استراتژی الگوهای کندلی
همه معامله گران به دنبال روش هایی هستند که نقاط ورود و خروج مناسب را به آن ها نشان دهد یکی از روشی هایی که خیلی زود می تواند در نقاط حساس سیگنال هایی مبنی بر خروج از بازار یا ورود به بازار را به معامله گران بدهد الگوهای شمعی است.
به همین منظور در ادامه این مقاله قصد داریم تا در مورد تاریخچه، انواع این الگوها و نحوه استفاده از آن ها مطالبی را با شما در میان بگذاریم.
کندل استیک یا نمودار شمعی اولین باز توسط تجار برنج ژاپنی در سال 1600 میلادی مورد استفاده قرار می گرفت استفاده از این روش به آن ها کمک می کرد تا بتوانند روند قیمت در آینده را پیش بینی کنند.
اما نخستین کسی که این کندل ها را به شکل امروز نامگذاری و از آن ها استفاده کرده مونهیسا هما یک تاجر برنج ژاپنی بود که در قرن 17 میلادی زندگی می کرد. او با بررسی بازارها در گذشته و با شناسایی الگوهای مختلف شروع به دسته بندی آن ها به شکل امروز کرد و نام این روش نمایش قیمت را کندل استیک کذاشت.
سال ها بعد شخصی به نام استیو نیسو به شکل کاملا تصادفی این الگوها را پشت یادداشت هم اتاقی ژاپنی خود دید این اشکال موجب کنجکاوی آشنایی با الگو دوجی (Doji) او شد و در نهایت برای آشنایی بیشتر و کشف تمام اسرار این الگوها به ژاپن سفر کرد.
استیونیسون بعد از جستجوهای فراوان موفق به کشف اسرار این روش گردید و آن را با خود به غرب آورد و در معاملات روزانه خود از آن ها استفاده کرده. استفاده از کندل ها به قدری درصد موفقیت او را بالا برده بود که مردم گمان می کردند روشی جادویی پیدا کرده تا در سال 1990 کتابی با نام الگوهای شمعی ژاپنی از او منتشر شد در این کتاب نحوه استفاده از الگوها و انواع آن شرح داده شده بود.
• کتاب الگوهای شمعی ژاپنی استیونیسون امروز به عنوان یکی از منابع معتبر و کاربردی در زمینه شمع های ژاپنی در جهان مورد استفاده است.
ساده ترین و ابتدایی ترین روش نمایش قیمت نمودار خطی است. زیرا برای رسم این نمودار فقط از قیمت های بسته شدن(Close) استفاده می شود.
روش کار به این شکل است که قیمت بسته شدن در بازه زمانی مدنظر بر روی نمودار مشخص می شود سپس این قیمت ها به یکدیگر متصل شده و نمودار خطی ایجاد می شود.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که این نمودار هیچ اطلاعاتی در مورد قیمت باز شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در اختیار معامله گران قرار نمی دهد.
نمودار میله ای از یک خط عمودی و دو زبانه در قسمت چپ و راست آن تشکیل شده است. پایین ترین قسمت میله نشان دهنده کمترین قیمت و بالاترین قسمت میله نشان دهنده بیشترین قیمت در بازه معاملاتی مدنظر است. برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن از زبانه های سمت چپ و راست میله استفاده می شود به این ترتیب که زبانه سمت چپ نشان دهنده قیمت باز شدن و زبانه سمت راست نشان دهنده قیمت بسته شدن است.
• پیش از شناخت الگوهای ژاپنی در کشورهای غربی نمودار میله ای متداول ترین شیوه ای بود که تحلیل گران غربی از آن استفاده می کردند.
برای نمایش میله صعودی زبانه کوچکی که سمت چپ خط عمودی قرار دارد باید بالاتر از زبانه سمت راست باشد به این ترتیب یه میله صعودی تشکیل گردیده است.
از نظر بسیاری از معامله آشنایی با الگو دوجی (Doji) گران نمودار شمعی همان نمودار میله ای است که از چهار قیمت بازشدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت تشکیل شده است که از نظر بسری جذاب تر و تفسیر آن راحت تر است.
یکی از تفاوت های اصلی این نمودار و نمودار میله ای نحوه نمایش آن است به طوری که برای نشان دادن قیمت باز شدن و بسته شدن مستطیلی عمودی و تو پر رسم می شود. برای نمایش بالاترین قیمت خطی در بالای این مستطیل و برای نمایش پایین ترین قیمت خطی در پایین این مستطیل رسم می شود که به آن سایه یا فیتیله می گویند.
در حالت کلاسیک معمولا این کندل ها به رنگ سیاه و سفید نمایش داده می شوند اما امروزه برای جلو بیشتر از رنگ سبز و قرمز نیز در نمایش کندل ها استفاده می شود. رنگ سفید و سبز برای کندل های صعودی و رنگ سیاه و قرمز برای نمایش کندل های نزولی استفاده می شود.
اولین شرطی که برای استفاده از این الگوهای باید در نظر داشته باشید روند حاکم بر بازار است. یعنی اگر روند نموداری که آن را بررسی می کنید صعودی باشد مشاهده الگوهای بازگشتی صعودی در این روند بی معنی است اما اگر الگوهای بازگشتی نزولی در چنین روندی مشاهده شود می تواند به عنوان اخطاری برای پایان روند صعودی باشد.
دومین شرطی که باید آن را مدنظر قرار دهید. بررسی این الگوها در جایگاه مناسب است. اگر در یک روند صعودی هستید ابتدا باید مقاوت های پیش رو را رسم نمایید اگر کندل بازگشتی نزولی در نزدیکی این مقاوت مشاهده کردید اعتبار الگو افزایش می یابد در غیر این صورت ممکن است الگو به راحتی فیل شود.
برای الگوهای بازگشتی صعودی نیز همین شرایط صادق است یعنی شما باید این الگوها را در نزدیکی یک مقاومت مشاهده کنید تا اعتبار آن افزایش یابد.
• دامنه پیش بینی کندل های صعودی 2 تا سه کندل است. یعنی اگر الگوی کندل مشاهده کردید به وسیله آن می توانید دو تا سه کندل آینده را پیش بینی کنید. بهتر است از این روش در کنار سایر روش های تحلیل تکنیکال استفاده نمایید.
• مشاهده الگوهای کندلی در نزدیکی یک حمایت و مقاومت به منزله تغییر روند از صعودی به نزولی یا عکس نیست بلکه می تواند بازار را وارد حال رنج یا نوسانی نماید.
• در این حال منظور بدنه کندل است. اگر کندلی داشته باشیم که بزرگ باشد اما بخش اعظم آن را سایه ها تشکیل داده باشند در واقع کندلی ضعیف خواهیم داشت.
