گزارش تعهدات معامله گران یا گزارش COT چیست؟
مجله افیکس کار: گزارش تعهدات معامله گران (Commitments of Traders) یا گزارش سی او تی (COT) ، یک گزارشی هفتگی است که توسط کمیسیون معاملات آتی کالاها (Commodity Futures Trading Commission) ارائه میشود. هدف از ارائه این گزارش، تعیین میزان دارایی فعالان مختلف بازار، در قراردادهای آپشن و آتی ایالات متحده است.
گزارش سی او تی COT موقعیت های معاملاتی معامله گران در بازار را افشا می کند. این گزارش شامل بازار معاملات آتی غلات، دام،مالی، فلزات، انرژی و سایر کالاها و نیز معاملات آپشن است.
کمیسیون معاملات آتی کالاها (CFTC) هر جمعه ساعت 3:30 بعد از ظهر به وقت محلی گزارش جدیدی منتشر می کند. این گزارش نشان دهنده تعهدات معامله گران در سه شنبه قبلی است.
گزارش COT خلاصه ای از موقعیت های معاملاتی معامله گران با اندازه های معاملاتی مختلف. را نشان می دهد. این معامله گران به سه دسته طبقه بندی میشوند:
معامله گران تجاری (Commercial )
معامله گران تجاری، معمولاً هیجر یا همان پوشش دهندگان ریسک هستند. هیجرها قراردادهای آتی را برای محافظت از محصول شرکت خود، میخرند یا می فروشند.
هیجر ها (Hedgers) شرکت کنندگان اصلی در بازارهای آتی هستند. هیدجرها، فرد یا بنگاه اقتصادی هستند که کالای فیزیکی واقعی را میخرند یا می فروشند. بسیاری از هیدجر ها تولیدکننده، عمده فروش یا خرده فروش هستند و تحت تأثیر تغییرات قیمت کالاها، نرخ ارز و نرخ بهره قرار می گیرند
معامله گران غیر تجاری (Non-commercial)
معامله گران غیرتجاری، دلالان بزرگی مانند صندوق های پوشش ریسک، مشاوران تجارت کالا ( CTA) یا معامله گران بزرگی هستند. این دسته سعی می کنند از رفتار قیمت، اخبار فاندامنتال یا از معاملات کلان، کسب سود کنند. اساسا علاقه ای به دریافت کالاهای فیزیکی ندارند.
معامله گران غیر قابل گزارش (Non-reportable )
گروه غیرقابل گزارش تقریباً تمام معامله گران کوچکی هستند که با معامله چندین قرارداد سعی در سود بردن از رفتار های کوتاه مدت قیمت دارند.
روش استفاده از گزارش COT
گزارش COT برای تشخیص اینکه پول های هوشمند و پول های کلان در کجا سرمایه گذاری شده اند به بسیاری از معامله گران کمک می کند. این گزارش به آنها یک تصویر کلی از روند بازار و احتمال عکس العمل آن را در آینده به معامله گران ارائه می کند.
همچنین برای معامله گر، نقش یک فیلتر برای تصمیم گیری دارد که در مورد تعیین جهت موقعیت های معاملاتی چه در طولانی مدت چه کوتاه مدت کارآمد است.
- یکی از ترفند های محبوب معامله این است که بر خلاف معامله گران کوچک عمل کنید زیرا آنها معمولاً اشتباه می کنند و بیشترین احتمال موفقیت زمانی است که در جهت عکس میزان خالص موقعیت های غیر قابل گزارش وارد معامله شوید.
- اعتقاد رایج دیگر این است که معامله گران تجاری، پول هوشمند هستند زیرا آنها در کالاها، صنعت و بازار خود متخصص هستند، بنابراین بهتر است که معامله گران در همان جهت معامله کنند که موقعیت های کلی معامله گران تجاری است.
گزارش COT، بهتر است به عنوان یک تصویر کلی و بزرگ از احساسات گروه های مختلف معامله گران استفاده شود و زمانی این گزارش با ارزش است که همراه با دیگر سیگنال های معاملاتی، استفاده شود.
هنگام استفاده از این گزارش، معامله گران باید بسیار آگاه باشند. زیرا ممکن است تأثیر حرکت هر کدام از اقدامات گروه های تجاری روی روند قیمت، زمان بر باشد.
بی اعتمادی بر بازار بیت کوین حاکم شد
آنطور که از وضعیت بازارهای آتی بیت کوین پیداست، معاملهگران حرفهای هنگام جهش قیمت در روزهای اخیر، اعتماد چندانی به این روند صعودی نداشتند و اکنون هم این شرایط ادامه دارد. ضمن اینکه تغییر مجدد احساسات معاملهگران از صعودی به نزولی، استقبال از آلت کوینهای بازار را هم با کاهش مواجه کرده است.
