الگوی معکوس سر و شانه چیست؟


پین بار نزولی و پین بار صعودی

۵ مورد از قدرتمندترین الگوهای بازگشتی که هر تریدر باید بداند!

در این مقاله ، ما در مورد پنج الگوی بازگشتی بسیار قدرتمند و قابل اطمینان در بازار های بورس بحث و کنکاش خواهیم کرد. به طور کلی ، الگوهای بازگشتی پتانسیل بسیار بالایی در ارائه‌ی نسبت ریسک به ریوارد (risk-reward) مطلوب دارند. لذا خواهیم آموخت که چطور از طریق شناسایی این الگوها معاملات پر بازده ای را تجربه کنیم.

الگوهای بازگشتی در واقع تغییر جهت از بازارهای افزایشی به بازارهای نزولی و بالعکس را نشان می دهند. ما می توانیم جهت پیش بینی حرکات آینده از این الگوها استفاده کنیم و همچنین در مواقع لازم معاملات را به شکل باز یا بسته قرار دهیم.

الگوهای بازگشتی سر و شانه چیست؟ (Head & Shoulders)

الگوهای Head & Shoulders جزو الگوهای بازگشتی بسیار منحصر به فرد می باشند. آن ها یک ساختار نموداری هستند که توسط سه قله ی قیمتی ایجاد می شوند. دو قله در قسمت پهلو یا کناره ها که اغلب دارای ارتفاع یکسانی هستند، و قله ی دیگر در وسط و بالاترین نقطه قرار دارد.

آن ها قدرتمندترین الگوهای بازگشتی در بازار بورس محسوب می شوند. این الگوها دقیقاً از نام خود تبعیت می کنند به این صورت که دارای یک سر (Head) در وسط، و دو شانه (Shoulders) در کناره های خود می باشند. در روند های صعودی ، قیمت، یک قله را تشکیل می دهد که درواقع همان شانه سمت چپ می باشد.بعد از آنکه اصلاحات فنی انجام شد ، قیمت یک قله ی بالاتری را به عنوان Head یا سر شکل می دهد.

در آخر نیز ، قیمت یک سطح بیشینه ی کاهشی(lower high) ایجاد می کند که شانه راست مجموعه می باشد. خطی که هر سه دره را به هم متصل می کند ، خط گردن یا Neckline نامیده می شود. تأیید این الگو پس از آنکه Neckline شکسته شد، صورت می گیرد. لحظه ای که Neckline شکسته می شود درواقع یک سیگنال بازگشتی نیز تولید می شود و دقیقاً لحظه ای است که شما باید به دنبال پوزیشن یا موقعیت خرید یا فروش باشید.

به مثال زیر توجه کنید :

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی bearish، سر و شانه های معکوس

الگوهای بازگشتی دو قله ودره چیست؟ (Double Top & Bottom)

الگوهای دو قله و دو دره هر دو جزو الگوهای بازگشتی هستند.الگوهای دو قله در اغلب اوقات پس از یک روند صعودی قابل توجه و مفید رخ می دهند. در روند های صعودی ، قیمت، همیشه قله های افزایشی و یا کمینه های افزایشی (higher low) را ایجاد می کند.

این الگوهای اصطلاحاً دوقلو توسط دو قله با ارتفاع یکسان تشکیل می شوند. موقعیت دو قله با ارتفاع یکسان، پس از آنکه یک روند صعودی رخ داد، نشان دهنده ی این است که خریداران در وضعیت از دست دادن قدرت خرید خود هستند.

پایین ترین و آخرین سطح بین دو قله trigger line نامیده می شود. این الگوهای بازگشتی تنها زمانی تکمیل می شود که خط تریگر(trigger line) بریک اوت (breakout) شود. زمانی که این اتفاق می افتد، درواقع سیگنالی برای ما خواهد بود تا به تغییرات قیمت جهت رسیدن به موقعیت فروش توجه داشته باشیم.

دو دره (double bottom) دقیقاً برعکس الگوی دو قله عمل می کنند و معمولاً پس از روندهای نزولی مورد توجه قرار می گیرند. در روندهای نزولی ، قیمت دره های کاهشی (lower bottoms) و ارتفاع های کاهشی (lower heights) را ایجاد می کند.

در الگوهای بازگشتی دو دره ، قیمت، دو دره در یک سطح ایجاد می کند و فروشندگان موفق به ایجاد دره های کاهشی (lower bottom) نمی شوند. این حالت نشان می دهد که فروشندگان قدرت خود را از دست داده اند و فرصتی پیش می آید تا یک روند معکوس یا بازگشتی به وجود آید.

این الگوها زمانی تکمیل می شوند که خط تریگر (trigger line) ،که بین دو دره قرار دارد، توسط قیمت شکسته شود.

وقتی این موقعیت ایجاد می شود ما باید به دنبال وضعیت خرید باشیم.

مثال ها :

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی

الگوهای کازیمودو چیست؟ (Quasimodo Pattern)

Quasimodo قطعاً یکی از بهترین و قدرتمندترین الگوهای بازگشتی جهت شناسایی روندهای معکوس هستند.

به طور نسبی ، الگوی Quasimodo یک متد و روش منظمی را در بین تریدرهایی که از طریق تحلیل تکنیکال فعالیت می کنند، ایحاد کرده است.مانند الگوهای بازگشتی قبلی که در مورد آن صحبت کردیم ، Quasimodo اگر بعد از یک روند صعودی یا نزولی رخ دهد ، قطعاً فرصت های خوبی را برای شما مهیا می کنند.

ساختار الگوی Quasimodo چندان پیچیده نیست. روند صعودی یا uptrend ، سبب ایجاد قله های افزایشی(higher peak) و کمینه های افزایشی (higher low) می شود. سپس ، از آخرین پیک، قیمت کاهش پیدا کرد و یک شکل کمینه ی کاهشی (lower low) را ایجاد کرد. کمینه ی کاهشی نشان می دهد که روند از حالت صعودی به حالت نزولی تغییر پیدا کرده است.

