الگوی رفتاری صحیح در ترید دارد


الگوی وایکوف چیست؟ | آکادمی آینده

ترید کندل به کندل

کندل معاملاتی و نمودار شمعی، نوعی نمودار مورد استفاده در تحلیل های تکنیکال است که تغییرات قیمت و رفتار معامله گران را نشان می دهد. این نمودار در ترید کندل به کندل نقش اصلی را ایفا می کند. البته معامله گران برای خواندن کندل ها و استفاده از استراتژی کندل به کندل نیاز به یادگیری اصول کندل شناسی دارند. سپس می توانند با بررسی شکل کندل ها، به احتمالات معاملاتی آینده دست پیدا کنند و بدانند چه زمانی وارد یک معامله شوند که به سود برسند. از این رو ترید کندل به کندل نوعی معامله با استفاده از تجربیات معاملات قبلی می باشد.

معامله گران همواره به دنبال خرید ارز های ارزنده در پایین تر قیمت خود و همچنین فروش ارز ها در بالاترین قیمت خود هستند. برای ایجاد سود از خرید یک ارز معمولا معامله گران به سمت ارزی میروند که بیشترین خریدار را در یک دوره دارد. در این وضعیت استفاده از کندل بهترین گزینه به شمار می رود تا رفتار خریداران را بررسی کنیم و به معامله بپردازیم. نه تنها در خرید بلکه در فروش ارز و سهام نیز کندل ها به همین ترتیب کاربرد دارند. این گونه اصطلاحا ترید کندل به کندل انجام داده ایم.

نحوه خواندن کندل چگونه است؟

در ترید کندل به کندل فارکس باید به این نکته توجه کنید که کندل ها انواع و الگو های مختلفی دارد و خواندن کندل بر اساس هر یک از این الگو ها، متفاوت خواهد بود زیرا هر کدام اشکال مختلفی دارند. تا زمانی که با این الگو ها آشنایی کافی را پیدا نکنیم، موفق به ترید کندل به کندل و سود آوری از طریق آن نخواهیم بود. از انواع مختلف نمودار شمعی می توان به ماروبزو، دوجی، الگوی چکش، الگوی چکش معکوس، الگوی دار آویز، الگوی هارامی، الگوی ستاره ثاقب و… اشاره کرد. تریدر باید شیوه خواندن هر یک از این کندل ها را فرا گیرد. اطلاعات بیشتر در زمینه کندل خوانی را می توانید با ثبت نام در دوره تخصصی آموزش فارکس به دست آورید.

در شکل فوق میبینید که با افزایش سطح قیمت، تمایل معامله گران برای فروش افزایش می یابد که در کندل به نمایش گذاشته می شود. همچنین جهت ادامه روند در جهت مخالف سایه کندل است.

در ترید کندل به کندل که با بهره گیری از نمودار شمعی صورت می گیرد، طول بدنه نشان دهنده الگوی رفتاری صحیح در ترید دارد وضعیت بازار در دوره زمانی معینی است. در واقع هر شمع، چهار نقطه مختلف از قیمت را به تریدر نشان می دهد. این نقاط شامل آغاز قیمت، بسته شدن سهم، حداقل و حداکثر قیمت می باشد. با افزایش فاصله بین نقاط باز شدن و بسته شدن سهم، خرید و فروش در آن دوره زمانی دارای هیجان بیشتری است. زیرا قیمت های متفاوتی وجود داشته است. بر خلاف آن نزدیکی قیمت آغازین با قیمت پایانی، نشان دهنده توافق خریداران و فروشندگان بر ارزش دارایی و عدم وجود درگیری می باشد. سایه ها در کندل معاملاتی، میله هایی در خارج از بدنه هستند که مقدار بیشترین و کمترین قیمت را برای معامله گران به تصویر می کشند.

در ترید کندل به کندل تمام این نکات تحت عنوان روانشناسی کندل به کندل به معامله گران آموزش داده می شود. لازمه استفاده از استراتژی کندل به کندل در معاملات، تمرین و یادگیری هرچه بیشتر دانش کندل شناسی می باشد و در صورت عدم آموزش صحیح می تواند ضرر های بسیاری و یا حتی از دست رفتن سرمایه در فارکس را به دنبال داشته باشد.

تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل زمانی چیست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ اگر نمی‌دانید تحلیل زمانی چگونه انجام می‌شود تا انتهای مقاله همراه ما باشید. قصد داریم کاربردهای تحلیل زمانی را بیان کنیم و اینکه معامله‌گران به چه شکلی باید از آن استفاده کنند و در روند درستی از معاملاتشان قرار بگیرند؟ بایننس الگوی رفتاری صحیح در ترید دارد فارسی در این مقاله شما را با این جزء مهم از تحلیل تکنیکال آشنا می‌کند که با دید بازتری معاملات خود را ثمر بخشید.

آموزش تحلیل زمانی را از دست ندهید و یادگیری آن را به زمان دیگر موکول نکنید؛ زیرا در بازارهایی مانند بازار کریپتوکارنسی، معامله‌گر باید توانایی مدیریت شرایط را داشته باشد و بتواند با اندیکاتورها، ابزارهای مختلف و تجربه به درصد سود بالاتر دست پیدا کند. تحلیل زمانی نیز چنین ویژگی به همراه دارد.

تحلیل زمانی (Time Series) چیست؟

تحلیل زمانی (Time Series) چیست؟

تحلیل زمانی (Time Series) چیست؟

افرادی که در تحلیل تکنیکال خبره هستند، می‌دانند که به طور کلی تحلیل تکنیکال به دو بخش اصلی، یعنی بخش قیمتی و بخش زمانی تقسیم می‌شود. همان‌طور که از نام آنها مشخص است، تحلیل زمانی بر پایه زمان بررسی زمان انجام می‌گیرد و قیمت نیز وابسته به زمان و… است. هدف اصلی تحلیل‌گران از بررسی نمودارهای قیمت این است که به گذشته بازار پی ببرند و حرکت آتی آن را پیش‌بینی کنند.

با این حال باید زمانی را در نظر بگیریم، زیرا کندل‌های قیمت در زمان‌های مختلفی شکل می‌گیرند و به یکباره مشخص نمی‌شوند؛ تحلیل‌گر قیمت‌ها را در مجموعه‌های زمانی (Time Series) مختلف مورد بررسی قرار می‌دهد که به آن تحلیل زمانی گفته می‌شود.

تحلیل زمانی می‌تواند اطلاعات مفیدی را به تحلیل‌گر نشان دهد که در نهایت سبب افزایش سود وی خواهد شد. تحلیل زمانی یکی از بهترین ابزارهایی است که در دسترس یک معامله‌گر قرار دارد و به‌سادگی می‌تواند از آن استفاده کند.

چرا از تحلیل زمانی استفاده می‌کنیم؟

معامله‌گران چه هدفی را دنبال می‌کنند که از تحلیل زمانی کمک می‌گیرند؟ برای پاسخ به این سؤال به نحوه ترید خود نگاهی بیندازید، چرا چارت قیمت را بررسی می‌کنید؟ بله درسته (اولین دلیل) برای اینکه بتوانید الگوهای رفتاری بازار را پیدا کنید و آنها را بشناسید. (دومین دلیل) این مورد شاید کمی مربوط به تحلیل فاندامنتال باشد، اینکه در چه بازه‌های زمانی، قیمت یک ارز دیجیتال در چه الگوی رفتاری صحیح در ترید دارد مقطعی قرار داشته است و…

چرا از تحلیل زمانی استفاده می‌کنیم؟

چرا از تحلیل زمانی استفاده می‌کنیم؟

و در نهایت (سومین دلیل) با توجه به تحلیل زمانی تصمیم می‌گیرید در چه نقاطی وارد بازار شوید و یا بالعکس، از بازار خارج شوید که این موضوع وابسته به شناخت الگوهای رفتاری بازار است. معامله‌گرانی که تجربه بیشتری نسبت به سایر افراد دارند، قطعاً در زمان کمتری نتیجه را از بازار دریافت می‌کنند، یعنی مطمئن هستند که بازار در چه زمانی ریزش خواهد داشت و تا چه قیمتی صعود خواهد کرد که البته دستیابی به چنین اطلاعاتی حاصل تجربیات زیادی است. تا به اینجای آموزش متوجه شدیم که تحلیل زمانی چیست و چرا باید از آن استفاده کنیم. شک ندارم که اهمیت استفاده از آن کاملاً برایتان روشن شده است.

