تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست؟
تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال چیست و چه کاربردی دارد؟ درباره چگونگی آنالیز تکنیکال بیت کوین، اتریوم و ترون بحث کرده و با فاندامنتال مقایسه میکنیم.
تحلیل تکنیکال از جمله راههای مبتنی بر چارت قیمت به منظور خرید و فروش بیت کوین یا سایر ارزهای دیجیتال نظیر اتریوم و ترون محسوب میشود.
فعالان بازارهای مالی نظیر بورس سهام، فارکس و مخصوصا ارزهای دیجیتال از روشهای مختلفی به منظور سودآوری استفاده میکنند. عدهای سرمایهگذاری را ترجیح داده و به تحلیل فاندامنتال (Fundamental Analysis) علاقه دارند. در آن سو بسیاری از افراد ترید و معاملهگری را روش بهتری برای کسب سود قلمداد میکنند. برای آنها، تحلیل تکنیکال (Technical Analysis)، پراستفادهترین اندیکاتور نوسان یا Volatility روش برای کسب سود از داراییهای گوناگون است. در یکی دیگر از مطالب به بررسی کامل تحلیل فاندامنتال خواهیم پرداخت. اما منظور از آنالیز تکنیکال چیست، چرا باید از آن استفاده کرد و چه کاربردی دارد؟ آیا نمیتوان بدون آن به خرید و فروش ارزهای دیجیتال پرداخت؟
تحلیل تکنیکال – Technical Analysis چیست؟
یکی از نامهای مرسوم تحلیل تکنیکال، نمودارخوانی است. هدف در این نوع از تحلیل، پیشبینی رفتار آینده بازار طبق حرکات قیمتی (Price Action) و دادههای حجمی معاملات (Volume Data) صورت گرفته در گذشته است. از زمانهای دور، آنالیز تکنیکال کاربرد زیادی در بازار سهام و دیگر بازارهای مالی سنتی داشته است. این نوع تحلیل در حال حاضر بخشی جداییناپذیر از معاملات ارزهای دیجیتال در دنیای کریپتوکارنسی نیز به شمار میرود.
همانطور که گفتیم در مقابل آن تحلیل فاندامنتال قرار میگیرد. رویکرد آنالیز بنیادی در بررسی یک دارایی، به طور کامل متفاوت است. در آنالیز تکنیکال تمرکز فقط روی حرکات قیمتی گذشته (Historical Price Action) قرار دارد و تریدرها از آن برای بازههای زمانی کوتاه، از یک دقیقه تا چند هفته، بهره میبرند.
آنالیز تکنیکال برای استیبل کوینها بیمعنی است. به عبارتی برای خرید و فروش تتر یا سایر ارزهای دیجیتال نظیر یو اس دی سی، که قیمتشان همواره ثابت و برابر یک دلار است، به تحلیل تکنیکال نیازی ندارد.
تاریخچه تحلیل تکنیکال چقدر است؟
نخستین استفاده از روشهای تحلیل تکنیکال مربوط به قرن هفدهم میلادی در آمستردام و قرن هجدهم میلادی در ژاپن است. با این حال بیشتر روشهای آنالیز تکنیکال امروزی نتیجه مطالعات آقای چارلز داو (Charles Dow) است. وی فعالیتش را با روزنامهنگاری در حوزه مالی شروع و در ادامه وال استریت ژورنال (The Wall Street Journal) را تاسیس کرد. داو جزو نخستین افرادی بود که رفتارهای قیمتی مشابه بین داراییهای خاص را درک کرد، رفتارهایی که از یک روند مشخص تبعیت میکردند. دستاوردهای این فرد تئوری داو (Dow Theory) نامگذاری شد که پایه و اساس تحلیل تکنیکال امروزی محسوب میشود.
طی اولین سالهای ظهور آنالیز تکنیکال، روشهای موجود ابتدایی بود و تمام محاسبات به شکل دستی، روی صفحات کاغذ، صورت میگرفت. به لطفا پیشرفت فناوری و ظهور ابزارآلات کامپیوتری قدرتمند برای محاسبات مدرن و پیچیده، تحلیل تکنیکال با سرعت بیشتری گسترش پیدا کرد و اکنون یکی از ابزارهای مهم عده زیادی از سرمایهگذاران و معاملهگران محسوب میشود.
آنالیز تکنیکال چه رویکردی دارد؟
تحلیل تکنیکال بر پایه مطالعه قیمتهای کنونی و گذشته یک دارایی صورت گرفته و فرض اصلی این است که حرکات قیمتی یک دارایی نظیر یک ارز دیجیتال، به شکل تصادفی نبودهاند. به عبارتی فرض بر تکرار شدن تاریخ قرار دارد. بر اساس این دیدگاه قادر خواهید بود روندهای قیمتی فعلی و مخصوصا آینده را به وسیله مطالعه تاریخچه قیمت و الگوهای تشکیل شده طبق آنها، شناسایی کنید.
هسته اصلی تحلیل تکنیکال، عرضه (Supply) و تقاضا (Demand) است. این در حقیقت نمودی از احساسات بازار (Market Sentiment) را به طور کلی در معرض دید قرار میدهد. به عبارتی قیمت یک دارایی، حاصل تقابل فشار خرید و فروش است و این فشارها ارتباط ویژهای با احساسات تریدرها و سرمایه گذاران (احساساتی مانند ترس یا طمع) دارند.
در نظر داشته باشید آنالیز تکنیکال در بازارهایی که روندهای قیمتی به شکل طبیعی پیش رفته و معاملات درونشان با حجم و لیکوئیدتی بالایی صورت میگیرند، قابل اعتمادتر بوده و تاثیر بیشتری دارد. هرچه حجم معاملات بازار افزایش پیدا کند، امکان دستکاری قیمتها (Price Manipulation) و در نتیجه نوسانات غیر طبیعی کاهش خواهد یافت. این نوسانات غیر طبیعی سبب میشوند سیگنالهای اشتباه در تحلیل تکنیکال بروز کرده و از کارایی و دقتش کاسته شود.