معمولاً سطح ورود، آخرین پیک قیمت خواهد بود. روند نزولی قیمت یک کمینه کاهشی(lower low) و پیک های کاهشی (lower peaks) ایجاد می کند. سپس ،از آخرین دره، قیمت یک بیشینه ی افزایشی (higher high) جدید را ایجاد می کند. این بیشینه ی افزایشی که بعد از تعداد زیادی بیشینه ی کاهشی رخ می دهد نشان می دهد که مومنتوم قیمتی از نزولی به صعودی تغییر کرده است.

مثال ها:

الگوهای بازگشتی

الگوهای بازگشتی

الگوهای کندل استیک پوششی چیست؟ (engulfing candlestick)

این الگوها توسط دو کندل تشکیل می شوند. الگوهای بازگشتی صعودی پس از یک روند نزولی نمایان می شوند، شروع آن با یک کندل نزولی می باشد که توسط یک کندل بزرگ صعودی دنبال می شود که کندل نزولی را پوشش می دهد. کندل صعودی پوشاننده (bullish engulfing candle) باید بالاتر از کندل های بیشینه ی قبلی بسته یا close شود. این حالت نشان می دهد که خریداران آماده ی فعالیت شدند و ما باید به دنبال ایجاد یک تنظیم قیمت جهت شکل دادن موقعیت خرید باشیم.

یک الگوی کندل پوشاننده نزولی (bearish engulfing candle) پس از روندهای بالا رونده و صعودی ایجاد می شوند. اولین کندل در این ساختار کندل صعودی می باشد و کندل دوم یک کندل نزولی است که کندل صعودی را پوشش داده است. کندل نزولی پوشاننده باید در زیر کندل های کمینه قبلی بسته شود.

زمانی که این حالت رخ می دهد ، ما باید به دنبال تنظیم قیمت جهت فراهم کردن موقعیت فروش باشیم.

مثال ها

الگوهای بازگشتی

کندل پوشاننده ی صعودی

الگوهای بازگشتی

کندل پوشاننده نزولی

الگوهای کندل استیک چیست؟ (pin bar)

ساختار یک پین بار (pin bar) صعودی با یک دم بلند در قسمت پایین شروع می شود ، که به آن wick یا”فتیله” می گویند. دم باید حداقل ۲/۳ از کل اندازه کندل باشد که به معنی سایه کاهشی (lower shadow) نیز هست.

سپس ، یک بدنه کوچک که ناحیه ای بین قیمت باز و بسته قرار دارد و در بعضی از آنها نیز یک دم کوچک در بالای آن وجود دارد. وقتی پس از یک روند نزولی این نوع ساختار شکل می گیرد ، نشان دهنده ی آن است که به زودی یک روند بازگشتی رخ می دهد. در نتیجه ، ما باید به دنبال تنظیم قیمت جهت ایجاد موقعیت خرید باشیم.

ساختار یک Pin bar نزولی دقیقاً برعکس مورد قبل است ، این قسمت با دم بلند در بالا ،و در برخی موارد یک بدنه و دم کوچک در پایین است. زمانی که الگوی نزولی Pin Bar بعد از یک روند صعودی رخ می دهد ، ما باید شروع به جستجوی تنظیمات قیمت جهت ایجاد موقعیت فروش کنیم.

مثال ها

الگوهای بازگشتی

پین بار نزولی و پین بار صعودی

انواع الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال چطور به کار می‌روند؟

Article4

اگر می‌خواهید یک تحلیل‌گر حرفه‌ای بازارهای مالی باشید باید بتوانید الگوهای قیمتی (Price Patterns) را بشناسید. این الگوها در تحلیل تکنیکال به شما کمک می‌کنند نقاط ادامه روند یا برگشت را دقیق‌تر شناسایی کنید. به طور کلی الگو‌های قیمتی به ۴ دسته از جمله الگو‌های کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگو‌های شمعی ژاپنی تقسیم می‌شوند. در این مقاله هر کدام را به اختصار توضیح خواهیم داد. با مدرسه تحلیل همراه باشید.

مقدمه‌ای بر الگوهای قیمتی در تحلیل تکنیکال

  • در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.
  • طبق تعریف، یک الگوی قیمت یک پیکربندی قابل تشخیص از حرکت قیمت است که با استفاده از یک سری خطوط روند و یا منحنی‌ها شناسایی می‌شود.
  • هنگامی که یک الگوی قیمت سیگنالی مبنی بر تغییر جهت روند بدهد، به عنوان الگوی برگشتی محسوب می‌شود.
  • از طرفی پس از یک الگوی ادامه‌دهنده روند در جهت قبلی خود ادامه پیدا می‌کند.
  • برخی از الگو‌های ادامه دهنده به عنوان یک مکث کوتاه در میان روند‌ها محسوب می‌شوند.
  • تحلیلگران تکنیکال با استفاده از الگوهای قیمت به بررسی حرکات فعلی و پیش‌بینی حرکات آتی بازار می‌پردازند.

الگو‌های کلاسیک تکنیکال

یکی از روش‌های پایه در تحلیل تکنیکال استفاده از روش تحلیل کلاسیک است.

خطوط روند در تحلیل تکنیکال

  • از آنجایی که الگوهای قیمت با استفاده از یک سری خطوط و یا منحنی‌ها شناسایی می‌شوند، درک خطوط روند و نحوه ترسیم آنها مفید است.
  • خطوط روند به تحلیلگران تکنیکال کمک می‌کند تا مناطق حمایت و مقاومت را در نمودار قیمت شناسایی کنند.
  • این‌ها خطوط مستقیمی هستند که با اتصال پیوت‌های کف در روند صعودی (خط روند صعودی) و یا پیوت‌های سقف در روند نزولی (خط روند نزولی) روی نمودار ترسیم می شوند.
  • نحوه ترسیم خطوط روند می‌تواند متفاوت باشد، برخی از انتهای سایه‌ی کندل‌ها (Shadow) رسم می‌نمایند و برخی از انتهای ‌بدنه‌ی کندل‌ها (Body) رسم می‌کنند.
  • در نمودارهای روزانه، تحلیل‌گران اغلب از قیمت های بسته شدن استفاده می کنند، نه از اوج یا پایین، برای ترسیم خطوط روند، زیرا قیمت های بسته شدن نشان دهنده معامله گران و سرمایه گذارانی است که مایل به حفظ موقعیت در یک شب یا در تعطیلات آخر هفته یا بازار هستند.