همه چیز درباره الگوهای بازگشتی در فارکس
زمانی قیمت بیت کوین به 60 هزار دلار رسید ولی معاملهگران و سرمایهگذاران بزرگ صبر کردند تا این قیمت مقداری افت کند و بتوانند در بهترین فرصت خرید کنند و بیشترین بهره را از نوسان قیمت این ارز دیجیتال ببرند. این نوسانات و افت و خیزها در بازار فارکس هم دیده میشود. سوال این است که چگونه میتوانیم بیشترین سود را از این نوسانات ببریم؟ پاسخ این پرسش در شناخت و درک الگوهای بازگشتی نهفته است. در صورتی که بتوانید الگوهای بازگشتی فارکس را به خوبی بشناسید و مفهوم آنها را درک کنید، مطمئن باشید که میتوانید بیشترین سود را از نوسانات بازار به دست بیاورید.
در این مقاله قصد داریم با الگوهای بازگشتی در فارکس آشنا شویم و توضیحات کاملی پیرامون آنها ارائه دهیم. در صورتی که تمایل دارید با این الگوها آشنا شوید و از نوسانات جفت ارزها بیشترین بهره را ببرید تا پایان این مقاله با ما همراه شوید.
منظور از الگوهای بازگشتی چیست؟
یکی از مهمترین مسائلی که میزان سود و موفقیت ما در بازار فارکس را تحت الشعاع قرار میدهد، زمان ورود به یک معامله است. ما باید این توانایی، دانش و آگاهی را داشته باشیم که در سریعترین زمان ممکن وارد روندی شویم که به تدریج دارد در بازار به وجود میآید. در واقع اگر میخواهیم در بازار فارکس سود کنیم، باید موجسواری را یاد بگیریم تا بتوانیم نوسان حداکثری قیمت را بگیریم. یکی از آشنایی با الگو دوجی (Doji) مشکلاتی که معاملهگران مبتدی دارند، همین است. آنها زمانی وارد یک معامله یا موقعیت میشوند که کار از کار گذشته و روند به اوج خودش رسیده است. در واقع آنها با هدف رسیدن به سود عالی وارد بازار میشوند، بیخبر از اینکه بازار به زودی ریزش خواهد کرد.
یکی از بهترین ابزارهایی که معاملهگران حرفهای برای نوسانگیری و پیدا کردن بهترین نقطه برای ورود به یک معامله سودآور از آن استفاده میکنند، الگوهای بازگشتی به ما کمک میکنند که بفهمیم نوسانات بازار چه وضعیتی دارند. ممکن است یک روند نزولی در بازار مدتی بعد صعودی شود یا اینکه یک روند صعودی، چند روز بعد شکلی نزولی به خودش بگیرد. الگوهای بازگشتی فارکس به ما نشان میدهد که بازار دچار چه تغییراتی خواهد شد.
در واقع الگوهای بازگشتی فارکس، شکلهایی روی نمودار هستند که در پیشبینی نواحی بازگشت با احتمال بالا به ما کمک میکنند. این الگوها به ما نشان میدهند که به احتمال زیاد بازار در آینده چه نوساناتی را تجربه خواهد کرد. به زبان ساده زمانی که قیمت پس از یک توقف، معکوس میشود، میگوییم یک الگوی معکوس اتفاق افتاده است. در ادامه توضیحات بیشتری پیرامون این الگوها ارائه خواهیم داد:
انواع الگوهای بازگشتی در بازار فارکس
به طور کلی الگوهای بازگشتی به دو دسته صعودی یا گاوی (Bullish) و نزولی یا خرسی (Bearish) تقسیمبندی میشود. هر کدام از این دو الگو خصوصیات مخصوص به خودشان را دارند.
الگوهای بازگشتی صعودی (Bullish Reversal Patterns)
الگوهای بازگشتی صعودی زمانی به کار میآید که یک روند صعودی در بازار حاکم باشد. گاهی اوقات روند صعودی مدتی متوقف و نزولی میشود ولی پس از مدتی دوباره به روند صعودی خودش برمیگردد و آن روند را ادامه میدهد. الگو هایبازگشتی صعودی به ما کمک میکنند که پیشبینی کنیم حرکت نزولی فعلی دوباره به روند صعودی برمیگردد.
الگوهای بازگشتی نزولی (Bearish Reversal Patterns)
الگوهای بازگشتی نزولی زمانی به کار میآید که یک روند نزولی بر بازار حاکم باشد و پس از مدتی متوقف و صعودی شود. در این مواقع معمولاً معاملهگران مبتدی شگفتزده میشوند و تصمیم میگیرند که وارد معامله شوند؛ غافل از اینکه قیمتها چند روز یا هفته آینده مجدداً نزولی میشود. این الگوها به شما کمک میکند که بازار را تحلیل کنید و پیشبینی کنید که بازار در آینده دوباره نزولی خواهد شد.
الگوهای بازگشتی مهم در بازار فارکس
سه نوع الگوی بازگشتی وجود دارد که مهمتر از سایر انواع الگوها است. این سه نوع الگو، سر و شانه (Head and Shoulders)، دو سقف (Double Top) و دو کف (Double Bottom) نام دارد. در ادامه توضیحات بیشتری در مورد این الگوها ارائه خواهیم داد:
1. الگوی سر و شانه (Head and Shoulders)
الگوی سر و شانه
همان گونه که در تصویر فوق مشاهده میکنید، الگوی سر و شانه یک الگوی بازگشتی است که سه قله یا سه دره دارد. منظور از سر (Head)، قله وسطی است که از دو قله دیگر ارتفاع بیشتری دارد و شانهها دو قله در سمت چپ و راست سر هستند. اگر دقت کنید این الگو شباهت زیادی به سر و دو شانه انسان دارد. الگوی سر و شانه به آشنایی با الگو دوجی (Doji) آشنایی با الگو دوجی (Doji) دو دسته سر و شانه سقف و سر و شانه کف تقسیمبندی میشود.
یکی از اجزای اصلی و اساسی الگوی سر و شانه، خط گردن یا نک لاین (Neck Line) است. خط گردن همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، همان خطی است که محل برخورد سر و دو شانه را به هم متصل میکند. نکتهای که باید در مورد این خط در نظر بگیرید این است که هر چه شیب کمتر و ملایمتری داشته باشد، اعتبار خط گردن بیشتر میشود. در صورتی که میخواهید در الگوی بازگشتی موفق باشید و سود بالایی از آن خود کنید، باید سفارش حد ضرر خود را بالای شانه راست (آخرین شانه الگوی سر و شانه) قرار دهید.
2. الگوی دو سقف یا سقف دو قلو (Double Top)
الگوی دوسقف یا Double Top
الگوی دو سقف یا دابل تاپ یکی از معروفترین و مهمترین الگوهای بازگشتی است. همانطور که در تصویر بالا مشاهده میکنید، در الگوی سقف دو قلو یا دو سقف، قیمت یک بار به سقف خود (سطح مقاومت) میرسد و دیگر نمیتواند این نقطه اوج را پشت سر بگذارد. به همین خاطر هم یک روند نزولی پیدا میکند.
