- کندلهای دوجی در عین حال که نشاندهندهی بیتصمیمی در نمودار قیمت هستند، خود نیز میتوانند در تشخیص ادامه روند، کمک کننده باشند. عموما معاملهگران دوجیهای سبز رنگ را به عنوان نشانهای برای صعود و دوجیهای قرمزرنگ را به عنوان نشانهای برای نزول در نظر میگیرند.
کندل دوجی چیست؟ چگونه میتوان با آن معامله کرد؟
نمودارهای کندل استیک یکی از انواع نمایش نمودار قیمتی هستند که اطلاعات بسیار بیشتری نسبت به نمودارهای منحنی شکل یا خطی در اختیار معاملهگران قرار میدهد.
کندل دوجی، کندلی است که دارای سایههای بلند و بدنه بسیار کوچک است. یا به عبارتی در آن قیمت بازشدن و قیمت بستهشدن کندل کاملا یکسان ویا بسیار نزدیک به یکدیگر هستند. این نوع کندلها مفهوم بیتصمیمی در نمودار را دربرداشته و در تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمتی کاربرد بسیار زیادی دارند. اما منظور از بیتصمیمی چیست؟
بیتصمیمی به این معناست که خریداران و فروشندگان در حالت انتظار به سر میبرند و روند حاکم بر نمودار در حال ضعیفشدن است. در این حالت، با مشاهده کوچکترین نشانه میتوان وارد معاملات خرید یا فروش شد.
تحلیلگران و تریدرهای بسیاری الگوهای مختلفی از کندلهای دوجی همچون کندل دوجی صلیب، کندل دوجی چهار قیمت، کندل دوجی سنجاقک در روند صعودی و کندل دوجی سنگ قبر در کف را الگو کندل دوجی (Doji) چیست؟ با توجه به استراتژیهای معاملاتی خود ارائه کردهاند. توصیه ما به شما این است که ذهن خود را با یادگیری این الگوهای متعدد شلوغ نکنید.
بلکه بهتر است مفهوم و پیام اصلی یک کندل دوجی را به صورت صحیح درک کرده و با توجه به استراتژی معاملاتی خود از آن استفاده کنید. در ادامه به بررسی اصلیترین الگوهای پرایس اکشنی با کندل دوجی و نحوه استفاده از کندل دوجی در معاملات میپردازیم.
کندل دوجی چه زمانی تشکیل میشود؟
همانطور که گفتیم، کندلهای دوجی نشاندهنده خستگی و نوعی بیتصمیمی در نمودار است. به این معنا که قدرت خریداران و فروشندگان با یکدیگر برابر بوده و به احتمال زیاد، روند حاکم بر نمودار در حال پایان یافتن است. در چنین شرایطی میتوان با بررسی سایر عوامل تاثیرگذار بر قیمت، معاملات خرید و فروش را مدیریت کرد.
دقت کنید که تشکیل یک کندل دوجی لزوما به معنای پایان روند نیست و باید ستاپ معاملاتی شما نیز این پایان روند را تایید کند. در ادامه به بررسی نحوه استفاده از کندل دوجی در انجام معاملات خرید و فروش میپردازیم.
کندلدوجی در تحلیل تکنیکال
همانطور که گفتیم تشکیل کندل دوجی میتواند نشانهای از پایان روند حاکم بر نمودار باشد. اما این امر همیشه صادق نیست. بلکه زمان و محل تشکیل کندلهای دوجی در نمودار، میتواند تقویت کننده یا تضعیف کننده تاثیر دوجی در پایان روند باشد.
به بیان سادهتر، تشکیل کندلهای دوجی روی سطوحی که پتانسیل برگشت قیمت دارند، اهمیت دارد. سطوح حمایت و مقاومت و سطوح اصلاح فیبوناچی از مهمترین این سطوح هستند که اصطلاحا PRZ نامیده میشوند.
الگوی کندل دوجی به همراه کندل پوشاننده (Engulfing Bar)
اگر پس از یک روند صعودی و همزمان با رسیدن به یک سطح مقاومتی، شاهد تشکیل یک کندلدوجی باشیم، احتمالا در پایان روند صعودی قرار گرفتهایم. اما این تنها یک احتمال است و میبایست برای نشانههای دیگر منتظر بمانیم.
در صورتی که پس از کندل Doji، روی یک سطح مقاومتی، یک کندل نزولی تشکیل شود، به گونهای که کندل دوجی را به صورت کامل پوشش دهد، پایان روند صعودی تایید میشود. در چنین شرایطی میتوان از معاملات خرید خارج و وارد معاملات فروش شد.
این استراتژی، به طور مشابه در روندهای نزولی نیز قابل استفاده است. به این صورت که اگر پس از یک روند نزولی و همزمان با رسیدن به یک سطح حمایتی، یک کندل دوجی تشکیل شود، میتواند نشانهای بر پایان روند نزولی باشد. اما میبایست برای ایجاد یک تاییدیه منتظر بمانیم.
حال اگر پس از تشکیل یک کندل doji روی یک سطح حمایتی، شاهد تشکیل یک کندل صعودی باشیم، به طوری که تمام کندلدوجی پوشش دادهشود، پایان روند نزولی تایید میشود. بنابراین میتوان وارد معاملات خرید شد. به بیان دیگر تشکیل کندل دوجی در انتهای روند نزولی میتواند نشانهای بر کاهش فشار فروش و پایان روند نزولی باشد.
الگوی سه کندلی به همراه دوجی
اگر پس از یک روند صعودی و همزمان با رسیدن قیمت به یک سطح مقاومتی، کندلدوجی به گونهای تشکیل شود که قبل از آن یک کندل صعودی و پس از آن یک کندل نزولی باشد، روند صعودی به پایان رسیده و میتوان برای ورود به معاملات فروش برنامهریزی کرد.
دقت کنید که شرط مهم این الگو این است که قیمت بستهشدن در سومین کندل(C3)، از پایین ترین قیمت در دوجی(L2)، کمتر باشد.
به طور مشابه، اگر پس از یک روند نزولی و همزمان با رسیدن قیمت به یک سطح حمایتی، کندلدوجی به گونهای تشکیل شود که قبل از آن یک کندل نزولی و بعد از آن کندل صعودی باشد، روند نزولی به پایان رسیده و میتوان برای ورود به معاملات خرید برنامهریزی کرد.
شرط مهم این الگو نیز این است که قیمت بستهشدن در سومین کندل(C3)، از بالاترین قیمت در دوجی(H2)، بیشتر باشد.
نکات الگو کندل دوجی (Doji) چیست؟ تکمیلی در مورد کندل دوجی
- کندلهای دوجی در عین حال که نشاندهندهی بیتصمیمی در نمودار قیمت هستند، خود نیز میتوانند در تشخیص ادامه روند، کمک کننده باشند. عموما معاملهگران دوجیهای سبز رنگ را به عنوان نشانهای برای صعود و دوجیهای قرمزرنگ را به عنوان نشانهای برای نزول در نظر میگیرند.
