انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی


تحلیل تکنیکال چیست؟

13 نوع تریدر در بازار ارزهای دیجیتال را بشناسید

13 نوع تریدر در بازار ارزهای دیجیتال را بشناسید؛ معامله گران ممکنه از طرف خود،مشاغل یا افراد دیگه کار کنن.آنها سهام و سایر دارایی های مالی خود رو در تلاش برای کسب سود معامله میکنن.با این حال،هر معامله گر اهداف منحصر بفردی داره و ممکنه از تکنیک های معاملاتی مختلفی برای دستیابی به اونها استفاده کنه.

مثل هر فعالیت دیگه ای که ممکنه هر کدوممون در طول زندگی انجام بدیم،نحوه سرمایه گذاری در بازار های ارزدیجیتال هم به سلیقه و خصوصیات اخلاقی سرمایه گذار بستگی داره.بعضی افراد زمان کافی برای معامله و بررسی روزانه ندارن و ترجیح میدن بصورت بلند مدت سرمایه گذاری کنن؛

در مقابل یه عده هم صبر نمیکنن و ترجیح میدن با استفاده از استراتژی های خاص در عرض چند روز به سوددهی برسن.در این مقاله میخواییم چنینی افرادی رو بررسی کنیم و ببینیم انواع تریدر ها کدوم هستن و چه سبکی دارن.

تریدر کیست؟

در ابتدا بهتره تفاوت بین تریدر و سرمایه گذار رو بدونیم چون برخی جاها این دو واژه بصورت مترادف به کار میره ولی درواقع تفاوت ظریفی بینشون وجود داره.

سرمایه گذار به کسی گفته میشه که با هدف طولانی مدت یک دارایی رو خریداری کرده و تا مدت ها قصد فروشش رو نداره.ولی تریدر ها با هدف کسب سود از اختلاف قیمت یه دارایی اقدام به خرید و فروش آن در زمان کوتاه میکنن.

تریدر کیست

فرض کنید کسی مقداری بیت کوین خریداری کنه و تا چندین سال بهش دست نزنه در واقع این فرد روی بیت کوین سرمایه گذاری کرده ولی اگر همین فرد بعد از خرید بیت کوین و پس از گذشت مدت نسبتا کوتاهی در قیمت بالاتر اون رو بفروشه و بعد از پایین اومدن قیمت دوباره بیت کوین خریداری کنه این شخص تریدر نامیده میشه.

انواع تریدر

تریدر ها انواع مختلفی دارن که عوامل مختلفی در طبقه بندی اونها تاثیر گذاره.معمولا در حالت کلی تریدرهارو به چند قسمت طبقه بندی میکنن که در ادامه بررسی خواهیم کرد.

1. تریدر فاندامنتال:

اولین تریدر در مقاله 13 نوع تریدر در بازار ارزهای دیجیتال را بشناسید تریدر فاندامنتال هستش.یک تریدر فاندامنتال رویداد های خاص شرکت رو تجزیه و تحلیل میکنه تا تصمیم بگیره که اون سهام رو بخره یا نه و اینکه چه زمانی ممکنه برای خرید سودمندتر باشه.

تریدر فاندامنتال

آنها براساس منطق و حقایق تصمیم میگیرن و معمولا بجای روش های معاملاتی کوتاه مدت بر استراتژی های بلندمدت یا خرید و نگه داری تمرکز میکنن

2. تریدر تکنیکال:

این نوع تریدر ها از نمودارها،گراف ها و سایر ابزارها برای بررسی داده های تاریخی استفاده میکنن.اونها به دنیال نشانه های بالقوه ای هستن که میتونه زمان خوبی رو برای خرید و فروش داراییی نشون بده.

تریدر تکنیکال

تریدرهای تکنیکال(فنی)تصمیمات خودشون رو براساس گذشته و نه رویدادهای کنونی قرار میدن چون معتقدند که تاریخ تکرار میشه.

3. تریدر نوسان گیر:

تریدری هست که معمولا فاصله زمانی بین خرید و فروش دارایی اش از یک روز بیشتر و از یک ماه کمتره.در واقع این تریدر میتونه سهام یک شرکت یا ارز دیجیتال رو خریداری کنه و بعد از یکی دو هفته که قیمتش افزایش داشت اون رو بفروشه.

تریدر نوسان گیر

سپس دوباره چند روز تا چند هفته صبر کنه تا در موقعیت خرید خوب دیگری وارد معامله بشه. این نوع تریدر ها معمولا با هدف کسب سود از از موج های مختلف نوسانی که چند روز تا چند هفته ادامه پیدا میکنه وارد معامله میشن.

4. تریدر روزانه:

تریدر روزانه مشهورترین تریدر هست. یک تریدر روزانه در عرض یک روز وارد معامله شده و در زمان مناسب هم از اون خارج میشه.

تریدر روزانه

به عبارت دیگه تریدر های روزانه سعی میکنن از تغییرات قیمتی یک دارایی در همان روز کسب سود کنن.برای مثال سهام شرکت ممکنه صبح یک قیمت و عصر قیمت دیگه ای باشه.اما علیرغم سوددهی بالایی که این تریدرها دارن،فشار و استرس زیادی رو مجبورن تحمل کن.

5. اسکالپر یا تریدر ریزه خوار:

به تریدری گفته میشه که ممکنه در طول روز چندین بار وارد معامله بشه و از اون خارج بشه.این تریدر ها کاری با تغییرات قیمتی بزرگ ندارن و سعی میکنن از تغییرات قیمتی کوچک ولی با دفعات زیاد کسب سود کنن.

اسکالپر یا تریدر ریزه خوار

تریدر های اسکالپر تمایل زیادی به نگه داری دارایی خود به مدت طولانی ندارن و حتی ممکنه در عرض ثانیه دارایی خود را خریده و بفروشن.این تریدر در صورت اینکه یه نقطه ضعف در بازار های مالی مثل ارزدیجیتال پیدا کنه میتونه سودهای کلانی به دست بیاره.

اگرچه سود دریافتی او در معاملات پایینه ولی بخاطر تعدد خرید و فروشی که داره این سود ها روی هم جمع شده و درنهایت مبلغ قابل توجهی میشن.

6. مارکت تایمرز:

تایمرهای بازار تلاش میکنن تا مشخص کنن که یک اوراق بهادار خاص در کدوم جهت در بازار حرکت میکنه و تلاش میکنه تا از این حرکت سود ببره.آنها معمولا از داده های اقتصادی و یا سایر شاخص های فنی برای پیش بینی های خودشون استفاده میکنن.

زمان بندی بازار اغلب با تلاش های تجاری کوتاه مدت رایج تره چون پیش بینی حرکت بلند مدت بازارها دشوارتره.

7. تریدر آربیتراژ:

این نوع تریدر تلاش میکنه از تفاوت قیمت گذاری ابزارهای مشابه در اشکال یا بازارهای مختلف یا اشتباهات عمومی قیمت گذاری با خرید و فروش دارایی بطور همزمان سود ببره.

تریدر آربیتراژ

با این حال،پیشرفت های فناوری اکنون سرمایه گذاری در قیمت گذاری نادرست رو دشوارتر میکنه چون ممکنه شرکت ها به سرعت متوجه اشتباه شده و اون رو تصحیح کنن.

8. تریدر مومنتوم:

در ادامه مقاله 13 نوع تریدر در بازار ارزهای دیجیتال را بشناسید نوبت میرسه به تریدرمومنتوم؛یک تریدر مومنتوم سهامی رو جستجو و خریداری میکنه که به طور قابل توجهی در یک جهت حرکت میکنن.آنها سعی میکنن از شتاب افزایش ناگهانی سرمایه گذاری کنن.

تریدر مومنتوم

معاملات مومنتوم بسته به سرعت حرکت سهام یا تغییر جهت حرکت ممکنه در عرض چند ساعت یا طی چند روز اتفاق بیفته.

9. تریدر موقعیت:

این نوع تریدر بر روند های اقتصاد کلان و پتانسیل رشد دارایی ها تمرکز میکنه.آنها روند های بازار و روند های اقتصاد کلان رو دنبال میکنن تا مشخص کنن که کدوم دارایی ها به نظر اونها بیشتر در طول زمان افزایش پیدا میکنه.

تریدر موقعیت

تریدر های موقعیت برای سودهای بلند مدت تلاش میکنن و برخی از معاملات اونها ممکنه در طول هفته ها،ماه ها و سال ها بسته به زمانیکه باارزش ترین گزینه ها برای دارایی های آنها رخ میده،انجام بشه.

