چرا تنوع بخشی پرتفوی مهم است؟


چگونه سبد سهام تشکیل دهیم ؟

به گزارش بانک اول سبد سهام / قبل از وارد شدن به بحث مفصل مدیریت پرتفوی شاید لازم باشد تا کمی با مفهوم پرتفوی یا سبد سرمایه‌گذاری آشنا شویم.

به گزارش رکنا، درواقع پرتفوی مجموعه‌ای از سهام‌هایی است که سرمایه‌گذار می‌خرد؛ شاید این سوال مطرح شود که چرا سرمایه‌گذار مجموعه‌ای از سهام‌ها را خریداری می‌کند؟ این همان مسئله‌ای است که اهمیت پرتفوی و اهمیت مدیریت آن را نشان می‌دهد.

در حقیقت سرمایه‌گذاری در بورس کاری پر ریسک است و یکی از ابزارهایی که سطح این ریسک را پایین می‌آورد پرتفوی محسوب می‌شود.

در بازار بورس میزان سرمایه‌گذاری لزوما مهم نیست بلکه سرمایه‌گذار باید به میزان ریسک و ریوارد خود توجه کند. وقتی سرمایه‌گذار تمام سرمایه خود را در یک سهام بریزد در آن‌صورت تمام ریسک و ریوارد او بستگی به همان سهم دارد و ممکن است ضرر بزرگی بکند.

اما به‌طور مثال اگر سرمایه‌گذار ۱۰ میلیون تومان سرمایه داشته باشد و این سرمایه را بین دو یا چند سهم تقسیم کند چه اتفاقی می‌افتد؟

در این صورت وقتی یکی از شرکت‌ها به هردلیلی افت دارد سرمایه‌گذار از سهام دیگر خود ریوارد دریافت می‌کند در واقع سرمایه‌گذار با این روش میزان ریسک را پایین می‌آورد.

مدیریت پرتفوی با رویکرد کاربردی

تشکیل و مدیریت پرتفوی مانند تمام فعالیت‌های دیگر می‌تواند روش‌ها و راهبردهای متفاوتی داشته باشد که این روش‌ها ممکن است از فرد به فرد و کشوری به کشور دیگر متفاوت شود.

بنابراین لازم است که ما با راهبردهای گوناگون آشنا باشیم تا در مرحله بعدی بتوانیم از بین آن‌ها روشی را انتخاب کنیم که با ما، میزان سرمایه و کشورمان سازگار باشد.

در بخش‌های بعدی به انواع راهبردهای موثر و کارآمد در مدیریت پرتفوی اشاره می‌کنیم.

مدیریت پرتفوی به چه معناست؟

برای حضور در بازار بورس و حفظ جایگاه و سرمایه خود همین که معامله انجام دهید و سود یا ضرر کنید کافی نیست.

شما نیاز دارید که از پیش مطلع باشید که در چه مسیری قدم می‌گذارید و لازم است که برای معاملات خود روش مدیریتی مناسبی در نظر بگیرید.

تشکیل پرتفوی اولین مرحله در انتخاب راهبرد مناسب برای خرید و فروش سهام در بورس است اما پس از انتخاب این راه باید مراحل آن را نیز طی کنید.

تشکیل و مدیریت پرتفوی پنچ مرحله را شامل می‌شود که نیاز است طی شوند تا اطمینان بیشتری از انتخاب خود داشته باشید.

مراحل شگل‌گیری پرتفوی معین کردن راهبرد سرمایه‌گذاری، بررسی اوراق بهادار بورس، ایجاد پرتفوی براساس تحلیل‌ها، ارزیابی مجدد پرتفوی، و در نهایت ارزیابی عملکرد پرتفوی را شامل می‌شود.

مدیریت پرتفوی و مراحل شکل‌گیری پرتفوی

در مرحله اول لازم است تا فرد بتواند تحلیل کند که با سرمایه‌ای که دارد می‌تواند چه میزان ریسک را تحمل کند؛ از طرفی قصد دارد با این سرمایه و ریسک چه میزانی از سوددهی را به‌دست آورد.

در مرحله بعدی براساس بررسی‌هایی که در مرحله قبلی انجام داده است باید به سراغ سهام‌های مختلف برود تا سهم‌های موردنظر خود را به پرتفوی اضافه کند.

پس از تشکیل سبد باید سبد را ارزیابی کند و راهبردی مناسب برای مدیریت آن انتخاب کند؛ در نهایت در مرحلة نهایی باید بتواند عملکرد پرتفوی را براساس دوره‌های مختلف تحلیل کند.

مدیریت پورتفوی و انواع راهبردها

برای مدیریت پورتفوی ما دو روش کلی به نام‌های مدیریت پورتفوی فعال، انفعالی، تنوع‌بخشی، و راهبرد مبتنی بر ارزش بازار داریم که هر کدام از راهبردها به بخش‌های کوچکتری تقسیم می‌شوند.

مدیریت پورتفوی فعال انواع گلچین سهام، موقعیت بازار، و تمرکز بخش را شامل می‌شود. در مدیریت انفعالی پورتفوی نیز روش نمونه‌گیری، برنامه‌ریزی غیرخطی، و پیگیری کامل به کار می‌روند.

مدیریت پرتفوی در بورس با راهبرد فعال

راهبرد فعال در مدیریت پرتفوی برای معاملات میان‌مدت و یا کوتاه‌مدت به کار می‌رود و مدیر پرتفوی در این روش دائما درگیر است تا بتواند به سوددهی بیشتری از سوددهی شاخص بورس برسد.

در راهبرد فعال گلچین سهام مدیر پرتفوی وزن سهام‌های زیر قیمت را در سبد افزایش می‌دهد تا ریسک را متنوع کند؛ در این روش وزن سهام‌های بالای قیمت بسیار پایین‌تر است.

در راهبرد فعال بازار مدیر پرتفوی سرمایه‌گذاری در سهام‌های مختلف را براساس روند کلی بازار تغییر می‌دهد و اگر روند صعودی باشد سهام‌های در نوسان را خریداری می‌کند.

در راهبرد فعال تمرکزبخش نیز مدیر پرتفوی مانند راهبرد گلچین عمل می‌کند اما تمرکز خود را بر روی انتخاب سهام در گروه‌های صنعتی مختلف می‌گذارد.

مدیریت پرتفوی سرمایه گذاری با راهبرد انفعالی

در راهبرد انفعالی ما یا سهام‌ها را نسبت به وزن آن‌ها در شاخص مورد نظر خریداری می‌کنیم و یا فقط یک نمونه را از شاخص مبنا انتخاب می‌کنیم.

در راهبرد انفعالی برنامه‌ریزی غیرخطی نیز سهام‌های پرتفوی براساس ارتباط سهم‌ها با یکدیگر و اطلاعات تاریخی روند قیمت‌ها انتخاب و خریداری می‌شوند.

مدیریت پرتفوی بورس با راهبرد مبتنی بر ارزش بازار

قبل از توضیح این راهبرد باید تعریف و فرمول به‌دست‌آوردن ارزش بازار را بدانیم؛ برای بدست آوردن عدد ارزش بازار یا Market Cap کافی است قیمت بازار سهم یا همان قیمت پایانی آن را در تعداد سهامی ضرب کنید که همان شرکت منتشر کرده است.

