نسبت ریسک به ریوارد و نحوه محاسبه آن در بورس
نسبت ریسک به ریوارد یا سود به ضرر یکی از عوامل مهم در سیستم های معاملاتی می باشد. عموما گفته می شود هر چه ریسک معاملاتی بزرگتر باشد، سود هم بیشتر خواهد بود. و بالعکس هرچه ریسک کوچکتر انتخاب شود، سود کمتری هم نصیب معامله گر می شود.
Risk مقدار پولی است که ممکن است شما در یک معامله از دست بدهید. Reward سودی است که از انجام خرید و فروش در بازار بدست معامله گر می رسد.
نسبت ریسک به ریوارد در بورس چیست؟
هر معامله گری برای رسیدن به سودی (Reward) مشخص در هر معامله یک مقدار ریسکی (Risk) را متحمل می شود. اگر مقدار ریسک معامله ۵۰ پیپ و تارگت یا هدف ۱۰۰ پیپ باشد، در آن صورت می گوییم نسبت ریسک به ریوارد ۲ می باشد. یعنی (۲=۱۰۰/۵۰).
اگر تارگت ما عدد ۱۰۰ و ریسک هم ۱۰۰ پیپ باشد. در نتیجه نسبت ریوارد به ریسک برابر با یک خواهد بود. یعنی (۱=۱۰۰/۱۰۰).
بهتر است بدانیم نسبت ریسک به ریوارد بر اساس ریسکی که در ابتدای معامله متحمل می شویم، محاسبه می شود. کارهایی چون بستن پوزیشن معاملاتی یا Risk Free کردن معامله نقشی در محاسبه
سبت سود به ضرر نخواهد داشت.
نسبت ریسک به ریوارد چه اهمیتی در بورس دارد؟
نسبت ریسک به ریوارد در بورس خیلی مهم است و از اصلی ترین فاکتور ها در سیستم معاملاتی است. چون این نسبت بیانگر سود ده یا زیانبار بودن یک معامله می باشد. در واقع یک شرط لازم به حساب می آید نه کافی. با یک مثال به طور واضح توضیح می دهیم :
فرض کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با یک باشد و ۵۰ درصد معاملات ما موفق آمیز باشد. با چنین نتایجی شما یک بازنده به حساب می آیید. چون با کسر هزینه های کمیسیون و اسپرید و غیره متضرر شده و سودی برداشت نخواهید کرد. اما اگر نسبت ریسک به ریوارد عددی برابر با ۲ بوده و ۳۵ درصد معاملات تان موفقیت آمیز باشد. در این صورت شما یک برنده نسبت ریسک به ریوارد گویای چیست؟ نسبت ریسک به ریوارد گویای چیست؟ محسوب می شوید.
به جدول زیر دقت کنید :
چنانچه در تصویر بالا مشاهده می کنید، هرچه مقدار سود به ضرر بیشتر باشد، تعداد کمی معامله موفقیت آمیز لازم است تا به سود بینجامد. پس چرا سود های خود را بزرگتر انتخاب نکنیم؟ چرا نسبت ۱۰:۱ را در نظر نگیریم؟
معنی واقعی نسبت ریسک به ریوارد
همیشه با عبارت “باید نسبت سود به ضرر یا tp به sl بیشتر باشد.” در سایت ها و گروه های زیادی مواجه شده اید. این جمله هر چند درست باشد ولی گویای تمام واقعیت نیست.
بیشتر افرادی که بر روی این جمله تاکید دارند، به طور کامل متوجه معنای واقعی آن نشده اند. این افراد به آسانی با زیاد گرفتن حد سود نسبت به حد ضرر احساس می کنند معامله خوبی را انجام داده اند.
برخی از معامله گر های حرفه ای باور دارند اگر میزان سود معامله بیشتر از حد ضرر نباشد، باید از انجام معامله خودداری کنیم. حقیقت این است استفاده از قانون “بیشتر بودن حد سود نسبت به ضرر” باید با در نظر گرفتن احتمال رخداد بررسی شود. با یک مثال توضیح می دهیم:
فرض کنید در یک شرط بندی با هزینه یک دلار شرکت کرده اید. اگر برنده شوید، یک میلیون دلار جایزه میگیرید. در واقع در برابر یک دلار ضرر، تارگت یا سود شما یک میلیون دلار می باشد.
$ Risk=1
$ Reward=1m
Reward/Risk ratio=K= 1,000,000
در ظاهر به نظر می رسد معامله خوبی است. زیرا نسبت سود به ضرر برابر با یک میلیون دلار است. البته به این نکته توجه داشته باشید در این شرط بندی ۲ میلیون نفر شرکت کرده باشند. با این حال چقدر شانس برنده شدن در این شرط بندی را خواهید داشت. اینجاست که احتمال رخداد باید بررسی شود.
اکنون می خواهیم احتمال برنده شدن و بازنده شدن را محاسبه کنیم:
احتمال برنده شدن و بازنده شدن
ریسک واقعی را بدین صورت محاسبه می کنیم :
True risk : p(loss) x E(loss) = (1-1/2000000) x ($1)
True reward: p(win) x E(win) = (1/2000000) x ($1,000,000)
True reward/risk ratio: 0.5
محاسبه بالا نشان می دهد نسبت میزان ریسک به ریوارد برابر با ۰٫۵ است. یعنی به ازای هر یک دلار ریسک، تنها ۵۰ سنت می توانید سود کنید. در نهایت متوجه می شوید این شرط بندی غیر معقول و معامله بدی است. فرمول صحیح ریوارد به ریسک به شکل زیر است :
در مثال بالا مفهوم نسبت سود به ضرر را به درستی درک کردیم. در محاسبات انجام شده E(win) نمایانگر حد سود و E(loss) نمایانگر حد ضرر می باشد. از طریق فرمول بالا می توانیم حداقل نسبت ریسک به ریوارد را با استفاده از احتمال موفقیت محاسبه کنیم. دقت کنید نسبت ریسک به ریوارد برابر با K در نظر گرفته شده است.
به فرمول های زیر توجه کنید:
احتمال برنده شدن و بازنده شدن
فرض کنیم نسبت ریسک به ریوارد برابر با عدد یک باشد. حداقل احتمال موفقیت را به روش زیر محاسبه می شود:
احتمال موفقیت
و اگر فرض کنیم بر طبق خروجی بک تست استراتژی، احتمال برد ما ۶۰ درصد باشد. با فرض سود ده بودن سیستم مان، حداقل نسبت میزان سود به ضرر به صورت زیر خواهد بود:
حداقل میزان سود به ضرر
منحنی موجود در گراف زیر مرز بین سود ده و ضرر ده سیستم را با توجه به مقادیر مختلف احتمال موفقیت و نسبت سود به ضرر نشان می دهد.