10. تریدر درون روزی

این تریدر مشابه تریدر روزانه هست چون آنها تمام موقعیت هارو در طول روز میبندن و هیچ یک رو در طول شب باز نمیذارن.آنها معمولا زمان باز کوتاه تری رو دارن و معاملات مکرر بیشتری نسبت به تریدرهای روزانه انجام میدن.

تریدرهای روزانه اغلب از تجزیه و تحلیل فنی و شاخص ها استفاده میکنن و ممکنه در خرید و فروش ابزارهایی که فقط در ساعات کاری استاندارد در دسترس هستند تخصص داشته باشن.

11. تریدر پرایس اکشن:

این نوع تریدر معیارهای تحلیل بنیادی رو نادیده میگیره و بر معاملات فنی تمرکز میکنه.آنها حرکت قیمت یک دارایی خاص رو در یک دوره معین ترسیم میکنن و براساس حرکات قیمت و فعالیت های کلی بازار،تصمیمات ذهنی درمورد خرید و فروش میگیرند.معاملات پرایس اکشن برای همه دارایی ها کار میکنه و برای سایر روش خاص تحلیل تکنیکال مفیده و عموما برای کسانیکه به دنبال معاملات کوتاه مدت هستن محبوب هست.

12. تریدر الگوریتمی

آنها از برنامه های کامپیوتری برای انجام معاملات با بهترین قیمت ها استفاده میکنن.

13 نوع تریدر که بایدبشناسید

آنها ممکنه دستورالعمل های خاصی رو برای این معاملات ارائه بدن یا اونهارو با استفاده از الگوریتم های معاملاتی با فرکانس بالا تنظیم کنن.

در حالیکه معاملات الگوریتمی به درک عالی از نمودار های فنی و فناوری نیاز داره،ممکنه برای تریدر هایی که به دنبال انجام معاملات در هر زمانی از روز و در هر بازه زمانی هستند،مفید باشه.

13. تریدر رویداد محور:

این تریدر اخبار جهان و به ویژه رویدادهای سیاسی و اقتصادی رو رصد میکنه تا از اون برای تصمیم گیری های تجاری خود استفاده کنه.

13 نوع تریدر که باید بشناسید

آنها این رویداد هارو تجزیه و تحلیل میکنن و از دیگر ابزارهای تحلیل بنیادی برای اطلاع رسانی تصمیمات خود استفاده میکنن.به این امید که از هرگونه افزایش احتمالی ناشی از رویداد های مهم جهانی بهره مند بشن.معاملات مبتنی بر رویداد ممکنه برای سودهای کوتاه مدت و بلندمدت موثر باشه.

حال که با انواع تریدر آشنا شدیم بهتره مهارت های لازم برای این حرفه رو بدونیم تا با دید بهتر و اطلاعات بیشتری این حرفه رو دنبال کنیم:

مهارت های لازم برای تریدرها

• سازگاری

سازگاری به توانایی تغییر روش ها یا برنامه ها براساس شرایط متغیر اشاره داره.برای تریدر ها ضروریه که بتونن خودشونو با شرایط متغیر بازار وفق بدن.

• تفکر تحلیلی

مهارت های تحلیلی از تریدرها در ارزیابی اطلاعات برای تعیین تصمیماتی که باید بگیرن حمایت میکنه.این ممکنه شامل تجزیه و تحلیل بازار برای شناسایی روند ها یا بررسی فعالیت های قبلی باشه.

• مهارت های تصمیم گیری

این مهارت به تریدرها کمک میکنه تا تصمیم بگیرن کدوم تجارت رو دنبال کنند.برای تریدرها مهمه که در تصمیمات خود مطمئن باشن و بدونن که کدوم معاملات ممکنه برای اونها سودمندتر باشه.

• مهارت های عددی

این مهارت تریدرها رو قادر میکنه تا از ریاضیات برای درک و حل مسائل دنیای واقعی استفاده کنن.این مهارت ها شامل توابع پایه ریاضی و تمرینات پیچیده تره.

• مدیریت ریسک

مدیریت ریسک به توانایی تعیین اقداماتی برای کاهش خطرات ناشی از معاملات مربوط میشه. این مهارت برای کمک به تریدرها برای جلوگیری از انجام معاملات بد و تجربه ضررهای مالی بسایر مهمه.

نکاتی برای انتخاب سبک ترید

• برنامه خودتون رو درنظر بگیرین:به این فکر کنین که میخوایین چقدر زمان به معاملات خود اختصاص بدین و چه زمانی از روز رو پیش بینی میکنین که معاملات خود رو تکمیل کنید.بسیاری از استراتژی های معاملاتی نیاز به نظارت دقیق و تعامل منظم دارن بنابراین مهمه که روشی رو انتخاب کنین که با برنامه شما همسو باشه.

• تمایل خود را برای ریسک کردن بسنجین:درنظر بگیرین که آیا تمایل بیشتری به انجام معاملات پرخطر دارین یا خیر.برخی از روش ها شامل سطوح بالایی از ریسک هستن بنابراین ضروریه روشی رو انتخاب کنین که با اون راحت باشین و توانایی ایجاد یه استراتژی مدیریت ریسک رو داشته باشین.

• تجربه خود را مرور کنین:به این فکر کنین که چقد با شیوه های معاملاتی راحت هستین. برخی از معاملات به دانش فنی بیشتری نیاز دارن بنابراین مهمه که نوعی رو انتخاب کنین که دانش لازم برای تکمیلش رو داشته باشین.

• به نوع درآمدی که میخوایین فکر کنین:در نظر بگیرین که بیشتر به سودهای کوتاه مدت علاقه دارین یا بلند مدت.اکثر انواع معاملات،یکی رو بر دیگری ترجیح میدن بنابراین مهمه روشی رو انتخاب کنین که با ترجیحات سرمایه گذاری شما همسو باشه.

کلام پایانی

ترید ارزهای دیجیتال به معنی خرید و فروش و کسب درآمد از طریق خرید با قیمت پایین و فروش با قیمت های بالاتر اونهاست.کارشناسان براساس استراتژی های مورد استفاده در ترید،خرید و فروش ارز دیجیتال رو به روش های مختلفی طبقه بندی کردن،که در بالا توضیح داده شد.

به طور کلی بهتره هر شخص ابتدا استراتژی مناسب با روحیاتش رو انتخاب و سپس به ترید بپردازه.تریدرهای فعال میتونن یک یا چند استراتژی رو به کار بگیرن. بنابراین قبل از تصمیم گیری درمورد کاربرد و ترکیب این استراتژی ها بهتره خطرات و هزینه های مربوط به هرکدوم رو دقیق بررسی کنیم.

تحلیل تکنیکال: آموزش انواع روش‌های تحلیلی، از کجا شروع کنیم؟

فعالیت در بازارهای مالی بدون استفاده از روش‌های تحلیلی تفاوتی با قمار ندارد! تحلیل تکنیکال (Technical Analysis) و تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) دو روش اصلی تحلیل در بازارهای مالی هستند. تحلیلگران تکنیکال بازار را با استفاده از داده‌های تاریخی مانند قیمت و حجم تحلیل می‌کنند. در حالی که تحلیلگران بنیادی به دنبال محاسبه‌ی ارزش ذاتی با استفاده از فاکتورهایی مانند درآمد، سود، دارایی، بدهی و… هستند.

در این مطلب از چشم بورس سعی می‌کنیم شما را با تحلیل تکنیکال، سبک‌های مختلف و مزایا و معایب آن آشنا کنیم. اگر چیزی از تکنیکال نمی‌دانید و یا پس از امتحان کردن سبک‌های مختلف سردرگم هستید، با ما همراه باشید.

تحلیل تکنیکال چیست

تحلیل تکنیکال چیست؟

تحلیل تکنیکال چیست؟

تکنیکال پیش‌بینی آینده و شکار فرصت‌های معاملاتی با استفاده از اطلاعات نمودارهای قیمت و حجم است. تکنیکالیست‌ها به دنبال پاسخی برای این سوال هستند: روند فعلی ادامه‌دار خواهد بود یا خیر؟

تحلیلگران تکنیکال از ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنند. برخی از تکنیکالیست‌ها به خطوط روند سوگند یاد می‌کنند، برخی از نمودارهای شمعی استفاده می‌کنند و گروهی دیگر ترجیح می‌دهند بر اساس اندیکاتورها بازار را تحلیل کنند. حرفه‌ای‌ها نیز با ترکیب روش‌های مختلف، یک استراتژی کارآمد برای ورود و خروج طراحی می‌کنند.