اندیکاتورهای پراستفاده در تحلیل تکنیکال
در اینجا، اندیکاتورها (Indicators) جزو اصلیترین ابزارها تلقی میشوند. بهره بردن از آنها، افزایش کارایی و سرعت در تحلیل تکنیکال را برای معاملهگران به ارمغان میآورد. آنها به شناسایی روندهای موجود کمک کرده و اطلاعات بسیار با ارزشی درباره روندهایی که در آینده نزدیک شکل خواهند گرفت، فراهم میکنند. نباید فراموش کرد اندیکاتورها امکان اشتباه دارند، به همین دلیل بخشی از معاملهگران با هدف کاهش ریسک تحلیل های تکنیکال خود از تعدادی اندیکاتور در کنار یکدیگر بهره میبرند.
افرادی که تحلیل تکنیکال را روش اصلی خود برای تحلیل وضع آینده بر اساس گذشته انتخاب کردهاند، به اندیکاتورها و ابزارهای متنوعی برای شناسایی روندهای بازار طبق نمودارها و دادههای گذشته نیاز دارند. در ادامه مهمترین و پرکاربردترین اندیکاتورها در تحلیل تکنیکال را خواهیم شناخت.
اندیکاتور میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average)
اندیکاتورهای متعددی برای آنالیز تکنیکال وجود دارند، اما کارایی و میزان استفاده از همه آنها یکسان نیست. یکی از محبوبترین و پراستفادهترین گزینهها، اندیکاتور میانگین متحرک ساده (Simple Moving Average) یا محسوب میشود. همانطور که از نام آن میتوان حدس زد، SMA طبق میانگین قیمتهای پایانی یک دارایی در طول یک بازه زمانی مشخص محاسبه میشود. شکل دیگر و اصلاح شده این اندیکاتور، میانگین حرکت نمایی (Exponential Moving Average) یا EMA است که در محاسباتش برای دادههای اخیر در یک بازه زمانی، وزن بیشتری نسبت به دادههای قدیمیتر قائل میشود.
اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (Relative Strength Index)
شاخص قدرت نسبی یا RSI نیز یکی دیگر از اندیکاتورهای متداول در تحلیل تکنیکال شناخته میشود. این مورد در بخش نوسانگرها یا اسیلاتورها (Oscillators) قرار میگیرد. برخلاف اندیکاتور میانگین متحرک ساده، که خیلی ابتدایی تغییرات قیمتی را طی زمان دنبال میکند، اسیلاتورها فرمولهای محاسباتی ریاضی را روی دادههای قیمتی اعمال کرده و یک سری اطلاعات تولید میکنند. این اطلاعات در یک بازه خاص و از قبل تعریف شده، نشان داده خواهند شد. به عنوان نمونه اندیکاتور RSI در بازه 0 تا 100 در حال نوسان است.
اندیکاتور بولینگر باند (Bollinger Bands)
اندیکاتور بولینگر باند یا به طور ساده BB جزو موارد محبوب و پراستفاده نزد تریدرها به شمار میرود. اندیکاتور بولینگر باند متشکل از دو باند عرضی و جانبی است که در اطراف خط مرکزی، به عنوان یک میانگین متحرک، حرکت میکنند. از BB برای شناسایی مناطق اشباع خرید (Overbought) و اشباع فروش (Oversold) در یک دارایی بهره میبرند. همچنین قادر خواهید بود میزان نوسان بازار (Market volatility) را به لطف آن اندازهگیری کنید.
اندیکاتورهای مشتق شده
آنالیز تکنیکال تنها متکی به ابزارهای ساده و پایهای نبوده و یک سری اندیکاتور نیز وجود دارند که طبق دادههای به دست آمده از سایر اندیکاتورها عمل میکنند. به عنوان نمونه اندیکاتور Stochastic RSI با اعمال کردن یک سری فرمولهای ریاضی روی RSI معمولی (میانگین متحرک ساده) محاسبه میشود. نمونه دیگر، اندیکاتور شناخته شده و پرطرفدار مک دی یا واگرایی همگرایی میانگین متحرک (Moving Average Convergence Divergence) است که با تفریق دو EMA (آنها خط اصلی MACD را میسازند) شکل میگیرد. گفتنی است این اندیکاتور دارای یک هیستوگرام است که ساخت آن، طبق اختلاف دو EMA اشاره شده در بالا صورت میگیرد.
تحلیل تکنیکال بر اساس سیگنالهای معاملاتی
در تحلیل تکنیکال علاوه بر استفاده از اندیکاتورها به عنوان ابزارهایی کاربردی به منظور شناسایی روندهای کلی، این امکان وجود دارد که آنها را برای اندیکاتور نوسان یا Volatility شناسایی نقاط احتمالی ورود و یا خروج (سیگنالهای خرید یا فروش) به کار برد. زمانی که اتفاقات خاصی در نمودار رخ میدهند، این سیگنالها تشکیل خواهند شد. برای درک بهتر، مثال زیر را در نظر بگیرید:
اندیکاتور RSI در حال نشان دادن عددی بالاتر از 70 در بازه خود است. این عدد ممکن است بیانکننده قرار داشتن بازار در شرایط اشباع خرید (Overbought) باشد. بر اساس همین منطق، وقتی اندیکاتور نام برده در حال نمایش عددی زیر 30 است، قرارگیری بازار در شرابط اشباع فروش (Oversold) را نشان میدهد. این اطلاعات به شما برای یافتن نقاط ورود و خروج احتمالی کمک فراوانی خواهند کرد.
همانطور که در این مطلب چندین مرتبه تاکید کردیم، سیگنالهای معاملاتی ارائه شده در تحلیل تکنیکال همواره دقت بالایی نداشته و نویزها و سیگنالهای اشتباه متعددی توسط اندیکاتورها ایجاد میشود. اگر بدانید بازار کریپتوکارنسی بسیار کوچکتر و پرنوسانتر نسبت به بازارهای سنتی است، این موضوع اهمیت بیشتری پیدا خواهد کرد. پس در صورت تکیه به تحلیل تکنیکال برای دریافت سیگنال بهترین زمان خرید و فروش و ترید ارزهای دیجیتال، اطلاعات دریافت شده از اندیکاتورها را عاری از خطا تصور نکرده و اطلاعات اضافی بیشتری از منابع مختلف، قبل از گرفتن تصمیم نهایی برای خرید یا فروش، جمعآوری کنید.
