیارد دلار
- ۲۰ برابر در ۷ ماه در سال ۲۰۱۸ از ۱۵ میلیارد تا ۳۰۰ میلیارد دلار
جریان خروجی کوین به صرافی ها (outflow)
اصطلاح outflow به معنی خروج ارز دیجیتال (کوین یا توکن) از کیف پول های صرافی های حوزه کریپتوکارنسی است؛ برای آشنایی بیشتر و درک صحیح از اصطلاح outflow به جدول زیر رجوع کنید.
معیارها | مثال |
کل خروج کوین از صرافی ارزهای دیجیتال (outflow Total) | تعداد کل بیت کوین های برداشت شده از صرافی ارزهای دیجیتال |
میانگین خروج کوین از صرافی (outflow Mean) | میانگین کل تعداد بیت کوین های برداشته از صرافی در هر تراکنش |
10 خروج کوین برتر از صرافی (outflow Top 10) | تعداد بیت کوین های خارج شده شده از صرافی در 10 تراکنش برتر |
میانگین متحرک 7 روزه متوسط خروج کوین outflow Mean (MA7) | میانگین متحرک 7 روزه متوسط خروج بیت کوین از صرافی ها |
تاثیر inflow و outflow در ارز دیجیتال
با توجه به این که بیت کوین حجم بسیار بزرگی از بازار ارزهای دیجیتال را در اختیار دارد، اندیکاتورهای inflow و outflow به طور قطع نمی توانند نشانگر حرکت بعدی رمز ارز موردنظر را به شما به طور دقیق نشان دهد اما می تواند بهترین پیشنهاد (سیگنال) فاندامنتالی را به شما بدهد.
سایت هایی برای مشاهده قیمت
معامله گری که دانش های مفیدی از بازار داشته باشد، می تواند سودهای بسیار بزرگی را دریافت کند، لیست این وب سایت ها در جدول زیر آورده شده است.
وب سایت هایی که به شما سود می رساند |
tradingview.com |
coinmarketcap.com |
worldcoinindex.com |
cryptocompare.com |
bitinfocharts.com |
bitcointalk.org |
نتیجه گیری: inflow و outflow دو ابزاری است که می تواند به شما در جهت سوددهی بیشتر کمک شایانی بکند، اما نکته مهم در ارتباط با این اندیکاتور، این است که به طور دقیق نقطه ورود یا خروج را به شما نمی دهد، لذا این اندیکاتورها می توانند به تحلیلگر یا سرمایه گذارهای بازار ارزهای دیجیتال (کریپتوکارنسی - cryptocurrency) کمک شایانی بکنند.
مفهوم تحلیل بنیادی
تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) روشی برای اندازه گیری ارزش ذاتی یک اوراق بهادار با بررسی عوامل اقتصادی و مالی مرتبط با آن است. تحلیلگران بنیادی هر آنچه را که میتواند بر ارزش اوراق بهادار تأثیر بگذارد، مطالعه میکنند. از عوامل اقتصاد کلان مانند وضعیت اقتصاد و شرایط صنعت گرفته تا عوامل اقتصادی خرد مانند تأثیر مدیریت شرکت.
هدف نهایی رسیدن به عددی است که یک سرمایه گذار بتواند آن را با قیمت فعلی اوراق بهادار مقایسه کند تا ببیند یک اوراق بهادار نکات کلیدی در Market Cap چیست؟ کمتر یا بیشتر از حد ارزش گذاری شده است.
این روش تجزیه و تحلیل سهام در مقابل روش تحلیل تکنیکال در نظر گرفته میشود که جهت قیمتها را از طریق تجزیه و تحلیل دادههای تاریخی بازار مانند قیمت و حجم پیش بینی میکند.
نکات کلیدی
- تحلیل بنیادی روشی برای تعیین ارزش واقعی یا “بازار عادلانه” یک سهام است.
- تحلیلگران بنیادی به دنبال سهامهایی هستند که در حال حاضر با قیمتی بالاتر یا پایینتر از ارزش واقعی آنها معامله میشوند.
- اگر ارزش منصفانهی بازار از قیمت بازار بالاتر باشد، سهام نسبت به ارزش واقعیاش ارزانتر ارزیابی شده و توصیه میشود که خریداری شود.
- در مقابل، تحلیلگران تکنیکال اصول مطالعهی روند تاریخی قیمت سهام را نادیده میگیرند.
مفهوم تحلیل بنیادی
همهی تجزیه و تحلیلهای مربوط به سهام سعی میکنند تعیین کنند که آیا یک اوراق بهادار در بازار گستردهتر به درستی ارزش گذاری شده است یا نه. تحلیل بنیادی معمولاً از منظر کلان به خرد انجام میشود؛ به منظور شناسایی اوراق بهاداری که قیمت آنها به درستی توسط بازار تعیین نشده است.
تحلیلگران به طور معمول، به ترتیب، وضعیت کلی اقتصاد و سپس قدرت یک صنعت خاص را قبل از تمرکز بر عملکرد فردی یک شرکت، برای رسیدن به یک ارزش عادلانه در بازار برای سهام مورد نظر مطالعه میکنند.
تحلیل بنیادی از دادههای عمومی برای ارزیابی ارزش سهام یا هر نوع دیگری از اوراق بهادار استفاده میکند. به عنوان مثال، یک سرمایه گذار میتواند با بررسی عوامل اقتصادی مانند نرخ بهره و وضعیت کلی اقتصاد، و سپس مطالعه اطلاعات مربوط به ناشر یک اوراق قرضه، مانند تغییرات احتمالی در رتبه بندی اعتبار آن، تحلیل بنیادی در مورد ارزش آن اوراق قرضه انجام دهد.