با توجه به شکل بالا اگر بخواهیم سیستم معاملاتی مان یک سیستم سود ده باشد باید بالای منحنی آبی رنگ قرار بگیرد. مقادیری که در زیر منحنی قرار می گیرند بیانگر ضرر ده بودن سیستم مان است. جدول زیر با جزئیات بیشتر این مسئله را نشان می دهد.
نسبت ریسک نسبت ریسک به ریوارد گویای چیست؟ به ریوارد (R/R) چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد یا R/R چیست؟ از این نسبت گاهی با عنوان نسبت سود به زیان هم یاد میشود. احتمالا زیاد شنیدهاید که انجام فلان کار به ریسکش نمیارزه! مردم در صحبت روزانه خود برای اینکه کسی را از انجام کاری باز بدارند معمولا از این اصطلاح استفاده میکنند. اما این قضیه در معامله گری چه کاربردی دارد؟ نسبت ریسک به ریوارد یکی از مباحث مهم در معامله گری بازارهای مالی است که همه معامله گران باید به آن توجه کنند.
منظور از نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد مفهوم پیچیدهای نیست و در تمامی بازارهای مالی کاربرد یکسانی دارد. به بیان ساده یعنی در مقابل چقدر سود حاضر هستید چه مقدار از سرمایه خود را به خطر بیاندازید. یا به عبارت بهتر در برابر احتمال چه میزان سود حاضر هستید چه میزان ضرر احتمالی را تحمل کنید. توجه کنید که پیش بینی آینده قیمت یک سهام همواره با احتمالات بیان می شود و هیچ قطعیتی وجود ندارد. برای جلوگیری از آسیب های احتمالی از پیش بینیها و تحلیلهای غلط باید به یک نکته اساسی توجه داشت و آن احتمال میزان بازدهی به میزان ضرر است. چیزی که به آن نسبت ریسک (Risk) به ریوارد (Revard) می گویند که فرمول ساده ای دارد:
- ریسک: تفاوت قیمت سهم و حد ضرر
- ریوارد: تفاوت قیمت سهم و حد سود
اگر میزان ریسک را تقسیم بر ریوارد کنیم و ضربدر 100 کنیم نسبت R/R به دست می آید که هر وقت کمتر از 50% بود سهم برای خرید مناسب است.
حد ضرر چقدر است؟
قانون ۸ درصدی معمولا برای تعیین حد ضرر استفاده میشود؛ بسیاری از افراد معتقدند معمولاً سهامی که به خوبی و براساس تجزیه و تحلیل دقیق بنیادی و تکنیکال انتخاب شده باشد و در زمان و قیمت مناسب آن را خریداری کرده باشیم، به ندرت با کاهش ۸ درصدی نسبت به قیمت خرید مواجه میشود. بنابراین هرگاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد، باید از معامله خارج شوید و بدانید چیزی در استراتژی معاملاتی شما اشتباه است.
البته تعیین حدضرر در یک معامله بستگی به نوع استراتژی معاملاتی شما دارد. تعیین درست محدوده حدضرر چندان کار خیلی سادهای نیست. برای آشنایی با این مقوله مقاله اهمیت حد ضرر در معاملات را مطالعه بفرمایید.
نسبت ریسک به ریوارد به زبان ساده
آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.
آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .
نسبت ریسک به ریوارد به بیان ساده تر یعنی اینکه شما ببینید سودی که انتظار دارید در معامله به دست آورید نسبت به ضرری که ممکن است بکنید، میارزه یا نه … اگر سود انتظاری شما (که بر اساس یک تحلیل منطقی تکنیکالی یا بنیادی باشد) حداقل دو برابر زیان احتمالی ( حد ضرر بدست آمده به روش تکنیکالی) باشد، آنوقت خرید یک سهم مانعی ندارد در غیر این صورت خرید معمولا اشتباه است. خرید سهام بدون در نظر گرفتن نسبت ریسک به ریوارد (که با کمی تجربه و شناخت نقاط حمایتی و مقاومتی به صورت ذهنی مشخص است) شاید یکی دوبار موفقیت آمیز باشد ولی هیچ گاه موفقیت پیوسته و مداومی برای شما نخواهد داشت و به مرور زمان خواهید دید که سرمایه شما از سرمایه اولیه کمتر شده است. بنابراین از خریدهای هیجانی در مقاومت ها و صفهای خرید و بدون در نظر گرفتن ریسک به ریوارد، پرهیز کنید.✅✅✅
ریسک به ریوارد ملاک صد در صد ورود به یک معامله نیست
توجه به این نکته بسیار اهمیت دارد. ریسک به ریوارد تنها یک عدد است که خود بر اساس پارامترهای احتمالی بنا نهاده شده است. کاربرد نسبت ریسک به ریوارد برای اولویت بندی کردن پوزیشن های خرید است. به این معنی که اگر برای خرید دو سهم مردد هستید، میتوانید به کمک این شاخص، یکی را انتخاب کنید (آن سهمی که ریسک به ریوارد کمتری دارد).
همیشه باید یک سهم را از نظر بنیادی مورد بررسی قرار داد و اگر به لحاظ بنیادی مورد تایید بود آنگاه به کمک تحلیل تکنیکال، زمان خرید آن را پیدا کرد. پیشنهاد میکنم برای آشنایی با مفاهیم تحلیل بنیادی مقاله تحلیل بنیادی چیست را مطالعه کنید.
همیشه ممکن است در بازار بورس، 10 سهم با این مشخصات پیدا کنید که به لحاظ تکنیکی و بنیادی موقعیت خوبی برای خرید دارند. حال میتوانید به شاخص R/R نگاه کنید تا بتوانید در اتخاذ تصیم گیری برای معامله، به یک نتیجهی بهتری برسید.
پیشنهاد میکنم صفحه ما در اینستاگرام به آدرس sahmshenas را دنبال کنید و از مطالب آموزشی در زمینه معاملهگری در بورس استفاده کنید.
آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته در بورس
برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تابلوخوانی پیشرفته روی لینک زیر کلیک کنید.