انواع الگو‌های قیمتی

به طور کلی الگو‌های قیمتی کلاسیک به دو دسته تقسیم می‌شوند.

1- الگو‌های ادامه دهنده:

الگوهای ادامه‌دهنده یک اصلاح یا مکث قیمت است که در میانه روند‌ها شکل می‌گیرد و پس از آن روند به حرکت قبل خود ادامه می‌دهد.

2- الگو‌های برگشتی:

الگوهای برگشتی مشابه الگو‌های ادامه دهنده اصلاح یا مکث قیمتی در میان روند‌ها هستند. با شکل گیری این الگو‌ها، قیمت در جهت خلاف روند قبل حرکت می‌کند.

الگوهای ادامه دهنده

  • یک الگوی ادامه دهنده را می‌توان به عنوان یک مکث کوتاه در طول یک روند غالب در نظر گرفت، اصطلاحآٓ زمانی که گاوها در طول یک روند صعودی نفس خود را می‌گیرند، یا زمانی که خرس‌ها در طول یک روند نزولی برای لحظه‌ای استراحت می‌کنند.
  • در زمان تشکیل الگو‌های قیمتی هیچ راهی برای تشخیص الگوی ادامه‌دهنده با الگوی برگشتی از قبل وجود ندارد.
  • به این ترتیب، باید توجه دقیقی به خطوط روند مورد استفاده برای ترسیم الگوی قیمت داشت.
  • پس باید دقت کنید که آیا نمودار قیمت قادر است از خط مقاومتی و یا حمایتی عبور کند.
  • تحلیلگران تکنیکال معمولاً توصیه می‌کنند که فرض کنیم روند جاری تا زمان تغییر روند ادامه خواهد داشت.
  • به طور کلی، هرچه زمان تشکیل الگو بیشتر باشد، و حرکت قیمت در داخل الگو بزرگتر باشد، پس از خروج قیمت از الگو حرکت پر شتاب‌تر خواهد بود.

متداول‌ترین الگو‌های ادامه دهنده

رایج‌ترین الگوهای ادامه‌دهنده اینها هستند:

  • مثلث: مثلث با استفاده از دو خط روند همگرا ساخته شده‌اند.

  • پرچم: پرچم‌ها با دو خط روند موازی یا همگرا ترسیم شده‌اند.

  • کنج: کنج‌هایی که با دو خط روند همگرا ساخته شده‌اند که هر دو به سمت بالا یا پایین زاویه دارند.

  • مستطیل: در حقیقت کانال افقی است که نشان دهنده یک بازار خنثی است.

الگو‌های قیمتی برگشتی

  • در این الگوها، نمودار قیمتی بعد الگوی معکوس سر و شانه چیست؟ از طی روند مشخصی در طول بازه زمانی، روند آن متوقف و یا خنثی می‌شود و یا در جهتی مخالف روند قبلی خود، روند حرکتی جدیدی را در پیش خواهد گرفت.
  • در الگوی بازگشتی امکان دارد که یک روند نزولی به روند صعودی قبلی برگردد و یا یک روند صعودی به یک روند نزولی تبدیل شود.
  • به‌ واقع در الگوی بازگشتی، نقطه عطفی در نمودار به وجود می‌آید که روند بعدی را تحت تأثیر خود می‌گذارد.

متداول‌ترین الگوهای برگشتی

در اینجا می‌خواهیم درباره رایج‌ترین الگوهای برگشتی توضیح دهیم.

الگوی سر و شانه (Head & Shoulders)

شکل زیر الگوی برگشتی سر و شانه در سهام شرکت ملی صنایع مس ایران با نماد فملی است. شاهد افزایش حجم معاملات در زمان شکست خط گردن هستیم.

دو قله (Double Tops & Bottoms)

سه قله (Triple Tops & Bottoms)

تئوری امواج الیوت و الگوهای قیمتی

  • در تحلیل تکنیکال یک نظریه به نام تئوری امواج الیوت وجود دارد که برای توصیف حرکت قیمت در بازار‌های مالی استفاده می‌شود.
  • این نظریه توسط رالف نلسون الیوت پس از مشاهده و شناسایی الگوهای موج فرکتال تکرار شونده شناسایی شده است.
  • امواج را می‌توان در تمام حرکات قیمت سهام شناسایی کرد. سرمایه گذارانی که تلاش می‌کنند از روند بازار سود ببرند را می‌توان سوار بر موج توصیف کرد.

آشنایی با تئوری امواج الیوت

  • این نظریه توسط رالف نلسون الیوت در دهه 1930 ارائه شد.
  • پس از اینکه الیوت به دلیل بیماری مجبور به بازنشستگی شد، به چیزی نیاز داشت تا وقت خود را مشغول کند و شروع به مطالعه 75 سال نمودارهای سالانه، ماهانه، هفتگی، روزانه و خودساخته ساعتی و 30 دقیقه‌ای در شاخص‌های مختلف کرد.
  • این نظریه در سال 1935 زمانی که الیوت پیش‌بینی عجیبی از پایین بودن بازار سهام انجام داد، شهرت یافت.
  • از آن زمان تاکنون به یک عنصر اصلی برای هزاران مدیر پورتفولیو ، معامله‌گران و سرمایه‌گذاران خصوصی تبدیل شده است.
  • او دقت کرد که در نظر داشته باشد که این الگوها هیچ نوع اطمینانی در مورد حرکت قیمت در آینده ارائه نمی‌کنند، بلکه در به نظم بخشیدن به احتمالات برای اقدامات آتی بازار هستند.
  • امواج الیوت را می‌توان همراه با سایر اشکال تحلیل تکنیکال، از جمله شاخص‌های تکنیکال، برای شناسایی فرصت‌های خاص مورد استفاده قرار داد.
  • معامله‌گران ممکن است در یک زمان معین تفسیرهای متفاوتی از ساختار موج الیوت بازار داشته باشند.