به گزارش کوین دسک، عملکرد قیمتی روز گذشته ارزهای دیجیتال، از ارزی به ارز دیگر متفاوت بود و این در حالی است که از اواسط هفته گذشته به نظر میرسد فشار فروش در بازار در حال افزایش است.
سقوط روز جمعه بیت کوین پس از عبور موقتی قیمت از مقاومت ۴۴٬۰۰۰ دلاری اتفاق افتاد. همزمان با کاهش قیمت بیت کوین، نیر پروتکل (NEAR Protocol) جهشی ۲۰ درصدی را تجربه کرد و قیمت ویوز (WAVES) و ریپل نیز در این مدت بهترتیب ۱۰ و ۳ درصد کاهش یافت.
فروکشکردن روند روبهرشد چند روز اخیر ارزهای دیجیتال نشاندهنده بازگشت مجدد احساس بیاعتمادی به سرمایهگذاران است و تأثیر این تغییر احساسات را میتوان بهوضوح در سقوط ۸ درصدی بیت کوین در هفت روز گذشته مشاهده کرد. علاوه بر این، با تغییر دوباره احساسات سرمایهگذار از صعودی به نزولی، توجه به آلت کوینهای بازار هم کمتر از قبل شده است.
شاخص بورسی «S&P۵۰۰» روز گذشته تقریباً بدون نوسان بود و از سوی دیگر، قیمت دلار و طلا در بازارهای جهانی افزایش یافت. بازدهی سرمایهگذاری در اوراق قرضه دولتی آمریکا با سررسید ۱۰ ساله به بالاترین سطح سه سال گذشته خود در ۲.۷ درصد رسیده است. یکی از دلایل اصلی این اتفاق، سرمایهگذاری کمتر فعالان بازار در این شکل از اوراق بهادار است. کاهش علاقه سرمایهگذاران به اوراق قرضه دولتی آمریکا هم عمدتاً تحتتأثیر افزایش تورم در ماههای گذشته و تصمیم بانک مرکزی برای افزایش نرخ بهره بانکی در ماههای آینده است.
معاملهگران حرفهای هم خوشبین نیستند
شرایط در بازارهای آتی (Futures) بیت کوین آرام به نظر میرسد که نشان میدهد جهش ۳۰ درصدی قیمت بیت کوین از کف ۳۳٬۰۰۰ دلاری ۲۴ ژانویه (۴ بهمن) کار معاملهگران بازارهای آنی (Spot) بوده است.
نمودار زیر تعداد کل قراردادهای آتی باز بیت کوین در بورس کالای شیکاگو (CME) را نشان میدهد که در هفت روز گذشته با کاهش مواجه شده است. منظور از قراردادهای باز، آن دسته از موقعیتهای معاملاتی مشتقه است که هنوز تسویه نشدهاند. گفتنی است از این شاخص بهعنوان ابزاری برای سنجش جریان ورود و خروج پول در بازارهای آتی استفاده میشود.
فعالیت در بازارهای آتی بیت کوین از زمان اوجگیری در نوامبر (آبان) سال گذشته رو به کاهش بوده است. اوجگیری این شاخص در آن دوره، پیش از کاهش ۵۰ درصدی قیمت بیت کوین اتفاق افتاده بود و سطوح فعلی نیز همچنان بالاتر از بازه بین مه تا سپتامبر (اردیبهشت و شهریور) سال گذشته است که نشان میدهد فعالیت در ماههای اخیر بهنسبت آن زمان بیشتر است.
تحلیلگران میگویند میزان استفاده از اهرمهای معاملاتی (Leverage) نیز میان معاملهگران بازارهای آتی بیت کوین کاهش یافته است و همین موضوع نشان میدهد که جهش چند روز پیش قیمت از نظر سرمایهگذاران چندان مطمئن نبوده است.
شاخص «بازده سالانه نرخ پایه با مبنای ۳ ماهه» که اختلاف بین قیمت بیت کوین در بازارهای آتی با بازارهای آنی را اندازهگیری میکند، در طول ۱۴ روز گذشته، در صرافیهای مطرح ارز دیجیتال رو به کاهش بوده است. این موضوع نشانهای دیگر برای بیاعتمادی معاملهگران به آینده قیمتی بیت کوین است.
چگونه در هنگام معامله بر ترس و استرس خود غلبه کنیم؟
از مدتها قبل در فضای سرمایه گذاری این فرض به وجود آمد که سرمایه گذاران بر اساس معیارهای منطقی نظیر ریسک و بازده، میزان سود، وضعیت سودآوری و …، تصمیم به سرمایه گذاری میگیرند. این در حالی است که تحقیقات مالی رفتاری، آشکار ساخت که عواملی مانند احساسات، هیجانات و وضعیت روحی افراد ازجمله دیگر فاکتورهای تأثیرگذار روی تصمیمات سرمایهگذاری و مالی آنها است.