در صورتی که این تصور چندان صحیح نیست. نکته جالب در مورد دوجیها این است که نحوه تشکیل آنها، از رنگ آنها اهمیت بیشتری دارد. به عبارت سادهتر، کندلدوجی که بدنه آن نزدیک به پایینترین قیمت قرار گرفته، نشاندهنده فشار فروش در بازار است. علیرغم اینکه ممکن است سبز رنگ باشد.
کندل دوجی در نمودار قیمتی
تمامی الگوهای مختلفی که برای کندل های دوجی همچون کندل دوجی سنگ قبر، کندل دوجی سنجاقک و کندل دوجی صلیب ارائه شدهاند، همگی در همین 4 الگویی که در این مطلب برایتان توضیح دادهایم، خلاصه میشود. بنابراین سعی کنید مفهوم کندل doji را به درستی درک کرده، نمونههای آن را در چارت قیمتی پیدا کنید و عملکرد قیمت پس از تشکیل کندل دوجی را مورد بررسی قرار دهید.
شما تجربه استفاده از کدام یک از الگوهای کندل doji را دارید؟
تاثیر کندلهای دوجی بر قیمت چگونه است؟
تشکیل کندل دوجی رو سطوح مستعد برگشت قیمت، مثل سطوح حمایت و مقاومت و سطوح فیبوناچی، نشاندهنده تضعیف روند حاکم بر نمودار است.
چگونه با کندلهای دوجی معامله کنیم؟
کندلهای دوجی عموما نشاندهنده برابری قدرت خریداران و فروشندگان در بازار است. در صورتی که کندلهای دوجی روی سطوح مستعد برگشت قیمت تشکیل شوند، به عنوان سیگنالی برای برگشت قیمت در نظر گرفته میشوند.
بنابراین با مشاهده کندلهای دوجی و ارزیابی سایر عوامل تاثیرگذار بر قیمت، میتوان در جهتی مخالف با روند حاکم بر نمودار، وارد پوزیشنهای معاملاتی شد.
آیا استفاده از کندل doji محدودیت دارد؟
بله. بهتر است در هنگام مشاهده یک کندل دوجی، محل تشکیل آن را به دقت بررسی کنید که آیا یک سطح مستعد برگشت قیمت هست یا نه. به عبارتی اگر یک کندل doji سیگنالی از پایان روند به شما میدهد، ستاپ معاملاتی شما نیز باید این مطلب را تایید کند.
الگوی شمعی دوجی سنجاقکی در تحلیل الگو کندل دوجی (Doji) چیست؟ تکنیکال چیست؟
الگوی شمعی دوجی سنجاقکی (Dragonfly Doji Candlestick) یک نوع از الگوهای کندلی میباشد که سیگنال تغییر روند قیمتی را به ما میدهد.
اما این تغییر روند قیمتی به حرکات قیمت قبل از آن نیز بستگی دارد. این الگو زمانی شکل میگیرد که بالاترین قیمت روز، قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن سهم همگی با یکدیگر برابر باشند.
سایهٔ طولانی پایینی این الگو به ما نشان میدهد که در طی آن روز، فشار فروش (Selling Pressure) زیادی در بازار وجود داشته است، اما همزمان به ما اعلام میکند که خریداران توانستهاند این فشار را کنترل کنند و از سقوط بیش از حد قیمت جلوگیری کنند و در نهایت قیمت را در محدودهای برابر با قیمت باز شدن آنروز ببندند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی شمعی دوجی میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی شمعی دوجی الگو کندل دوجی (Doji) چیست؟ در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
در پی یک روند نزولی، الگوی شمعی دوجی سنجاقکی (Dragonfly Doji Candlestick) نشان از یک افزایش قیمت احتمالی میدهد.
پس از یک روند صعودی نیز، شکلگیری این کندل به ما نشان از افت احتمالی قیمت میدهد. در هر دو حالت، کندلی که پس از کندل دوجی شکل تشکیل میشود باید برای بررسی جهت آیندهٔ روند بازار مورد آنالیز قرار گیرد.
نکات کلیدی:
- یک الگوی شمعی دوجی سنجاقکی معمولاً پس از افزایش و یا پس از کاهش قیمتها رخ میدهد.
- قیمت باز شدن، بالاترین قیمت طی روز و قیمت بسته شدن همگی باید با یکدیگر برابر باشند، و پایینترین قیمت طی روز نیز به حدی پایین بوده باشد که باعث شکلگیری یک خط صاف طولانی (سایه زیرین طویل) شود. میتوانیم شکل این کندل را به یک حرف تی بزرگ انگلیسی (T) نیز تشبیه کنیم.
- شکلگیری یک الگوی شمعی دوجی پس از افزایش قیمتها میتواند هشداری در جهت کاهش احتمالی قیمتها باشد. در این حالت شکلگیری و بسته شدن یک کندل منفی پس از کندل دوجی این نظر را تأیید میکند.
- شکلگیری یک کندل دوجی سنجاقکی پس از کاهش قیمتها میتواند به ما هشدار افزایش قیمتها را بدهد. بهخصوص اگر کندل بعدی، کندلی صعودی (Bullish Candle) باشد.
- معاملهگرانی که با استفاده از کندلها معامله میکنند، معمولاً منتظر ایجاد کندل تأییدیه میمانند و سپس وارد معامله میشوند.
الگوی شمعی دوجی سنجاقکی (Dragonfly Doji Candlestick) چه چیزهایی را به شما میگوید؟
الگوی شمعی دوجی سنجاقکی الگویی نیست که بهصورت معمول رخ دهد، اما زمانی که رخ میدهد معمولاً بهعنوان یک نشان خطر و یا هشداری در جهت تغییر روند قیمتی در نظر گرفته میشود.
اگر این کندل پس از افزایش قیمتها شکل گیرد، نشان میدهد که فروشندگان توانستهاند در بازهٔ زمانیای طی روز، کنترل بازار را در دست بگیرند و قیمتها را تا جایی که سایهٔ کندل نشان میدهد پایین بیاورند.
با وجود اینکه خریداران توانستهاند قیمتها را بالا نگه دارند، اما این فشار فروش ثبت شده میتواند بهعنوان هشداری برای تضعیف روند و احتمال شکلگیری یک روند نزولی جدید باشد.
کندلی که پس از یک کندل نزولی دوجی سنجاقکی تشکیل میشود باید این بازگشت قیمتی را تأیید کند. قیمت در این کندلها باید در سطحی زیر سطح کندل دوجی سنجاقکی بسته شود.
اگر قیمتها افزایش یافتند و در سطحی بالاتر بسته شدند، الگوی کندل دوجی سنجاقک شکل ما بیاعتبار میشود و نمیتوان از آن بهعنوان هشداری برای بازگشت روند قیمتی استفاده نمود.