امواج الیوت چگونه کار می‌کنند

بعضی از تحلیلگران تکنیکال با استفاده از تئوری امواج الیوت سعی می‌کنند از الگوهای موجی در بازار سهام سود ببرند. این فرضیه می‌گوید که حرکت قیمت سهام را می‌توان پیش‌بینی کرد زیرا آنها در تکرار الگوها ایجاد می‌شود. این تئوری دو نوع مختلف از امواج را شناسایی می‌کند:

امواج حرکتی

امواج اصلاحی

با توجه به تئوری امواج الیوت هر سیکل حرکتی شامل ۸ موج است. موج حرکتی شامل ۵ موج و موج اصلاحی هم شامل ۳ موج است.

الگوهای هارمونیک در بازارهای مالی

  • الگوهای هارمونیک، الگوهای قیمت با فرم هندسی هستند که با استفاده از اعداد فیبوناچی برای تعیین نقاط چرخش دقیق قیمت در نمودارها مشخص می‌شود.
  • برخلاف سایر روش‌های رایج معاملاتی، معاملات هارمونیک تلاش می‌کند تا حرکات آتی را پیش‌بینی کند.
  • از الگو‌های معروف یا متداول این سبک، می‌توان به گارتلی(Gartly)، پروانه (butterfly)، کوسه (shark)، خفاش (Bat) و خرچنگ (Crab) اشاره کرد.

هندسه و اعداد فیبوناچی

  • الگو‌های هارمونیک بر اساس این فرض است که رفتار قیمت بصورت الگوی معکوس سر و شانه چیست؟ یک فرم هندسی در قالب الگو و نسبت‌های فیبوناچی تکرار می‌شوند.
  • ریشه روش‌شناسی نسبت اولیه یا برخی از مشتقات آن (0.618 یا 1.618) است.
  • ن سبت‌های مکمل عبارتند از: 0.382، 0.50، 1.272، 2.0، 2.24، 2.618، 3.14 و 3.618.
  • ن سبت اولیه تقریباً در تمام ساختارها و رویدادهای طبیعی و محیطی یافت می‌شود.
  • از آنجایی که این الگو در سراسر طبیعت و در جامعه تکرار می‌شود، این نسبت در بازارهای مالی نیز دیده می‌شود که تحت تأثیر محیط‌ها و جوامعی هستند که در آن معامله می‌کنند.
  • با مشاهده الگوهای هارمونیک با ابعاد و شکل های مختلف در نمودار قیمت، معامله‌گران می‌توانند نسبت‌های فیبوناچی را روی الگوها اعمال کنند. در مرحله بعدی آنها به دنبال این هستند که بتوانند حرکات آتی را پیش‌بینی کنند.

مسائل مربوط به هارمونیک

  • ممکن است یک معامله‌گر غالباً الگویی را ببیند که شبیه یک الگوی هارمونیک است، اما سطوح فیبوناچی الگو را تایید نکند، بنابراین الگو را از نظر رویکرد هارمونیک، غیرقابل اعتماد می‌کند.
  • این می‌تواند یک مزیت باشد، زیرا مستلزم آن است که معامله‌گر صبور و منتظر تنظیمات ایده‌آل باشد.
  • الگوهای هارمونیک می‌توانند مدت زمان حرکت قیمت را بسنجند. اما می‌توان از آنها برای جداسازی نقاط معکوس نیز استفاده کرد.
  • این خط زمانی رخ می دهد که یک معامله‌گر در منطقه معکوس وارد و در ادامه الگوی نقض شود.
  • وقتی این اتفاق می‌افتد، معامله‌گر می‌تواند در معامله‌ای گرفتار شود که روند به سرعت در جهت خلاف معامله او حرکت کند.
  • بنابراین، مانند همه استراتژی های معاملاتی، مدیریت ریسک باید لحاظ شود.
  • دقت کنید که این الگوها ممکن است در الگوهای دیگر هم وجود داشته باشند.
  • همچنین ممکن است که الگوهای غیرهارمونیک هم در بافت الگوهای هارمونیک وجود داشته باشند.
  • اینها می‌توانند برای کمک به اثربخشی الگوی هارمونیک و افزایش عملکرد ورود الگوی معکوس سر و شانه چیست؟ و خروج استفاده شوند.
  • چندین موج قیمت نیز ممکن است در یک موج هارمونیک وجود داشته باشد (به عنوان مثال، یک موج CD یا موج AB). قیمت ها دائما در حال چرخش هستند.
  • بنابراین، بررسی نمودار قیمت در تایم فریم بالاتر مهم است.
  • ماهیت فراکتال بازارها اجازه می‌دهد که این نظریه در تایم فریم‌های متفاوت اعمال شود.

الگو‌های کندلی یا شمعی ژاپنی

نمودارهای کندل استیک ابزاری تکنیکالی هستند که با توجه به ۴ قیمت اصلی، داده‌ها را در بازه‌های زمانی متعدد نمایش می‌دهند. قدمت نمودار‌های شمعی ژاپنی به تاجران برنج ژاپنی در قرن هجدهم بر‌می‌گردد. نمودار‌های شمعی ژاپنی نسبت به نمودار‌های میله‌ای و خطی ساده‌تر و مفیدتر هستند. کندل‌ها الگوهایی می‌سازند که جهت قیمت را پس از تکمیل پیش‌بینی می‌کنند.

استیونیسون در کتاب محبوب خود در سال 1991، «تکنیک‌های نمودار شمعی ژاپنی»، الگوهای شمعدانی را به دنیای غرب آورد. بسیاری از تاجران حالا می‌توانند ده‌ها مورد از این الگو‌ها را شناسایی کنند که نام‌های مختلفی به صورت زیر دارند:

الگو پوشش ابر سیاه

ستاره صبحگاهی

ستاره شامگاهی

الگوی پوشا

الگوی نافذ

علاوه بر این، الگوهای تک میله به صورت زیر در ده‌ها استراتژی معاملاتی بلندمدت و کوتاه گنجانده شده‌اند.