تابلوخوانی در کنار تحلیل بنیادی و تکنیکال، بعد سوم بورس است. همه چیز در تابلوی معاملات سهم وجود دارد، اطلاعاتی که شاید در نگاه اول کسی متوجه آنها نشود اما با یادگیری تکنیک های تابلو خوانی و بازار خوانی می توانید به اطلاعات زیادی دست پیدا کنید و بر این اساس معاملات پر سودتری داشته باشید. در کتاب آموزش تابلو خوانی پیشرفته به مطالبی خواهیم پرداخت که در هیچ کلاس یا کتابی به شما آموزش نمی دهند. تکنیک هایی که حاصل سالها تجربه در بازار سرمایه است.
آموزش صددرصد رایگان نسبت ریسک به ریوارد
چه بخواهید چه نخواهید، همیشه بخشی از وجود شما در بازارهای مالی در معرض خطر است. اگرچه بهعنوان معامله گر نمیتوانید این ریسک را بهطور کامل حذف کنید، میتوانید با آگاهی کامل فقط ریسکهای درست و منطقی را به جان بخرید. نسبت ریسک به ریوارد زیر چتر مدیریت ریسک قرار میگیرد و یکی از مهمترین اطلاعات هر معامله، یعنی میزان خطری که متحمل میشویم را نسبت به مقدار سود معامله اندازه میگیرد. همین اندازهگیری ساده بهطرز چشمگیری بر نتایج مثبت معامله و موقعیت بهتر معاملهگر در بلندمدت خواهد داشت.
اگر بارها این اسم را شنیدهاید اما اطلاعات زیادی دربارهاش ندارید، در ادامه همراه ما باشید تا با جزئیات آن آشنا شویم.
مفهوم «ریسک» در بازارهای مالی
در بازارهای مالی عبارت «ریسک» معیاری برای سنجش عدم اطمینان از نتیجه یک معامله یا سرمایهگذاری است. این عدم قطعیت وجود دارد؛ چون هیچ تضمینی نیست که رفتار بازار طبق انتظارات معاملهگر پیش برود.
زمانی که عدم اطمینان یا همان ریسک ارزش آتی یک دارایی بیشتر میشود، احتمال ضرر و زیان هم بیشتر میشود. به عبارت بهتر هرچه عدم اطمینان بیشتر باشد، ریسک معامله نیز بیشتر خواهد بود.
مفهوم «ریوارد» در بازارهای مالی
در بازارهای مالی واژه «ریوارد» یا همان پاداش به معنای نتیجه مثبتی است که از یک معامله یا سرمایهگذاری حاصل میشود. این پاداش همان بازده مورد انتظار معاملهگر است.
مفهوم ریسک به ریوارد (Risk to Reward) چیست؟
قبل از آنکه به نسبت ریسک به ریوارد (RRR) در بازار فارکس بپردازیم، بیایید با مفهوم کلی آن در تمام انواع سرمایهگذاریها آشنا شویم. این نسبت در قالب یک فرمول سود مورد انتظار از یک معامله را نسبت به احتمال ضرر آن محاسبه میکند. در نهایت این نسبت در قالب ۲ عدد کنار هم معرفی میشود که با علامت «:» از هم جدا میشوند. معمولا سرمایهگذاران با این نسبت میزان دوام یا ارزش یک سرمایهگذاری را معین میکنند.
مدیریت ریسک جزء لاینفک موفقیت هر نوع سرمایهگذاری است و محاسبه نسبت ریسک به پاداش یکی از مهمترین گامها در تعیین کمیت خطرات و مزایای بالقوه سرمایهگذاری محسوب میشود. اساسا به معاملهگران تازهکار توصیه میشود این نسبت را برای تمام سرمایهگذاریهای مهم خود محاسبه کنند.
ریسک به ریوارد در تریدینگ ویو
تریدینگ ویو پلتفرمی برای ترسیم انواع نمودارها در بازارهای فارکس، سهام، ارز دیجیتال و غیره است که ابزارهای متنوع آن امکانات مختلفی به معاملهگران ارائه میکند. یکی از اینها برآورد نسبت ریسک به ریوارد است. معاملهگران نسبت ریسک به ریوارد گویای چیست؟ میتوانند با ابزار «Position Tool» و قراردهی آن در هر نقطه دلخواه از نمودار (بهعنوان محل باز کردن معامله) نسبت ریسک به ریوارد معامله را بهصورت مقداری و درصدی مشاهده کنند.
این ابزار مقدار RR را بهطور کاملا خودکار محاسبه میکند؛ اما افراد میتوانند با دوبار کلیک روی آن در پنجره بازشده اطلاعات مربوط به میزان ریسک و قیمت هدف را بهصورت دستی وارد کنند و نسبت ریسک به ریوارد را ببینند.
اندیکاتور ریسک به ریوارد در متاتریدر
خوشبختانه پلتفرم متاتریدی نسبت ریسک به ریوارد معاملات را با یک اندیکاتور به معاملهگر نشان میدهد و زحمت محاسبه آن را از دوش او برمیدارد. این اندیکاتور RR mt4 نام دارد و ریسک معاملات را دقیقا روی نمودار قیمت ارز نشان میدهد تا معاملهگر با توجه به آن تصمیم بگیرد که معامله را انجام دهد یا خیر.
این اندیکاتور حرفهای مانند سایر اندیکاتورهای فنی نیست که نقاط ورود و جهت حرکت را حی و حاضر در اختیار معاملهگران بگذارد یا قدرت روند را نشان دهد؛ بلکه از میزان ریسک نسبت به سود معامله میگوید تا افراد با دید کامل نسبت به این موارد تصمیمات خود را اتخاذ کنند.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد در متاتریدر
اندیکاتور ریسک به ریوارد سه خط افقی دارد که خط اول نشانگر حد سود (TP)، خط دوم نشانگر حد ضرر (SL) و خط سوم نشانگر قیمت ورود پیشنهادی (Open) است. این خطوط به معامله گران فارکس کمک میکند با درک بهتر ضرر و سود معامله، سریعتر تصمیم درست را بگیرند.
این اندیکاتور فاصله بین TP و open و فاصله بین open و SL را اندازه میگیرد. در معامله خرید، اندیکاتور قیمت TP را از قیمت ورود و قیمت ورود را از سطح قیمت SL کم میکند. در معامله فروش دقیقا عکس این اتفاق رخ میدهد.
نحوه محاسبه ریسک به ریوارد در فارکس
یکی از بهترین روشهای محاسبه نسبت ریسک به ریوارد این است که اختلاف سطح قیمت نقطه ورود و سطح قیمت استاپ لاس ضرر (ریسک) را بر اختلاف هدف سود و سطح قیمت نقطه ورود (پاداش) تقسیم کنیم. اگر ریسک بیشتر از پاداش باشد (مثلاً ۴:۱) نسبت بزرگتر از ۱ و اگر پاداش بیشتر از ریسک باشد (مثلاً ۱:۳)، نسبت کمتر از ۱ خواهد بود.
