اندیکاتور پسرو و پیشرو چیست؟


در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی که بر روی نمودار ظاهر می‌شوند، لیدینگ، و اندیکاتورهایی که در پایین نمودار ظاهر می‌شوند، لگینگ یا تاخیری هستند. تقریبا تمامی اسیلاتورها از نوع لگینگ هستند.
نمونه‌های اندیکاتورهای لیدینگ RSI، استوکاستیک، میانگین متحرک، باندهای بولینگر، کانال کلتنر، زیگ زاگ و غیره هستند.
نمونه‌های اندیکاتورهای لگینگ نیز MACD، ADX، ATR، مومنتوم، الیگاتور، اس ای آر پارابولیک، مانی فلو، والیوم یا اندیکاتور پسرو و پیشرو چیست؟ حجم و غیره هستند.

انواع اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بورس

شاید بتوان به جرات گفت که اولین چیزهایی که تازه‌واردان پس از نصب برنامه‌های تحلیلی و معاملاتی به دنبالش می‌روند، آشنایی با انواع اندیکاتورهای تکنیکال است. نمی‌توان کتمان کرد که اکثر فعالان بازار، لااقل در مقاطعی از زمان، شیفته عملکرد این ابزارها بوده‌اند و تلاش کرده‌اند از آن‌ها در جهت بهبود سیستم‌ها و استراتژی‌های معاملاتی خود بهره ببرند.

بزرگ‌ترین مشکل اندیکاتور های بورس، تعداد بسیار زیاد آن‌هاست و هر یک می‌توانند بسته به ترجیحات تحلیل‌گر، تغییرات زیادی پیدا کنند. به بیان دیگر، بزرگ‌ترین مشکل اندیکاتورها میزان اطلاعاتی است که تولید می‌کنند و ما را مجبور می‌کنند که آن‌ها را از صافی‌های زیادی بگذرانیم.

اندیکاتور های تکنیکال بر اساس فرمول‌های ریاضی کار می‌کنند. این فرمول‌ها می‌توان ساده (مانند گرفتن میانگین از n اندیکاتور پسرو و پیشرو چیست؟ شمع قبل) یا پیچیده باشند. به عنوان مثال اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) با دوره زمانی ۱۴ شمعی، آخرین ۱۴ شمع را بررسی کرده و اطلاعاتی را بر آن اساس در اختیار ما قرار می‌دهد.

بهتر است بخوانید:

  • تحلیل تکنیکال چیست و ابزار های آن کدام اند؟

دسته‌بندی اندیکاتورهای تکنیکال

  • پیش‌رو (leading)
    این دسته از اندیکاتوها، پیش از شروع یک روند، سیگنال ورود صادر می‌کنند.
  • پس‌رو یا تاخیری (lagging)
    این دسته از اندیکاتورها با یک تاخیر زمانی مشخص بازار را تحلیل می‌کنند. اندیکاتور میانگین متحرک (MA) را می‌توان یک نمونه بارز از این دسته به حساب آورد.

تفاوت مهم بین این دو دسته آن است که اندیکاتورهای تکنیکال پیش‌رو تلاش می‌کنند بازار را جلوتر از آن تحلیل کنند و در نتیجه سیگنال ورود را زمانی صادر می‌کنند که بازار هنوز یک روند جدید را شکل نداده است.

اما اندیکاتورهای پس‌رو یا تاخیری بیشتر برای گرفتن تایید در خصوص قدرت و جهت یک روند که از قبل شکل گرفته است (یا تصور می‌شود که شکل گرفته باشد) به کار می‌روند.

اندیکاتور های تحلیل تکنیکال در بورس

  • اندیکاتورهای روند
  • اندیکاتورهای شتاب
  • اندیکاتورهای نوسان
  • اندیکاتورهای حجم

اندیکاتورهای روند

این دسته از اندیکاتورها اساسا برای تایید روند به کار می‌روند و اقدام به ارزیابی و اندازه‌گیری جهت و قدرت روند می‌کنند. به عنوان مثال پایین‌تر بودن میانگین‌های متحرک از قیمت بازار نشان‌گر برتری خریداران است و حکایت از یک بازار صعودی دارد.

مثال‌ها : MA, MACD, Parabolic SAR

اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتورهای شتاب

این اندیکاتورها، با مقایسه قیمت بسته شدن شمع فعلی با قیمت‌های بسته‌شدن شمع‌های قبلی، سرعت حرکت قیمت را اندازه‌گیری می‌کنند. اگر یک واگرایی بین اندیکاتور و قیمت مشاهده شود، می‌توان انتظار تغییر روند را داشت.

مثال: RSI, CCI, Stochastic Oscilator

اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتورهای نوسان

این اندیکاتورها، فارغ از جهت حرکت بازار و با توجه به اندازه شمع‌ها اقدام به ارزیابی سرعت حرکت قیمت می‌کنند. چنین اندیکاتورهایی می‌توانند اطلاعاتی مفید درباره قدرت خریداران و فروشندگان به ما عرضه کنند. معامله‌گران به کمک این اندیکاتورها می‌توانند برآوردی از احتمال تغییر جهت بازار به دست بیاروند.

مثال: Bollinger Bands, ATR, Standard Deviation

اندیکاتورهای تکنیکال

اندیکاتورهای حجم

همان‌طور که از نام‌شان پیداست، این اندیکاتورها با کمک محاسباتی بر اساس میانگین حجم معاملات، قدرت روند را ارزیابی و جهت حرکت بازار را تایید می‌کنند. روندهای قدرت‌مند معمولا زمانی شکل می‌گیرند که حجم معاملات رو به فزونی می‌گذارد. در حقیقت، افزایش در حجم معاملات منجر به حرکت بزرگ در قیمت می‌شود.

مثال : Volume Indicator, OBV, Chaikin Oscillator

اندیکاتورهای تکنیکال

مهم‌ترین نکات در استفاده از اندیکاتورها

  • اندیکاتور کم‌تر، استراتژی بهتر
    برخی افراد این‌گونه فکر می‌کنند که هر چه اندیکاتورهای تکنیکال بیشتری را به کار بگیریم، بهتر می‌توانیم رفتار آینده بازار را درک کنیم. این حرف بسیار نادرست است. افزایش تعداد اندیکاتورها، پیچیدگی تحلیل را افزایش داده و ما را به سمت بیش‌بهینه شدن و تطابق کامل با گذشته بازار پیش می‌برد. این اتفاق، می‌تواند به شکنندگی بیشتر استراتژی منتهی شود. بنابراین سعی کنید حداکثر بین ۲ تا ۳ اندیکاتور را استفاده کنید و به جای افزودن اندیکاتورهای تکنیکال جدید به سیستم خود، همان اندیکاتورها را بهتر فرابگیرید. سعی کنید ببینید که در شرایط مختلف بازار چه رفتاری از خود نشان می‌دهند، نقاط ضعف و قوت‌شان چیست و چگونه می‌توانند برای شما یک سیستم و استراتژی معاملاتی تولید کنند.
  • استفاده از اندیکاتورهای مکمل
    استفاده از دو اندیکاتوری که عملکرد و تفسیر مشابهی از بازار ارائه می‌کنند، کمکی به ما نمی‌کند. چرا که به جای پوشش دادن نقط ضعف یک‌دیگر، بر ضعف هم افزایند. پس تلاش کنید که ترکیبی از اندیکاتورهایی را به کار بگیرید که یک‌دیگر را تکمیل کنند.
  • فیلتر سیگنال با اندیکاتورهای مکمل
    اگر سیستم و استراتژی معاملاتی شما، کاملا مبتنی بر اندیکاتورهاست، سعی کنید در کنار اندیکاتور اصلی‌تان (مثلا RSI) یک اندکاتور دیگر (مثل حجم) داشته باشید که بتواند سیگنال‌های نادرست را فیلتر کند.
  • در بازار فارکس، حجم معاملات معنا ندارد
    اگر در بازارهای جهانی فعال هستید و از نرم‌افزار متاتریدر استفاده می‌کنید حتما به یاد داشته باشید که حجم نمایش داده شده، در واقع تعداد دفعات تغییر قیمت است نه حجم واقعی معاملات در بازه زمانی مورد نظر شما.