چه انتقاداتی به آنالیز تکنیکال وارد میشود؟
آنالیز تکنیکال پراستفادهترین روش به منظور خرید و فروش داراییها در بازارهای مختلف محسوب میشود، با این حال به نظر برخی متخصصان، تحلیل تکنیکال غیر قابل اطمینان و بحث برانگیز است. این دسته افراد، از روش نام برده به عنوان پیشگویی خودآموز (Self-Fulfilling Prophecy) و توجیه رفتار خود یاد میکنند. طبق پیشگویی خودآموز، یک رویداد زمانی رخ میدهد که تعداد بسیار زیادی از مردم چنین اعتقادی داشته باشند. به عبارتی عده زیادی به وقوع پیوستن آن رخداد را متصور شوند.
منتقدها در این رابطه عقیده دارند در بستر بازارهای مالی، در صورتی که عده بسیار زیادی از تریدرها و سرمایهگذاران روی یک نوع از ابزار مانند خطوط حمایت و مقاومت متمرکز شده باشند، احتمال عملکرد بهتر آن افزایش پیدا خواهد کرد.
از طرفی دیگر با افراد حامی تحلیل تکنیکال رو به رو هستیم که عقیده دارند هر فرد چارتیست و نمودارشناس، دارای روش منحصربهفرد خود برای تحلیل نمودارها است و در نگاه کلان، ممکن نیست که تعداد زیادی از تریدرها، اندیکاتورها و استراتژی یکسانی را به منظور خرید و فروش دنبال کنند.
مقایسه تحلیل تکنیکال و تحلیل فاندامنتال
در آنالیز تکنیکال تصور بر این است که قیمت یک دارایی نظیر یک ارز دیجیتال خاص، همه عوامل بنیادی و فاندامنتال اندیکاتور نوسان یا Volatility مرتبط با آن را در معرض نمایش قرار داده است. تحلیل تکنیکال روی دادههای قیمتی گذشته و حجم معاملات متمرکز بوده و این اصلیترین تمرکز آن است، اما در تحلیل فاندامنتال یا بنیادی، استراتژیهای تحقیقاتی و مطالعاتی بسیار گستردهتری با هدف تعیین قیمت ذاتی یک دارایی دنبال میشوند.
تحلیل فاندامنتال تصور میکند کارایی آینده یک دارایی به فاکتورهای به مراتب بیشتری علاوه بر دادههای قدیمی بستگی دارد. آنالیز فاندامنتال روشی برای تخمین ارزش ذاتی یک شرکت یا دارایی بر اساس گسترهی بزرگی از شرایط و عوامل اقتصادی خرد و کلان مانند مدیریت شرکت، اعتبار، شرایط بازار، نرخ رشد و سلامت صنعت و دیگر موارد است.
به تحلیل تکنیکال معمولا به عنوان روشی برای پیشبینی حرکات قیمتی و رفتار بازار نگاه میکنند، اما تحلیل فاندامنتال راهکاری به منظور شناسایی این که آیا یک دارایی بر اساس بستر بازار و پتانسیل خود، بیش از اندازه ارزش گذاری (Overvalued) شده است یا خیر، شناخته میشود. آنالیز تکنیکال بیشتر مورد استفاده معاملهگران کوتاه مدت است، اما تحلیل فاندامنتال بیشتر مورد توجه مدیران صندوقهای سرمایه گذاری (Funds Managers) و سرمایهگذاران بلند مدت قرار میگیرد. برای درک بهتر منظور از سرمایه گذاری کوتاه مدت باید با استراتژی سوئینگ تریدینگ آشنا شوید.
نتیجهگیری
پیشنهاد میکنیم برای پی بردن به بهترین زمان خرید و فروش ارزهای دیجیتال یا هر دارایی دیگر، از ترکیب تحلیل تکنیکال و فاندامنتال استفاده کنید. به عبارتی بهتر است از ویژگیهای هر یک از دو روش نام برده به طور همزمان به نفع خود بهره ببرید. این راهکار به عنوان انتخابی بهینه و منطقیتر توسط بسیاری از افراد، مخصوصا کسانی که با یکی از این دو روش مخالفت شدید دارند، پذیرفته شده است. تحلیل فاندامنتال بیشتر در استراتژیهای سرمایه گذاری بلند مدت کاربرد دارد، اما تحلیل تکنیکال برای سرمایه گذاری کوتاه مدت، اطلاعات مفیدی درباره شرایط کوتاه مدت بازار ارائه میکند.
اندیکاتور نوسان یا Volatility
حجم فایل 6.47 KB
تعداد دانلودها 0
ايجاد شده 1400-06-23
لطفا ثبت نام کنيد اگر قبلا ثبت نام کرده ايد با مشخصات کاربري خود وارد شويد تا اجازه دانلود به شما داده شود.
برای سنجش اینکه آیا بازار آرام است یا پرنوسان نیاز به معیار مشخصی داریم. یکی از راه های ممکن استفاده از اندیکاتور انحراف استاندارد است. اما در انحراف استاندارد سطحی وجود ندارد که تعیین کند نوسانات بازار زیاد است یا کم. بدین منظور میتوان از این اندیکاتور بهره برد.
مقادیر بالاتر از سطح 1 نشان دهنده بالا بودن نوسانات مارکت است.
مقادیر کمتر از سطح 1، پایین بودن نوسانات مارکت را نشان میدهد.
باید توجه داشت که این اندیکاتور روند را نشان نمیدهد و برای تعیین میزان نوسانات بازار بکار میرود.