پیش‌فرض‌های تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال بر 3 فرض اساسی استوار است:

  • همه چیز در قیمت نهفته است. هر فاکتوری که بتواند در قیمت تاثیر‌گذار باشد اعم از فاکتورهای بنیادی، اخبار سیاسی و… در قیمت یک سهم لحاظ شده است.
  • گذشته تمایل دارد که تکرار شود. محرک‌های روانشناسی بازار یعنی ترس و طمع تغییر نمی‌کنند و تاریخ تکرارپذیر است.
  • قیمت در روند نمودار و بر اساس الگوهای مشخصی حرکت می‌کند. گذشته در مسیر روندهای بلندمدت، میان‌مدت و کوتاه‌مدت تکرار می‌شود. به عبارت دیگر، حرکت‌های قیمت تصادفی نیست.

تاریخچه‌ای مختصر از تحلیل تکنیکال

چند صد سال است که از تحلیل تکنیکال برای تجزیه و تحلیل اوراق بهادار استفاده می‌شود. در قرن هفدهم، ژوزف دلا وگا تکنیک‌های اولیه‌ی تکنیکال را برای پیش‌بینی بازارهای هلند استفاده می‌کرد. با این حال، تحلیل تکنیکال به شکل امروزی مدیون تلاش‌های چارلز داو، ویلیام پی همیلتون، روبرت رئا و… است.

در سال 1948 رابرت دی ادواردز و جان مگی، مجموعه‌ای جامع با نام تحلیل تکنیکال روندهای سهام منتشر کردند. همزمان در شرق نیز معامله‌گران ژاپنی الگوهای شمعی را برای تحلیل قیمت برنج معرفی کردند. سال 1990 و با ظهور بازارهای دیجیتال الگوهای شمعی توسط تحلیلگران آمریکایی رایج شدند. این الگوها تا به امروز از مهم‌ترین روش‌های تحلیل بازارهای مالی است. بسیاری از تکنیکالیست‌ها الگوهای شمعی را پایه‌ی تکنیکال و دروازه‌ی ورود به آن می‌دانند.

انواع نمودارهای قیمت

نمودار قیمت، تغییرات قیمت اوراق بهادار را نسبت به زمان نمایش می‌دهد. محور افقی زمان و محور عمودی قیمت را نشان می‌دهد. نمودارهای قیمت به شکل‌های مختلفی نمایش داده می‌شود که به صورت مختصر آنها را شرح خواهیم داد.

نمودار خطی

نمودار خطی در تحلیل تکنیکال

نمودار خطی در تحلیل تکنیکال

نمودارهای خطی ساده‌ترین نوع نمودارهای قیمت هستند. این نمودار با وصل کردن قیمت‌های بسته شدن بازار رسم می‌شود. آنها به ساده‌ترین شکل تغییر قیمت در طول زمان را نشان می‌دهند. برای تشخیص الگوهای قیمتی مفید هستند و معمولا معامله‌گران مبتدی از این نمودارها استفاده می‌کنند.

نمودار میله‌ای

نمودار میله‌ای در تحلیل تکنیکال

نمودار میله‌ای در تحلیل تکنیکال

نمودارهای میله‌ای علاوه بر قیمت بسته شدن، قیمت باز شدن و همچنین بالاترین و پایین‌ترین قیمت در یک دوره‌ی معاملاتی را نشان می‌دهند. خط عمودی بازه‌ی قیمتی در یک دوره‌ی معاملاتی را نمایش‌ می‌دهد. خطوط افقی نشان‌دهنده‌ی قیمت باز و بسته شدن سهم هستند. خط افقی در سمت چپ قیمت باز شدن و خط افقی سمت راست قیمت بسته شدن را مشخص می‌کند.

هر میله یک جزیره‌ی واحد است و رفتار قیمت در یک بازه‌ی زمانی را نشان می‌دهد. مجموع میله‌ها نیز در کنار هم روند حرکت قیمت را مشخص می‌کنند.

نمودار شمعی

نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودار شمعی در تحلیل تکنیکال

نمودارهای شمعی (کندل استیک) بسیار شبیه به نمودارهای میله‌ای هستند. محدوده‌ی ضخیم، قیمت باز و بسته شدن بازار را نمایش می‌دهد. سایه‌ی (فتیله‌) بالایی، بالاترین قیمت در دوره‌ی معاملاتی را نمایش می‎دهد. سایه‌ی پایین نیز نشان‌دهنده‌ی پایین‌ترین قیمت در طول دوره‌ی معاملاتی است. اگر قیمت در دوره‌‎ی زمانی، صعودی باشد شمع سبز رنگ (یا توپر) و اگر نزولی باشد شمع قرمز رنگ (یا توخالی) است.

تحلیلگران تکنیکال بیشتر از نمودارهای شمعی و میله‌ای استفاده می‌کنند. نمودارهای شمعی نسبت به نمودارهای میله‌ای خواناتر هستند.

سبک‌های مختلف تحلیل تکنیکال

حمایت و مقاومت و روندها

حمایت محدوده‌ی قیمتی است که تقاضا بر عرضه غلبه می‌‌کند. خطوط حمایت از اتصال کف‌های (دره‌ها) نمودار به همدیگر رسم می‌شوند. در محدوده‌های حمایتی احتمال ریزش انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی بیشتر قیمت کم است.

مقاومت نقطه‌ی مقابل حمایت است. در این نقاط قدرت عرضه افزایش می‌یابد. مقاومت با اتصال سقف‌های (قله‌ها) نمودار به همدیگر رسم می‌شود و احتمال ریزش قیمت در این محدوده بالاست.

سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

سطوح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

روندها جهت بازار را مشخص می‌کنند. اگر نمودار قیمت سقف‌ها و کف‌های بالاتر ثبت کند روند صعودی است. همچنین با ثبت سقف‌ها و کف‌های پایین‌تر، قیمت وارد روند نزولی می‌شود. جهت روند را با خطوط روند مشخص می‌کنند. خطوط روند در اصل محدوده‌های حمایت و مقاومتی هستند.

فیبوناچی

نسبت‌های فیبوناچی را ریاضیدان ایتالیایی به نام لئوناردو فیبوناچی کشف کرده است. خطوط فیبوناچی براساس این نسبت‌ها رسم می‌شوند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند این خطوط محدوده‌های مهم برگشت بازار را مشخص می‌کنند.

خطوط فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

الگوهای قیمتی

الگوهای قیمتی شکل‌های تکرارشونده در نمودار قیمت هستند. گفتیم که تکرارپذیری یکی از پیش‌فرض‌های تحلیل تکنیکال است. الگوها به دو دسته‌ی بازگشتی و ادامه‌دهنده تقسیم می‌شوند. تحلیلگران تکنیکال با شناسایی این الگوها محدوده‌های بازگشت یا ادامه‌ی بازار را شناسایی می‎‌کنند. مثلث، پرچم، فنجان و دسته، سر و شانه تنها برخی از الگوهای قیمتی مهم هستند.

اندیکاتورها

اندیکاتورها و اوسیلاتورهای تکنیکال با استفاده از محاسبات ریاضی روی قیمت و حجم به دست می‌آیند. به بیان دیگر، اندیکاتورها ابزارهای کمکی برای تفسیر بهتر نمودارها هستند. اندیکاتورهایی که روی نمودار رسم همپوشان (Overlay) نام دارند. برخی دیگر از اندیکاتورها در یک نمودار جدا نمایش داده می‌شوند و اوسیلاتور نام دارند.

میانگین متحرک، باند بولینگر و SAR از مهمترین اندیکاتورهای همپوشان هستد. از مهم‌ترین اوسیلاتورها نیز می ‌توان به مکدی (MACD)، شاخص قدرت نسبی (RSI) و استوکاستیک اشاره کرد.

ایچیموکو

ایچیموکو تنها یک اندیکاتور نیست بلکه یک استراتژی معاملاتی بسیار کارآمد است. با این اندیکاتور جهت روندها و سطوح حمایت و مقاومت شناسایی می‌شوند. ایچیموکو در اصل بر اساس میانگین‌های متحرک رسم می‌شود و در یک نمودار سه اندیکاتور متختلف را در اختیار معامله‌گران قرار می‌دهد.

