بازار هیچ گاه به ما قول نداده که تمام خواستههای ما را به ما هدیه کند!
سه روش برای مدیریت سرمایه در معاملات کریپتو
معامله رمزارزها اگر به درستی انجام شود، میتواند تجارتی پرسود باشد. در عین حال، اگر روش انجام معامله درست نباشد، میتواند ضررهای غیر قابل تصوری را به معاملهگر تحمیل کند. ضررهایی که گاهی جبران آنها محال است. لذا، عادات معاملاتی خوبی وجود دارند که هر معاملهگری باید با قلب و ذهن خود آنها را تمرین کرده و آنها را به سنت معاملاتی خود بدل کند.
یکی از این عادتها، داشتن برنامه مدیریت سرمایه در معاملات کریپتو است. سرمایههای رمزارزی یا کریپتو درست مانند سایر انواع سرمایه، بسیار ارزشمند هستند و باید با به کارگیری یک استراتژی مدیریت سرمایه مؤثر، از آنها محافظت نمود.
مدیریت سرمایه در معاملات رمزارز به چه معناست؟
مدیریت سرمایه، عبارت از یک استراتژی مالیست که نحوه سرمایهگذاری روی داراییهای رمزارزی مختلف را مشخص میکند. معاملهگری، قمار نیست. در قمار به بازندهها توصیه میشود برای بازپس گیری چیزهای ازدست رفته، باز هم بیشتر هزینه کنند؛ ولی در معاملات کریپتوکارنسی، عکس اين توصیه ارائه میشود.
مدیریت سرمایه، زمان ورود معاملهگر به معامله، مقدار حجم خرید و نقطه خروج او از معامله را مشخص میکند. بعد از آن معاملهگر میتواند از زمان استراحت خود پس از یک معامله سودآور لذت ببرد. با مدیریت سرمایه میتوانید در میان فشار و تلاطم بازارهای مالی، به نرمی پیش بروید.
در یک کلام، مدیریت سرمایه به شما صبر و بردباری میآموزد.
در نهایت، مدیریت سرمایه، میزان ریسکی که باید برای انجام یک معامله به خصوص پذیرفته شود و میزان ضرر مربوطه را مشخص میکند. در ادامه، میخواهیم یک روش سه مرحلهای را برای مدیریت سرمایه در معاملات کریپتو ارائه دهیم.
دانش و فناوری بامداد ارائه میدهد: بوتکمپ معاملهگری در بازار رمزارزها
1- تعیین میزان ریسکپذیری
ریسکپذیری، میزان سرمایهایست که آمادگی دارید آن را از دست بدهید ولی معاملات آینده شما تحت تأثیر آن قرار نگیرد. به عنوان یک معاملهگر، لازم است فقط آن بخش از پول خود را در معرض خطر قرار دهید که آمادگی از دست دادن آن را دارید. اگر پول زیادی را در معرض خطر قرار دهید، یک معامله اشتباه میتواند ضرری غیر قابل جبران را به سرمایه شما وارد کند.
در حوزه علم اقتصاد، ریسکپذیری به این صورت توصیف میشود: میزان تغییر پذیری در بازده یک سرمایهگذاری که سرمایهگذار، آمادگی تحمل آن را دارد.
عوامل مختلفی بر ریسکپذیری تأثیرگذار هستند.
هنگام تعیین ریسکپذیری خود باید به این عوامل توجه کنید:
- افق زمانی: سرمایهگذاری میتواند کوتاهمدت یا بلندمدت باشد. به یاد داشته باشید که سرمایهگذاری کوتاه مدت در مقایسه با سرمایهگذاری بلندمدت، قابلیت تحمل ریسک بیشتری دارد.
- ظرفیت درآمدهای آتی: این عامل، نحوه تأثیرگذاری معامله روی ظرفیتهای مالی آینده شما را مشخص میکند.
- حضور سایر داراییهای حمایتی. این عامل، مواردی چون املاک، حقوق بازنشستگی، ارث و تأمین اجتماعی را شامل میشود. هرچه داراییهای حمایتی شما بیشتر باشد، سطح ریسکپذیری شما نیز بالاتر میرود.
ریسکپذیری را میتوان بر اساس سطوح مختلف ریسک، طبقهبندی نمود. به طور کلی سه سطح ریسکپذیری وجود دارد.
ریسکپذیری تهاجمی
متخصصین و حرفهایهای معاملهگری، تحمل ریسک تهاجمی را دارند. معاملهگران منفرد و سازمانی که منابع و تجربه کافی برای تجزیه و تحلیل عمیق بازار را دارند میتوانند در بازارهای تهاجمی و با ریسک بالا سرمایهگذاری کنند. این گروه از معاملهگران را میتوان در گروه معاملهگران تهاجمی طبقهبندی نمود.
ریسکپذیری متوسط
این قبیل سرمایهگذارها از روش ریسکپذیری متعادل در برابر پاداش استفاده میکنند. آنها در افق زمانی میان مدت، داراییهای رمزارزی بدون ریسک را معامله میکنند. این قبیل سرمایهگذاران برای شرکتهایی که سود سهام پرداخت میکنند، مناسبند.