آخرین دانلود ها
اندیکاتور Stochastic Cross Alert V2
اندیکاتور Gaussian Rainbow
اندیکاتور Waddah Attar Trend V2
اندیکاتور Color Fill
اندیکاتور Holt's double exponential smoothing
اندیکاتور universal trend
اندیکاتور WaveMTF
اندیکاتور نوسان یا Volatility
الگوی های کندل استیک پر سود + تکنیک ها
-
اندیکاتور نوسان یا Volatility
- توسط نویسنده نیک وست
- ۰۴/۲۶/۱۴۰۱
- کمتر از یک دقیقه
الگوهای نمودار رایج :کسب درآمد در بازار فارکس – یا هر صرافی دیگری مطمئناً می تواند دشوار باشد. اما به لطف تعدادی از الگوهای نمودار، می توانید
مدیریت ریسک فارکس (Risk Management)+ تکنیک ها
- توسط نویسنده نیک وست
- ۰۴/۲۶/۱۴۰۱
- کمتر از یک دقیقه
مدیریت ریسک فارکس : معاملهگران فارکس اگر میخواهند ریسکهای مرتبط با معاملات فعال را محدود کنند، باید چند چیز را زیر نظر داشته
سی اف دی (CFD) چیست؟ + آموزش جامع
- توسط نویسنده نیک وست
- ۰۴/۲۵/۱۴۰۱
- کمتر از یک دقیقه
سی اف دی : تجارت قرارداد برای تفاوت (CFD) به دلیل توانایی آن در به حداکثر رساندن سرمایه گذاری و به نوبه خود افزایش سودشما
اهرم (Leverage) در فارکس + ۸ نکته مهم
- توسط نویسنده نیک وست
- ۰۴/۲۵/۱۴۰۱
- کمتر از یک دقیقه
اهرم در فارکس : از آنجایی که کارگزار شما به شما پول قرض می دهد، می توانید انتظار داشته باشید که از آن وجوه بهره دریافت کنید.
استراتژی فارکس MACD و RSI
- توسط نویسنده نیک وست
- ۰۴/۲۴/۱۴۰۱
- کمتر از یک دقیقه
استراتژی فارکس :هم میانگین متحرک واگرایی همگرایی (MACD) و هم شاخص قدرت نسبی (RSI) در میان محبوب ترین اندیکاتورهادر معاملات فارکس قرار دارند.
قیمت سولانا آماده رشد پس از موبایل Saga
- توسط تیم نیکوست
- ۰۴/۲۴/۱۴۰۱
- کمتر از یک دقیقه
قیمت سولانا : طبق اعلامیه اخیر، سولانا موبایل شروع به پذیرش پیشسفارش برای گوشیهای Saga در کشورهای منتخب در سراسر جهان کرد.
حقوق و دستمزد غیر کشاورزی (NFP) چیست؟
- توسط نویسنده نیک وست
- ۰۴/۲۴/۱۴۰۱
- کمتر از یک دقیقه
حقوق و دستمزد غیر کشاورزی : معامله گران فعال فارکس در هنگام نظارت بر شاخص های مختلف اقتصادی کلیدی در هم تنیده با بازار، بی امان هستند.
تحلیل فارکس | تحلیل یورو به دلار
- توسط تیم نیکوست
- ۰۴/۲۴/۱۴۰۱
- کمتر از یک دقیقه
تحلیل فارکس : یورو به دلار امریکا پس از سقوط به ضعیف ترین سطح خود در نزدیک به 20 سال اخیر در 0.9952 در روز پنج شنبه و ثابت ماندن بالاتر ….
شاخص ترس و طمع در بورس؛ آیینه تمامنمای احساسات سرمایهگذاران
ترس و طمع دو عامل مهمی هستند که همیشه از آنها به عنوان محرکهای قیمت در بازار یاد میشود. در بسیاری از مواقع حتی سرمایهگذاران حرفهای هم اسیر ترس و طمع در بورس و دیگر بازارهای مالی میشوند. غلبه بر احساسات در کلام آسان است ولی عمل به آن مسئله دشواری به نظر میرسد. یکی از ابزارهایی که به کمک آن میتوان احساسات شخصی را در سرمایهگذاری تحلیل کرد و نقاط ورود و خروج به سهام در بورس را تعیین کرد، شاخص ترس و طمع است. در ادامه با بررسی بیشتر این شاخص، با کاربردها و نحوهی بهرهبرداری از آن آشنا خواهیم شد.
شاخص ترس و طمع در بورس چیست؟
شاخص ترس و طمع یا fear and greed index که با اختصار به صورت FGI عنوان میشود، شاخصی است که در بازار بورس و ارز دیجیتال بسیار پرکاربرد است. ترس و طمع از آن جهت حائز اهمیت هستند که موجب ایجاد روندهای بازار میشوند. در زمانی که بازار روندی صعودی دارد، همین طمع است که افزایش قیمتها را به دنبال دارد. در سمت مقابل در دوران رکود بازار، ترس عاملی است که موجب کاهش قیمتها میشود.
با استفاده از شاخصی که نشانگر احساسات سرمایهگذاران است میتوان به پیشبینی احتمالات و واکنشهای آنان پرداخت. همچنین شناخت و آگاهی نسبت به روند فعلی بازار نیز از جمله دیگر مزایایی است که به کمک این شاخص قابل دستیابی است.
شاخص ترس و طمع را یکی از انواع شاخص خلافگرا میدانند. شاخص خلافگرا به شاخصهایی اطلاق میشود که حرکت سرمایهگذاران را در جهتی معکوس جهت بازار نشان میدهد. یعنی ترس سرمایهگذاران و معاملهگران، موجب کاهش قیمتها میشود. در نقطه مقابل هم طمع فعالان بازار عاملی است که در افزایش قیمتها دخیل است.
این شاخص، ترس و طمع را در بازههای زمانی مختلف نظیر روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه اندازه میگیرد. عدد صفر در محور عمودی، ترس شدید را نشان میدهد و عدد ۱۰۰ حاکی از طمع شدید است. همانند سایر ابزارهای تحلیلی، باید گفت که نمیتوان با تکیه بر تنها یک شاخص داراییهای مالی را تحلیل کرد. این نظر برخی از فعالان بازار هم هست که معتقدند شاخص ترس و طمع در بورس را نمیتوان به عنوان یک ابزار دقیق به منظور سرمایهگذاری مورداستفاده قرار داد. چرا که این ابزار بر پایه زمانبندی بازار استوار است؛ نه استراتژی خرید و نگهداری. نمونهای از این شاخص را میتوانید در تصویر زیر مشاهده کنید.