سفارش اندیکاتور اختصاصی

یکی از خدمات شرکت مهد سرمایه برای فعالان بازارهای مالی طراحی و برنامه نویسی اندیکاتور میباشد

اندیکاتور پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) چیست؟

بررسی مفهوم اندیکاتور پیشرو و تاخیری

هدف اصلی استفاده از ابزار اندیکاتور در بازار کریپتو، پیش‌بینی روند و همچنین ارزیابی کلی از بازار است. اما تمامی این ابزارها بلافاصله اطلاعات مورد نیاز را در اختیار شما قرار نمی‌دهند. تغییر در اندیکاتورهای تاخیری (Lagging) زمان زیادی می‌برد و بر اساس درنظرگرفتن و دنبال کردن رویدادهای گذشته بازار نشان داده می‌شود. در مقابل اندیکاتورهای پیشرو (Leading) فعالیت‌هایی که فکر می‌کنید به شما در رسیدن به هدفتان کمک می‌کند را اندازه‌گیری می‌کند و می‌توانید به‌صورت مداوم آنها را ردیابی کنید.

به دلیل بازه‌های زمانی متفاوتی که برای اندیکاتور پیشرو و تاخیری وجود دارد، مهم است بدانید که چه زمانی معیارهای تاخیری را ردیابی کنید؛ بنابراین می‌توانید اندیکاتورهای پیشرو را شناسایی کنید تا به شما در زمان انجام معاملات کمک کند. درک این نکته که تفاوت میان اندیکاتور پیشرو و تاخیری چیست و نحوه پیوند آنها با اهداف شما در مسیر سرمایه‌گذاری کریپتو چگونه است به شما کمک می‌کند تا پیشرفت خود را به‌صورت دقیق نظارت کنید.

آیا می‌دانید بهترین راه برای مدیریت عملکرد در معاملات کریپتو چیست؟ این موضوع ترکیبی از بینش‌هایی است که از نگاه‌کردن به گذشته (اندیکاتور تاخیری) به همراه آینده‌نگری (اندیکاتورهای پیشرو) به دست می‌آید. در این مطلب از بلاگ والکس، با اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ بیشتر آشنا خواهید شد و می‌توانید از آنها در تحلیل بازار ارزهای دیجیتال کمک بگیرید.

چرا باید از اندیکاتور پیشرو و تاخیری استفاده کنید؟

استفاده از اندیکاتور پیشرو و تاخیری فقط محدود به بازار کریپتو نمی‌شود و سابقه استفاده از آن به دهه‌های اول قرن بیستم بازمی‌گردد. به‌طورکلی بهره‌گیری از این اندیکاتورها و شاخص‌ها ریشه در تئوری داو (Dow Theory) دارد و بر اساس آن حرکت‌های قیمتی دارایی‌ها اصلاً تصادفی نیستند و با تجزیه‌ و تحلیل رفتارهای گذشته می‌توانید قیمت آن را در آینده پیش‌بینی کنید. طبق این تئوری تاریخ همیشه تکرار می‌شود و علاوه بر تشخیص قیمت در بازارهای مالی از اندیکاتورها در کنار سایر متغیرها و شاخص‌های اقتصادی در ترسیم عملکرد اقتصادی نیز می‌توان استفاده کرد. در حقیقت اندیکاتورهایی که بیشترین کاربرد را در بازارهای مالی دارند، به دو دسته پیشرو و تاخیری تقسیم می‌شوند. این دو دسته از اندیکاتورها به طور گسترده میان سرمایه‌گذاران و تحلیلگران بازارهای مالی مورد استفاده قرار می‌گیرند؛ به همین دلیل از این اندیکاتورها در معاملات فارکس، سهام و ارزهای دیجیتال بسیار استفاده می‌شود. بهتر است بدانید که هیچ‌کدام از این ابزارها برتری‌ای بر یکدیگر ندارند و استفاده از آنها به در کنار یکدیگر می‌تواند به معامله‌گران در کسب سود کمک کند.

معرفی و بررسی اندیکاتور پیشرو (Leading indicators)

اندیکاتورهای پیشرو نشانه‌های اولیه عملکرد را نشان می‌دهند. به این اندیکاتورها پیشرو گفته می‌شود؛ زیرا پیش از آنکه روند احتمالی برگشت واقعی رخ دهد، به شما سیگنال می‌دهد. این ابزار با نشان‌دادن پیشرفتی که به سمت هدف خود دارید، نتایج جالبی را به شما نشان می‌دهد. به طور کلی، اندیکاتور های پیشرو معیارهایی را مورد بررسی قرار می‌دهند که به شما کمک می‌کنند تا در مسیر درستی قرار بگیرید و به اهداف خود برسید.

کاربرد اندیکاتور پیشرو

برای مثال، هدف شما انجام ۵۰ معامله جدید در یک بازه شش ماهه است. می‌توانید با استفاده از اندیکاتورهای پیشرو بررسی کنید که آیا می‌توانید معاملات موفقی را انجام دهید و یا در ماه‌های اولیه در مسیر رسیدن به اهداف خود هستید. این شاخص می‌تواند اطلاعاتی درباره روندی که هنوز نمایان نشده است را در اختیار ما قرار دهد و به همین جهت از این اندیکاتور برای پیش‌بینی افت، بازگشت و همچنین بهبود احتمالی بازارهای مختلف می‌توان استفاده کرد. این شاخص‌ها شکل‌های مختلفی مانند عملکرد بازار سهام، میزان فروش به‌صورت خرده‌فروشی و یا تعداد مجوزهای ساخت‌وساز دارند.

اندیکاتورهای پیشرو تمایل دارند که جلوتر از چرخه‌های اقتصادی حرکت کنند و بهترین گزینه برای تجزیه‌وتحلیل کوتاه‌مدت و میان‌مدت هستند. برای مثال، با بررسی گذشته بیت‌کوین می‌‌توانید روند قیمتی این رمزارز و تقاضاهای آینده برای سرمایه‌گذاری در این رمزارز را مشاهده کنید.

مزایا و معایب استفاده از اندیکاتورهای پیشرو

بازخورد سریع‌تر: با استفاده از شاخص‌های پیشرو، شما می‌توانید خیلی راحت‌تر و سریع‌تر درباره تلاش‌های خود بازخورد دریافت کنید و تعیین کنید که برای رسیدن به اهداف خود باید چه اقداماتی را انجام دهید.

مشارکت تیمی: از آنجایی که جنبه‌های زیادی برای اهداف کلی وجود دارد اعضای هر تیم نیز دیدگاه‌های متفاوتی دارند، به این ترتیب همه برای رسیدن به هدف نهایی تلاش می‌کنند.

استفاده از یک اندیکاتور: به یاد داشته باشید اگرچه معیارهای اندیکاتور پیشرو باید در اندیکاتور تاخیری تأثیر بگذارد، اما اگر به‌تنهایی استفاده شود ممکن است نتیجه‌ای درستی را نشان ندهد. بهتر است که از هر دو اندیکاتور استفاده کنید تا پیشرفت و همچنین نتیجه واقعی تغییرات خود را مشاهده کنید.