در راهبرد مبتنی بر ارزش بازار سهام‌هایی انتخاب می‌شوند که بیشترین ارزش بازار را دارند و نسبت قرارگیری آن‌ها در پرتفوی نیز براساس نسبت ارزش بازار آن‌ها به کل ارزش سبد تعیین می‌شود.

به طور مثال اگر شما ۲۰ سهم با ارزش بالا در سبد داشته باشید و ارزش بازار سهم اول در پرتفوی ۱۰ درصد بیشتر از سهم دوم باشد به همان نسبت وزن سهم اول در سبد نسبت به سهم دوم نیز باید بیشتر باشد.

مدیریت پرتفوی با راهبرد تنوع بخشی

راهبرد تنوع بخشی در واقع راهبردی کلی برای پوشش تمام راهبردهای مربوط به پرتفوی است؛ تنوع بخشی این دیدگاه را دارد که برای گریز از ریسک‌های غیرسیستماتیک باید سبد متنوعی از سهام‌ها را داشت.

حقیقت این است که تغییرات در صنایع مثلا بالا بردن هزینه‌های یک صنعت، بر شرکت‌های همان گروه تاثیر می‌گذارد و روند قیمت را نزولی می‌کند اما بر کل بازار تاثیر چندانی ندارد بنابراین تنوع بخشی به سبد می‌تواند ریسک را کاهش دهد.

اما این راهبردها در نهایت با چالش هزینه‌های بالا و مدیریت سخت نیز درگیر هستند؛ وقتی تعداد سهام در سبد بالاتر رود بنابراین هزینه‌های کارمزدها نیز بالاتر می‌روند که گاهی می‌تواند مزیت‌های تنوع بخشی را بی فایده کند.

از طرفی با تنوع بخشی سبد، مدیریت آن نیز مشکل‌تر می‌شود و نیاز به افرادی ماهر برای مدیریت دائمی آن‌ها پیدا می‌کنیم.

مدیریت پرتفوی با راهبرد هم‌وزن

در راهبرد هم‌وزن ما مانند راهبرد مبتنی بر ارزش عمل می‌کنیم و سهام‌هایی با بالاترین ارزش بازار را انتخاب می‌کنیم.

اما در مرحلة بعدی بین وزن آن‌ها نسبت‌بندی نمی‌کنیم و وزن آن‌ها را در سبد برابر درنظر می‌گیریم.

چرا اضافه کردن بیت‌کوین به سبد سرمایه‌گذاری، اقدامی هوشمندانه است؟

تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری هم مشهود و هم معقول است. هر قاعده رفتاری که دربرگیرنده تنوع‌بخشی نباشد باید به عنوان یک اصل کلی رد شود.

به گزارش تجارت‌نیوز، هری مارکویتز، اقتصاددان جوان و با استعداد در ژورنال مالی در سال ۱۹۵۲ نوشت: «تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری هم مشهود و هم معقول است. هر قاعده رفتاری که دربرگیرنده تنوع‌بخشی نباشد باید به عنوان یک اصل کلی رد شود.»

این مقاله به او کمک کرد تا در سال ۱۹۹۰ به دلیل چیدن پایه‌های « نظریه پرتفوی مدرن» برنده جایزه نوبل اقتصاد شود. چارچوبی ریاضی برای انتخاب بهینه‌ترین دسته دارایی‌ها.

تنوع‌بخشی به سبد سرمایه‌گذاری

این تئوری به این موضوع اشاره دارد که یک سرمایه‌گذار عقلایی باید نسبت بازدهی به ریسک خود را بیشینه کند. به طور طبیعی، دارایی‌های قابل اعتماد و با بازدهی بالا باید در یک سبد معقول قرار بگیرد. اما نبوغ ماکرویتز نشان داده که تنوع‌بخشی می‌تواند بدون قربانی کردن بازدهی، نوسانات را کاهش دهد. در واقع تنوع‌بخش نسخه مالی این اصطلاح است که « کل، همیشه از مجموع اجزایش بزرگتر است.»

سرمایه‌گذاری که به دنبال سود بالای بدون نوسان است شاید گزینه‌ای بهتر از رمزارزهایی مثل بیت‌کوین پیدا نکند. دارایی‌هایی که اغلب وقتی ارزش خود را از دست می‌دهند بعد از مدتی اوج می‌گیرند. اما دیدگاه مارکویتز آشکار می‌کند که خطرپذیری خود دارایی لزوما برای سرمایه‌گذار مهم نیست، بلکه مساله مهم همبستگی کافی میان همه دارایی‌های موجود در سبد است. یک سرمایه‌گذار که دو دارایی با همبستگی ضعیف با هم در اختیار دارد خیال آسوده‌تری دارد چرا که می‌داند اگر یکی سقوط کند، دیگری ممکن است ارزش خود را حفظ کند.

فرض کنید یک سرمایه‌گذار ترکیبی از دارایی‌های معقول را در اختیار دارد: شاخص‌های بازار سهام با تنوع جغرافیایی، اوراق قرضه، صندوق‌های سرمایه‌گذاری املاک و مستغلات و احتمالا یک فلز گرانبها مثل طلا. دارایی‌های که بازدهی شیرین‌تری دارند ( سهام و املاک) احتمالا روندی مشابه با هم دارند. همبستگی میان بازار سهام و اوراق قرضه ضعیف است ( حدود ۰٫۲ تا ۰٫۳ در ۱۰ سال گذشته)، و این موضوع باعث می‌شود سبد به طور بالقوه متنوع باشد. اما اوراق قرضه همچنین وقتی زمان بازدهی‌شان می‌رسد با تاخیر عمل می‌کنند. سرمایه‌گذاران می‌توانند با اضافه کردن اوراق قرضه نوسان سبدشان را کم کنند اما این کار منجر به بازدهی کمتر هم می‌شود.

بیت‌کوین پرنوسان و پربازده

اینجاست که بیت‌کوین به درد می‌خورد. رمزارزها اگرچه ممکن است نوسان بسیار زیادی داشته باشند، اما در دوران کوتاه این نوسان، می‌توانند بازدهی متوسط بسیار بالایی به سرمایه‌گذار بدهد. مهم‌تر از آن، معمولا روند ارزهای دیجیتال کاملا مستقل از دارایی‌های دیگر است. از سال ۲۰۱۸ همبستگی میان بیت‌کوین و بازارهای سهام دنیا بین ۰٫۲ تا ۰٫۳ بوده است. اگر افق زمانی را بزرگتر در نظر بگیریم، این همبستگی از این هم ضعیف‌تر می‌شود. از آنجایی که همبستگی بیت‌کوین با املاک و ارواق قرضه هم به شدت ضعیف است، بنابراین می‌تواند به عنوان یک منبع بالقوه عالی برای تنوع‌بخشی به پرتفوی سرمایه‌گذاری محسوب شود.