پس از مدتی این روند نزولی متوقف میشود و بازار تلاش میکند که آن سطح مقاومت قبلی را پشت سر بگذارد و از این رو یک بار دیگر روند صعودی را در پیش میگیرد. متأسفانه این بار هم بازار پس از کلی تلاش و کوشش نمیتواند سطح مقاومت را بشکند و پس از رسیدن به آن سطح دوباره نزولی میشود. شما باید به قدری حرفهای و هوشیار باشید که سفارش حد ضرر خود را در بالای سقف دوم قرار دهید. توجه داشته باشید که سقف دوم کمی پایینتر از سقف اول قرار میگیرد و ممکن است کاملاً با هم برابر نباشند.
پایینترین سطح در الگوی دو سقف یا سقف دو قلو، خط گردن نامیده میشود تا زمانی که قیمت، این خط را نشکند الگوی سقف دو قلو تکمیل نمیشود. زمانی میتوانیم از وجود الگوی دو سقف صحبت کنیم که نک لاین یا همان خط گردن شکسته شود.
3. الگوی دو کف یا کف دو قلو (Double Bottom)
الگوی کف دو قلو یا Double Bottom
یکی دیگر از الگوهای بازگشتی مهم، کف دو قلو یا دو کف نام دارد. در این الگو ابتدا بازار یک روند نزولی به خودش میگیرد تا به کف (پایینترین نقطه ممکن) یا همان سطح حمایت میرسد. در اینجا دیگر امکان پیشروی و افت بیشتر وجود ندارد و بازار صعودی میشود. این افزایش تا سطح مقاومت بازار ادامه دارد و سپس دوباره بازار وارد یک روند نزولی میشود. این روند نزولی تا نزدیکی سطح حمایت قبلی ادامه پیدا میکند و دوباره وارد یک روند صعودی میشود. به همین خاطر است که الگوی دو کف یا کف دو قلو شبیه حرف دبلیوی انگلیسی (W) است.
بالاترین نقطه الگوی دو کف یا کف دو قلو (دابل باتم)، خط گردن است. توجه داشته باشید که پیش از شکلگیری الگوی دو کف یک روند نزولی مینور یا ماژور به چشم میخورد. نکتهای که در مورد این نمودار وجود دارد این است که هر چه فاصله زمانی بین این دو کف بیشتر باشد، احتمال درست بودن این الگو هم بالاتر میرود. بسیاری از تحلیلگران بر این باور هستند که بین این دو کف باید دست کم سه ماه فاصله زمانی وجود داشته باشد.
مهمترین الگوهای بازگشتی در نمودار شمعی
در این بخش از مقاله قصد داریم با چهار مورد از معروفترین الگوهای بازگشتی در نمودار بازگشتی آشنا شویم. این چهار الگو دوجی، الگوی چکش، الگوی شهاب و اینگالفینگ نام دارد. در ادامه به صورت مفصل با هر کدام از الگوهای بازگشتی نمودار شمعی آشنا خواهیم شد.
1. الگوی شمعی دوجی (Doji)
الگوی شمعی دوجی یکی از معروفترین الگو های بازگشتی است. این الگو زمانی به وجود میآید که در یک دوره زمانی قیمت باز و بسته شدن بازار یکسان باشد. در تصویر زیر الگوی شمعی دوجی مشاهده میشود. این شمع بدنه ندارد؛ چون قیمت افزایش یا کاهش پیدا نکرده است و قیمت باز و بسته شدن یکسان بوده است.
الگوی شمعی دوجی
در تصویر بالا مشاهده میکنید که بازار مدتی صعودی میشود و مجدداً به روند نزولی برمیگردد. به همین خاطر الگوی شمعی دوجی به عنوان یک نشانه برای روند بازگشتی نزولی عمل میکند. در واقع وقتی شمع دوجی را در بازار مشاهده میکنید میتوانید به این نتیجه برسید که احتمالاً جهت بازار تغییر خواهد کرد. در واقع وجود شمع دوجی نشان میدهد که معاملهگران دیگر توان چندانی برای وارد کردن فشار روی قیمت را ندارند. از طرفی میتوان با مشاهده شمع دوجی به وجود شک و تردید در بازار پی برد.
در صورتی که بازار در یک بازه زمانی طولانی یک روند مشخص داشته باشد و ناگهان شمع دوجی شکل بگیرد، احتمالاً به زودی شاهد تغییر جهت بازار خواهیم بود. بنابراین هنگامی که میخواهید از احتمال وجود روند بازگشتی در بازار آگاه شوید، حتما از الگوی نمودار دوجی استفاده کنید و دنبال چنین الگویی باشید.
توجه داشته باشید که حتماً نباید قیمت باز و بسته شدن به صورت کامل برابر باشد تا شمع دوجی شکل بگیرد بلکه اگر تفاوت قیمت باز و بسته شدن، اندک هم باشد این کندل یا شمع، دوجی نام دارد و از احتمال روند بازگشتی در بازار خبر میدهد. از این رو پیشنهاد میدهد به کندل یا شمعی که پس از کندل دوجی شکل میگیرد توجه ویژه داشته باشید. شمعهای دوجی به سه دسته پایه بلند (Long leg)، سنجاقک (Dragonfly) و سنگ قبر (Gravestone) تقسیمبندی میشوند. هر کدام از این شمعهای دوجی خصوصیت مربوط به خودشان را دارند. در مقالهای کامل و جامع در این زمینه صحبت خواهیم کرد.
2. الگوی شمعی چکش (Hammer)
الگوی چکش هم مثل الگور شمعی دوجی، یک الگوی تک شمعی است؛ به این معنا که با دیدن یک شمع کافی است به وضعیت بازار پی ببریم. این الگو هم نشان میدهد که قرار است وضعیت بازار تغییر کند. این شمع بر خلاف شمع دوجی، بدنه کوچکی دارد. سایه بالایی این الگوی شمعی، کوچک (گاهی اصلاً سایه بالایی ندارد) و سایه پایینی آن بلند است. به تصویر زیر نگاه کنید. این تصویر متعلق به الگوی شمعی چکش است. به این نکته توجه داشته باشید که روند قبل از الگوی شمعی چکش، نزولی و در نتیجه روند بعدی آن صعودی است.
الگوی شمعی چکش یا Hammer
کندل یا شمع چکش به شما کمک میکند که وجود الگوی بازگشتی را در بازار پیشبینی کنید و بفهمید که احتمالاً در آینده نزدیک بازار روند نزولی به خودش میگیرد. وقتی میخواهید از الگوهای نمودار شمعی برای پیشبینی روند بازار استفاده کنید، به سایه کندل (خطوط نازک در بالا و پایین شمع) توجه داشته باشید. وقتی شمع یک سایه بلند دارد، نمایانگر این است که حجم معاملات و تقابل بین خریداران و فروشندگان بالا است. در واقع هر چه سایه بلندتر باشد، حجم معاملات در بازار بیشتر است.