اما اگر کندل دوجی سنجاقکی پس از کاهش قیمتها شکل گیرد، نشان میدهد که خریداران در بازهٔ زمانی از روز توانستهاند کنترل بازار را در دست بگیرند.
هر چند فروشندگان، در نهایت توانستند قیمت را در سطح باز شدن آن روز ببندند. با این وجود، این سایهٔ طویل شکل گرفته میتواند بهعنوان یک هشدار تغییر روند تعبیر شود. البته همهٔ اینها بستگی به کندل تأییدیهای دارد که پس از کندل دوجی سنجاقکی شکل میگیرد.
در این حالت، سیگنال زمانی تأیید میشود که کندل بعدی در سطحی بالاتر از کندل دوجی سنجاقکی بسته شود. هر چه رالی قیمتی انجام شده در این کندل قویتر باشد بر شدت روند صعودی جدید میافزاید و آن را قابل اتکاتر و معتبرتر میکند.
معاملهگران معمولاً در طی مدت زمان کوتاهی پس از تأییدیههای کندلی، به معاملات وارد میشوند. اگر معاملهگری قصد وارد شدن به موقعیت معاملاتی خرید را پس از رخ دادن یک بازگشت قیمتی صعودی داشته باشد، میتواند از دستور استاپ حفاظتی (Stop – Loss Order) که در سطحی زیر سطح کندل دوجی سنجاقکی قرار گرفته است استفاده نماید.
اگر معاملهگر قصد ورود به معامله فروش را پس از شکلگیری یک بازگشت روند نزولی دارد، میتواند دستور استاپ حفاظتی را در سطحی بالاتر از سطح کندل دوجی سنجاقکی قرار دهد.
لازم بهذکر است که استفاده از دیگر اندیکاتورهای تکنیکال و دیگر روشهای آنالیز بازار در کنار استفاده از اطلاعات کندل دوجی سنجاقکی مورد نیاز میباشند. بهخصوص در چنین مواقعی که کندل شکل گرفته، نشاندهندهٔ عدم قطعیت در بازار میباشد و احتمال بازگشت قیمتی و همچنین احتمال عدم بازگشت قیمتی وجود دارد.
بهعلاوه، یک کندل دوجی سنجاقکی با حجم معاملاتی بالا بهطور کلی، بسیار قابل اتکاتر و معتبرتر از یک کندل دوجی سنجاقکی با حجم معاملاتی پایین میباشد.
به صورت ایدهآل، بهترین تأییدیه برای این کندلها زمانی رخ میدهد که کندل تأییدیه، قیمت حرکتی قویای به سمت بالا و یا پایین داشته باشد و همزمان حجم معاملاتی بالایی نیز داشته باشد.
بهعلاوه، باید این نکته را در نظر داشته باشید که کندل دوجی سنجاقکی میتواند بهعنوان بخشی از الگوهای بزرگ نموداری نمایان شود، مانند انتهای الگوی سر و شانه (Head and Shoulders Pattern). پس بهتر است که در هنگام معاملات، بهصورت کلی به نمودار نگاه کنید و تنها بر روی یک کندل خاص تمرکز نکنید.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی سر و شانه میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
مثالهایی از نحوهٔ استفاده از الگوی شمعی دوجی سنجاقکی
کندلهای دوجی سنجاقکی بسیار کمیاب میباشند، زیرا که برای تشکیل این کندلها باید قیمتهای باز شدن (Open)، بالاترین قیمت روزانه (High) و قیمت بستهشدن (Close) همگی دقیقاً با یکدیگر برابر باشند. هر چند معمولاً مقدار اندکی تفاوت بین مقادیر قیمتی ذکر شده وجود دارد.
این مثال، نشاندهندهٔ شکلگیری یک الگوی شمعی دوجی سنجاقکی (مرجع) در طی یک اصلاح افقی یک روند صعودی میباشد.
کندل دوجی سنجاقکی به سطحی پایینتر از پایینِ کف ثبتشده رسیده و دوباره به سمت بالا توسط خریداران هل داده شده است.
پس از کندل دوجی سنجاقکی، قیمت به سمت بالا حرکت کرده و کندلهای تولید شده بعدی این تأییدیه را به وجود آوردند که قیمت دوباره به روند صعودی خود بازگشته است.
معاملهگران میتوانند در حین ثبت کندل تأییدیه و یا اندکی پس از ثبت شدن کامل آن وارد معامله شوند. یک دستور استاپ حفاظتی (Stop – Loss Order) میتواند در سطحی پایینتر از پایینترین نقطهٔ کندل دوجی سنجاقکی قرار بگیرد.
این مثال نشاندهندهٔ میزان انعطافپذیریای است که کندلها تأمین میکنند. قیمت تا قبل از شکلگیری کندل دوجی سنجاقکی هیچگونه کاهش شدیدی را تجربه نکرده بود، اما پس از تجربهٔ این کاهش دوباره به بالا کشیده شده و روند سابق خودش (به سمت بالا) را ادامه داد.
اگر بخواهیم بهطور جزییتری نگاه کنیم، در اینجا کندل دوجی سنجاقکی و کندل تأییدیه آن نشاندهنده ایجاد و تکمیل یک اصلاح کوتاهمدت در روند صعودی بودند.
تفاوت بین کندل دوجی سنجاقکی (Dragonfly Doji Candlestick) و کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji Candlestick)
کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji Candlestick) زمانی رخ میدهد که قیمت بستهشدن، قیمت بازشدن و پایینترین قیمت طی روز با یکدیگر برابر باشند.
این کندل دارای یک سایهٔ بالایی طویل میباشد. کندل دوجی سنگ قبر شبیه به یک حرف تی بزرگ انگلیسی برعکس میباشد.
هر دو کندلهای دوجی سنجاقکی و دوجی سنگ قبر نشاندهندهٔ ایجاد بازگشت احتمالی در روند میباشد، که البته باید منتظر تأیید شدن آنها در کندلهای بعدی بود.
محدودیتهای استفاده از الگوی شمعی دوجی سنجاقکی
کندل دوجی سنجاقکی بهندرت رخ میدهد، بنابراین نمیتوان به عنوان یک ابزار قابل اتکا برای تشخیص بازگشتهای روندی (Trend Reversals) استفاده کرد.
حتی در زمانی که این کندلها شکل میگیرند، باز هم الگوهای قابل اتکایی نمیباشند. بنابراین هیچگونه تضمینی از بازگشت قیمت و تغییر جهت روند را نمیتوانیم از این کندلها بهدست آوریم.
همچنین باید به اندازهٔ کندل دوجی سنجاقکی در کنار کندل تأییدیهاش توجه کرد زیرا در برخی مواقع، اندازهٔ دوجی به معنی قرار گرفتن دستور استاپ حفاظتی با فاصلهای بسیار زیاد از محل ورود به معامله میباشد.
این بدین معنی است که معاملهگر نیاز دارد تا محدودهٔ دیگری را بهعنوان محل قرارگیری دستور استاپ حفاظتی (Stop Loss Order) انتخاب نماید، و یا ممکن است این معاملهگر نیاز داشته باشد تا این موقعیت معاملاتی را رها کند.
