میانگین بازدهی بلند مدت و میان مدت برای افراد و سرمایه گذاران حرفهای ملاک عمل است، که طرح مالیات بر عایدی سرمایه در بازار سهام میتواند از رفتارهای هیجانی و خروج و ورود کوتاه مدت بهترین راهکار در بازار ریزشی با هدف نوسانگیری جلوگیری کند
الان فصل خرید سهم است نه فروش| دولت ابزار رشد بازار را دارد اما نمیخواهد استفاده کند
توتونچی اقتصاددان میگوید که وزارت اقتصاد مجبور بود که دارا دوم را در بازار منفی عرضه کند و گرنه بعد از آن حرفهای وزیر اقتصاد در مورد بورس برای سهامداران ارزشی نداشت.
بازار؛ گروه بورس: با توجه به رشد شاخص کل بازار و ورود سهامداران جدید به بورس، برخی از اقتصاددانان میگویند که الان فرصت مناسبی است که مالیات بر عایدی سرمایه بر سهامدارانی که با دید کوتاه مدت وارد بازار شدند اعمال شود. توتونچی اقتصاددان هم بر این اعتقاد است که در شرایط فعلی برای بهبود شرایط بازار مالیات بر عایدی سرمایه بر سرمایهگذاران بازار سرمایه باید اعمال شود. مالیات بر عایدی سرمایه یکی از طرحهای بود که با مخالفت نمایندگان مجلس و همچنین دولت رد شد این در حالی بود که برخی از مدافعان بازار سرمایه میگفتند که یکی از ابزارهای بسیار تاثیرگذار در به تعادل رسیدن بازار اعمال مالیات بر عایدی در بازار سرمایه است.
در ادامه گفتگوی بازار با دکتر سعید توتونچی اقتصاددان را در مورد دخالت دولت در بازار سرمایه به منظور تامین کسری بودجه و همچنین راهکار پیشنهادی برای تداوم تعادل در بازار را میخوانید.
*بسیاری از فعالان بازار سرمایه معتقدند که بخش زیادی از ریزشهای بازار و حتی رشد شارپی شاخص در ابتدای سال مربوط به دخالتها و تصمیمات اشتباه دولت بوده است، به نظر شما چه میزان از این اشتباهات در تصمیمات، باعث به هدر رفتن سرمایه مردم در بازار شد؟
کسی منکر این نیست که سیستم دولتی و بهترین راهکار در بازار ریزشی نهاد نظارتی در بازار سرمایه اشتباهاتی به لحاظ مدیریتی و تاثیرگذار بر بازار سرمایه نداشته است اما از نظر بنده ریزش بازار مربوط به ورود هیجانی سرمایهگذاران غیر حرفهای و خروج هیجانی آنها از بازار است. عدهای با یک چشمانداز، نسبت به روابط بین المللی، دلار، تحریمها و مسائل دیگر، افقی را برای خودشان ترسیم کرده بودند، اما این افق به دلیل برخی از اقدامات مانند کنترل قیمت دلار توسط بانک مرکزی شکست و اجازه نداد که دلار تا آن میزانی که سهامداران پیشبینی کرده بودند بالا برود در نتیجه شکست این چشم انداز، حباب ایجاد شده بر روی سهمها تخلیه شد و عدهای از بازار خارج شدند.
میانگین بازدهی بلند مدت و میان مدت برای افراد و سرمایه گذاران حرفهای ملاک عمل است، که طرح مالیات بر عایدی سرمایه در بازار سهام میتواند از رفتارهای هیجانی و خروج و ورود کوتاه مدت با هدف نوسانگیری جلوگیری کند
اگر سهامداران در سرمایه گذاری کمی صبور باشند بهترین بازار برای سودآوری نسبت به سایر بازارها، بورس است. من مطمئنم که اگر سهامداران رفتار هیجانی در بازار نداشته باشند، بازار سهام ایران این قابلیت را دارد بهترین راهکار در بازار ریزشی که نسبت به سایر بازارها در میان مدت و بلند مدت یک بازده منطقی به شما بدهد.