انواع اندیکاتور پیشرو

معامله‌گران با کمک اندیکاتورهای پیشرو می‌توانند سریع‌تر از تغییرات قیمتی اطلاع پیدا کنند که در ادامه به معرفی سه مورد از پرکاربردترین آنها می‌پردازیم:

اندیکاتور MACD: اندیکاتور مکدی یا میانگین متحرک همگرایی، یکی از بهترین اندیکاتورهای پیشرو است که توسط بسیاری از معامله‌گران حرفه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد. از این اندیکاتور برای تشخیص مومنتوم یا همان قدرت بازار استفاده می‌شود و نشان‌دهنده سرعت و قدرت تغییرات قیمت در نمودار است. مومنتوم حرکتی در اندیکاتور مکدی نشان‌دهنده تغییر حرکات قیمتی در دوره‌ای که مشخص شده را نشان می‌دهد و به معامله‌گران در تشخیص روند نمودار کمک می‌کند.

اندیکاتور RSI: اندیکاتور RSI به‌عنوان یک نوسان‌گرنما بین دو خط افقی و مقادیر صفر تا ۱۰۰ نوسان می‌کند و تغییرات اخیر قیمتی را برای ارزیابی نواحی خریدوفروش در نظر می‌گیرد. از این اندیکاتور جهت بررسی مومنتوم یا همان قدرت بازار استفاده می‌شود. در اندیکاتور RSI اگر شاخص زیر ۳۰ قرار بگیرد، نشان‌دهنده اشباع در فروش است و اگر بالاتر از ۷۰ قرار بگیرد نشان‌دهنده اشباع خرید است.

اندیکاتور Stochastic: اندیکاتور استوک استیک، سرعت و قدرت حرکت قیمتی را نشان می‌دهد و همچنین اطلاعاتی در مورد نحوه روند بازار و قدرت را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد. در این اندیکاتور رابطه بین قیمت بسته‌شدن در نمودار و بازه قیمتی آن در طی یک دوره زمانی مشخص شده بررسی می‌شود و در نشان‌دادن زمان خرید و یا فروش دقت بسیار بالایی دارد. استوک استیک در محدوده‌ای بین ۰ تا ۱۰۰ نوسان می‌کند و با تنظیم دوره زمان آن می‌توان حساسیت اندیکاتور به نوسان بازار را تنظیم کرد.

کاربرد اندیکاتورهای پیشرو در بازار سهام و اقتصاد

برخی از این اندیکاتورها سیگنال‌های اشتباهی را به کاربر نشان می‌دهند، اما با این وجود از اندیکاتورها در بازارهای مالی و اقتصاد بسیار استفاده می‌شود. حقیقت این است، صاحبان مشاغل و صنایع تمایل دارند علاوه بر وقایع جاری که در کسب‌وکارشان به چشم می‌خورد، در خصوص آینده نیز اطلاعاتی را کسب کنند. ممکن است این اطلاعات صحیح نباشند اما ریسک آن را به جان می‌خرند. از مهم‌ترین کاربردهای اندیکاتور پیشرو در اقتصاد می‌توان به ارائه سیگنال‌ تغییر یا بازگشت روند پیش از وقوع، پیش‌بینی قیمت در آینده، کمک به سیو سود، ارائه سیگنال ورود و خروج به‌موقع و شناسایی نواحی اشباع خریدوفروش اشاره کرد.

معرفی و بررسی اندیکاتور تاخیری (Lagging indicators)

برخلاف شاخص‌های پیشرو، از اندیکاتورهای تاخیری برای شناسایی روند‌های کنونی استفاده می‌شود که شاید در نگاه اول آشکار نباشند. در نتیجه این اندیکاتورها عقب‌تر از چرخه‌های اقتصادی حرکت می‌کنند.

اندیکاتور تاخیری

در حقیقت از شاخص‌های تاخیری برای تحلیل‌های بلندمدتی که بر اساس تاریخچه عملکرد اقتصادی یا داده‌های گذشته قیمتی است، استفاده می‌شود. یعنی سیگنال‌هایی که از شاخص‌های تاخیری به دست می‌آید بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی است که قبلاً آغاز شده و یا در حال حاضر به وجود آمده است.

مزایا و معایب استفاده از اندیکاتورهای تاخیری

شاخص اندازه‌گیری موفقیت: در برخی مواقع بهترین معیاری که به بهترین نحو تلاش‌های شما را ارزیابی می‌کند، یک اندیکاتور تاخیری است؛ زیرا روند گذشته را نشان می‌دهد.

اندازه‌گیری بلندمدت: اندیکاتورهای تاخیری روندهای بلندمدت را بهتر اندازه‌گیری می‌کند و برای کوتاه‌مدت گزینه مناسبی نیستند.

نامعلوم بودن شاخص اندازه‌گیری: اندیکاتور تاخیری یک نتیجه را نمایش می‌دهد و مشخص نیست از چه متغیرهایی برای این اندازه‌گیری استفاده کرده است.

قابل‌ استفاده نبودن برای تمامی ارزها: از آنجایی که اندیکاتورهای تاخیری شاخص‌هایی مانند میزان گردش بازار بالا را در نظر می‌گیرند، پروژه‌های کوچک ممکن است قابل‌اندازه‌گیری نباشند و تشخیص روند در آنها سخت باشد.

انواع اندیکاتور تاخیری

از اندیکاتورهای پسرو یا تاخیری می‌توان به‌عنوان هشداری برای تشکیل روند جدید استفاده کرد. از اندیکاتورهای معروف تاخیری می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

میانگین‌های متحرک یا Moving average: اندیکاتور میانگین متحرک یکی از روش‌های مرسوم برای مشاهده تغییر روند رمزارز در نمودار است. این ابزار بر اساس دوره‌های زمانی مختلف که بر اساس میانگین‌های قیمتی گذشته نمودار محاسبه می‌شود، یک خط منحنی در نمودار را نمایش می‌دهد. در این اندیکاتور هرچقدر باره زمانی میانگین متحرک بیشتر باشد، حرکات آهسته‌تری نشان می‌دهد و نسبت به میانگین‌های کوتاه‌مدت، از نمودار فاصله بیشتری را می‌گیرد. از اندیکاتور میانگین متحرک بیشتر برای تعیین نقاط حمایت و مقاومت داینامیک استفاده می‌شود.

اندیکاتور بولینگر باند یا Bollinger band: توسط این اندیکاتور می‌توانید میزان نوسانات را در بازار اندازه‌گیری کنید و همچنین میزان سقف و کف قیمتی را تشخیص دهید. اندیکاتور بولینگر باند بر مبنای میانگین متحرک و با ۳ خط نشان داده می‌شود. خطی که در وسط و میان دو خط دیگر قرار دارد، نشان‌دهنده میانگین متحرک است. دو خط دیگر که در بالا و پایین میانگین متحرک قرار دارند، دو انحراف معیار را به‌صورت پیش‌فرض نشان می‌دهند.

اندیکاتور پارابولیک سار یا Parabolic SAR: از این اندیکاتور برای تشخیص صعودی یا نزولی بودن روند بازار و همچنین نقاط بازگشتی در نمودار استفاده می‌شود. نمای کلی اندیکاتور پارابولیک به‌صورت نقطه‌ای و در بالا یا پایین نمودار قرار می‌گیرد. با هشدار‌هایی که این اندیکاتور می‌دهد معامله‌گران می‌توانند نقاط ورود و خروج را پیدا کنند و برای شناسایی روند، نقاط بازگشت، حمایت و مقاومت داینامیک و تعیین حد ضرر استفاده کنند.