برخی از سرمایه‌گذاران بزرگ هم این موضوع را از دلایل جذابیت بیت‌کوین می‌دانند. پل تودور جونز، مدیر یک صندوق سرمایه‌گذاری می‌گوید ۵ درصد از پورتفوی سرمایه‌گذاری خود را به بیت‌کوین اختصاص می‌دهد. این تخصیص تا حدی برای تنوع‌بخشی به پرتفو معقول است. در طول چهار دوره زمانی در دهه گذشته باتن‌وود به طور تصادفی به این نتیجه رسید که تخصیص یک تا پنج درصد از پرتفو به بیت‌کوین می‌تواند بهینه باشد. البته این موضوع تنها به خاطر اوج‌گیری رمزارزها در این مدت نبوده است: حتی اگر یک بازه زمانی دو ساله از ژانویه ۲۰۱۸ تا دسامبر ۲۰۱۹ را در نظر بگیریم که بیت‌کوین در ان مدت نوسانی بوده، باز هم داشتن یک درصد بیت‌کوین در سبد نسبت ریسک-پاداش پرتفو را نسبت به نبودن بیت‌کوین بیشتر می‌کند.

بیت‌کوین دشمن محیط‌زیست؟

مطمئنا، همه محاسبات درمورد اینکه کدام دارایی را انتخاب کنیم، به همین سرراستی نیست. بسیاری از سرمایه‌گذاران تنها به دنبال بهبود سرمایه‌گذاری خود نیستند بلکه می‌خواهند خوب هم عمل کنند. بیت‌کوین دوستدار محیط زیست نیست. علاوه بر این برای انتخاب سبد، یک سرمایه‌گذار باید حجم بالایی از اطلاعات را مورد بررسی قرار دهد تا چگونگی رفتار یک اوراق بهادار را تشخیص دهد. بازدهی موردانتظار و نوسانات آتی هم معمولا با مشاهده چگونگی عملکرد یک دارایی در گذشته مورد سنجش قرار می‌گیرد. اما این روش دارای اشکالات فاحشی است. عملکرد گذشته همیشه نشان‌دهنده بازدهی آینده نیست و سابقه معاملات رمزارزها بسیار کوتاه است.

چرا تنوع بخشی پرتفوی مهم است؟

مشاوره رایگان

برای دریافت مشاوره در مورد چگونگی عضویت در صندوق و شرایط سبد های مختلف کافیست عدد 2 را به سامانه زیر پیامک کنید.

  • 02191004770
  • [email protected]
  • تهران، خیابان بهشتی، پلاک 436، طبقه 4، واحد 15

خانه / سرمایه گذاری و بورس / استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟

استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام باید چگونه باشند؟

ما در این مطلب قصد داریم شما را با انواع استراتژی مدیریت سبد سهام و مهم‌ترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد و استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع آشنا کنیم.

قطعا موفقیت در بازار سهام شرکت ها مانند هر بازار دیگری نیاز به انتخاب یک استراتژی، رویکرد مناسب، نظم فکری و … دارد در غیر این صورت سرمایه گذاری فقط خرید و فروش های بدون برنامه ای می شود که سود یا زیان سرمایه گذار را بیشتر به بخت و اقبال و شانس وابسته خواهد ساخت نه به مهارت هایی مانند قدرت تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیال ، پشت شکار در تحقیق، توانایی تصمیم گیری و …

قطعا اگر می خواهید یک سرمایه گذاری موفق در بورس انجام دهید باید استراتژی های مدیریت پرتفوی سهام را فرا بگیرید.

مدیریت سبد سهام و یا مدیریت پرتفوی چیست؟

عموما به انجام معاملات بورسی با در نظر گرفتن تمامی جوانب اقتصادی و سیاسی و با بکارگیری انواع استراتژی های مدیریت سهام و استفاده از ابزار و روش های تحلیل سهام همچون تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال را مدیریت سبد دارایی و مدیریت پرتفوی می گویند. در ادامه به انواع استراتژی مدیریت سبد سهام بیشتر آشنا خواهید شد.

انواع استراتژی مدیریت سبد سهام

برای انتخاب سیستم مدیریتی، باید از شاخص ریسک سیستماتیک (بتا) استفاده کرد. بتا حساسیت پرتفوی موردنظر با بازده بازار را مشخص می‌کند. مدیریت تهاجمی و فعال در بازار، بتای مخالف یک و مدیریت منفعل، بتای نزدیک به یک دارد و هرچه اختلاف بتا از یک بیش‌تر باشد، مدیریت باید فعال‌تر باشد.

برای مدیریت سبد سهام به‌طوری کلی دو استراتژی منفعل و فعال وجود دارد که در ادامه به معرفی آنها می پردازیم.

استراتژی منفعل برای مدیریت سبد سهام

در استراتژی منفعل یا انفعالی، هدف اصلی نزدیک کردن بازده پرتفوی به بازده شاخص موردنظر می باشد که دلیل آن عدم توانایی پیش‌بینی جریان آتی بازار یا عملکرد قیمت سهام می باشد.

در استراتژی منفعل، نوع مدیریت پرتفوی به‌ صورت خرید و نگهداری می باشد که در این شرایط خرید سهام بر مبنای چندین معیار انجام‌ شده و تا پایان دوره سرمایه‌گذاری، حفظ می‌شود. بنابراین هیچ‌گونه فعالیت خرید و فروشی پس از ایجاد پرتفوی وجود نخواهد داشت.

استراتژی منفعل، نام‌های مختلفی همچون استراتژی سرمایه‌گذاری در شاخص نیز، دارد. در این حالت مدیریت هیچ‌گونه تلاشی جهت شناسایی سهام با قیمت پایین یا با قیمت بالا از طریق روش‌های تجزیه‌ و تحلیل نمی‌نماید و همچنین هیچ‌گونه تلاشی در جهت پیش‌بینی حرکات کلی در بازار انجام نمی‌ده.

چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل دهیم؟

چگونه پرتفوی شاخص انفعالی تشکیل دهیم؟

برای ایجاد پرتفوی با نگاه استراتژی انفعالی، سه روش مرسوم وجود دارد:

  1. پیگیری کامل: در این روش همه سهام موجود در شاخص به نسبت وزنشان در آن شاخص خریداری می شوند
  2. نمونه‌گیری: در این روش، مدیر پرتفوی تنها به خرید نمونه‌ای از سهام که در شاخص مبنا وجود دارد، می‌پردازد.
  3. بهینه‌سازی یا برنامه‌ریزی غیرخطی: در این روش از اطلاعات تاریخی تغییرات قیمت‌ها و همبستگی بین سهام (ارتباط هر سهم با سهم دیگر) استفاده خواهد شد و بر این اساس ترکیب پرتفوی مشخص می شود.

استراتژی فعال برای مدیریت سبد سهام

استراتژی فعال عمدتاً به‌ منظور هماهنگی با پیش‌بینی‌های کوتاه‌مدت یا میان‌ مدت بازار و سهم بکار می‌رود به معنی اینکه مدیر پرتفوی در حال خرید و فروش سهم است تا بتواند بازدهی بیش از بازدهی شاخص بازار (بازدهی متوسط بازار) کسب نماید.

سه نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، وجود دارد:

در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایه‌گذار با پیش‌بینی آینده بازار، حجم سرمایه‌گذاری را در بین اوراق‌ بهادار تغییر می‌دهد و در صورت پیش‌بینی بازده بالاتر از متوسط برای پرتفوی، نسبت به تعدیل و اصلاح ریسک پرتفوی اقدام می‌نماید.