تحلیل زمانی چگونه انجام می‌شود؟

اگر بخواهیم به طول کلی چگونگی استفاده از تحلیل زمانی را بیان کنیم، باید گفت که در تحلیل زمانی یک ارز دیجیتال مدت زمان‌هایی که در گذشته روی نمودار رخ‌داده است را اندازه‌گیری می‌کنیم. سپس با استفاده از نسبت‌های فیبوناچی، زمان‌هایی که قرار است نمودار در آینده به آنها برسد را مشخص می‌کنیم که احتمال وقوع آن بالا است.

تحلیل زمانی چگونه انجام می‌شود؟

تحلیل زمانی چگونه انجام می‌شود؟

اگر نسبت‌های فیبوناچی به گوشتان نخورده است، هر زمان اعداد 38.2، 50، 61.8، 100، 161.8، 261.7 را مشاهده کردید، بدانید که پای نسبت‌های فیبوناچی در میان است. از این اعداد علاوه بر تحلیل زمانی، در تحلیل‌های قیمتی نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد. در ادامه توضیحات تکمیلی در مورد چگونگی انجام تحلیل زمانی بیان می‌کنیم.

بررسی نوسانات مهم ترین اصل

به این نتیجه رسیدیم که باید ابتدا الگوهای رفتاری را تشخیص دهیم و با کمک یکسری ابزار نقاط خرید و فروش را با درصد بالایی تشخیص دهیم. سنجش و بررسی نوسانات قیمت یک ارز دیجیتال از مهم‌ترین مراحل تحلیل زمانی است که نباید دست‌کم گرفته شود. فرض کنید که با بررسی نوسانات یک رمزارز، نتیجه به عمل آمده این است که در 3 ماه اول سال قیمت به شدت افت داشته است؛ پی می‌بریم که قیمت آن در بازه‌های زمانی گفته شده به کمترین مقدار خود خواهد رسید.

همان‌طور که گفتیم با بررسی زمان و نوسانات گذشته چنین دستاوردی داشته‌ایم. نتایج دیگری که دستمان را می‌گیرد این است که قیمت در 3 ماه آخر سال رشد خوبی را در پیش می‌گیرد. تمام این حرف‌ها از زبان تحلیل زمانی در می آید!

در پایان این مثال می‌توان گفت که خرید خود را در 3 ماه اول سال انجام می‌دهیم که با افزایش قیمت، سرمایه ما نیز رشد پیدا کند. در چنین حالتی باید نقطه فروش خود را مشخص کنیم که با توجه به تحلیل زمانی که داشته‌ایم، بهترین زمان برای فروش همان 3 ماه آخر سال خواهد بود.

مهم ترین فاکتورها برای تحلیل زمانی بی نقص

مهم ترین فاکتورها برای تحلیل زمانی بی نقص

مهم ترین فاکتورها برای تحلیل زمانی بی نقص

دقیقاً چه فاکتورهایی باید توسط تحلیل‌گر رعایت شود تا یک تحلیل زمانی بدون نقص داشته باشیم و مطمئن باشیم که قطعاً درست از آب در می‌آید؟ همراه بایننس فارسی باشید تا عوامل مهم در تحلیل زمانی را مورد بررسی قرار دهیم و در آینده تحلیل درستی در مورد هر رمزارز داشته باشید.

1. بررسی چارت‌ قیمت

اگر چارت قیمت را از شما بگیرند، دیگر حرفی برای گفتن ندارید و هیچ تحلیل درستی از بازار نمی‌توان داشت. اولین و مهم‌ترین فاکتور، چارت قیمت است. چارت‌های قیمت اطلاعات ارزشمند و پنهانی را در خود جای داده‌اند و شما باید مثل یک گنج آن را از دل کندل‌ها بیرون بکشید. برای بررسی چارت‌های قیمت باید به موارد زیر مسلط باشید تا تحلیل درستی داشته باشید:

  • استفاده و آشنایی با از ابزارهای ریتریس و فیبوناچی و…
  • به دست آوردن الگوهای رفتاری چارت در رویدادهای مختلف
  • بررسی رفتارهای متفاوت چارت در بازه‌های زمانی گوناگون (برای مثال: بازه‌های زمانی یک سال یا یک ماه)

اندیکاتورهای مهم در تحلیل تکنیکال را بشناسید!

2. فیبوناچی

حتماً خط‌های افقی که محل حمایت و مقاومت هستند را روی چارت انداخته‌اید، سطوح بازگشتی فیبوناچی دقیقاً همین خطوط هستند. این سطوح با کمک دونقطه در بالا و پایین نمودار شکل می‌گیرند. اگر کمی دقت کرده باشید، هر سطح فیبوناچی با یک از ضرایب یا درصدهای بالاتر از خود موازی و هماهنگ است.

با کمک این خط متوجه خواهیم شد که حرکت قبلی چه مقدار به قیمت خود برگشت داشته است و روند چقدر احتمال دارد که قبلی متوقف شود یا به مسیر خود ادامه دهد. توجه داشته باشید که قبل از هر اتفاقی، اکثراً قیمت و ارزش یک رمزارز به یکی از ضرایب برگشت خواهد داشت.

اشاره کردیم که بازگشت‌ها به کمک تو دو نقطه در بالا و پایین رخ می‌دهند که به آن بازگشت فیبوناچی می‌گوییم. فاصله‌ای که این دو نقطه از یکدیگر دارند با ضریب‌های خاصی تقسیم‌بندی شده‌اند که عبارت‌اند از:

در نتیجه با مشخص‌شدن این سطوح، حمایت‌ها و مقاومت‌های احتمالی را مشاهده می‌کنیم.

ابزارهای فیبوناچی

تحلیل‌گران در تحلیل زمانی با استفاده از ابزارهای فیبوناچی بازگشت‌هایی را تعیین می‌کنند که محتمل است بازار در چنین نقاطی دچار دگرگونی شود. برای مشخص‌کردن حجم بازگشت باید به محدوده برگشت توجه کنیم.

بازگشت زمانی فیبوناچی

با سطوح بازگشتی فیبوناچی در تحلیل زمانی نیز آشنا شدیم و باید گفت که استفاده از این ابزار مثل آب خوردن است. چطور در فیبوناچی استفاده کنیم؟ برای این منظور باید دو نقطه مشخص کنیم. یکی در بالا که نشان‌دهنده افزایش و دیگر در پایین که نشان‌دهنده کاهش است را انتخاب کند. با استفاده از فیبوناچی هر تریدر می‌تواند مشخص کند که یک تغیر قیمت تا چه مقدار بازگشت خواهد داشت و سطوح حمایت و مقاومت در چه جهتی هستند؟

خطوط گسترش زمانی فیبوناچی

یکی دیگر از ابزارهای فیبوناچی که در تحلیل زمانی به کم ما می‌آید خطوط گسترش زمانی یا سطح اکستنشن هستند. روش کار در این ابزار نیز مانند قبل است که باید 2 نقطه را روی چارت تعیین کنیم. حتماً نسبت طلایی فیبوناچی به گوشتان خورده است؛ نسبت طلایی فیبوناچی که با ضریب 1.618 است، برای مشخص‌شدن این نقاط در دسترس شما است.

روش کار با استفاده از این ابزار به این شک است که دو راه پیش پای شما وجود دارد:

راه اول: این روش به معامله‌گران کمک می‌کند تا بر روی یک بازه زمانی یا همان تایم فریم (time frame) تمرکز داشته باشند. با بهره گرفتن از ضرایب فیبوناچی می‌توانید روند قیمتی مشخصی را پیدا کنید. با در نظر گرفتن نرخ محاسبه پیش رو و ضریب طلایی، تریدر به راحتی به روند احتمالی قیمت دست پیدا می‌کند. شناسایی روند احتمالی روی تصمیم‌گیری تریدر تأثیر مستقیم دارد و باید طبق روندی که پیش‌بینی می‌کند اقدام به فروش یا خرید کند.

راه دوم: در روش دوم با استفاده از خطوط اکستنشن سطحی را در نظر می‌گیریم که قیمت در آن بعد از رشد طبیعی، روند نزولی را به دنبال خواهد گرفت. در این روش تریدر امکان ورود به یک روند مستعد رشد را پیدا می‌کند. نحوه کار به این صورت است که تریدر باید زمانی که روند بازگشتی به نسبت ضریب طلایی فیبوناچی (1.618) برسد، آن را تحت نظر بگیرد و نشانه‌های ردش روند که همان سیگنال‌ها هستند را پیدا کند.