کاربرد اندیکاتورهای تاخیری در بازار سهام و اقتصاد

درست است که این اندیکاتورها سیگنال‌ها را با تأخیر نمایش می‌دهند اما کاربردهای زیادی برای فعالان بازار دارند؛ زیرا با استناد بر داده‌های تاریخی، نتایج اعمال و اقدامات را بازتاب می‌کند. تأیید روند، آگاهی از شرایط فعلی، پیدا کردن نقاط قوت و ضعف، تقویت نقاط قوت و استفاده از سیگنال‌های صادر شده در بازه زمانی‌های بلندمدت از مهم‌ترین کاربردهای این ابزار در بازارهای مالی و اقتصاد است.

تفاوت میان اندیکاتور پیشرو و تاخیری چیست؟

کلیدی‌ترین و مهم‌ترین تفاوت میان اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ این است که اندیکاتورهای پیشرو آینده روند بازار را پیش‌بینی می‌کنند درحالی‌که اندیکاتورهای تاخیری صبر می‌کنند اتفاقی رخ دهد و بر اساس آن تغییر می‌کنند. در حقیقت، اندیکاتورهای پیشرو، پیش از وقوع یک واقعه را خبر می‌دهند و همین موضوع باعث می‌شود که در برخی مواقع سیگنال‌های غلط ارسال شود اما اندیکاتورهای تاخیری حوصله بیشتری را خرج می‌دهند و صبر می‌کنند تا واقعه‌ای رخ دهد و سپس با اطمینان بیشتری سیگنال را نشان می‌دهند.

مقایسه اندیکاتور پیشرو و تاخیری

از اندیکاتورهای پیشرو معمولاً برای بازه زمانی‌های کوتاه‌مدت و از اندیکاتورهای تاخیری در بازه زمانی‌های طولانی‌تر استفاده می‌شود. محل قرارگیری اندیکاتور پیشرو و تاخیری روی نمودار با یکدیگر متفاوت است. معمولاً اندیکاتورهای پیشرو روی نمودار دارایی نشان داده می‌شوند، اما اندیکاتورهای تاخیری در پایین نمودار قرار می‌گیرند.

کاربرد اندیکاتور پیشرو و تاخیری در تحلیل تکنیکال

به‌طورکلی اندیکاتورها بخشی از بازارهای مالی هستند و بسیاری از معامله‌گران، تریدرها و کسانی که نمودارها را دنبال می‌کنند از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. این ابزارها دو دسته‌بندی اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ قرار می‌گیرند. اساساً اندیکاتورهای پیشرو به‌نوعی اطلاعات پیش‌بینی شده را نشان می‌دهد و معمولاً بر اساس قیمت‌های بازار و حجم معاملات عمل می‌کنند. این اندیکاتورها به‌نوعی نشان‌دهنده نوسان بازار هستند که ممکن است در آینده‌ای نزدیک رخ دهد. اما مانند بسیاری از اندیکاتورهایی که در تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد، این اندیکاتور نیز دقیق نیست.

از طرفی دیگر اندیکاتورهای تاخیری بر اساس سوابق و اطلاعات گذشته نمایش داده می‌شوند و به معامله‌گران چشم‌اندازی از اتفاقات گذشته نمایش می‌دهند. این اندیکاتورها در شناسایی روندهای جدید بازار نیز می‌توانند مفید و کاربردی باشند. برای مثال، زمانی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت کمتر از میانگین متحرک است، اندیکاتورهای تاخیری می‌توانند شروع روند نزولی را نشان دهند. در برخی از اندیکاتورهای از شاخص‌های پیشرو و تاخیری استفاده می‌شود؛ همانند ابرهای ایچیموکو که دارای هر دو اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ است.

اندیکاتور پیشرو و تاخیری در تحلیل تکنیکال دارای نقاط قوت و ضعف‌هایی هستند. به نظر می‌رسد اندیکاتورهای پیشرو با پیش‌بینی روندهای پیش‌رو بهترین فرصت‌های معاملاتی را به تریدرهای نشان می‌دهند. هرچند که در برخی مواقع اشتباهاتی نیز رخ می‌دهد.

در نهایت، اندیکاتورهای تاخیری مطمئن‌تر هستند؛ زیرا مشخصاً توسط اطلاعات بازار تعریف می‌شوند. تنها نقطه‌ ضعف این نوع اندیکاتورها، تأخیر واکنش آنها نسبت به نوسانات بازار است. در برخی مواقع ممکن است سیگنال‌هایی برای ایجاد یک وضعیت مطلوب برای معامله‌گران بسیار دیر ایجاد می‌شود و سود خیلی کمی را به همراه دارد.

اندیکاتور پیشرو و تاخیری؛ ابزاری برای معامله گران حرفه ای

اندیکاتورها در بازارهای مالی به دودسته پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) تقسیم می‌شوند. اندیکاتورهای پیشرو می‌توانند جلوتر از قیمت حرکت کنند و قبل از تغییر روند به شما هشدار می‌دهند. در مقابل اندیکاتورهای تاخیری به‌عنوان دنبال‌کننده روند شناخته می‌شوند و به دلیل تاخیری بودنشان نمی‌توان سیگنال ورودی را از آنها دریافت کرد.

در حقیقت فرقی نمی‌کند در تحلیل تکنیکال یا اقتصاد کلان از این اندیکاتورها استفاده کنید؛ زیرا این اندیکاتورها در بسیاری از مطالعات مالی و اقتصادی نقش مهمی را ایفا می‌کنند. بدین ترتیب، این ابزارهای می‌توانند روندهای آینده را پیش‌بینی کنند و یا روندهای به وقوع پیوسته قبلی را تأیید کنند. همچنین برای ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور نسبت به سال‌های قبل و سایر کشورها مفید هستند.

استفاده از کدام‌یک اندیکاتور پیشرو و تاخیری را پیشنهاد می‌کنید؟ نظرات خود را با ما در میان بگذارید.

اندیکاتورهای پیشرو و پسرواندیکاتورهای تکنیکال پیشرو و پسرو

اندیکاتورهای پسرو (Lagging indicators)، اندیکاتورهایی هستند که از داده‌های قدیمی برای ارائه سیگنال ورود و خروج استفاده می‌کنند در حالیکه اندیکاتورهای پیشرو (Leading indicators) نشانه‌هایی از حرکت‌ قیمت در آینده را، در اختیار سرمایه‌گذاران و معامله‌گران قرار می‌دهند. اما سوالی که ذهن بسیاری از معامله‌گران را به خود جلب می‌کند این است که از کدام اندیکاتورها باید استفاده کرد و شاید این سوال پرسیده شود که کدامیک بهتر است!؟ پاسخ به این سوال جز با درک تفاوت، مزایا، معایب و محدودیت‌های هرکدام از این اندیکاتورها امکان‌پذیر نیست.

چه تفاوتی میان اندیکاتورهای پیشرو و پسرو وجود دارد؟

اندیکاتورهای پسرو (Lagging indicators)

همانطور که گفته شد اندیکاتورهای پسرو ابزاری هستند که پایه محاسبه آنها، داده‌های قدیمی است. این بدان معنی است که معامله‌گران قبل از دریافت سیگنال باید منتظر حرکت قیمت بمانند. این حرکت عموما به منظور تاییدیه‌های بیشتر و یا ثبات حرکت جدید است وهمین موضوع باعث می‌شود که معامله‌گران مجبور شوند چند پیپ از حرکت ابتدایی را از دست بدهند.