ریسکپذیری محافظهکارانه
این گروه، عموماً تازه واردهای صنعت معاملهگری هستند. آنها ترجیح میدهند روی داراییهای تثبیت شده سرمایهگذاری کنند. عموماً این گروه، سرمایهگذاران بازنشسته یا جوانی هستند که دارایی حمایتی ناچیزی یا اندکی دارند.
2- به برنامه معاملاتی خود پایبند باشید
این استراتژی بسیار حائز اهمیت است. بسیاری از معاملهگران تازهکار، وقتی با شرایط تهاجمی بازار مواجه میشوند، برنامه خود را به سطل زباله انداخته و چندین معامله را با ضرر به اتمام میرسانند. درد و رنجی که با معاملات اشتباه همراه است، آنها را بر آن میدارد که با چند معامله انتقامی، در صدد بازپسگیری داراییهای از دست رفته خود برآیند و در اغلب اوقات، نتیجه این معاملات نیز، افزایش میزان ضرر است.
بنابراین، بسیار مهم است که به برنامه خود پایبند باشید. توصیه میکنیم استراتژی خود را روی کاغذ بنویسید و به آن پایبند بمانید. یادداشتهایی که روی کاغذ نوشتهاید نباید تغییر کنند و باید به آنچه نوشتهاید مانند یک آیین مذهبی پایبند باشید.
باید نقاط خروج را به وضوح در یادداشتهای خود مشخص کنید. در مواردی که معاملات شما با ضرر همراه میشود، استاپ لاس (نقطه توقف ضرر) خود را برای بازپس گیری زیان متحمل شده، تغییر ندهید، مگر آن که استراتژی شما اجازه این کار را بدهد. به علاوه، باید تمام سطوحی را که میخواهید در آنها وارد معامله شوید، مشخص کنید و حجم معامله را برای هر یک از آنها تعیین نمایید.
مدیریت سرمایه برای تمام معاملهگرها، سختترین قسمت معامله است. لحظهای که همه چیز به رنگ قرمز در میآید، ترس به وجود شما هجوم میآورد و فشار ذهنی که تصور از دست رفتن سرمایه در شما ایجاد میکند، غیر قابل تحمل است و خیلیها درنهایت، تسلیم این فشار میشوند. اگر در این استراتژی تبهر پیدا کنید و آن را با دو استراتژی دیگر ترکیب کنید، هیچ چیز نمیتواند راه موفقیت معاملات شما را سد کند.
برویم سراغ استراتژی سوم.
3- آستانه تحمل درد را مشخص کنید
بعد از این که سطوح ریسک خود را تعیین کردید و برای هر یک از معاملات خود، طرح مناسب تهیه کردید، آخرین چیز، تعیین آستانه تحمل درد شماست.
در یک روز بد بازار، سهم قابل ملاحظهای از ضربات بازار نصیب شما میشود و این جا جاییست که آستانه تحمل درد شما مشخص میشود.
آستانه تحمل درد، جاییست که شما بعد از تحمل ضررهای پی در پی، معامله کردن را متوقف میکنید. جنگیدن با بازار، کار عاقلانهای نیست و باعث میشود دوباره و دوباره ضرر کنید.
تمام معاملهگرها روزهای بد را تجربه کردهاند و فرقی نمیکند شما معاملهگری تازه کار باشید یا یک معاملهگر سرد و گرم چشیده، زنجیره طولانی باختها و ردیف قرمز معاملات بسته شده، به هر حال روی اعصاب شما راه میرود.
اما این اتفاق چه طور رخ میدهد؟
به عنوان مثال، فرض کنید در روز اول شروع معامله، حسابی با سرمایه 10 هزار دلار در اختیار دارید. شما آستانه تحمل درد خود را به عنوان درصدی از حساب خود را درنظر گرفته و فرض میکنید اگر در پایان روز، آن را از دست بدهید، تحمل درد حاصله را دارید. مثلاً فرض کنید این مقدار، 10 درصد کل حسابتان است. در این صورت اگر بعد از مجموعهای از معاملات بد، ده درصد از حساب خود (1000 دلار) را از دست بدهید، کامپیوتر خود را خاموش میکنید و تا روز کاری بعد، به سراغ سرگرمیهای مورد علاقه خود میروید. حتی میتوانید زمان استراحت خود را یک هفته درنظر بگیرید تا بتوانید استراتژی خود را بازبینی کرده و بهترین استراتژی مناسب برای خودتان را بازسازی کنید.
هرچه ریسکپذیری شما کوچکتر باشد، احتمال رسیدن به آستانه تحمل درد شما نیز کوچکتر خواهد شد. ولی باید انظباط لازم را در خودتان پرورش دهید و تا روز بعد، میز کامپیوتر خود را ترک کنید. به عبارت خیلی ساده، دقیقاً بدانید که چه وقت زمان استراحت شما فرارسیده.
چکیده مطالب
تهیه یک استراتژی مدیریت سرمایه در معاملات کریپتو کار بسیار ساده و آسانیست. .با این وجود، سختترین بخش کار، مقید ساختن خودتان به اجرای مداوم آن استراتژیست. اگر میخواهید شما هم وارد استخر معاملهگران موفق شوید، هرگز نباید از صف خارج شوید.
اگر میخواهید از اتفاقات روز بازار کریپتو و رمزارزها مطلع شوید، در اینستاگرام و تلگرام با ما همراه شوید.
