معامله کردن بی ثمر را حذف کنید


قرار نیست راه چندساله را یک‌شبه بروید. پس تا زمانی که واقعا به موجودی حساب‌های بالا برسید، باید موجودی پایین حساب خود را در ذهنتان جعل کنید. اگر موجودی حسابتان برای مثال ۱۰۰۰ دلار است، برای یک تا دو سال نخست تنها ۱۰-۵۰ دلار در هر معامله ریسک کنید. در این مدت اگر واقعا سودده باشید شاید این حساب دو برابر شود. این سود ۱۰۰۰ دلاری، شاید برای این مدت‌زمان چندان زیاد نباشد اما درهرصورت شما توانستید بازدهی ۱۰۰ درصدی کسب کنید. حال می‌توانید چند صفر دیگر به این ۱۰۰۰ دلار اضافه کنید و از خودتان بپرسید که آیا این مقدار برایتان پول زیادی است؟

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مرجع عالیقدر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

توجّه: برای انجام دادن هر کار باید با اندیشیدن، راه صحیح را انتخاب کرد و در مرحله بعد با افراد با تجربه مشورت نمود؛ چنانچه نتیجه ای حاصل نشد می توان استخاره کرد. فال گیری با قرآن (اطّلاع از آینده شخص یا عمل) جایز نیست.

شما با کلیک کردن روی گزینه «استخاره» آیه ای از قرآن را انتخاب می کنید ، سپس نظر معظّم له در مورد آن آیه را خواهید دید.

نرم افزار استخاره با توجه به نظرات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی )

در این نرم افزار همچون وقتی که خودتان بعد از خواندن دعای استخاره صفحه ای از قرآن را به صورت اتفاقی باز می‌کنید، با فشار دادن دکمه‌ی «استخاره» نیز به همان شکل به صورت اتفاقی صفحه ای از قرآن را انتخاب می‌کنید؛
توجه کنید بر خلاف برخی نرم افزار ها که تنها بین تعداد محدودی از آیات امکان انتخاب وجود دارد (302 آیه) و کل قرآن موجود نیست، در این نرم افزار معامله کردن بی ثمر را حذف کنید تمام قرآن موجود است و شما در حقیقت در بین تمامی صفحات، صفحه‌ای را انتخاب می‌کنید.
در واقع خودتان استخاره گرفته اید نه دیگری، همانطور که در مفاتیح هم آمده است، اگر کسی خودش استخاره بگیرد بهتر از آن است که دیگری برای او این کار را انجام دهد.
حالا باید جواب استخاره‌ی خود را از اولین آیه‌ی صفحه‌ی سمت راست بدست آورید و ما در این نرم افزار نظر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله) در مورد همان آیه را به شما نمایش می‌دهیم؛ چرا که تفسیر یک مرجع فقیه و مفسر قرآن از یک آیه بسیار بهتر از تفسیر خود ماست.
لازم به ذکر است برای استخاره تنها کافیست سه بار صلوات بفرستید و دعاهای مختلفی که آمده است همه مستحب هستند.

پیام کوتاه

سامانه پیام کوتاه دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله در سال 1387 برای ارائه خدمات هر چه بهتر و سهولت دسترسی مقلدین به پاسخ سوالات شرعی، راه اندازی شده است

1- عادی: مقلدین معظم له می توانند متن سوالات شرعي خود را پیامک کرده و در کمتر از 24 ساعت پاسخ آن را دريافت کنند.

2-آنی: کاربر با ارسال عدد 1 فهرست احکام با شماره مربوطه را دریافت می کند و با انتخاب هریک از شماره ها،حکم آن ارسال می شود.

چگونه مانند یک مدیر هج فاند معامله کنیم؟

شاید این حرف تعجب‌برانگیز باشد اما تفاوت‌های زیادی بین شما و یک مدیر حرفه‌ای هج فاند (Hedge Fund) یا صندوق پوشش ریسک وجود ندارد. تنها تفاوت واقعی موجودی حساب و توانایی خودکنترلی شما است.

تمامی مدیران در بازارهای مالی از مسیری مشابه شما کارشان را آغاز کردند؛ آن‌ها درست مانند شما باید یاد می‌گرفتند که چگونه معامله‌گر موفقی شوند، به مهارت بالایی دست یابند، استراتژی خود را به‌درستی تعیین کنند و یاد بگیرند که بر احساسات خود غلبه کرده و رفتار خود را در بازار کنترل کنند. غلبه بر احساسات و کنترل رفتار احتمالا مهم‌ترین وجه تمایز یک فرد حرفه‌ای و مبتدی است.