به بیان ساده مدیر پرتفوی اگر بداند بازار در روند نزولی (صعودی) قرار خواهد گرفت، بیشتر (کمتر) در اوراق بهادار با درآمد ثابت مثل اوراق مشارکت یا اوراق خزانه اسلامی، سرمایه‌گذاری می‌کند و حجم سرمایه‌گذاری در سهام را کاهش (افزایش) خواهد داد.

در این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، سرمایه‌گذار وزن سهام زیر قیمت را در پرتفوی افزایش و وزن سهام بالای قیمت را کاهش خواهد داد. از این طریق ریسک پرتفوی نیز متنوع می‌شود و انتخاب‌های سهم بر سایر سهام اثر می‌گذارد.

این نوع استراتژی برای مدیریت فعال پرتفوی، مشابه استراتژی گلچین سهام است، با این تفاوت که واحد موردنظر به‌جای سهام، صنعت است.

مهم‌ترین عوامل برای تعیین نوع استراتژی خود

و اما مهم‌ترین عواملی که مدیر پرتفوی باید برای تعیین نوع استراتژی خود در نظر بگیرد، به شرح زیر می باشد:

توجه داشته باشید که یک چرا تنوع بخشی پرتفوی مهم است؟ مدیر پرتفوی موفق در شرایط رونق بازار از استراتژی فعال و در شرایط رکودی از استراتژی مدیریت منفعل در بازار بهره خواهد گرفت.

در بازاری که میزان کارایی آن در سطح بالا قرار دارد، مدیریت منفعل استفاده خواهد شد و مدیران به سمت سرمایه‌گذاری در صندوق‌های شاخصی و متنوع حرکت می‌کنند. در مقابل در بازارهای غیرکارا به‌ تناسب وجود شکاف‌ها، مدیران به سمت بهره‌گیری از توان تحلیل‌گری و مدیریت فعال حرکت خواهند کرد.

میزان و ظرفیت ریسک‌پذیری مدیران پرتفوی، نوع استراتژی که آن‌ها در سبد سهام خود به کار می‌گیرند را مشخص می‌کند.

مدیران پرتفوی‌ هایی با ارزش و حجم بالا، از سیستم مدیریتی منفعل استفاده می‌کنند و دلیل آن حجم بالای معاملاتی می باشد که در صورت تغییر پرتفوی، باید انجام دهند و در مقابل مدیر یک پرتفوی کوچک به‌ سادگی می‌تواند با اجرای مدیریت فعال به جابه‌جایی سهام در پرتفوی خود بپردازد.

هرچه تحمل ریسک پرتفوی بالاتر رود از استراتژی منفعل به سمت استراتژی مدیریت فعال حرکت خواهد کرد.

سهام‌داران محافظه‌کار معمولاً استراتژی منفعل را به کار می‌گیرند و در مقابل سهام‌دارانی که انتظار سود بیش‌تری دارند از مدیریت پرتفوی فعال استفاده می‌کنند.

استراتژی های تشکیل یک پرتفوی کم ریسک و متنوع

برای سرمایه گذاری در بازار سهام، تشکیل یک سبد متنوع به عنوان یک روش غیر فعال اما تقریبا مطمئن شناخته شده که میزان ریسک را کاهش می دهد و بازده سرمایه گذاری را در سطح نزدیک به بازده کل بازار نگه می دارد.

اما یک سبد متنوع می تواند به چارچوبی برای آزمودن توانایی های یک شخص برای مدیریت دارایی تبدیل شود که در این صورت نمونه کامل مدیریت فعال خواهد بود.

تنوع بخشی برای کاهش ریسک

تنوع بخشی برای کاهش ریسک

تنوع بخشی یک روش برای کاهش ریسک غیرسیستماتیک محسوب می شود. ریسک غیرسیستماتیک از تاثیرات رویدادهایی ناشی می شود که به طبیعت یک شرکت یا گروه خاصی از شرکت ها مرتبط بوده و لزوماً کل شرکت ها و یا کل بازار را مستقیما تحت تاثیر خود قرار نمی دهد.

برای نمونه، مدیریت ضعیف یک شرکت در توسعه بازار ممکن است سبب تضعیف موقعیت آن شرکت در برابر رقبا شده و سودآوری شرکت را نسبت به بقیه کاهش دهد و همین موضوع به افت قیمت سهم آن شرکت منجر شود.

بعنوان مثال همین رویداد به طور مستقیم بر بازده سهام شرکت های مرتبط اثر خواهد گذاشت و نه کل بازار.

توجه داشته باشید که “تنوع بخشی” از طریق ساختن یک سبد متشکل از سهام شرکت های مختلف می تواند ریسک غیرسیستماتیک را کاهش دهد.

اما در مقابل ریسک غیرسیستماتیک، ریسک سیستماتیک قرار دارد. ریسک سیستماتیک به تاثیرات مجموعه ای از رویدادهای کلی بر بازده طیف گسترده ای از شرکت ها و صنایع گفته می شود که به سادگی قابل پیش بینی یا کنترل نیستند.

بعنوان مثال، سیاست های مالی و پولی دولت ها، عملکرد کلی اقتصاد، مناقشات سیاسی، حوادث طبیعی، و تغییرات دائمی شرایط روانی بازار نمونه هایی از این رویدادها هستند که هر یک می تواند بازده کل بازار را به صورت مثبت یا منفی تحت تاثیر قرار دهد.

توجه داشته باشید که ریسک سیستماتیک با “تنوع بخشی” قابل کاهش نیست و ریسکی است که سرمایه گذار با ورود به یک بازار و با هدف کسب بازده بیشتر قبول خواهد کرد. به همین دلیل به ریسک سیستماتیک اصطلاحا ریسک بازار هم گفته می شود.

راه های تنوع بخشی

هر چه قدر تعداد سهم های یک سبد بیشتر و وابستگی بازده سهم ها به هم کمتر باشد و یا حتی منفی باشد، ریسک غیرسیستماتیک هم کمتر می شود. اما تنوع بخشی در عمل با چالش هایی همراه است که یکی از مهمترین آن ها “هزینه” می باشد.

برای نمونه حتی اگر یک سرمایه گذار بتواند سهام تمام شرکت های بورس را خریداری کند در عمل هزینه های معاملاتی (کارمزد) آن قدر بالا می رود که مزیت های ناشی از تنوع بخشی را بی معنا خواه کرد. علاوه بر هزینه اداره یک سبد بزرگ نیازمند صرف زمان و امکانات قابل توجهی می باشد.

سبد مبتنی بر ارزش بازار

در سبد مبتنی بر ارزش بازار، وزن سهام هر شرکت در سبد با توجه به ارزش بازار آن شرکت در مقایسه با دیگر سهم های سبد تعیین می شود.

به عنوان مثال، اگر ۱۰ سهم با بیشترین ارزش بازار انتخاب شده و ارزش بازار سهم اول نسبت به سهم دوم۲۰ درصد بیشتر باشد، وزن سهم اول در سبد هم باید ۲۰ درصد بیشتر از وزن سهم دوم باشد.