تفسیر شاخص ترس و طمع
با تحلیل و بررسی این شاخص میتوان دریافت در شرایطی که شاهد روند نزولی بازار هستیم و شیب قلههای نمودار به سمت پایین است، ترس بر تصمیمهای سرمایهگذاران سایه میافکند. یعنی فعالان بازار از ریزش قیمت واهمه دارند. به همین دلیل است که از بازار سرمایه خارج میشوند. جالب است که تحلیل تکنیکال در چنین شرایطی، پشت سر احساسات جای میگیرد.
شاخص ترس و طمع در بورس واکنشهای هیجانی سرمایهگذاران را به نمایش میگذارد. مثلا چنانچه فردی حجم زیادی از یک سهم را در قیمتی کمتر از ارزش ذاتیاش به فروش برساند، این مسئله موجب ایجاد ترس و تردید در دل سایرین میشود. به این ترتیب همه سعی میکنند سهام خود را حتی در قیمتی پایین بفروشند و از بازار خارج شوند.
بیشتر بخوانید
در سمت مقابل بالا رفتن قیمتها باعث میشود سرمایهگذاران وارد بازار شوند و این مسئله خود به افزایش قیمتها دامن میزند. اما این تغییرات قیمتی در اثر هیچ رویداد یا اتفاق خاصی ایجاد نشده است. اگر چنین وقایعی اتفاق بیفتد، فعالان با دیده تردید به بازار نگاه میکنند.
هیچ سهامی در ارزش ذاتیاش معامله نمیشود. بلکه سود آتی است که در این میان حائز اهمیت است. در استفاده از تحلیل تکنیکال بر اساس شاخص ترس و طمع در بورس، باید به این نکته مهم دقت کرد.
زمانی که شاخص به سمت ترس اندیکاتور نوسان یا Volatility در حال حرکت است، میتوان نقطه ورود به بازار را مشخص و در آینده از سودآوری سهام استفاده کرد. زمانی که ترس به بیشترین میزان خود میرسد، موجب اقدامات نادرست و غیرمنطقی از جانب سهامداران میشود. در این زمان سهام بسیاری از شرکتها کمتر از ارزش واقعیشان معامله میشوند. از همین رو توجه به این مسئله میتواند موجب کشف فرصتهای مطلوب سرمایهگذاری شود.
شاخص ترس و طمع در بورس آمریکا
این شاخص در بازار بورس آمریکا با نام دیگری شناخته میشود. Volatility Index یا VIX که به معنای شاخص نوسانات بازار است، نوسانهای عملکرد ۵۰۰ شرکت بزرگ بورس آمریکا را در یک ماه نشان میدهد. به کمک این شاخص میتوان به اندازهگیری ترس و طمع سرمایهگذاران در اندیکاتور نوسان یا Volatility این بازار پرداخت.
زمانی که بازار در شرایط بحرانی به سر میبرد، شاهد ریزش قیمتها هستیم. همین امر موجب میشود سرمایهگذاران به منظور غلبه بر ترس خود به سراغ صندوقهای سرمایهگذاری و یا اختیار تبعی و اختیار فروش روی بیاورند. در این شرایط شاخص ترس و طمع رشد میکند. در سمت مقابل در زمانی که بازار در شرایط خوبی به سر میبرد، سرمایهگذاران برای کسب سود بیشتر ریسک بیشتری را نیز میپذیرند. در این حالت شاخص ترس و طمع رو به نزول حرکت خواهد کرد. یعنی بازار در صلح و آرامش به سر میبرد.
بیشتر بخوانید
شاخص ترس و طمع در بورس ایران
اگر بخواهیم در بورس ایران این شاخص را بررسی کنیم، باید گفت که این امکان هنوز فراهم نشده است. اما میتوان اندیکاتور این شاخص را در پلتفرم تریدینگ ویو مشاهده کرد. نام این اندیکاتور Historical Volatility است. میتوان این اندیکاتور را روی هر یک از شاخصهای بورس نظیر شاخص کل اعمال کرد.
زمانی که شاخص مذکور در پایینترین سطح خود قرار دارد، به منزله آن است که سرمایهگذاران تقریبا با خیالی آسوده به معامله میپردازند. اما زمانی که این شاخص رشد میکند، ریسک سرمایهگذاری نیز زیاد میشود. همین امر ترس را در دل سرمایهگذاران میاندازد. البته باید به این نکته توجه کرد که افزایش ترس و نگرانی همیشه منجر به کاهش قیمتها نمیشود. در سمت مقابل هم کاهش ریسک همیشه به افزایش قیمتها دامن نمیزند. تنها میتوان گفت افت این شاخص خبر از از کمریسکشدن بازار میدهد.
شاخص ترس و طمع ارزهای دیجیتال
بازار ارزهای دیجیتال همچون سایر بازارهای مالی پر از نوسان هستند. در این میان احساسات سرمایهگذاران نیز به میزان زیادی در قیمتهای این بازار اثر میگذارد. با توجه به شاخص ترس و طمع در بازار رمزارز، میتوان دید خوبی از شرایط بازار به دست آورد.
در بازار ارزهای دیجیتال این شاخص از میزان خرید یا فروش خبر میدهد. یعنی به ما میگوید در لحظه آیا تعداد خریداران بیشتر است یا فروشندگان.
نوسانهای بیت کوین یکی از مهمترین عواملی است که در این شاخص تاثیرگذار است. همچنین حجم معاملات بازار نیز در این میان درصد بالایی از دادههای شاخص را به خود اختصاص میدهد. دو عامل مذکور روی هم رفته ۵۰ درصد از اندازه شاخص ترس و طمع را در بازار ارز دیجیتال تشکیل میدهند. زمانی که برخی توکنها، کوینها یا پروژهها در شبکههای اجتماعی و اینترنت ترند میشوند، میتوان اثر آن را روی این شاخص دید. به عنوان مثال ترند شدن دوج کوین در چند وقت اخیر در پی توئیتهای ایلان ماسک، مصداق بارز این مسئله است.