با تجربه و زمان کافی، معامله کردن بی ثمر را حذف کنید اگر در مدت‌زمان مناسبی بتوانید پیگیر بودن خود را حفظ کنید، درست همانند هرکس دیگری خواهید توانست جهت بازار را با اطمینان قابل قبولی حدس بزنید. اما همان‌طور که شاید همه شما هم بدانید این موارد به‌تنهایی کافی نخواهند بود. چیزی که واقعا یک فرد حرفه‌ای را از مبتدی تمایز می‌کند، توانایی او در برخورد با هر معامله به‌عنوان فرصت جدیدی برای استفاده از برتری (Edge) معاملاتی‌اش است، بدون اینکه احساسات را در آن دخیل کنند. معامله در صندوق‌های میلیون یا میلیارد دلاری مسلما آسان نبوده و برای ذهن‌های ضعیف ساخته نشده است. تنها راهی که می‌توان با موفقیت این حجم‌های عظیم را برای مشتریان با سرمایه بسیار بالا معامله کرد، داشتن کنترلی مطلق بر ذهن و رفتار در بازار است.

فقط چند صفر اضافه

توانایی تغییر طرز فکر در مورد موجودی حساب معاملاتی‌تان چیزی است که واقعاً برای موفقیت در این بازی به آن نیاز دارید. کاری که معامله‌گران حرفه‌ای صندوق‌های پوشش ریسک انجام می‌دهند این است ‌که حساب خود را همانند تابلوی امتیازی در نظر می‌گیرند که در سطح جهانی باید امتیازش را بالا ببرند. این امتیاز همان موجودی حساب است، برای آن‌ها این امتیاز فقط اعدادی روی صفحه نمایش است که هرچه تعداد صفرهای پس از دو رقم اولش بیشتر باشد، پس عملکرد آن‌ها نیز بهتر خواهد بود.

آیا می‌توانید یک معامله ۱ میلیارد دلاری را همانند یک معامله هزار دلاری مدیریت کنید؟ تنها راه دستیابی به این توانایی این است هر دو معامله را به شکل یک عدد ببینید که یکی فقط تعداد صفرهای بیشتری دارد. اگر میزان بزرگی پول در این دو معامله را به ذهن خود وارد کنید، قطعا در این بازی شکست خواهید خورد.

تنها سلاح شما به‌عنوان یک معامله‌گر خرد این است که معامله کردن بی ثمر را حذف کنید تحت تاثیر قدرت موجودی حساب قرار نگیرید. این امر از روش‌های مختلفی قابل انجام است:

  • با پولی که واقعا تحمل از دست دادن آن را ندارید معامله نکنید.
  • ارزش خالص مقدار پولی را که پس از کسر بدهی باقی می‌ماند، بدانید.
  • در هر معامله درصد کمی از حسابتان را ریسک کنید.
  • آزمایش «خواب» راه مطمئنی است؛ اگر بتوانید با معامله باز بخوابید، پس در مسیر درستی قرار دارید.

اگر همه موارد فوق را انجام دادید، به مرحله نهایی می‌رسید. برای اینکه بتوانید مانند مدیر یک صندوق سرمایه‌گذاری معامله کنید، باید طرز فکرتان راجع به پولی که با آن معامله می‌کنید، تغییر دهید.

بر اساس تجربه تنها چیزی که از معامله با حساب شخصی اضطراب‌آورتر است، معامله با حساب شخص دیگری هست. بنابراین یک مدیر هج فاند باید بسیار خونسرد (منظم و مسلط به خویش) باشد، چراکه در غیر این صورت توانایی کسب بازدهی بالاتر از میانگین را برای مشتریانش نخواهد داشت.

اما یک مدیر هج فاند چگونه این کار را انجام می‌دهد؟

هنگامی که فرض کنید پول موجود در حساب شما تنها یک عدد است، حتی با داشتن حساب‌های معامله‌گری بسیار بزرگ هم می‌توانید احساسات را از تصمیمات معاملاتی خود حذف کنید. شما باید طرز فکر متفاوتی نسبت به پول‌ داشته باشد و آن زمان است که می‌توانید در بازار به‌گونه‌ای عمل کنید که گویی در حال معامله با یک حساب آزمایشی (Demo) هستید.

آیا تابه‌حال پیش آمده که در حساب آزمایشی با موفقیت معامله کنید اما پس از انتقال به‌ حساب واقعی در عرض یک ماه پول خود را از دست بدهید؟ علت چیست؟ خب خیلی ساده است؛ در حساب واقعی شما بجای کنترل نحوه تفکر درباره پول (همانند آنچه در حساب آزمایشی انجام دادید)، به پول اجازه می‌دهید که شما را کنترل کند. شما نباید اجازه دهید این اتفاق رخ دهد. راه‌حل این است که به موجودی حساب همانند یک عدد نگاه کنید نه چیزی بیشتر. شما باید قدرتی که به پول دادید را از آن‌ پس بگیرید، اجازه ندهید که پول کنترل شما را در دست گیرد تا درنهایت بتوانید روی موجودی حساب خود کنترل داشته باشید.

این گفته در ابتدا ممکن است همانند گفته‌هایی باشد که در سخنرانی‌های انگیزشی بیان می‌شود، مخصوصا اگر به‌تازگی ضرر سنگینی کرده باشید. اما بر اساس تجربه باید گفت که این یک واقعیت است. طرز تفکر شما در مورد موجودی حساب، مستقیما بر موفقیت یا عدم موفقیت شما در معامله‌گری تأثیر می‌گذارد.