مرد به دار آویخته

الگوهای پرایس اکشن

در سبک تحلیلی پرایس اکشن، الگو‌های مورد استفاده برای شناسایی نواحی برگشت قیمت، همان الگو‌های شمعی ژاپنی در نواحی حمایت و مقاومت هستند.

اگرچه ذات اصلی پرایس اکشن با تحلیل تکنیکال یکسان است، ولی در گذر زمان تعدادی از افراد تحلیلگر و معامله‌گر موفق پرایس اکشنی شروع به آموزش استراتژی شخصی خود در زمینه این سبک تحلیلی کردند. امروزه هرکدام از این سبک‌ها به نام این افراد شناخته می‌شوند. از اصلی‌ترین استراتژی‌های شناخته‌شده در زمینه تحلیل و معامله پرایس اکشن، متعلق به این ۴ نفر است:

  • لنس بگز (Lance Beggs):نام استراتژی پرایس اکشن لنس با نام YTC یا مربی معامله‌گری شما (Your Trading Coach) است.
  • گالن وودز (Galen Woods):استراتژی وودز TSR یا بررسی ستاپ‌های معاملاتی (Trading Setups Review) نام دارد.
  • ال بروکز (Al Brooks) : ال بروکز استراتژی خود را در ۴ کتاب با نام‌های معامله با پرایس اکشن (Trading Price Action) ارائه کرد.
  • یک سیستم شرکتی به نام RTM یا Read The Market:استراتژی RTM نیز به همین نام RTM شناخته می‌شود.

کلام آخر

یکی از روش‌های تحلیل تکنیکال در بازار‌های مالی بررسی الگو‌های قیمتی است. به طور کلی الگو‌های قیمتی شامل الگو‌های کلاسیک (الگو‌های قیمتی)، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگو‌های شمعی ژاپنی، الگوی پرایس اکشن هستند. آیا شما هم تجربه کار با این الگوهای قیمتی را داشته‌اید؟ به نظر شما کدام یک از الگوهای قیمتی بهتر از بقیه است؟ لطفا نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

سوالات متداول

الگوهای قیمتی به طور روندهای بازارهای مالی هستند که به صورت نمودارهای مختلف نمایش داده‌ می‌شوند.در تحلیل تکنیکال، می توان از الگوهای قیمتی در جهت تایید روند جاری قیمت یا به عنوان یک هشدار مبنی بر تغییر روند از صعود به نزول یا بلعکس استفاده کرد.

به طور کلی الگو‌های قیمتی به ۴ دسته از جمله الگو‌های کلاسیک، الگوی الیوت، الگوی هارمونیک و الگو‌های شمعی ژاپنی تقسیم می‌شوند.

منابع

“Introduction to Technical Analysis Price Patterns”, Investopedia, 2022.

“What Is the Elliott Wave Theory?”, Investopedia, 2022.

“Harmonic Patterns in the Currency Markets”, Investopedia, 2022.

“The 5 Most Powerful Candlestick Patterns”, Investopedia, 2022.

نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head and Shoulders Pattern)

الگوی نموداری سر و شانه ها یک الگوی محبوب در تحلیل تکنیکال است و در عین حال ساده جهت نشانه گذاری برای معامله گران است. این الگو یک پایه با سه قله را نشان می دهد که قله میانی بالاترین اوج قیمتی را نشان می دهد و از دو قله دیگر بلند تر است. نمودار سر و شانه ها یک روند بازگشت صعودی به نزولی را نشان می دهد و نشان می دهد که روند صعودی در حال پایان است.

این الگو در کلیه تایم فریم ها ظاهر می شود و بنابراین می تواند توسط همه معامله گران و سرمایه گذاران استفاده شود. سطوح ورود ، سطوح حد ضرر و اهداف قیمت ، نحوه شکل گیری آن را آسان می کند ، و مشاهده سطوح مهم در این الگوی نموداری آسان است.

نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head-And-Shoulders)

این الگو به چه شکل است و چگونه به نظر می رسد

ابتدا به شکل گیری الگوی سر و شانه ها و سپس الگوی معکوس سر و شانه ها خواهیم پرداخت.

الگوی سر و شانه ها (Head and Shoulders)

در اوج بازار دیده می شود.

شکل الگو:

شانه سمت چپ: قیمت پس از یک روند افزایشی دوباره کاهش می ‌یابد و قله ای را تشکیل می‌دهد.

سر: قیمت دوباره افزایش می‌یابد و یک قله بلندتر شکل می‌گیرد.

شانه سمت راست : یک قله دیگر در سمت راست سر تشکیل می‌شود که ارتفاع آن کمتر از ارتفاع قله سر است.

این شکل گیری ها به ندرت به طور دقیق انجام می شوند ، به این معنی که ممکن است بین شانه ها و سر نویزهای حرکتی در بازار وجود داشته باشد.

شکل ۱: نمودار روزانه SOLF – سر و شانه ها

الگوی سر و شانه معکوس (Inverse Head and Shoulders)

در کف بازار و در روند نزولی دیده می شود.

شانه سمت چپ: قیمت کاهش یافته و سپس افزایش می ‌یابد.

سر: قیمت دوباره کاهش می یابد و کف پایین تری را تشکیل می دهد.

شانه سمت راست: قیمت بار دیگر افزایش می یابد ، و سپس برای تشکیل کف سمت راست دوباره کاهش می یابد.

و باز هم ، این شکل گیری ها به ندرت کامل و دقیق هستند. ممکن است بین شانه ها و سر نویزهای حرکتی در بازار وجود داشته باشد.