بسیاری از سرمایهگذاران برای وارد شدن به یک سرمایهگذاری، سقف قیمت و برای خروج از سرمایهگذاری کف قیمت را انتخاب میکنند و در هیاهوی رسانههای اجتماعی و هجوم اطلاعات و احساسات، اقدام به خرید سهام در بالاترین قیمتها و فروش آن در کمترین قیمت میکنند! واقعاً چرا سرمایهگذاری به این شکل صورت میگیرد و چگونه میتوان از سرمایهگذاری بر اساس هیجانات و احساسات خودداری کرد؟
در این مطلب از بلاگ بآشگاه کارگزاری آگاه سعی میکنیم نگاهی کاربردی به روانشناسی سرمایه گذاران در بورس داشته باشیم. با ما همراه باشید.
رفتار سرمایهگذاران
اگر از سرمایهگذاران پرسیده شود چه هدفی را از سرمایهگذاری خود دنبال میکنند، بیشتر آنها پاسخی ساده خواهند داد: آنها خواهان سود هستند. گرچه این پاسخ واضح به نظر میرسد اما درون آن عوامل و فاکتورهایی وجود دارد که بر پیچیدگی این پاسخ میافزاید. درون هریک از ما، خواستههایی وجود دارد که همیشه ابراز نمیکنیم و یا حتی از وجود آنها بیاطلاعیم. بیشتر ما وقتی درباره پول و سرمایهمان تصمیمگیری میکنیم، بهجای اینکه واقعاً به قصدی که داریم عمل کنیم (کسب سود) معمولاً به دنبال این هستیم که آن احساسات درونی را ارضا کنیم. عدم اطلاع از این خواستههای نهفته در درون، میتواند منجر به این شود که خطاهای جبرانناپذیری در سرمایهگذاری خود مرتکب شویم و این به معنای ضربه مالی ضربه احساسی است.
برای مثال ممکن است درحالیکه معاملات ما در وضعیت سودآوری نیست، بهطور مداوم به معاملات سهام بپردازیم و بهجای اینکه سرمایهگذاری را یک عمل هوشیارانه مالی تلقی کنیم، این کار را به چشم یک بازی لذتبخش ببینیم. از طرف دیگر ریسکهای معقولی که برای کسب سود بالاتر در بازار باید متحمل شویم را نپذیریم و به خاطر ترس از دست دادن سرمایه، وارد معامله نشویم. عکس این موضوع نیز احتمال وقوع دارد. به این معنا که از فروش سهامی که قیمت آن سقوط کرده و روند نزولی دارد، خودداری میکنیم چون میخواهیم همچنان امیدوار بمانیم که قیمت آن بالاخره رشد خواهد کرد و مجبور نخواهیم بود به شکست خود اعتراف کنیم.
مشکل ما هرکدام از موارد فوق باشد، مهم این است که تمایلات و احساسات شخصی پنهان درون خود را بشناسیم تا بتوانیم با تصمیمات بهتر، درنهایت به هدفی که واقعاً به آن نیاز داریم برسیم.
مهمترین عامل بروز احساسات و هیجانات در سرمایهگذاری، وابستگی احساسی به سهام است.
وابستگی احساسی به سهام
یکی از مشکلات احساسی در بورس که هرگز در پرتفوی سرمایه گذاران موفق رخ نمیدهد، وابستگی احساسی به یک سهم یا دارایی است. برای روشن شدن این موضوع یک مثال مطرح میکنیم. فرض کنید تعدادی سهام از پدر یا پدربزرگتان به شما رسیده، احتمالاً دوست دارید بدون توجه به روند سهم و وضعیت شرکت، یادگاری پدربزرگتان را تا ابد نگهداری کنید. درحالیکه اگر واقعبین باشید باید آن سهام را بررسی کرده و اگر ارزش نگهداری و روند مناسبی ندارد آن را بفروشید. احساساتی بودن میتواند در زندگی و روابط شخصی ویژگی ارزشمندی باشد، اما این ویژگی در سرمایهگذاری مناسب نیست. برای وجود هر دارایی در پرتفوی شما باید یک دلیل قانعکننده وجود داشته باشد و اگر یک دارایی، هدفی که مدنظر است را محقق نمیکند باید آن را فروخت. چیزی که در این مطلب روی آن تأکید داریم، این است که سرمایه گذاران باید سبد دارایی و پرتفوی سهام خود را بر اساس اصول سرمایهگذاری تشکیل دهند نه بر مبنای وابستگی احساسی.