هرچه فکر کنید همان می‌شود

مدیران سرمایه‌دار صندوق‌های پوشش ریسک نمی‌خواهند مانند آنتونی رابینز (نویسنده آمریکایی کتاب‌های موفقیت) رموز موفقیت خود را به شما توضیح دهند، اما این را بدانید که طرز فکر شما واقعا روی عملکرد معاملاتی شما تاثیر به سزایی دارد. اینکه فکر می‌کنید معامله‌گر موفقی خواهید شد یا نه احتمالا با نتیجه کار مطابقت خواهد داشت. نخستین قدم در دستیابی به هر چیزی در زندگی این است که خود را در این مسیر واقعا متقاعد کنید و به آن باور داشته باشید.

در معامله‌گری تا زمان رسیدن به موفقیت باید طوری رفتار کنید که انگار به آن رسیده‌اید، چراکه این تنها راه حفظ ثبات و انضباط در این مسیر است. آیا فکر می‌کنید که مدیر صندوقی که حساب‌های میلیون دلاری در اختیارش است هرروز پشت سیستم خود نشسته و معامله می‌کند؟ اگر شما چنین حساب‌هایی در اختیار داشتید هرروز معامله می‌کردید؟ مسلما خیر. چون هر شخصی که کمی هم بازارهای مالی آشنایی داشته باشد می‌داند که معاملات روزانه یکی از سخت‌ترین و پراسترس‌ترین راه‌های کسب سود است. به بیان ساده‌تر، سیگنال‌های سودده در معاملات روزانه آن‌قدر کافی نیستند که معامله‌گری را بهتر از قماربازی نشان دهند.

معامله‌گران در صندوق‌های پوشش ریسک باید همواره تحقیقات حجیمی انجام دهند، آن‌ها به اطلاعاتی دسترسی دارند که معامله‌گران خرد از آن‌ها محروم هستند. این معامله‌گران معمولا یک نمای کلان از رویدادها در ذهن خود ساخته و سپس در نمودار به دنبال قیمت مناسب برای ورود می‌گردند. این افراد تنها به دلیل اینکه قیمت از یک خط عبور کرد یا برگشت دائما معامله نمی‌کنند (این امر احمقانه به نظر می‌رسد و واقعا هم اینگونه است). مزیتی که شما به‌عنوان معامله‌گر خرد دارید این است که می‌توانید از روش‌هایی نظیر پرایس اکشن، عرضه و تقاضا یا حتی تحلیل فاندامنتال، رد پای پول را در نمودار پیدا کنید، رد پایی که دست چنین صندوق‌هایی را برای شما رو می‌کند. ترکیب این روش‌ها با خودکنترلی، ثبات و نظم می‌تواند موجب موفقیت شما شوند. این فرآیند تنها “دستورالعمل” موفقیت در بازار است، به ما اعتماد کرده و آن را آزمایش کنید.

چرا باید موجودی حساب خود را فراموش کنید؟

شما باید با حساب کوچک خود همانند حسابی بزرگ برخورد کنید! معامله‌گران صندوق چگونه چنین حساب‌های بزرگی را مدیریت می‌کنند؟ به‌آرامی، به‌صورت مداوم، استادانه. این همان چیزی است که ما آموزش می‌دهیم و خودمان هم بر همین اساس معامله می‌کنیم. شما باید بجای کمیت به دنبال کیفیت معاملات خود باشید. شاید تمام چیزی که به آن معامله کردن بی ثمر را حذف کنید نیاز داشته باشید یک یا دو معامله خوب در ماه است. شما برای اینکه وارد معامله شوید یا معامله باز شما به ثمر برسد شاید مجبور شوید همانند یک تمساح روزها یا هفته‌ها منتظر بمانید. این رویکرد آهسته و هدفمند چیزی است که در بازار جواب خود را پس داده است. شما به‌عنوان معامله‌گری خرد با استفاده از روش درست و رعایت انضباط می‌توانید سودده شوید.

معامله به سبک مدیر هج فاند

قرار نیست راه چندساله را یک‌شبه بروید. پس تا زمانی که واقعا به موجودی حساب‌های بالا برسید، باید موجودی پایین حساب خود را در ذهنتان جعل کنید. اگر موجودی حسابتان برای مثال ۱۰۰۰ دلار است، برای یک تا دو سال نخست تنها ۱۰-۵۰ دلار در هر معامله ریسک کنید. در این مدت اگر واقعا سودده باشید شاید این حساب دو برابر شود. این سود ۱۰۰۰ دلاری، شاید برای این مدت‌زمان چندان زیاد نباشد اما درهرصورت شما توانستید بازدهی ۱۰۰ درصدی کسب کنید. حال می‌توانید چند صفر دیگر به این ۱۰۰۰ دلار اضافه کنید و از خودتان بپرسید که آیا این مقدار برایتان پول زیادی است؟

بگذارید برای چند جمله بی‌پرده با شما صحبت کنیم …

علت شکست اغلب معامله‌گران عدم توجه به یک نکته بسیار ساده است …

اینکه تا نتوانید یک حساب کوچک را در مدت‌زمانی قابل‌توجه با موفقیت مدیریت کنید، هرگز نخواهید توانست یک حساب بزرگ را مدیریت کنید. بنابراین اندازه حساب مهم نیست.