نظرات و تجربیات خود را زیر همین پست با خوانندگان بامداد به اشتراک بگذارید و اگر سؤالی دارید، خوشحال میشویم که زیر همین پست، پاسخگوی شما باشیم.
معاملات اهرمی (Leverage) چیست؟
اولین قدم های خود را در دنیای کریپتو برمیدارید و بدنبال استفاده از معاملات اهرم دار هستید؟ پس مطلب زیرمیتواند برای شما بسیار مفید باشد.
“از اهرم استفاده کنید یا از آن استفاده نکنید؟ ” در بازار کریپتو جایی که توصیه معامله گران بزرگ دنیا چیست؟ نوسانات همیشه وجود دارد ، ریسک پذیری می تواند سود شما را بیشتر کند اما می تواند ثابت کند بسیار هم خطرناک است. یکی از بزرگترین خطرات در معاملات کریپتو، استفاده از اهرم است ، به ویژه هنگامی که در این زمینه به خوبی شناخت ندارید.
اهرم(leverage) دقیقا چیست؟ چرا اهرم خطرناک است؟ چگونه باید از آن استفاده کرد؟ اینها همه سوالات خوبی هستند که در پایین درباره آن ها توضیح میدهیم.
اهرم(leverage)چیست؟
با استفاده از اهرم ، شما در اصل از بروکر برای انجام یک سرمایه گذاری بهتر پول قرض می کنید. مثلا شما میخواهید به مبلغ ۱۰۰۰ دلار بیتکوین بخرید اما پول آن را ندارید. پس میتوانید از اهرم ۱۰ برابر استفاده کنید و فقط با ۱۰۰ دلار به ارزش ۱۰۰۰ دلار بیتکوین بگیرید.
حالا چه اتفاقی می افتد؟
شما در حال حاضر ۱۰۰۰ دلار BTC روی حساب معامله خود دارید و شما اساسا سوار یک اسب وحشی به نام “معاملات اهرمی” هستید. هدف از اهرم این است توصیه معامله گران بزرگ دنیا چیست؟ که نوسانات بازار سود بیشتری بگیرید.
مثلا بگوییم که شما با ۱۰۰۰ دلاری که وام گرفته اید شرط می بندید که ارزش بیتکوین بالا میرود که به آن معامله long میگویند. حالا اگر قیمت بیتکوین ۲۰ درصد بالا برود شما ۲۰۰ دلار سود میکنید.
اما اگر قیمت آن ۲۰ درصد کاهش یابد چه اتفاقی می افتد؟ ممکن است آن را درست حدس زده باشید ۲۰۰ دلار کاهش می یابد (به یاد داشته باشید که در ابتدا فقط ۱۰۰ دلار داشتید). این بدان معناست که از هر اعتباری که در حساب خود دارید استفاده می شود که آن ضرر را جبران کند. به عبارت دیگر ، شما لیکویید میشوید.
پوزیشن long یا short؟
ما قبلاً “long و short ” را توضیح دادیم. آنها دقیقاً چه هستند و چگونه با اهرم ارتباط دارند؟
پوزیشن long اساساً شرط بندی بر این واقعیت است که یک ارزش دارایی در حال افزایش است در حالی که در پوزیشن short کاملا در مقابل ، شرط می بندید که ارزش دارایی در حال کاهش است. بنابراین long اساساً خرید یک دارایی و انتظار برای رشد آن است تا سود حاصل شود. Short کاملا برعکس آن است.
انجام این کار با اهرم ، در واقع به معنای استفاده از این تاکتیک ها با وام های قرض گرفته شده است. اگر چه جذابیت یک پاداش بزرگ با اهرم بالا است ، اگر بازار برخلاف پیشبینی شما حرکت کند شما در معرض لیکویید شدن قرار میگیرید.
چرا اهرم خطرناک است؟
ممکن است بپرسید لیکویید چیست؟
لیکویید زمانی اتفاق می افتد که صرافی به اجبار پوزیشنی که شما برای ترید باز کرده اید را میبندد زیرا معامه اهرم دار شما با توجه به نوسانات شکست خورده است.
این پدیده زمانی رخ میدهد که قیمت یک ارز کریپتو درجهت مخاف قیمت پیشبینی شده شما حرکت میکند. مثلا اگر شما در یک معامله از اهرم ۱۰۰ استفاده کنید اگر قیمت آن ارز تنها ۱ درصد در جهت مخالف پیشبینی شما حرکت کند شما لیکویید میشوید و کل سرمایه خود را از دست میدهید.
۲. REKT شدن به دلیل نوسانات :
اولین چیزی که ممکن است متوجه شده باشید این است استفاده از اهرم در بازارنوسانی ، به طور بالقوه اگر کسی تجربه نداشته باشد به نتایج ناخوشایندی منجر می شود. بزرگترین ریسکی که هنگام استفاده از اهرم ممکن از با آن مواجه شوید REKT شدن است.
بسته به مبادله ، هر کارگزار اجرای یک “سپرده گذار ایمنی” را انجام میدهد. به عنوان مثال Binance ،اجازه می دهد که کاربران هنگام معامله با اهرم از ارزهای کریپتو خود به عنوان وثیقه استفاده کنند.