زیرا که قرار دادن دستور حفاظتی با فاصلهٔ زیاد از نقطه ورود به معامله ممکن است با میزان ریسک به سود (Risk to reward) مدنظر او نباشد.
تخمین میزان سود بهدست آمده با کندل دوجی سنجاقکی نیز میتواند مشکل باشد زیرا که الگوهای کندلی بهطور کلی اهداف قیمتی (Price Tragets) را تعیین نمیکند.
میتوان از روشهای دیگر، مانند استفاده از دیگر الگوهای کندلی، اندیکاتورها (Technical Indicators) و یا استراتژیهایی که زمان و موقعیت خروج از معاملات با سود را فراهم میکنند، استفاده نمود.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
الگوی شمعی دوجی در تحلیل تکنیکال چیست؟
الگوی شمعی دوجی نام یک سری از الگوهای کندلی میباشد که قیمت باز و بسته شدن در آنها تقریباً با یکدیگر برابر میباشد. این الگوها معمولاً در الگوهای کندلی زیادی یافت میشوند. الگوهای کندلی دوجی بهشکل یک صلیب، صلیب برعکس و یا علامت جمع (+) دیده میشوند.
الگوهای دوجی بهتنهایی الگوهایی خنثی هستند که در بسیاری از الگوهای مهم نموداری یافت میشوند. الگوهای دوجی معمولاً زمانی شکل میگیرند که قیمتهای باز و بسته شدن (سهام یک شرکت) تقریباً با هم برابر باشند.
این الگو معمولاً نشان از برگشت روند میدهند و تحلیلگران تکنیکال میتوانند از این الگو بهعنوان هشداری جهت تغییر روند استفاده نمایند.
در زبان ژاپنی، دوجی به معنی «اشتباه بزرگ» و یا «خطای بزرگ» میباشد، که این نشاندهندهٔ نادر بودنِ برابر شدنِ قیمت باز و بسته شدن (Open And Close) یک سهام در بازار میباشد.
با توجه به محل قرارگیری خط باز و بسته شدن قیمت (خط افقی)، کندلهای دوجی بهشکل سنگ قبر (Gravestone)، پادراز (Long-legged) و یا سنجاقکی (Dragonfly) دیده میشوند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد الگوی شمعی دوجی سنگ قبر میتوانید از مطلب آموزشی «الگوی شمعی دوجی سنگ قبر در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
انواع کندل های دوجی؛ منبع – Investopedia
نکات مهم:
- الگوی شمعی دوجی به الگوهای کندلیای اطلاق میگردد که قیمت باز و بسته شدن (سهام) در آنها تقریباً با یکدیگر برابر بوده و معمولاً کندلهای دوجی عضوی از الگوهای مهم نموداری میباشند.
- الگوی شمعی دوجی به تنهایی، الگویی خنثی میباشد که در بسیاری از الگوهای مهم قیمتی نیز یافت میشود.
- کندلهای دوجی به سه شکل اصلی سنگ قبر (Gravestone)، پادراز (Long-Legged) و سنجاقکی (Dragonfly) دیده میشوند.
الگوی شمعی دوجی چه چیزهایی را به شما میگویند؟
تحلیلگران تکنیکال میگویند که تمامی اطلاعات مورد نیازشان در مورد یک سهام را میتوان از روی قیمت آن متوجه شد، بهعبارتی تکنیکالیستها بر این باورند که قیمت سهم، بازتابی از تمامی اطلاعات مورد نیازشان در مورد یک سهم میباشد، بههمین دلیل بهعقیدهٔ آنها، قیمت برای بررسی کامل سهام کافی میباشد.
همچنین، عملکرد گذشتهٔ قیمت هیچ تأثیری بر روی عملکرد آینده قیمت نمیگذارد، و قیمت واقعی سهم در حال حاضر هیچ ارتباطی با قیمت واقعی و یا ارزش ذاتی (Interistic Value) آن سهم ندارد. بنابراین، تحلیلگران تکنیکال از ابزارهایی جهت پیدا کردن بهترین فرصتهای معاملاتی استفاده مینمایند.
یکی از این ابزارها توسط تاجر ژاپنی بنام هوما (Homa) که از اهالی شهر ساکاتا (Sakata) بود الگو کندل دوجی (Doji) چیست؟ در قرن هفدهم ابداع شد. این ابزار توسط چارلز داو (Charles Dow) در سال 1900 معروف گشت.
نام این ابزار، نمودار کندلی (Candlestick Chart) بود. هر الگوی شمعی به ما چهار دسته از اطلاعات را میرسانند. براساس شکلِ این کندلها، تحلیلگران میتوانند فرضیاتی را در مورد رفتار قیمتهای سهم انجام دهند.
هر کندل در نمودار چهار دسته از اطلاعات را به ما نمایش میدهد: قیمت باز شدن (Open Price)، قیمت بسته شدن (Close Price)، بالاترین قیمت ثبت شده (High) در طی روز، و پایینترین قیمت ثبت شده (Low) در طی روز.
بازهٔ زمانی مدنظر در الگوی شمعی دوجی اهمیتی ندارد. بدنۀ تو خالی و یا بدنههای توپر در کندلها به نام «بدنه یا بدنه اصلی» شناخته میشوند.
خطهایی که از سمت بالا و پایین این بدنهها به بیرون حرکت کردهاند را بهعنوان سایه (Shadow – Wick) میشناسند. سایههایی که در بالای بدنهٔ اصلی قرار میگیرند، نشاندهندۀ حرکات قیمتی تا آن سطح میباشند.
از روی سایههای کندلها میتوانیم اطلاعات زیادی را در مورد روانشناسی بازار بهدست بیاوریم. در کندلهایی که قیمت بسته شدن سهم از قیمت باز شدن آن بیشتر باشد، شاهد یک بدنهٔ توخالی (Hollow-Body) یا سفیدرنگ خواهیم بود.
اگر قیمت بسته شدن سهامی از قیمت باز شدن آن در طی روز پایینتر باشد، شاهد بدنهای سیاهرنگ خواهیم بود که از آن بهعنوان کندل خرسی (Bearish Candlestick) نام برده میشود. در کل، دوجیها جزو مهمترین الگوهای کندلی بهشمار میآیند.
به کندلی نام دوجی اطلاق میشود که قیمت باز و بسته شدن آن (در هر بازهٔ زمانیای) با یکدیگر برابر باشند. کندلهای دوجی معمولاً بهشکل یک صلیب، و یا یک علامت جمع (+) دیده میشوند، بدنهای بسیار کوچک دارند و یا الگو کندل دوجی (Doji) چیست؟ در بسیاری از مواقع هیچ بدنهای ندارند.