مواردی که مهم هستند:

  • توانایی شما برای رعایت نظم و انضباط در معاملات
  • توانایی شما برای تداوم در روند معاملاتی
  • رسیدن به مرحله استادی در روشی ساده و درعین‌حال کارآمد، نظیر پرایس اکشن
  • معامله در تایم فریم‌های بالا نظیر روزانه
  • تعداد معاملات کم
  • مدیریت سرمایه

نتیجه‌گیری

چه رویایی که در پس ذهن شما است؟ معامله در سواحل آزاد و درآمد هزاران دلاری در هر هفته؟ آن هم بدون تحمل ترافیک و حرف‌های یک رئیس عوضی؟ این رویا را رها نکنید. در رسیدن به آن حتی تردید هم نکنید. اگر حتی یک نفر هم توانسته باشد که به این رویا برسد، پس شما هم می‌توانید.

چیزی که واقعا باید به آن باور داشته باشید این است که معامله‌گری یک بازی تماما ذهنی است. به همین دلیل است که ما در مدرسه معامله‌گری فقط تحلیل تکنیکال را به شما آموزش نمی‌دهیم، هدف ما آموزش انواع روش‌های تحلیل فاندامنتال است. هرچند تحلیل تکنیکال هم در بین آموزش‌های ما قرار داشته و اهمیت بالایی هم دارد، اما در روند آموزشی مدرسه نحوه یادگیری و زمان اجرای دانسته‌ها اولویت بالاتری دارند.

چیزی که مدیران صندوق پوشش ریسک به‌صورت غریزی یا با آزمون‌وخطا آموخته‌اند، این است که سخت‌ترین قسمت معامله‌گری ورود به معامله نیست. سخت‌ترین قسمت، نحوه واکنش به اتفاقات بعد از ورود است. اینکه چگونه احساسات، افکار، ترس و طمع خود را مدیریت می‌کنید.

ما بخش مهمی از زندگی خود را در کنار بازارهای مالی گذرانده‌ایم، رک و پوست‌کنده معامله و سرمایه‌گذاری در متن شب روز ما جای دارد. دروسی که در این سایت و دوره آموزشی به اعضا ارائه می‌شود به معنای واقعی کلمه انگیزه اصلی ما برای ادامه مسیر است. از به اشتراک‌گذاری تجربیات و احساساتمان در طول روز با اعضا واقعا خوشحال هستیم. احساس عدم نیاز به “هرروز سرکار رفتن” یا جواب پس ندادن به کسی که اهمیتی به شما نمی‌دهد، احساس اینکه از خانه، مسافرت، جنگل و دریا بتوانید پول دربیاورید، همگی را تجربه کردیم و می‌خواهیم شما نیز همین احساس را داشته باشید. این امر تنها از طریق تغییر نگرش شما نسبت به موجودی حسابتان امکان‌پذیر است، به یاد داشته باشید که شما قدرت کنترل رفتار و عکس‌العمل را، در درون خود دارید، تنها کاری که باید بکنید پیدا کردن آن‌ها است، آنجاست که دیگر در مسیر درستی قدم خواهید گذاشت.

دست‌وپا زدن دشمن در بحرین بی‌ثمر است

دست‌وپا زدن دشمن در بحرین بی‌ثمر است

نماینده ولی فقیه در دانشگاه‌های قم با بیان اینکه دست‌و پا زدن دشمن در بحرین بی ثمر است، گفت: برگزاری اجلاسیه معامله قرن در بحرین نشانه دست‌وپا زدن دشمن است که نتیجه‌ای برای آنان نخواهد داشت.

به گزارش خبرنگار ایسنا منطقه قم، حجت الاسلام و المسلمین اسماعیل پوررضا ظهر امروز در نشست بررسی مسائل بحرین که با حضور معامله کردن بی ثمر را حذف کنید شیخ عیسی قاسم رهبر شیعیان بحرین در دانشگاه قم برگزار شد، عنوان کرد: انقلاب بحرین در بسیاری از موارد همانند انقلاب اسلامی 40پیش در ایران است و بر همین اساس فرج و نصرت را برای مردم بحرین آرزو می‌کنیم و خوشحال هستیم که انقلاب بحرین به نتایج خوبی رسیده است.

وی افزود: سفر شیخ عیسی قاسم به ایران همانند تبعید امام خمینی به کشورهای دیگر مانند فرانسه بود و امام خمینی برای به ثمر رساندن انقلاب اسلامی در تبعید نیز فعالیت‌های بسیاری را انجام داد و امیدواریم در نتیجه انقلاب بحرین نیز در یک مدت کوتاه به پیروزی بزرگ منجر شود.