*هم تجربه و هم سخنان فعالین بازار بر این موضوع تاکید دارند که بازار سرمایه در میان مدت و بلند مدت نسبت به سایر بازارها رشد قابل توجهی خواهد داشت، اما به خاطر جذابیت در نوسانگیری بسیاری از سهامداران تمایل به نگاه میان مدت ندارد، این وضعیت نه تنها به خود این افراد بلکه به فعالیت بازار هم زیان وارد میکند پیشنهاد شما در این زمینه چیست؟
یک تصور اشتباهی در بین سهامداران است که فکر میکنند که اگر سهمی را امروز خریداری کردند و دو روز بعد بفروشند سود میکنند این در حالی است که در هیچ کجای دنیا به این شکل این موضوع دیده نمیشود. من پیشنهاد میکنم که نظام مالیاتی ما برای نوسانگیری کوتاه مدت یک بازه زمانی منطقی تعریف کند و از افرادی که در این بازه زمانی اقدام به فروش سهم میکنند مالیات در یافت کند، مثلا اگر کسی سهام شرکتی را خریداری کنند و بعد از شش ماه آن را فروختند مالیاتی پرداخت نکند، همچنین برای افرادی بین سه تا شش ماه اقدام بهترین راهکار در بازار ریزشی به معامله میکنند یک میزان از مالیات بر عایدی اتخاذ شود و زیر مثلا سه ماه میزان بیشتری از مالیات به آن تعلق بگیرد.
*چرا مجلس و دولت در زمان پیشنهاد این طرح با آن مخالفت کردند؟
شاید به خاطر شکننده بودن شرایط بازار بوده باشد. رفتارهای هیجانی سرمایهگذاران تازه وارد، آسیبهای را به افراد حرفهای بازار و کسانی که با دید طولانی مدت سرمایهگذاری کرده بودند وارد کرد به همین منظور سازمان و دولت را شاید در خصوص این تصمیم دست به عصا کرد. به نظرم در یک شرایط تعادلی در بازار این طرح باید تصویب شود چرا که سهامداران از این رفتارهای هیجانی حقیقیهای تازه وارد بسیار آسیب میبینند در نتیجه باعث میشود بازار بازدهی خودش را نداشته باشد.
میانگین بازدهی بلند مدت و میان مدت برای افراد و سرمایه گذاران حرفهای ملاک عمل است، که طرح مالیات بر عایدی سرمایه در بازار سهام میتواند از رفتارهای هیجانی و خروج و ورود کوتاه مدت با هدف نوسانگیری جلوگیری کند.
*یکی از مواردی که به نظر میرسد انگیزه تولید را از شرکتهای که وارد بورس شدند و از این طریق اقدام به تامین مالی کردند، سود بالای سفته بازی با سهام این شرکتها در بازار است، به نظر شما برای اینکه درآمد حاصل از بازار سرمایه توسط تولید کننده به سمت تولید حرکت کند چه اقدام یا ابزاری لازم است؟
ابتدا باید ابزارهای تامین مالی و شگردهای تامین مالی برای بنگاههای متوسط و کوچک در بازار سرمایه و شرایط ورود آنها به بازار سرمایه را آسانتر کنیم. بسیاری از شرکتها با اندازه کوچک و متوسط وجود دارد که شرایط حضور و ورود به بازار را دارند و کافی است که ما برای آنها بسترها و امتیازاتی را فراهم کنیم. در مرحله بعدی برای حرکت نقدینگی جذب شده از بازار سرمایه توسط شرکت پذیرفته شده در بورس و اوراق بهادار به سمت توسعه تولید، باید با دادن امتیازاتی مانند معافیت مالیاتی برای آنها انگیزه ایجاد کرد تا پول به دست آمده صرف سفته بازی نشود.