بررسی نشانههای سرمایهگذار احساسی
اگر یکی از ویژگیهای زیر در شما وجود دارد، پس شما یک سرمایهگذار یا معاملهگر احساسی هستید:
وقتی قیمت سهام کمی افت میکند، آن را به فروش میرسانید:
تصمیم برای فروش سهام باید نتیجه ملاحظات دقیق باشد. اگر شما سهم را فقط به خاطر اینکه کمی زیان کردهاید میفروشید، پس شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
روی اخبار شدیداً متمرکز شدهاید:
پیگیری و رصد اخبار بخش مهمی از سرمایه گذاری است اما اگر شما در شرکتی مانند کارگزاری و شرکتهای سرمایهگذاری و شرکتهای مشابه شاغل نیستید، خواندن مرتب اخبار و اطلاعات سهام مرتبط بهصورت ۲۴ ساعته برای شما ضروری نیست و این رفتار منطقی نیست و بهاحتمالقوی شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر سودی که هنوز تحقق نیافته، خوشحال هستید:
سود تحقق نیافته سودی است که اگر یک دارایی را در زمان و قیمت مشخصی بفروشید عایدتان میشود. این سود هنوز کسب نشده و قطعی نیست. بهطور مثال اگر یک سهم با قیمت ۲۰۰ تومان بخرید و رویای رسیدن قیمت به ۳۰۰ تومان را داشته باشید، درحالیکه هنوز این افزایش قیمت محقق نشده، به این خاطر شادمان شوید و یا پس از خرید سهام، با شروع رشد قیمت، فوراً احساس شیفتگی و خوشحالی “شدید” به شما دست دهد، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما به خاطر ضرر و زیانی که هنوز قطعی نشده است، ناراحت میشوید:
زیان تحقق نیافته، برعکس سود تحقق نیافته است. اگر هر زمان که قیمت سهام از قیمت خریداری شما کمی کاهش یافت و شما احساس ناامیدی و اندوه کردید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
شما از بررسی قیمت سهام ترس دارید:
چنانچه میدانید قیمت سهمتان کاهش یافته، اما از بررسی قیمت سهام ترس دارید، چون نمیخواهید با حقیقت مواجه شوید، در این صورت شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
با هر خبر بد ترس وجود شما را میگیرد:
عکسالعمل منطقی در مواجهه با اخبار بدی که از بازار و وضعیت شرکتهایی که سهام آن را دارید، این است که اثر این اخبار و اطلاعات را بهصورت واقعبینانه بررسی کنید و تصمیم متناسب با آن را بگیرید. اگر شما با هر خبر بد رسیده از بازار، هراسان میشوید در این صورت یک سرمایهگذار احساسی هستید!
مدام قیمت سهام را بررسی میکنید:
بازار بورس، یک بازار نوسانی است و قیمت سهام در این بازار روزانه نوسانات زیادی خواهد داشت. اگر مرتباً با کارگزار تماس میگیرید یا در سامانه معاملاتی خود و سایر سامانههای معتبر دیگر، قیمت سهام را بررسی میکنید و یا اگر از هر شخصی که میبینید درباره سهام نظرخواهی میکنید، شما یک سرمایهگذار احساسی هستید!
۵ راهحل پیشنهادی برای کاهش اثر احساسات در سرمایهگذاری
۱ – تشکیل پرتفوی سرمایهگذاری: تکنیکی که میتواند باعث کاهش پاسخ احساسی به بازار شود، ساخت پرتفوی داراییهاست. چون اگر پرتفوی بهدرستی چیده شده باشد، خیال شما تا حدودی راحت است که اگر یکی از سهام یا داراییهای موجود در پرتفوی افت کرد، مابقی آنها مانع از افت شدید سرمایه شما خواهد شد. تنوع سازی داراییها میتواند اشکال مختلفی داشته باشد؛ سرمایهگذاری در صنایع مختلف، مناطق جغرافیایی مختلف، خرید انواع دیگر اوراق بهادار و حتی مصونسازی با بازارهای جایگزین مانند بازار مسکن. پس در بیشتر چرخههای طبیعی بازارها، استفاده از یک استراتژی تنوع سازی میتواند از کاهش شدید ارزش سرمایه جلوگیری کند و درنهایت راهکاری برای جلوگیری از بروز رفتار احساسی و هیجانی سرمایهگذار باشد.
۲ – داشتن طرح و استراتژی: وجود یک استراتژی دقیق و نوشتهشده روی کاغذ در سرمایهگذاری حیاتی است. برخی از موارد پیشنهادی که میتوانید مشخص کنید شامل این موارد است:
• اهداف سرمایهگذاری (تعیین حد سود و حد ضرر)
• بازه زمانی سرمایهگذاری
• هدف کلی پرتفوی سرمایهگذاری
• استراتژی تغییرات در پرتفوی
بسیاری از سرمایهگذاران موفق بر اساس اهداف سرمایه گذاری (حد سود و حد ضرر) تصمیمگیری میکنند. برای مثال استراتژی برخی از افراد این است که اگر قیمت سهام ۸ یا ۱۰ درصد از قیمت خرید آنها کاهش یافت آن را میفروشند. از طرف دیگر، تصمیمگیری برای فروش سهام و زمان کسب سود کمی مشکل است. چون وقتی قیمت سهم در حال افزایش است، طمع افزایش قیمت باز هم ادامه مییابد و باعث بروز دو دلی میشود. در این زمان، سرمایهگذاران ممکن است تصمیم بگیرند بخشی از سهام خود را در قیمت فعلی و در قیمتهای بالاتر، مابقی سهام را بفروش برسانند.