رییس دفتر نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ قم بیان کرد: دشمن امروز بی جهت در بحرین دست و پا می‌زند، ما با قلدری مستکبران آشنا هستیم، برگزاری اجلاسیه معامله قرن در بحرین و پیام به شیعیان و مسلمانان جهان در خصوص فلسطین، دست و پا زدن دشمن است که قطعا به نتیجه نخواهد رسید و پیروزی نهایی از آن مسلمانان و مظلومان است.

در ادامه این نشست، دکتر مصطفی فضائلی عضو هیئت علمی گروه حقوق بین الملل دانشگاه قم تصریح کرد: دانشگاه قم مولود مبارک انقلاب اسلامی ایران است و ماهیت فعالیت‌های آن در راستای تحقق آرمان‌های انقلاب اسلامی است.

وی افزود: دانشگاه قم با توجه به موقعیتی که در استان قم دارد، از یک جاذبه بین المللی برخوردار است، در مجامع بینن المللی استان قم دارای یک ارزش بسیار بالا است و به تبع آن دانشگاه قم نیز از این جهت دارای اعتبار بالایی است.

این استاد دانشگاه اظهار کرد: دانشگاه قم با وجود اینکه سابقه زیادی ندارد، سومین دانشگاه کشور از لحاظ جذب دانشجوی خارجی است و دانشکده حقوق و رشته حقوق بین الملل در بین معامله کردن بی ثمر را حذف کنید دانشجوهای غیر ایرانی بیشترین متقاضی را دارد و این نشان از ظرفیت بالای بین المللی دانشگاه قم است.

وی اضافه کرد: فعالیت گروه حقوق بین المللی دانشگاه قم تنها محدود به مسائل آموزشی نیست و در چند سال اخیر چندین نشست و همایش بررسی مسائل امروز خاورمیانه و مسلمانان جهان برگزار شده است؛ همچنین فعالیت‌های پژوهشی نیز در این خصوص توسط اساتید به انجام رسیده است و در پایگاه‌های معتبر جهانی منتشر شده است.

فضائلی تاکید کرد: لازم است پژوهش‌ها و دیدگاه‌های دانشگاهیان در حوزه حقوق بین الملل برای استفاده سایر ملل قابل استفاده باشد و از این جهت درصدد هستیم تا مجله ایرانی حقوق بین الملل را به زبان عربی و انگلیسی منتشر کنیم؛ همچنان در تلاش هستیم رشته حقوق بین الملل را به زبان عربی در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگاه قم راه‌اندازی کنیم تا زمینه جذب دانشجویان عرب زبان کشورهای همسایه بیشتر فراهم شود.

سه قانون مدیریت ریسک در معاملات

کسب سود مستمر و درازمدت در بازارهای سرمایه خصوصاً برای معامله‌گران تازه‌کار امر دشواری است. بله می‌دانم؛ لابد با خودتان می‌گویید صِرف خرید سهام و نگه‌داشتن آن‌که کار سختی نیست و همه از پس آن برمی‌آیند؛ نیاز به پیشینه و مهارت خاصی هم ندارد؛ تنها کاری که باید بکنید این است که پشت سیستم بنشینید و پول‌هایی که معاملات به سویتان روانه می‌کنند را پارو کنید!

اما حقیقت ماجرا این نیست و انجام همین کارها در طولانی‌مدت ضعف‌های ما را چه به لحاظ روانی، ضعف در اجرا و یا نداشتن تجربه نشان خواهد داد.

در این مطلب قصد دارم تا به مقوله‌ی مدیریت ریسک در معامله‌گری خصوصاً در بازارهای دارای اهرم (همانند بازار آتی سکه) بپردازیم. در اینجا نمی‌خواهیم صرفاً چندراه و چاه به شما نشان دهیم و بخواهیم که به ما اطمینان کنید و بی‌چون‌وچرا آن‌ها را انجام دهید؛ بلکه با استفاده از اطلاعات و داده‌های به‌دست‌آمده از معاملات واقعیِ معامله‌گرانی که باهدف کسب سود از بازار، وارد آن شده‌اند، صحت و اتکاپذیری راهکارهایمان را به شما نشان خواهیم داد.

چرا مدیریت ریسک این اندازه مهم است؟

لُب کلام این است که شما نمی‌دانید در آینده چه چیزی پیش می‌آید. شغل شما به‌عنوان یک معامله‌گر، پیش‌بینی آینده بر اساس اطلاعات نصفه و نیمه ایست که در حال حاضر برایتان مهیاست. بخش اعظمی از آن اطلاعات هم بر مبنای آنچه قبلاً درگذشته رخ‌داده است قرار دارد و درنهایت هم قادر خواهید بود سناریوهایی را بر اساس رخدادهای اقتصادی آتی یا انتشار اطلاعات بچینید؛ اما اصل ماجرا این است که ما با استفاده از اطلاعات قدیمی سعی داریم آینده را پیش‌بینی کنیم.