فرمول نسبت ریسک به ریوارد:
(قیمت هدف – قیمت نقطه ورود) قدر مطلق / (قیمت استاپ لاس – قیمت نقطه ورود) قدر مطلق
بگذارید با یک مثال توضیح دهیم. بر اساس این فرمول اگر مقداری EURUSD با قیمت ورودی ۱.۳، استاپ لاس ۱.۲ و هدف ۱.۵ بخریم، آنگاه:
- (قیمت نقطه ورود – قیمت استاپ لاس) = ۱۰۰ پیپ (از ۱.۳ تا ۱.۲ ۱۰۰ پیپ وجود دارد.)
- (قیمت نقطه ورود – قیمت هدف) = ۲۰۰ پیپ (از ۱.۳ تا ۱.۵، ۲۰۰ پیپ وجود دارد.)
- نسبت ریسک به ریوارد = ۱۰۰ / ۲۰۰ = ۱/۲ (ریسک ۱ و پاداش ۲) معادل ۱:۲ است.
به جرئت میتوان گفت این یکی از بهترین روشهای ممکن برای محاسبه میزان ریسک به ریوارد در معاملات فارکس است. اما اگر معاملهگری نخواهد تا این اندازه درگیر محاسبات شود، با یک حساب سرانگشتی میتواند این نسبت را محاسبه کند.
فرض کنیم معاملهگر میخواهد جفت ارز EUR/USD را با قیمت ۱.۳۵۰۰ خریداری کند. او حد ضرر را روی ۱.۳۴۵۰ و حد سود را روی ۱.۳۶۵۰ تنظیم میکند و با این کار ۵۰ پیپ را برای سود احتمالی ۱۵۰ پیپی به خطر میاندازد. بنابراین نسبت ریسک به ریوارید او معادل ۳ (۵۰ / ۱۵۰) و نسبت ریسک به ریوارد ۳:۱ است.
نسبت برد به باخت در معاملات روزانه
نرخ برد گویای تعداد معاملات موفق معاملهگر است. یعنی اگر از ۵ معامله، ۳ مورد موفقیت آمیز باشد، نرخ برد ۶۰ درصد خواهد بود که از تقسیم تعداد بردها بر تعداد باختها بهدست میآید. اگر نرخ برد معاملهگر بیش از ۵۰ درصد و نسبت برد به باخت ۱.۵ باشد، شرایط مطلوب خواهد بود.
نسبت ریسک به ریوارد در معاملات روزانه
معاملهگران روزانه با استفاده از سیگنالها و الگوهای مختلف به سرعت وارد بازار میشود و به همان سرعت از آن خارج میشوند؛ بنابراین باید یک نقطه حد ضرر یا استاپ لاس داشته باشند که میزان ریسک معاملهگر را مشخص کند. برای مثال اگر معاملهگر با قیمت ۱۰ دلار معامله را باز کند و حاضر باشد ۰.۱ دلار ضرر کند، موقعیت استاپ لاس او ۹.۹۰ دلار خواهد بود. با این حال برای متعادلسازی مقدار ریسک معامله باید مقدار آن را با توجه به مقدار سود مورد انتظار تعیین کرد.
فرضا اگر انتظار افزایش قیمت تا ۱۰.۲۰ دلار را داشته باشد، سود مورد انتظار او ۰.۲۰ دلار خواهد بود که ریوارد معامله را دو برابر ریسک آن تعریف میکند. این یعنی نسبت ریسک به ریوارد معامله روزانه ۰.۵ است.
ایجاد تعادل بین ریسک به ریوارد و نرخ برد
یکی از نکاتی که معاملهگران روزانه باید به آن توجه کنند، تعادل در مقدار نسبت ریسک به ریوارد و نرخ برد است. مادامی که ریسک به ریوارد خیلی بالا باشد، نرخ برد بالا فایدهای ندارد؛ همینطور نسبت ریسک به ریوارد بالا با نرخ برد کم ارزشی نخواهد داشت.
چطور ریسک به ریوارد معامله را بیشتر کنیم؟
برای افزایش نسبت ریسک به ریوارد معامله دو راه وجود دارد که میتوان امتحان کرد:
- حد سود یا هدف خود را افزایش دهید. وقتی سطح هدف را بالا میبرید و در عین حال استاپ لاس را ثابت نگه دارید، نسبت ریسک به ریوارد معامله افزایش مییابد.
مثلا اگر حد ضرر معامله ۵۰ پیپ و حد سود صد پیپ فاصله داشته باشد، در واقع با نسبت ریسک ریوارد ۱:۲ معامله میکنید. حال اگر هدف را به ۱۵۰ پیپ برسانید، این نسبت نیز به ۱:۳ افزایش مییابد.
- سطح استاپ لاس را پایین بیاورید. هرچه حد ضرر به قیمت ورود نزدیکتر باشد، ریسک معامله کمتر است. در همین مثال قبل اگر حد ضرر را از نقطه ورود به ۲۵ پیپ برسانید، ریسک به ریوارد از ۱:۲ به ۱:۴ تغییر میکند.
اگرچه هر دو اینها روشهای مناسبی برای افزایش نسبت ریسک ریوارد هستند، باید موردی را انتخاب کنید که با استراتژی معاملاتی شما کاملا همسو باشد. موقع جابهجا کردن هر یک از این سطوع مطمئن شوید که آنها را در یک موقعیت استراتژیک قرار میدهید.
کلام آخر
تمام معاملاتی که در بازارهای مالی بورس، فارکس و غیره شکل میگیرد، ذاتا دو سطح ریسک و پاداش دارد که مستقیما بر نتیجه معامله تاثیر میگذارند. یادتان باشد اگر در معاملات خود این نسبت را به طور کامل کنار بگذارید و توجهی به آن نکنید، حتی بهترین استراتژیهای معاملاتی دنیا کمک چندانی به موفقیت معامله نخواهند کرد. همیشه خطر زیان را در نظر بگیرید و حد سود و حد ضرر را طوری تنظیم کنید که از معاملات با بیشترین سود و کمترین ضرر ممکن خارج شوید.
در این مقاله با این نسبت طلایی و اهمیت آن در معاملات آشنا شدیم، یاد گرفتیم چطور آن را محاسبه کنیم و از چه اندیکاتوری برای محاسبه خودکار آن کمک بگیریم.