ارزش بازار شرکت برابر تعداد کل سهام شرکت ضرب در قیمت آن سهم است. وزن هر سهم در سبد هم با توجه به نسبت ارزش خرید آن سهم به کل ارزش سبد مشخص می شود.

بطور مثال یک میلیون تومان برای خرید ۱۰ سهم جهت تشکیل یک سبد در نظر گرفته شده اگر ۱۰۰۰ سهم یک شرکت به قیمت ۲۰۰ تومان خریداری شود ارزش خرید آن سهم ۲۰۰هزار تومان و وزن آن سهم در سبد معادل ۲۰ درصد است (۲۰۰هزار تومان تقسیم بر یک میلیون تومان).

برای اینکه این سبد یک سبد مبتنی بر وزن بازار باشد می بایست نسبت وزن سهم ها در سبد با نسبت ارزش بازار شرکت های مربوط به هر سهم موجود در سبد مطابقت داشته باشد.

سبد هم وزن

ساختار این سبد ساده است، چرا که وزن تمام سهم ها در سبد با یکدیگر برابر هستند؛ بدون توجه به اینکه ارزش بازار شرکت های مربوطه چقدر است. برای مثال در همان سبد یک میلیون تومانی، می بایست ۱۰۰ هزار تومان برای خرید هر یک از چرا تنوع بخشی پرتفوی مهم است؟ ده سهم اختصاص داده شود. خود سهم ها می توانند از میان بزرگ ترین شرکت ها بر اساس ارزش بازار انتخاب شوند.

Compatible data.

Lorem ipsum dolor sit amet, consectetur adipis scing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore et dolore magna aliqua.

enim ad minim veniam quis nostrud exercita ullamco laboris nisi ut aliquip ex ea commodo consequat.

  • Pina & Associates Insurance
  • Payment at Contingency
  • Amount of Payment

Two Most-Cited Reason

Consectetur adipiscing elit, sed do eiusmod tempor incididunt ut labore dolore magna aliqua. enim ad minim veniam, quis nostrud exercitation ullamco laboris nisi ut aliquip ex commodo consequat. duis aute irure dolor in reprehenderit in voluptate.

پنج استراتژی مدیریت ریسک

مدیریت ریسک بخش مهمی از سرمایه‌گذاری و تجارت مسئولانه است. استراتژی‌های مدیریت ریسک می‌توانند ریسک کلی پورتفولیوی شما را به طرق مختلف کاهش دهند. برای مثال، می‌توانید سرمایه‌گذاری‌های خود را متنوع کنید، در برابر رویدادهای مالی محافظت کنید، یا دستورات توقف ضرر و سود برداشتی را اجرا کنید.

این یک واقعیت شناخته شده است که سرمایه‌گذاران و معامله‌گران به دنبال به حداقل رساندن ریسک هستند. حتی اگر تحمل ریسک شما بالا باشد، باز هم به نوعی ریسک سرمایه‌گذاری خود را در مقابل بازده آن می‌سنجید. با این حال، مدیریت ریسک بیشتر از انتخاب معاملات یا سرمایه‌گذاری‌های کم ریسک است. مجموعه ابزار جامعی از استراتژی‌های مدیریت ریسک موجود است که بسیاری از آنها برای مبتدیان نیز مناسب هستند.

مدیریت ریسک چیست؟

مدیریت ریسک مستلزم پیش‌بینی و شناسایی ریسک‌های مالی مرتبط با سرمایه‌گذاری شما برای به حداقل رساندن آنها است. سپس سرمایه‌گذاران از استراتژی‌های مدیریت ریسک برای کمک به مدیریت ریسک پرتفوی خود استفاده می‌کنند. اولین گام حیاتی ارزیابی قرار گرفتن در معرض خطرات فعلی و سپس ایجاد استراتژی‌ها و برنامه‌های خود در اطراف آنها است.

استراتژی‌های مدیریت ریسک

استراتژی‌های مدیریت ریسک، برنامه ها و اقدامات راهبردی است که معامله‌گران و سرمایه‌گذاران پس از شناسایی ریسک‌های سرمایه‌گذاری انجام می‌دهند. این استراتژی‌ها ریسک را کاهش می‌دهند و می‌توانند طیف وسیعی از فعالیت‌های مالی را در بر گیرند. برخی از نمونه‌ها عبارتند از گرفتن بیمه زیان و تنوع بخشیدن به پرتفوی خود در بین طبقات دارایی. علاوه بر شیوه‌های مدیریت ریسک فعال، درک برنامه ریزی مدیریت ریسک عمومی نیز مهم است. چهار استراتژی کلی برنامه ریزی وجود دارد که می‌توانید با آنها کار کنید.

استراتژی‌های برنامه‌ریزی مدیریت ریسک

  • پذیرش: تصمیم به پذیرش ریسک سرمایه‌گذاری در دارایی، اما خرج نکردن پول برای جلوگیری از آن، زیرا ضرر احتمالی آن مهم نیست.
  • انتقال: انتقال ریسک سرمایه گذاری به شخص ثالث با هزینه.
  • اجتناب: عدم سرمایه گذاری در دارایی با ریسک بالقوه.
  • کاهش: کاهش پیامدهای مالی یک سرمایه گذاری پرخطر با تنوع بخشیدن به پرتفوی خود. این می تواند در همان طبقه دارایی یا حتی در بین صنایع و دارایی ها باشد.

چرا استراتژی مدیریت ریسک در کریپتو مهم است؟

رایج است که کریپتو، به عنوان یک طبقه دارایی، یکی از سرمایه‌گذاری‌های با ریسک بالاتر برای سرمایه‌گذاران متوسط ​​است. ثابت شده است که قیمت‌ها بی‌ثبات هستند، پروژه‌ها می‌توانند یک شبه از کار بیفتند و فناوری پشت بلاکچین می‌تواند برای تازه واردان چالش برانگیز باشد. با حرکت سریع کریپتوها، استفاده از شیوه‌ها و استراتژی‌های صحیح مدیریت ریسک برای کاهش قرار گرفتن در معرض خطرات احتمالی ضروری است. این نیز یک گام اساسی برای تبدیل شدن به یک معامله‌گر موفق و مسئولیت پذیر است.

استراتژی شماره 1: قانون 1% را در نظر چرا تنوع بخشی پرتفوی مهم است؟ بگیرید

قانون 1٪ یک استراتژی مدیریت ریسک ساده است که مستلزم ریسک نکردن بیش از 1٪ از کل سرمایه شما در یک سرمایه گذاری یا تجارت است. اگر 10000 دلار برای سرمایه‌گذاری دارید و می‌خواهید به قانون 1% پایبند باشید، چند راه برای انجام این کار وجود دارد. یکی خرید 1000 دلار بیت کوین (BTC) و تعیین یک دستور توقف ضرر یا حد مجاز برای فروش 9900 دلار است. در اینجا، زیان خود را به 1٪ از کل سرمایه سرمایه گذاری خود (100 دلار) کاهش می‌دهید.

همچنین می‌توانید 100 دلار اتر (ETH) را بدون تنظیم دستور توقف ضرر خریداری کنید، زیرا اگر قیمت اتریوم به 0 کاهش یابد، تنها حداکثر 1٪ از کل سرمایه خود را از دست خواهید داد. قانون 1٪ اینطور نیست. بر اندازه سرمایه‌گذاری شما تأثیر می‌گذارد، اما روی مقداری که مایلید در یک سرمایه‌گذاری ریسک کنید.