اما سؤال اینجاست که آیا اتفاقات مشابه همیشه به یک‌شکل روی می‌دهند؟ البته که نه. ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، همه‌چیز تغییر می‌کند و همین مسئله، تحلیل بازارها را به امری چالش‌برانگیز تبدیل می‌کند که برای بسیاری از فعالان بازار که اُفق بلندمدتی دارند، جذاب است؛ یادتان باشد که با تغییر مداوم شرایط بازارها، یک پیش‌بینی هیچ‌گاه کامل و بی‌عیب و نقص نخواهد بود و هر اتفاقی محتمل است.

درنتیجه، بااینکه نمی‌خواهیم اهمیت تحلیل شما در محاسبه‌ی بهترین احتمالات و شرایط را ناچیز جلوه دهیم، باید یادتان باشد که ممکن است تحلیل شما کاملاً نادرست از آب دربیاید چراکه هیچ روش تحلیلی در همه‌ی شرایط و اوقات جواب نخواهد داد. اینجاست که پای مدیریت ریسک به داستان باز می‌شود تا بتوانید در صورت شکست تحلیلتان ، با کاهش ضرر، سرمایه‌ی باقی‌مانده‌تان را نجات دهید.

این‌قدر بر روی درصد بُردتان تمرکز نکنید!

تعداد زیادی از معامله‌گران تازه‌وارد، عملکردشان را بر اساس تک‌تک معاملاتشان می‌سنجند؛ انگار هر معامله، جنگی است که حتماً باید در آن پیروز شوند! اما نکته‌ای که بدان توجه نمی‌کنند این است که اندازه‌ی سود و ضررها را نباید باهم مقایسه کرد؛ مثلاً، ممکن است یک معامله‌گر تنها معامله کردن بی ثمر را حذف کنید در ۱۰٪ معاملاتش برنده شود اما همچنان، بااینکه در ۹۰٪ معاملاتش ضرر می‌کند، در سود بماند؛ شکست در ۹۰٪ اوقات باعث می‌شود این معامله‌گران، خصوصاً در اوایل کار، همیشه احساس بدی داشته باشند، چراکه ما انسان‌ها اصلاً آمادگی پذیرش شکست را نداریم؛ درواقع مغز ما با ضرر تناسب ندارد!

البته خیلی از همان تازه‌کارها اصلاً به این نقطه نمی‌رسند چون تعدد شکست‌ها باعث می‌شود از ادامه‌ی مسیر منصرف شوند و خودشان را از یادگیری این تجربه که درصد برد هدف نهایی معامله‌گری در بازارهای مالی نیست، محروم می‌کنند.

چرا چنین چیزی اتفاق می‌افتد؟

شاید گاهی وقت‌ها باید در یک نبرد ببازیم تا بتوانیم از جنگ سربلند بیرون بیایید. نه؟

بااینکه دلمان می‌خواهد همیشه در همه کارهایی که انجام می‌دهیم، برنده شویم، اما خوب… زندگی این‌طور پیش نمی‌رود. منابع و سرمایه ما محدود هستند و به همین دلیل، ما باید به‌صورت هوشمندانه‌ای آن‌ها را در فعالیت‌هایی که بیشترین منفعت را در دستیابی به اهداف نصیب ما می‌کنند، مصرف کنیم. در غیر این صورت، با ریسک اتلاف منابع محدودمان بر روی فعالیت‌های بی‌ثمر (و معاملات زیان ده) مواجه خواهیم بود.

به‌علاوه، در اکثر مواقع هم ما با موقعیت‌هایی روبرو هستیم که کمبود آن منابع محدود، ما را در انجام فعالیت‌های آتی‌مان هم محدود می‌کند؛ درست مانند از دست دادن بخش بزرگی از حسابتان بر روی یک معامله‌ی بد که باعث می‌شود مبلغ بسیار کمتری برای معاملات بعدی در حسابتان بماند؛ یا زمانی که روی یک سهم به دلیل بازگشایی و تعدیل منفی شدید، ضرر زیادی را تجربه می‌کنیم (خصوصاً که پرتفوی متنوعی هم نداشته باشیم)

ارتباط این مطلب با معامله‌گری، در موقعیت‌هایی است که شما نمی‌توانید از دست بدهید. شاید شما در میانه‌ی یک‌روند قرار دارید یا در مورد یک معامله، احساس بسیار خوبی دارید، هر چه که هست، باید بدانید که معامله‌گران با دنیایی از امید و البته برنامه‌ریزی و تأمل بسیار کمی وارد یک موقعیت می‌شوند. نتیجه آنکه وقتی آن موقعیت، طبق مرادشان پیش نمی‌رود، صبر می‌کنند (از آن معامله خارج نمی‌شوند) یا بدتر از آن، با این تفکر که بازار اشتباه کرده است و اوضاع به روال درستش بر خواهد گشت، اقدام به دو برابر کردن خرید یا فروششان می‌کنند. (همان روش مخوف مارتینگل که برخی اساتید! به عنوان جام مقدس تدریس می‌کنند…)