اندیکاتورهای پیشرو (Leading indicators)

اندیکاتورهای پیشرو اندیکاتورهایی هستند که عموما زودتر از حرکت آتی قیمت به حرکت درمی‌آیند و تغییر جهت می‌دهند و می‌توان برای پیشبینی حرکت بعدی قیمت از آن‌ها استفاده کرد. این اندیکاتورها به اندیکاتور پسرو و پیشرو چیست؟ معامله‌گران اجازه می‌دهند که با توجه به الگوهای حرکتی پیشین، حرکت بعدی قیمت را حدس بزنند. نقطه ضعف این اندیکاتورها این است که قیمت ممکن است معاlله‌گر را فریب داده و یا شاهد بریک اوت‌ کاذب باشیم. معامله گران کم‌تجربه در صورت استفاده نادرست از این اندیکاتورها، عموما گرفتار حرکات سریع بازار می‌شوند و در سقف‌های قیمتی خریدار و در کف‌های قیمتی فروشنده میشوند.

از جمله اندیکاتورهای پیشروی متداول می‌توان به فیبوناچی اصلاحی، کانال‌های دانچین، سطوح مقاومت و حمایت و خطوط روند اشاره کرد.

در جدول زیر مزایا و معایب هر کدام از اندیکاتورهای تکنیکال آورده شده است:

مزایا

نقطه ورود مطلوب برای یک حرکت احتمالی را فراهم می‌کند.

معایب

پرایس اکشن همواره با توجه به پیش‌بینی‌ها پیش‌ نمی‌رود.

مثال‌هایی از تفاوت میان اندیکاتورهای پیشرو و پسرو

حال بیایید مثال‌هایی از نحوه کارکرد هرکدام از این اندیکاتورها بر روی یک نمودار مشاهده کنیم.

مثال اول:

در این مثال ما اندیکاتور مکدی را بر روی جفت ارز GBPUSD در تایم فریم ۵ دقیقه قرار دادیم. می‌بینید که حرکت اندیکاتور کاملا با حرکت قیمت هماهنگ است. معامله‌گران از این حرکات برای گرفتن تاییدیه برای ورود یا خروج استفاده می‌کنند.

مثالی از GBPUSD

مثال دوم:

در این مثال همان جفت ارز و همان تایم فریم را مشاهده می‌کنیم. اما این بار اسیلاتور استوکاستیک را بر روی نمودار قرار داده‌ایم. این اندیکاتور هر زمان به محدوده زیر ۲۰ برسد، سیگنال صعودی و هر زمان به بالای ۸۰ برسد، سیگنال نزولی صادر می‌کند. در تصویر نوع سیگنال‌دهی و دقت این اندیکاتور را مشاهده می‌کنید.

مثالی از GBPUSD

مثال سوم:

در این مثال باز هم همان جفت ارز GBPUSD را در تایم فریم ۵ دقیقه‌ای مشاهده می‌کنیم. با این حال، این بار میانگین متحرک ۱۴ دوره‌ای را قرار داده‌ایم. هر زمان قیمت زیر این اندیکاتور برود، شاهد افت قیمت هستیم و هر زمان بالای آن برود، شاهد افزایش قیمت خواهیم بود. همانطور که می‌بینید، دریافت سیگنال با این اندیکاتور منوط به از دست دادن مقداری از پیپ‌ها است.

مثالی از GBPUSD

مثال چهارم:

باز هم همان نمودار و همان تایم فریم اما این بار یک اندیکاتور پیشرو را استفاده کرده‌ایم. خطوطی که مشاهده می‌کنید، خطوط حمایت و مقاومتی است که معامله‌گران با توجه به تجربه و آموزش‌های خود رسم کرده‌اند. معامله‌گران با استفاده از رسم این خطوط سعی می‌کنند حرکت آتی قیمت را حدس بزنند. با این حال همانطور که گفته شد، به راحتی نمی‌توان تشخیص داد که آیا قیمت از این خطوط تبعیت می‌کند یا آنها را می‌شکند.

مثالی از GBPUSD

سیگنال‌های متناقض در اندیکاتورهای پسرو

اگرچه اکثر اندیکاتورهای پسرو از حرکت‌های پیشین قیمت استفاده می‌کنند. اما هنگام استفاده از آن‌ها باید دقت کافی را به خرج بدهید. استفاده از چند سیگنال به صورت همزمان چندان کار عاقلانه‌ای نیست چرا که این اندیکاتورها ممکن است سیگنال‌های متناقض بدهند و معامله‌گر را به شک بیندازند. نمودار زیر، جفت ارز EURUSD را نشان می‌دهد که در آن اندیکاتورهای پارابولیک‌ سار (SAR)، مقاومت نسبی و استوکاستیک قرار داده شده است. همانطور که می‌بینید هر سه اندیکاتور در نقاط مختلف سیگنال‌های مشابهی می‌دهند.

مثالی از EURUSD

با این حال در نمودار زیر می‌بینید که همان اندیکاتورها در حال ارسال سیگنال‌های متناقضی هستند.

مثالی از EURUSD

پس توجه داشته باشید که صرفا استفاده کردن از چندین و چند اندیکاتور در نمودار شما را به یک معامله‌گر موفق تبدیل نمی‌کند.

نتیجه‌گیری

نکته‌ای که در بحث اندیکاتورها چه پیشرو و چه پسرو باید به یاد داشته‌باشید این است که هیچ اندیکاتوری را نمی‌توان «بهترین اندیکاتور» قلمداد کرد. حتی اندیکاتورهای مختلف نیز بهتر از یکدیگر نیستند بلکه هر کدام از آن‌ها در مواقع خاصی از حرکت بازار، عملکرد بهتری را از خود به نمایش می‌گذارد. یک معامله‌گر خوب می‌تواند با یک اندیکاتور ساده به نتایج مطلوبی برسد اما یک معامله‌گر بد با استفاده از پیچیده‌ترین اندیکاتورها نیز باز هم ضرر می‌کند. این بر عهده شما است که ابتدا درک درستی از چگونگی کارکرد اندیکاتورهای مختلف بدست آورید، سپس از آن‌ها در جهت بهبود استراتژی معاملاتی خود استفاده کنید.

اندیکاتورهای پیشرو و پسرو چگونه به تحلیل بازار ارزهای دیجیتال کمک می‌کنند؟

اندیکاتورهای پیشرو و پسرو از جمله مشهورترین ابزارهای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال هستند. اندیکاتورهای پیشرو (Leading) و اندیکاتورهای پسرو یا تأخیری( Lagging) از دسته ابزارهایی هستند که برای پیش‌بینی و ارزیابی کلی از یک بازار کاربرد دارند. می‌توان گفت که اغلب اندیکاتورها با توجه به نوع کاراکتر و رفتار در یکی از این دو دسته تقسیم‌بندی می‌شوند. در ادامه بیشتر با اندیکاتورهای پیشرو و پسرو آشنا خواهید شد و می‌توانید از آن‌ها در تحلیل بازار ارزهای دیجیتال کمک بگیرید.

درباره اندیکاتورهای پیشرو و پسرو

به طور کلی سابقه استفاده از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال به دهه‌های اولیه قرن بیستم بازمی‌گردد. استفاده از این اندیکاتورها و شاخص‌ها ریشه در تئوری داو دارد. این تئوری بیان می‌کند که حرکت‌های قیمتی تصادفی نیست و با تجزیه و تحلیل کامل رفتارهای گذشته می‌توان قیمت بازار را پیش‌بینی کرد. به عبارتی تاریخ به نحوی تکرار می‌شود. اما علاوه بر تشخیص قیمت در بازارهای مالی از اندیکاتورها در کنار سایر متغیرها و شاخص‌های اقتصادی در ترسیم عملکرد اقتصادی نیز استفاده می‌شود. بیشتر اندیکاتورها به دو دسته پیشرو و پسرو تقسیم می‌شوند هرچند دسته‌بندی دیگری به نام ا ندیکاتورهای منطبق یا هم‌زمان نیز وجود دارد که کمتر مورد استفاده تحلیل گران قرار می‌گیرد.