وقتی سایه بلندی در زیر یک شمع یا کندل به وجود میآید بدانید که فروشندگان دارند تمام تلاش و کوشش خودشان را به کار میبندند که قیمت را کاهش دهند ولی فروشندگان هم دارند با خریدهای خود در برابر آنها مقاومت میکنند و تلاش میکنند که قیمت را بالا بیاورند. در واقع فروشندگان و خریداران میخواهند تلاش یکدیگر را خنثی کنند.
3. الگوی شمعی شهاب (Shooting Star)
الگوی شمعی شهاب یا شهاب سنگ عکس الگوی شمعی چکش عمل میکند. در واقع قبل از کندل شهاب، یک روند صعودی و پس از آن یک روند نزولی داریم. به شکل زیر توجه داشته باشید. در الگوی شهاب سنگ سایه بلند کندل در بالای آن قرار میگیرد.
الگوی شمعی شهاب یا Shooting Star
سه شرط برای به وجود آمدن الگوی شمعی شهاب وجود دارد. شرط اول این است که قبل از کندل، شاهد یک روند صعودی باشیم. دومین شرط این است که سایه بلندی در بالای شمع قرار گرفته باشد. سومین شرط این است که شمع بعدی پایینتر از قسمت شهاب سنگ قرار بگیرد. توجه داشته باشید که الگوی شمعی شهاب سنگ نشان میدهد که در آینده وارد یک روند نزولی خواهیم شد.
4. الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ (Engulfing)
آخرین الگو از الگوهای بازگشتی که در این نمودار مورد بررسی قرار میدهیم، الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ نام دارد. سه الگوی شمعی قبلی تک شمعی بودند ولی این الگو دو شمعی است؛ یعنی برای پی بردن به چنین الگویی باید دو شمع مجاور را مورد ارزیابی نقد و بررسی قرار داد. تصویر زیر بیانگر الگوی بازگشتی پوششی یا اینگالفینگ است.
الگوی بازگشتی پوششی یا Engulfing
در این الگو دو شمع مجاور هم دیده میشود که شمع دوم خیلی سریع شمع اول را پوشش میدهد. منظور از پوشش این است که بالا و پایین بدنه شمع دوم، از بالا و پایین بدنه شمع اول فراتر میرود. به زبان سادهتر بالای شمع دوم بالاتر از بالای شمع اول و پایین شمع دوم، پایینتر در پایین شمع اول است. با نگاه به تصویر بالا میتوانید این موضوع را به خوبی مشاهده کنید.
متخصصان بازار فارکس بر این باور هستند که هر چه بدنه کندل پوششی بزرگتر باشد، روند بازار مشخصتر و واضحتر است. به کندل دوم کندل پوششی گفته میشود و وقتی الگوی شمعی پوششی به وجود بیاید، بازار همان مسیر شمع دوم (شمع پوششی) را ادامه خواهد داد.
دو نوع الگوی شمعی اینگالفینگ داریم. یک نوع صعودی و نوع دیگر نزولی است. الگوی آشنایی با الگو دوجی (Doji) پوششی صعودی در پایان یک روند نزولی و الگوی پوششی نزولی در پایان یک روند صعودی به وجود میآید.
یادگیری تحلیل تکنیکال فارکس؛ ضامن موفقیت شما در این بازار
برای موفقیت در بازار فارکس باید دانش معاملهگری و تحلیل این بازار را بیاموزیم. دو نوع از مهمترین تحلیلهایی که میتوانیم بیاموزیم و در بازار تبادلات ارزی به موفقیت دست پیدا کنیم، تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال است. آشنایی با این دو تحلیل و ابزارهای آنها میتواند ما را به معاملهگر موفق تبدیل کند. الگوهای بازگشتی یکی از بهترین ابزارهای تحلیل تکنیکال هستند که به ما کمک میکند بیشترین بهره را از نوسانات بازار ببریم.
در صورتی که از این مقاله لذت بردید و برای شما مفید بود پیشنهاد میشود مقاله نرم افزار معاملاتی متاتریدر 5 را مطالعه کنید تا با یکی دیگر از ابزارهای عالی برای موفقیت در فارکس آشنا شوید. آیا تاکنون از الگوهای بازگشتی در معاملات خود استفاده کردهاید؟ از نظر شما این الگوها چه مزایا و معایبی دارند؟ چه زمانی بیشترین و بهترین کارایی را از خود نشان میدهند؟ لطفاً پرسشها، پیشنهادها و نظرهای خود را با ما به اشتراک بگذارید.
آموزش پرایس اکشن: بخش پنجم الگوی چکش ،دوجی و هارامی
الگوی چکش ،دوجی و هارامی در ادامه مبحث الگوهای شمع های ژاپنی در این بخش آموزش داده می شود.
این الگوها دقیقا عکس الگوهای ستاره دنباله دار و مرد آویزان روند بازار را از نزولی به صعودی تغییر می دهند.
پس بهتر است ابتدا دو الگوی قبل را مرور کنید.برای مطالعه روی عنوان زیر کلیک کنید.
آشنایی با الگوی چکش ،دوجی و هارامی
در مباحث قبل متوجه شدیم بازار ۴ نوع حرکت دارد.
برای یادآوری تصویر زیر را مشاهده کنید.
الگوی چکش
استفاده از الگوی شمع های ژاپنی ۳ مرحله دارد:
- شناسایی روند فعلی بازار
- الگو را شناسایی میکنیم(ادامه دهنده یا بزگشتی)
- منتظر الگوی تایید میمانیم
الگوهای ستاره دنباله دار و مرد آویزان الگوی برگشتی است که در انتهای روند صعودی برای تغییر روند به نزولی رخ می دهد.
الگوهای مانند چکش یا چکش برعکس الگوی برگشتی است که در انتهای روند نزولی برای تغییر روند به صعودی رخ می دهد.
در واقع الگوی چکس یا چکش برعکس الگوهای bullish reversal هستند که در انتهای روند نزولی نشانه صعود هستند.
آشنایی با الگوی چکش
به تصویر الگوی چکس دقت کنید.
در انتهای یک روند نزولی یک کندل مشاهده میکنید که یک سایه پایین که حداقل دو برابر بدنه است دارد
سایه پایینی نشان می دهد فروشندگان سهام خود را با قدرت فروخته اند و پس از آن خریداران وارد بازار
شده اند و شروع به خریدن کرده اند و در انتها قدرت خریدارن بیشتر شده است و کندل در قیمت بالاتر از
قیمتی که باز شده بسته شده است.