۳ – عدم سرمایهگذاری با پول قرض: به نظر شما فرد مبتدی و تازهوارد که برای خرید و فروش سهام از سرمایهای قرضی و وام استفاده میکند میتواند در بازار موفق شود؟ حرفهایهای بازار از این قاعده مستثنی هستند، ولی شخصی عادی که اولین روزها و حتی اولین ماههای آشنایی با بورس را میگذراند، درصورتیکه بخواهد با سرمایهای که مالک آن نیست از بازار سود به دست آورد، معمولاً نمیتواند از تأثیر احساسات و هیجانات در معاملات خود اجتناب کند. زمانی که شما با سرمایهی خودتان در حال معامله هستید، نوسانات بازار احساسات مخرب کمتری در شما ایجاد میکند.
۴ – شروع سرمایهگذاری با مبالغ کم: همانطور که با سرمایههای بالا میتوان سودآوری بیشتری در بورس به دست آورد، میزان زیان احتمالی نیز با معاملات سنگین، بیشتر میشود و همین عامل منجر به افزایش میزان استرس و هیجانات میگردد. مخصوصاً زمانی که یک سرمایهگذار مبتدی به معامله و سرمایهگذاری با مبالغ بالا عادت ندارد، این موضوع معمولاً به ضرر تمام میشود. رفتهرفته با آموزش سرمایه گذاری در بورس و افزایش مهارت سرمایهگذاری در این بازار، میتوان حتی در معاملات با سرمایه بالا، کنترل بیشتری روی احساسات داشت.
۵ – پذیرش فرصتهای ازدسترفته: یکی از احساساتی که میتواند مخصوصاً باعث شتابزدگی در انجام معاملات سهام و سرمایهگذاری شود، احساس از دست دادن فرصت است. ازآنجاییکه هیچکدام از ما نمیتوانیم معجزه کنیم، ممکن است در اغلب مواقع فرصتهای رشد را از دست بدهیم. درصورتیکه شما قصد خرید سهمی را داشتید ولی به هر دلیلی آن را نخریدید و یا نتوانستید بخرید و بعداً آن سهم رشد کرد، بهاحتمالقوی آرزو میکنید که آن سهم را داشتید. البته آرزو کردن هیچ سودی برای شما نخواهد داشت. توصیه بزرگان است که بهجای آرزو کردن، روی رشد مهارت سرمایهگذاری و معاملهگریتان کار کنید تا فرصتهای بعدی را بهموقع شناسایی کنید.
هیچکس در بورس وجود ندارد که از همه فرصتهای سودآوری استفاده کند و اگر این موضوع را بپذیرید، اقدامات احساسی و هیجانی شما در معاملات کاهش مییابد.
سخن آخر
شواهد نشان میدهد که بیشتر سرمایهگذاران احساسی برخورد میکنند و جریان پول را در زمان نامناسب ایجاد نموده و باعث کاهش بازدهی سرمایهگذاریشان میگردند. قبول داریم که سرمایهگذاری بهدوراز هیجانات و احساسات، در عمل مشکلتر است. مخصوصاً اینکه عدم قطعیت، خصیصه ذاتی بازارهای مالی به شمار میرود؛ ولی شما میتوانید ابتدا با شناسایی نقاط ضعف خود، اقدامات پیشگیرانه را برای کم کردن اثرات هیجانات و احساسات روی سرمایه گذاری تان انجام دهید.