*تا قبل از عرضه سهام عدالت در بازار سرمایه دغدغه چندانی از سوی صاحبان آن وجود نداشت اما به محض ورود این سهام به بازار سرمایه حساسیت نسبت به آن بیشتر شد و به عنوان یک دغدغه برای افراد تبدیل شد، به نظر شما این اقدام دولت در این بازه زمانی مناسب بود؟
عرضه سهام عدالت، بهترین راه برای عمق بخشیدن به بازار سرمایه بود. در یک بازه زمانی بازار سرمایه رشد و شکوفایی خوبی داشت و دولت برای اینکه بازار سرمایه را عمق دهد، سهام عدالت را در بازار سهام عرضه کرد که به نظر بنده دیر هم چنین اقدامی صورت گرفت، اگر این اراده وجود داشت میتوانستیم دو سال زودتر این فرصت را به مردم بدهیم تا این سهام نقش خود را بهتر در بازار سرمایه ایفا کند، به هر حال همه این کاراها با هدف دادن عمق لازم به بازار صورت گرفته است.
دولت حمایتش را از بازار بر نداشته اما به بازار فرصت میدهد که خودش را اصلاح کند و از هر رفتار و سیاستگذاری که بازار را به ریل خود باز گرداند کوتاهی نمیکند، این درحالی است که هم اکنون ابزارهای در اختیار دولت است که بتواند بازار را به صورت شارپی بالا ببرد
*در زمان رشد بازار، دولت دارا یکم را عرضه کرد و در آن زمان فرصت مناسبی بود که دارا دوم هم عرضه شود اما این کار صورت نگرفت و دارا دوم در زمان ریزش بازار عرضه شد.
صحبت از عرضه دارا دوم در زمان رشد بازار زده شد و باید وعدهای که وزیر اقتصاد میداد صورت میگرفت. تا یک مقطعی بازار هنوز ریزشی نشده بود و از طرفی هم دولت وعده عرضه آن را داده بود در نتیجه اگر به آن عمل نمیکرد برای بازار سرمایه اشکالاتی به وجود میآمد. به هر حال بازار ریزشی شد و دولت هم طبق انتظاراتی که برای دارا دوم ایجاد کرده بود باید آن را عرضه میکرد در غیر این صورت خلف وعده شکل میگرفت و از فردا کسی حرف وزیر اقتصاد را نمیپذیرفت.
درست است که دولت زیان کرد اما چارهای نداشت، واقعیت این است اگر در برخی از جهات حتی به لحاظ اقتصادی دچار زیان شود بهتر از این است که خلف وعده صورت بگیرد. هدف دولت از واگذاری این سهام کشاندن سرمایه مردم به این بازار بود که به نظر من بهترین تصمیم توسط وزارت اقتصاد بود.
دولت ابزار رشد بازار را دارد اما نمیخواهد آن را استفاده کند
*وزیر اقتصاد در مصاحبهای در زمان ریزش بازار اعلام کرد که دولت کسری بودجه خود را از بازار سرمایه تامین کرده است که این موضوع سیگنال را به بازار داد که بازار سرمایه از این به بعد بدون حمایت دولت پیش خواهد رفت، ریزشهای اخیر هم چنین برداشتی را برای سهامداران ایجاد کرد، دیدگاه شما در این مورد چیست؟
هم موضعگیری وزیر اقتصاد و هم نگاهش به بازار سرمایه، نگاه مثبت و حمایتی بوده است، بنده مصاحبهای از وزیر ندیدم که در آن روزهای اوج بازار سبب بالا رفتن شارپی شاخص شود و به هیجانات بازار بیفزاید.
زمانی که بازار رونق بگیرد، تامین کسری بودجه از بورس هم بسیار طبیعی است. من فضای را ندیدم که دولت در بازار سرمایه بخواهد سرمایهگذاران را تلکه کند. اگر واقعا هدف دولت از رونق بازار سرمایه تامین کسری بودجه بود، نباید در شرایط منفی بازار دارا دوم را عرضه میکرد. دولت حمایتش را از بازار بر نداشته اما به بازار فرصت میدهد که خودش را اصلاح کند و از هر رفتار و سیاستگذاری که بازار را به ریل خود باز گرداند کوتاهی نمیکند، این درحالی است که هم اکنون ابزارهای در اختیار دولت است که بتواند بازار را به صورت شارپی بالا ببرد.