اگر ترید شما شکست بخورد بایننس از ارزهایی که شما به عنوان وثیقه گذاشتید استفاده میکند تا ضرر شما را جبران کند. نکته مهم این است که استفاده از اهرم در معاملات به تجربه و دانش زیادی نیاز دارد. همچنین ریسک آن با استفاده از لوریج های بالاتر افزایش میابد مثلا ریسک اهرم۱۰۰ بیشتر از ۵۰ است.
۳. بازکردن پوزیشن بدون دانش کافی ریسک زیادی دارد :
اگر به آمار نگاه کنیم ، می توانیم یک روند واضح را مشاهده کنیم ،اکثر معاملات اهرم دار شکست خورده به وسیله معامله گران بی تجربه انجام شده اند. اگر در کریپتو و ترید کردن تازه وارد هستید سعی نکنید از اهرم استفاده کنید. زیرا شما دربیشترین خطر ابتلا به REKT شدن هستید.
به منظور کار صحیح با یک ابزار خطرناک مانند اهرم ، فرد نیاز به دانش زیادی در رابطه با بازار دارد.
اگر به دنبال وارد شدن به معاملات اهرمی هستید ، توصیه می کنیم با آموزش درست و اصولی ترید کردن را شروع کنید. فقط پس از گذراندن مطالب آموزشی جدی و کار کردن با حساب های دمو ، باید ترید با لوریج را انجام بدهید.
چگونه با اهرم ترید کنیم؟
۱. بیاموزید ، بیاموزید و هرگز دست از یادگیری برندارید :
اهرم یک ویژگی بسیار خطرناک و پیشرفته در معاملات است صرف نظر از اینکه در حال معامله ارزهای کریپتو، سهام ، طلا ، فارکس و غیره هستید ، قبل از اینکه شروع کنید باید بسیار آموزش ببینید.
در دوره های آموزشی تریدرهای برجسته شرکت کنید از ویدیوهای آموزشی در یوتیوب استفاده کنید و تا میتوانید اطلاعاتی جذب کنید که پایه شما را در آموزش معامله گری قوی کند.
۲. قبل ازمعامله تمرین کنید :
برخی از صرافی ها امکان کار با پول کاغذی را ارائه می دهند.یعنی چه؟
“پول کاغذی ” اساسا پول بازی است. شما یک حساب جداگانه خواهید داشت جایی که می توانید از پول بازی خود استفاده کرده و با ریسک ۰ شروع کنید.
شما به همان ویژگی های معامله زنده دسترسی خواهید داشت ، اما پول خود را به خطر نمی اندازید. تمرین کنید تا قبل از شروع به ترید با سرمایه شخصی خود ، اعتماد به نفس کافی پیدا کنید.
۳.با همه سرمایه وارد نشوید :
هنگامی که شروع به ترید با پول خود می کنید ، هرگز بیشتراز چیزی که توان از دست دادنش را دارید وارد بازار نکنید. از آنجا که بازار ارزهای دیجیتال دارای نوسانات زیادی است ، توصیه می شود که هرگز با لوریج بالا کار نکنید.
فقط پس از یادگیری کامل معامله با پول واقعی و اهرم های کوچک به سراغ معامله های بزرگتر بروید.
اگر حواستان پرت شود ، ضرر می کنید! حتی با وجود اینکه معاملات اهرم دار برای مبتدیان جذاب به نظر میرسد و به ظاهر میتواند پیروزی های بزرگی را به دنبال داشته باشد ، این معاملات میتوانند سرمایه شما را نابود کنند.
توصیه ما – با هیچ چیز پرریسکی بدون اطلاع دقیق از آن کار نکنید اگر تصمیم گرفتید کار کنید خیلی مواظب باشید. این یک توصیه مالی نیست!
چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی
خلبانی را تصور کنید که قرار است برای اولین بار، به تنهایی و بدون کمک دیگران، هواپیمای خود را به پرواز درآورد. او آموزش های مخصوص خلبانی را دیده و اکنون اضطراب اولین پرواز را دارد. توصیه مهم استاد به او این است: “فقط اشتباه نکن.” شکست در معامله گری توصیه معامله گران بزرگ دنیا چیست؟ برای معامله گران تازه وارد هم شبیه به شرایط خلبان تازه کار است.
اما اشتباهات معامله گری چیست که نباید آن را انجام داد؟
به راحتی میتوان از روی درک صحیح احساسات و هیجات خود، شرایط روحی که در آن هستیم را بشناسیم. با این شناخت، پیشبینی درستی از رفتارها و عکسالعملهای بعدی خود داشته باشیم تا در دام چرخه شکست نیفتیم.
در واقع ما معتقدیم که سلسه رفتارها و عکسالعملهای ما در شرایط مختلف بازار کاملا قابل پیشبینی خواهد بود. اگر بدانیم چرخه شکست چیست و شامل چه رفتارهایی میشود.
در این مقاله سعی شده است که رفتارها و احساسات اشتباهی که ما را از مسیر موفقیت دور کرده و در چرخه شکست گرفتار میکند، بشناسیم.
۱- انگیزه و حس مثبت، حلقه آغازین چرخه شکست
برای انجام فعالیتهای جدید ما نیاز به انگیزه و حس مثبت داریم. در حرفه معامله گری، انگیزه میتواند ناشی از اهداف مالی نظیر خرید خانه، خرید اتومبیل و یا دیگر انگیزههای مشابه باشد.