نمودار جریان معاملات
سلام، اعضای محترم TradingView. این ایده آموزشی یک نمودار جریان معاملاتی است. این کار با توضیح ساده گامهای اصلی قبل از معامله و باز کردن موقعیتها و نحوه شناسایی وضعیت خود برای کسب نتایج بهتر شروع میشود. قبل از شروع معامله، باید روند را شناسایی کنیم. روند چیست؟ روند، جهتی است که در آن قیمت دارایی در طول زمان تغییر می کند. معامله گران بازار مالی روندهای بازار را با کمک تحلیل تکنیکال شناسایی می کنند. تحلیل تکنیکال چارچوبی است که روندهای بازار را به عنوان روند قیمت قابل پیش بینی در یک بازار (زمانی که قیمت به سطح حمایت یا مقاومت می رسد) شناسایی می کند. از آنجایی که قیمتهای آتی در هر زمان مشخص ناشناخته هستند، یک روند را فقط میتوان در آینده (در مقابل آینده) تعیین کرد. با این حال، این کاستی مردم را از پیش بینی روندهای آینده باز نمی دارد. اصطلاحات"بازار گاوی"و"بازار خرسی"به ترتیب نشان دهنده روندهای افزایشی (افزایشی) و کاهشی (نزولی) بازار هستند. قله و پایین: در نمودار قیمت، کف ها نقاطی هستند که فشار تقاضا از عرضه بیشتر می شود و قیمت ها پس از یک دوره کاهش شروع به افزایش می کنند. در مقابل، پیک ها نقاطی هستند که فشار عرضه از تقاضا بیشتر می شود و پس از افزایش قیمت ها شروع به کاهش می کنند. به طور کلی سه نوع گرایش وجود دارد: روند صعودی (روند صعودی) روند جانبی روند نزولی (روند نزولی) روند صعودی (روند صعودی): هنگامی که قیمت یک نماد یا دارایی به طور کلی افزایش می یابد، روند قیمت به صورت صعودی، صعودی، صعودی یا نزولی گفته می شود. روند افزایشی به این معنی نیست که قیمت ها همیشه حرکت صعودی داشته باشند. ممکن است قیمت گاهی بالا برود و گاهی کاهش یابد، اما نتیجه این نوسان افزایش قیمت است. روند افزایشی در نمودار قیمت را می توان با مشاهده طبقات افزایشی (زمانی که کف قیمت جدید بالاتر از طبقه قبلی باشد) تشخیص داد. روند جانبی: خط روند جانبی زمانی تشکیل می شود که بازار ثابت بماند، یعنی قیمت به بالاترین یا پایین ترین نقطه قیمت نرسد. بسیاری از معامله گران حرفه ای توجه زیادی به روندهای جانبی ندارند. با این حال، روندهای جانبی نقش اساسی در معاملات اسکالپ دارند. روند نزولی (روند نزولی): زمانی که قیمت نماد یا دارایی به طور کلی کاهش می یابد، روند قیمت آن نزولی، نزولی، نزولی یا نزولی است. روند نزولی مانند روند صعودی به این معنا نیست که قیمت ها همیشه پایین می آیند، بلکه به این معناست که ممکن است قیمت گاهی کاهش یابد و گاهی بالا برود، اما نتیجه این نوسان کاهش قیمت است. روند نزولی در نمودار قیمت را می توان با مشاهده قله های نزولی (زمانی که اوج قیمت جدید کمتر از پیک قبلی است) تشخیص داد. یکی از راه هایی که یک تحلیلگر می تواند خط روند را ببیند، ترسیم خطوط روند است. خط روند یک خط مستقیم است که دو یا چند نقطه قیمت را به هم متصل می کند. این خط در نمودار به عنوان خط حمایت یا مقاومت ادامه می یابد. خط روند صعودی یک خط مستقیم است که به سمت راست و بالا کشیده می شود و دو یا چند نقطه پایین را به هم متصل می کند. دومین نقطه پایین در ترسیم خط روند صعودی باید بالاتر از نقطه شروع باشد. خطوط روند صعودی حمایت میکنند و نشان میدهند که حتی با افزایش قیمتها، تقاضا بیشتر از عرضه است. تا زمانی که قیمت ها بالاتر از خط روند باقی می مانند، روند صعودی بدون تغییر در نظر گرفته می شود. شکست زیر خط روند صعودی نشان می دهد که ممکن است تغییری در روند ما رخ دهد. خط روند نزولی یک خط مستقیم است که به سمت راست و پایین کشیده می شود که دو یا چند نقطه اوج را به هم متصل می کند. ارتفاع نقطه دوم باید کمتر از نقطه اول باشد تا خط شیب رو به پایین داشته باشد. خطوط روند نزولی به عنوان مقاومت عمل می کنند و نشان می دهند که حتی با کاهش قیمت، عرضه بیشتر از تقاضا است. تا زمانی که قیمت ها زیر خط روند باقی می