فشار زیاد خریداران که بر نهایت قدرت فروشندگان غالب شده است نشانه بازگشت روند بازار است.
البته اگر قیمت پایین تر از قیمت باز شدن بسته شود اما کندل یک سایه پایین دو برابر بدنه داشته باشد
در واقع یک چکش قرمز باشد باز هم نشانه بازگشت روند از نزولی به صعودی است اما نسبت به رنگ
سبز کندل(کندل صعودی) قدرت کمتری دارد.
حال به تصویر زیر دقت کنید.
الگوی چکش
یک سایه بالا دو برابر بدنه که در انتهای یک روند نزولی رخ دهد یک کندل چکش معکوس است.
سایه بالایی نشان قدرت خریداران است هرچند که قدرت فروشندگان غالب شده است و یک
چکش برعکس را تشکیل داده اما با توجه به مباحث قبل در یک روند نزولی یک الگوی ادامه دهنده
نباید هیچ نشانه ای از قدرت خریداران داشته باشد اما در کندل چکش معکوس سایه بالایی کاملا
فشار فروشندگان را نشان میدهد و بازهم نشانه یک الگوی برگشتی است
قدرت الگوی کندل چکش
با توجه به توضیحات بالا:
در تصویر بالا میبینید که در همه کندل ها سایه بالایی تشکیل شده است که یعنی
خریدارن در آخرین لحظات سعی کرده اند روند بازار را تغییر دهند اما موفق نشده اند
تا زمانی که یک سایه پایین نشانه غالب شدن قدرت خریدارن شکل گرفته است و
روند بازار را از نزولی به صعودی تغییر داده است.
آشنایی با الگو دوجی (Doji)
زمانی که قیمت باز شدن و بسته شدن یکی باشد بدنه ای در کندل ایجاد نمی شود
و کندل فقط سایه بالا یا پایین یا دو طرفه دارد.به این نوع کندل ها دوجی میگیوییم.
کندل های دوجی نشانه سردرگمی بازار هستند.
در واقع قدرت خریدارن و فروشندگان به یک اندازه است و هیچکدام نمیتواند به دیگری
به تصویر زیر دقت کنید.
الگوی چکش
سه نوع الگوی دوجی میبینیم که هر سه بدون بدنه هستند.
- الگوی اول:دوجی معمولی که سایه بالا و پایین دارد به نام Long Legged شناخته می شود.
- الگوی دوم:سایه بالایی دارد شبیه سنگ قبر است و به نام Gravestone معروف است.
- الگوی سوم:سایه پایینی دارد و شبیه سنچاقک است و به نام Dragonfly معروف است.
در الگوی اول فروشندگان و خریدارن به یک اندازه تلاش کرده اند تا روند بازار را به دلخواه تغییر دهند.
در الگوی دوم سایه بالایی نشان میدهد ابتدا قدرت خریدارن بیشتر بوده است اما در انتها فروشندگان
قیمت را به قیمت بازگشایی برگردانده اند.
در الگوی سوم سایه بالایی شنان می دهد ابتدا قدرت فروشندگان بیشتر بوده اما خریداران اجازه
تشکیل کندل نداده اند و قیمت را به اول برگردانده اند۰
آشنایی با الگوی هارامی(Harami)
تا کنون با الگوهای تک کندلی آشنا شدیم اکنون الگوی ترکیبی هارامی را بررسی میکنیم.
به تصویر زیر توجه کنید.
الگوی چکش
در این الگو کندل اول یک کندل قوی صعودی با بدنه بلند و کشیده و سایه کوتاه است که نشانه صعود است.
کندل دوم یک کندل با بدنه کوتاه و سایه بلند با رنگ مخالف است که نشانه برگشت روند بازار و نزولی شدن است.
کدام تفسیر از این الگو درست است؟
این الگو هارامی است که نشانه تضیف یکباره بازار و بازگشت روند بازار است.
الگوی چکش
دو الگوی بالا هر دو الگوهای هارامی هستند که در ادامه یک روند صعودی یا نزولی تشکیل می شوند
نشانه تضعیف یکباره بازار و تغییر روند در جهت مخالف روند فعلی بازار هستند.
اگر رنگ دو کندل ترکیبی هارامی مخالف هم باشند الگو بسیار قوی تر است.
توجه داشته باشید که کندل دوم حتما باید داخل بدنه کندل کندل اول قرار بگیرد.
الگوی کراس هارامی (Cross Harami)
همانند الگوی هارامی از ترکیب دو کندل تشکیل شده است با این تفاوت که کندل دوم یک دوجی است.
کندل دوم باید حتما در داخل بدنه کندل اول قرار بگیرد.
الگوی چکش
معمولا پس از الگوی هارامی چون بازار به یکباره تضعیف شده است روند بازار در جهت مخالف رشد زیادی خواهد داشت.
کانال تلگرام توس اف ایکس
امتیاز نظر یادت نشه
الگوهای پایه شمع ژاپنی
در مقالههای قبلی با شمعهای ژاپنی و کاربردشان در تحلیل تکنیکال آشنا شدیم حالا در این مقاله میخواهیم با الگوهای پایه شمعهای ژاپنی آشنا شویم. و هر کدام را بررسی کنیم و ببینیم چه شباهتهایی با هم دارند. و چه تأثیری روی علملکرد قیمت دارند. فرفره، مارابوزو و دوجی اسم این الگوها هستند.
فرفره
شمعهایی با سایه بالایی بلند، سایه پایینی کوتاه و بدنه اصلی کوچک فرفره نامیده میشود. رنگ بدنه اصلی چندان مهم نیست. این الگوی فرفره تردد میان خریداران و فروشندگان را نشان میدهد.
بدنه اصلی کوچک (چه توخالی چه توپر) تغییر کمی را از قیمت آغازین به پایانی نشان میدهد و سایهها نشان میدهند که هم خریداران و هم فروشندگان در حال ستیز هستند اما هیچ کس نتوانسته برنده شود .
حتی با وجود آن که جلسه با تغییری کوچک آغاز شود یا پایان یابد، قیمتها در این اثنا به طور قابل ملاحظهای بالاتر و پایینتر میرود. نه خریداران و نه فروشندگان میتوانند برنده شوند و نتیجه بازی تساوی است .
اگر فرفره در طول روندهای رو به بالا شکل گیرد، معمولاً به این معناست که خریداران زیادی باقی نمانده است و ممکن است جهت معکوس شود .
اگر فرفرهها در طول روندهای رو به پایین شکل گیرد، معمولاً به این معناست که فروشندگان زیادی باقی نمانده است و ممکن است جهت معکوس شود .
مارابوزو
کلمه Marubozu در ژاپنی به معانی سرکچل است. بنابراین شمع مارابوزو یعنی یک شمع کچل.