شکل ۲: نمودار روزانه SPY – سر و شانه معکوس

قرار گیری خط گردن (Neckline)

خط گردن سطح پشتیبانی یا مقاومتی است که معامله کنندگان از آن برای تعیین مناطق استراتژیک جهت سفارش (order) استفاده می کنند. برای تعیین خط گردن ، اولین قدم ، پیدا کردن شانه سمت چپ ، سر و شانه راست روی نمودار است. در الگوی استاندارد سر و شانه ها (در اوج بازار) کف قیمتی یا (low) که پس از شانه چپ ایجاد شده را به کف قیمتی (low) ایجاد شده بعد از سر وصل می کنیم. به این صورت “خط گردن” ما شکل می گیرد – خط زرد روی نمودار. در بخش زیر درباره اهمیت خط گردن صحبت خواهیم کرد. در الگوی سر و شانه های معکوس ، سقف قیمتی یا (high) ایجاد شده بعد از شانه چپ را به سقف قیمتی که بعد از سر ایجاد شده است وصل می کنیم ، و به این صورت خط گردن این الگو را ایجاد می کنیم.

نحوه معامله از طریق الگوی سر و شانه ها (Head-And-Shoulders)

نحوه معامله از طریق الگو

این نکته مهم است که معامله گران برای معامله تا کامل شدن الگو منتظر بمانند. این امر به این دلیل است که یک الگو ممکن است به طور کلی توسعه نیابد یا ممکن است قسمت توسعه یافته ای از الگو در آینده کامل نشود ، بنابراین نباید فرض کنیم که الگو مسیر خود را ادامه خواهد داد و پیش از موعد وارد معامله شویم. به الگوهای ناتمام یا در حال تکمیل باید دقت کرد و آن ها را مورد بررسی قرار داد ، اما تا زمانی که قیمت ها با حجم بالای معاملات به خط گردن نفوذ نکنند و خط گردن توسط الگو شکسته نشده باشد ، نباید معامله ای انجام شود.

در الگوی سر و شانه ها ، باید منتظر بمانیم تا قیمت پس از تشکیل قله در شانه راست از خط گردن به سمت پایین عبور کند. برای الگوی سر و شانه های معکوس ، باید تا زمان تشکیل شدن شانه راست و عبور قیمت از خط گردن به سمت بالا منتظر بمانیم.

پس از تکمیل شدن الگو ، معامله می تواند انجام شود. اما باید به این نکته توجه داشته باشید که قبل از انجام معامله باید نقاط ورود ، حد سود و حد ضرر را تعیین کرده باشید و به هر گونه تغییراتی که می‌توانند حد ضرر یا سود شما را جا به جا کنند توجه داشته باشید.

متداول ‌ترین زمان ورود وقتی است که شکست خط گردن رخ می ‌دهد سپس معامله انجام می‌شود. نقطه دیگر ورود نیاز به صبر بیشتری دارد و این احتمال وجود دارد که حرکت به طور کل از دست رفته باشد. این حالت شامل صبر کردن برای پولبک (pullback) به خط گردن و شکستی است که از قبل رخ داده باشد. این روش محافظه کارانه تر است زیرا می توانیم ببینیم که پولبک متوقف می شود و مسیر اصلی شکست از سر گرفته می شود ، در صورت ادامه حرکت در جهت شکست ، معامله ممکن است از دست برود. هر دو روش در شکل الگوی معکوس سر و شانه چیست؟ ۳ نشان داده شده است.

شکل ۳: نمودار روزانه SPY – نقاط ورود احتمالی

قرارگیری حد ضرر

در یک الگوی استاندارد سقف بازار ، حد ضرر در بالای شانه راست الگو پس از نفوذ به خط گردن قرار می‌گیرد ، از طرف دیگر می توان سر الگو را به عنوان حد ضرر قرار داد که معمولا این حالت شامل ریسک زیادی است به این دلیل که میزان ریسک به ریوارد الگو را کاهش می‌دهد. در الگوی معکوس ، حد ضرر دقیقاً زیر شانه راست قرار می گیرد. باز هم ، حد ضرر می تواند در سر الگو قرار گیرد ، اگرچه این امر معامله گر را در معرض ریسک بیشتری قرار می دهد. در شکل ۳ ، هنگامی که معامله انجام شد ، حد ضرر در ۱۰۴ دلار (درست زیر شانه راست) قرار می گیرد.

قرارگیری حد سود

برای قراردادن حد سود در این الگو باید اختلاف قیمت بین سر و کف هر یک از شانه ها را اندازه گیری کرد. سپس میزان اختلاف را از سطح شکست خط گردن (در سقف بازار) کم کرد و هدف قیمت را در سمت پایین قرار داد.برای کف بازار ، میزان اختلاف به قیمت شکست خط گردن اضافه می شود تا بتوان هدف قیمت را در سمت بالا قرار داد.

از آنجا که (SPY) یک (ETF) است که به میزان زیادی معامله می شود و بازار گسترده ای را ارائه می دهد ، حد سود الگوی سر و شانه معکوس در شکل ۲ به این صورت می باشد:

$ ۱۱۳٫۲۰ (این سقف قیمت پس از شانه چپ است) – ۱۰۱٫۱۳ $ (این کف قیمت سر است) = ۱۲٫۰۷ $

این اختلاف پس از آن به قیمت شکست اضافه می شود (در الگوی معمولی سر و شانه ها کم می شود). قیمت شکست درست در حدود ۱۱۳٫۲۵ دلار است ، و به ما حد سود $ ۱۲۵٫۳۲ (۱۱۳٫۲۵ $ + ۱۲٫۰۷ $) را می دهد.

بعضی اوقات سرمایه گذاران باید مدت زمان طولانی – تا چند ماه – بین شناسایی شکست و رسیدن به حد سود ایده آل صبر کنند. نظارت بر معاملات شما به طور مداوم می تواند به شما در پیش بینی نتایج آنها کمک کند.