عوامل موثر بر احساسات سرمایهگذاران
مواردی که در ادامه به آنها اشاره میشود، میتواند موجب ترس یا حرص و طمع شدید در فعالان بازار شود.
- عرضه سهام: آیا حجم سهامی که در بازار وجود دارد، افزایش پیدا کرده است یا با کاهش مواجه است؟
- تکانه یا مومنتوم بازار بورس: به عناون مثال، جایگاه شاخص S&P 500 نسبت به میانگین ۱۲۵ روز گذشتهاش چگونه است؟ این مسئله امری تاثیرگذار به شمار میرود.
- تقاضا برای اوراق قرضه پرریسک: آیا فعالان بازار سرمایه، به سراغ استراتژیهای پرریسک میروند؟ آیا آنها اوراقی با بهره و ریسک بالا ولی اعتبار کم را خریداری میکنند؟
- رفتار سرمایهگذاران اوراق قرضه: آیا سرمایهگذاران اوراق قرضه، تمایلی به خرید سهام دارند؟
- قدرت قیمت سهام: تعداد سهامی که قلههای ۵۲ هفتهای دارند در مقایسه با دورههای یکساله چقدر است؟
- نوسانهای بازار بورس: شاخص نوسان ارزی بورس بر میانگین متحرک ۵۰ روزه چه اثری گذاشته است؟ این امر میتواند دلیلی برای بروز احساسات سرمایهگذاران باشد.
- قراردادهای اختیار معامله خرید و فروش: حرص و طمع تا چه حد موجب میشود که سرمایهگذاران قراردادهای اختیار فروش را نسبت به قراردادهای اختیار خرید به تعویق بیاندازند؟ در سمت مقابل هم اگر قراردادهای اختیار خرید به تعویق بیفتد، حاکی از آن است که ترس و نگرانی میان سرمایهگذاران بازار موج میزند.
دادههای شاخص ترس و طمع از کجا میآیند؟
دادههای این شاخص از منابع مختلفی جمعآوری میشوند که در ادامه به آنها اشاره میکنیم.
- نوسانهای بازار: به منظور جمعآوری این دادهها باید نوسانهای لحظهای و بیش از حد موردتوجه قرار گیرند چرا که نوسانهای غیرمعمول حاکی از اشباع بازار از احساس ترس است. یک چهارم دادههای شاخص از این طریق به دست میآیند.
- قدرت بازار/ حجم: قدرت و میزان حجم سهامی که در بازار موجود است، به میزان زیادی بر روی این شاخص اثر دارد. چنانچه در یک بازار صعودی در یک روز حجم بالایی از سهام معامله شود، این امر از ورود بازار به فاز حرص و طمع خبر میدهد. مجددا یک چهارم دادهها با بررسی این فاکتور جمعآوری میشود.
- نظرسنجیها: اگر سرمایهگذاران به صورت هفتگی نظرات خود را در خصوص بازار بیان کنند، میتوان دورنمایی از احساسات سرمایهگذاران به دست آورد. این عامل میتواند چیزی در حدود ۱۵ درصد دادههای شاخص را فراهم کند.
- اقبال سهام: زمانی که یک سهم در بازار با استقبال سرمایهگذاران مواجه میشود، شاهد افزایش حرص و طمع در آن سهم هستیم. چنانچه استقبال سرمایهگذاران نسبت به آن سهم کم شود، معاملهگران به سراغ سهام پرخطر میروند تا از آنها کسب سود کنند. سهم این فاکتور در دادههای شاخص ترس و طمع ۱۰ درصد است.
- روندها و رسانههای اجتماعی: با جستجوی برخی موارد در برخی سهام میتوان روندهای احساسی و تاثیر ترس و طمع در بازار را مشاهده کرد. مثلا ممکن است در بازهای مشخص، سرمایهگذاران مفاهیمی منفی را در خصوص یک سهم در اینترنت جستجو کرده باشند. این مسئله ترس سهامداران را در مورد سهم مذکور نشان میدهد. همچنین پستها و مطالب مختلفی که در شبکههای اجتماعی منتشر میشوند نیز در منابع این شاخص جایگاهی قابل توجه دارند.
نکاتی در خصوص استفاده از شاخص FGI
شاخص ترس و طمع کاربردهای فراوانی دارد و سرمایهگذاران میتوانند به کمک آن اطلاعات خوبی به دست آورند. با اینهمه در تمام موارد نمیتوان از این شاخص استفاده کرد. برخی بایدها و نبایدها در این میان وجود دارند که توجه به آنها خالی از لطف نیست.
- هنگام افت شاخص به سمت ترس میتوان زمان ورود به بازار را تعیین کرد.
- سهام برخی از شرکتها در قیمتی کمتر از ارزش واقعیشان معامله میشوند. باید به این مسئله به چشم فرصتی طلایی نگاه کرد.
- استفاده از شاخص ترس و طمع در بورس نباید برای سودآوری کوتاهمدت مورد توجه قرار گیرد.
- سرمایهگذاری در شرایطی که طمع در بازار زیاد است امری عاقلانه و منطقی به شمار نمیرود.
- سرمایهگذاران نباید پیش از آنکه سودی از سرمایهگذاری خود به دست آورند، سهام خود را بفروشند.
میتوان همچون سایر اندیکاتورها، از شاخص ترس و طمع در بورس نیز استفاده کرد. این شاخص همچون اندیکاتور RSI نواحی اشباع خرید و اشباع فروش را به خوبی نشان میدهد.
بیشتر بخوانید
معایب شاخص FGI
با توجه به آنکه در بخشهای قبلی به منابع جمعآوری دادهها برای این شاخص اشاره کردیم، میتوان دریافت که تعدد منابع خود یکی از معایب این شاخص است. چرا که موجب میشود اطلاعات به صورت واحد جمعآوری نشوند.