Marubozu یعنی هیچ سایهای از بدنهها وجود ندارد. بسته به آن که بدنه شمع توپر یا توخالی باشد، بالاترین و پایینترین قیمت، همانند قیمت آغازین یا پایانی آن یکسان خواهد بود. دو نوع Marubozu را در شکل زیر بررسی کنید.
مارابوزوی سفید شامل بدنه سفید بلند بدون هیچ سایهای است. قیمت آغازین مساوی پایینترین قیمت است و قیمت پایانی مساوی بالاترین قیمت است.
این شکل، شمع مایل به صعود است زیرا نشان میدهد که خریداران کنترل کل جلسه را در دست داشتهاند. این معمولا نشان میدهد یک صعود ادامهدار آغاز میشود یا یک روند نزولی به صعودی تبدیل خواهد شد.
مارابوزوی سیاه شامل بدنه سیاه بلند بدون هیچ سایهای است. قیمت آغازین مساوی بالاترین قیمت است و قیمت پایانی مساوی پایینترین قیمت است. این شکل، شمع نزولی است زیرا نشان میدهد که فروشندگان کل جلسه را تحت کنترل دارند. این معمولا نشان میدهد یک نزول ادامهدار آغاز میشود یا یک روند صعودی به نزولی تبدیل خواهد شد.
نکاتی که با توجه به جایگاه و رنگ مارابوزو باید به آنها دقت داشته باشید:
مارابوزوی سفید
اگر مارابوزوی سفید در پایان یک روند صعودی شکل بگیرد، احتمال اینکه تداوم داشته باشد، زیاد است.
اگر مارابوزی سفید در پایان یک روند نزولی شکل بگیرد، احتمال اینکه بازگشت داشته باشد، زیاد است.
مارابوزوی سیاه
اگر مارابوزوی سیاه در پایان یک روند نزولی شکل بگیرد، احتمال اینکه تداوم داشته باشد، زیاد است.
اگر مارابوزی سیاه در پایان یک روند صعودی شکل بگیرد، احتمال اینکه بازگشت داشته باشد، زیاد است.
دوجی
شمعهای Doji دارای قیمت آغاز و پایان یکسان هستند یا حداقل بدنههایشان به شدت کوچک است. Doji باید بدنه کوچکی داشته باشد به گونهای که به صورت خط باریک به نظر برسد.
شمعهای Doji نشان دهنده دودلی یا نزاع بر سر حاکمیت میان خریداران و فروشندگان است. در طول جلسه قیمتها به بالا و پایین قیمت آغازین حرکت میکنند، اما در قیمتی بسیار نزدیک به قیمت آغازین خاتمه مییابد.
نه خریداران و نه فروشندگان میتوانند برنده شوند و در نهایت نتیجه تساوی به دست میآید.
چهار نوع شمع Doji وجود دارد. طول سایههای بالایی و پایینی میتواند تغییر کند و شمع حاصله شبیه به صلیب، صلیب برعکس یا علامت به علاوه به نظر میرسد. کلمه Doji هم به شکل مفرد و هم جمع آن بر میگردد.
هنگامی که Doji روی نمودارتان شکل گیرد، توجه ویژهای به شمعهای قبل از آن داشته باشید .
اگر بعد از چند شمع با بدنههای توخالی بلند ( مانند Marubozu سفید) ، Doji شکل بگیرد، این نش ان میدهد که خریداران در حال تحلیل رفتن و ضعیف شدن هستند. برای آن که قیمتها به بالا رفتن ادامه دهند، خریداران بیشتری لازم است اما خریدار دیگری وجود ندارد !
فروشندگان به دل خود صابون میزنند و به دنبال آن هستند که وارد شده و دوباره قیمتها را به پایین برگردانند .
اگر بعد از چند شمع با بدنههای توپر و بلند (مانند Marubozu مشکی)، Doji شکل گیرد، این نشان میدهد که فروشندگان در حال تحلیل رفتن و ضعیف شدن هستند.
برای آن که کاهش قیمتها ادامه داشته باشد، فروشندگان بیشتری لازم است اما دیگر فروشندهای وجود ندارد! خریداران برای فرصتی که دوباره ارزانی شود، به دل خود صابون میزنند.
در حالیکه به دلیل نبود فروشندگان جدید، این کاهش قیمت در حال از بین رفتن است، قدرت خرید بیشتر لازم است تا هر گونه معکوس سازی نثبیت شود.
به دنبال شمع سفید برای پایان دادن در قیمتی بالاتر از قیمت آغاز شمع بلند سیاه باشید. به عبارت دیگر بعد از شمع دوجی، یک کندل افزایشی ایجاد شود که بالاتر از نقطه آغاز کندل نزولی قبلی بسته شود.
در بخشهای بعدی بر شکل گیری شمعهایی خاص و آنچه آنها به ما می گویند نگاه خواهیم کرد. امیدواریم در انتهای این درس شمعها، بدانید چگونه الگوهای شمعها را شناسایی کرده و تصمیمات دادوستدی صحیحی بر مبنای آنها بگیرید.
کندل استیک چیست؟
کندل استیک (نمودار شمعی) یک نوع نمودار قیمت است که ابزاری عالی و کارآمد برای بررسی و تخمین وضعیت آینده بازار، در تحلیل تکنیکال به شمار می رود. آموزش استفاده از کندل استیک، به عنوان یک روش تحلیلی کارآمد، یکی از مهمترین مباحثی است که در دوره تحلیل تکنیکال مجتمع فنی نیاوران، به آن پرداخته می شود.
بطور کلی، در بازار سرمایه اظهار نظر و ارائه پیش بینی درباره هر سهم، نیازمند تحلیل و بررسی قیمت ها است و ارائه این تحلیل ها، تنها آشنایی با الگو دوجی (Doji) با استفاده از نمودارها ممکن می باشد. برای این منظور نمودارهای مختلفی وجود دارد که هر کدام روش و عملکرد خاص خود را دارد.
نمودارهای قیمتی، دارای سه روش نمایش شناخته شده و مشهور، به نام های روش میله ای، روش خطی و روش شمعی هستند. برای آشنایی با نمودار شمعی یا کندل استیک، ابتدا باید شیوه عملکرد دو روش دیگر را بدانید. در ادامه به بررسی و تشریح دو روش میله ای و خطی پرداخته و سپس به نمودار شمعی می پردازیم.
آنچه در این مقاله می خوانید:
روش نمایش میله ای در نمودار قیمت
این روش نمایش، دارای چهار قسمت است که در این قسمت ها، قیمت آغازین یا Open، بیشترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا High، کمترین قیمت سهم در یک بازه معاملاتی یا Low و قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود.