اندیکاتورهای پیشرو قبل از اینکه یک چرخه اقتصادی یا روند بازار شروع و دچار تحول شود، تغییر می‌کنند. در سویی دیگر خروجی اندیکاتورهای پسرو بر اساس در نظر گرفتن و دنبال کردن رویدادهای گذشته و داده‌های تاریخی یک بازار یا اقتصاد خاص است و به همین دلیل است که این شاخص‌ها را Lagging به معنای با تأخیر نام‌گذاری کرده‌اند. این دو اندیکاتور را می‌توانید با عناوین دیگری مانند متقدم و متأخر و پیشرو و پیرو نیز جست‌وجو کنید.

این دو دسته از اندیکاتورها به طور گسترده‌ای میان سرمایه‌گذاران و تحلیل گران تکنیکال مورد استفاده قرار می‌گیرد و به همین دلیل استفاده از این شاخص‌ها در معاملات سهام، فارکس و ارزهای دیجیتال بسیار کارآمد است. بد نیست بدانید که هیچکدام از این اندیکاتورها بر دیگری برتری ندارد و استفاده حرفه‌ای و حساب‌شده از هر اندیکاتور منجر به سودهای کلانی شده است.

شاخص‌های پیشرو و پسرو بر چه اساسی کار می‌کنند؟

شاخص‌های پیشرو (Leading indicators)

همان‌طور که اشاره کردیم؛ شاخص‌های پیشرو می‌توانند اطلاعاتی در مورد روندی که هنوز نمایان نشده است در اختیار ما قرار دهند. بنابراین، این شاخص‌ها ممکن است برای پیش‌بینی افت، بازگشت و بهبود احتمالی بازارهای مختلفی مورد استفاده قرار گیرند. این شاخص‌ها می‌توانند به شکل‌های مختلفی باشند. به عنوان مثال از عملکرد بازار سهام، میزان فروش به صورت خرده فروشی گرفته تا حتی تعداد مجوزهای ساخت‌وساز ممکن است هر کدام نوعی شاخص پیشرو باشند.

بنابراین، شاخص‌های پیشرو تمایل دارند که پیش از چرخه‌های اقتصادی حرکت کنند و برای تجزیه و تحلیل کوتاه مدت و میان مدت گزینه مناسبی هستند. به عنوان مثال، بررسی مجوزهای ساختمانی را می‌توان نوعی شاخص اقتصادی پیشرو دانست و بر اساس آن ممکن است تقاضای آینده برای نیروی کار ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار املاک را پیش‌بینی نمود.

شاخص‌های پسرو یا تأخیری (Lagging indicators)

برخلاف شاخص‌های پیشرو ، از شاخص‌های پسرو برای شناسایی روندهای موجودی استفاده می‌شود که شاید به خودی خود آشکار و ملموس نباشند. بنابراین، این نوع شاخص در پشت چرخه‌های اقتصادی حرکت می‌کنند.

معمولاً، از شاخص‌های پسرو برای تحلیل‌های بلندمدتی که بر اساس تاریخچه عملکرد اقتصادی یا داده‌های گذشته قیمتی است؛ استفاده می‌شود. به عبارتی دیگر، سیگنال‌های حاصل از شاخص‌های پسرو بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی است که پیشتر آغاز شده‌اند یا در حال حاضر به وجود آمده‌اند.

شاخص‌های هم‌زمان یا منطبق (Coincident indicators)

همان‌طور که گفتیم دسته‌بندی سوم کمتر محبوبی نیز در میان اندیکاتورها وجود دارد که به عنوان شاخص منطبق یا هم‌زمان شناخته می‌شود. شاید بتوان گفت که این شاخص‌ها در جایی میان دو شاخص بالا قرار دارند به این شکل که آن‌ها اطلاعاتی از وضعیت اقتصادی فعلی ارائه می‌دهند و در واقع نمایانگر وقایع حال هستند.

به عنوان مثال، می‌توان با اندازه‌گیری ساعات کار گروهی از کارکنان یا میزان تولید بخش خاصی از صنعت، مانند بخش تولید یا معدن، یک شاخص هم‌زمان را ایجاد کرد.

با این حال باید در نظر داشت که تعاریف شاخص‌های پیشرو، پسرو و هم‌زمان همواره واضح نیست و بسته به راه و روش در نظر گرفته شده می‌توان برخی از شاخص‌ها را به دسته‌های مختلفی تقسیم کرد. این امر به ویژه در شاخص‌های اقتصادی مانند تولید ناخالص داخلی (GDP) رایج است.

به طور سنتی، تولید ناخالص داخلی به عنوان یک شاخص پسرو در نظر گرفته شده زیرا بر اساس داده‌های تاریخی محاسبه می‌شود. با این حال، در برخی موارد ممکن است تغییرات اقتصادی را تقریباً به صورت آنی هم منعکس کند. همین مسئله می‌تواند این اندیکاتور را به یک شاخص هم‌زمان تبدیل کند.

رد پای شاخص‌ها در تحلیل تکنیکال

شاخص‌های اقتصادی فارغ از اینکه در کدام یک از دسته‌بندی‌ها قرار می‌گیرند بخش مهمی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از معامله گران از ابزارهای تحلیل تکنیکال بهره برده که می‌توان آن‌ها با عنوان شاخص‌های پیشرو یا پسرو تعریف کرد.

همان‌طور که میدانیم، شاخص‌های برجسته تحلیل تکنیکال نوعی اطلاعات پیش‌بینی کننده را ارائه می‌دهند. این پیش‌بینی‌ها معمولاً بر اساس قیمت‌های بازار و حجم معاملات تعیین می‌شوند. این بدان معناست که احتمالاً در آینده نزدیک تحرکاتی در بازار رخ می‌دهد اما مانند هر شاخصی، همیشه هم به طور دقیق عمل نمی‌کنند.

از شاخص‌های پیشرو که در تحلیل تکنیکال هم مورد استفاده قرار می‌گیرند می‌توان به شاخص قدرت نسبی (RSI) و Stochastic RSI اشاره کرد. البته تنها این شاخص‌ها نیستند که به عنوان شاخص‌های پیشرو شناخته می‌شوند و حتی کندل ها هم به دلیل الگوهایی که ایجاد می‌کنند؛ می‌توانند نوعی شاخص پیشرو در نظر گرفته شوند. در عمل، این الگوها ممکن است دیدگاه و بینشی درباره رویدادهای آینده بازار ارائه دهند.

از سوی دیگر، شاخص‌های پسرو تحلیل تکنیکال بر اساس داده‌های قبلی کار می‌کنند و به معامله گران درباره آنچه قبلاً اتفاق افتاده است دیدگاهی ارائه می‌کنند. با تمام این اوصاف آن‌ها می‌توانند هنگام تشخیص روندهای جدید بازار مفید واقع شوند. به عنوان مثال، هنگامی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت به زیر میانگین متحرک ( moving average) می‌رسد، این می‌تواند به طور بالقوه بیانگر شروع روند نزولی باشد.

البته برخی از اندیکاتورها در هسته خود هم شاخص پیشرو و هم شاخص پسرو یا کند را بهره می‌برند به عنوان مثال، ابر ایچیموکو از دو شاخص پیشرو و پسرو تشکیل‌شده است.