همچنین درک این شاخص کار آسانی نیست. به همین دلیل بهکارگیری آن در بازار بورس نیز امری است که دشواریهای خاص خود را دارد. بهعلاوه تمامی ترس و طمعها را نمیتوان در این شاخصها مشاهده کرد. مثلا ترس از دست دادن فرصتها یا FOMO نیز از جمله مولفههایی است که میتواند منجر به اقداماتی در بازار بورس شود و تحرکاتی ایجاد کند. این ترس را نمیتوان به کمک شاخص ترس و طمع در بازار بورس بررسی کرد.
پیشتر هم به این نکته اشاره شد که اندیکاتور نوسان یا Volatility منتقدان شاخص ترس و طمع در بورس را به عنوان یک ابزار دقیق به منظور سرمایهگذاری قبول ندارند. این افراد بهعلاوه با توجه به تاریخچه معاملات میگویند بهکارگیری این روش منجر به کسب سود کمتری خواهد شد.
نظریه چشمانداز
در سال ۱۹۷۹، دو روانشناس به نامهای دانیل کانمن و آموس تورسکی، نظریه جالبی را به نام نظریه چشمانداز ارائه کردند. این نظریه به میزان زیادی رفتار انسانها را در مواجهه با ریسک و ارتباط آن با ترس و طمع نشان میدهد. بر اساس این نظریه، افراد میتوانند هم پذیرای ریسک باشند و هم از آن گریزان باشند.
انسانها همواره به دنبال جلوگیری از ضرر و زیان هستند. به همین دلیل در شرایطی که سودی را شناسایی کنند، ریسک زیادی را به جان میخرند تا سود بالاتری را به دست آورند و از ضرر دوری کنند. این مسئله در شاخص ترس و طمع در شرایطی اتفاق میافتد که ترس بر بازار غلبه کند. از جمله مزایای این شاخص میتوان به درک وضعیت بازارهای پیچیده مالی اشاره کرد. چرا که به کمک این شاخص میتوان از مسائلی اندیکاتور نوسان یا Volatility آگاه شد که تقریبا به هیچ طریقی قابل اندازهگیری نیستند.
جمعبندی
بازارهای مالی با نوسان و تحرکات قیمتی گره خوردهاند. چنانچه بازار فاقد این تحرکات باشد، عملا هیچ پویایی و جذابیتی نخواهد داشت. احساسات سرمایهگذاران نظیر ترس و طمع به میزان زیادی در شکلگیری روندها و تحرکات قیمتی اثرگذارند. شاخص ترس و طمع در بورس و ارزهای دیجیتال میتواند این احساسات را در قالب نمودار و اعداد مشخص نشان دهد. به این ترتیب و با تکیه بر دادههای این شاخص، میتوان نقاط ورود و خروج به بازار را به خوبی تعیین کرد.
در مواقعی که ترس در بازار موج میزند و این شرایط زمان زیادی طول میکشد، بسیاری از افراد اقدام به فروش سهام خود میکنند. این نقاط برای ورود سرمایهگذاران به بازار و خرید سهام بسیار مناسب است. همچنین زمانی که بازار مدتی طولانی رشد کرده است و سرمایهگذاران جدیدی وارد بازار شدهاند، بهترین زمان برای خروج از بازار و فروش سهام است. به کمک شاخص ترس و طمع میتوان بدون محاسبات پیچیدهای، از شرایط لحظهای بازار آگاه شد. البته باید به این نکته توجه کرد که این شاخص به تنهایی به منظور دریافت سیگنال ورود یا خروج موثر نیست بلکه تنها یکی از هزاران ابزاری است که میتوان با کمک آن به اطلاعات مفید سرمایهگذاری دسترسی پیدا کرد.
شاخص ترس و طمع چیست؟
شاخص ترس و طمع یکی از پرکاربردترین ابزارها در تحلیل بازارهای مالی است. رفتار بسیاری از معاملهگران در بازارهای مالی بر مبنای احساسات درونی و لحظهای آنها شکل میگیرد. ترس و طمع دو محرک اصلی نوسانات در بازارهای مالی هستند که جریانات قیمتی را بهوجود میآورند. بسیاری از مواقع این سوال را از خودمان میپرسیم که چه زمانی برای ورود به یک بازار مالی مناسب است. شاخص ترس و طمع میتواند گزینه خوبی برای پاسخ به این سوال باشد.
شاخص ترس و طمع چیست؟
گفتیم که احساساتی نظیر حرص و در مقابل، ترس عاملی برای تشکیل روندها در بازار هستند. درواقع در دورههای رشد و رونق بازار، احساساتی نظیر حرص و طمع معاملهگران باعث افزایش قیمتها میشود. در مقابل، ترس و نگرانی معاملهگران در دوران رکود نیز باعث نزول بیشتر قیمتها در بازارهای مالی میشود.
شاخص ترس و طمع معیار خوبی برای این سنجش است. درواقع این شاخص با اندازهگیری میزان ترس و طمع معاملهگران دربازار میزان نوسانات بازار را اندازهگیری میکند. به عنوان مثال زمانی سرمایهگذاران اقدام به فروش سهام میکنند که از چیزی ترسیده باشند. در مقابل زمانی اقدام به خرید سهمی میکنند که طمع سود در آنها ایجاد شود. این شاخص در بازارهای مالی متفاوت به نامهای مختلفی شناخته میشود که در ادامه به معرفی آنها میپردازیم.
شاخص ترس و طمع در بورس آمریکا
در بازار بورس آمریکا این شاخص را با نام VIX میشناسیم. شاخص VIX مخفف عبارت Volatility Index و به معنی شاخص نوسانات بازار است. درواقع این شاخص میزان نوسانات سی روزه شاخص S&P500 را نشان میدهد که عملکرد 500 شرکت بزرگ سهامی حاضر در بورس را ارزیابی میکند.
با این شاخص ما میتوانیم میزان ترس و یا طمع سرمایهگذاران را در لحظه اندازهگیری کنیم. لازم به ذکر است که این شاخص برای اولین بار در سال ۱۹۹۳ دکتر رابرت والی (Robert Whaley) و برای اندازهگیری میزان نوسانات بورس CBOE طراحی شد. این امر نشان دهنده قدمت استفاده از این اندیکاتور است.