در این نمودار، اطلاعات روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه به شکل میله های جداگانه، نشان داده می شود و هر یک از میله ها، بیانگر معاملات همان روز، هفته یا ماه مربوط به سهام است. اطلاعات هر میله، شامل اطلاعات خرید و فروش بازه معاملاتی می باشد، به نحوی که خط سمت راست میله، قیمت آغازین و خط سمت چپ، قیمت پایانی را نشان می دهد. بیشترین و کمترین قیمت ها نیز در بالا و آشنایی با الگو دوجی (Doji) پایین میله نمایش داده می شود. بدین ترتیب هر گاه که قیمت آغازین از قیمت پایانی کمتر باشد، نمودار صعودی و مثبت بوده و برعکس، هر گاه که قیمت آغازین بیشتر از قیمت پایانی باشد، نمودار نزولی و منفی خواهد بود.
نمودارهای میله ای اگر چه می توانند صعود و نزول قیمت ها را ار ابتدا تا انتها نشان دهند، اما در ارائه الگوهای تغییر قیمت ها ناموفق بوده اند.
روش نمایش خطی در نمودار قیمت
در روش نمایش خطی، تنها قیمت پایانی یا Close نمایش داده می شود و سایر اطلاعات در آن کاربردی ندارد. به همین سبب این روش نمایش، نمی تواند دورنمای مطلوبی از اطلاعات مورد نیاز در بازه معاملاتی ارائه کند و تنها کاربرد مهم آن، تشخیص شکست سطوح مقاومتی و حمایتی برای تحلیلگران است.
نمودار شمعی
روش نمایش شمعی، نخستین بار توسط ژاپنی ها مورد استفاده قرار گرفت و از آنجا که شکل نمودارها، شباهت بسیاری به شمع داشت، به آن کندل استیک یا نمودار شمعی گفته می شود. در نمودار شمعی یا کندل استیک، از همان اطلاعات روش میله ای استفاده می گردد، با این تفاوت که بخش دیگری به نام بدنه یا body نیز در آن وجود دارد. بدنه، به شکل یک مستطیل و در قسمتی حد فاصل میان قیمت ابتدایی و نهایی قرار دارد. در اینجا نیز کندل صعودی یا کندل نزولی، با استفاده از اختلاف قیمت آغازین و پایانی مشخص می شود.
ماهیت بصری کندل استیک، به نحوی است که به خوبی می تواند نقاط ضعف و کمبودهای نمودارهای خطی و میله ای را پر کرده و بسیار مورد توجه تحلیلگران قرار گیرد. نمودارهای شمعی دارای آرایش ها و الگوهای مختلفی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد.
اجزای کندل استیک
کندل استیک یا نمودار شمعی، دارای اجزای آشنایی با الگو دوجی (Doji) مختلفی است که در ادامه به بررسی مختصر هریک خواهیم پرداخت. اما یادگیری تخصصی و کامل تجزیه و تحلیل این اجزا و بکارگیری آن ها در تحلیل های بورسی، قطعا مستلزم حضور در دوره های آموزشی تحلیل تکنیکال و دوره های جامع بورس، مانند دوره بورس مجتمع فنی نیاوران است.
رنگ بدنه نمودار شمعی
در نمودارهای شمعی، رنگ بدنه و همچنین سایه پایین و سایه بالا، اهمیت بسیاری دارد و هر کدام از این موارد، بیانگر شرایط ویژه ای است؛ برای مثال هنگامی که یک نمودار شمعی سفید و توخالی، دارای سایه کوتاهی باشد، به معنی صعودی بودن نمودار و بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین است و هنگامی که نمودار شمعی، تو پر و یا به رنگ مشکی باشد، به معنای نزولی بودن نمودار و کوچک بودن قیمت پایانی است.
در واقع بدنه، ابزاری برای نشان دادن منفی یا مثبت بودن نمودار است. در نتیجه کندل استیک های صعودی، دارای بدنه تو خالی و کندل استیک های نزولی، دارای بدنه تو پر هستند. سایه نیز بیانگر حداقل و حداکثر قیمت در یک بازهی معاملاتی است.
اندازه بدنه نمودار شمعی
علاوه بر رنگ بدنه، اندازه بدنه نیز در کندل استیک ها دارای اهمیت است. هر چقدر که بدنه بزرگ تر باشد، نشانگر قدرت بیشتر خریداران یا فروشندگان در بازار بورس خواهد بود.
برای تشخیص این امر که این بدنه بزرگ، بیانگر قدرت بالای خریدار است یا فروشنده، باید مجددا به رنگ بدنه توجه کرد؛ رنگ سفید یا توخالی بدنه نمودار شمعی، نشان دهنده قدرت بالای خریداران می باشد و بر عکس، بدنه توپر یا تیره رنگ و بزرگ، قدرت بالای فروشندگان را نشان می دهد.
کندل سفید در محدوده حمایت و کندل تیره در محدوده مقاومت نیز به ترتیب بیانگر صعود قیمت و افت قیمت ها خواهد بود. بنابراین بالاتر بودن قیمت پایانی از قیمت آغازین و صعودی بودن نمودار، منجر به تیره شدن بدنه و قدرت فروشندگان خواهد شد. در مقابل، پایین تر بودن قیمت نهایی از قیمت ابتدایی، منجر به نزولی شدن نمودار و قدرت خریداران خواهد شد.
سایه نمودار شمعی
همانگونه که گفته شد، سایه ها بیانگر بیشترین و کمترین قیمت روز در بورس هستند. بنابراین در صورتی که قیمت ابتدایی سهم و قیمت پایانی، با بیشترین و کمترین قیمت سهم برابر باشند، سایه ای در نمودار تشکیل نخواهد شد.
در کندل استیک، توجه به این نکته که سایه در بالای نمودار قرار دارد یا در پایین، بسیار حائز اهمیت است. سایه های بلند نیز نشان دهنده انجام معاملات سهم در خارج از قیمت ابتدایی و نهایی می باشند. با این اوصاف می توان گفت که اگر سایه بالایی در نمودار شمعی بلند باشد، بیانگر قدرت خریداران است؛ زیرا منجر به افزایش قیمت سهم شده است. با این حال، همچنان می تواند بیانگر فروشندگان خیلی قوی نیز باشد؛ چرا که منجر شده که سهم در محدوده قیمت پایانی بسته شود.
در مقابل، بلند بودن سایه پایینی نیز نشانگر قدرت بالای فروشندگان است؛ زیرا منجر به کاهش قیمت سهم می گردد و همچنان می تواند نشان دهنده خریداران خیلی قوی نیز باشد؛ زیرا قیمت در محدوده ابتدای بسته شده است.
9 الگوی کندل استیک
نمودارهای شمعی دارای دو الگوی کلی ادامه دهنده یا بازگشتی هستند که هر کدام از این دو نیز انواع مختلف دارند. الگوهای ادامه دهنده بیانگر ادامه مسیر بازار سرمایه هستند و تا زمانی که قیمت نهایی بالاتر یا پایین تر بماند، روندها صعودی یا نزولی باقی خواهد ماند.