معامله گران تازه وارد به عرصه معامله گری که آموزش های کافی برای تحلیل بازار بورس را آموختهاند، با حس مثبت ناشی از بلد بودن و انگیزه و هدف کافی، اولین معاملات خود را آغاز میکنند. طبیعتا به این خاطر که به تمام آنچه آموزش دیدهاند به درستی عمل میکنند، نتیجه مثبت از بازار گرفته و اعتماد به نفس شان بالا میرود.
و این چرخه تکرار میشود: عملکرد صحیح، اعتماد به نفس و عملکرد صحیح.
اما تجربه نشان میدهد این چرخه باعث افزایش اعتماد به نفس کاذب افراد نیز میشود. در مرحلهای، فرد گمان میکند که هیچ خطایی ممکن نیست انجام دهد. در همین نقطه، ارتباط معامله گر با بازار قطع میشود. ذهن معامله گر بجای تمرکز بر سیگنال های بازار به خواستههای خود، متمرکز میشود. و این حلقه آغازین چرخه شکست است.
بازار هیچ گاه به ما قول نداده که تمام خواستههای ما را به ما هدیه کند!
۲- حلقه دوم چرخه شکست:
همزمان با قطع رابطه ذهنی فرد با بازار، با بروز حس طمع، شرایط بدتر نیز میشود. در این حالت، معامله گر خود را جزو برترین معامله گران متصور میکند. اما بجای تمرکز بر روند بازار بر خواستههای خود تمرکز کرده و متوجه سیگنال های منفی بازار نیست. او نمیتواند بپذیرد که سودآوریاش کاهش یافته است. این انکار و عدم پذیرش واقعیت، فکر و حتی جسم معامله گر را دچار تنشهای عصبی میکند. تنشهای عصبی در بدن ما سبب ترشح هورمونهایی میشود که اندوه و رنج را در سطح بالایی نگه میدارد.
در این وضعیت روند بازار ممکن است دو حالت را در پیش بگیرد:
- یا بازار با روند مثبت ادامه خواهد داد که این امر باعث میشود، معامله گر پاداشی اتفاقی از بازار دریافت کرده و نجات یابد و به حس راحتی دست پیدا کند. اما در حالت تنش عصبی و ترس، سطح یادگیری بسیار پایین میآید. و معامله گر قادر نخواهد بود که از این تجربه درس بگیرد.
- اما اگر بازار همچنان با روند منفی ادامه یابد، شرایط سخت تر شده. معامله گر وارد فاز شوک و شکست عاطفی میشود. خاطرات شکستهای گذشته و اتفاقات قبل در ذهنش مرور میشود. تا حدی که فشار بر روی معامله گر افزایش یافته و او دچار خشم میشود.
هیچ وقت بازار شکست نمیخورد!
۳- حلقه سوم چرخه شکست:
خشم حالتی روحی است که سطح انرژی فرد را برای انجام عکسالعمل بالا میبرد. این عکسالعمل همان طغیان و انتقام جویی است. انتقام از بازار بصورت مخالفت با تمام رفتارهای بازار بروز میکند. مثلا در بازار صعودی، انتقام گیرنده سهم خود را میفروشد و در بازار نزولی، سهم را میخرد.
در چرخه شکست، انتقام از بازار بی معناست. زیرا مسلما تنها کسی که متضرر خواهد شد، فرد معامله گر است.
خطر تنبیه خود با پذیرش ریسک های بالا!
۴- حلقه چهارم چرخه شکست:
در پی این ضرر جدید، خشم فرد عمیق ترشده و معامله گر، مسبب این ضرر را خودش میداند و این شروع مرحله افسردگی است. فرد خود را بابت قانونشکنی توصیه معامله گران بزرگ دنیا چیست؟ و عمل نکردن به سیستم معاملاتی گناه کار میداند. و بصورت ذهنی خود را لایق تنبیه میداند. تنبیه، مانند پذیرش ریسکهای بزرگ و بی مورد!
افسردگی حس انرژی را کاهش میدهد و فرد عقب نشینی کرده و درونگرا میشود. از هیچ چیز لذت نمیبرد و دچار نوعی نا آرامی میشود. حالت افسردگی ممکن است از چند ماه تا چند سال نیز طول بکشد. در نهایت بعد از گذر از افسردگی، فرد اشتباهات خود را میپذیرد.
این چرخه در بلند مدت نیز تاثیرات خود را دارد. فرد بعد از عبور از این چرخه، دچار ترسی شرطی شده میشود و فقط بازآموزی میتواند این ترس را از بین ببرد توصیه معامله گران بزرگ دنیا چیست؟ و ذهن را متعادل کند. همچنین باعث میشود حس مثبت را برای شروع مجدد، بالا ببرد.
اما باید این پیش فرض را قبول کنند که انحراف و اشکال، در ذهن او، در طمع و جدا شدن از اتصال با بازار و گرفتار شدن در چرخه شکست است.