*با توجه به شرایط حاکم در بازار به سهامداران خرد چه پیشنهادی دارید؟
با توجه به تمام چشم اندازهای سیاسی، اقتصادی کشور و مختصات اقتصاد ایران و همچنین انتظارات که ممکن است در آینده شکل بگیرد، به نظرم الان فصل خرید سهم است، نه فروش. سهامداران به خصوص کسانی که تازه وارد بازار شدند سعی نکنند که در این بازار مثبت سهم خود را با قیمت پایین بفروشند و از آن خارج شوند.
سهم دولت از بازار سرمایه، بابت فروش سهام شرکت های دولتی ۳۲ هزار میلیارد تومان
رئیس سازمان بورس گفت: ۶۸۰ هزار میلیارد تومان تامین مالی از بازار سرمایه برای اقتصاد انجام شده است و نباید آن را با تامین مالی دولت اشتباه گرفت.
به گزارش چابک آنلاین به نقل از باشگاه خبرنگاران ، محمدعلی دهقان دهنوی رییس سازمان بورس درباره جزئیات تامین مالی ۶۸۰ هزار میلیارد تومان از بازار سرمایه برای اقتصاد اظهار کرد: ۶۸۰ هزار میلیارد تومان تامین مالی از بازار سرمایه برای اقتصاد انجام شده است و نباید با تامین مالی دولت اشتباه گرفته شود.
او بیان کرد: این رقم را میتوان به سه بخش تقسیم کرد. یک سوم این عدد تامین مالی سرمایهای و متعلق به شرکتها است که شامل افزایش سرمایه، عرضه اولیه شرکتهای سهام عام پروژهای و.. میشود. در واقع ابزارهایی که از طریق بازار سرمایه با سرمایه شرکتها اضافه میکند، البته بخشهایی از آن (عرضههای اولیه) به صورت نقدی بوده و بخشی از افزایش سرمایهها به صورت نقدی و بخشی دیگر به صورت تجدید ارزیابی داراییها بوده است.
رییس سازمان بورس افزود: یک سوم دیگر از این عدد مربوط به تامین مالی بدهی است. از طریق انتشار اوراق بدهی شرکتها و دولت تامین مالی کردند و در این بخش، سهم شرکتها در سال گذشته نسبت به سال ۹۸ بیش از ۵ برابر رشد داشت و رقم ۶.۷ هزار میلیارد تومانی در سال ۹۸ به بیش از ۳۶ هزار میلیارد تومان در سال ۹۹ رسید.
دهقان دهنوی با بیان اینکه بخشی از این اوراق توسط بانکها خریداری شد، گفت: البته بانکها پیش از این هم اوراق میخریدند، اما قبلا به طور مستقیم از طریق خزانهداری و بانک مرکزی اقدام میکردند، اما از این پس باید برای خرید اوراق از طریق بازار سرمایه اقدام کنند.
او بیان کرد: یک سوم دیگر از ۶۸۰ هزار میلیارد تومان تجهیز منابعی بوده در صندوقهای سرمایهگذاری انجام شده است. انواع صندوقها بابت فروش واحدهای سرمایهگذاری سرمایه مردم را جذب کردهاند که البته سرمایه این صندوقها هم در نهایت صرف تجهیز منابع برای سرمایهگذاریهای جدید میشود.
برای کمک به بازار در بودجه ردیفی نداشتیم
رئیس سازمان بورس درباره تعابیر نادرست از گفتههای وزیر اقتصاد درباره تامین مالی از بازار سرمایه اظهار کرد: متاسفانه در این زمینه اشتباهی رخ داد. در سال گذشته سهم دولت از بازار سرمایه بابت فروش سهام شرکتهای دولتی حدود ۳۲ هزار میلیارد تومان بود که البته سالهای قبل از آن سهم دولت بسیار کم بود. باید در نظر داشته باشیم که در ۵ ماه ابتدای سال گذشته یکی از ابزارهایی که برای کنترل عطش تقاضا در بازار وجود داشت، عرضه سهام بود و سازمان بورس مصرانه از دولت میخواست که عرضهها تقویت شود و قرار بر این شد سهام شناوری شرکتهای وابسته به دولت افزایش یابد. در همان زمانی که مردم تقاضای سهام داشتند، باید عرضه افزایش پیدا میکرد که فروش سهام شرکتهای وابسته به دولت هم در آن مقطع بالا رفت.