مانند، روند نزولی دست نخورده در نظر گرفته می شود. شکست بالای خط روند نزولی نشان می دهد که ممکن است تغییر در روند رخ دهد. آشنایی با تحلیل روند تحلیل خط روند تکنیکی است که در تحلیل تکنیکال استفاده می شود. تحلیل روند به دنبال پیش بینی قیمت یک ارز در فواصل دورتر با کمک داده های به دست آمده توسط روندها است. تحلیل روند از داده های تاریخی مانند حرکت قیمت و حجم معاملات برای پیش بینی روندهای بلندمدت در احساسات بازار استفاده می کند. تحلیل روند سعی میکند یک روند، مانند یک روند صعودی در بازار را پیشبینی کند و آن روند را تا زمانی که دادهها نشان دهنده معکوس شدن روند باشد، دنبال کند. تحلیل خط روند ضروری است زیرا حرکت روندها در نهایت منجر به سود سرمایه گذاران می شود. بررسی یک روند با کمک داده های تاریخی ارز مورد نظر، قیمت آتی آن ارز را برای معامله گران پیش بینی می کند. استراتژی های معاملاتی با خطوط روند اکنون که معنای خطوط روند و انواع آنها را فهمیدیم، بیایید به استراتژیهایی که بسیاری از معاملهگران برای شناسایی روندها استفاده میکنند و یاد بگیریم که بهترین زمان برای باز کردن موقعیتها چه زمانی است، نگاهی بیاندازیم. برای اینکه سعی کنیم پیش بینی های بهتری در مورد نحوه رفتار بازار داشته باشیم تا بتوانیم امن تر معامله کنیم، می توانیم از شاخص ها استفاده کنیم. شاخص ها چیست؟ در تحلیل تکنیکال، یک اندیکاتور فنی یک ماشین حساب ریاضی بر اساس تاریخچه قیمت، حجم، یا (در مورد قرارداد آتی) اطلاعات قرارداد اختیارات مربوط به زمان قراردادها است که هدف آن پیشبینی روند بازار مالی است. اندیکاتورهای فنی بخش مرکزی تحلیل تکنیکال هستند و معمولاً به عنوان الگوی نمودار برای پیش بینی روند بازار طراحی می شوند. شاخصها معمولاً روی دادههای نمودار قیمت قرار میگیرند تا نشان دهند که قیمت به کجا میرود یا اینکه آیا قیمت در وضعیت بیشفروشی یا خرید بیش از حد است. بسیاری از شاخص های فنی توسعه یافته اند و انواع احساسات معامله گران در بازار آتی جدیدی توسط معامله گران اختراع شده اند تا نتایج بهتری به دست آورند. شاخص های جدید اغلب بر روی داده های قیمت و حجم تاریخی شبیه سازی می شوند تا ببینند چقدر در پیش بینی رویدادهای آینده موثر بوده اند. در اینجا چند نمونه از این شاخص ها احساسات معامله گران در بازار آتی آورده شده است: شاخص قدرت نسبی (RSI): شاخص قدرت نسبی (RSI) یک استراتژی است که به شناسایی حرکات قیمت ارز و سیگنال های خرید و فروش کمک می کند. RSI روند مثبت و منفی قیمت سهام را با مشاهده میانگین سود و زیان در یک دوره مشخص تعیین می کند. RSI درصدی از صفر تا 100 در مقیاس است. در اینجا یک ایده آموزشی کامل از نحوه عملکرد RSI آورده شده است:
ردیابی مجدد فیبوناچی: بازنگری فیبوناچی روشی برای استفاده از ابزار فیبوناچی در نمودار یک دارایی مالی است که برای تعیین میزان اصلاح قیمت و یافتن نقاط بازگشت احتمالی (حمایت و مقاومت) آن دارایی، از نقطه پایانی تا نقطه اولیه خاص استفاده میشود. . در اینجا یک ایده آموزشی کامل از نحوه عملکرد مجدد فیبوناچی وجود دارد:
شاخص های بیشتری وجود دارد که می توانیم از آنها برای درک بهتر بازار استفاده کنیم. به عنوان مثال، امواج الیوت، ابرهای ایچیموکو، MACD و باندهای بولینگر:
امیدوارم این فلوچارت دیدگاه بهتری در مورد نحوه تجارت امنتر به شما بدهد. آیا تا به حال از این فلوچارت به طور دقیق استفاده کرده اید؟ به نظر شما مزایا و معایب آن چیست؟ فکر میکنی چیزی رو از دست دادم؟ ایده های خود را با ما در میان بگذارید. موفق باشید.
در مورد بیت کوین بیشتر بدانید
اطلاعات ارز دیجیتال بیت کوین با قیمت 20,933 دلار بصورت لحظه ای در مجموعه ارزسنج بروز شده و شما میتوانید با مراجعه به صفحه اختصاصی BTC، قیمت بیت کوین ، تحلیل بیت کوین و اخبار بیت کوین را پایش نموده و در بازار ارزهای دیجیتال استفاده کنید.