آموزش پیشرفه فیوچرز بایننس فارسی

دوره‌ های زمانی فیبوناچی

دوره‌های زمانی فیبوناچی بر اساس فاصله‌های زمانی فیبوناچی مشخص می‌گردند که معامله‌گر توانایی پیش‌بینی زمانی که قیمت تغییر می‌کند را خواهد داشت. ضریب طلایی فیبوناچی نیز در این الگوی رفتاری صحیح در ترید دارد قسمت کاربرد دارد و مورد استفاده قرار می‌گیرد. درواقع پایه و اساس اصلی فواصل زمانی، ضریب طلایی فیبوناچی است. دوره‌های زمانی به ما می‌گویند که هر تاریخ جدید نتیجه 2 دوره قبل از خود می‌باشد.

قاعده دو نقطه در این ابزار نیز مشاهده می‌شود و تنها تفاوت آن این است که جهت تحلیل زمانی از دو نقطه بالا یا در دو نقطه پایین مورد استفاده قرار می‌گیرد. چنین عملکردی سبب خواهد شد که روند پیش رو در نسبت‌های بین دو نقطه تعیین شود. زمان مهره اصلی در این ابزار است و داده‌های دیگری توسط شما دریافت نمی‌شود.

کاربرد این ابزار برای برجسته‌کردن تغییر قیمت است. یعنی به کمک آن می‌توان محدوده زمانی تغییر قیمت را مشخص کرد. همچنین موقعیت‌های مناسب برای ورود یا خروج را در بازار تعیین می‌کند که این دو مورد کاربرد اصلی این ابزار هستند.

پروجکشن زمانی

با ترکیب اکستنشن‌های فیبوناچی و تایم فریم‌های فیبوناچی پروجکشن زمانی پدید می‌آید که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد. از نظر ظاهری شباهت زیادی به خطوط گسترش زمانی فیبوناچی دارند. اتفاقات و رویدادهای قیمت (بالا و پایین رفتن نمودار قیمت) قرار است در پروجکشن‌های زمانی فیبوناچی رخ دهند.

بیایید با یک مثال ادامه دهیم:

فرض کنید که قیمت در حال ورود به محدوده حمایتی است و به شکل هم‌زمان در نقطه زمانی فیبوناچی نیز قرار می‌گیرد. در ادامه قیمت به جهت بالا حرکت می‌کند و از محدوده حمایتی خارج می‌شود. باتوجه به توضیحاتی که در بالا دادیم، این مثال، روش دوم را به ما نشان می‌دهد.

تریدر در این موقعیت می‌تواند از خطوط گسترش زمانی فیبوناچی کمک بگیرد و مهر تأییدی بر زمان‌بندی خود بزند. در اکثر مقالات بایننس فارسی که در مورد اندیکاتورها، مانند اندیکاتور مدیریت سرمایه و ریسک، اندیکاتور حجم معاملات و اندیکاتور استوک استیک گفته شده است که برای تحلیل تکنیکال از چند ابزار به‌صورت ترکیبی استفاده کنید تا درصد خطای شما کاهش یابد؛ چون هیچ ابزار و اندیکاتوری کاملاً دقیق الگوی رفتاری صحیح در ترید دارد نیست و امکان اشتباه همیشه وجود دارد.

تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال چه کاربردهایی دارد؟

تحلیل زمانی چه کاربردی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش کافی است تا این قسمت از آموزش را به‌صورت دقیق مطالعه کنید تا با کاربردهای تحلیل زمانی آشنا شوید. به طور کلی تحلیل زمانی دارای 4 کاربرد اصلی است که تحلیل‌گران می‌توانند از آن بهره ببرند.

تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال چه کاربردهایی دارد؟

تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال چه کاربردهایی دارد؟

1. همپوشانی زمانی

همپوشانی زمانی به این معناست که تریدر چند ابزار را با هم ترکیب کرده و روی نمودار قیمت مشاهده خواهد کرد که بیشترین تراکم نسبت‌های فیبوناچی در چه ناحیه‌ای قرار دارد. احتمال زیادی وجود دارد که در آن زمان، تغییرات رخ دهند. فراموش نکنید که با تحلیل زمانی تنها زمان برای ما ملاک است.

2. همپوشانی قیمتی و زمانی

ترکیب همپوشانی زمانی با همپوشان قیمت، داده‌های بیشتری برای تریدر تعیین می‌کند. با کاربرد قبلی تحلیل زمانی که منطقه زمانی مطمئن را مشخص می‌کرد، متوجه شدیم که چنین ناحیه‌ای بهترین انتخاب است. حال اگر هدف خود را روی قیمت هم قرار دهیم، در اکثر اوقات می‌توان زمان ورود و خروج را پیدا کرد.

3. واگرایی زمانی

واگرایی علاوه بر قیمت، در زمان نیز کاربرد دارد و می توانیم از آن استفاده کنیم.

4. شناخت به عمق بازار

یکی دیگر از کاربردهای تحلیل زمانی این است که معامله‌گر می‌تواند دقت خود را در تشخیص زمان ورود و خروج در معاملات افزایش دهد. برای این منظور نباید سطحی‌نگر باشد و با کمک ترکیب ابزارها به خوبی به عمق بازار پی ببرد؛ اگر بازار همه چیز را علنی نشان بدهد، دیگر تریدر دغدغه‌ای برای یادگیر مهارت‌های مختلف تحلیل نخواهد داشت. پس فریب بازار را نخورید.

جمع‌بندی تحلیل زمانی

تحلیل زمانی یکی از مهم‌ترین بخش‌ها در تحلیل تکنیکال است که هر تحلیل‌گری باید به خوبی از آن استفاده کند. تحلیل زمانی در تحلیل تکنیکال کاربرد ویژه‌ای دارد و مسیر را برای معامله‌گر روشن می‌کند. 3 دلیل مهم برای استفاده از Time Series معرفی کردیم که شناخت الگوهای رفتاری بازار از مهم‌ترین آنها بود، چون تمام تحلیل زمانی وابسته به رفتار بازار است. پس موفقیت شما در یادگیری الگوهای رفتاری بازار خواهد بود.

در این آموزش به این موضوع پرداختیم که چطور تحلیل بدون نقص داشته باشیم و بیشترین بازدهی را از تحلیل خود بگیریم. همچنین نکات خوبی را برای این نوع تحلیل بیان کردیم که فیبوناچی و بررسی چارت قیمت دو پایه اساسی آن بودند. در آخر باید یادآور شویم که تحلیل تکنیکال وابسته به موضوعات متفاوتی است و باید از چند ابزار استفاده کنیم تا بهترین نتیجه حاصل شود؛ تنها با یادگیری یک ابزار یا یک نوع تحلیل، موفقیت زیادی حاصل نخواهد شد.

الگوی وایکوف چیست؟ شراب صدساله معامله‌گران بازارهای مالی!

الگوی وایکوف چیست؟ | آکادمی آینده

معامله گر های بسیاری روزانه وجود دارند که با استفاده از سبک‌های معاملاتی مختلف در حال کسب سود از بازار هستند.

اما بدیهی است که بسیاری از معامله گران نیز به دلایل مختلفی مانند پیروی نکردن از یک استراتژی معاملاتی دقیق و حرفه‌ای روزانه معاملات زیان دهی را تجربه می‌کنند.

در نتیجه تحلیلگران و تریدرهای فعال در بازارهای مالی همواره به دنبال استراتژی و پلن معاملاتی هستند تا بتوانند توسط آن دیدگاه و پیش‌بینی مناسبی از بازار داشته باشند.

الگوی وایکوف یکی از استراتژی‌های قدیمی و موفق در بازارهای مالی است که علاوه بر تمرکز بر سودآوری و تحلیل تکنیکال قیمت توجه ویژه‌ای به روانشناسی معامله‌گر که پایه و اصل موفقیت و بقا در بازار است نیز دارد.

اگر دوست دارید بیشتر با لگوی وایکوف آشنا شوید تا برگ ارزشمندی به دفتر تجربیات ودانش معامله‌گری خود بیفزایید، مقاله آکادمی آینده درخصوص الگوی وایکوف چیست را از دست ندهید.