اگر از دید مزایدهای بهموضوع نگاه کنیم، کندل دوجی نشان میدهد که در بازار قطعیتی برای خرید و یا فروش بین معاملهگران وجود ندارد و هر دو در قیمت مدنظرشان ثابت ماندهاند.
بهعبارتی، میتوان گفت که بازار در این حالت و برای مدت زمانی محدود، جهت ندارد و فشار خرید (Buying Pressure) و فشار فروش (Selling Pressure) و یا مقدار خرید و فروش در بازار و قیمت آنها با یکدیگر برابر میباشند.
این خود نشانهای از عدم وجود قطعیت در بازار و عدم جهتگیری قیمت به سمت بالا (صعودی) و یا پایین (نزولی) در سهم میباشد.
در این حالت، معاملهگران هوشمند و موفق، دست از معامله کشیده و تنها بر حرکات قیمتی بازار نظارت میکنند. برخی از تحلیلگران نیز وقوع این حالت در بازار را نشانهای از یک بازگشت قیمتی (Price reversal) یا بازگشت روند (Trend Reversal) میدانند.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد بازگشت قیمتی میتوانید از مطلب آموزشی «بازگشت قیمتی در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
هر چند، از شکلگیری الگوی شمعی دوجی میتوان بهعنوان فرصتی برای جمعآوری نیرو توسط قیمت و حرکت به سطوح بالاتر یا پایینتر نیز اشاره کرد.
کندلهای دوجی، معمولاً در زمان تثبیت قیمتی دیده میشوند و به معاملهگران و تحلیلگران بازار کمک میکنند تا بتوانند احتمال شکست قیمتی بازار را بررسی کرده و آنها را به موقع تشخیص دهد.
مثالهایی برای استفاده از الگوی شمعی دوجی
نمودار زیر نشاندهنده یک الگوی شمعی دوجی از نوع دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) در نمودار سهام شرکت سیانوتک (Cyanotech Corp) میباشد.
این جدول مربوط به فوریهٔ سال 2018 است. الگوی نامبرده پس از یک حرکت قدرتمند و با حجم معاملاتی بالا در بازار تشکیل شده است.
این الگو میتواند نشان از یک بازگشت روند نزولی (Downtrend Reversal) باشد و احتمال رخداد یک شکست (Breakout) در بازار بالا میرود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد حجم معاملات میتوانید از مطلب آموزشی «حجم معاملات در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
مثال دوجی سنگ قبر
در این مثال، کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) توانسته بهخوبی یک شکست را در سطوح فعلی قیمت پیشبینی کند. این الگو کندل دوجی (Doji) چیست؟ شکستِ پیشبینی شده، در محدودۀ قیمتیای نزدیک به میانگینهای متحرک 50 روز و 200 روزه (50 or 200 Day Moving Averages) در سطوح قیمتی 4.16 دلار و 4.08 دلار رخ داد. البته برای پیشبینی تنها نباید به الگوی شمعی اعتنا نمود.
معاملهگران معمولاً برای شناخت یک شکست قیمتی (Breakout) در بازار، از دیگر ابزارهای تکنیکالی مانند اندیکاتورهای تکنیکالی (Technical Indicators) استفاده میکنند.
از این اندیکاتورها میتوان به شاخصِ قدرتِ نسبی (Relative Strength Index – RSI) و اندیکاتور واگرایی و همگرایی میانگینهای متحرک Moving Averages convergence) (divergence – MACD اشاره کرد.
معاملهگران روزانه میتوانند همچنین یک دستور استاپ حفاظتی را در بالای سایه (Wick) این کندل قرار دهند که در نمودار فوق محدودهای در حدود 5.10 دلار میباشد.
اما معاملهگران میانمدت (Intermediate-term Traders) ممکن است دستور استاپ حفاظتی خود را در محدودهای بالاتر قرار دهند تا با نوسانات قیمتی، معاملهٔ آنها بسته نشود.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد اندیکاتورها میتوانید از مطلب آموزشی «اندیکاتور همگرایی-واگرایی میانگین متحرک – مکدی – در تحلیل تکنیکال چیست؟» دیدن نمایید.
تفاوت بین کندلهای دوجی و الگوی شمعی اسپینینگ تاپ (Spinning Top)
نمودارهای کندلی میتوانند مقداری از اطلاعات بازار مانند روند احساسات، شتاب در بازار و نوسانات قیمتی را نشان دهند. الگوهای شکلگرفته توسط این کندلها در نمودارهای کندلی نشاندهندۀ سیگنالهایی از عمل و عکسالعمل در بازار میباشند.
الگوی دوجی و اسپینینگ تاپ (Spinning top) الگوهای کندلی میباشند که معمولاً بهشکل اعضایی از الگوهای بزرگتر دیده میشوند.
مانند الگوی ستاره (Star formation). بهتنهایی، الگوی شمعی دوجی و الگوی شمعی اسپینینگ تاپ نشاندهندۀ تعادل در قیمت میباشند، همچنین این الگوها نشان میدهند که فشار خرید و فشار فروش با یکدیگر برابر بوده و هیچکدام نتوانستهاند بر دیگری غالب شوند.
همچنین اطلاعاتی توسط این الگوهای کندلی ارائه میشود که یک معاملهگر تکنیکال باید یاد بگیرد تا آنها را بهخوبی تفسیر کند.
الگوهای کندلی اسپینینگ تاپ بسیار شبیه به الگوهای کندلی دوجی شکل میباشند، اما بدنۀ آنها از بدنۀ الگوهای کندلی دوجی بزرگتر بوده، و قیمتهای باز و بسته شدن در آنها فاصله بیشتری نسبت به یکدیگر دارند.
برای اینکه یک کندل در دستهٔ کندلهای دوجی قرار بگیرد، بدنۀ کندل باید حدوداً 5 درصد از کل محدودهٔ اشغالشده توسط کندل و سایههای آن را دربر بگیرد.
هر مقداری بیش از 5٪، کندل مورد نظر را در دستهٔ کندلهای اسپینینگ تاپ (Spinning top candles) قرار خواهد داد. کندلهای اسپینینگ تاپ همچنین نشاندهندهٔ ضعف در قیمت و روند کنونی بازار میباشند، اما لزوماً نشاندهندۀ یک بازگشت قیمتی نمیباشند.
اگر الگوهای کندلی مانند الگوی دوجی و یا الگوهای کندلی اسپینینگ تاپ را در نمودار مشاهده گردید، به دنبال نشانههایی از اندیکاتورهای دیگر نیز بگردید.
اندیکاتورهایی مانند باندهای بولینجر (Bollinger Bands)، تا بتوانید تشخیص درستی از بازار داشته باشید. استفاده از دیگر اندیکاتورها به ما این امکان را میدهد تا به خوبی متوجه شویم که الگوی دوجی و یا اسپینینگ تاپ شکل گرفته در بازار، نشاندهندۀ خنثی بودن بازار میباشد و یا اینکه نشان از بازگشت روند (Trend Reversal) و بازگشت قیمتی (Price reversal) دارند.