قانون 1% به دلیل نوسانات بازار برای کاربران کریپتو بسیار مهم است. حریص شدن می‌تواند آسان باشد، و برخی از سرمایه‌گذاران ممکن است مقدار زیادی را در یک سرمایه‌گذاری بگذارند و حتی متحمل ضررهای سنگینی شوند که انتظار دارند شانس آنها تغییر کند.

استراتژی شماره 2: تعیین نقاط توقف ضرر و سود

دستور توقف ضرر، قیمت از پیش تعیین شده‌ای را برای دارایی تعیین می‌کند که موقعیت در آن بسته می شود. قیمت توقف پایین‌تر از قیمت فعلی تنظیم می‌شود و هنگامی که فعال می‌شود، به محافظت در برابر ضررهای بیشتر کمک می‌کند. دستور برداشت سود برعکس عمل می کند، قیمتی را تعیین می‌کند که می‌خواهید موقعیت خود را ببندید و سود خاصی را قفل کنید.

سفارشات توقف ضرر و سود به شما کمک می‌کند ریسک خود را از دو طریق مدیریت کنید. اول، آنها را می‌توان از قبل تنظیم کرد و به طور خودکار اجرا می‌شود. نیازی به در دسترس بودن 24 ساعته نیست، و اگر قیمت‌ها بی‌ثبات باشند، سفارش‌های از پیش تعیین‌شده شما فعال می‌شوند. این همچنین به شما این امکان را می‌دهد که محدودیت‌های واقعی را برای ضررها و سودهایی که می‌توانید ببرید تعیین کنید.

بهتر است این محدودیت‌ها را از قبل تعیین کنید تا در فشارهای ناشی از معاملات. در حالی که ممکن است عجیب باشد که سفارش‌های سود برداشت را به‌عنوان بخشی از مدیریت ریسک در نظر بگیرید، نباید فراموش کنید که هر چه مدت بیشتری برای کسب سود منتظر بمانید، ریسک بیشتر می‌شود که بازار دوباره سقوط کند در حالی که منتظر افزایش بیشتر است.

استراتژی شماره 3: متنوع‌سازی و پوشش‌دهی

تنوع بخشیدن به پرتفوی یکی از محبوب‌ترین و اساسی‌ترین ابزار برای کاهش ریسک کلی سرمایه گذاری شماست. یک پرتفوی متنوع روی هیچ دارایی یا طبقه دارایی خیلی زیاد سرمایه‌گذاری نخواهد شد و خطر زیان سنگین از یک دارایی یا طبقه دارایی خاص را به حداقل می رساند. به عنوان مثال، شما ممکن است انواع مختلفی از سکه‌ها و توکن‌ها را در اختیار داشته باشید و همچنین نقدینگی و وام ارائه دهید.

پوشش ریسک یک استراتژی کمی پیشرفته تر برای محافظت از سود یا به حداقل رساندن زیان با خرید دارایی دیگر است. معمولاً این دارایی‌ها دارای همبستگی معکوس هستند. تنوع بخشی می‌تواند نوعی پوشش ریسک باشد، اما شاید شناخته شده‌ترین نمونه، قراردادهای آتی باشد.

یک قرارداد آتی به شما امکان می‌دهد قیمت یک دارایی را در تاریخ آینده قفل کنید. به عنوان مثال، تصور کنید که قیمت بیت کوین کاهش می‌یابد، بنابراین تصمیم می‌گیرید در برابر این ریسک محافظت کنید و یک قرارداد آتی برای فروش بیت کوین به قیمت 20000 دلار در سه ماه ببندید. اگر قیمت بیت کوین واقعاً سه ماه بعد به 15000 دلار کاهش یابد، از موقعیت آتی خود سود خواهید برد.

شایان ذکر است که قراردادهای آتی از نظر مالی تسویه می شوند و شما مجبور نیستید سکه ها را به صورت فیزیکی تحویل دهید. در این صورت، شخص طرف قرارداد شما 5000 دلار به شما می‌پردازد (تفاوت بین قیمت نقدی و آتی) و شما در برابر خطر سقوط قیمت بیت کوین محافظت می‌کنید.

همانطور که گفته شد، دنیای کریپتو یک دنیای بی ثبات است. با این حال، هنوز فرصت هایی برای تنوع بخشیدن به این طبقه دارایی و استفاده از فرصت های پوشش دهی وجود دارد. تنوع در کریپتو بسیار مهم تر از بازارهای مالی سنتی تر با نوسانات کمتر است.

استراتژی شماره 4: یک استراتژی خروج آماده داشته باشید

داشتن استراتژی خروج یک روش ساده اما موثر برای به حداقل رساندن خطر ضررهای سنگین است. با پایبندی به برنامه، می توانید در یک نقطه از پیش تعیین شده سود ببرید یا ضرر کنید. اغلب اوقات، حتی زمانی که قیمت‌ها در حال کاهش است، خیلی راحت می‌خواهید که به راه خود ادامه دهید یا اینکه به یک ارز دیجیتال چرا تنوع بخشی پرتفوی مهم است؟ اعتماد کنید. گرفتار شدن در هیاهو، حداکثر گرایی یا یک جامعه تجاری نیز می تواند تصمیم گیری شما را مخدوش کند.

یکی از راه‌های اجرای موفقیت‌آمیز یک استراتژی خروج، استفاده از سفارش‌های محدود است. شما می توانید تنظیم کنید که به طور خودکار با قیمت محدود شما فعال شوند، چه بخواهید سود ببرید یا حداکثر ضرر را تعیین کنید.

استراتژی شماره 5: خودتان تحقیق کنید (DYOR) DYOR

یک استراتژی کاهش ریسک برای هر سرمایه‌گذاری است. در عصر اینترنت، انجام تحقیقات شخصی آسانتر از همیشه است. قبل از سرمایه گذاری در یک توکن، سکه، پروژه یا دارایی دیگر، باید دقت لازم را انجام دهید. مهم این است که اطلاعات ضروری در مورد یک پروژه را بررسی کنید، مانند کاغذ سفید، توکنومیک، مشارکت، نقشه راه، جامعه و سایر اصول.

با این حال، اطلاعات نادرست به سرعت پخش می شود و هر کسی می تواند نظرات خود یا آنلاین را به عنوان واقعیت ارائه کند. هنگام انجام تحقیق، در نظر بگیرید که اطلاعات خود را از کجا به دست می آورید و در چه زمینه ای ارائه شده است. شیلینگ امری عادی است و پروژه ها یا سرمایه گذاران می توانند اخبار نادرست، جانبدارانه یا تبلیغاتی را طوری منتشر کنند که گویی صادقانه و واقعی هستند.