یک اشتباه، آخرین اشتباه

دلیل اینکه بسیاری از معامله‌گران قربانی این اشتباه می‌شوند این است که آن‌ها در موقعیت‌های زیان ده بیش‌ازحد باقی می‌مانند اما زودتر از موعد، از معاملات سوددهشان خروج می‌زنند. وقتی معامله‌ای خلاف پیش‌بینی تریدر ادامه پیدا می‌کند، یک درگیری ذهنی ایجاد می‌کند که باعث می‌شود تریدر حد ضررش را حذف کند یا به امید برگشت شرایط، آن را پایین‌تر می‌آورد و درنهایت در آن معامله باقی می‌ماند.

خطر اصلی این اشتباه فَجیع، از مرکب شدن ضرر نشاءت می‌گیرد. وقتی‌که بخشی از سرمایه‌تان را در معامله‌ای از دست می‌دهید، با توجه به اینکه مبلغ کمتری در اختیاردارید، مجبورید سود بیشتری به دست آورید تا آن ضرر را هم جبران کنید. و اگر با اصرار بر اینکه تصمیمتان درست بوده است، ضررهای بیشتر و بیشتری بپذیرید، با سرعت بسیار بیشتری منجر به غرق شدن خودتان خواهید شد.

به‌عنوان‌مثال، اگر با ۱۰۰ میلیون تومان شروع کنید و ۲۰٪ ضرر دهید، ازاینجا به بعد، می‌بایست ۲۵٪ سود کنید تا به همان ۱۰۰ میلیون تومانتان، یعنی نقطه‌ی سربه‌سرتان برگردید.

بنابراین، اگر صرفاً به این دلیل که نمی‌خواهید از یک معامله خارج شوید و اشتباه خود را بپذیرید، خودتان را مجبور به قبول ضررهای بیشتر و بیشتر می‌کنید، از چاله به چاه خواهید افتاد. در جدول پایین، خواهید دید که بعد از هر ضرر، برای برگشتن به نقطه‌ی سربه‌سر چقدر باید سود کنید.

ماتریس اولویت بندی کارها؛ چطور از وقت و استعدادهایمان بهتر استفاده کنیم؟

اکثر ما انبوهی از کارهای گوناگون در ذهن‌مان تلنبار کرده‌ایم که واقعا دوست داریم انجام‌شان بدهیم. شاید ایده‌های بزرگ و بلندپروازانه‌ای به سرمان زده باشد، فرصت‌های هیجان‌انگیزی به تورمان بخورد یا دوست داشته باشیم کارهای مهیج و جذابی را تجربه کنیم. اما چه فایده که وقت‌مان محدودتر از آن است که بشود به همه‌ی اینها رسید.

اما اگر انتخاب‌هایی که از بین موارد این لیست بلندبالا می‌کنیم زیرکانه باشد، می‌توانیم از وقت‌مان بهترین استفاده را ببریم و نگذاریم فرصت‌هایی که برایمان پیش می‌آید به باد برود. اما وقتی انتخاب‌مان بد باشد، ممکن است کارمان به جایی برسد که خود را با دست خود در باتلاق فعالیت‌های وقت‌گیر و کم‌بازده غرق کنیم و از پیشرفت باز بمانیم.

اینجاست که «ماتریس اولویت بندی کارها» وارد عمل می‌شود. این نمودار با تمام سادگی‌اش می‌تواند دست‌تان را بگیرد و کمک کند تا تصمیم بگیرید که کدام کارها را باید در اولویت قرار بدهید و از کدام‌ها باید دوری کنید. به این ترتیب می‌توانید خودتان را از آن باتلاق مرگبار نجات بدهید و از وقت‌ها و فرصت‌ها بهترین استفاده را ببرید.

درباره‌ی ماتریس اولویت بندی کارها

با ماتریس اولویت‌بندی کارها، یاد می‌گیرید که چگونه طوری اولویت بندی کنید که از وقت، انرژی و استعدادهای خود بهترین استفاده را کرده باشید. در شکل زیر می‌توانید جزئیات ماتریس اولویت‌بندی کارها را مشاهده کنید.

به ندرت پیش می‌آید که کسی وقت کافی برای به پایان رساندن تمام کارهایی که دوست دارد داشته باشد. اما وقتی از این ماتریس استفاده کنید و انتخاب‌هایتان ماهرانه و هوشمندانه باشد، آن وقت می‌توانید برای فعالیت‌های باارزشی که به ترقی و پیشرفت‌تان منجر می‌شود، بیشتر وقت بگذارید. همینطور می‌توانید کارهایی که فایده‌ی چندانی ندارند را شناسایی کرده و آنها را از برنامه‌تان کنار بگذارید.

نحوه‌ی کار ماتریس به این شکل است که باید به هرکدام از کارها دو بار نمره بدهید. یک بار بر مبنای میزان اهمیتی که دارند و بار دوم بر اساس میزان تلاشی برای انجام دادن‌شان نیاز است.