در این مقاله چه می‌آموزیم؟

  1. الگوی وایکوف چیست؟
  2. مشخصات ابداع کننده الگوی وایکوف چیست؟
  3. قوانین و اصول اصلی الگوی وایکوف چیست؟

این مقاله برای چه کسانی مناسب است؟

  1. افرادی که به دنبال یک سبک معاملاتی هستند که تمام نکته‌های مورد نیاز برای یک معامله را شامل می‌شود.
  2. افرادی که علم تکنیکال را چاشنی معاملات خود می‌کنند.
  3. کسانی که به دنبال سبک معاملاتی هستند که ترکیبی از روانشناسی بازار و علم تکنیکال باشد.

الگوی وایکوف چیست؟

الگوی وایکوف چیست؟ | آکادمی آینده

الگوی وایکوف چیست؟ | آکادمی آینده

الگوی وایکوف الگویی است که دارای ویژگی ها و استراتژی هایی برنامه ریزی شده برای سرمایه گذاران و تریدرها می‌باشد. الگوی وایکوف یکی از برجسته ترین شاخه ها و زیرمجموعه علم تکنیکال است که به کمک آن تریدرهای تمام بازارهای مالی می‌توانند معاملاتی با درصد موفقیت بالا انجام دهند.

در تعریفی دیگری از الگوی وایکوف می‌توان آن را فرایندی درنظر بگیریم که از آن در راستای تمرکز بر مرتبه انباشت یک نمودار قیمت استفاده می‌شود. از قابلیت‌های دیگر این الگو این است که تریدرها می‌توانند با دریافت الگو‌های عرضه و تقاضا به شاخص بازار دست یافته و آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند.

بنیان گذار استراتژی وایکوف کیست؟

بنیان‌گذار الگوی وایکوف (Wyckoff) ریچارد وایکوف (Richard Wyckoff) می‌باشد. او الگوی خاصی که به افتخار او به نام الگوی وایکوف می‌شناسیم را را در اوایل دهه 1930 کشف کرد. روش وایکوف دارای پایه و اصولی می‌باشد که جوابگوی نیاز سرمایه‌گذاران و تریدرهای بازارهای مالی است.

کشف الگوی وایکوف برای او با چالش‌های زیادی همراه بود! وایکوف بیشتر زندگی خود را به تحلیل تکنیکال پیشرفته و تدرس آن اختصاص داد بود. روش وایکوف از همان ابتدا برای تمام بازارهای مالی مورد استفاده نبود. زیرا در ابتدای کار، از الگوی وایکوف تنها در بازار سهام استفاده می‌شد. سپس به مرور زمان این الگو در تمام بازارهای مالی مورد استفاده قرار گرفت.

جالب است بدانید استراتژی و تصمیمات خود وایکوف در بسیاری از مواقع نشأت گرفته از سبک های معاملاتی تریدرهایی همچون جسی لیورمور که معتقد به صبر و تریدر نکردن تا رسیدن زمان مناسب ورود به معامله می‌شد، بود.

3 2

الگوی وایکوف چیست؟ | آکادمی آینده

3 قانون اصلی الگوی وایکوف چیست؟

1. قانون عرضه و تقاضا

این قانون در الگوی وایکوف به نوعی به اعتدال بین عرضه و تقاضا مربوط می‌شود. به عبارتی، قیمت‌ها زمانی کاهش می‌یابند که عرضه بیشتر از تقاضا باشد و در مقابل، قیمت‌ها زمانی افزایش می‌یابند که تقاضا بیشتر از عرضه باشد. این اصل را می‌توان به عنوان اولین اصل کلی تمام بازارهای مالی دانست.

تقاضا > عرضه = نمودار قیمت افزایش می‌یابد.

تقاضا = عرضه = قیمت‌ها در نوسانات کوچک خواهند بود.

قانون اول وایکوف بیان می‌دارد زمانی که عرضه بیشتر از تقاضا باشد قدرت دست فروشندگان خواهد بود و قیمت کاهش می‌یابد. همچنین زمانی که تقاضا بیشتر از عرضه باشد قدرت دست خریداران بوده و قیمت‌ افزایش می‌یابد.

قانون علت و معلول

قانون دوم وایکوف بیان می‌دارد که تفاوت بین عرضه و تقاضا اتفاقی نیست. اعتقادات افراد در خصوص قوانین وایکوف متفاوت بوده به گونه‌ای که بعضی از افراد به قانون اول معتقد هستند اما برخی دیگر اعتقاد دارند که نمودارهای قیمت در بازار گاهی اوقات به صورت تصادفی بالا رفته و گاهی نیز نمودارها به صورت متمرکز نوسان می‌کنند.

اما اصل دوم وایکوف بیان می‌دارد که، اعتدال میان عرضه و تقاضا اتفاقی نیست و اتفاقی نیز این اعتدال از بین نمی‌رود، بلکه عرضه و تقاضای بازار محصول و فرآورده گروهی از اتفاقات می‌باشد. در نظریه وایکوف بخش فشردگی باعث صعود و در مقابل بخش پراکنده شدن موجب کاهش قیمت‌ها می‌شود. وایکوف تکنیکی را ابدا کرده بود تا اهداف و روند قیمتی بازار را بعد از اینکه قیمت از مرحله پراکنده شدن، فشردگی و خنثی عبور گرد را تعیین کند.

اصل پاداش در قبال تلاش

قانون سوم وایکوف بیان می‌دارد که، این رفتار و یک عمل است که باعث تغییر قیمت در یک دارایی می‌شود. راز این تغییر و اعمال رفتار در حجم معاملات پنهان شده است. به نوعی زمانی که قیمت یک دارایی روندی را در پیش گرفته باشد و حرکت این روند با حجم معاملات رابطه مستقیمی داشته باشد، احتمال زیادی وجود دارد که این حرکت ادامه‌دار باشد. و برعکس، در صورتی که حجم و روند با یکدیگر رابطه مستقیمی نداشته باشد این احتمال وجود دارد که حرکت روند به زودی تغییر کند.

نگرش 5 مرحله‌ای الگوی وایکوف چیست؟

الگوی وایکوف چیست؟ | آکادمی آینده

الگوی وایکوف چیست؟ | آکادمی آینده

وایکوف با استفاده از الگوی خود، نگرشی را برای بازار در نظر گرفته است که شامل 5 مرحله می‌باشد. این 5 نگرش شامل کلیاتی از تئوری‌ها و نظریات وی می‌باشد که با یکدیگر آن‌ها را بررسی خواهیم کرد.

شناسایی روند

افق آینده بازار چگونه خواهد بود؟ آیا عرضه و تقاضا به یکدیگر وابسته هستند؟ روند جاری بازار کدام سمت می‌باشد نزولی یا صعودی؟

شناسایی قدرت دارایی

قدرت دارایی را که میل دارید بر روی آن سرمایه گذاری کنید را اندازه‌گیری کنید آیا روند حرکتی این دارایی معمولا با کلیت بازار رابطه مستقیم یا غیرمستقیمی دارد؟

هدف و دلیل شما برای معامله بر روی یک دارایی چیست؟

هر معامله‌گر برای وارد شدن و سرمایه‌گذاری بر روی یک دارایی باید شواهدی را جستجو کند که نشان دهد درصد موفقیت در این ترید بسیار بالا می‌باشد.

درصد احتمال شروع روند

مطابق با قانون سوم وایکوف، مشخص کنید که آیا حجم معاملات با روند معاملات رابطه مستقیمی را دارد؟ اگر دارد چقدر احتمال شروع روند مطابق میل شما وجود دارد؟

وقت خرید

مرحله پنجم را می‌توان مهم‌ترین مرحله دانست و نشان می‌دهد که چه زمانی مناسب ورود و معامله بر روی یک دارایی است؟ آیا زمانی که شما برای ورود به دارایی مشخص کرده‌اید درست زمانی است که قیمت دارایی در راستای کلیت بازار، آماده صعود می‌باشد؟

کلام پایانی

در این مقاله در خصوص الگوی وایکوف سخن گفته داشت. همان‌طور که گفته شد الگوی وایکوف حدود یک قرن پیش ابدا شده است. اما که بسیاری از معامله‌گران زبردست بازار کماکان از این الگو استفاده می‌کنند.