محدودیتهای الگوی شمعی دوجی چیست؟
بهتنهایی، الگوهای کندلی دوجی نشانگرهایی خنثی هستند که اطلاعات کمی را دربارۀ بازار به ما میدهند. علاوه بر این دوجیها الگوهایی معمول در بازار محسوب نمیشوند. بههمین سبب، ابزاری قابلاعتنا برای تشخیص نکات مهم قیمتی مانند بازگشتهای قیمتی محسوب نمیشوند.
همواره نمیتوان در زمان تشکیل این الگوها به آنها اعتماد نمود. زیرا هیچ تضمینی در مورد بازگشت قیمتی و یا ادامهٔ قیمت در روند سابق خود به معاملهگر نمیدهند. بههمین سبب نباید بهتنهایی به این الگوهای نموداری جهت بررسی و آنالیز بازار تکیه نمود.
اندازهٔ سایز سایههای کندل دوجی در کنار کندلهای تأییدیه آن میتواند بهعنوان یک نقطهٔ ورود به بازار در نظر گرفته شوند.
این بدین معنی است که معاملهگران نیاز به پیدا کردن مکانی دیگر برای قرار دادن دستور استاپ حفاظتی خود خواهند داشت، یا اینکه آنها نیاز به دست کشیدن از این معامله خواهند داشت زیرا که قرار دادن یک دستور استاپ حفاظتی بسیار بزرگ و یا بسیار کوچک ممکن است باعث ضرر دیدن آنها در معامله شود. البته امکان سود نیز وجود دارد.
تمامی این موارد بستگی به ریسکپذیری معاملهگر و میزان سود به زیان او خواهد داشت. پیشبینی میزان سود دریافتی و یا میزان پتانسیل سود در معاملاتی که بر پایهٔ الگوهای کندلی دوجی انجام میشود نیز سخت میباشد.
زیرا این الگوهای کندلی به ما هیچگونه هدف قیمتی (Target Price) را ارائه نمیدهند. بنابراین، استفاده از دیگر ابزارها و تکنیکها مانند الگوهای کندلی دیگر، اندیکاتورها (Indicators) و یا دیگر استراتژیهای معاملاتی برای در نظر گرفتن محلهای ورود و خروج از معامله لازم و ضروری میباشد.
تیم تحریریه دیجی کوینر
این مقاله به کوشش هیئت تحریریه دیجی کوینر تولید شده است. تک تک ما امیدواریم که با تلاش خود، تاثیری هر چند کوچک در آگاه سازی فعالان حوزه رمز ارزها و بازارهای مالی داشته باشیم.
کندل دوجی چیست و انواع آن کدامند؟
انواع نمودارهایی که برای تحلیل روندهای قیمت و یا حجم معاملات انجام شده استفاده میشود عبارتند از:
سابقه نمودار شمعی به سال ۱۶۰۰ میلادی باز میگردد که برنج کاران ژاپنی برای پیش بینی قیمت برنج مورد استفاده قرار دادند و بعدها در سال ۱۹۹۰ در غرب استیو نیسون الگوهای کندل استیک را مطرح کرد. هر کندل (شمع) از ۴ جزء اصلی تشکیل شده است:
بالاترین قیمتی که سهم در بازه زمانی مشخص مورد معامله قرار گرفته است (High)، پایین ترین قیمتی که سهم در بازه زمانی مشخص مورد معامله قرار گرفته است (Low)، قیمت آغازین معامله سهم (باز شدن (Open))، قیمت آخرین معامله سهم (بسته شدن(Close)). فصله قیمت باز تا بسته، بدنه اصلی کندل را تشکیل میدهد و فاصله بدنه تا بالاترین قیمت را سایه بالایی و فاصله بدنه تا پایین ترین قیمت را سایه پایینی کندل مینامند. اساس روانشناسی بازار همان بدنه اصلی کندل میباشد همچنین بررسی کندلها زیر یک ساعت بی مفهوم است چرا که زمان کافی برای شکل گیری شخصیت آن وجود ندارد، لذا کندل ها را در تایم فریم یک ساعت به بالا بررسی میکنند. باید دقت داشت که برای تحلیل، تنها از یک کندل استفاده نمیشود بلکه کندلهای قبل و بعد نیز باید تایید کننده الگو باشند و همچنین اغلب کندل ها همراه با سایر ابزارهای تحلیلی همانند خطوط روند و حمایت و مقاومت استفاده میشوند. اگر قیمت باز شدن سهم بیشتر و بالاتر از قیمت بسته شدن آن باشد، کندل مربوط به آن را با رنگ سبز یا سفید یا تو خالی نشان میدهند که نشان دهنده قدرت بیشتر خرید و نشان از صعودی بودن قیمت سهم است. اگر قیمت باز شدن سهم کمتر و پایین تر از قیمت بسته شدن آن باشد، کندل مربوط به آن را با رنگ قرمز یا مشکی و یا توپر نشان میدهند که نشان قدرت بیشتر فروش و نشان از نزولی بودن قیمت سهم است.
کندل دوجی
به کندلی گفته میشود که در آن قیمت باز و بسته شدن سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر باشد.
اغلب کندل دوجی به معنای خستگی در بازار و عدم پیروزی خریداران و فروشندگان بر یکدیگر است و حالت انتظار را برای معامله کنندگان سهم به وجود میآورد. کندل بعد از دوجی یا سایر ابزارهای تکنیکال جهت روند سهم را مشخص مینمایند و تصمیم درست را به معامله گران نشان میدهند.
انواع کندل دوجی
پرتکرارترین کندلهای دوجی که در نمودارهای قیمت سهم ها ظاهر میشوند در سه دسته عمده جای دارند:
دوجی پایه بلند
در این کندل که قیمت باز و بسته شدن سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است، سایههای بالایی و پایینی بسیار بلندی شکل میگیرد.
به این معنا که در محدودههایی از زمان فشار تقاضا باعث شده که قیمت تا حد زیادی بالا برود و در محدودههایی از زمان نیز فشار بالای عرضه قیمت را تا حدود زیادی پایین برده است. این امر نوسان زیاد بازار را نشان میدهد و باعث عدم قطعیت در معاملات سهم میشود. به همین دلیل سهم نیاز به استراحت خواهد داشت و احتمالا در الگو کندل دوجی (Doji) چیست؟ بازار روند دار بعد از ظهور کندل دوجی پایه بلند، برای مدتی بازار سهم در محدوده همان دوجی پایه بلند نوسان ریز خواهد داشت و به اصطلاح رنج میشود.
دوجی سنجاقک
در دوجی سنجاقک قیمت باز و بسته شدن سهم و بالاترین قیمت سهم یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است و سایه پایینی بلندی در کندل شکل میگیرد. به این معنا که سهم در بالاترین قیمت شروع به معامله میکند اما فشار عرضه قیمت را تا حدود زیادی کاهش میدهد اما دوباره فشار تقاضا و خرید باعث بالا رفتن قیمت سهم تا بالاترین قیمت معامله شده میشود و در همان قیمت نیز بسته میشود. به این ترتیب میتوان گفت این کندل نشان از پیروزی تقاضا و روند رو به رشد قیمت سهم دارد.