اما الگوهای بازگشتی، نشان دهنده تغییر در روند بازار سرمایه اند. الگوهای بازگشتی کندل استیک نیز دو نوع خرسی و گاوی دارند که نوع نخست، بیانگر بازگشت روند نزولی و نوع دوم، بیانگر بازگشت روند صعودی است. نمودارهای شمعی با توجه به شیوه آرایش و اندازه اجزای مختلف، دارای نام ها و عملکردهای متفاوتی هستند که در ادامه شرح خواهیم داد:
1- الگوی کندل استیک مارابوزو
کندل مارابوزو یک الگوی دو شمعی است با بدنه ای بسیار بلند و بدون سایه که به شکل قاطعانه ای، قدرت عاملان صحنه سرمایه گذاری را نشان می دهد. هنگامی که هر دو نمودار شمعی کندل مارابوزو سفید و تو خالی باشند، به آن مارابوزو گاوی گفته می شود و بیانگر قدرت خریداران است. نمودارهای تیره و تو پر نیز بیانگر قدرت فروشندگان بوده و مارابوزو خرسی نام دارد.
2- الگوی کندل استیک دوجی
کندل دوجی دارای سایه های بسیار بلند و بدنه بسیار کوتاه است که نمایشگری برای حالت تعادل و موازنه میان خریداران و فروشندگان در بازار سرمایه می باشد. به عبارت دیگر، این کندل، حالاتی از بی تصمیمی و تردید را در بازار سهم ها نشان می دهد و معمولا در پایان روندها به وقوع می پیوندد.
کندل دوجی صلیب: نمودار دوجی با پایه بلند، نشانگر قدرت خریدار و فروشنده است و شکلی شبیه به یک صلیب دارد.
کندل دوجی سنجاقک: نمودار دوجی سنجاقک، فشار خرید در برابر عرضه سنگین را نشان می آشنایی با الگو دوجی (Doji) دهد و شکلی شبیه به حرف T دارد.
کندل دوجی سنگ قبر: دوجی سنگ قبر، با اشاره به فشار فروش سنگین در برابر تلاش خریداران، شکلی دقیقا بر عکس دوجی سنجاقک را نشان می دهد و به حالت T برعکس می باشد.
کندل دوجی چهار قیمت: دوجی چهار قیمت نیز با شکل یک خط افقی صاف، بیانگر صف خرید یا فروش است و در بازارهای دارای دامنه نوسانات بسیار، به وقوع می پیوندد.
3- الگوی کندل استیک فرفره
نمودار شمعی فرفره نیر مانند نمودار دوجی حکایت از بی تصمیمی در بازار سرمایه دارد، اما بر خلاف نمودار دوجی، دارای بدنه بلندتری است. نمودار فرفره ای، شکلی شبیه به صلیب، با خط افقی پهن تر دارد و رنگ قرمز یا سبز آن، بیانگر منفی یا مثبت بودن نمودار است.
4- الگوی کندل استیک هارامی
این کندل که از دو نمودار با رنگ های متضاد تشکیل میشود، در زبان ژاپنی به معنای باردار است. به همین سبب شمع اول را کندل مادر و شمع دوم را کندل بچه می نامند. از آنجا که مادر آنچه را که باردار باشد به دنیا خواهد آورد، در این الگو نیز شمع دوم (مادر) نشانگر روند پیش رو می باشد.
هارامی اگر چه یک الگوی برگشتی ۱۰۰ درصد نیست و بیشتر به معنای پایان روند حاکم است، اما نتیجه نهایی آن آشنایی با الگو دوجی (Doji) مشخص نبوده و بستگی به بازار سهام دارد. وجود نمودار هارامی در بازار، بیانگر آشفتگی است. در نمودار هارامی، عموما بدنه شمع دوم از بدنه شمع اول کوچک تر می باشد و به نوعی در دل شمع اول قرار می گیرد. در هارامی صعودی، شمع ها دارای رنگ متضاد اند، به نحوی که یکی تیره و دیگری روشن است.
5- الگوی کندل استیک هیکن آشی
این کندل در لغت به معنای کندل میانگین است و عموما برای پیش بینی روند، مورد استفاده قرار می گیرد. بنابراین یک استراتژی میان مدت محسوب می شود. از آنجا که هیکن آشی قیمت میانگین را نشان می دهد، این قیمت عموما با قیمت مبادله در بازار متفاوت است.
در این نمودار، کندل های سبز و بدون سایه پایین، نشان از روند صعودی دارند و در مقابل، کندل های قرمز بدون سایه بالایی، روند نزولی را نشان می دهند.
6- الگوی کندل استیک پوشا مثبت و منفی
الگوی پوشا یکی از الگوهای بازگشتی است که دو حالت مثبت و منفی دارد. الگوی پوشا مثبت در پایان روند نزولی واقع می شود و نشان دهنده تغییر روند به سمت صعودی است. در مقابل، الگوی پوشا منفی در انتهای روند صعودی قرار می گیرد و نشان از تغییر روند به سمت روند نزولی دارد. الگوهای پوشا معمولا به عنوان مکمل در کنار سایر الگوها برای تحلیل مورد استفاده قرار می گیرند.
7- الگوی کندل استیک مرد دارآویز
نام گذاری الگوی مرد دارآویز به دلیل شکل ظاهری آن که شبیه به فردی به دار آویخته شده است، انجام شده و یک بدنه مربعی کوچک و سایه بلند پایینی دارد. این الگو نشان دهنده اخطار اتمام روند در روندهای صعودی است. رنگ تیره یا قرمز این الگو، نشان از پایین بودن قیمت پایانی نسبت به قیمت ابتدایی دارد.
8- الگوی کندل استیک چکش
الگوی چکش یکی از الگوهای تک شمعی است که در طی یک روند نزولی ایجاد می شود و یک محدوده حمایتی برای برگشت روند و پایان روند نزولی به وجود می آورد. ساختار این الگو نیز مانند الگوی مرد دارآویز، یک بدنه کوچک در بالا دارد.
9- الگوی کندل استیک ستاره ثاقب
ستاره ثاقب یکی از الگوهای نزولی و از دسته الگوهای دوجی می باشد؛ در حالی که سایه بالایی بسیار بلندی در مقایسه با بدنه دارد. این الگو عموما برگشت را نشان می دهد و حاکی از آغاز ریزش قیمت است.
استراتژی کندل استیک
برای به کارگیری استراتژی کندل استیک در معاملات بورسی، باید بدانید که هر کدام از الگوهای ذکر شده را چگونه در معاملات مورد استفاده قرار دهید. در اینجا به نحوه معامله با هر یک از الگوهای ذکر شده اشاره خواهیم کرد.
دیدگاه شما