هر تریدر برای اینکه بتواند از این الگو در معاملات خود بهره بگیرد، باید بر روی علم تکنیکال نیز واقف باشد. الگوی وایکوف معامله‌گران را از وارد کردن احساسات خود در معاملاتی که انجام می‌دهند، باز می‌دارد و باعث می‌شود تا معامله‌گران بینشی واقع بینانه‌تر نسبت به وضعیت فعلی بازار داشته باشند و با هوشیاری بیشتری تصمیم‌گیری کنند.

کسب مهارت‌ها و سبک‌های معاملاتی در تمام بازارهای مالی نیازمند دریافت آموزش هایی می‌باشد. علاقه‌مندان عزیز می‌توانند با شرکت کردن در دوره‌ آموزش فارکس و آموزش ارز دیجیتال آکادمی آینده از شرایط ویژه دوره‌های آموزشی همچون: تضمین کیفیت دوره، پشتیبانی مادام‌العمر و… بهره‌مند شوند.

برای کسب اطلاعات بیشتر می‌توانید درباره دوره آموزش ارز دیجیتال در مشهد و آموزش فارکس در مشهد با همکاران ما در واحد پشتیبانی در ارتباط باشید.

ترید یا سرمایه گذاری؟ تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در ارز دیجیتال چیست؟

معامله گر و سرمایه گذار دو طرف دنیای بازارهای مالی از جمله بورس، فارکس و ارزهای دیجیتال هستند. این دو هر یک استراتژی‌های متفاوتی را دنبال می‌کنند. معامله گری یا همان ترید تفاوت‌هایی با سرمایه گذاری دارد. اما واقعاً فرق تریدر و سرمایه گذار در چیست؟ اصلاً ترید سود بیشتری دارد یا سرمایه گذاری؟ در این مقاله از صرافی آنلاین رمزینکس در تلاش برای پاسخ به این پرسش‌ها هستیم.

فرق تریدر و سرمایه گذار

در ادامه به برررسی تفاوت معامله گر (تریدر) با سرمایه گذار از جنبه‌های مختلف می‌پردازیم.

فرق معامله گر و سرمایه گذار بر اساس رویکرد

اولین تفاوت معامله گر و سرمایه گذار در رویکردی است که افراد فعال در این دو روش برای کسب درآمد از بازار سهام و سایر بازارهای مالی استفاده می‌کنند. معامله گران از تحلیل فنی برای تصمیم گیری در خرید و فروش خود استفاده می‌کنند، در حالی که سرمایه گذاران از تحلیل بنیادی استفاده می‌کنند.

سرمایه گذار در تحلیل بنیادی به تحلیل مالی شرکت، تحلیل صنعتی که شرکت در آن فعالیت می‌کند و وضعیت کلی اقتصاد کلان در کشور توجه می‌کند.

این تحلیل شامل مطالعه سلامت مالی یک صنعت خاص و شرکت مدنظر و چشم انداز رشد آن در آینده الگوی رفتاری صحیح در ترید دارد است، در حالی که معامله گر در تحلیل فنی از نمودارها به جای گزارش‌های سالانه و نمودارها و الگوها استفاده می‌کند.

در تحلیل تکنیکال از قیمت بازار سهام برای پیش بینی الگوهای آینده قیمت و تحلیل الگوهای تاریخی استفاده می‌شود و به تحلیل عوامل موثر بر قیمت بازار مقید نیست. متخصصان در این روش روند قیمت، حجم و میانگین متحرک در طی یک دوره زمانی مشخص را بررسی می‌کنند.

تریدر از استراتژی معاملاتی متفاوتی مانند کپی تریدینگ و مارجین تریدینگ استفاده می کند که در مقاله «هر آنچه که باید در مورد ترید ارز دیجیتال بدانید! ترید چیست و چگونه است؟» به طور مفصل در خصوص ترید و معامله گری صحبت شده است.

تریدر به حوزه فعالیت شرکت یا چشم‌انداز رشد شرکت علاقه‌ای ندارد.

این یکی از تفاوت‌های اساسی بین ترید و سرمایه گذاری است. در معاملات تحلیل فنی بیشتری استفاده می‌شود، در حالی که در سرمایه گذاری توجه به شرایط بازار و تحلیل بنیادی ضرورت بیشتری دارد.

معامله شامل شناسایی روند بازار و سپس خرید سریع یا فروش سهام برای کسب سود کوتاه‌مدت است. از طرف دیگر، سرمایه گذاری بر روی سهام یک شرکت تنها پس از تحلیل و بررسی دقیق آن شرکت انجام می‌شود.

سرمایه گذاران ترجیح می‌دهند سهام شرکت‌هایی را خریداری کنند که از نظر بنیادی شرایط خوبی دارند و سهام خود را برای مدت طولانی نگه می‌دارند. با رشد آن شرکت ارزش سهام آنها نیز افزایش پیدا می‌کند. سرمایه گذار بازار سهام هیچ توجهی به نوسانات کوتاه‌مدت بازار ندارد.

تفاوت تریدر و سرمایه گذار بر اساس افق زمانی

فرق تریدر و سرمایه گذار را می‌توان براساس افق زمانی نیز بررسی کرد. اجازه دهید این تفاوت را با یک مثال نشان دهیم. فرض کنید با پولی که دارید خانه‌ای را در موقعیتی مناسب خریداری می‌کنید. طی دو هفته قیمت ملک شما افزایش می‌یابد و شما آن را با سود مناسبی می‌فروشید.

این کار معامله نامیده می‌شود. اما اگر بدانید، مثلاً، در چند الگوی رفتاری صحیح در ترید دارد سال آینده بزرگراهی در نزدیکی ملکی ساخته خواهد شد و امروز اقدام به خرید آن ملک کنید و انتظار داشته باشید که در آینده ارزش پیدا کند به این کار سرمایه گذاری گفته می‌شود.

معامله در اصل به معنای نگه داشتن سهام برای مدت کوتاه و کسب سود از طریق فروش آن به محض بالا رفتن قیمت است. مدت زمانی که معامله گران برای خرید و فروش یک دارایی در نظر می‌گیرند می‌تواند از یک روز تا چند هفته و شاید چند ماه باشد.

بسیاری از معامله گران ممکن است صبح سهامی را بخرند و در پایان روز آن را بفروشند! نوسان بازار اهمیت و تأثیر بسزایی در تصمیماتی که یک معامله گر می‌گیرد دارد. در سوی دیگر، سرمایه گذاری با چشم انداز بلند مدت انجام می‌شود.

سرمایه گذاران سهام مورد نظر خود را بر اساس ویژگی‌های بنیادی امیدوارکننده انتخاب می‌کنند و آن را برای مدت زمان طولانی‌تر، از چند سال تا چند دهه، و حتی بیشتر نگه می‌دارد.

فرق براساس خطرات موجود در ترید و سرمایه گذاری

چه معامله کنید و چه سرمایه گذاری کنید، سرمایه شما در گرو رفتار بازار است و از این رو یک رابطه جانشینی بین بازدهی و خطر در فعالیت‌هایتان وجود دارد که باید از آن آگاه باشید. با این حال خطر موجود در معامله گری بیشتر از خطرات موجود در سرمایه گذاری است.

دلیل ساده پر خطر بودن معامله این است که در معامله فرد باید بسیار سریع و بر اساس اطلاعات محدود تصمیم‌گیری کند؛ این تصمیم‌ها ممکن است خوب و یا به طرز وحشتناکی اشتباه از آب در بیایند.

معامله گر بر اساس امیدبخش بودن چشم انداز رشد یک شرکت تصمیم نمی‌گیرد. او ممکن است تحت تأثیر عومال خارجی یک دارایی بخرد که مجبور شود با پایین آمدن قیمت‌ها آن را بفروشد و ضرر کند.

ناگفته پیداست که در معاملات قیمت ممکن است به سرعت بین سطوح بالا و پایین در نوسان باشد. در سوی دیگر، سرمایه گذاری به عنوان یک عادت به زمان بیشتری برای به بار نشستن نیاز دارد و در بلند مدت نتیجه می‌دهد.

هر چه زمان نگه داشتن یک دارایی کمتر باشد خطرات توام با آن نیز کمتر و بازده آن نسبتاً کمتر خواهد بود، با این حال، اگر دارایی خود را برای مدت طولانی‌تر نگهداری کنید می‌توانید به لطف عواملی مانند سود مرکب و سود سهام بازده بیشتری به دست آورید.