با استفاده از این امتیازها می‌توانید کارها را در گروه‌های زیر طبقه بندی کنید:

۱. بردهای سریع (اهمیت زیاد، تلاش کم)

بردهای سریع جذاب‌ترین پروژه‌ها هستند! این پروژه‌ها نتایج خوبی دارند اما تلاش زیادی نمی‌طلبند. تا می‌توانید اینها را در برنامه‌تان جا دهید!

۲. پروژه‌های بزرگ و مهم (اهمیت زیاد، تلاش زیاد)

این پروژه‌ها پرنتیجه و مؤثرند اما زیاد وقت می‌گیرند. این به این معناست که با داخل کردن یک پروژه مهم در لیست کارها، ممکن است برای بردهای سریع زمانی باقی نماند.

۳. وقت‌پر‌کن‌ها (اهمیت کم، تلاش کم)

زیاد خودتان را نگران انجام دادن این دسته از کارها نکنید. اگر وقت اضافی داشتید انجام‌شان بدهید. اما اگر کار مفیدتر و بهتری پیش معامله کردن بی ثمر را حذف کنید آمد، وقت‌پر‌کن‌ها را بی‌خیال شوید و یا اینکه انجام آنها را به شخص دیگری بسپارید.

۴. برنامه‌های بی‌ثمر (اهمیت کم، تلاش زیاد)

از این نوع کارها تا می‌توانید دوری کنید! این جور پروژه‌ها نه تنها در نهایت چندان نتیجه‌ی مهمی ندارند، بلکه آن زمانی که می‌توانستید برای بردهای سریع بگذارید را از چنگ‌تان درمی‌آورند.
نکته:‌
وقتی منطق پشت این ماتریس را درک کنید، می‌بینید که خود به خود پروسه‌ی طبقه‌بندی در ۴ گروه را سریع‌تر انجام می‌دهید و به طور خودکار اصول ماتریس را در مورد کارها و پروژه‌های جدیدتان هم عملی معامله کردن بی ثمر را حذف کنید می‌کنید.

نحوه‌ی استفاده از ماتریس اولویت بندی کارها

برای شروع، طبق مراحل زیر پیش بروید:

گام اول

تمام کارهایی که دوست دارید یا لازم است انجام بدهید را در برگه بنویسید.

گام دوم

به هر مورد دو بار نمره بدهید: یک بار بر اساس میزان اهمیت (صفر به معنی بی‌اهمیت و ۱۰ به معنی حداکثر اهمیت) و یک بار بر مبنای میزان تلاش مورد نیاز (صفر به معنای عدم نیاز چندانی به تلاش و ۱۰ به معنی نیاز به سعی بسیار زیاد)

گام سوم

ماتریس اولویت‌بندی کارها را جلویتان بگذارید و با توجه به امتیازها، ببینید هرکدام از کارها در کدام‌یک از چهار ربع ماتریس جای می‌گیرد.

گام چهارم

کارها را بر مبنای گروهی که در آن قرار گرفته‌اند طبقه‌بندی کنید. کارهایی که اهمیت کمی دارند را حذف کنید یا به شخص دیگری واگذار کنید.
نکته:
وقتی امتیاز یک فعالیت در مرز بین دو گروه (نزدیک محور) قرار دارد، برای تشخیص گروه آن از شم خودتان استفاده کنید و خیلی خطوط جداکننده را سفت و سخت نگیرید. بلاخره یک «برنامه‌ی بی‌ثمر» با اهمیت ۴٫۹ و یک «پروژه‌ی بزرگ و مهم» با اهمیت ۵٫۱ آنقدرها هم تفاوت معناداری با هم ندارند.

نسخه‌های دیگری از این ماتریس

روشی که در این مطلب توضیح دادیم، برای استفاده‌ی شخصی و غیر رسمی خودتان بود تا بتوانید کارهای شخصی خود را اولویت‌بندی کنید. با این حال، از ماتریس اولویت‌بندی می‌شود در مقیاس‌های بزرگ‌تر هم استفاده کرد. مثلا می‌توانید در محور عمودی بگذارید «بازده مالی» و محور افقی را هم به میزان «نفر ساعت» مورد نیاز اختصاص بدهید.

یک راه دیگر هم این است که «میزان تلاش مورد نیاز» را با «میزان امکان‌پذیری» جایگزین کنید. به این ترتیب می‌توانید کارها را بر مبنای میزان توانایی‌تان برای انجام دادن آنها اولویت‌بندی کنید. این شکل از ماتریس، بعضا با نام «ماتریس اهمیت/ امکان‌پذیری» نامیده می‌شود.

اصل اهمیت/فوریت آیزنهاور هم روش مشابهی برای اولویت‌بندی کارهاست. این اصل به خصوص زمانی مفید واقع می‌شود که انبوهی کار برای انجام دادن داشته باشید که موعد تحویل همه‌شان هم پشت سر هم و فشرده است.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.