چرا الگوی سر و شانه ها کارآمد است

هیچ الگویی کامل نیست و همیشه به درستی کار نمی کند. با این وجود دلایل مختلفی وجود دارد که نشان می دهد الگوی نموداری به صورت تئوری کار می کند (از سقف بازار در این استدلال استفاده می شود ، اما برای هر دو مورد کاربرد دارد):

هنگامی که قیمت از سقف بازار (سر) سقوط می کند ، فروشندگان شروع به ورود به بازار می کنند و خرید تهاجمی کمتری اتفاق می افتد.

با نزدیک شدن به خط گردن ، بسیاری از افرادی که در موج نهایی سقف ، خریدی انجام داده اند و یا در افزایش قیمت در شانه راست اقدام به خرید کرده اند ، تصمیم اشتباهی گرفته اند و با ضررهای بزرگی روبرو هستند – این گروه بزرگ در این موقعیت از پوزیشن های خود خارج می شوند و قیمت را به سمت حد سود سوق می دهند.

حد ضرر بالاتر از شانه راست منطقی است زیرا روند به سمت پایین تغییر کرده است – شانه سمت راست پایین تر از سر است – و بنابراین شانه سمت راست تا زمان از سرگیری مجدد شکسته نمی شود.

حد سود فرض می کند که افرادی که اشتباه کرده اند یا در زمان کوتاهی اقدام به خریداری کرده اند ، مجبور خواهند شد از پوزیشن های خود خارج شوند ، در نتیجه بازگشت بزرگی مشابه با الگوی سقفی که به تازگی رخ داده است ایجاد می شود.

خط گردن نقطه ای است که در آن بسیاری از معامله گران ضرری را تجربه می کنند و مجبور به خروج از پوزیشن هایشان می شوند ، بنابراین قیمت را به سمت هدف قیمت سوق می دهند.

حجم معاملات را نیز می توان مشاهده کرد. در الگوهای معکوس سر و شانه ها (کف بازار) ، ما به طور ایده آل دوست داریم که با وقوع یک شکست حجم معاملات گسترش یابد. این افزایش علاقه به خرید را نشان می دهد که قیمت را به سمت هدف سوق می دهد. کاهش حجم ، عدم علاقه به حرکت صعودی را نشان می دهد و شک و تردید را تضمین می کند.

مشکلات غیر منتظره در الگوی سر و شانه ها

همان طور که گفته شد این یک الگوی کامل نیست. در اینجا برخی مشکلات احتمالی در معامله از طریق الگوی سر و شانه ذکر شده است :

شما باید الگوها را پیدا کنید و صبر کنید تا توسعه یابند ، اما تا زمانی که الگو کامل نشده است ، نباید بر اساس آن معامله کنید. بنابراین این می تواند به معنای انتظار طولانی مدت باشد.

این الگو در تمام مواقع کار نخواهد کرد و بعضی اوقات حد ضرر صدمه خواهد دید.

حد سود همیشه قابل دسترسی نیست ، بنابراین احتمالا لازم است معامله گران چگونگی تأثیر تغییرات بازار بر خروجشان را بررسی کنند.

این الگو همیشه قابل معامله نیست. به عنوان مثال ، اگر به دلیل یک اتفاق غیرقابل پیش بینی ، افت بزرگی روی یکی از شانه ها رخ دهد ، احتمالاً اهداف قیمت محاسبه شده مورد اصابت قرار نمی گیرند.

الگوها می توانند فردی و ذهنی باشند. ممکن است یک معامله گر شانه ای را ببیند ، در حالی که دیگری آن را نبیند. هنگام استفاده از الگوهای معاملاتی ، با توجه به دستورالعمل های کلی که در بالا ذکر شد ، آنچه را که از الگو دریافت می کنید تعریف کنید.

نتیجه گیری

الگوهای سر و شانه در تمام تایم فریم ها رخ می دهند و به صورت بصری دیده می شوند. در حالی که گاهی اوقات ذهنی هستند ، الگوی کامل اهداف سود و ضرر و ورودی ها را فراهم می کند و اجرای استراتژی معاملات را آسان می کند. این الگو از یک شانه سمت چپ و سر تشکیل شده است ، سپس با یک شانه در سمت راست ادامه می یابد. شایع ترین نقطه ورود ، شکست از خط گردن با یک حد ضرر در بالا (سقف بازار) یا پایین (کف بازار) شانه سمت راست است. حد سود عبارت است از میزان اختلاف اوج و کف با الگویی که به قیمت شکست اضافه می شود (کف بازار) یا از آن کم می شود (سقف بازار) . این سیستم بی نقص نیست ، اما روشی را برای معامله در بازارها بر اساس حرکات منطقی قیمت ارائه می دهد.

الگو های نموداری Chart Pattern

در نگاه اول، یافتن چنین مدل‌هایی روی یک نمودار زنده ممکن است نسبتا دشوار به نظر برسد. با این حال، با گذشت چند روز از تمرین، یاد خواهید گرفت که مشخص کنید در حال حاضر چه الگویی در حال شکل‌گیری است و براساس این اطلاعات تصمیمات معاملاتی بگیرید. ​

الگوهای اصلی

دو نوع الگو وجود دارد: الگوهای ادامه دهنده و معکوس کننده.

​​​​​​​​همانطور که ممکن است حدس زده باشید، الگوهای تداوم نشان می‌دهند که قیمت یک دارایی به زودی در یک جهت حرکت خواهد کرد. ​

الگوهای معکوس برعکس، نشان می‌دهند که قیمت در حال تغییر جهت است.