ایچیموکو تحلیل تکنیکال

ایچیموکو در تحلیل تکنیکال – خطوط تنکان، کیجون، سنکو و چیکو و ابر ایچیموکو

پرایس اکشن

تحلیلگران سبک پرایس اکشن اندیکاتورها را ابزارهایی با اطلاعات سوخته می‌دانند. آنها معتقدند که باید با نمودار خام ترید کرد. تمرکز اصلی پرایس اکشن بر حرکت قیمت در طول زمان است. تحلیلگران این سبک با استفاده از خطوط روند و الگوهای شمعی به دنبال پیش‌بینی حرکت قیمت بدون هیچ تاخیری هستند. پرایس اکشن از سبک‌های بسیار محبوب در بازارهای دوطرفه مانند بازار فارکس است.

تکنیکال یا فاندامنتال؟

تکینکال و بنیادی دو مکتب اصلی تحلیل بازار هستند. هر دو سبک برای پیش‌بینی روند آتی بازار استفاده می‌شوند و بدیهی است هر کدام موافقان و مخالفان خود را دارند.

تحلیل بنیادی روشی برای ارزیابی اوراق بهادار بر اساس ارزش ذاتی است. تحلیلگران بنیادی همه فاکتورها از وضعیت اقتصاد کلان و صنعت گرفته تا وضعیت مالی و مدیریت شرکت‌ها را مطالعه می‌کنند. درآمدها، هزینه‌ها، دارایی‌ها و بدهی‌ها از مهم‌ترین فاکتورهای تحلیل بنیادی هستند.

در نقطه‌ی مقابل ورودی‌های تحلیل تکنیکال فقط قیمت و حجم هستند. فرض اساسی تکنیکال این است که تمام فاکتورهای بنیادی، سیاسی وغیره در قیمت نهفته است. تحلیلگران تکنیکال ارزش ذاتی یک اوراق بهادار را اندازه‌گیری نمی‌کنند، بلکه با استفاده از نمودارها به دنبال پیش‌بینی روندها هستند. مثال‌های زیادی از تحلیلگران موفق هر دو سبک وجود دارد. برخی نیز ترکیبی از هر دو سبک را استفاده می‌کنند.

تحلیل تکنیکال روشی بسیار سریع و ساده است. در نقطه‌ی مقابل تحلیل بنیادی روشی پیچیده و وقت‌گیر است. شما کدامیک را ترجیح می‌دهید؟ به سرعت به حرکات بازار واکنش نشان دهید یا اینکه آهسته اما مطمئن‌تر گام بردارید؟ برای روشن‌تر شدن موضوع بهتر است مزایا و معایب تحلیل تکنیکال را بررسی کنیم.

مزایای تحلیل تکنیکال

تحلیل تکنیکال ساده و انعطاف‌پذیر است. آن را می‌توان در هر بازاری که بر اساس مکانیزم عرضه و تقاضا کار می‌کند استفاده کرد. در نقطه‌ی مقابل تحلیل بنیادی هر بازار و صنعت را به صورت تخصصی تحلیل می‌کند. در بازارهای سهام بورس، رمزارزها، کالا و فارکس می‌توانیم از تحلیل تکنیکال استفاده کنیم.

فرقی نمی‌کند معامله‌گر ساعتی روزانه و یا بلندمدت باشید. تکنیکال در همه‌ی دوره‌های زمانی کارایی دارد. تحلیل بنیادی اینگونه نیست و معامله‌گران معمولا نگاه میان‌مدت و بلندمدت به بازار دارند.

سرعت بالا دیگر مزیت تحلیل تکنیکال است. در تحلیل بنیادی باید فاکتورهای زیادی از شرایط اقتصادی گرفته تا صورت‌های مالی شرکت‌ها را بررسی کنید. ولی تکنیکالیست‌ها تنها با چند کلیک و با استفاده از نمودارها به سرعت خود را با بازار هماهنگ می‌کنند.

معایب تحلیل تکنیکال

مهم‌ترین مشکل در تحلیل تکنیکال وجود تفسیرهای مختلف از نمودارهای قیمت است. افراد با روش های متفاوت نمودارها را تحلیل می‌کنند و ممکن است تفسیرهای متفاوت و حتی متضادی از یک نمودار وجود داشته باشد.

ابزارهای مختلف تحلیل تکنیکال سیگنال‌هایی متفاوت و گاه متضاد صادر می‌کنند. ممکن است در شرایط یکسان اندیکاتوری سیگنال خرید و اندیکاتور دیگر سیگنال فروش صادر کند.

برخی معتقدند تکنیکال علم توجیه است! تعصبات و شایعات باعث می‌شوند معامله‌گران نمودارها را به شکلی تحلیل کنند که همسو با تعصبات شخصی آنها باشد.

منابع مفید برای یادگیری تحلیل تکنیکال

منابع زیادی برای تحلیل تکنیکال وجود دارد. با استفاده از کتاب و مقالات اینترنتی می‌توانید به یک تحلیلگر حرفه‌ای تبدیل شوید. ما نیز در چشم بورس تلاش می‌کنیم مجموعه‌ای جامع از سبک‌های مختلف تحلیل تکنیکال را کاملا رایگان آموزش دهیم. کتاب‌هایی که در ادامه معرفی می‌شوند منابعی مفید برای یادگیری تکنیکال هستند:

  • تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه؛ جان مورفی
  • داینامیک تریدینگ (معامله‌گری پویا)؛ رابرت سی ماینر
  • دوره‌ی نمودارهای شمعی؛ استیو نیسون
  • معامله با بهترین الگوهای نموداری؛ توماس بولکوفسکی
  • راهنمای کامل اندیکاتورها و نمودارهای رایج در تحلیل تکنیکال؛ استیون بی اکلیس
  • مرجع کامل امواج الیوت در بازارهای سرمایه؛ علی محمدی
  • سیستم معاملاتی ایچیموکو در بازارهای سرمایه؛ مانش پاتل
  • پرایس اکشن روندها؛ ال بروکز

سخن آخر

در این مطلب در مورد تحلیل‌ تکنیکال و سبک‌های مختلف آن سخن گفتیم. مزایا و معایب سبک‌های مختلف را بررسی کردیم تا تصویر روشنی از این سبک تحلیلی ارائه دهیم. به نظر ما هیچ سبکی کامل نیست. تکیه کردن بیش از حد به تکنیکال با ریسک زیادی همراه است. معامله‌گران موفق تکنیکال را در کنار روانشناسی و مدیریت سرمایه استفاده می‌کنند. اینها سه پایه‌ی اصلی موفقیت در بازارهای مالی هستند.

خود را به یک سبک محدود نکنید. می‌توانید با استفاده از تحلیل بنیادی سهم‌های ارزنده را شناسایی کنید و با تحلیل تکنیکال نقاط دقیق ورود و خروج به بازار را شناسایی کنید.

سوالات متداول

تحلیل تکنیکال بررسی و پیش‌بینی روند بازار بر اساس حجم و قیمت است.

هر دوی این روش‌ها برای پیش‌بینی آینده بازار استفاده می‌شوند. در تحلیل بنیادی با ارزش ذاتی شرکت‌ها و میزان سودسازی آنها کار داریم. در نقطه‌ی مقابل تحلیل تکنیکال تنها از نمودار قیمت استفاده می‌کند. تکنیکالیست‌ها معتقدند همه چیز در چارت قیمت وجود دارد.

تریدرهای موفق از سبک‌های مختلفی استفاده می‌کنند. نمی‌توان گفت کدامیک بهتر است. حتی می‌توانید بنیادی و تکنیکال را در کنار هم استفاده کنید.

نمودارهای مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده می‌شوند. محبوب‌ترین آنها نمودار شمعی است. علاوه بر این نمودار میله‌ای و خطی نیز پرکاربرد هستند. نمودارهای دیگری نیز وجود دارند مانند هیکن آشی و هالو چارت که کمتر استفاده می‌شوند.

خیر! روش‌های تحلیلی صرفا برای کاهش ریسک معاملات استفاده می‌شوند. نتایج تکنیکال به صورت تضمین شده نیستند. به همین دلیل رعایت مدیریت ریسک و سرمایه بسیار حیاتی است.

انواع بازارهای مالی در تحلیل تکنیکال (قسمت اول) | بیدارز

انواع بازارهای مالی در تحلیل تکنیکال (قسمت اول) | بیدارز

بازار side way یا range در جایی اتفاق می افتد که قیمت در یک بازه نسبتاً پایدار معامله شود، بدون آنکه روند خاصی را برای مدتی ایجاد کند.

اقدامات قیمتی در عوض در یک محدوده یا کانال افقی نوسان می کند، بدون آنکه گاوها یا خرس ها کنترل قیمت ها را در دست بگیرند.