نتیجه گیری
آگاهی داشتن از این نکته مهم که رفتارهای معامله گران در بازار تقریبا قابل پیشبینی است. حتی برخی از این رفتارها و هیجانات باعث بروز سلسله عکسالعملهای مضری در حرفه معامله گری میشوند. در شناخت چرخه شکست، برای هر فرد تازه وارد به دنیای معامله گری و افرادی که حس میکنند در مسیر موفقیت قرار ندارند، لازم و توصیه معامله گران بزرگ دنیا چیست؟ ضروری است. تا بتوانند به راحتی احساسات و انرژی خود را مدیریت کنند. از این چرخه شکست خارج شده و در مسیر موفقیت گام بردارند.
کالج تی بورس با ارائه مقالات رایگان آموزش بورس در زمینههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، مدیریت سرمایه، رفتارشناسی سهام و روانشناسی بازار این هدف را دنبال میکند. این آموزشها توصیه معامله گران بزرگ دنیا چیست؟ شما را در تصمیم گیری بهتر در بازار سرمایه یاری دهد.
چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی
خلبانی را تصور کنید که قرار است برای اولین بار، به تنهایی و بدون کمک دیگران، هواپیمای خود را به پرواز درآورد. او آموزش های مخصوص خلبانی را دیده و اکنون اضطراب اولین پرواز را دارد. توصیه مهم استاد به او این است: “فقط اشتباه نکن.” شکست در معامله گری برای معامله گران تازه وارد هم شبیه به شرایط خلبان تازه کار است.
اما اشتباهات معامله گری چیست که نباید آن را انجام داد؟
به راحتی میتوان از روی درک صحیح احساسات و هیجات خود، شرایط روحی که در آن هستیم را بشناسیم. با این شناخت، پیشبینی درستی از رفتارها و عکسالعملهای بعدی خود داشته باشیم تا در دام چرخه شکست نیفتیم.
در واقع ما معتقدیم که سلسه رفتارها و عکسالعملهای ما در شرایط مختلف بازار کاملا قابل پیشبینی خواهد بود. اگر بدانیم چرخه شکست چیست و شامل چه رفتارهایی میشود.
در این مقاله سعی شده است که رفتارها و احساسات اشتباهی که ما را از مسیر موفقیت دور کرده و در چرخه شکست گرفتار میکند، بشناسیم.
۱- انگیزه و حس مثبت، حلقه آغازین چرخه شکست
برای انجام فعالیتهای جدید ما نیاز به انگیزه و حس مثبت داریم. در حرفه معامله گری، انگیزه میتواند ناشی از اهداف مالی توصیه معامله گران بزرگ دنیا چیست؟ نظیر خرید خانه، خرید اتومبیل و یا دیگر انگیزههای مشابه باشد.
معامله گران تازه وارد به عرصه معامله گری که آموزش های کافی برای تحلیل بازار بورس را آموختهاند، با حس مثبت ناشی از بلد بودن و انگیزه و هدف کافی، اولین معاملات خود را آغاز میکنند. طبیعتا به این خاطر که به تمام آنچه آموزش دیدهاند به درستی عمل میکنند، نتیجه مثبت از بازار گرفته و اعتماد به نفس شان بالا میرود.
و این چرخه تکرار میشود: عملکرد صحیح، اعتماد به نفس و عملکرد صحیح.
اما تجربه نشان میدهد این چرخه باعث افزایش اعتماد به نفس کاذب افراد نیز میشود. در مرحلهای، فرد گمان میکند که توصیه معامله گران بزرگ دنیا چیست؟ هیچ خطایی ممکن نیست انجام دهد. در همین نقطه، ارتباط معامله گر با بازار قطع میشود. ذهن معامله گر بجای تمرکز بر سیگنال های بازار به خواستههای خود، متمرکز میشود. و این حلقه آغازین چرخه شکست است.
بازار هیچ گاه به ما قول نداده که تمام خواستههای ما را به ما هدیه کند!
۲- حلقه دوم چرخه شکست:
همزمان با قطع رابطه ذهنی فرد با بازار، با بروز حس طمع، شرایط بدتر نیز میشود. در این حالت، معامله گر خود را جزو برترین معامله گران متصور میکند. اما بجای تمرکز بر روند بازار بر خواستههای خود تمرکز کرده و متوجه سیگنال های منفی بازار نیست. او نمیتواند بپذیرد که سودآوریاش کاهش یافته است. این انکار و عدم پذیرش واقعیت، فکر و حتی جسم معامله گر را دچار تنشهای عصبی میکند. تنشهای عصبی در بدن ما سبب ترشح هورمونهایی میشود که اندوه و رنج را در سطح بالایی نگه میدارد.
در این وضعیت روند بازار ممکن است دو حالت را در پیش بگیرد:
- یا بازار با روند مثبت ادامه خواهد داد که این امر باعث میشود، معامله گر پاداشی اتفاقی از بازار دریافت کرده و نجات یابد و به حس راحتی دست پیدا کند. اما در حالت تنش عصبی و ترس، سطح یادگیری بسیار پایین میآید. و معامله گر قادر نخواهد بود که از توصیه معامله گران بزرگ دنیا چیست؟ این تجربه درس بگیرد.
- اما اگر بازار همچنان با روند منفی ادامه یابد، شرایط سخت تر شده. معامله گر وارد فاز شوک و شکست عاطفی میشود. خاطرات شکستهای گذشته و اتفاقات قبل در ذهنش مرور میشود. تا حدی که فشار بر روی معامله گر افزایش یافته و او دچار خشم میشود.