شما در معاملات خود از نسبت ریسک به ریوارد استفاده میکنید؟ استفاده از این مفهوم تاکنون چقدر برایتان مفید بوده است؟ لطفا نظراتتان را با ما در میان بگذارید.
نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
افرادی که در حوزههای مالی از جمله ارزهای دیجیتال، سهام و فارکس و حتی معاملات مسکن در دنیای دیجیتال سرمایهگذاری میکنند، نیاز به معیارهایی دارند که به کمک آن بتوانند میزان ریسک را تخمین بزنند.
نسبت ریسک به ریوارد یا پاداش همان راهی است که به کمک آن میتوان امکان قیاس میان ریسک و پاداشی که مد نظر سرمایهگذار است را مشخص کرد. در این مطلب با نسبت ریسک با ریوارد و همچنین نحوه مدیریت ریسک در بازارهای مالی آشنا خواهیم شد.
نسبت ریسک به پاداش چیست؟
نسبت ریسک به ریوارد (Risk/Reward Ratio) گویای این واقعیت است که سرمایهگذار در ازای ریسکی که در معامله متحمل میشود، انتظار دارد چقدر پاداش دریافت کند. برای اینکه این موضوع را بهتر متوجه شوید به این مثال دقت کنید. مثلا اگر در یک سرمایهگذاری نسبت ریسک به ریوارد عدد 1 به 7 باشد، سرمایهگذار ریسک یک دلاری را میپذیرد چون انتظار دارد که 7 دلار پاداش دریافت کند.
چگونگی محاسبه Risk/Reward Ratio
معاملهگران زمانی از این نسبت استفاده می کنند که میخواهند برای ورود به یک ترید و یا خودداری کردن از ورود به یک ترید تصمیم درست بگیرند. در چنین شرایطی سرمایهگذار با تقسیم مقدار زیانی که ممکن است متحمل شود (یا با در نظر گرفتن قیمت احتمالی در نتیجه تغییر) را بر مقدار سودی که میخواهد دریافت کند، تصمیم می گیرد که برای ورود ترید حاضر است یا خیر.
چگونگی عملکرد نسبت ریسک به ریوارد
تریدرهای حرفهای اغلب برای ورود به ترید با احتساب میزان ریسک به ریوارد وضعیت ایده آل خود را 1 به 3 در نظر میگیرند. یعنی برای خود تعیین میکنند که در ازای هر واحد ریسک در سرمایهگذاری 3 واحد عایدی خواهند داشت. این افراد نسبت ریسک به پاداش را با اعمال حد ضرر یا استفاده از سفارشات زیانگریز (Stop-Loss Orders) و معاملات مشتقه (Derivatives) مانند اختیار فروش (Put Options) مدیریت کنند.
این نسبت در استراتژیهای مختلف یکسان نیست و تفاوت دارد. برای اینکه بهترین نسبت ریسک به ریوارد را تعیین کنید، میتوانید از استراتژی آزمون و خطا بهرهمند شوید.
نسبت ریسک به ریوارد گویای چیست؟
محاسبه این نسبت به سرمایهگذاران کمک میکند که میزان پولی که ممکن است در جریان معامله از دست بدهند را مدیریت کنند. این نسبت به معامله گر نشان میدهد که در صورت به دست آوردن کمتر از 50 درصد سود در یک معامله، و در صورت ادامه دار بودن معامله دیگر نه تنها سودی کسب نمیکنند بلکه متحمل ضرر نیز خواهد شد.
مقایسه نسبت سود به ضرر کردن یا کسب پاداش به ریسک کردن در جریان یک معامله، همان میزان ریسک سرمایهگذار را نشان میدهد. این همان چیزی است که در حقیقت میتواند نسبت یک سفارشی که زیان گریز است را به سفارشی که سود معین است اندازهگیری کند.
سرمایهگذاران در اکثر مواقع از استاپ لاس (زیان گریز یا حدضرر) برای به حداقل رساندن میزان ریسک استفاده میکنند. کارکرد استاپ لاس به این شکل است که اگر در جریان معاملات قیمت دارایی یک سرمایهگذار از حد تعیین شده کمتر و کمتر شود، ان دارایی به صورت خودکار به فروش میرسد. سرمایهگذار برای اینکه در حساب کارگزاری خود استاپ لاس را تنظیم کند هزینهای پرداخت نمیکند.
مثالی برای بیان نسبت ریسک به ریوارد
به عنوان مثال معاملهای را در نظر بگیرید که تریدر 100 سهم را به ارزش هر سهم 20 دلار میخرد. با در نظر گرفتن اینکه اگر ضرر کند بیشتر از 500 دلار ضرر نکرده باشد استاپ لاس را در حساب کارگزاری روی 15 دلار تنظیم میکند. این سرمایهگذار بر اساس تحلیل تکنیکال پیشبینی کرده که تا چند ماه دیگر سهامی که خریده است به 30 دلار هم برسد. در چنین شرایطی برای هر دلار از دارایی خود حاضر است 5 دلار ریسک را بپذیرد. در این صورت میگویند که نسبت ریسک به دلار 1 به 2 است.
حالا حالتی را در نظر بگیرید که همین سرمایهگذار حد ضرر را در همین معامله به جای 15 دلار، روی 18 دلار تنظیم کند و برای خودش اینجوری در نظر گرفته باشد که قیمت هر سهمی که دارد به 30 دلار برسد. سرمایهگذار با این کار مقدار ضرری که ممکن است متحمل شود را کاهش میدهد، اما از سوی دیگر احتمال اینکه قیمت با حد ضرر برخورد کند بیشتر میشود.
در این شرایط حد ضرر به نقطه ورود (20 دلار) بسیار نزدیکتر است تا به قیمت انتظاری (30 دلار). در نتیجه علیرغم اینکه سود مورد انتظار سرمایهگذار در مقایسه با ضرر احتمالی بیشتر است اما احتمال کمتری وجود دارد که به نتیجه دلخواه برسد.
نتیجه گیری
در این مطلب با نسبت ریسک به ریوارد و نحوه استفاده از ان در معاملات بازارهای مالی آشنا شدیم. محاسبه این نسبت کمکی است برای اندازهگیری احتمال سودآوری یک معامله در مقایسه با زیانبار بودن آن این نسبت گویای این واقعیت است که سرمایهگذار در ازای ریسکی که در معامله متحمل میشود، انتظار دارد چقدر سود و پاداش دریافت کند.