اهمیت برنامه تعدیل مجدد سالیانه در سبد سرمایه گذاری

اهمیت برنامه تعدیل مجدد سالیانه در سبد سرمایه گذاری

برنامه تعدیل مجدد سالیانه سبد سرمایه گذاری یا پرتفوی چیست، چرا به آن نیاز دارید و چگونه یک برنامه تعدیل مجدد سالیانه قوی ایجاد کنیم؟ هنگامی که برای اولین بار یک پورتفولیو ایجاد می کنید، دارایی ها براساس اهداف سرمایه گذاری، تحمل ریسک و افق زمانی شما متعادل می شوند. با این حال، این تعدیل، که به عنوان "وزن دادن" شناخته می شود، احتمالاً در طول زمان و بسته به نحوه عملکرد هر بخش تغییر می کند. اگر یک بخش با سرعت بیشتری نسبت به سایرین رشد کند، در نهایت سبد شما در آن منطقه اصطلاحا دچار اضافه وزن می شود و ممکن است دیگر با اهداف شما مطابقت نداشته باشد.

برنامه تعدیل مجدد سالیانه سبد سرمایه گذاری از این اضافه وزن جلوگیری می کند و وزن مورد نظر شما را در طول زمان حفظ می کند. این کار، یک گام مهم است که سبد خود را به صورت سالانه مورد بررسی قرار دهید (توسط خودتان یا با کمک مشاور مالی خود) برای تعیین اینکه در سال آینده چه چیزی باید دوباره متعادل شود. بسته به نوسانات بازار، ممکن است بیشتر از یک بار در سال نیاز به تعدیل مجدد در سبد سرمایه گذاری خود داشته باشید.

برنامه تعدیل مجدد سالیانه پرتفوی چگونه کار می کند؟

اهمیت برنامه تعادل مجدد سالیانه در سبد سرمایه گذاری

در ساده ‌ترین شکل، یک استراتژی متعادل‌ سازی مجدد، تخصیص دارایی ‌های اولیه پرتفوی را با فروختن قسمتی از هر بخش که سریع‌ تر از بقیه رشد می‌ کند حفظ کرده و از درآمد حاصله، برای خرید بخش‌ های اضافی در سایر قسمت ‌های پرتفوی شما استفاده می‌ کند.

به عنوان مثال، فرض کنید که یک پورتفولیوی متشکل از 50٪ سهام، 40٪ اوراق قرضه و 10٪ پول نقد ایجاد می کنید. اگر سهام با نرخ 10 درصد در سال و اوراق قرضه با نرخ 5 درصد رشد کنند، به زودی سهام بیش از 50 درصد از پرتفوی را تشکیل خواهد داد و در این بخش شاهد اضافه وزن در سبد خود خواهید بود.

برنامه تعدیل مجدد سالیانه یا استراتژی متعادل‌ سازی مجدد مشخص می کند که رشد مازاد در پرتفوی سهام فروخته شود و عواید حاصل از آن به بخش اوراق قرضه و بخش نقد سبد هدایت شود تا نسبت دارایی های اصلی حفظ شود. این استراتژی همچنین از فروش بخش‌ هایی با عملکرد بهتر در زمانی که قیمت‌ های آنها بالاست و خرید سایر بخش‌ ها در زمانی که قیمت‌ هایشان پایین‌ تر است، استفاده می ‌کند، که این کار بازده کلی را در طول زمان بهبود می ‌بخشد.

نکته مهمی که باید در نظر بگیرید این است که هنگامی که بازارها نوسان دارند، برنامه تعدیل مجدد سالیانه می تواند مؤثرتر باشد، زیرا این سبد از سهام برنده سود می برد و دارایی های با ارزش اما کم قیمت را با تخفیف انتخاب می کند. برخی از استراتژی‌ های متعادل‌ سازی مجدد سخت ‌تر از سایرین هستند، اگر پورتفولیو در یک بخش 5 درصد اضافه وزن داشته باشد، ممکن است دوباره تعدیل ایجاد کند، در حالی که در دیگری ممکن است تا 10 درصد اضافه وزن ایجاد شود.

برنامه ریزی املاک و مالیات

برنامه ریزی برای برنامه تعادل مجدد سالیانه در سبد سرمایه گذاری

در عین حال، هنگامی که سبد سهام خود را مجدداً متعادل می کنید، ممکن است بخواهید از این کار به عنوان فرصتی برای انجام تنظیمات برنامه ریزی در حوزه املاک استفاده کنید. به عنوان مثال، قانون تنظیم جامعه برای افزایش بازنشستگی یاSetting Every Community Up for Retirement Enhancement (SECURE) تصریح می ‌کند که برخی از ذینفعان غیر از همسر از حساب‌ های بازنشستگی فردی (IRA) باید توزیع آن را تا پایان دهمین سال تقویمی پس از تاریخ فوت مالک، انجام دهند.( استثنائات برای ذینفعان واجد شرایط تعیین شده است). توجه داشته باشید که این در صورتی است که مالک اصلی در تاریخ 1 ژانویه 2020.1 یا پس از آن فوت کرده باشد.

اگر مالک اصلی در 31 دسامبر 2019 یا قبل از آن و قبل از 70.5 سالگی فوت کرده باشد، ذینفع می ‌تواند حداکثر تا 31 دسامبر سال بعد از مرگ، حداقل توزیع‌ های لازم (RMD) را شروع کند، ذینفع ممکن است زمانی که دارایی ها تا 31 دسامبر سال پنجم پس از مرگ مالک اصلی به طور کامل توزیع شود، بتواند از قانون پنج ساله استفاده کند.

اکنون، اگر مالک اصلی قبل از 31 دسامبر 2019 فوت کرده باشد و 70.5 سال یا بیشتر داشته باشد، ذینفع می ‌تواند RMD را با استفاده از سن خود یا سن مالک اصلی در تاریخ فوت (هر کدام طولانی ‌تر) محاسبه کند. اگر مالک اصلی جوان‌ تر از ذینفع باشد، سودمندی بیشتری دارد.

به ارث بردن IRA یا حساب های بازنشستگی فردی به این معنی است که ذینفعان شما ممکن است بسته به زمان توزیع و ارزش کلی IRA به ارث رسیده تحت تأثیر یک صورتحساب مالیاتی غیرمنتظره بالا قرار گیرند. اگر یکی از اهداف شما این است که دارایی های پورتفولیوی خود را به همسر، فرزندان یا سایر ذینفعان خود بسپارید تا در صورت مرگ، آنها را تامین کند، باید از عواقب مالیاتی که ممکن است براساس نحوه پورتفولیوی شما با آن مواجه شوند آگاه باشید و برای آن برنامه ریزی کنید چراکه دارایی های بازنشستگی ساختار یافته است.

هزینه ها را در نظر بگیرید

برنامه تعدیل مجدد سالیانه را نیز می توان در فواصل دوره ای مکرر انجام داد، مانند هر سه ماه یا شش ماه، بدون توجه به شرایط بازار. با این حال، هر چه یک سبد سهام بیشتر متعادل شود، کمیسیون یا هزینه تراکنش بالاتر است. همچنین، برخی از متولیان سرمایه گذاری ممکن است انتقال پول از یک صندوق یا طبقه دارایی به طبقه دیگر را به تعداد معینی در سال محدود کنند.

یکی از راه‌ های کاهش هزینه‌ ها، استفاده از خدمات یک روبو مشاور یا robo-advisor است که اخیراً ظهور کرده است. این خدمات خودکار، کارهای اساسی مدیریت پول، مانند تعدیل مجدد پورتفولیو، را کمتر از هزینه یک مشاور انسانی انجام می دهند. تاکنون چندین مورد در دسترس مصرف کنندگان قرار گرفته و پایگاه دارایی آنها به سرعت در حال رشد است.