چگونه از شاخص ترس و طمع استفاده کنیم؟
از آنجایی که شاخص ترس و طمع (VIX) میزان نوسانات بازار بورس را اندازهگیری میکند، پس میتوانیم نتیجه بگیریم که این شاخص رابطه عکسی با روند بازار دارد. زمانی که بازار در حالت بحرانی قرار دارد، معمولا بازار دچار ریزش میشود. بنابراین بسیاری از سرمایهگذاران سعی میکنند با اقدامات پوششی (نظیر صندوقهای سرمایهگذرای و اختیارهای تبعی و خرید اختیار فروش) از ریسک خود در بازار بکاهند. در چنین وضعیتی میزان شاخص ترس و طمع نیز افزایش مییابد. اما در مقابل زمانی که بازار در شرایط خوبی قراردارد، معمولا سرمایهگذاران ریسک بیشتری میکنند و ما شاهد ورود سرمایههای بیشتری به بازار هستیم. در چنین وضعیتی شاخص ترس و طمع (VIX) در حالت نزولی قرار میگیرد و به اصطلاح میگوییم که بازار در چنین شرایطی در آرامش است.
آیا شاخص ترس و طمع بورس تهران هم داریم؟
خیر متاسفانه هنوز چنین شاخصی برای بورس اوراق بهادار تهران بهصورت رسمی محاسبه و معرفی نشده است. اما اندیکاتور این شاخص را در پلتفرم تریدینگویو (TRADINGVIEW) میتوانید از قسمت اندیکاتورها با نام Historical Volatility مشاهده کنید.
بهعنوان مثال در نمودار فوق ما اندیکاتور مذکور را روی شاخص کل بورس اعمال کردیم (منبع سایت رهآورد365). همانطور که مشخص است زمانهایی که شاخص ترس و طمع در پایینترین حالت خود قرار دارند، میتوانیم بگوییم که آرامش نسبی بر بازار حاکم است و سرمایهگذاران با نگرانی کمتری در بازار فعالیت میکنند. همچنین این اندیکاتور به ما میگوید که زمانی که شاخص ترس و طمع زیاد میشود، ریسک بازار هم زیاد شده و این مساله باعث ایجاد ترس و نگرانی بیشتر سرمایهگذاران شده است.
دقت کنید که افزایش نگرانی سرمایهگذاران همیشه باعث ریزش در قیمتها نمیشود و با کاهش شاخص ترس و طمع بازار دوباره روند خود را ادامه میدهد. بنابراین زمانی که اندیکاتور شاخص ترس و طمع در پایینترین حد خود قرار بگیرد، میتوانیم بگوییم که ریسک بازار کم شده است (نکته مهم: کاهش ریسک به تنهایی دلیلی برای افزایش قیمتها نیست).
شاخص ترس و طمع در بازار ارزهای دیجیتال
شاید بازار ارزهای دیجیتال یکی از پر نوسانترین بازارهای مالی در جهان است که معاملهگران این بازار به شدت تصمیمات احساسی میگیرند. لذا این تصمیمات در قیمتهای بازار بسیار تاثیرگذار خواهند بود. شاخص ترس و طمع در چنین بازاری میتواند به سرمایهگذاران دید خوبی نسبت به شرایط بازار بدهد تا بتوانند بهتر تصمیمگیری کنند.
به عبارتی دیگر شاخص ترس و طمع در بازار ارزهای دیجیتال ابزاری برای اندازهگیری وضعیت بازار در لحظه است. لازم به ذکر است که این شاخص را در بازار ارزهای دیجیتال با نام Fear and Greed (ترس و طمع) میشناسند.
شاخص ترس و طمع در ارزهای دیجیتال چگونه کار میکند؟
این شاخص درواقع مثل یک دما سنج عمل میکند و به ما میگوید مقدار خریداران بیشتر است یا فروشندگان. به این ترتیب شاخص ترس و طمع بین اعداد صفر تا صد نوسان میکند. عدد صفر به معنای ترس شدید و عدد صد به معنای طمع شدید در بازار خواهد بود.
برای دیدن این دماسنج میتوانید به سایت Alternative.me مراجعه کنید. همچنین شما میتوانید شاخص ترس و طمع را در داخل سایت تریدینگویو نیز ببینید.
شاخص ترس و طمع چگونه اندازهگیری میشود؟
برای اندازهگیری میزان شاخص ترس و طمع، موارد مختلفی مورد بررسی قرار میگیرند. یکی از اجزای تشکیل دهنده این شاخص میزان نوسانات بیتکوین است. این عامل حدود 25 دصد از اندازه شاخص را تشکیل میدهد.
عامل دومی که در اندازهگیری شاخص ترس و طمع موثر است، حجم معاملات در بازار است. برای اینکار به نوعی از میانگین حجم معاملات سی روزه و نود روزه استفاده میشود که در مجموع حدود 25 درصد روی این شاخص تاثیرگذار است.
عامل دیگری که برای محاسبه این شاخص مورد استفاده قرار میگیرد اطلاعات متنی و ترند شدن در گوگل و شبکههای اجتماعی است. به این ترتیب که مشخص میشود که چه تعدادی ازمردم درباره یک دارایی خاص صحبت میکنند.
جمعبندی
شاخص ترس و طمع یکی از شاخصهایی است که دید مناسبی را برای چگونگی شرایط معاملات بازار در مورد یک دارایی خاص یا حتی یک بازار به ما میدهد. به این ترتیب دیگر نیازی به انجام محاسبات پیچیده یا تحلیلهای زمانبر نداریم و میتوانیم شرایط لحظهای یک بازار را بسنجیم. امروزه بسیاری از مردم برای اینکه بدانند در چه سهم و یا بازاری معامله کنند که کمترین ریسک را داشته باشد، از شاخص ترس و طمع استفاده میکنند. اما باید دقت کنیم که استفاده از شاخص ترس و طمع به تنهایی نمیتواند برای ما سیگنال ورود و یا خروج به سهمی را صادر کند.
اگر مقاله فوق برایتان مفید بوده لطفا آن را با دوستانتان به اشتراک بگذارید.
دیدگاه شما