معاملهگران حرفهای و یا سرمایهگذاران اغلب برای ورود به ترید با احتساب میزان ریسک به ریوارد وضعیت ایده آل خود را 1 به 3 در نظر میگیرند. یعنی برای خود تعیین میکنند که در ازای هر واحد ریسک در سرمایهگذاری 3 واحد عایدی خواهند داشت. نسبت ریسک به ریوارد یا پاداش در هر معاملهای متفاوت خواهد بود.
ریسک نکول چیست و چه ابعادی دارد؟
ریسک نکول، یکی از انواع ریسک در بازارهای مالی میباشد که به آن ریسک اعتباری نیز میگویند. در بازارهای مالی و بورسهای مختلف، انواع ریسک وجود دارد که معامله گران و سرمایه گذاران در این بازارها، باید با مفاهیم اولیه و مخصوصاً انواع ریسک آشنا شوند. بسیار مهم است که معامله گران در هر بازار مالی که مشغول به فعالیت هستند، به طور دقیق با انواع ریسک موجود در بازار آشنا باشند تا به این ترتیب، بتوانند از بروز ضرر و زیان و آسیب رسیدن به سرمایهشان، جلوگیری کنند.
همان طور که گفتیم، یکی از انواع ریسک در بازارهای مالی مختلف، ریسک نکول میباشد که به آن ریسک اعتباری نیز میگویند. اگر جزو افرادی هستید که قصد سرمایه گذاری و یا معامله گری در بازارهای مالی را دارید، بهتر است با مفهوم این نوع ریسک نیز آشنا شوید. در ادامه این مقاله از مجموعه مقالات بلاگ فردانامه همراه ما باشید تا ریسک نکول را بررسی کنیم و نکات ویژه در این زمینه را نیز به شما معرفی کنیم.
ریسک نکول چیست؟
به طور کلی، واژه نکول در ادبیات فارسی به معنای خودداری کردن است. همان طور که گفتیم، به ریسک نکول، ریسک اعتباری نیز میگویند. در بازار سرمایه این ریسک زمانی برای افراد اتفاق میافتد که از پرداخت اقساط، حواله و یا برات خودداری کنند. افراد به دلایل مختلف ممکن است در زمان مقرر شده، نتوانند حواله، برات یا اقساط اعتبار خود را پرداخت کنند و در این زمان است که به اصطلاح میگویند که نکول شده است. ممکن است افراد به دلیل ضرر مالی شدید و یا برای مثال افزایش نرخ بهره و آسیب رسیدن به سرمایه، قادر به پرداخت اقساط خود نباشند که در آن صورت، سبب ضرر بیشتر افراد میشود.
یکی دیگر از اسامی که برای این نوع ریسک به کار میرود، ریسک عدم تعهد میباشد. چرا که در این نوع ریسک، با توجه به این که فرد وام گیرنده باید در تاریخ تعهد خود، پایبند به بازپرداخت اقساط باشد، ممکن است به دلیل عدم توان و یا تمایل، از بازپرداخت اقساط خود امتناع کند که در این صورت، فرد به تعهدات خود پایبند نبوده است و نکول رخ داده است. برای درک بهتر آن چه که تا الان بیان شد، به این مثال توجه کنید:
فردی برای قرض گرفتن مقداری پول، به پیش فرد دیگری میرود و فرد دوم، مقداری پول به فرد اول وام میدهد و فرد اول متعهد میشود که در مدت زمانی معین، این مقدار پول وام گرفته شده را به صاحب وام بازگرداند. در این حالت، مفهوم ریسک نکول پدید میآید چرا که فرد اول باید در تاریخ مقرر شده، کل پول و یا قسمتی از آن را پرداخت کند و در صورتی که بنا بر دلایل مختلف، در تاریخ مقرر نتواند و یا نخواهد که این مقدار پول را پرداخت کند، نکول یا عدم پایبندی به تعهدات، رخ میدهد.
ریسک نکول یکی از قدیمیترین مفاهیم ریسک در معاملات بین افراد بوده است. در گذشتههای دور، در بازار سرمایه بسیاری از ریسکهای امروزی وجود نداشتهاند؛ برای مثال، میتوان به ریسک افزایش نرخ بهره در این زمینه اشاره کرد که در گذشته وجود نداشته است. ولی ریسک نکول یکی از پایهایترین و قدیمیترین ریسکها در معاملات بین افراد میباشد.
پس به طور کلی، ریسک نکول زمانی اتفاق میافتد که فرد وام گیرنده، به دلیل عدم تمایل و یا توان، در زمان مقرر شده قادر به بازپرداخت قسط خود به وام دهنده نباشد.
ریسک نکول در نهادهای مالی
ریسک نکول یکی از پایهایترین و مهمترین ریسکها در نهادهای پولی و مالی در سراسر جهان محسوب میشود زیرا در صورت پرداخت وام، بسیار محتمل است که فرد نتواند در تاریخ مقرر شده سر رسید، وام خود را پرداخت نماید. یکی از مهمترین دلایل ضریب احتمال رخداد این ریسک این است که پارامترهای بسیاری در نکول شدن و یا عدم تعهد پرداخت دخیل هستند.
به عبارتی دیگر، عوامل مختلفی میتوانند در فرد وام گیرنده و سرمایه وی تأثیر بگذارند و نگذارند که فرد بتواند در تاریخ سررسید، وام خود را بازپرداخت کند. از مهمترین این دلایل میتوان به تغییرات شرایط اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، تغییرات شدید در بازارهای مالی موازی و یا تغییرات در زندگی شخصی فرد اشاره کرد. به همین جهت، ریسک نکول در مؤسسات و نهادهای مالی و اعتباری از اهمیت ویژهای برخوردار است و این نهادها نیز برای مقابله با این ریسک، اقدامات و شرایطی را برای پرداخت وام و یا اعتبار در نظر میگیرند که تا جای ممکن بتوانند جلوی ریسک نکول را بگیرند.
برای مثال، بانکها برای تخصیص وام به اشخاص مختلف، شرایط مختلفی از جمله دریافت وثیقه، دریافت ضامن و یا بلاک کردن مقدار مشخصی از سرمایه در حساب فرد وام گیرنده را در نظر گرفتهاند که به هر صورت، فرد وام گیرنده مجبور باشد در زمان مقرر شده در سررسید وام و یا اعتبار، مبلغ معین شده را پرداخت کند چرا که در صورت عدم پرداخت آن، ضرر بزرگتری دامان فرد وام گیرنده را میگیرد.