به همین دلیل زمانی که دوجی سنجاقک در انتهای روند نزولی و الگو کندل دوجی (Doji) چیست؟ در ناحیه حمایتی سهم شکل بگیرد میتواند نشان از شروع روند صعودی در سهم باشد و نقطه مناسبی برای ورود و خرید سهم است به شرط آنکه کندل بعدی بالاتر از دوجی سنجاقک باشد و شروع روند صعودی را تأیید کند.
دوجی سنگ قبر
در دوجی سنگ قبر قیمت باز و بسته شدن و پایین ترین قیمت معامله یکسان و یا بسیار نزدیک به یکدیگر است. به این معنا که سهم در قیمت پایین آغاز به معامله کرده است اما فشار تقاضا و خرید خریداران قیمت را بالا برده است اما دوباره فشار عرضه فروشندگان باعث کاهش قیمت سهم شده و در همان پایین ترین قیمت بسته شده است. به این ترتیب کندل دوجی سنگ قبر نشان از روند رو به کاهش قیمت سهم دارد.
بنابراین ظهور دوجی سنگ قبر در انتهای روند صعودی و در ناحیه مقاومتی سهم میتواند نشان از آغاز روند نزولی باشد به شرط آنکه کندل بعدی پایین تر از کندل سنگ قبر شکل گیرد و تأیید کننده آغاز روند نزولی باشد.
آموزش الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال
کندل استیک چیست و انواع الگوهای مهم آن کدامند؟ در این مقاله به تعریف الگوهای کندل استیک و آموزش استفاده از آن ها در تحلیل تکنیکال نمودار ارزهای دیجیتال میپردازیم.الگو کندل دوجی (Doji) چیست؟
نمودارهای شمعی یا کندل استیک رایجترین روش ترسیم اطلاعات قیمت در تحلیل تکنیکال هستند. مبحث الگوهای کندل استیک، هنر تشخیص ترکیبات کندلهای قیمتی و تعریف کردن این ترکیبات است. در این مقاله سعی داریم الگوهای نمودارهای شمعی را آموزش دهیم.
در کندل استیک ها، ترکیبات مختلف بدنه (Body) و سایه (Shadow)، معانی متفاوتی دارند و باید به یاد داشته باشیم که تحلیل کندل استیک، به معنای یادگیری ترکیبات کندلها و شکل بدنه و سایهی آنهاست. برای مثال، روزهایی که اختلاف بین قیمت باز شدن و بسته شدن زیاد باشد، روزهای بلند یا روزهای طویل نامیده میشود. به همین ترتیب روزهایی که اختلاف بین قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کم باشد، روزهای کوتاه یا روزهای کوچک نام دارند. این نامگذاری تنها براساس طول بدنه انتخاب شده و اندازهی سایه در این امر دخالتی ندارد.الگو کندل دوجی (Doji) چیست؟
همانطور که در تصویر مشاهده میکنید، بسته به اختلاف بین قیمت باز شدن یا Open و قیمت بسته شدن یا Close، کندل معانی مختلفی دارد. اصطلاحات Long Days و Short Day به همین اختلاف بین قیمت باز شدن و بسته شدن اشاره دارند.
کندل بلند صعودی، نشاندهندهی فشار بالای خرید، و بدنهی بلند نزولی نشاندهندهی فشار بالای فروش در بازار است. برعکس، بدنهی کوچک، فشار خرید و فروش پایین را نشان میدهد.
الگوهای کندل استیک: کندل دوکی شکل یا فرفره (Spinning tops)
کندل دوکی شکل دارای بدنهی کوچک و سایههای بالایی و پایینی بلندتر از بدنه است. صعودی یا نزولی بودن کندل دوکی اهمیتی ندارد، بلکه این کندل بیانگر بلاتکلیف بودن بازار است. به عبارت دیگر، این کندل نشان میدهد که خریداران و فروشندگان نسبت به جهت موج بعدی، مردد هستند.
در این کندل نموداری، بدنهی کوتاه نشاندهندهی تغییرات محدود بین قیمت بازگشایی و قیمت بسته شدن است. سایههای بالایی و پایینی بلند در الگوهای کندل استیک، نشاندهندهی این است که خریداران و فروشندگان برای تعیین جهت قیمت با یکدیگر در تقابل بودهاند؛ اما در آخر هیچیک نتوانستهاند روند بازار را تعیین کنند.
اگر این کندل قیمتی در انتهای یک روند رخ دهد، نشانهای برای اتمام احتمالی روند حاکم است. برای مثال اگر کندل دوکی در یک روند صعودی دیده شود، به معنی این است که خریدار زیادی باقی نمانده و احتمال تغییر روند وجود دارد.
الگوی کندل استیک دوجی (Doji)
هرگاه قیمت باز شدن و بسته شدن با هم یکسان باشند (یا آنقدر به هم نزدیک باشند که بدنهی کندل به صورت یک خط باشد)، شکل بهوجودآمده، «دوجی» نام دارد. در کندل دوجی، سایهها میتوانند طولهای متفاوتی داشته باشند. تنها مشخصهی اصلی کندل دوجی این است که قیمت Open و Close یکسان باشند.
بسته به شکل سایهی این کندل، کندل دوجی چهار شکل کلی دارد:
- کندل دوجی پایهبلند (Long-Legged Doji): این کندل سایههای بالا و پایین بلندی داشته و نشاندهندهی بلاتکلیفی بازار است.
- کندل دوجی دراگونفلای یا سنجاقک (Dragonfly Doji): این کندل سایهی پایینی بلندی داشته و سایهی بالایی ندارد. سایهی پایینی نشاندهندهی بالا بودن فشار خرید و تمایل به صعود در بازار است.
- کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji): این کندل بر عکس سنجاقک، سایهی بالایی طویلی داشته و سایهی پایینی ندارد. سایهی بالایی بلندتر نشاندهندهی فشار فروش بیشتر است.
- کندل دوجی چهار قیمت (Four Price Doji): این کندل که به ندرت مشاهده میشود، زمانی در نمودار بهوجود میآید که تمامی معاملات در یک قیمت خاص اتفاق بیافتد.
الگوهای کندل استیک: کندل ماروبوزو (Marubozu)
زمانی که یک کندل هیچ سایهای نداشته باشد، به آن «ماروبوزو» میگویند. اگر کندل صعودی باشد، قیمت بسته شدن همان بالاترین قیمتی است که معامله شده، و زمانی که قیمت بسته شدن دقیقاً پایینترین قیمت معاملاتی باشد، آن کندل، نزولی تلقی میشود.
در تصویر زیر دو حالت کندل ماروبوزو را مشاهده میکنید:
تصویر بالا دو حالت کندل ماروبوزو را نشان میدهد. ویژگی اصلی این کندل قیمتی، نداشتن سایهی بالا و پایین است.