برای سهام، تحلیل بنیادی از بازگشت سرمایه، درآمد، رشد در آینده، بازده سهام، حاشیهی سود و سایر دادهها برای تعیین ارزش اساسی و پتانسیل رشد شرکت در آینده استفاده میکند. همهی این دادهها در صورتهای مالی یک شرکت موجود است.
مهم: تحلیل بنیادی اغلب برای سهام استفاده میشود، اما برای ارزیابی هر گونه اوراق بهادار، از اوراق قرضه تا مشتقات آن قابل استفاده است. اگر اصول بنیادی را از اقتصاد گستردهتر تا جزئیات شرکت در نظر بگیرید، در حال انجام تحلیل بنیادی هستید.
سرمایه گذاری و تحلیل بنیادی
یک تحلیلگر تلاش میکند مدلی برای تعیین ارزش تخمینی قیمت سهام یک شرکت بر اساس دادههای موجود در دسترس عموم ایجاد کند. به گفتهی یک تحلیلگر باسواد، این مقدار فقط برآوردی است که قیمت سهام شرکت در مقایسه با قیمت بازار معاملات فعلی باید ارزش داشته باشد. برخی از تحلیلگران ممکن است قیمت تخمینی خود را به عنوان ارزش ذاتی شرکت ذکر کنند.
اگر یک تحلیلگر محاسبه کند که ارزش سهام باید به طور قابل توجهی بالاتر از قیمت فعلی بازار سهام باشد، ممکن است آنها یک امتیاز خرید یا افزودن وزن برای سهام منتشر کنند. این به عنوان یک توصیه به سرمایه گذارانی است که از آن تحلیلگر پیروی میکنند. اگر تحلیلگر ارزش ذاتی کمتری را نسبت به قیمت فعلی بازار یک سهام محاسبه کند، سهام گرانتر از ارزش واقعیاش ارزیابی شده و توصیهی فروش یا کاهش وزن سهام صادر میشود.
سرمایه گذارانی که از این توصیهها پیروی میکنند انتظار دارند که بتوانند سهام با توصیههای مطلوب را خریداری کنند زیرا چنین سهامهایی با افزایش زمان احتمال رشد بیشتری دارند. به همین ترتیب انتظار میرود سهامی با رتبه بندی نامطلوب احتمال سقوط قیمت بیشتری داشته باشد. چنین سهامهایی کاندیدهایی برای حذف از سهامهای موجود یا اضافه شدن به عنوان موقعیت “short” هستند.
این روش تحلیل سهام در مقابل تحلیل تکنیکال قرار دارد، که جهت قیمتها را از طریق تجزیه و تحلیل دادههای تاریخی بازار مانند قیمت و حجم نکات کلیدی در Market Cap چیست؟ پیش بینی میکند.
تحلیل بنیادی کمی و کیفی
مشکلی که در تعریف کلمهی بنیادی وجود دارد این است که میتواند هر آنچه مربوط به رفاه اقتصادی یک شرکت است را پوشش دهد. بدیهی است که این اطلاعات اعدادی مانند درآمد و سود را شامل میشوند، اما همچنین میتوانند از سهم بازار یک شرکت گرفته تا کیفیت مدیریت آن را نیز شامل شوند.
عوامل بنیادی مختلف را میتوان به دو دسته تقسیم کرد: کمی و کیفی. معنای مالی این اصطلاحات با تعاریف استاندارد آنها تفاوت چندانی ندارد. در اینجا تعریف این اصطلاحات در یک فرهنگ لغت آمده است:
- کمی: ” اطلاعاتی که میتواند با اعداد و مقادیر نشان داده شود.”
- کیفی: “مربوط به ماهیت یا استاندارد چیزی است، نه مقدار آن.”
در این زمینه، مبانی کمّی اعداد سخت هستند. آنها ویژگیهای قابل اندازه گیری یک کسب و کار هستند. به همین دلیل بزرگترین منبع دادههای کمی صورتهای مالی است. درآمد، سود، دارایی و موارد دیگر را میتوان با دقت زیادی اندازه گیری کرد.
اصول كيفي كمتر ملموساند. این اصول ممکن است شامل کیفیت مدیران کلیدی یک شرکت، شناخته شدن برند آن شرکت، حق ثبت اختراع و فنآوری انحصاری آن باشند.
تجزیه و تحلیل کیفی و کمی ذاتاً نسبت به یکدیگر برتری ندارند. بسیاری از تحلیلگران هر دو را با هم در نظر میگیرند.
مبانی کیفیای که باید در نظر گرفت
چهار اصل اساسی وجود دارد که تحلیلگران همیشه در مورد یک شرکت در نظر میگیرند که همه کیفی هستند تا کمی. آنها عبارتند از:
- مدل کسب و کار: شرکت دقیقا چه کار میکند؟ این به آسانی که به نظر میرسد، نیست. اگر مدل کسب و کار شرکتی مبتنی بر فروش مرغ فست فود باشد، آیا درآمد خود را از این طریق بدست میآورد؟ یا فقط هزینههای حق امتیاز و حق انتخاب را پرداخت میکند؟
- مزیت رقابتی: موفقیت طولانی مدت یک شرکت عمدتا به دلیل توانایی آن در داشتن یک مزیت رقابتی و حفظ آن میباشد. مزایای قدرتمند رقابتی، مانند نام تجاری کوکاکولا و سلطهی مایکروسافت بر سیستم عامل رایانههای شخصی، خندقی در آن کسب و کار ایجاد میکند که به اجازه میدهد رقبا را از خود دور نگه داشته و از رشد و سود برخوردار شود. وقتی یک شرکت میتواند به یک مزیت رقابتی دست یابد، سهامداران آن میتوانند برای دههها پاداش خوبی دریافت کنند.