وجود قانون حد کفایت سرمایه و عدم اعطای تسهیلات به شرکتهای ورشکسته نیز از اقدامات پیش کنترلی دیگر نهادهای مالی برای کاهش ریسک نکول هستند. در این مؤسسات و نهادهای مالی، کارشناسان و متخصصان حوزه اقتصاد میکوشند تا با فراهم آوردن سازوکارهایی قانونی، جلوی ریسک نکول را تا حد امکان بگیرند.
مؤسسات رتبه بندی ریسک اعتباری
همان طور که گفتیم، کارشناسان و متخصصان حوزه اقتصاد، همواره در حال فراهم آوردن سازوکارهایی هستند که ریسک نکول را تا حد ممکن بتوانند کاهش دهند. یکی از این سازوکارها، پدید آمدن مؤسسات رتبه بندی ریسک اعتباری هستند که در سراسر جهان فعالیت میکنند. در ادامه بیشتر با نحوه کار این مؤسسات آشنا خواهید شد.
مؤسسات رتبه بندی ریسک اعتباری بین المللی
در دنیا مؤسسات مختلفی وجود دارند که به رتبه بندی اعتبار اشخاص حقیقی و حقوقی یا همان شرکتها میپردازند. نام معروفترین مؤسسات رتبه بندی ریسک اعتباری در جهان را در ادامه مشاهده میکنید.
- استاندارد اند پودرز
- مودیز
- فیچ
مؤسسات نام برده شده در بالا، برای تعیین رتبه ریسک نکول سرمایه گذاری در شرکتهای مختلف، آنها را با استفاده از اطلاعات کمی و کیفی مورد سنجش و ارزیابی قرار میدهند. همچنین این مؤسسات پایگاه دادهای دارند که در آن نیز اطلاعات اشخاص حقیقی را جای دادهاند.
برای جمع آوری اطلاعات لازم در این مؤسسات، از انواع مدلهای اطلاعاتی زیر استفاده میشود:
- اطلاعات هویتی متقاضیان وام (مشتریان)
- اطلاعات حسابهای اعتباری مشتریان شامل وضعیت پرداختها، نوع حساب و نوع وام دهندگان
- اطلاعات مرتبط با سوابق قضایی
- اطلاعاتی در خصوص تعداد استعلامها (درخواستهای وام متقاضی نسبت ریسک به ریوارد گویای چیست؟ در کل کشور)
باید بدانید که اطلاعات قابل مبادله در این مؤسسات، به صورت دو سویه و دو جانبه کار میکنند. به بیانی دیگر، افرادی که در این مؤسسات عضو هستند، در قبال دادن اطلاعات خود میتوانند از داشتن اطلاعات اعضای دیگر این مؤسسات، بهره ببرند و از این اطلاعات در تصمیمات و معاملهها و سرمایه گذاریهای خود استفاده کنند.
در خصوص رتبه بندی شرکتها نیز، نسبت ریسک به ریوارد گویای چیست؟ باید بدانید که مؤسسات اعتبار سنجی و رتبه بندی ریسک نکول که در بالا نام بردیم، بر اساس تحقیقاتی که بر روی اوراق بهادار صادر شده از سوی شرکتها انجام دادهاند، اعتبار شرکت صادر کننده اوراق را ارزیابی میکنند تا دریابند که این اوراق تا چه مقدار شامل ریسک نکول میشود یا به عبارتی دیگر، ریسک اعتباری اوراق بهادار این شرکت تا چه اندازه زیاد است.
نتیجه تحقیقات این مؤسسات اعتباری بر روی اعتبار اوراق شرکتها، رتبه بندی این اوراق میباشد که این رتبه بندی، معیار تصمیم گیریهای سرمایه گذاران خواهد بود.
رتبهبندی مؤسسه استاندارد اند پورز در مقیاس تریپل ای AAA (ایمنترین) تا D است. همچنین رتبهبندی مؤسسه مودیز از AAA شروع و به C ختم میشود. در رتبهبندی این مؤسسه فقط اوراقی که BBB یا بالاتر از آن رتبهبندی شدهاند رتبه سرمایهگذاری در نظر گرفته میشود. هر رتبهای پایینتر از BBB، نامناسب تلقی میشود.
به طور کلی، به ترتیب از ایمن ترین برای سرمایه گذاری تا ناامن برای سرمایه گذاری طبق نام گذاری زیر پیش میرود:
ممکن است در این جای کار برای شما این سؤال پیش بیاید که چرا کسی باید در اوراق نا امن یا پایینتر از BBB سرمایه گذاری کند؟ چرا همه در اوراق AAA سرمایه گذاری نمیکنند که پایینترین نرخ ریسک نکول را داراست؟
خوب، برای پاسخ به این سؤال باید نسبت ریسک به ریوارد را در نظر بگیرید. در دنیای سرمایه گذاری، معمولاً میزان ریسکی که متقبل میشوید و پاداشی که دریافت میکنید، با یکدیگر رابطه مستقیم دارند. به عبارتی دیگر، هر چه بیشتر ریسک بکنید میتوانید ریوارد یا سود بیشتری دریافت کنید. در این مورد نیز این قانون صدق میکند. طبیعتاً اوراق AAA در کنار مزیت ریسک کم که به سرمایه گذاران ارائه میدهند، سود کمتری برای آنان میسازند و هر چه اوراق ریسکی تر باشد، چون کسی به سراغ ریسک زیاد نمیرود، باید بتواند با وعده سود زیاد، به جذب سرمایه گذار بپردازد.
از جمله مزایای مؤسساتی که اقدام به برآورد ریسک اعتباری میکنند، این است که به نهادهای مالی این امکان را میدهند که اطلاعات دقیقی در خصوص ریسک اعتباری در اختیار داشته باشند و به طور فعال مصرفکنندگان را نسبت به مزایای استفاده مسئولانه از اعتبار تشویق کنند.