الگوهای اصلی

دو قله Double top

این یک الگوی معکوس کننده است. ببینید، نمودار دارایی چگونه تلاش می‌کند به بالا رفتن ادامه دهد، دو باره به خط فرضی مقاومت برسد و دو باره از آن فاصله بگیرد. بعد از این مانور، اغلب می‌توانیم در مورد شکل‌گیری یک روند رو به پایین صحبت کنیم. ​

دو قله شبیه حرف “M” است. هنگامی که معامله گران تشکیل آن را بر روی یک نمودار می‌بینند، تلاش می‌کنند تا معاملات فروش را پس از ۲ – ۱ شمع candle که در کنار دومین بازگشت رو به پایین ظاهر می‌شود، باز کنند. ​

دو قله (Double top)

دو دره Double Bottom

دو دره شبیه حرف “W” است و بعد از یک روند نزولی طولانی شکل می‌گیرد. در مقایسه با دو قله، مدل دو دره نشان می‌دهد که بعد از برخورد دوم با مقاومت، یک برگشت دنبال خواهد شد. ​

پس از دومین تلاش ناموفق، معامله گران معمولا معامله های خرید و فروش را باز می‌کنند و منتظر ۱ تا ۲ شمع candle برای تشکیل هستند. ​

دو دره( Double Bottom)

سر و شانه ها head and shoulders

این محبوب‌ترین مدل نموداری است که معمولا در طول یک روند صعودی شکل می‌گیرد. ​

این شکل شامل اولین پیک قیمت ‏این شانه چپ است‏، و پس از آن یک پیک بالاتر ‏این سر است ‏است، و پیک پایین‌تر ‏شانه راست ‏ترکیب‌بندی را کامل می‌کند. ​

چنین الگویی نشان می‌دهد که پس از شکل‌گیری شانه راست، قیمت به احتمال زیاد به یک روند نزولی باز می‌گردد. ​

به خط گردن توجه کنید: این سطحی از حمایت است که قیمت از آن عبور می‌کند. هنگامی که این نمودار از بالا به پایین گردن عبور می‌کند، معامله گران تصمیم می‌گیرند که در چه نقطه‌ای باید معاملات فروش را باز کنند. ​

سر و شانه ها(head and shoulders)

معکوس سر و شانه‌های Inverted head and shoulders

این تصویر آینه‌ای از مدل قبلی است. در این مورد، گردن به عنوان راهنمایی برای افتتاح معامله خرید و فروش به کار می‌رود. لازم است که الگوهای نمودار را بررسی کرده و صبورانه منتظر بمانید تا زمانی که شمع candle روی خط گردن بسته شوند.

قبل از آخرین شانه توصیه نمی‌شد که این کار را انجام دهید: نمودار ممکن است به طور ناگهانی برگردد و نشان دهد که شما اشتباه کرده‌اید. ​

معکوس سر و شانه‌های (Inverted head and shoulders)

لبه صعودی Rising Wedge

یا مثلی این مدل نشان‌دهنده وقفه در روند فعلی است و نشان می‌دهد که یک دوره فشردگی در بازار وجود دارد. پس از لبه، این روند می‌تواند به عنوان یک معکوس در جهت مخالف ادامه یابد. ​

اگر یک لبه در حال افزایش در طول یک روند نزولی رخ دهد، به عنوان یک مدل ادامه دهنده عمل می‌کند. همانطور که در نمودار پایین نشان‌داده شده‌است، این به آن دلیل است که قیمت خط مقاومت را می‌شکند و همچنان سقوط می‌کند. ​

لبه صعودی (Rising Wedge)

با این حال، اگر یک لبه رو به بالا در طول یک روند صعودی ظاهر شود، به عنوان یک الگوی معکوس با توجه به رسیدن قیمت به خط مقاومت و شروع به کاهش می‌کند. ​

لبه صعودی (Rising Wedge)

لبه نزولی Falling Wedge

این مثلی مدل همچنین می‌تواند یک برگشت یا تداوم روند را نشان دهد. ​برخلاف لبه افزایشی، کاهش قیمت اغلب با فشردگی قیمت رو به پایین همراه است.

​​​​​​​​یک لبه در حال سقوط که بعد از یک روند نزولی ظاهر می‌شود، برگشت به سمت بالا را نشان می‌دهد.​​​ بنابراین در طول روند صعودی، جهت حرکت قیمت را تایید می‌کند.

سقف و کف

سقف و کف

در مطلب پیشین، الگوی مستطیلی را بررسی کردیم. در این مطلب، الگوی سقف و کف را بررسی خواهیم کرد.

الگوی سر و شانه

الگوی سر و شانه یک ساختار متشکل از تعدادی سقف و کف قیمتی است که نشان‌دهند یه کشمکش و جنگ است که در میان خریداران و فروشندگان دربازار رمزارزها در گرفته است.

بعد از اینکه این روند مدتی ادامه پیدا کرد، بالاخره یک طرف شکست می‌خورد و الگوی طرف برنده تایید می‌شود. یک روند صعودی یا نزولی طولانی مدت پس از شکستن الگوی سر و شانه به وجود می‌آید.

سر و شانه

الگوی سر و شانه معکوس

این الگو، مشابه همان الگوی قبل است با این تفاوت که فقط در حالت معکوس آن تشکیل می‌شود. همانطور که در شکل زیر مشخص است، پس از شکستن الگوی سر و شانه در این مورد، یک روند صعودی در قیمت دارایی ایجاد شده است.

سر و شانه معکوس

الگوی دو سقف

زمانی که قیمت دو بار پیاپی در یک قیمت به سقف قیمتی برسد و هربار که به آن برسد، دچار افت قیمت شود، این الگو تشکیل می‌شود. این الگو در روند معاملات بسیار اتفاق می‌افتد. پس از این الگو معمولا یک روند نزولی به وجود می‌آید.

دو سقف

الگوی دو کف

زمانی که قیمت دو بار پیاپی در یک قیمت به کف قیمتی برسد و هربار که به آن برسد، رشد قیمت را تجربه کند، این الگو تشکیل می‌شود. این الگو نیز در روند معاملات بسیار اتفاق می‌افتد. پس از این الگو معمولا یک روند صعودی به وجود می‌آید.

دو کف

الگوی سه سقف و کف

این الگو مشابهت زیادی با الگوهای دو سقف و دو کف دارد. سه سقف و سه کف قیمتی تشکیل می‌شود و پس از آن مقاومت یا حمایت ایجاد شده شکسته می‌شود. اگر قیمت پس از طی سه سقف و کف نتواند یکی از آنها بشکند، به این معنی است که هنوز توان لازم برای عبور از این محدوده تشکیل شده را ندارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.