- مدیریت: برخی معتقدند که مدیریت مهمترین معیار برای سرمایه گذاری در یک شرکت است. منطقی است: اگر رهبران شرکت نتوانند به درستی برنامه را اجرا کنند، حتی بهترین مدل کسب و کار نیز محکوم به فنا است. گرچه دیدار و ارزیابی واقعی مدیران برای سرمایه گذاران خرده فروشی دشوار است، شما میتوانید به وب سایت شرکت مراجعه کرده و رزومه افراد برتر و اعضای هیئت مدیره را بررسی کنید. عملکرد آنها در مشاغل قبلی چقدر خوب بوده است؟ آیا اخیراً بخش زیادی از سهام خود را فروختهاند؟
- حاکمیت شرکت: حاکمیت شرکت سیاستهای اعمال شده در یک سازمان را بیان میکند که نشان دهندهی روابط و مسئولیتهای بین مدیریت، رؤسا و سهامداران است. این سیاستها همراه با قوانین و مقررات شرکت در منشور شرکت و آیین نامهی آن تعریف و تعیین میشود. شما میخواهید با شرکتی کار کنید که اخلاقی، منصفانه، شفاف و کارآمد اداره شود. به ویژه توجه داشته باشید که آیا مدیریت به حقوق و منافع سهامداران احترام میگذارد یا خیر. اطمینان حاصل کنید که ارتباط آنها با سهامداران شفاف، واضح و قابل درک است. اگر چنین براوردی از شرکت نداشتید، احتمالاً به این دلیل است که آنها نمیخواهند شما چنین برداشتی داشته باشید.
در نظر گرفتن صنعت یک شرکت نیز مهم است: پایهی مشتری، سهم بازار در بین شرکتها، رشد صنعت، رقابت، مقررات و چرخههای تجاری. یادگیری نحوهی کار صنعت درک عمیقتری از سلامت مالی یک شرکت به سرمایه گذار خواهد داد.
صورتهای مالی: مبانی کمیای که باید در نظر گرفت
صورتهای مالی واسطهای هستند که توسط آن شرکت اطلاعات مربوط به عملکردهای مالی خود را افشا میکند. پیروان تحلیل بنیادی از اطلاعات کمی که از صورتهای مالی بدست میآیند برای تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری استفاده میکنند. سه صورت مالی مهم عبارتند از صورتهای سود، ترازنامه و صورت جریان نقدینگی .
ترازنامه
ترازنامه بیانگر سوابق داراییها، بدهیها و حقوق صاحبان سهام یک شرکت در یک زمان خاص است. ترازنامه بر این اساس نامگذاری شده است که ساختار مالی یک کسب و کار به روش زیر متعادل میشود:
دارایی = بدهی + حقوق صاحبان سهام
داراییها منابعی را نشان میدهند که یک کسب و کار در یک بازهی زمانی مشخص صاحب آنهاست یا کنترل آنهارا در دست دارد که شامل مواردی مانند پول نقد، فهرست اموال، ماشین آلات و ساختمانها است. طرف دیگر معادله، مقدار کل تأمین مالی شرکت برای بدست آوردن آن داراییها را نشان میدهد. تأمین مالی از طریق بدهیها یا حقوق صاحبان سهام انجام میشود. بدهیها نشان دهندهی وامها هستند (که البته باید بازپرداخت شوند)، در حالی که حقوق صاحبان سهام نشان دهندهی مقدار کل پولی است که صاحبان شرکت در آن مشارکت کردهاند که شامل سود انباشته که سود حاصل در سالهای گذشته است، نیز میشود.
صورت درآمد
در حالی که ترازنامه در بررسی یک کسب و کار از رویکرد لحظه ای استفاده می کند، صورت سود و زیان عملکرد شرکت را در یک بازه زمانی خاص اندازه گیری میکند. از نظر فنی، شما میتوانید یک ترازنامه برای یک ماه یا حتی یک روز داشته باشید، اما فقط گزارش شرکت های سهامی و سالانه را مشاهده خواهید کرد.
در صورت سود و زیان اطلاعاتی در مورد درآمد، هزینه ها و سود حاصل از فعالیت های تجاری آن دوره ارائه شده است.
صورت گردش نقدینگی
صورت جریانهای نقدی بیانگر سوابق ورودی و خروجی نقدی یک تجارت طی یک دوره زمانی است. به طور معمول، صورت جریانهای نقدی بر فعالیتهای مربوط به پول نقد زیر متمرکز است:
- نقدینگی حاصل از سرمایه گذاری (CFI): وجوه نقدی که برای سرمایه گذاری در داراییها استفاده میشود و همچنین درآمد حاصل نکات کلیدی در Market Cap چیست؟ از فروش سایر مشاغل، تجهیزات یا داراییهای بلند مدت.
- وجه نقد از محل تأمین مالی (CFF): وجوه نقدی پرداختی یا دریافتی از صدور و استقراض وجوه. (OCF): وجه نقدی که از عملیات روزمره کسب میشود.
صورت جریان وجوه نقد از اهمیت زیادی برخوردار است زیرا برای یک تجارت بسیار دشوار است که بتواند وضعیت وجه نقد خود را دستکاری کند. حسابداران متجاوز میتوانند کارهای زیادی را برای دستکاری درآمد انجام دهند، اما جعل پول نقد در بانک کار سختی است. به همین دلیل، برخی از سرمایه گذاران صورت جریان نقدینگی را به عنوان معیار محافظه کارانهتری برای بررسی عملکرد یک شرکت میدانند.