مؤسسات رتبه بندی ریسک اعتباری در ایران
تا این جای کار متوجه شدیم که وجود مؤسسات اعتبار سنجی و رتبه بندی ریسک نکول در بازارهای سرمایه موجب شفافیت در سرمایه گذاری و اعتبار هر شرکت صادر کننده اوراق بهادار میشود. باید بدانید که تا پیش از سال 1396، در ایران مؤسسه اعتبار سنجی اوراق یا همان رتبه بندی ریسک نکول وجود نداشت و با توجه به رشد بازار سرمایه و افزایش عمق بازار و همچنین نیاز به شفافیت بیشتر در این بازار، زیر نظر سازمان بورس اوراق بهادار ایران، بستری برای شکل گیری این مؤسسات رتبه بندی ریسک نکول در ایران به وجود آمد که پس از آن نیز شاهد پیدایش مؤسسات رتبه بندی ریسک اعتباری در ایران بودیم که از میان آنها میتوان سه مؤسسه زیر را نام برد:
- رتبهبندی اعتباری برهان
- رتبهبندی اعتباری پارس کیان
- رتبهبندی اعتباری پایا
روشهای مختلف برای رتبه بندی ریسک نکول یا اعتباری
مؤسسات رتبه بندی ریسک اعتباری، برای امتیاز دهی و رتبه بندی شرکتها و اوراق صادر شده از طرف آنها، نیازمند مدلها و روشهای مختلفی هستند که به طور کلی میتوان از میان این مدلها، به انواع زیر اشاره کرد:
- لوجیت و پروبیت
- مدلهای ساختاری
- تحلیل تفکیک خطی
- شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک
همچنین، یکی از دستهبندیهایی که مؤسسات اعتباری طی آن اقدام به رتبه بندی شرکتها و اوراق بهادار میکنند، دو دسته بندی کوتاه مدت و بلند مدت است که در ادامه آنها را شرح میدهیم.
رتبه بندی ریسک اعتباری بلند مدت اوراق بهادار
بر اساس این رتبه بندی، اوراق بهادار با سررسید بلند مدت و مناسب برای سرمایه گذاری ارزش محور، به چهار دسته کلی تقسیم میشوند که در هر دسته نیز، بر اساس میزان اعتبار شرکت، سه زیر دسته وجود دارد:
دسته اول: اعتبار A
در این دسته بندی، انواع اوراق بر اساس امتیاز دهی به AAA، AA و A تقسیم میشوند که در آن، AAA بالاترین امتیاز را دارد که نشان دهنده این است که شرکتی که اوراق بهادار را صادر کرده است، از اعتبار بالایی برخوردار میباشد و در صورت بروز شرایط ناپایدار اقتصادی، به هر طریق ممکن، تعهدات خود را به جای میآورد. هر چه به سمت A حرکت میکنیم، ریسک نکول در اوراق شرکتها افزایش پیدا میکند و میزان سود آنها نیز بیشتر میشود.
دسته دوم: دسته B
در این دسته بندی نیز، همانند دسته پیشین، سه زیر دسته BBB، BB و B را داریم که میزان اعتبار شرکتها و اوراق آنها را نشان میدهد.
دسته سوم: دسته C
در این دسته بندی نیز، اوراق بر اساس نامهای CCC، CC و C رتبه بندی میشوند.
دسته چهارم: دسته D
این دسته بندی نیز شامل اوراق بهادار DDD، DD و D میباشد.
رتبه بندی ریسک اعتباری کوتاه مدت اوراق بهادار
F1: بیانگر بالاترین کیفیت اعتباری است.
F2: بیانگر کیفیت اعتبــاری خــوب است ولی حاشیه اطمینان آن به اندازه درجه ارزیابی F1 نیست.
F3: بیانگر کیفیت اعتباری مناسب و توان کافی برای ایفای تعهدات مالی است. اگر اوراق بهادار در این رتبهبندی جا بگیرد گویای این است که در شرایط نامطلوب اقتصادی، دارای ریسک خواهد بود.
B: بیانگر برآورد تخمینی نامطمئن در ایفای تعهدات و آسیبپذیری ناشی از بروز تغییرات نامطلوب در شرایط اقتصادی است.نسبت ریسک به ریوارد گویای چیست؟
C: حکایت از ریسک بالا در خصوص عمل نکردن به موقع تعهدات دارد، به گونهای که فقط در شرایط مطلوب و پایدار اقتصادی، توان پرداخت به موقع تعهدات وجود دارد.
D: بیانگر ریسک بالا و جدی در عمل نکردن بــه تعهدات مالی در حال حاضر یا در آیندهای نزدیک است.
ریسک نکول اوراق بهادار در ایران
به طور کلی، ریسک نکول در اوراق بهادار در ایران، از کمترین که اوراق دولتی است به سمت رتبههای پایینتر که اوراق شرکتی میباشند، افزایش مییابد. اوراق دولتی در ایران به واسطه این که دولت این اوراق را منتشر کرده است و اعتبار این اوراق بسیار بالا میباشند، کمترین میزان ریسک اعتباری یا ریسک نکول را دارند.
سخن پایانی
در این مقاله از مجموعه مقالات بلاگ فردانامه، به معرفی و توضیح ریسک نکول یا همان ریسک اعتباری پرداختیم و از جنبههای مختلف نیز این ریسک را در بازار سرمایه ایران و جهان ارزیابی کردیم. همچنین توضیح دادیم که مؤسسات مختلفی برای رتبه بندی اوراق بهادار شرکتها از نظر ریسک اعتباری، وجود دارند که نتیجه تحقیقات آنها بر روی این اوراق، معیار تصمیم گیری سرمایه گذاران در بازارهای مالی میباشد. برای درک بهتر ریسک نکول و همچنین مؤسسات رتبه بندی ریسک اعتباری، میتوانید فیلم رکود بزرگ (The big short) را تماشا کنید.
در این فیلم اطلاعات مفیدی در زمینه ریسک اعتباری و مؤسسات رتبه بندی ریسک نول میتوانید به دست آورید و متوجه شوید که زمانی که به رکود اقتصادی و بحران برمی خوریم، چگونه ریسک نکول یا اعتباری در اوراق بهادار اتفاق میافتد و میتواند خطرات فاجعه باری را به دنبال داشته باشد و سبب شود که عده کثیری از مردم و سرمایه گذاران، سرمایه خود را از دست بدهند. این فیلم داستان رکود اقتصادی سال 2008 آمریکا و رخ دادن ریسک نکول در اوراق بهادار در این سال در اقتصاد این کشور میباشد.
شما میتوانید در میان مقالات دیگر بلاگ فردانامه ، در حوزه مالی و سرمایه گذاری مقالات مورد نظر خود را مطالعه کنید و دانش خود را در این زمینه، افزایش دهید. این دانش در آینده و در سرمایه گذاریهای شما میتواند بسیار مفید واقع شود. صرف چند دقیقه برای به دست آوردن دانش در زمینه سرمایه گذاری میتواند در آیندهای نه چندان دور، سرمایههای بسیاری را برای شما فراهم آورد و عملکرد شما در بازارهای مالی و بورسهای مختلف را افزایش دهد.
همچنین میتوانید نظرات خود را در زمینه ریسک نکول و اعتباری، در بخش نظرات این مقاله با ما در میان بگذارید.
دیدگاه شما