جادوی رمز ارزها
دوره جامع آموزش ارز دیجیتال
بیش از 50 ساعت آموزش تخصصی
سیگنال ارز دیجیتال
نمایش ارزهای درحال پامپ و دامپ
موقعیت های خرید و فروش روی نمودار
سیگنال ارز دیجیتال روی نمودار
نمایش ارزهای درحال پامپ و دامپ
موقعیت های خرید و فروش روی نمودار
مدرس و تحلیلگر بازار های مالی و بنیان گذار و مدیریت صرافی ارز دیجیتال ایران بایننس و آکادمی ارزسنج تحت هولدینگ اَفیپا
تغییر احساسات در بازار جهانی
دنياي اقتصاد : صحبتهای جرمی پاول موجب شد در آخرین روز هفته احساسات معاملهگران دستخوش تغییراتی شود. نکته مستتر در صحبتهای وی این بود که احتمالا سیاستهای فدرال رزرو منجر به رکود شود، هرچند وی مستقیما به این موضوع اشاره نکرده و حتی ادعاهای مربوط به این موضوع را تکذیب کرد. در پاسخ به صحبتهای وی، طلا با وجود اینکه تلاش کرد جمعه را با معاملات سبز به پایان برساند، باز هم این فلز ارزشمند نتوانست هفته سبزی را به پایان رساند. با افزایش احتمال رکود، دلار و اوراق قرضه دولت ایالات متحده نیز جذابیت خود را برای معاملهگران از دست داده احساسات معامله گران در بازار آتی و مانند طلا نتوانستند به قیمتهای بالاتر بازگردند. اما با کاهش ترس از سیاستهای ضدتورمی فدرال رزرو، بازار سهام و بازار رمزارزها هفته خوبی را تجربه کردند.
جرمی پاول روز پنجشنبه هفته گذشته پیش از جلسه با کنگره نمایندگان در نطقی در خصوص تورم و سیاستهای فدرال رزرو سخنرانی کرد. نکته پنهان در این سخنرانی این موضوع بود که گریز از رکود ناگزیر است و در عین حال نیز ابزار فدرال رزرو برای کنترل تورم کافی نیست. این موضوع موجب شد احساسات از تورم به سمت رکود تغییر مسیر داده و معاملهگران باتوجه به شرایط تازه پرتفوهای خود را بازبینی کنند.
یکی از عوامل موثر در تصمیمگیری معاملهگران، گزارش تولید ناخالص داخلی ایالات متحده است که روز جمعه هفته جاری منتشر خواهد شد. در این گزارش، میزان GDP فصل اول سال ۲۰۲۲ منتشر خواهد شد. این گزارش میتواند میزان نزدیکی ایالات متحده به رکود را تا حد زیادی مشخص کند. بر اساس پیشبینیهایی که پیش از این منتشر شده، احتمالا GDP آمریکا در فصل اول ۵/ ۱ درصد کاهش یابد. این درحالی است که تولید ناخالص داخلی آمریکا در سال ۲۰۲۱، معادل ۹/ ۶ درصد افزایش یافته بود. براساس تعریف رکود، این پدیده به دورهای گفته میشود که طی آن کسب و کار کساد شده و طی حداقل دو فصل، GDP کشور کاهش داشته باشد. بنابراین در صورتی که پیشبینیها درست بوده و GDP ۵/ ۱ درصد کاهش یابد، اقتصاد آمریکا گام بزرگی را به سوی رکود برخواهد داشت.
در حالی که گمانهزنیها درخصوص رکود درحال افزایش و دیدگاه بسیاری از فعالان بازار به سمت رکود درحال تغییر است، اما همچنان به دلیل اظهارات مقامات فدرال رزرو احتمال افزایش نرخ بهره در جلسات آتی کمیته بازار باز فدرال درحال افزایش است. همین موضوع نیز موجب شد فشار بر طلا افزایش یابد. افزایش فشار فروش در بازار طلا هفته این فلز ارزشمند را با وجود تلاشهای معاملهگران صعودی قرمز کرد. طلا هفته گذشته خود را در قیمت ۱۸۲۶، یک درصد زیر قیمت پایان معاملات هفته پیش از آن بهپایان رساند. درحال حاضر معاملات آتی بازار طلا بهشدت تحت تاثیر سیاستهای ضد تورمی، به خصوص افزایش نرخ بهره قرار دارد، ولی با وجود این موضوعات، حمایت بسیار قوی از قیمت این فلز ارزشمند در مرز ۱۸۰۰ دلار صورت گرفته است. در طرف دیگر به دلیل گمانهزنیها در خصوص تورم، بازار دلار و اوراق بهره نیز نزولی بوده و دلار در هفته گذشته وارد کانال ۱۰۴ واحدی شد.
بازارهای ریسکی مانند سهام و رمزارزها نیز به لطف کاهش قیمت کامودیتیها به خصوص نفت، مورد استقبال برخی معاملهگران قرار گرفته و هفته صعودی را پشت سر گذاشتند. درحالی که نفت به قیمت بشکهای ۱۰۰ دلار نزدیک شد، احساسات تورمی تاحدودی کاهش یافت و برخی تحلیلگران بر این باورند که با توجه به نزدیک شدن اقتصاد به رکود، نرخ بهره بیش از این افزایش نخواهد یافت و همین موضوع موجب شد که گروهی از معاملهگران ریسکپذیر به سمت بازارهای ریسکی حرکت کنند.
دیدگاه شما