مهم: تحلیل بنیادی متکی بر استفاده از نسبتهای مالی است که از دادههای مربوط به صورتهای مالی شرکتها برای نتیجه گیری دربارهی ارزشها و چشم انداز یک شرکت استخراج شدهاند.
مفهوم ارزش ذاتی
یکی از مفروضات اولیه در تحلیل بنیادی این است که قیمت فعلی بورس اوراق بهادار اغلب ارزش شرکت را که توسط دادههای در دسترس عموم پشتیبانی میشود، منعکس نمیکند. فرض دوم این است که ارزش منعکس شده از دادههای بنیادی شرکت به احتمال زیاد به ارزش واقعی سهام نزدیکتر است.
تحلیلگران اغلب از این مقدار درست تئوری به عنوان ارزش ذاتی یاد میکنند. با این حال، باید توجه داشت که کاربرد عبارت ارزش ذاتی در ارزیابی سهام نسبت به معنای آن در سایر زمینهها مانند معاملات گزینهها تفاوت دارد. قیمت گذاری گزینه از محاسبهی استاندارد برای ارزش ذاتی استفاده میکند، با این حال تحلیلگران از مدلهای پیچیده مختلفی برای رسیدن به ارزش ذاتی برای یک سهام استفاده میکنند. برای رسیدن به ارزش ذاتی یک سهام یک فرمول واحد و پذیرفته شده توسط عموم وجود ندارد.
به عنوان مثال، فرض کنید که سهام یک شرکت ۲۰ دلار معامله میشد و پس از تحقیقات گسترده در مورد شرکت آن سهام، یک تحلیلگر تشخیص میدهد که ارزش آن باید ۲۴ دلار باشد. یک تحلیلگر دیگر همین مقدار تحقیقات انجام میدهد اما تعیین میکند که ارزش آن باید ۲۶ دلار باشد. بسیاری از سرمایه گذاران میانگین چنین برآوردهایی را در نظر میگیرند و فرض میکنند که ارزش ذاتی سهام ممکن است نزدیک به ۲۵ دلار باشد. غالباً سرمایه گذاران این برآوردها را اطلاعات بسیار مرتبط میدانند زیرا میخواهند سهامی را خریداری کنند که با قیمت بسیارکمتری نسبت به نکات کلیدی در Market Cap چیست؟ این ارزشهای ذاتی معامله میشوند.
این امر منجر به سومین فرض مهم تحلیل بنیادی میشود: در بلند مدت، بازار سهام مبانی بنیادی را منعکس میکند. مسئله این است که هیچ کس نمیداند “طولانی مدت” واقعاً چه مدت است. ممکن است روزها یا سالها باشد.
این تمام چیزی است که به تحلیل بنیادی مربوط است. با تمرکز بر یک تجارت خاص، یک سرمایه گذار میتواند ارزش ذاتی یک شرکت را تخمین زده و فرصتهای خرید با تخفیف را پیدا کند. وقتی بازار به اصول بنیادی دست یابد، این سرمایه گذاری نتیجه خواهد داد.
یکی از مشهورترین و موفق ترین تحلیلگران بنیادی Warren Buffett به اصطلاح Oracle of Omaha”” است که از تکنیک جمع آوری پشتیبانی میکند.
انتقادات از تحلیل بنیادی
بیشترین انتقادات از تحلیل بنیادی اساساً از جانب دو گروه است: طرفداران تحلیل تکنیکال و معتقدان به فرضیهی بازار کارآمد .
تحلیل تکنیکال
تحلیل تکنیکال شکل اصلی دیگر تجزیه و تحلیل اوراق بهادار است. به بیان ساده، تحلیلگران تکنیکال سرمایه گذاریهای خود (یا به عبارت دقیق تر، معاملات خود را) صرفاً بر اساس قیمت و حجم حرکات سهام انجام میدهند. با استفاده از نمودارها و ابزارهای دیگر، آنها بر مبنای جریان معامله میکنند و اصول بنیادی را نادیده میگیرند.
یکی از اصول اساسی تحلیل تکنیکال این است که بازار همه چیز را تنزیل میدهد. تمام اخبار مربوط به یک شرکت در قیمت سهام آن شرکت مشهود است. بنابراین، تحرکات قیمت سهام بینش بیشتری نسبت به خود مبانی بنیادی تجارت میدهد.
فرضیهی بازار کارآمد
پیروان فرضیهی بازار کارآمد (EMH)، معمولاً با هر دو تحلیلگران بنیادی و تحلیلگران تکنیکال اختلاف نظر دارند.
فرضیهی بازار کارآمد ادعا میکند که اساساً شکست بازار از طریق تحلیل بنیادی یا تکنیکال غیرممکن است. از آنجا که بازار به طور مؤثر تمام سهام را در به صورت مداوم قیمت گذاری میکند، هر فرصتی برای بازده اضافه تقریباً بلافاصله توسط خیل شرکت کنندگان از بین میرود و این امر باعث میشود که هیچ کس نتواند عملکرد قابل توجهی در بازار در درازمدت داشته باشد.
نمونههایی از تحلیل بنیادی
به عنوان مثال شرکت کوکاکولا را در نظر بگیرید. هنگام بررسی سهام آن، یک تحلیلگر باید پرداخت سود سالانهی سهام، سود هر سهم، نسبت P/E و بسیاری از فاکتورهای کمی دیگر را بررسی کند. با این حال، هیچ تحلیلی از کوکاکولا بدون در نظر گرفتن برند شناخته شدهی آن کامل نیست. هرکسی میتواند شرکتی را راه اندازی کند که آب و شکر میفروشد، اما شرکتهای معدودی برای میلیاردها نفر شناخته شدهاند. تعیین دقیق ارزش برند Coke بسیار دشوار است، اما میتوانید مطمئن باشید که این عامل یک فاکتور اساسی در موفقیت مداوم شرکت است.