مبانی بازار ساید وی

فعالان بازار می توانند با پیش بینی شکست، از سطح معاملات یا بالاتر از مرز تجاری یا تلاش برای سودآوری همزمان با حرکت قیمت بین حمایت و مقاومت در داخل ساید یا رنج، از یک بازار جانبی بهره ببرند.

معامله گرانی که از یک استراتژی محدود استفاده می کنند باید اطمینان حاصل کنند که بازار ساید یا رنج به اندازه کافی گسترده است تا بتواند نسبت ریسک پاداش حداقل نسبت 1 به 3 را تعیین کند.

این بدان معنی است که برای هر دلار در معرض خطر، سرمایه گذاران سه دلار سود می برند. بازارهای ساید یا رنج نیز به عنوان بازارهای متلاطم یا غیرروند شناخته می شوند.

اگر پیش بینی می شود که sideway یا range برای مدت طولانی باقی بماند، سرمایه گذاران می توانند با فروش در سقف کانال و خرید در کف کانال سود های نوسانی خوبی کسب کنند.

مزایای استفاده از بازار های ساید وی یا رنج:

یک بازار فرعی معمولاً دارای سطح حمایتی و مقاومت مشخصی است که ابهام را در مورد محل ورود و خروج از بین می برد. به عنوان مثال، یک معامله گر می تواند یک اوراق بهادار را خریداری کند که از تست قیمت حمایتی می کند و هدف سود را در مقاومت تعیین می کند. یک دستور توقف ضرر که کمی زیر سطح حمایتی بازار جانبی قرار گرفته است ، نزول معاملات را به حداقل می رساند.

چگونگی استفاده از اندیکاتور برای تشخیص بازار رنج:

از اندیکاتور های حجم می توان برای تایید روند رینج استفاده کرد. معمولا در روند های رنج، مقادیر آنها باید کمتر از سایر مواقع باشد. با این حال، اگر کانال قیمتی، محدوده وسیعی داشته باشد، تریدر باید از ابزار های دیگری برای تشخیص وضعیت بازار استفاده کند.

اگر اندیکاتور iVAR پایین تر از سطح 0.5 باشد، نشان دهنده تضعیف روند و شروع یک اصلاح است.

اگر اندیکاتور iVAR بیشتر از 0.5 باشد، یک بازار رنج را نشان می دهد. اگر مقدار اندیکاتور خیلی بالاتر از 0.5 باشد نشان دهنده شروع یک روند می باشد.

اگر اندیکاتور iVAR در نزدیکی سطح 0.5 باشد، نشان دهنده عدم قطعیت بازیگران بازار است و بهتر است در این جور مواقع معامله نکنید.

اندیکاتور iVAR را میتوان به عنوان تایید سیگنال اندیکاتورهای دیگر استفاده کرد. این اندیکاتور مدل شکل گیری روند را نمایش می دهد، اما قادر به تشخیص جهت حرکت روند نیست.

حجم معاملات چیست و چگونه می‌توانیم از آن استفاده کنیم؟

تفاوت سرمایه‌گذاری و معامله‌گری

حجم معاملات (Trade Volume) مجموع تعداد قراردادها یا سهام‌های معامله شده در یک نماد معاملاتی است. حجم معاملاتی را می‌توان در هر نوع نماد و بازارهایی مثل بورس سهام، اوراق قرضه، قراردادهای آپشن، قراردادهای آتی و انواع کالاها به کار برد.

اصول پایه حجم معاملات

حجم معاملات در یک برهه زمانی خاص، مجموع تعداد سهام‌ها یا قراردادهای مبادله شده در یک نماد معاملاتی خاص را اندازه می‌گیرد، که شامل مجموع مقدار سهام‌های مبادله شده بین خریدار و فروشنده می‌شود.

زمانی که مبادلات به صورت فعالانه‌تر انجام می‌شوند، حجم معاملات بالاست و وقتی که مبادلات کمتری بین خریدار و فروشنده انجام می‌شود، حجم معاملاتی نیز پایین است.

هر صرافی در بازار، حجم معاملاتی خاص خود را دنبال می‌کند و اطلاعات مختص به خود را منتشر می‌کند. اطلاعات مربوط به حجم معاملاتی در هر روز، معمولا هر یک ساعت یک بار، تخمین زده می‌شوند و در انتهای هر روز نیز یک شکل کلی و یک اطلاعات منسجم از حجم معاملات آن روز منتشر می‌شود.

سرمایه گذاران همچنین می‌توانند مقدار تغییرات قیمت قرارداد را به عنوان جانشینی برای حجم معاملات دنبال کنند. در این روش، تغییرات قیمت خیلی سریع‌تر از حجم معاملات اتفاق می‌افتد.

این ابزار به سرمایه گذاران درباره میزان فعالیت و نقدینگی بازار می‌گوید. حجم معاملات بالا، نشان دهنده نقدینگی بالای یک نماد معاملاتی است؛ یعنی رابطه بهتر و فعال‌تری بین خریداران و فروشندگان وجود دارد.

وقتی که سرمایه گذاران درباره روند حرکتی در بازار سهام تردید دارند، حجم معاملات در قراردادهای آتی افزایش می‌یابد. این اغلب باعث می‌شود که قراردادهای آتی و آپشن آن سهام نیز فعال‌تر شوند.

در کل، در روزهای باز شدن بازارهای جهانی مثل فارکس (دوشنبه‌ها)، و روزهای بسته شدن بازار (جمعه‌ها) حجم معامله بالاتر است و در روزهای قبل از تعطیلات، معمولا پایین می‌آید.

امروزه، تریدرهای روزانه و شاخص‌های پول در بازار آمریکا، تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین استفاده کنندگان حجم معاملات شده‌اند.

طبق گفته‌های موسسه مالی و بانکداری JPMorgan‌ در سال ۲۰۱۷، سرمایه گذاران راکدی مثل ETFها (صندوق‌های قابل معامله) و حساب‌های سرمایه گذاری کمّی که معاملات الگوریتمی با سرعت بالا انجام می‌دهند، مسئول ۶۰ درصد از کل حجم معاملاتی بودند؛ در حالی که تریدرهای محتاط فاندامنتالی (تریدرهایی که فاکتورهای فاندامنتالی را قبل از سرمایه گذاری بر روی یک سهام ارزیابی می‌کنند)، تنها مسئول ۱۰ درصد از آن بودند.

تریدرها و حجم معاملات

حجم معاملات ارز دیجیتال بیت کوین تحلیل تکنیکال ترید اندیکاتور قراردادهای آتی قراردادهای آپشن

تریدرهای از عوامل مختلفی در تحلیل تکنیکال استفاده می‌کنند. حجم معاملاتی یکی از آسان‌ترین فاکتورها برای ارزیابی بازار توسط تریدرهاست.

این ابزار، در طول بالا رفتن سریع قیمت یا پایین آمدن سریع آن، برای تریدرها اهمیت زیادی دارد، چون می‌توانند با استفاده از آن، معاملات خود را تشخیص و سازماندهی کنند.

همچنین حجم معاملات بالا که معمولا با تغییر روند قیمت همراه است، می‌تواند ارزش سهام مورد نظر تریدرها را تقویت کند.

سطوح مختلف حجم معاملات، می‌تواند به تریدرها کمک کند تا تصمیم گیری بهتری برای زمان ورود به بازار داشته باشند؛ تریدرها میانگین حجم معامله در طول روز را، هم برای معاملات کوتاه مدت و هم بلندمدت دنبال می‌کنند، تا بتوانند برای ورود به بازار تصمیم درستی بگیرند. همچنین آنها می‌توانند اندیکاتورهای تکنیکال دیگر را نیز با حجم معاملاتی تلفیق کنند.

نمونه‌ای ساده از حجم معاملات

فرض کنید که بازار شامل دو تریدر است؛ تریدر اول ۵۰۰ سهم از سهام اپل را می‌خرد و ۲۵۰ سهم از سهام آمازون را می‌فروشد. تریدر دوم نیز ۵۰۰ سهم از سهام تسلا را می‌خرد و ۲۵۰ تا از این سهم را به تریدر اول می‌فروشد.

کل حجم معاملات در بازار ۱۰۰۰ است (۵۰۰ سهم اپل + ۲۵۰ سهم آمازون + ۲۵۰ سهم تسلا).