شاخص‌های پیشرو و پسرو زمانی که برای تحلیل تکنیکال استفاده می‌شوند دارای مزایا و معایب منحصربه‌فرد خود هستند. مثلاً شاخص‌های پیشرو اگرچه آینده قیمت را پیش‌بینی می‌کنند اما سیگنال‌های خطا و گمراه‌کننده بسیاری نیز تولید می‌کنند.

در همین حال، شاخص‌های پسرو از آنجایی که به وضوح از داده‌های گذشته بازار ریشه گرفته‌اند؛ قابل‌اعتمادتر هستند. اما همان‌طور که از نامشان برمی‌آید عیب آن‌ها واکنش دیرهنگام به تحرکات بازار است تا حدی که یک سیگنال ممکن است آن‌قدر دیر برسد که موقعیت مطلوب از دست رفته و سود کمتری حاصل شود.

شاخص‌ها در اقتصاد کلان

همان‌طور که گفتیم شاخص‌ها علاوه بر ارزیابی قیمت آینده بازار برای تحلیل روندهای اقتصادی کلان نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. البته شاخص‌های اقتصادی با آنچه در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شوند؛ متفاوت است. با این وجود همچنان می‌توان آن‌ها را در دسته‌بندی پسرو و پیشرو قرارداد.

به عنوان مثال خرده فروشی، قیمت مسکن و سطوح فعالیت تولیدی بخشی از شاخص‌های اقتصادی پیشرو هستند. به طور کلی، فرض بر این است که این شاخص‌ها فعالیت اقتصادی آینده را هدایت می‌کرده و یا حداقل دیدگاهی برای پیش‌بینی آینده ارائه می‌دهند.

از شاخص‌های کلان اقتصادی پسرو می‌توان به دو نمونه کلاسیک نرخ بیکاری و تورم اشاره کرد که به همراه شاخص تولید ناخالص داخلی و شاخص قیمت مصرف، برای ارزیابی رشد یک کشور در مقایسه با سال‌ها و دهه‌های گذشته مورد استفاده قرار می‌گیرند.

سخن پایانی

شاخص‌های پیشرو و پسرو چه در تحلیل تکنیکال و چه در اقتصاد کلان کاربرد دارند و نقش مهمی در بسیاری از انواع مطالعات مالی ایفا می‌کنند. آن‌ها تفسیر انواع مختلفی از داده‌ها را میسر کرده و اغلب مفاهیم متعددی را در شکل یک ابزار با یکدیگر ترکیب می‌کنند.

به‌این‌ترتیب، این شاخص‌ها در نهایت می‌توانند روندهای آینده را پیش‌بینی کرده یا آن‌هایی را که در حال وقوع هستند تأیید کنند. علاوه بر این هنگام ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور چه در رابطه با سال‌های گذشته و چه در مقایسه با سایر کشورها هم مفید واقع می‌شوند. برای فعالان بازار مهم است که بدانند شاخص‌ها یا اندیکاتورهایی که استفاده می‌کنند و از کدام دسته است تا در تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌های خود دچار اشتباه و خطای محاسباتی نشوند.

با اندیکاتور های پیشرو (Leading) و تاخیری (Lagging) بیشتر آشنا شویم!

اندیکاتور تحلیل تکنیکال لیدینگ لگینگ تاخیری پیشرو اسیلاتور اقتصاد کلان تورم

اندیکاتور (Indicator)های لیدینگ (Leading) و لگینگ (Lagging) ابزارهایی هستند که قدرت یا ضعف اقتصادها یا بازارهای مالی را ارزیابی می‌کنند. به عبارت ساده، می‌توان گفت که اندیکاتور های لیدینگ قبل از چرخه اقتصادی یا روند بازار تغییر می‌کنند. در مقابل، اندیکاتور های لگینگ بر اساس رویدادهای قبلی عمل می‌کنند و چشم‌اندازی از تاریخچه بازار یا اقتصاد مورد نظر ارائه می‌دهند.

به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لیدینگ، سیگنال‌های پیش بینی (قبل از وقوع رویداد یا روند) را ارائه می‌دهند و اندیکاتور های لگینگ نیز بر اساس روندهای گذشته، سیگنال‌های مختلفی را ایجاد می‌کنند. این دو نوع اندیکاتور به صورت گسترده، توسط سرمایه گذاران و معامله‌گرانی به کار گرفته می‌شوند که از تحلیل تکنیکال (TA) بهره می‌برند و باعث مفید واقع شدن این اندیکاتور ها در بورس، فارکس و معاملات ارز دیجیتال می‌شوند.

در بازارهای مالی، اندیکاتور های تکنیکال تاریخچه بسیار طولانی دارند که به دهه‌های اول قرن بیستم میلادی برمی‌گردد. ایده این اندیکاتورها ریشه در نظریه داو (Daw Theory) دارد که بین سال‌های ۱۹۰۲ تا ۱۹۲۹ توسعه یافته است. نظریه داو بیان می‌کند که نوسان قیمت به صورت تصادفی نیست و بنابراین با استفاده از تحلیل‌های جامع رفتارهای گذشته بازار، می‌توان به پیش بینی این نوسانات پرداخت.

به غیر از این، از اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ برای نمایش عملکرد اقتصادی استفاده می‌شوند. بدین ترتیب، این اندیکاتورها همیشه با تحلیل تکنیکال و قیمت های بازار مرتبط نیستند و ارتباط‌هایی نیز با سایر شاخص‌ها و متغیرهای اقتصادی دارند.

نحوه کار اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ چگونه است؟

اندیکاتور تحلیل تکنیکال لیدینگ لگینگ تاخیری پیشرو اسیلاتور اقتصاد کلان تورم

اندیکاتورهای لیدینگ

همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای لیدینگ می‌توانند اطلاعاتی درباره روندهایی ارائه دهند که هنوز به وقوع نپیوسته‌اند؛ بنابراین، این اندیکاتورها می‌توانند برای پیش بینی رکود یا بازیابی‌های بالقوه نظیر عملکرد بازار بورس، خرده فروشی‌ها و غیره مورد استفاده قرار گیرند.

بنابراین، اندیکاتورهای لیدینگ جلوتر از چرخه‌های اقتصادی حرکت می‌کنند و به طور کلی برای تحلیل‌های کوتاه و میان مدت مناسب هستند. برای مثال پروانه ساخت را می‌توان نوعی اندیکاتور اقتصادی لیدینگ در نظر گرفت. پروانه‌های ساخت می‌تواند شامل سیگنال‌هایی در خصوص تقاضاهای آتی برای کارگر ساختمانی و سرمایه گذاری در بازار املاک باشد.

اندیکاتور های لگینگ

از اندیکاتور های لگینگ برای شناسایی و تعیین روندهای کنونی استفاده می‌شود که به خودی خود مشخص نیستند. در نتیجه، این نوع اندیکاتورها عقب‌تر از چرخه‌های اقتصادی حرکت می‌کنند.

معمولا اندیکاتورهای لگینگ بر روی تحلیل‌های بلندمدت و بر اساس عملکردهای اقتصادی گذشته یا اطلاعات قیمتی سابق اعمال می‌شوند. به عبارت دیگر، اندیکاتورهای لگینگ سیگنال‌هایی بر اساس روند بازار یا رویدادهای مالی ایجاد می‌کنند، که قبلا شروع شده‌اند یا به وقوع پیوسته‌اند.