حتی کل بازار را میتوان با استفاده از تحلیل بنیادی ارزیابی کرد. به عنوان مثال، تحلیلگران شاخصهای بنیادی S&P 500 را از ۴ جولای تا ۸ ژوئیه ۲۰۱۶ بررسی کردند. در این مدت، S&P پس از انتشار گزارش مشاغل مثبت در ایالات متحده، به ۲۱۲۹٫۹۰ افزایش یافت. در واقع، بازار فقط رکورد جدیدی را از دست داد و دقیقاً در زیر سطح ماه مه ۲۰۱۵ یعنی ۲۱۳۰٫۸۲ قرار گرفت. شگفتی اقتصادی ۲۸۷،۰۰۰ شغل اضافی در ماه ژوئن به طور خاص ارزش بازار سهام را در ۸ ژوئیه ۲۰۱۶ افزایش داد.
با این وجود، دیدگاههای مختلفی در مورد ارزش واقعی بازار وجود دارد. برخی از تحلیلگران معتقدند که اقتصاد به سمت بازار خرس (bear market) در حال حرکت است، در حالی که تحلیلگران دیگر معتقدند که اقتصاد به شکل بازار گاو نر(Bull market) ادامه خواهد داشت.
ارزش بازار (Market Cap) چیست؟
ارزش بازار (Market Cap) چیست؟ شاید برای شما هم این سؤال پیش بیایید که مفعوم ارزش بازار یا همان Market Capitalization چیست؟ چه ارتباطی با قیمت دارد؟ ما در این مقاله به زبانی ساده و استفاده از مثالهای کاربردی شما مخاطبین محترم سایت مشهد اکسچنج را با مفهوم و ماهیت ارزش بازار (Market Cap) آشنا نماییم. پس در ادامه این مقاله با ما همراه باشید.
همچنین مطالعه نمایید: ایردراپ ارز دیجیتال چیست؟
تعریف ارزش بازار (Market Cap)
درواقع در زبانی ساده ارزش بازار برابر با تعداد واحدهای یک سهام یا دارایی، ضرب در قیمت هر واحد از سهام یا دارایی است.
به طور مثال چنانچه قیمت هر واحد بیت کوین 10,000 دلار باشد، اما تعداد بیت کوینهای در گردش 17,000,000 میلیون باشد، ارزش بازار بیت کوین معادل است با 10,000 ضربدر 17,000,000 که، با 170,000,000,000 دلار یا به عبارتی 170 میلیارد دلار مساوی خواهد بود.
درباره سهام و دیگر داراییها هم قضیه به همین شکل است. به طور مثال چنانچه قیمت سهام یک شرکت 200 تومان باشد و 2 میلیون برگه سهم انتشار داده باشد، مارکت کپ آن، برابر با 400 میلیون تومان است.
در حقیقت ارزش کل بازار یا همان مارکت کپ (Market Cap)، به تکنیک ریاضی جهت تعیین ارزش یک بازار اطلاق میشود. برعکس عقیده اکثریت مردم که قیمت را نماینگر ارزش میپندارند، واقعیت چیز دیگری است.
به عنوان مثال،هنگام نگارش مقاله ارزش بازار (Market Cap) چیست؟ ، قیمت هر واحد ریپل تنها 0.32 دلار است، اما قیمت هر واحد لایت کوین چیزی حدود 100 دلار هم میرسد.با توجه به آنکه تعداد واحدهای در گردش ریپل ( XRP ) چیزی بیش از 42 میلیارد واحد است و لایت کوین تنها از حدود 62 میلیون واحد در گردش برخوردار است، پس به موجب این امر مارکت کپ ریپل بزرگتر خواهد بود و ریپل در رده بالاتری نسبت به لایت کوین را به خود اختصاص میگیرد.
ارزش بازار ریپل و لایت کوین
چناچه سرمایهگذاری تازهوارد ارزش کل بازار را به درستی درک نکرده باشد، شاید با خودش فکر کند که لایت کوین از بازار بزرگتری نسبت به ریپل برخوردار است، چراکه قیمت آن بیشتر امیباشد. اما همانطور که در عکس بالا رویت مینمایید، عرضه ریپل بسیار زیاد بود و با توجه به این حجم از عرضه، به طور طبیعی نسبت به لایت کوین قیمت کمتری دارد. پس قیمت یک دارایی را نمیتوان معیاری در برای تشخیص اعتبار و بزرگی بازار برشمرد.
درحال حاضر رمزارزهای بسیاری وجود دارند که به قیمت بیش از 1500 دلار میرسند اما به نسبت ارزی مانند لایت کوین که قیمتش تنها 100 دلار است، در جایگاه بسیار پایینی قرار گرفته اند. بنابراین مارکت کپ را میتوان یک معیار مهم و کلیدی در اعتبار و بزرگی یک بازار دانست و قیمت به تنهایی خود تعیین کننده نخواهد بود.