نکته دیگر در مورد برنامه تعدیل مجدد سالیانه این است که برای حساب های مشمول مالیات، هر سرمایه گذاری که با سود فروخته می شود، مشمول مالیات بر عایدی سرمایه است.

استراتژی برای تعدیل مجدد پرتفولیو

استراتژی برای تعادل مجدد پرتفولیو

چگونه یک برنامه تعدیل مجدد سالیانه قوی ایجاد کنیم؟ تعدیل مجدد پورتفولیو چرا تنوع بخشی پرتفوی مهم است؟ یک فعالیت مهم است که نیاز به تفکر و توجه زیادی دارد. در اینجا چند استراتژی وجود دارد که می توانید در حین ایجاد تعدیل مجدد در سبد سهام خود از آنها استفاده کنید.

  1. با در نظر گرفتن اهداف مالی، اهداف و افق زمانی خود، تعدیل مجدد سبد خود را طراحی کنید. بسته به وضعیت بازار و تغییرات شرایط، هر یک از عوامل ذکر شده ممکن است تغییر کند. شما می توانید استراتژی را در کوتاه مدت تغییر دهید، اما بهتر است در افق زمانی بلندمدت دست نخورده باقی بماند.
  2. متعهد شوید که سبد سهام خود را به طور منظم متعادل کنید. دفعات تعدیل مجدد به اولویت های شما و وضعیت بازارها بستگی دارد. یکی از روش های تعدیل مجدد، انجام تغییرات براساس زمان است. بنابراین، می توانید هر سه ماهه یا هر ماه پورتفولیوی خود را مجددا متعادل کنید اما حداقل توصیه می شود یک بررسی سالانه انجام دهید تا اطمینان حاصل شود که نمونه کارها در مسیر دستیابی به اهداف مورد نظر قرار می گیرند. در طول دوره های نوسان بازار، ممکن است بخواهید مرتبا سلامت سبد خود را بررسی کنید.
  3. هنگام متعادل کردن مجدد سبد خود، هزینه های مرتبط را در نظر داشته باشید. هر تراکنشی که به منظور تعدیل مجدد انجام می گیرد، مستلزم کارمزد است. در حالی که اپلیکیشن ‌ها و کارگزاری‌ هایی وجود دارند که خدمات خود را به صورت رایگان ارائه می ‌کنند، هنوز هزینه‌ های مرتبط با تراکنش‌ های مربوط به وجوه و شاخص‌ ها وجود دارد. روبو مشاوران، که وظایف مرتبط با تعدیل مجدد را خودکار می کنند، یکی از راه های کاهش هزینه های مرتبط با تعدیل مجدد هستند. راه‌ اندازی پورتفولیوی خود در یک حساب دارای مزیت مالیاتی، مانند IRA، یکی از راه‌ های کاهش پیامدهای مالیاتی برای پورتفولیوی شما است.

جمع بندی

یک برنامه تعدیل مجدد سالیانه پرتفوی، موقعیت های سبد سرمایه گذاری را براساس اهداف مالی، سایر اهداف و افق زمانی دارنده و همچنین شرایط بازار در آن نقطه از زمان پیکربندی مجدد می کند. برنامه تعدیل مجدد سالانه، ریسک را به حداقل می ‌رساند و همچنین تنوع را تضمین می ‌کند تا پرتفوی ‌ها در جهت اهداف اصلی خود باقی بمانند. توازن مجدد پرتفوی به معنای وزن دهی مجدد دارایی های موجود در سبد است تا نمایه ریسک فعلی را با دقت بیشتری منعکس کند.

وزن ‌دهی دارایی ‌ها می‌ تواند در طول زمان به دلیل عملکرد بهتر یا ضعیف ‌تر یک طبقه دارایی نسبت به سایرین تغییر کند که این امر منجر به اضافه وزن یا کم وزنی برخی دارایی ‌ها می ‌شود.

برنامه تعادل مجدد سالیانه چیست

در طول برنامه تعدیل مجدد سالیانه پرتفوی، دارایی ها براساس عملکردشان فروخته یا خریداری می شوند تا وزن هدف خود را حفظ یا بازیابی کنند. به عنوان مثال، اگر نسبت دارایی اولی از وزن اولیه آنها در طول یک بازار صعودی بیشتر شود، ممکن است بخشی از سهام خود را بفروشید و اوراق قرضه بخرید.

توصیه می شود حداقل سالی یک بار سبد سهام خود را مجددا متعادل کنید. بسته به مشخصات ریسک و وضعیت بازارها، می توانید هر سه ماهه یا به صورت ماهانه پرتفوی خود را مجدداً متعادل کنید. اما متداول است که سالی یک بار با فروختن بخشی از دارایی که عملکرد بهتری داشته است مجددا تعدیل ایجاد کنید.

هر تراکنش متعادل ‌سازی مجدد، خواه متشکل از خرید و یا فروش دارایی باشد، دارای کارمزد است. تراکنش‌ های متوازن مجدد نیز شامل مالیات بر عایدی سرمایه می‌ شوند.

چند استراتژی برای به حداقل رساندن هزینه های مرتبط با تعدیل مجدد پرتفوی وجود دارد. شما می توانید با به کارگیری یک روبو مشاور(در مقابل یک مشاور انسانی) هزینه ها را به حداقل برسانید تا پورتفولیوی خود را مجددا متعادل کنید. همچنین می توانید با قرار دادن سبد خود در یک حساب دارای مزیت مالیاتی، بار مالیاتی را کاهش دهید.

تعدیل مجدد اساسا مربوط به مدیریت ریسک است. به عنوان مثال، اگر پرتفوی اصلی شما از 60% سهام و 40% اوراق قرضه تشکیل شده بود، در یک بازار سهام قوی که سهام رشد می کند (و بدون تعدیل مجدد)، ممکن است به سمت سهام منحرف شود. چنین سبد سهام سنگینی فاقد تنوع بوده و بسیار ریسک پذیرتر است. این موضوع ممکن است برای کسانی که تحمل ریسک بالایی دارند و افق ریسک طولانی دارند خوب باشد اما برای افرادی که می خواهند در یکی دو سال آینده بازنشسته شده و از این بازار خارج شوند می تواند بد باشد.

برنامه تعدیل مجدد سالیانه پرتفولیو می تواند به شما کمک کند تخصیص اصلی دارایی خود را حفظ کرده و میزان ریسک خود را کاهش دهید. همچنین می تواند بازده کلی سبد شما را در طول زمان با نوسانات کمتر بهبود ببخشد. اکثر شرکت های خدمات مدیریت پول، شرکت‌ های صندوق سرمایه ‌گذاری متقابل و شرکت‌ های حقوق و مقرری سالیانه (variable annuity carriers) این خدمات را گاهی به صورت رایگان ارائه می ‌کنند. برای اطلاعات بیشتر در مورد اینکه چگونه تعدیل مجدد می تواند به پرتفوی شما کمک کند، با مشاور مالی خود مشورت کنید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.