هیچ وقت بازار شکست نمیخورد!
۳- حلقه سوم چرخه شکست:
خشم حالتی روحی است که سطح انرژی فرد را برای انجام عکسالعمل بالا میبرد. این عکسالعمل همان طغیان و انتقام جویی است. انتقام از بازار بصورت مخالفت با تمام رفتارهای بازار بروز میکند. مثلا در بازار صعودی، انتقام گیرنده سهم خود را میفروشد و در بازار نزولی، سهم را میخرد.
در چرخه شکست، انتقام از بازار بی معناست. زیرا مسلما تنها کسی که متضرر خواهد شد، فرد معامله گر است.
خطر تنبیه خود با پذیرش ریسک های بالا!
۴- حلقه چهارم چرخه شکست:
در پی این ضرر جدید، خشم فرد عمیق ترشده و معامله گر، مسبب این ضرر را خودش میداند و این شروع مرحله افسردگی است. فرد خود را بابت قانونشکنی و عمل نکردن به سیستم معاملاتی گناه کار میداند. و بصورت ذهنی خود را لایق تنبیه میداند. تنبیه، مانند پذیرش ریسکهای بزرگ و بی مورد!
افسردگی حس انرژی را کاهش میدهد و فرد عقب نشینی کرده و درونگرا میشود. از توصیه معامله گران بزرگ دنیا چیست؟ هیچ چیز لذت نمیبرد و دچار نوعی نا آرامی میشود. حالت افسردگی ممکن است از چند ماه تا چند سال نیز طول بکشد. در نهایت بعد از گذر از افسردگی، فرد اشتباهات خود را میپذیرد.
این چرخه در بلند مدت نیز تاثیرات خود را دارد. فرد بعد از عبور از این چرخه، دچار ترسی شرطی شده میشود و فقط بازآموزی میتواند این ترس را از بین ببرد و ذهن را متعادل کند. همچنین باعث میشود حس مثبت را برای شروع مجدد، بالا ببرد.
اما باید این پیش فرض را قبول کنند که انحراف و اشکال، در ذهن او، در طمع و جدا شدن از اتصال با بازار و گرفتار شدن در چرخه شکست است.
نتیجه گیری
آگاهی داشتن از این نکته مهم که رفتارهای معامله گران در بازار تقریبا قابل پیشبینی است. حتی برخی از این رفتارها و هیجانات باعث بروز سلسله عکسالعملهای مضری در حرفه معامله گری میشوند. در شناخت چرخه شکست، برای هر فرد تازه وارد به دنیای معامله گری و افرادی که حس میکنند در مسیر موفقیت قرار ندارند، لازم و ضروری است. تا بتوانند به راحتی احساسات و انرژی خود را مدیریت کنند. از این چرخه شکست خارج شده و در مسیر موفقیت گام بردارند.
کالج تی بورس با ارائه مقالات رایگان آموزش بورس در زمینههای تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، مدیریت سرمایه، رفتارشناسی سهام و روانشناسی بازار این هدف را دنبال میکند. این آموزشها شما را در تصمیم گیری بهتر در بازار سرمایه یاری دهد.
چه کسانی در بازار فارکس فعالیت دارند؟
بازار فارکس یا جفت ارزها یک بازار مالی بزرگ و 24 ساعته است و معاملهگران زیادی در این بازار فعالیت دارند. اینکه چه کسانی در این بازار مالی تجارت میکنند برای پیدا کردن شناخت کافی این بازار خیلی مهم است. برای این که دید بهتری نسبت به ماهیت این بازار و اعتبار آن پیدا کنید بهتر است بدانید در کنار چه کسانی معامله میکنیم. اگه میخواهید بیشتر با محیط بازار فارکس آشنا شوید با آکادمی همراه باشید.
بازار فارکس متعلق به چه کسانی بوده است؟
اگر الان در ده نود میلادی بودیم احتمالا هیچ کدام از ما نمی توانستیم در بازار فارکس فعالیت کنیم. تا اواخر دهِ 1990 فقط ثروتمندان میتوانستند در بازار فارکس فعالیت کنند. چراکه آن زمان شما باید حداقل بین 10 تا 50 میلیون دلار سرمایه اولیه میداشتید تا اجازه ورود به بازار و معامله در آن به شما داده میشد.
این بازار در اصل برای بانک داران، موسسات و شرکتهای بزرگ طراحی شده بود و برای ما خرده معاملهگران جایی در آن وجود نداشت. اما با ظهور و گسترش اینترنت و کارگزاری های آنلاین، امکان داشتن حساب معاملاتی برای ما معاملهگران هم فراهم شد. و ما الان میتوانیم در کنار بزرگان این بازار هم معامله کنیم.
معامله گران اصلی بازار فارکس چه کسانی هستند؟
1.بانکهای بزرگ:
در این بازار بزرگ ترین بانک های جهان نرح تبادل ارز ها را با هم مشخص میکنند و بر اساس عرضه و تقاضایی که برا هر ارز وجود دارد نرخ خرید و فروش و کارمزد ها تایین میشود و حجم بسیار زیادی از معاملات بازار را برای خودشان و مشتریانشان انجام میدهند.