ارزش بازار نشان دهند چه چیزهایی است؟
ارزش بازار (Market Cap) چیست؟
با توجه به اینکه ارزش بازار تنها یک رقم معمولی به نظر میرسد اما در خود اطلاعاتی را جای داده که به سرمایهگذاران کمک بسیار زیادی میکند. از مهمترین نکاتی که به واسطه آن میتوان به ارزش بازاررسید عبارت هستند از:
ریسک سرمایهگذاری
به طور کل و از لحاظ تئوری، ارزش بازار با ریسک سرمایهگذاری از یک رابطه معکوس برخوردار است. این درواقع بدان معناست که هر چقدر ارزش کل بازار یک دارایی بیشتر باشد، به همان میزان هم سرمایهگذاری در آن خطر کمتری را برای سرمایهگذاران به همراه خود خواهد داشت.
به صورت کلی در بازار بورس، سهام شرکتها در سه دسته کم ارزش، ارزش متوسط، و پر ارزش، تقسیم میگردند.
در مبحث سهام شرکتهای با ارزش، سرمایهگذاران با خطرات کمتری در سرمایهگذاری مواجه خواهند بود. از سویی دیگر شرکتهای کم ارزش، خطرات بیشتری را بر سرمایهگذاران خود ایجاد میکنند، زیرا احتمال شکست چنین شرکتهایی بسیار بالاست. همچنین این شرکتها با اعطای مزایا و پاداشهای بیشتر، سرمایهگذاران را برای سرمایهگذاری تشویق مینمایند.
لازم به ذکر است که در حوزه ارز دیجیتال هم این موضوع بسیار صدق میکند. سرمایهگذاری در بیت کوین از لحاظ تئوری ریسک کمتری را در مقابل سرمایهگذاری در یک ارز دیجیتال گمنام مانند سوپر ریر دارد.
از طرفی دیگر هم پایین بودن ارزش کل یک سهام یا یک رمزارز درواقع بدان معناست که آن دارایی جهت افزایش قیمت به اندازه مثلا 50% به حجم سرمایه کمتری در قیاس با یک دارایی که حجم بازار بیشتری دارد، نیازمند خواهد بود.
البته میتوان چنین باین کرد به هرمیزانی که مارکت کپ یک دارایی پایینتر باشد، ریسک بالاتری به دنبال خود خواهد داشت اما در صورت صعودی شدن، عموما سودآوری خیلی خوبی برای سرمایهگذاری دارد. این نکته را فراموش نکنید که به هر میزان ریسک کمتر شود، پاداش هم کمتر خواهد بود.
توانایی دستکاری در بازار
از دیگر جنبههای بارز ارزش کل بازار، دستکاری های موجود در بازار محسوب میشود. بازارهای کم ارزش معمول عموماً بیشتر خود را در معرض دستکاری بازار میگدارند. فعالان سودجو هم شاید بتوانند با در اختیار گرفتن تعداد کافی از یک ارز، بازار آن را حسابی دستکاری نمایند. طبق کتابی نوشته شخص ادوین لفرور که در سال 1923 انتشار داده شده است، در سالهای ابتدایی بازارهای سهام، بسیاری از افرادی که در بازار فعالیت مینمودند، موفق شدند به واسطه استفاده از این روش، سود بسیار زیادی به جیب بزنند.
همچنین مطالعه نمایید: پامپ و دامپ در رمزارز چیست؟
بررسی میزان ارزش یک فناوری در بازار
درواقع میتوان پروژههایی با کاربردها و اهداف و تکنولوژیهای شبیه به هم را پیدا نمود و با جمع آوری مقدار مارکت کپ آنها و قیاس آن با کل سرمایه موجود در بازار، میزان اهمیت و سهم یک نوع تکنولوژی در این بازار را نکات کلیدی در Market Cap چیست؟ به راحتی سنجید و مورد ارزیابی قرار داد.
به عنوان مثال میتوان در بازار بورس، ارزش همه شرکتهای فناوری موجود در بازار بورس را محاسبه نمود و همچنین میزان اهمیت این موضوع در بازار را درک نمود.
ذکر این نکته ضرورت دارد که در بازار ارزهای دیجیتال هم به طور مثال میتوان با جمعآوری ارزش بازار رمزارزها حریمخصوصی محور یا همان پرایوسی کوینهایی همانند مونرو ، دش ، زی کش و ..، کل حجم سرمایه موجود در این حوزه را بدست آورد و آن را با کل سرمایه موجود در بازار ارزهای دیجیتال قیاس نمود و به دید کلی و جامعی نسبت به جایگاه و اهمیت پرایوسی کوینها کسب نمود.
سکههای مرده در ارزهای دیجیتال
سکههای مرده در ارزهای دیجیتال
در حوزه رمزارزها، سکههای مرده درواقع یکی از فاکتورهای تعیینکننده در محاسبه ارزش کل بازار محسوب میشوند. برخی از اشخاص کیف پول خود را به دلایلی از دست میدهند و یا گم میکنند و برخی از افراد هستند که دیگر نمیتوانند کیف پولهای نابودشده خود را بازیابی کنند. همچنین علاتوه بر موارد ذکر شده اشکالات سیستمی از دیگر عواملی به شمار میروند که موجب از بین رفتن سرمایههای یک شخص میشوند. از سویی دیگر هکرها هم ممکن است اقدام به دزدیدن سرمایههای فعالان بازار نمایند.
درحقیقت فرمول دقیقتر محاسبه مارکت کپ به صورت زیر است:
ارزش بازار = همه سکههای در گردش – سکههای مرده * قیمت فعلی
لازم به ذکر است که در حال حاضر متأسفانه روش کارآمدی جهت محاسبه و تعیین میزان سکههای مرده وجود ندارد.