اگر سهمی‌که در آن سرمایه گذاری کرده‌اید از نظر بنیادی قوی باشد نوسانات روزانه هیچ تاثیری بر سرمایه گذاریتان نخواهد داشت.

فرق تریدر و سرمایه گذار بر اساس نگرش‌ها

تفاوت نهایی در شخصیت یا نگرش ثروت آفرینی سرمایه گذار و معامله گر نهفته است. در جدول زیر می‌توانید تفاوت‌های اصلی را مشاهده کنید:

معامله گر (خرید و فروش) سرمایه گذار (خرید و نگه داشتن)
شخصیت ناشکیبای معامله گر (خرگوش) رویکرد آرام اما با ثبات سرمایه گذار (لاک پشت)
معامله گر در خلال چند دقیقه، روز، هفته، یا ماه تصمیم می‌گیرد تصمیم‌های سرمایه گذار بر اساس نتایج بلندمدت گرفته شده در نتیجه ممکن است سال‌ها تا دهه‌ها زمان نیاز داشته باشد
زمان‌بندی کردن بازار؛ احتمال ضرر کردن در نتیجه از دست دادن زمان مناسب برای ورود و خروج از بازار عدم توجه به زمان‌های کوتاه‌مدت و آشفته نشدن به دلیل نوسان‌های کوتاه‌مدت بازار
انتخاب و خرید سهام یا دارایی بر اساس تحلیل فنی؛ معامله گری بر اساس شتاب بازار انتخاب و خرید سهام بر اساس تحلیل بنیادی شرکت؛ سرمایه گذاری بر روی ارزش
نیاز به داده‌ها و اطلاعات در زمان واقعی برای تصمیم گیری در مورد خرید و فروش و همیشه گوش به زنگ بودن رویکرد خونسردتر؛ صرفاً نیاز به اطلاعات بنیادی شرکت‌ها
عدم توجه به فعالیت اقتصادی شرکت و صرفاً توجه به قیمت و حجم معاملاتی دارایی اتخاذ تمام تصمیم‌ها بر اساس اعتقاد به رشد شرکت در بلندمدت
احتمال خرید دارایی یا سهام به توصیه دوستان، سایر معامله گران، رسانه‌ها و سایر منابع بیرونی سرمایه گذاری تنها در صورت انطباق اهداف سرمایه گذاری فرد با اهداف شرکت. انجام تحقیق شخصی و تصمیم‌گیری نهایی در صورت اعتقاد یافتن به پتانسیل رشد شرکت

کدام یک برای سرمایه گذار خرده فروش بهتر است؟

اگر به تفاوت و فرق بین تریدر و سرمایه گذاری نگاه کنید متوجه خواهید شد که روش معامله گری بیشتر مناسب سرمایه گذاران خرده فروشی است که می‌خواهند بیشتر با سهام و دارایی‌ها سر و کار داشته باشند.

سرمایه گذاری بر روی سهام مزایای بی شماری دارد. برای این کار سرمایه گذار صرفاً باید سهام شرکتی را انتخاب کند که طرح‌های اساسی قوی ارائه بکند، دائماً در حال نوآوری و انطباق با نیاز مشتری باشد و تیم مدیریتی خوبی از آن پشتیبانی کند.

سرمایه گذار پس از مطمئن شدن از انتخاب درست دیگر نیازی به انجام هیچ کاری ندارد. لازم به ذکر است که هیچ کدام از دو روش ثروت‌اندوزی مورد بحث در این مقاله فرمول تضمینی برای کسب درآمد در بازار سهام و بازارهای مالی دیگر ندارند.

رویکرد سرمایه گذاری موفقیت در مدت زمان طولانی‌تر را تضمین می‌کند. این روش همچنین به سرمایه گذار آرامش روانی می‌دهد؛ چیزی معامله گران به ندرت از آن بهره‌مند می‌شوند.

پس یک شرکت را به صورت بنیادی تحلیل کنید، بر روی آن سرمایه گذاری کنید، از سر و صدا و آشوب بازار کناره‌گیری کنید و منتظر بمانید تا در بلندمدت از منافع بلند مدت سرمایه گذاری خود بهره‌مند شوید.

مزایا و معایب سرمایه گذاری

ساخت یک سبد سرمایه گذاری ارز دیجیتال می تواند مزایا و معایب زیادی داشته باشد. سرمایه گذاری رویکرد سنتی کسب درآمد در بازارهای مالی بوده و مبتنی بر مفهوم ایجاد ثروت از طریق «به کار انداختن پول» است. اجرای رویکرد مدیریت سرمایه بر اساس اصول سرمایه گذاری مزایای متعددی را برای فرد فراهم می‌کند از جمله:

  • مسئولیت کوتاه مدت محدود: ریسکی که به نوسانات الگوی رفتاری صحیح در ترید دارد دوره‌ای بازار یا یک محصول مربوط می‌شود بسیار کاهش می‌یابد. شیوه‌های سرمایه گذاری افراد فعال در بازار را قادر می‌سازد تا با این تفکر که ارزش بازار به سطوح بالاتر باز می‌گردد شرایط سخت بازارها را پشت سر بگذارند.
  • افزایش سرمایه غیرمنتظره: پرداخت سود سهام پیش بینی نشده و تقسیم سهام از جنبه‌های مثبت سرمایه گذاری در سهام است که ممکن است با گذشت زمان ارزش آن را بسیار افزایش دهد.
  • سود مرکب: به ارزش زمانی پول اشاره می‌کند که منجر به رشد یک یک دارایی در یک دوره طولانی می‌شود. درآمدهای مرتبط با نرخ بهره و سرمایه گذاری کردن مجدد آن از جوانب بسیار مهم این روش سرمایه گذاری است.
  • کارمزدهای معاملاتی و هزینه‌های مالیاتی: به دلیل تعداد محدود معاملات، هزینه‌های مربوط به سرمایه گذاری نیز کاهش می‌یابد. همچنین، برخی از حساب‌های سرمایه گذاری واجد شرایط تخفیف مالیاتی سود تحقق یافته هستند.

با این حال، سرمایه گذاری اشکالات مختلفی نیز دارد:

  • در دسترس بودن سرمایه: پول سرمایه گذاری شده معمولاً تا زمان تسویه شدن پوزیشن معاملاتی به راحتی در دسترس نیستند.
  • نرخ‌های بازده کمتر: اگرچه متنوع سازی سبد سهام و مدیریت پورتفولیو در کاهش ریسک سرمایه گذاری موثر است اما این اقدامات ممکن است باعث کاهش بازده سرمایه گذاری (ROI) نیز شوند. برای مثال، چاپ سال ۲۰۱۴ تحلیل کمی رفتار سرمایه گذاران موسسه دالبار (QAIB) دالبر نشان داد که نرخ بازدهی ​سرمایه گذاری یک شخصی معمولی در بازه زمانی ۱۰ ساله منتهی به سال ۲۰۱۳ تنها ۲/۶ درصد بود.
  • زمان‌بندی بازار: اگرچه خطرات مربوط به نوسانات کوتاه مدت محدود است اما شرایط بازار در سررسید یکی از جنبه‌های اصلی تحقق سود است. اگر در زمان تسویه پوزیشن معاملاتی ارزش سرمایه گذاری کاهش یابد، سود محقق شده متحمل ضرر خواهد شد.

مزایا و معایب معامله گری یا ترید

ترید و معامله گری مزایا و معایب خود را دارد. در مقابل سرمایه گذاری، روش‌های معاملات (ترید) مبتنی بر ایجاد درآمد در کوتاه مدت است.

معامله گر اغلب نوسان‌های دوره‌ای در ارزش ابزارهای مالی را به عنوان راه مناسبی برای دستیابی به سود تلقی می‌کنند. معامله گران نوسانی، معامله گران روزانه و اسکالپرها همه روش‌های مشابه معامله کوتاه‌مدت دارند.