2.موسسات و شرکت های بزرگ:
این شرکت ها با هدف تجارت وارد این بازار میشوند؛ برای مثال شرکت اپل برای خرید قطعات الکترونیکی محصولات خودش از ژاپن، نیاز دارد که دلار آمریکا را به یِن ژاپن تبدیل کند و خریدش را انجام دهد، که البته بخاطر اینکه حجم معاملات این شرکت ها به نسبت بانک های بزرگ بسیار کمتر است احتمال دارد که از بانک های تجاری برای این تبادلات استفاده کنند و با آن ها همکاری داشته باشند. ادغام شرکت ها یکی از اتفاقاتی است که گاهی در بازار رخ میدهد و نوسان شدیدی در بازار ایجاد میکند.
3.دولت ها و بانک های مرکزی:
بانک های مرکزی مثل بانک مرکزی اروپا یا ایالات متحده که برای انجام عملایت مالی، پرداخت های بین المللی یا اداره ذخایر ارزی خود در این بازار فعالیت دارند.
4.صندوق های تامین سرمایه:
صندوق های تامین سرمایه هم از آنجا که بازار فارکس دارای نقدینگی بسیار زیادی است در این بازار فعالیت میکنند. آن ها بخش هایی از موسسه خود را به بازار فارکس تخصیص میدهند و در این بازار مشارکت میکنند. مزیت این صندوقها این است که آنها از اهرم با ضریب بالاتر استفاده میکنند.
5. سَفته بازان و نوسانگیر ها:
کسانی که در هر بازار پیدایشان میکنید و حجم زیادی از معاملات بازار را آنها انجام میدهند و انواع زیادی دارند از آن کسانی گرفته که جیب های پر پولی دارند تا آن کسانی که سرمایه کمی در دست دارند. سفته بازان فقط و فقط یک هدف دارند آن هم سود سود و سود بیشتر.
نوسان گیری به عملی گفته میشود که در آن فرد ارز یا سهامی را در یک قیمتی خریداری میکند و با هدف گرانتر شدن و فروختن در قیمتی بالاتر از قیمت خرید، سهام یا ارز را نگه میدارد.
معاملهگران و نوسانگیرها تقریبا 90 درصد حجم بازار فارکس را تشکیل دادهاند.
همانطور که بررسی شد با بازار بزرگ معتبر و بسیار حرفه ای رو به رو هستیم، بازاری که در آن در کنار بازیگران بزرگی همچون بانکهای بزرگ، دولتها و بانک های مرکزی و موسسات و شرکت های بزرگ بازی میکنیم؛ پس فعالیت و ورود به این بازار تخصص و مهارت و علم خاص به خودش را دارد.
چگونه وارد بازار فارکس شوم؟
این سوالی است که شاید، اگه در این بازار فعالیت ندارید ولی علاقهمند به این نوع بازار های مالی هستید، برایتان پیش بیاید.
در ابتدا شما حتما توصیه معامله گران بزرگ دنیا چیست؟ باید با کلیت این بازار آشنایی داشته باشید برای این کار از کسانی که در این بازار ها تجربه دارند سوال کنید یا مقالات و مطالب آموزشی را دنبال کنید تا با تمامی نکات و روشهای معامله در این بازار آشنا شوید.
اگه بخواهیم راه ورود به این بازار بزرگ را به ترتیب بیان کنیم، به صورت زیر خواهد بود:
- علمآموزی در زمینه این نوع بازارها
- شروع کار بدون ورود به بازار (یعنی شما معاملات اولیه خود را بر روی کاغذ مینویسید و با رصد قیمت ها معامله خود را به صورت کاملا مجازی یا غیر واقعی انجام میدهید و در نتیجه بعد از انجام معاملات به خود امتیاز میدهید)
- کمک از یک شخص با تجربه (با یک شخص با تجربه و دانا در این زمینه گفتگو و از او برای یادگیری نکات مهم بازار کمک بگیرید)
- آماده سازی برای ورود به بازار و شروع معامله (از جمله ایجاد حساب در یکی از کارگزاری های بازار فارکس)
- شخصی سازی حساب فارکس (از جمله تعیین برنامه معاملاتی و تعیین حد سود و حد ضرر)
- انجام معاملات کوچک برای شروع کار
- پیگیری سیگنال های بازار و بزرگتر کردن معاملات در صورت موفقیت های خوب در معاملات قبلی
- آماده شدن برای تبدیل شخصیت خود به یک معامله گر حرفهای
سخن پایانی
هیچ وقت فراموش نکنید که هیچ موفقیتی بدون تلاش پیاپی در آن زمینه به دست نمیآید.
این را به خاطر داشته باشید که باید اشتباه خود را بپذیرید و هرگز عصبانی نشوید. حتی معامله گران بسیار حرفهای و باتجربه بازار فارکس هم دچار اشتباهات بسیار بزرگی میشوند.
هیچ چیز در این بازار اتفاقی نیست و دلیلی بر آن اتفاق وجود داشته است. قبل تر افراد آشنایی کمی با دلایل این اتفاقات داشتند. زیرا فضای اطلاع رسانی انقدر گسترده مانند الان نبود.
هرروز اطلاعات جدیدی به این بازار وارد میشود. پس هرروز بر علم معاملاتی خود در این بازار بیفزایید تا از فرصت های خوب پیش رو جا نمانید.
دیدگاه شما