استفاده از حجم معاملات برای بهبود معاملات

حجم معاملات ارز دیجیتال بیت کوین تحلیل تکنیکال ترید اندیکاتور قراردادهای آتی قراردادهای آپشن

حجم معاملات یک مقیاس است که نشان می‌دهد در یک دوره زمانی خاص، چه مقدار از یک دارایی معامله شده است. در بورس سهام، حجم معاملات به صورت تعداد سهم‌های خرید و فروش شده نمایش داده می‌شود و در قراردادهای آتی و آپشن نیز این حجم بر مبنای تعداد قرارداد دست به دست شده نشان داده می‌شود. خود حجم معاملات و دیگر اندیکاتورهایی که از دیتاهای حجم معاملاتی بهره می‌گیرند، معمولا در نمودارهای آنلاین استفاده می‌شوند.

هر از گاهی، نگاه کردن به الگوهای حجم معاملات، می‌تواند قدرت یک سهام یا ارز دیجیتال خاص را نشان دهد. در حقیقت، حجم معاملات نقش مهمی در تحلیل تکنیکال بازی می‌کند.

نکات مهم

  • حجم معاملات می‌تواند یک مقیاس خوب برای تشخیص قدرت بازار باشد. معمولا بازارهایی که دارای حجم معاملات بالایی هستند، روند قدرتمندتر و سالم‌تری دارند.
  • زمانی که در حجم معاملات بالا، بازار ریزش می‌کند، قدرت بازار در روند نزولی بیشتر می‌شود.
  • زمانی که قیمت در روند نزولی بالای بالاتر (Higher High) جدیدی را ثبت می‌کند، باید خیلی مراقب باشید! چون ممکن است روند صعودی شکل بگیرد.
  • اندیکاتورهای حجم موجود (OBV) و کلینگر (Klinger)، ابزارهایی هستند که بر مبنای حجم بازار کار می‌کنند.

اصول اولیه استفاده از حجم معاملات

وقتی که حجم معاملاتی را بررسی می‌کنید، معمولا اطلاعات از قبیل قدرت یا ضعف یک روند را به دست می‌آورید. به عنوان یک تریدر، ما تمایل بیشتری به همراهی با حرکات قوی‌تر داریم و در روندهای ضعیف نیز، ما به دنبال معکوس شدن روند می‌گردیم.

البته این دستورالعمل‌ها همیشه و برای تمام مسائل پاسخگو نیست؛ اما برای تصمیم‌گیری برای ورود به بازار، مناسب است.

۱. تایید روند

یک بازار رو به رشد (نزولی یا صعودی)، باید حجم معاملاتی بالایی داشته باشد. گاوها به افزایش حجم خریداران برای هل دادن قیمت به سمت بالا نیاز دارند؛ کاهش حجم معاملات در روند صعودی، می‌تواند نشانه کاهش جذابیت نماد مورد نظر و در نتیجه، معکوس شدن قیمت باشد.

این یک حقیقت واضح است که ریزش یا جهش قیمت با حجم معاملاتی کم، یک سیگنال خرید یا فروش ضعیف است. ریزش یا جهش قیمت با حجم بالا، سیگنال قوی‌تری ارائه می‌دهد که نشانه تغییر چیزی در آن نماد خاص است.

۲. اشباع حرکت و حجم معاملات

در یک بازار صعودی یا نزولی، ما می‌توانیم اشباع قیمت را ببینیم. اشباع‌ها، حرکات واضحی در قیمت هستند که با افزایش حجم معاملات ترکیب شده‌اند؛ آنها می‌توانند سیگنال‌هایی مبنی بر پتانسیل اتمام روند ارائه دهند.

تریدرهایی که بیشتر صبر کرده‌اند و از عدم دریافت سودهای بیشتر ترس دارند، خریداران را خسته می‌کنند؛ در نتیجه، بازار معکوس می‌شود.

زمانی که بازار نزولی است، نزول بیشتر قیمت تریدرها را تحت فشار قرار می‌دهد و این، بر روی نوسانات تاثیر می‌گذارد و حجم معاملات را افزایش می‌دهد. این نیز می‌تواند سیگنالی مبنی بر اتمام روند نزولی باشد.

۳. نشانه‌های صعودی

حجم معاملات می‎تواند در تشخیص نشانه‌های صعودی بازار مفید باشد. برای مثال،‌ فرض کنید که بر روی یک خط مقاومت که قیمت را پس می‌زند، حجم معاملات افزایش می‌یابد؛ در این حالت، قیمت نیز پس از یک اصلاح کوچک، افزایش پیدا می‌کند.

در یک روند نزولی، باید پایین پایین‌تر (Lower Low) ساخته شود؛ زمانی که این حرکت تمام شد، حجم معاملات کاهش می‌یابد، که این یک نشانه صعودی تلقی می‌شود.

۴. معکوس شدن قیمت

پس از یک حرکت بزرگ قیمتی (بالا یا پایین)، اگر قیمت شروع به بی‌روند یا رنج شدن (Range) با حجم معاملاتی بالا کرد، می‌تواند نشانه‌ای از معکوس شدن قیمت باشد.

۵. بریک اوت‌ها و فیک اوت‌ها

در بریک اوت اولیه از بازار بی روند و یا هر الگوی قیمتی دیگر، افزایش در حجم معاملاتی می‌تواند قدرت روند را بیشتر کند. کم بودن مقدار حجم معاملات، پس زدن قیمت در بریک اوت را نشان می‌دهد، که به آن فیک اوت می‌گویند.

۶. تاریخ حجم معاملات

حجم معاملات باید مربوط به تاریخ اخیر باشد؛ مقایسه حجم معاملات امروز با ۵۰ سال قبل، اطلاعات اشتباهی به ما می‌دهد. هرچه تاریخ حجم معاملات جدیدتر باشد، امکان اتفاق مشابه بیشتر است.

حجم معاملات اغلب به عنوان یک اندیکاتور نقدینگی تلقی می‌شود. بازارهایی مثل بورس سهام که دارای نقدینگی بالایی هستند،‌ به عنوان یک استراتژی ترید کوتاه مدت در نظر گرفته می‌شوند؛ چون در قیمت‌های مختلف، خریداران و فروشندگان زیادی وجود دارند.

۳ اندیکاتور پرکاربرد برای حجم معاملات

حجم معاملات ارز دیجیتال بیت کوین تحلیل تکنیکال ترید اندیکاتور قراردادهای آتی قراردادهای آپشن

اندیکاتورهای حجم معاملات، فرمول‌های ریاضی هستند که به صورت مشترک در بیشتر پلتفرم‌های نموداری وجود دارند.

فرمول کارکرد هر اندیکاتور مقداری با اندیکاتورهای دیگر فرق دارد. تریدرها می‌توانند اندیکاتوری را انتخاب کنند که بهترین عملکرد را برایشان دارد.

استفاده از این اندیکاتورها الزامی نیست؛ اما آنها می‌توانند در تصمیم گیری درست شما را راهنمایی کنند. اندیکاتورهای زیادی برای حجم معاملاتی وجود دارند، اما ما ۳ اندیکاتور با عملکرد خوب را در اینجا بررسی می‌کنیم:

۱. اندیکاتور حجم موجود (OBV)

OBV یک اندیکاتور ساده اما مفید است. در این اندیکاتور، حجم معاملات زمانی افزایش می‌یابد که بازار به انتهای روند صعودی رسیده است. همچنین، حجم معاملات زمانی کاهش می‌یابد که قیمت به انتهای روند نزولی رسیده است.

OBV یک مجموعه از انباشت قیمت یا اشباع را نشان می‌دهد. همچنین می‌تواند واگرایی را نیز نشان دهد؛ مثل زمانی که قیمت بالا برود، اما حجم با نسبت آرامی شروع به رشد کند و یا حجم معاملات کم شود.

۲. اندیکاتور جریان پول چایکین (CMF)

افزایش قیمت باید با افزایش حجم همراه باشد. اندیکاتور CMF بر روی انبساط قیمت در زمانی که قیمت بالاتر از میانگین قیمتی کل روز قرار می‌گیرد، تمرکز دارد، سپس یک ارزش مطابق با قدرت این روند ارائه می‌کند.

اگر حجم معاملاتی در آن افزایش پیدا کند، قیمت نیز افزایش پیدا می‌کند و اگر حجم پایین باشد، قیمت نیز منفی خواهد بود.

CMF‌ می‌تواند به عنوان یک اندیکاتور کوتاه مدت استفاده شود، به این دلیل که نوسان می‌کند؛ اما بیشتر برای نشان دادن واگرایی کاربرد دارد.

۳. اسیلاتور کلینگر (Klinger Oscillator)

نوسان در پایین و بالای خط صفر، می‌تواند سیگنال‌هایی برای خرید و فروش ارائه کند.