معامله فعال مزایای مختلفی را به معامله گران می‌دهد از جمله:

  • نقدینگی: معامله گران پوزیشن‌های معاملاتی را به سرعت باز و بسته می‌کنند. این امر باعث می‌شود تا حساب معاملاتی‌شان دارای نقدینگی باشد.
  • قرار گرفتن در معرض خطر سیستمیک: داشتن فلسفه معاملاتی فعال باعث کاهش خطرات مرتبط با سقوط بازار، ورشکستگی و فروش چشمگیر می‌شود. معامله گران می‌توانند به در موقعیت‌های نامساعد به سرعت از بازار خارج شوند و از تحت تاثیر قرار گرفتن حساب معاملاتی‌شان در نتیجه اتفاقات غیرقابل پیش بینی بازار جلوگیری کنند.
  • بازده دوره‌ای بیشتر: دوره‌های افزایش سودآوری در این روش وجود دارد. یک سری معاملات مثبت ممکن است سود مازادی ایجاد کند که از آن می‌توان برای رشد حساب معاملاتی استفاده کرد.
  • کاهش ریسک سرمایه: از طریق استفاده از لورج (اهرم)، می‌توان از مقادیر کمتری از سرمایه برای دستیابی به سود قابل قبول استفاده کرد.

با این حال، در بازار دیجیتال فعلی اجرای رویکردی صرفاً مبتنی بر معامله فعال ممکن است با اشکالات مختلفی همراه باشد از جمله:

  • شکاف فنی: سیستم‌های اطلاعاتی و فناوری‌های اینترنتی دائماً در حال پیشرفت هستند و معامله گران فعال باید بخشی از سرمایه خود را به تهیه تجهیزات معمول و به روزرسانی زیرساخت‌ها اختصاص دهند.
  • قرار گرفتن در معرض نوسان‌های کوتاه مدت: نوسان‌ها ممکن است در هر زمانی و تقریباً در هر بازاری رخ دهند. نوسان‌های دوره‌ای قیمت ممکن است منجر به از بین رفتن سریع حساب معاملاتی شود.
  • هزینه‌ها و کارمزدها: فعالیت‌های مکرر معاملاتی، کارمزدها و هزینه‌های قابل توجهی را برای معامله گر ایجاد می‌کند.
  • پیامدهای مالیاتی: سود حاصل از عملیات معاملاتی اغلب به منزله سود کوتاه مدت است و مشمول بدهی مالیاتی بیشتر است.

از کجا ارز دیجیتال بخریم؟

صرافی ارز دیجیتال رمزینکس با پشتیبانی کردن از بهترین ارزهای دیجیتال و کارمزد معاملاتی مناسب به ارائه خدمات به کاربران می پردازد. با طی کردن چند مرحله ساده از جمله ثبت و نام و احراز هویت می توانید به طور مستقیم یا با وارد شدن به بازار معاملاتی همتا به همتا به خرید و فروش ارز دیجیتال بپردازید.

بعد از ثبت نام و احراز هویت هم می توانید با مراجعه به وب سایت صرافی رمزینکس و هم با دانلود و نصب برنامه و اپلیکیشن رمزینکس در گوشی های هوشمند خود به خرید و فروش ارز دیجیتال مشغول شوید.

برای رصد قیمت لحظه ای انواع ارزهای دیجیتال به صفحه قیمت لحظه ای ارز دیجیتال مراجعه کنید. برای اطلاعات بیشتر در خصوص قوانین و مقررات خرید و فروش ارزهای دیجیتال در رمزینکس می توانید به صفحه سوالات متداول درباره رمزینکس مراجعه کنید.

سخن آخر

تریدر و سرمایه گذار بدون شک با یکدیگر تفاوت دارند اما اینکه کدام بهتر است برای هر کسی می‌تواند متفاوت باشد. مهم این است که هر دوی ترید و سرمایه گذاری می‌تواند به نوبه خود سودآور باشد. بهتر است روحیات خود را بسنجید و ببینید که با کدام روش بیشتر هماهنگی دارید. به کار گرفتن هر دو با رعایت مدیریت سرمایه توصیه می‌شود. فراموش نکنید که بزرگ‌ترین سرمایه داران فعلی از طریق سرمایه گذرای به موفقیت رسیده اند.

کندل دوجی چیست؟ + انواع الگوی دوجی

کندل دوجی (تلفظ انگلیسی: Doji) یکی از محبوب‌ترین الگوهای کندل استیک و بیانگر سردرگمی و بی‌تصمیمی تریدرها است. الگوی Doji می‌تواند سیگنال تضعیف قدرت روند و برگشت آن را صادر کند. مهمترین ویژگی دوجی، نزدیک بودن قیمت پایانی و آغازین است. در واقع بدنه کندل بصورت یک خط صاف است (تقریبا یکسان بودن Open Price و Close Price) که با توجه به سایه بالایی و پایینی کندل، انواع مختلفی دارد: 1. دوجی سنجاقک، 2. سنگ قبر، 3. چهار قیمت، 4. پایه بلند. در حالت کلی تمام الگوهای تک کندلی Doji بیانگر تشویش و بی‌تصمیمی معامله‌گران و جزء الگوهای خنثی هستند. عدم درک و آموزش صحیح مفاهیم ساده تحلیل تکنیکال گاها باعث تحلیل‌های اشتباه و ضررهای سنگین معامله گران می‌شود. الگوی دوجی جزء مفاهیمی است که عموما به درستی آموزش داده نمی‌شود! با ما در این آموزش تحلیل تکنیکال همراه باشید تا با مفاهیم الگوی کندل استیک Doji آشنا شوید.

کندل دوجی

مفهوم کندل در تحلیل تکنیکال

“تمام آنچه یک تریدر نیاز دارد در نمودار قیمت نهفته است”. در بین چارت‌های تحلیل تکنیکال، نمودار کندل استیک اطلاعات بیشتری را در دل خود جای می‌دهد. هر کندل در نمودار Candlestick متشکل از 4 داده “Close, Open, High, Low Price” است. شکل زیر مفهوم کندل‌ها را نشان می‌دهد که شامل بدنه (Real Body) و سایه (Shadow) است. تفاوت در طول بدنه و سایه کندل‌ها باعث ایجاد الگوهای کندل استیک می‌شود. در واقع آشنایی با مفاهیم الگوهای Candlestick چیزی جز درک عمیق مفهوم کندل نیست. اگر جزء تریدرهای علاقمند به پرایس الگوی رفتاری صحیح در ترید دارد اکشن هستید مقاله “کندل چیست؟” را بارها و بارها مطالعه بفرمایید!

مفهوم و اجزا کندل ها

کندل دوجی چیست؟

کندل دوجی (Doji) جزء الگوهای خنثی است اما اهمیت بالایی در الگوهای شمعی – ژاپنی تحلیل تکنیکال دارد. این الگو بیانگر سردرگمی معامله‌گران است که این بی‌تصمیمی و تشویشِ تریدرها می‌تواند باعث تضعیف قدرت روند شود و هشداری بر پایان روند باشد. با مشاهده الگوی دوجی باید برای شروع تغییر روند آماده شد اما نباید صرفا بر اساس مشاهده این الگو اقدام به معامله کنیم و بایستی منتظر کندل بعدی جهت تایید سیگنال بمانیم. مشخصات ظاهری کندل دوجی به صورت زیر است:

  1. بدنه کندل بسیار کوچک و شبیه یک خط صاف است.
  2. سایه بالایی و پایینی اهمیتی ندارد اما در انواع مختلف آن متفاوت است.
  3. رنگ بدنه نیز مهم نیست.

دوجی جزء الگوهای تک کندلی است اما در سایر الگوهای چند کندلی مهم (مثل الگوی سه کندلی ستاره صبحگاهی یا Evening Star) نیز مشاهده می‌شود.

کندل دوجی چیست

مفهوم الگوی کندل استیک دوجی

مهمترین ویژگی الگوی رفتاری صحیح در ترید دارد Doji یکسان بودن “قیمت باز شدن” و “قیمت بسته شدن” است. در واقع بدنه کندل دوجی بصورت یک خط صاف است که با توجه به طول سایه بالایی و پایینی شبیه یک علامت جمع یا صلیب و صلیب معکوس خواهد بود! هر چه طول سایه‌های بالایی و پایینی بلندتر باشد تشویش و تردید بیشتر معامله‌گران را نتیجه می‌دهد.

مهمترین مفهوم کندل دوجی، بلاتکلیفی تریدرهاست که در یک روند صعودی یا نزولی می‌تواند اخطاری بر پایان روند و یا حداقل کاهش قدرت روند باشد. چرا که با دودلی و بی‌تصمیمی خریداران یا فروشندگان، امکان برگشت قیمت یا درجا زدن آن (ایجاد یک روند ساید) وجود داد.