در تحلیل تکنیکال، اندیکاتورهایی که بر روی نمودار ظاهر می‌شوند، لیدینگ، و اندیکاتورهایی که در پایین نمودار ظاهر می‌شوند، لگینگ یا تاخیری هستند. تقریبا تمامی اسیلاتورها از نوع لگینگ هستند.
نمونه‌های اندیکاتورهای لیدینگ RSI، استوکاستیک، میانگین متحرک، باندهای بولینگر، کانال کلتنر، زیگ زاگ و غیره هستند.
نمونه‌های اندیکاتورهای لگینگ نیز MACD، ADX، ATR، مومنتوم، الیگاتور، اس ای آر پارابولیک، مانی فلو، والیوم یا حجم و غیره هستند.

اندیکاتور های منطبق

اندیکاتور تحلیل تکنیکال لیدینگ لگینگ تاخیری پیشرو اسیلاتور اقتصاد کلان تورم

اگرچه این نوع اندیکاتورها در عرصه ارزهای دیجیتال محبوب نیستند، اما نوع دیگری از اندیکاتورها هستند. این اندیکاتورها بین دو نوع اندیکاتور لیدینگ و لگینگ قرار می‌گیرند. این اندیکاتورها تقریبا به طور همزمان عمل می‌کنند و اطلاعاتی درباره شرایط اقتصادی فعلی ارائه می‌دهند.

برای مثال، با اندازه گیری ساعات کاری گروهی از کارمندان یا نرخ تولید بخش صنعتی خاص، نظیر ساخت و تولید یا استخراج و ماینینگ، می‌توان اندیکاتور منطبق ایجاد کرد.

بهتر است به خاطر داشته باشیم که تعریف اندیکاتور های لیدینگ، لگینگ و منطبق همیشه کاملا مشخص نیست؛ بعضی اندیکاتورها ممکن است بر اساس روش یا بافت موجود در دسته‌بندی‌های مختلف قرار گیرند. این موضوع برای اندیکاتورهای اقتصادی نظیر تولید ناخالص ملی (GDP) بسیار رایج است.

به طور سنتی، GDP را یک اندیکاتور لگینگ در نظر می‌گیرند؛ زیرا بر اساس سوابق اطلاعات محاسبه می‌شود. در بعضی موارد، ممکن است بازتاب دهنده تغییرات آنی اقتصادی باشد و باعث شود که به یک اندیکاتور منطبق تبدیل شود.

کاربرد اندیکاتورها در تحلیل اندیکاتور پسرو و پیشرو چیست؟ تکنیکال

همانطور که اشاره شد، اندیکاتورهای اقتصادی، بخشی از بازارهای مالی هستند. بسیاری از معامله‌گران و کسانی که نمودارها را دنبال می‌کنند، از ابزارهای تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند، که می‌توان این ابزارها را به عنوان اندیکاتورهای لیدینگ یا لگینگ در نظر گرفت.

اساسا اندیکاتورهای لیدینگ تکنیکال نوعی اطلاعات پیش بینی ارائه می‌دهند. این اندیکاتورها معمولا بر اساس قیمت‌های بازار و حجم معاملات عمل می‌کنند. این موضوع بدان معناست که ممکن است نشان دهنده نوسان بازار باشد که در آینده‌ای نزدیک رخ می‌دهند. اما همانند سایر اندیکاتورها، این اندیکاتور نیز دقیق نیستند.

مثال‌هایی از اندیکاتورهای لیدینگ که در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شوند، عبارتند از شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک RSI. در این صورت، حتی کندل استیک ها نیز به دلیل الگوهایی که ایجاد می‌کنند، می‌توانند نوعی اندیکاتور لیدینگ در نظر گرفته شوند. در عمل، این الگوها می‌توانند چشم اندازی از اتفاقات آینده بازار را ارائه دهند.

از طرف دیگر، اندیکاتورهای لگینگ تکنیکال بر اساس سوابق اطلاعات است و به معامله‌گران چشم اندازی درباره اتفاقات گذشته ارائه می‌دهند. در عین حال، هنگام شناسایی شروع روندهای جدید بازار نیز می‌توانند مفید واقع شوند. برای مثال، هنگامی که روند صعودی به پایان رسیده و قیمت به کمتر از میانگین متحرک رسیده است، این نوع اندیکاتور می‌تواند شروع روند نزولی را نشان دهد.

در بعضی از موارد، ممکن است دو نوع اندیکاتور در یک نمودار وجود داشته باشد. برای مثال ابرهای ایچیموکو دارای هر دو اندیکاتور لیدینگ و لگینگ است.

اندیکاتورهای لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال، دارای مزایا و معایب مخصوص به خود هستند. به نظر می‌رسد که اندیکاتورهای لیدینگ با پیش بینی روندهای آتی، بهترین فرصت‌ها را به معامله‌گران ارائه می‌دهند؛ هرچند مشکل این است که اندیکاتورهای لیدینگ دائما سیگنال‌های اشتباه ایجاد می‌کنند.

در مجموع اندیکاتورهای لگینگ مطمئن‌تر هستند؛ زیرا مشخصا توسط سوابق اطلاعات بازار تعریف می‌شوند. نقطه ضعف مشخص اندیکاتور های لگینگ، واکنش با تاخیر آنها نسبت به نوسان‌های بازار است. در بعضی موارد، ممکن است که سیگنال‌ها برای ایجاد یک وضعیت مطلوب برای معامله‌گران، بسیار دیر ایجاد شود و سود کمی را به همراه داشته باشد.

کاربرد اندیکاتورها در اقتصاد کلان

اندیکاتور تحلیل تکنیکال لیدینگ لگینگ تاخیری پیشرو اسیلاتور اقتصاد کلان تورم

اندیکاتورها فراتر از استفاده در ارزیابی روندهای قیمت بازار، برای تحلیل روندهای اقتصاد کلان نیز مورد استفاده قرار می‌گیرند. اندیکاتور های اقتصادی با اندیکاتور هایی که برای تحلیل تکنیکال استفاده می‌شوند فرق دارند؛ اما همچنان می‌توان این نوع اندیکاتورها را به دو دسته لیدینگ و لگینگ تقسیم کرد.

علاوه بر مثال‌های ذکر شده، اندیکاتور های لیدینگ در اقتصاد کلان، خرده فروشی‌ها، قیمت املاک و سطح فعالیت تولید هستند. به طور کلی، این اندیکاتورها برای کنترل فعالیت‌های اقتصادی آینده و یا حداقل ارائه چشم اندازهای پیش بینی در نظر گرفته می‌شوند.

دو مثال دیگر برای اندیکاتور های لگینگ اقتصاد کلان عبارتند از نرخ بیکاری و نرخ تورم. علاوه بر تولید ناخالص ملی و شاخص قیمت مصرف کننده (CPI)، از دو نرخ گفته شده، هنگام مقایسه سطح توسعه در کشورهای مختلف یا هنگام ارزیابی رشد یک کشور نسبت به سال‌ها و دهه‌های گذشته استفاده می‌شود.

سخن آخر

فرقی ندارد که از اندیکاتور های لیدینگ و لگینگ در تحلیل تکنیکال استفاده شود یا در اقتصاد کلان؛ نکته مهم این است که این اندیکاتورها در بسیاری از مطالعات مالی و اقتصادی نقش مهمی ایفا می‌کنند. این اندیکاتورها تفسیر اطلاعات مختلف را تسهیل می‌بخشند و اغلب اوقات چندین مفهوم را در یک ابزار ساده ترکیب می‌کنند.

بدین ترتیب، این اندیکاتورها می‌توانند روندهای آینده را پیش بینی کنند و یا روندهای به وقوع پیوسته قبلی را تایید کنند. به غیر از این مورد، هنگام ارزیابی عملکرد اقتصادی یک کشور نسبت به سال‌های قبل یا نسبت به سایر کشورها نیز مفید هستند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.