اسیلاتور کلینگر انباشتگی قیمت را برای حجم خرید، و پراکندگی قیمت را برای حجم فروش در یک دوره زمانی خاص ارائه می‌دهد.

سخن آخر

حجم معاملاتی یک ابزار کاربردی برای تشخیص روند است. همانطور که می‌بینید، روش‌های زیادی برای استفاده از آن وجود دارد. اصلی‌ترین راه استفاده از آن، تشخیص قدرت یا ضعف بازار و بررسی تاییدیه روند یا معکوس شدن روند است.

اندیکاتورهای مبتنی بر حجم معاملات، برای تصمیم گیری درست برای ورود به بازار به تریدرها کمک می‌کنند.

البته حجم معاملاتی ابزار خیلی دقیقی برای ورود و خروج نیست و باید برای تشخیص این نقاط از رفتار قیمت (Price Action) نیز کمک گرفت.

خط روند (Trendline)

خط روند (به انگلیسی Trendline) خطی است که از بالاترین قیمت‌ها (سقف‌های قیمت) یا پایین‌ترین قیمت‌ها (کف‌های قیمت) رسم می‌شود تا مسیر غالب قیمت را نشان دهد.

خطوط روند، حمایت و مقاومت را در هر بازه زمانی روی نمودار قیمت نمایش می‌دهند.

خطوط روند همچنین نشان‌دهنده مسیر، سرعت قیمت و الگوهای قیمت را در بازه‌های زمانی مختلف هستند.

نکات کلیدی:

  • یک خط روند واحد را می‌توان به یک نمودار اعمال کرد تا تصویر واضح‌تری از روند و سمت و سوی قیمت به دست آید.
  • خطوط روند را می‌توان به کف‌ها و سقف‌های قیمت اعمال کرد تا یک کانال به وجود آید.
  • دوره زمانی تحلیل شده و نقاط دقیقی که جهت رسم خط روند استفاده می‌شوند برای هر معامله‌گر متفاوت هستند.

خطوط روند به شما چه می‌گویند؟

خط روند یکی از مهمترین ابزار استفاده شده در تحلیل تکنیکال است.

به جای نگاه به عملکرد گذشته کسب و کار یا هر مبنای دیگری، تحلیلگران تکنیکال به دنبال روندها در عملکرد قیمت (price action) می‌گردند. خط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک می‌کند تا مسیر کنونی قیمت‌های بازار را مشخص کنند. تحلیلگران تکنیکال معتقدند روند مثل دوست شماست، و تعیین این روند اولین قدم در فرآیند انجام یک معامله خوب است.

برای ایجاد یک خط روند، تحلیلگر باید حداقل دو نقطه روی نمودار قیمت داشته باشد.

برخی تحلیلگران مایلند از بازه‌های زمانی متفاوت مانند یک دقیقه یا پنج دقیقه استفاده کنند. برخی دیگر از تحلیلگران نمودارهای روزانه یا هفتگی را در نظر می‌گیرند.

برخی تحلیلگران زمان را به طور کل کنار می‌گذارند و ترجیح می‌دهند روندها را به جای فواصل زمانی (intervals of time) بر اساس فواصل تیک (tick intervals) بررسی کنند.

آنچه باعث جذابیت و فراگیر شدن استفاده از خطوط روند می‌شود این است که می‌توان از این خطوط صرف‌نظر از بازه، چارچوب، و فاصله زمانی در شناسایی روندها استفاده کرد.

اگر سهام یک شرکت روی 350 تومان معامله می‌شود و سپس در عرض چند روز به سمت 400 تومان و چند هفته دیگر به سمت 450 تومان حرکت کند، تحلیلگر سه نقطه برای ترسیم روی نمودار خواهد داشت که از 350 تومان آغاز و سپس به سمت 400 و 450 تومان حرکت می‌کند.

اگر تحلیلگر خطی بین این سه نقطه قیمت ترسیم کند، این خط روندی صعودی خواهد داشت. خط روند ترسیم شده دارای شیبی مثبت است و بنابراین به تحلیلگر می‌گوید که باید مطابق با مسیر روند خرید کند.

با این وجود، اگر قیمت سهام این شرکت از 350 تومان به 250 تومان برسد، خط روند شیبی منفی خواهد داشت و تحلیلگر باید مطابق با مسیر روند فروش داشته باشد.

ساختار کلی خط روند

خط روندها از وصل کردن پایین‌ترین یا بالاترین نقاط قیمت در نمودار بدست می‌آیند.

خط روند نزولی از وصل کردن سقف‌های قیمت و خط روند صعودی از وصل کردن کف‌های قیمت بدست می‌آید.

خط روند نزولی و صعودی

روند سه جهت دارد

از بعد کلی و به طور ساده، روند جهت حرکت قیمت را در بازار نشان می‌دهد. ولی برای به کارگیری آن می‌بایست تعریف دقیق‌تری را ارائه کنیم.

پیش از هر چیز باید به یاد داشته باشیم که هرگز بازار در یک خط راست و در یک جهت خاص حرکت نمی‌کند. تغییرات بازار به صورت یکسری از حرکات زیگزاگ مشخص می‌شود.

این زیگزاگ‌ها همانند یکسری موج‌های پی در پی می‌باشند که شامل موج‌های صعودی (پیک‌ها یا رالی‌ها) و موج‌های نزولی (حفره‌ها) می‌باشند.

برآیند حرکات این موج‌های صعودی و نزولی روند بازار را تشکیل می‌دهد که شامل روندهای صعودی و نزولی و خنثی می‌باشد.

روند صعودی به عنوان یکسری از موج‌ها و حفره‌های بالارونده تعریف می‌شود و روند نزولی برخلاف آن از موج‌ها و حفره‌های پایین رونده تشکیل شده و روند خثی شامل موج‌ها و حفره‌هایی است که جهت مستقیم دارند.

همان‌طور که ذکر شد به طور واضح سه روند صعودی، نزولی و خنثی داریم.

اکثر مردم فکر می‌کنند که بازار یا صعودی است یا نزولی ولی در حقیقت بازار در سه جهت حرکت می‌کند: صعودی، نزولی و خنثی.

تشخیص تفاوت این سه نوع روند بسیار مهم است. زیرا در بهترین برآورد حداقل در یک‌سوم مواقع قیمت‌ها روند خنثی یا افقی به خود می‌گیرند.

روند خنثی نمایانگر مساوی بودن عرضه و تقاضا در یک دورة زمانی می‌باشد بدین معنی که نیروی عرضه و تقاضا به یک تعادل نسبی رسیده‌اند (در نظریه داو این الگو به عنوان «خط» نامیده شد).

اگرچه ما تعریف «روند خنثی» را به بازار بدون تغییر نسبت دادیم اما بهتر است که از آن به عنوان بازار بدون روند نام ببریم.

شکل روندها در تحلیل تکنیکال

اکثر ابزارها و سیستم‌های تکنیکی ذاتاً به دنبال یافتن روند هستند که بدین معنی است که اساساً برای بازاری تعریف شده‌اند که در جهت بالا و پایین حرکت می‌کنند.

آنها عموماً وقتی بازار در حالت بدون روند قرار دارد بسیار بد کار می‌کنند یا حتی اصلاً کار نمی‌کنند. نمی‌توان این حالت را یک مشکل در بازار یا سیستم نامید بلکه اشکال در کسانی است که اصرار دارند تا از این ابزارها در چنین موقعیت‌هایی (بدون انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی روند) استفاده کنند درحالی‌که این ابزارها اصولاً برای چنین شرایطی طراحی نشده‌اند.

سه انتخاب کلی برای هر معامله‌گری وجود دارد ـ وارد بازار شود (خرید) ـ از بازار خارج شود (فروش) یا اینکه نظاره‌گر بازار باشد.

زمانی که بازار رو به رشد است خرید ارجح است. وقتی بازار در حال نزول و افت است، دومین انتخاب یعنی فروش درست‌تر به نظر می‌رسد و در وضعیت خنثی بازار، عاقلانه‌ترین کار بیرون رفتن و نظاره کردن بازار است.

روندها به سه دسته تقسیم می‌شوند

علاوه بر اینکه روند دارای سه جهت می‌باشد به سه دسته نیز تقسیم می‌شود:

در حقیقت تعداد نامحدودی روند وجود دارد که در فعل و انفعال با یکدیگر هستند و روندهای کوتاهی که فقط چند دقیقه تا چند ساعت را در بر می‌گیرند گرفته تا روندهای بسیار بلندمدت 50 تا 100 ساله.