او بیان کرد: در دوره و فاز صعود وقتی از دولت خواسته شود، سهام عرضه کند و میزان شناوری را بالا ببرد، میتواند این خواسته را اجرا کند و دولت این ابزار را کامل در اختیار دارد؛ چراکه مقدار قابل توجهی از سهام متعلق به سازمان خصوصیسازی است، اما پول هر سهامی که به فروش میرود، وارد خزانه و صرف بودجه دولت میشود. حال اگر در فاز ریزشی باشیم، دولت منبعی ندارد که بخواهد از آن طریق سهام خریداری کند. هیچ ساز و کاری برای این موضوع تعریف نشده که بخواهد آن چیزی که فروخته را جمعآوری کند و به طور قطع برای این اقدام باید سال قبل از آن در بودجه ردیفی تعریف شده باشد.
او افزود: بنابراین در زمانی که در دوره ریزش دولت باید تغییر نقش میداد، مواجه شدیم با اینکه در بودجه چیزی برای این موضوع پیشبینی نشده است، اما راهکار استفاده از سایر ابزارها بود و کمک کرد تا تزریق منابع از محل یک درصد صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت بازار سرمایه انجام شود، یا با مصوباتی که ابلاغ شد بانکهای دولتی با خرید سهام به کمک بازار سرمایه آمدند.
دهقان دهنوی همچنین درباره حمایت از بازار از طریق تزریق منابع از صندوق توسعه ملی به صندوق تثبیت گفت: صندوق تثبیت و توسعه بازار برای یک بازار در حال رشد لازم است و در بازار توسعه یافته نهادهای مالی و حقوقیهایی که در بازار حضور دارند، همان نقش صندوق را ایفا میکنند و نباید انتظار داشته باشیم که صندوق تثبیت روند بازار را تغییر دهد، اما میتواند به تثبیت بازار کمک کند و نوسانات را تا حد امکان کاهش دهد.
او بیان کرد: از همین رقم بسیار پایین صندوق تثبیت به شکل هوشمندانه استفاده میشود. ما در حال توسعه این سرمایه هستیم و به پشتوانه سهامی که خریداری شده اوراق منتشر میکنیم و سعی مان این است که از این پول به نفع بازار سرمایه به کاراترین شکل ممکن استفاده کنیم.
پیش بینی از بازار طلا | آغاز بازار ریزشی طلا قبل از محرم؟
قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار نسبت به ابتدای تابستان ۸۹ هزار و ۸۰۰ تومان کاهش پیدا کرده است و این یعنی ۶.۲ درصد کاهش قیمت.
تسنیم نوشت: بررسی قیمتها در اولین ماه تابستان، از ریزش قیمت طلا و سکه حکایت دارد.
با وجود نوسان زیاد قیمتها در تیرماه امسال، اما در نهایت برآیند بازار، افت قیمت طلا و سکه در طول یک ماه گذشته را نشان میدهد.
آنطور که تغییرات قیمتها نشان میدهد، قیمت سکه امامی نسبت به یک ماه گذشته ریزش ۶۵۷ هزار تومانی را تجربه کرده است و این افت ۴.۲ درصدی را نشان میدهد.
در حال حاضر در بازار هر قطعه سکه امامی ۱۴ میلیون و ۹۴۰ هزار تومان قیمت دارد.
از سوی دیگر، روند قیمتها در بازار طلا، از کاهش محسوس قیمت طلا در طول یک ماه گذشته حکایت دارد. قیمت هر گرم طلای ۱۸ عیار نسبت به ابتدای تابستان ۸۹ هزار و ۸۰۰ تومان کاهش پیدا کرده است و این یعنی ۶.۲ درصد کاهش قیمت.