همچنین مطالعه نمایید: کلید خصوصی ارز دیجیتال چیست؟
نتیجه گیری
در حال حاضر ابزارهای زیادی در اختیار سرمایهگذاران قرار گرفته است که با آنها میتوانند جهت دستیابی به اطلاعات استفاده نمایند. ارزش بازار نیز یکی از این ابزارها محسوب میشود. این ابزار در واقع یک دورنمای بلند مدت از این ارزها را جهت سرمایهگذار روشن مینمایند. همانطور که در مطالب بالا عنوان شد، مارکت کپ یکی از معیارهای اصلی در تعیین بزرگی و اعتبار یک بازار و دارایی به حساب محسوب میآید اما نمیتوان تنها به قیمت اتکا کرد. با بررسی این معیار شما میتوانید تصمیمات بهتری جهت سرمایهگذاری اتخاذ نمایید.
امید است که مقاله ارزش بازار (Market Cap) چیست؟ جهت آشنایی شما مخاطبین محترم با این موضوع مفید بوده باشد.
نظر شما مخاطب محترم درباره مطالب درج شده در مقاله ارزش بازار (Market Cap) چیست؟ لطفا پس از مطالعه کامل مقاله نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.
تعریف ارزش بازار بورس به زبان ساده! با مثال.
یکی از مهمترین مفاهیم بازار سرمایه، ارزش بازار بورس یا سهام ( Market Capitalization ) است. با دانستن ارزش بازار سهام، بهراحتی میتوانید شرکتها را با یکدیگر مقایسه کنید و ارزندگی آنها را از همین طریق متوجه شوید. علاوه بر این، ارزش بازار سهام، تأثیر سهمها بر شاخص کل بورس را نمایان میکند و میتواند به راحتی شاخص کل را سبز یا قرمز کند.
مفاهیم مهم و کلیدی در بازار سرمایه یا بازار بورس تهران وجود دارند. اگر قصد دارید که در این بازارها فعالیت داشته باشید، باید تعدادی از مفاهیم کلیدی را فرا بگیرید.
ارزش بازار سهام ( Market Capitalization ) چیست؟
ارزش بازار سهام، در واقع از ضرب کردن تعداد سهام یک شرکت که در بورس فعالیت دارد در قیمت فعلی سهام به دست میآید و از این طریق میتوانید به راحتی متوجه شوید که سهام مورد نظر شما ارزش خرید دارد یا خیر. توجه کنید که ارزش بازار سهام، جزو تحلیل بنیادی سهام در نظر گرفته میشود و ارتباطی با تحلیل تکنیکال ندارد.
از گذشته تاکنون، بیشتر کسانی که به تحلیل بنیادی توجه میکنند، در گام اول ارزش بازار بورس یا سهام را در حبابی بودن یا نبودن آن مورد بحث قرار میدهد.
نحوه بررسی ارزش بازار
پس از آن که بهطور کلی متوجه شدید که ارزش بازار چیست؟ باید به بررسی ارزش بازار سهام در بورس تهران بپردازیم. در گام اول، باید به سایت بورس اوراق بهادار تهران به نشانی tsetms.com مراجعه کنید. در این بخش، آیکونهای زیادی از جمله شاخص کل، ارزش بازار بورس و ارزش معاملات در مقابل شما قرار میگیرد. شما اگر قصد این را داشته باشید که ارزش بازار بورس که جمع کل ارزش بازار سهمهای بازار است را بدانید، این گزینه در صفحه اصلی این سایت قابل مشاهده است.
همچنین اگر قصد این را داشته باشید که ارزش بازار هر سهامی را بهصورت جداگانه بررسی کنید، باید در قسمت ذرهبین یا جستجو نام نماد مورد نظر خود را وارد کنید. با وارد شدن به صفحه اصلی هر نماد، بخشهای زیادی در مقابل شما قرار میگیرد که مهمترین آن، ارزش بازار است. در تصویر زیر، سهام شرکت هلدینگ پخش دارو با نماد "وپخش"، قابل مشاهده است که ارزش بازاری آن در حدود ۵۳۴۰ میلیارد تومان است.
نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد، این است که در کنار ارزش معاملات هر سهم، حروف B یا M، درج شده است. در واقع، منظور از M، میلیون ریال و منظور از B، میلیارد ریال است. علاوه بر این، اگر این عدد خیلی بزرگ بود یا نتوانستید رقم رقیق را محاسبه کنید، موس را روی عدد ارزش بازار سهام ببرید. پس از چند ثانیه، رقم دقیق ظاهر خواهد شد. توجه کنید که این اعداد به ریال است و به اشتباه، واحد تومان در نظر نگیرید.
تأثیر ارزش بازار در رشد و نزول سهام
ارزش بازار، فاکتور مهمی در تحلیل بنیادی است که میتواند به تنهایی موجب شود تا افراد زیادی به سهام یک شرکت جذب یا از آن فراری شوند. در گذشته به دلیل اینکه عمق بازار بورس تهران بسیار کم بود، افراد قادر بودند تا بهصورت گروهی اقدام به خرید سهمهای با ارزش پایین کنند و به شدت آنها را بالا ببرند تا وارد حباب مثبت شود. در این حالت امکان دستکاری سهام شرکتهای با ارزش پایین بسیار محتمل است.
از طرف دیگر سهام شرکتهایی که دارای بیشترین ارزش معاملات در بازار بورس تهران هستند، عمق بالایی دارند و هر پول هوشمندی، قادر نخواهد بود تا منجر به ریزش یا رشد زیاد اینگونه سهمها شود.