هرچند غالب تحلیل‌گران به وجود سه دسته روند اصلی اعتقاد دارند اما قطعاً ابهاماتی در مورد تعاریف مختلف تحلیل‌گران از هر روند وجود دارد.انواع حرکات قیمت در بازارهای مالی

به عنوان مثال داو روند یکساله یا بیشتر را روند بزرگ نامیده است. داو مدت زمان روند متوسط را از سه هفته تا سه ماه می‌دانست و هر روند کمتر از سه هفته را نیز روند کوتاه می‌نامید.

هر روند (از کوتاه تا بلند ملدت) قسمتی از روند بزرگ‌تر را تشکیل می‌دهد.

هر روند می‌تواند جزیی از روند بزرگ بعدی محسوب شود. برای مثال روند متوسط می‌تواند یک تصحیح در روند بزرگ پس از خودش شناخته شود. در روندهای بزرگ صعودی به طور معمول روند قبل از ادامة مسیر صعودی خود، در حدود یک یا دو ماه خود را تصحیح می‌کند.

این روند تصحیح نیز می‌تواند خود شامل روندهای کوتاه‌مدت‌تر که همان موج‌های صعود و نزولی کوتاه‌مدت هستند باشد.

رسیدن به یک اجماع کلی درباره روند تقریباً غیرممکن است زیرا معامله‌گران برداشت‌های متفاوتی از یک روند دارند.

برای معامله‌گران بلندمدت حرکت قیمت در چند روز یا چند هفته شاید بی‌اهمیت باشد ولی برای کسانی که قصد انجام معاملات کوتاه‌مدت دارند حرکات قیمت در دو یا سه روز روند اصلی را تشکیل می‌دهد.

به بیان کلی اکثر روش‌هایی که بر اساس تعقیب روند کار می‌کنند بر روند متوسط که اغلب چندین ماه طول می‌کشد تأکید بیشتری دارند. از روند کوتاه‌مدت می‌توان برای تنظیم زمان ورود و خروج از بازار استفاده کرد. در یک روند متوسط صعودی روندهای کوتاه‌مدت کاهشی فرصت خوبی برای ورود به بازار می‌باشند.

مثال‌هایی واقعی از خط روند

استفاده از خطوط روند نسبتا آسان است.

معامله‌گر فقط باید نمودار قیمت (شامل قیمت‌های باز شدن، بسته شدن، بالاترین و پایین‌ترین) را در نمودار داشته باشد. امروزه نرم‌افزارهای تحلیل تکنیکال نمودارها را در انواع مختلف (نمودار شمعی، نمودار خطی، نمودار میله‌ای و…) نمایش می‌دهند.

در تصویر زیر نمودار قیمت سهام ایران خودرو را می‌بینید که خط روند صعودی (خط آبی) روی آن رسم شده است.

خط روند صعودی

این خط روند مسیر صعودی سهام ایران خودرو را نشان می‌دهد و می‌توان آن خط را به عنوان یک سطح حمایت در نظر گرفت.

در این مورد، معامله‌گر ممکن است ترجیح دهد که نزدیک به خط روند خرید خود را انجام دهد و برای مدتی طولانی این موقعیت معاملاتی را حفظ کند.

اگر عملکرد قیمت خط قیمت را شکسته و پایین‌تر رود، معامله‌گر می‌تواند آن را به عنوان سیگنالی برای بستن موقعیت (یعنی فروش) در نظر بگیرد. این امر به معامله‌گر اجازه می‌دهد مطابق روند معامله کند و هنگامی که روندی که دنبال می‌کند شروع به ضعیف شدن کرده از معامله خرید خارج شود.

خطوط روند البته بستگی زیادی به بازه زمانی دارند. در مثال بالا، معامله‌گر احتیاجی به ترسیم مداوم و چندباره خط روند ندارد. با این حال، در مقیاس زمانی دقیقه، ممکن است خطوط روند متفاوتی بتوان رسم کرد و معامله‌ها احتیاج به تنظیم مجدد و قاعده‌مند داشته باشند.

نمودار زیر خط روند نزولی در نمودار سهام پارس خودرو را نمایش می‌دهد:

خط روند پارس خودرو

فیلم آموزش رسم خط روند

در این ویدئو، نحوه رسم خط روند بصورت کاربردی به شما آموزش داده می‌شود.

به این ترتیب یاد گرفتید چطور خط روند را در نرم افزارهای تحلیل تکنیکال رسم کنید.

اعتبار خط روند چگونه سنجیده می‌شود؟

اعتبار خط روند به عوامل متعددی ارتباط دارد که در ادامه بخشی از این عوامل را برایتان معرفی می‌کنیم:

1.شیب خط روند: هرچقدر شیب این خط بیشتر باشد اعتبار آن روند در پایداری کمتر است و احتمال شکست آن وجود دارد. شیب ۴۵ درجه در تحلیل ها شیبی مناسب و معتبر تلقی می شود.

2. تعداد برخورد نمودار قیمت با خط روند: هرچه تعداد برخورد به خط روند بیشتر باشد آن خط دارای اعتبار بیشتری است.

3. شدت کاهش (افزایش) قیمت سهم: در این ارتباط هم هرچه کندل های بلند تری در نزول (صعود) ثبت شود احتمال شکست خط روند بالاتر می رود. برای مثال سهم برای چند روز متوال صف فروش(صف خرید) شود و با درصد های منفی چهار یا منفی پنج بسته شود.

4. بازه زمانی بررسی سهم: شما باید این نکته مهم را در نظر بگیرید که روند به بازه زمانی بررسی سهم بستگی دارد.

برای مثال سهم X ممکن است در بازه زمانی سه ماه اخیر نزولی باشد در حالی که در بازه زمانی یک ساله صعودی باشد و نزولی که در سه ماه اخیر داشته صرفا یک اصلاح بوده باشد.به همین دلیل خط روند های بلند مدت اعتبار بیشتری دارند.

تفاوت بین خطوط روند و کانال‌ها

بر یک نمودار بیش از یک خط روند را می‌توان اعمال کرد.

معامله‌گران معمولا برای ایجاد کانال خط روندی برای اتصال قیمت‌های بالا و همچنین خط روندی برای اتصال قیمت‌های پایین رسم می‌کنند. کانال می‌تواند هم حمایت و هم مقاومت را برای بازه زمانی مورد بررسی مشخص کند.

مشابه با خط روند واحد، معامله گران به دنبال رشد و افت ناگهانی قیمت یا شکست هستند تا وقتی قیمت به خارج از کانال رسید، متناسب به جهت حرکت قیمت، معامله خود را انجام دهد. نقطه شکست کانال می‌تواند به عنوان نقطه خروج یا نقطه ورود استفاده شود.

محدودیت‌های خط روند

خطوط روند محدودیت‌هایی مشابه سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال دارند.

هرگاه داده قیمت بیشتری در نمودار اضافه شود، خطوط روند نیز باید دوباره تنظیم شوند.

یک خط روند گاهی برای مدتی طولانی ادامه پیدا می‌کند و قیمت به اندازه کافی از آن فاصله خواهد گرفت و از این رو نیاز به بروزرسانی دارد. علاوه بر این، معامله‌گران اغلب نقاط داده متفاوتی را برای اتصال انتخاب می‌کنند.

ممکن است خط روندی که توسط یک معامله‌گر رسم شده، توسط معامله‌گران دیگر به شکل دیگری مشاهده شود.

به عنوان مثال، برخی معامله‌گران در یک بازه از کف‌های قیمت استفاده می‌کنند درحالیکه دیگران ممکن است از پایین‌ترین قیمت بسته شدن در یک دوره زمانی استفاده کنند.

نکته آخر این است که خطوط روند اعمال شده بر چارچوب‌های زمانی کوچکتر می‌توانند به حجم حساس باشند. یک خط روند که در طول ان حجم قیمت پایینی وجود داشته، ممکن است به سادگی و هرگاه حجم در طول یک بازه معاملاتی بالا رفت شکسته شود.

این اصطلاح در واژه‌نامه جامع بورسینس منتشر شده است.سایر اصطلاحات و واژه‌های اقتصادی و مالی را ببینید .

قصد شروع سرمایه‌گذاری در بورس را دارید؟ اولین قدم این است که افتتاح حساب رایگان را در یکی از کارگزاری‌ها انجام دهید:

برای سرمایه‌گذاری و معامله موفق، نیاز به آموزش دارید. خدمات آموزشی زیر از طریق کارگزاری آگاه ارائه می‌شود:



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.