در حال حاضر هر گرم طلای ۱۸عیار در بازار یک میلیون و ۳۵۳ هزار و ۶۰۰ تومان قیمت دارد.
ورود دلارهای خانگی به بازار ارز/ دلار ۲۳ هزار تومانی در راه است؟
خبر بامداد شنبه درباره لغو محدود برخی تحریمهای آمریکا علیه ایران، بازار ارز و سکه را ریزشی کرد.
پدیدهای که در بازار اولین روز هفته وجود داشت، ورود دلارهای خانگی بود. معاملهگران تصور میکردند عرضه ارز از کانال دلارهای دپوشده بالا رفته و به همین خاطر شیب کاهش قیمت تند شد.
دلار و سکه ریزشی شد
خبر بامداد شنبه درباره لغو محدود برخی تحریمهای آمریکا علیه ایران، بازار ارز و سکه را ریزشی کرد. دلار هرات تا کف ۲۶ هزار فرو ریخت، دلار تهران بهترین راهکار در بازار ریزشی وارد کانال ۲۶ شد و تا ۲۶ هزار و ۵۹۰ تومان ریخت و قیمت سکه تا ۱۱ میلیون و ۷۰۰ هزار تومان معامله شد. ریزش دلار تا حدی بود که کف قیمت شش ماهه را شکست داد، اما سکه هنوز بالای کف ۶ ماهه خود یعنی ۱۱ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان معامله میشود.
ورود دلارهای خانگی به بازار ارز
پدیدهای که اولین روز هفته بازار وجود داشت، ورود دلارهای خانگی بود. معاملهگران تصور میکردند عرضه ارز از کانال دلارهای دپوشده بالا رفته و به همین خاطر شیب کاهش قیمت تند شد.
معاملهگران پیشبینی میکنند بازار ارز یک پولبک داشته باشد، پولبک به معنی این است که به سطح مقاومت قبلی خودش سر بزند و مجددا ریزشی شود.
بازار گرفتار هیجان و ترس شد
تحلیلهای فنی معاملهگران نیز نشان میدهد کف بعدی قیمت دلار ۲۵ هزار و ۵۰۰ تومان و بعد از آن نیز کف ۲۳ هزار و ۷۰۰ تومان است که از دید بسیاری کف مقاومی است. این معاملهگران برای این گزاره دو تا دلیل میآورند، اول اینکه طی ۸ ماه گذشته دلار بالای این سطح بوده و شکستن آن کار آسانی نخواهد بود. دوم اینکه دولت در بودجه سال آینده، دلار را ۲۳ هزار تومان قرار داده و کاهش قیمت دلار به زیر این سطح به منزله کسری بودجه جدید برای دولت است.
برخی از معاملهگران معتقدند بازار گرفتار هیجان و ترس است و بخشی از این هیجان را بازارساز هدایت میکند. از این رو تصور میکنند با وجود تمام اخبار مثبتی که میآید سطح ۲۶ هزار تومان، محدوده ماندگاری برای دلار است./منبع: اقتصاد نیوز
تشخیص ضعف یا قدرت بازار
در تمامی کتابهای تحلیل گری بازار با جملات آشنایی رو به رو می شویم که: در جهت روند معامله کنید، هر وقت می خرند شما هم بخرید و هر وقت می فروشند شما هم بفروشيد، خلاف روند اصلی بازار معامله نکنید و . . سؤال اینجاست از کجا متوجه شوم افرادی که در بازار در حال خرید هستند، خریدشان پرقدرت است؟ و افرادی که در حال فروش می باشند، از کجا متوجه شوم باید با آنها فروش انجام بدهم؟
بارها شده بازار در حال ریزش بود و من نیز فروختم اما به یکباره بازار برگشت رو به بالا نمود و من متضرر شده ام. در واقع ناآشنایی به ساختار حرکتی بازار و عدم تمیز دادن حرکت از اصلاح، ریشه تصمیمات نادرست و اشتباه در بازار می باشد. با استفاده از تکنیک اصلاح قیمتی به راحتی می توانیم در موارد زیادی قدرت یا ضعف خریداران و فروشندگان را در بازار شناسایی نماییم. اصولاً تا زمانی که عیار قدرتی خریداران یا فروشندگان برایمان آشکار نشود همگامی و همراهی با آنها سخت و ضررده خواهد بود. زمانی که بازار در اصلاحی قرار دارد برای اینکه تشخیص دهیم که اصلاحی ما پر قدرت است یا خیر، از شمارش کندل ها استفاده میکنیم که روش بسیار ساده ای می باشد. چنانچه ساختار شماتیک بازار را به فرم شکل زیر درنظر بگیریم:
فاز حرکتی بازار در حالت صعودی و نزولی به صورت AB می باشد و BC فاز اصلاحی بازار است. چنانچه نسبت اصلاح زمانی بیش از نسبت اصلاح قیمتی باشد می گوییم حرکت کند است و در حقیقت اصلاحی واقعی را شاهد هستیم که پس از آن مجدد قیمت در جهت روند قبل حرکت می کند. اما اگر نسبت اصلاح زمانی کمتر از اصلاح قیمتی باشد، می گوییم حرکت بازار تند است و احتمالا اصلاح تبدیل به یک حرکت در جهت عکس در بازار می شود. به عنوان نمونه اگر نسبت تعداد کندل های فاز BC به AB معادل 80% باشد و در این زمان، قیمت تنها 61.8% اصلاح نموده باشد می گوییم حرکت ما کند می باشد و در اصلاحی قرار داریم.
در شکل زیر که مربوط به سهام ایران خودرو در بورس تهران می باشد، همان طور که در شکل پیداست در AB که فاز حرکتی ما می باشد تعداد کندل ها 63 عدد است و در فاز اصلاحی که BC است تعداد کندل ها 60 عدد می باشد اما قیمت نتوانست خود را به اصلاحی 50% برساند که بیانگر عدم توانایی بازار برای خرید در فاز BC در مقایسه با حرکت قبل از آنکه فروشنده ها در بازار بودند است. به بیان بهتر، فروشنده ها قدرتشان در فاز حرکتی AB، بیش از قدرت فشار خریداران در فاز BC می باشد.
به عنوان نمونه ای دیگر در نماد خکار (گروه خودرو و قطعات) در بورس تهران، عملا قیمت مستعد رشد می باشد و این سوال مطرح می گردد که فروشندگانی که باعث افت قیمتی از 515 تا 337 ریال در سال 97 شدند، آیا هنوز قدرت فروش دارند؟ آیا خریداران کماکان دست از خرید کشیده اند و منتظر فروش بیشتر از سوی فروشندگان هستند؟ با نگاهی به ساختار ریزشی بازار و مقایسه آن با روند رو به رشد قبلی می بینیم که وقتی تعداد کندلهای اصلاحی بیش از حرکت می باشد و میزان اصلاحی نیز حتی به 61.8% نرسیده است، قدرت خریداران به شدت فزونی می یابد، به عبارت دیگر هر معامله گر خریدار با هر روش معامله گری می تواند معامله خرید خود را در این محدوده توجیه نماید. همان طور که در شکل پیداست تعداد کندل های اصلاحی 131 عدد می باشد و در حرکت رو به رشد تعداد کندل ها 93 عدد است، در واقع زمانی که گواه های معاملاتی ورود به ، معامله خرید فزونی می یابد قدرت عملکرد بازار در جهت تحلیل که در اینجا رشد است، افزایش می یابد.
اصولاً یکی از تکنیک های قوی برای ورود یا عدم ورود در اصلاحی ها، اندازه گیری عیار قدرتی بازار در اصلاحی می باشد. به راحتی می توان در خصوص زور معامله گران در انتهای اصلاحی اظهارنظر تقریباً قوی نمود، چنانچه عطش بازار بر ریزش یا رشد بیشتر در جهت حرکت باشد، خود را در قالب یک حرکت کم شتاب در اصلاح نشان می دهد، اما اگر روال حرکتی در اصلاحی پرشتاب باشد یک اخطار جدی مبنی بر عدم ورود معامله گران در اصلاحی تلقی می گردد.
دیدگاه شما