پس در زمانهایی که پول درشت در بازار نیست، سهمهای با ارزش بازار بالا، به اصطلاح لاک پشتی حرکت میکنند و نمیتوانند سود زیادی به شما دهند. از طرف دیگر نیز سهام شرکتهای با ارزش معاملات پایین بسیار تیز هستند و رشد و نزول بالایی را تجربه میکنند. پس میتوان نتیجه رفت که ارزش بازار سهام خیلی کم و زیاد در مجموع نکات کلیدی در Market Cap چیست؟ خیلی مناسب نیست و باید به دنبال سهام شرکتهایی بود که در میانه این اعداد قرار میگیرند.
مقایسه ارزش بازار سهام و ارزش ذاتی شرکت
یکی از مهمترین روشهایی که بتوان به تحلیل بنیادی سهام یک شرکت پرداخت، مقایسه ارزش بازار سهام و ارزش ذاتی شرکت است. در برخی موارد، بسیاری از افراد تنها ارزش بازار را در نظر میگیرند و مقایسه میان این فاکتور بنیادی و سایر موارد انجام نمیدهند. در همین زمینه باید گفت که اگر این مقایسه صورت نگیرد، نتیجه غلطی را در پی خواهد داشت و منجر به ضرر در معامله خواهد شد.
در محاسبه ارزش ذاتی شرکت، حتماً نکات مرتبط با آن را در نظر بگیرید. لازم به ذکر است که ارزش بازار سهام اگر به ارزش ذاتی نزدیکتر باشد یا از آن کمتر باشد به معنای حباب منفی است. در این صورت کسانی که تحلیل بنیادی انجام میدهند، اقدام به خرید چنین سهمهایی خواهند کرد.
مقایسه ارزش بازار سهام و فروش سالانه شرکت
فاکتور دیگری که در این زمینه مهم است، مقایسه ارزش بازار سهام با فروش سالانه شرکت است. این نسبت بسیار شبیه به نسبت قیمت سهم به فروش ماهانه است. در واقع این نسبت هر چه به عدد ۱ نزدیکتر باشد و کوچکتر باشد، نشاندهنده مسیر سودآوری شرکت است. بهطور مثال در خرداد سال ۱۴۰۰، ارزش بازار سهام فملی در حدود ۲۴۲۰۰۰ میلیارد تومان است و همچنین فروش ۱۲ ماهه سال ۹۹ نیز در حدود ۴۲۰۰۰ میلیارد تومان بوده است. با تقسیم ارزش بازار به فروش سالانه شرکت، عدد ۵.۷ به دست میآید. نتیجه میگیریم که این عدد به ۱ نزدیک نیست و پس سهام این شرکت در حال حاضر خیلی جذاب برای خرید نیست.
در همین گروه نیز، سهام ارفع با ارزش بازار ۱۵۶۰۰ میلیارد تومان و میزان فروش سالانه ۶۹۰۰ میلیارد تومان قرار دارد. با تقسیم نکات کلیدی در Market Cap چیست؟ ارزش بازار این سهام به فروش دوازده ماهه شرکت، میتوان نتیجه گرفت که نسبت این عدد ۲.۳ است که به نسبت سهام فملی، بسیار ارزندهتر است و میتوان به خرید آن فکر کرد.
مقایسه ارزش بازار و جمع حقوق صاحبان شرکت
توجه کنید اگر سهام شرکت گروه سرمایهگذاری یا واسطهگریهای مالی را بخواهید در نظر بگیرید، به جای فروش سالانه، باید جمع حقوق صاحبان شرکت را با ارزش بازاری مقایسه کنید. زیرا سهام شرکت های سرمایهگذاری فروش ماهانه یا سالانهای را ندارند و در نهایت تراز سالانه آنها باید در نظر گرفته شود.
در این حالت، با مراجعه به سایت کدال به نشانی codal.ir تراز سالیانه شرکت مورد نظر خود را در نظر بگیرید و با مقایسه به ارزش بازار، اگر این اعداد هرچقدر به هم نزدیکتر باشد یا اینکه ارزش بازار سهام از جمع حقوق صاحبان سهام کمتر باشد، میتوانید سهام این شرکت را خریداری کنید.
تأثیر ارزش بازار سهام بر شاخص کل
با توجه به آنچه در ابتدا گفته شد، سهام شرکتهای با ارزش بازار بالا، تأثیر زیادی بر شاخص کل دارند و موجب منفی یا مثبت شدن آن میشوند. بهصورت کلی، الگوریتم شاخص کل بهگونهای بنا شده است که اگر بهطور مثال: ۱۰ سهم با ارزش بازار کوچک ( Small Cap )، صف خرید باشند اما سهام شستا یا فملی صف فروش باشد، موجب منفی شدن شاخص کل خواهد شد.
این نشان دهنده این است که در زمانهایی که شاخص کل قصد رشد را داشته باشد، باید سهام با ارزش بازار بالا مانند: فملی، شستا، رمپنا و ومعادن را خریداری کرد و اگر شاخص هم وزن قصد رشد را داشته باشد باید سهم با ارزش بازار کوچک ( Small Cap ) مانند: کلوند، کیمیا و دعبید را خریداری کنید.
یکی از مهمترین مفاهیم بازار سرمایه، ارزش بازار بورس یا سهام ( Market Capitalization ) است. ارزش بازار سهام، در واقع از ضرب کردن تعداد سهام یک شرکت که در بورس فعالیت دارد در قیمت فعلی سهام به دست میآید. بیشتر افرادی که به تحلیل بنیادی توجه میکنند، در گام اول، ارزش بازار بورس یا سهام را در حبابی بودن یا نبودن سهام مورد بحث قرار میدهد. همچنین برای اینکه بتوانید از قابلیتهای ارزش بازار بورس بیشتر استفاده کنید، باید این فاکتور را با ارزش ذاتی و فروش سالانه شرکت مقایسه کنید.
دیدگاه شما