نکته: هنگام شکل‌گیری کندل Doji در حوالی سطوح حمایت و مقاومت باید انتظار چرخش قیمت‌ها را داشته باشید. اگر کندل بعدی یک الگوی برگشتی مثل اینگالف باشد احتمال تغییر روند قوت خواهد گرفت.

انواع کندل دوجی

در حالت کلی 4 نوع کندل دوجی داریم: 1. سنجاقک، 2. سنگ قبر، 3. پایه بلند، 4. چهار قیمت. تفاوت در سایه‌های بالایی و پایینی باعث به وجود آمدن انواع مختلف الگوی Doji می‌شود. الگوهای دوجی سنجاقک و سنگ قبر از نظر مشخصات ظاهری به ترتیب شبیه پین بار صعودی و نزولی هستند.

کندل دوجی سنجاقک

کندل دوجی سنجاقک (Dragonfly Doji) دارای مشخصات زیر است:

  • بدنه بسیار کوچک
  • سایه پایینی بلند
  • عدم وجود سایه بالایی یا بسیار کوتاه

کندل دوجی سنجاقک شباهت ظاهر زیادی به الگوی چکش و Hanging Man دارد اما ممکن است سیگنال‌های متفاوتی داشته باشد. دوجی سنجاقک در روند نزولی و صعودی می‌تواند هشداردهنده برگشت روند باشد اما در پایان روند نزولی، سیگنال معتبرتری صادر می‌کند و رایج‌تر است. چرا؟!

دوجی سنجاقک مثل کندل چکش در انتهای روند نزولی، به عنوان یک الگوی برگشتی صعودی رفتار می‌کند. اما در پایان روند صعودی، سیگنال متفاوتی نسبت به الگوی مرد حلق آویز دارد و نمی‌تواند به عنوان الگوی برگشتی درنظر گرفته شود و عموما یک اصلاح قیمت موقت را پیش‌بینی می‌کند.

کندل دوجی سنجاقک

مشاهده دوجی سنجاقک در انتهای یک روند نزولی این مفهوم را القا می‌کند که سایه پایینی بلند، بیانگر فشار عرضه در قیمت‌های پایین است اما برابری قیمت پایانی و آغازین نشان می‌دهد که تلاش فروشندگان ناموفق بوده و خریداران با تقاضای خرید در قیمت‌های بالاتر باعث کاهش فشار عرضه شدند. بنابراین تشکیل کندل دوجی سنجاقک در انتهای یک روند نزولی و حوالی خط حمایت می‌تواند سیگنالی از برگشت قیمت و شروع روند صعودی باشد.

تشکیل کندل بعدی بالاتر از دوجی سنجاقک می‌تواند مهر تاییدی بر آغاز روند صعودی باشد. همچنین استفاده از اندیکاتورهای مومنتوم مثل استوکاستیک یا RSI بر دقت و اعتبار تحلیل شما می‌افزاید. در شکل زیر چارت اتریوم در تایم فریم 1 ساعته همراه 2 کندل دوجی سنجاقک را مشاهده می‌کنید. همانطور که در مقالات قبلی توضیح دادیم “هنگام استفاده از الگوهای Candlestick، تحلیل در چند تایم فریم بصورت همزمان باعث افزایش دقت تحلیل می‌شود.”

استراتژی معاملاتی الگوی سنجاقک در تحلیل تکنیکال

کندل دوجی سنگ قبر

کندل دوجی سنگ قبر (Gravestone Doji) دارای مشخصات زیر است:

  • بدنه بسیار کوچک
  • سایه بالایی بلند
  • عدم وجود سایه پایینی یا بسیار کوتاه

کندل دوجی سنگ قبر شبیه الگوی Shooting Star و چکش معکوس است و می‌تواند در هر دو روند صعودی و نزولی ظاهر شود. دوجی سنگ قبر به عنوان سیگنال پایان روند صعودی رایج‌تر بوده و از اعتبار بالاتری برخوردار است. بنابراین این الگو را در دسته الگوهای بازگشتی نزولی (مثل کندل ستاره ثاقب) در نظر بگیرید. کندل دوجی سنگ قبر به ندرت در کف الگوی رفتاری صحیح در ترید دارد قیمتی مشاهده می‌شود. در واقع الگوی Gravestone Doji در یک روند نزولی عموما به عنوان سیگنال برگشت روند محسوب نمی‌شود و صرفا یک افزایش قیمت موقت است برخلاف الگوی چکش معکوس!

کندل دوجی سنگ قبر

طبق کندل سنگ قبر، شروع معاملات با قیمت‌های پایین آغاز شده اما با افزایش تقاضای خریداران، قیمت‌ها بالاتر رفته است (سایه بالایی بلند). در نهایت پایین بودن قیمت Close بیانگر عدم پیروزی خریداران و کاهش تقاضا بوده و می‌تواند سیگنال کاهش قدرت روند باشد. الگوی Gravestone Doji در انتهای روند صعودی و حوالی خط مقاومت را هشدار آغاز روند نزولی درنظر بگیرید. رنگ بدنه اهمیتی ندارد و اگر بدنه سبز رنگ بود فریب آنرا نخورید!

هنگام مشاهده الگوی دوجی سنگ قبر، از اندیکاتور مووینگ اوریج، Stochastic یا RSI جهت شناسایی محدوده اشباع خرید استفاده کنید. در شکل زیر مربوط به چارت یورو – دلار در تایم فریم 30 دقیقه، واکنش نمودار به الگوی دوجی سنگ قبر را مشاهده می‌کنید.

استراتژی معاملاتی الگوی سنگ قبر در تحلیل تکنیکال

الگوی دوجی پایه بلند

کندل دوجی پایه بلند (Long leg Doji) دارای مشخصات زیر است:

  • بدنه بسیار کوچک (قیمت باز و بسته شدن بسیار نزدیک به یکدیگر)
  • سایه بالایی و پایینی بلند

مطابق شکل زیر و با توجه به توضیحات قبلی، احتمالا مفهوم این الگو را خودتان حدس زده‌اید! سایه بالایی و پایینی بلند بیانگر نوسان شدید بازار، بلاتکلیفی و خستگی همزمان خریداران و فروشندگان است. در بین انواع کندل‌های دوجی، الگوی دوجی پایه بلند، بیشترین تشویش و بی‌تصمیمی تریدرها را منعکس می‌کند. با مشاهده این الگو باید منتظر یک روند خنثی (ساید) و بازار رنج باشید. محدوده نوسان نیز بین سایه بالایی و پایینی کندل دوجی پایه بلند خواهد بود.

تشکیل الگوی Long leg Doji در انتهای یک خط روند پُر قدرت، می‌تواند سیگنالی از کاهش قدرت روند باشد و باید با احتیاط معاملات را دنبال کرد.

الگوی دوجی پایه بلند

الگوی دوجی چهار قیمت

یکسان بودن قیمت پایانی، آغازین، بسته شدن و باز شدن، باعث تشکیل کندل دوجی چهار قیمت بصورت یک خط صاف می‌شود. بنابراین مشخصات ظاهری بصورت زیر است:

  • بدنه بسیار کوچک (یک خط صاف)
  • عدم وجود سایه بالایی و پایینی

این الگو در بازارهای جهانی به ندرت مشاهده می‌شود به طوری که عموما در مقالات انگلیسی اسمی از آن آورده نمی‌شود! این الگو بیشتر در بورس تهران کاربرد دارد و بیانگر صف خرید و فروش است چرا که فقط در بورس تهران با محدودیت دامنه نوسان قیمت روزانه مواجه هستیم.

تذکر: معامله صرفا بر اساس الگوهای کندل استیک توصیه نمی‌شود و تریدرهای دوستدار پرایس اکشن مدنظر داشته باشند که معامله صرفا بر اساس کندل دوجی اشتباه محض است! با مشاهده الگوی دوجی حتما منتظر کندل بعدی بمانید. استفاده همزمان از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال نیز فراموش نشود.

اگر قصد یادگیری 0 تا 100 مبحث الگوهای کندل استیک را دارید به شما توصیه می‌کنیم مقالات آموزشی زیر را به ترتیب مطالعه بفرمایید، به مرور مقالات جدیدتر پیرامون الگوهای کندل استیک در سایت درج خواهد شد حتما پیگیر پارس‌سهام باشید.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.