این کندل نشان میدهد که کنترل بازار بهطور کامل در دست خریدران و یا فروشندگان است. برای مثال، کندل ماروبوزو صعودی نشان میدهد که خریداران کنترل کلی بازار را در اختیار دارند و بازار کاملاً تمایل به روند صعودی دارد. به طور کلی، دیدن این کندل در یک روند صعودی نشاندهندهی ادامهدار بودن آن روند است.
کندل ماروبوزو نزولی، یک کندل کاملاً کاهشی است که نشان میدهد کنترل بازار در اختیار فروشندگان بوده و نشانهای برای ادامهدار بودن روند نزولی است.
تحلیل الگوهای کندل استیک
الگوهای کندل استیک میتوانند شامل يک يا ترکيبی از چند کندل باشند. اما به طور معمول تعداد آنها از پنج کندل بيشتر نمیشود. بيشتر اين الگوهای نموداری برای نشان دادن نقاط بازگشتی مورد استفاده قرار میگيرند و فقط تعداد بسیار کمی از اين الگوها برای بررسی ادامهدار بودن روند به کار میروند که در این نوشته از معرفی آنها صرف نظر میکنیم.
الگوی شمعی بازگشتی، ترکيبی از کندلهایی است که معمولاً بازگشت يک روند را نشان میدهند. در اينجا نيز همانند الگوهای نموداری، يکی از مهمترين مسائلی که برای تشخيص صعودی يا نزولی بودن الگوی شمعی بازگشتی بايد مورد بررسی قرار بگيرد، نوع روند پيشين است. مثلاً هيچگاه يک الگوی بازگشتی صعودی در ادامهی يک روند صعودی شکل نخواهد گرفت.
در متون تحليلی به حدود ۴۰ الگوی شمعی بازگشتی اشاره شده است. اين الگوها از نوع ساده و متشکل از يک کندل تا الگوی پيچيده دارای ۵ کندل متغير هستند.
الگوی کندل استیک ابر سیاه یا Dark Cloud Cover
اين الگوی شمعی يک الگوی بازگشتی متشکل از دو کندل است. همچنين اين الگوی نموداری، تنها اخطار نزولی شدن روند را میدهد. کندل اول يک کندل بلند است که روند صعودی حاکم بر بازار را نشان میدهد. در کندل دوم، قيمت باز شدن بالاتر از قيمت بسته شدن کندل اول بوده و در ابتدا صعودی بودن بازار را تأييد میکند؛ اما در ادامه، معاملات در قيمتهای پايينتر صورت میگيرد به طوری که قيمت بسته شدن کندل دوم، از ميانهی بدنهی کندل اول نيز پايينتر است. در اينجا تفکر و احساس صعودی بودن بازار زير سؤال رفته و باعث خروج بسياری از معاملهگران خواهد شد. به دليل آن که کندل دوم يک کندل نزولی است، به اين الگوی شمعی، الگوی ابر سیاه گفته میشود. در تصویر زیر این الگو نشان داده شده است.
الگوی شمعی خط نافذ یا Piercing Line
این الگو برعکس الگوی ابر سیاه است. الگوی کندل استیک خط نافذ، اخطار بازگشت روند و صعودی شدن بازار را میدهد و در انتهای روند نزولی شکل میگیرد. متضاد تمام توضیحاتی که در مورد الگوی شمعی ابر سیاه گفته شد، در این الگو صادق است.
این الگو نیز دارای دو کندل است. روند جاری نزولی بوده و کندل اول یک کندل نزولی بلند است که باعث اطمینان معاملهگران به ادامهدار بودن روند نزولی میشود. کندل بعد، در زیر قیمت بسته شدن کندل اول باز شده و سپس تمام معاملات در بالای آن انجام میشود و در انتها، قیمت بسته شدن کندل دوم در بالای خط میانهی بدنهی روز قبل شکل میگیرد، و از نظر روانی تغییر مهمی در تفکر نزولی بودن روند ایجاد میکند. در تصویر زیر این الگو نشان داده شده است.
الگوی کندل استیک ستاره عصرگاهی یا Evening Star
این الگوی شمعی ترکیبی از سه کندل است. برای ایجاد این الگو به سه کندل احتیاج داریم که شرایط آنها را در ادامه توضیح خواهیم داد. این الگوی کندل استیک به همراه پترن ستاره صبحگاهی، دو الگوی بازگشتی با عملکرد بسیار عالی بوده و اعتبار زیادی بین تحلیلگران دارد.
الگوی ستاره عصرگاهی یک الگوی بازگشتی نزولی است. برای شکلگیری آن به سه کندل با شرایط زیر احتیاج داریم:
کندل اول، یک کندل بلند صعودی بوده که روند صعودی بازار را نشان میدهد. کندل دوم با یک شکاف قیمتی بالاتر از قیمت بسته شدن کندل اول باز میشود. کندل دوم بایستی یک کندل دوجی باشد، معاملات در محدودهي کوچکی انجام شود، و قیمت بسته شدن در نزدیکیهای قیمت باز شدن قرار گیرد. نکتهای که باید به آن دقت کرد این است که بایستی قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن کندل دوم، بالاتر از قیمت بسته شدن کندل اول باشند. به این دلیل که بدنهی کندل دوم کوچک است، به این الگو ستاره گفته میشود. سومین و آخرین کندل این الگو با یک شکاف قیمتی در زیر بدنهی کندل دوم باز شده و قیمت بسته شدن آن در زیر خط میانی بدنهی کندل اول قرار گیرد.
این شرایط، ویژگیهای یک الگوی ستاره عصرگاهی ایدهآل است، اما در بسیاری از رفرنسها آمده که نیازی نیست تمام جزئیات این الگو دقیقاً وجود داشته باشد. برای مثال ممکن است کندل سوم با یک شکاف قیمتی باز نشود، یا این که قیمت بسته شدن کندل سوم در زیر خط میانهی بدنهی کندل اول قرار نگیرد. در تصویر زیر این الگوی کندل استیک نشان داده شده است.
الگوی ستاره صبحگاهی یا Morning Star
این الگو نیز دقیقاً مشابه الگوی ستارهي عصرگاهی است، با این تفاوت که الگوی ستارهی صبحگاهی در انتهای یک روند نزولی رخ میدهد و باعث تغییر روند بازار به یک روند صعودی خواهد شد. در تصویر زیر شرایط این الگوی نموداری نشان داده شده است.
ستارهی صبحگاهی نیز یک الگوی بازگشتی صعودی بوده و در بین الگوهای کندل استیک، از اعتبار بالایی برخوردار است. تصویر بالا یک الگوی ایدهآل ستارهی صبحگاهی بوده و همانطور که در مورد ستاره عصرگاهی گفته شد، احتیاجی نیست تمام موارد عیناً اتفاق بیافتد.
دیدگاه شما