آموزش معاملات بنیادی و تحلیل بین بازاری در بازارهای جهانی با محمد رحمانی
تحلیل بین بازاری (intermarket analysis) را اگر بخواهیم تعریف کنیم یعنی بررسی روابط میان بازارهای مختلف مانند سهام، کالاها، ارز، اوراق و … که اثرات پارامترهای کلان اقتصادی مانند نرخ بهره، تورم و … بر آن ها سنجیده می شود و در نهایت با توجه به برآیند حاصل از تحلیل ها،جریان سرمایه بین بازارهای مختلف ارزیابی شده و استراتژی مناسب در راستای روند بازار هدف انتخاب می شود.
به دنبال وحدت و همبستگی بین بازارهای مالی مختلف دنیا تحلیل بین بازاری شکل گرفت ، بعبارتی دیگر در این روش تحلیلی، روابط متقابل و اثراتی که هر یک از بازارها بر روی دیگری دارد بررسی میشود تا بتوان استراتژی های مناسب را اتخاذ نمود. امروزه دیگر بدون در نظر گرفتن سایر بازار ها نمی توان به فعالیت در بازار خاصی پرداخت چون همه بازارها بر روی هم تاثیرات کوتاه مدتی یا بلند مدتی دارند.
تحلیل بنیادی با رویکرد تجزیه و تحلیل بین بازاری چیست؟
فرض کنید که شما در حال نگاه کردن به دو چارت gbpjpy و eurusd هستید. در نگاه اول اگر رویکرد شما مبتنی بر دیده بان تکنیکال خالص باشد ، نه تنها این دو جفت ارز هیچگونه تفاوتی با یکدیگر ندارند بلکه هر چارت دیگری و هر بازار دیگری را شخص مربوطه میتواند تحلیل و معامله کند. اما با رویکرد بنیادی چطور؟ آیا باز هم تمامی بازارها یکسان میباشند و میتوان آنها را با روشی یکسان معامله کرد؟
جواب خیر میباشد و اگر واقعیت را میخواهید ، فرق بین جفت ارز gbpjpy و eurusd بسیار زیاد است. اما برای فهمیدن این تفاوت های معنادار و درک نهاد هر جفت ارز و یا هر بازار دیگری ابتدا باید با بنیاد اقتصاد های مهم مربوطه آشنا شویم و سپس با قرار دادن اقتصاد یکی از طرفین در برابر اقتصاد طرف دیگر میتوانیم به خرید و یا فروش آن جفت ارز مد نظر فکر کنیم
چرا میبایست تحلیل بنیادی را بیاموزیم؟
شاید شما هم تاکنون متوجه شده باشید که درک جهت حرکتی در بازار مربوطه به همراه درک اینکه قیمت در کدام نواحی میتواند بازگشت و یا ادامه حرکت را داشته باشد جز اصلی ترین مواردیست که معامله گران بر روی آن متمرکز هستند.
اما بیایید کمی منطقی به قضیه نگاه کنیم, به کمک تکنیکال توانستیم نواحی پر پتانسیل عرضه و تقاضا را شناسایی کنیم, اما آیا تا به حال به این فکر کرده اید که چرا برخی نواحی عرضه و تقاضا و یا تحلیل های تکنیکالی به راحتی از بین رفته و جواب نمیدهند؟
در اصل میتوان گفت که روش بنیادین اینجاست تا به شما در تشخیص جهت کمک شایانی کند و سپس زمانی که فهمیدیم بنیاد برای جفت ارز X صعودیست, صبر میکنیم تا قیمت به نواحی پرپتانسل تقاضا رسیده و سپس با خیال راحت و با اطمینان بیشتری میتوانیم به خرید فکر کنیم و صد البته در نواحی عرضه این جفت ارز با بنیاد صعودی را نخواهیم فروخت چون میدانیم که ناحیه عرضه مربوطه میتواند به راحتی تبدیل به ناحیه تقاضا شود.
آیا باید حتما تجزیه و تحلیل بین بازاری را نیز آموخت؟
متاسفانه در بازاری که هر سال خود را با پدیده های تازه تر و پیچیدگی های بیشتری وفق میدهد, اگر شما بخواهید صرفا در حد دیگران بدانید احتمالا آن نتیجه مدنظرتان حاصل نخواهد شد و خبر بد اینکه شاید شما تحلیل بنیادی را عمیقا یاد نگرفته باشید اما بسیاری از معامله گران در سراسر دنیا درک عمیقی از این نوع تحلیل دارند.
پس اگر میخواهید بیشتر از این عقب نمانید صرفا به بخش یکم تا سوم دوره آموزشی من اکتفا نکرده و از بخش چهارم که وارد بحث جذاب تجزیه و تحلیل بین بازاری میشویم را با دقتی بیش از پیش دنبال کنید, چون عمدتا سایر معامله گران بخاطر پیچیدگی تجزیه و تحلیل بین بازاری حتی سمت آن هم نخواهند رفت در صورتی که درک بازار بدون درک رفتار بین بازاری حاصل نخواهد شد.
چکیده ای از مطالب این دوره معاملات بنیادی و تحلیل بین بازاری
معامله گران خرد و معامله گران موفق پشت پرده وال استریت بروکرها و انواع آنها مدیریت ریسک چرا ضرر و چرا سود بانک مرکزی سیاست های پولی و مالی انبساطی و انقباضی رونق و رکود و بررسی چرخه های آن منحنی U شکل و آینده معرفی دلار و شاخص دلار داده های مهم ایالات متحده و سایر اقتصاد های مهم داده های پیشرو و پسرو تفکیک ارزها بر مبنای داده های مهم داده های فصلی تحلیل سنتیمنتال و درک حال و هوای بازار طلا و اوراق قرضه معمای طلا انتظاراتمان از طلا نرخ بازدهی اوراق قرضه واقعی و اسمی روانشناسی معامله گری و شناخت تیپ های شخصیتی ارتباط پول و گذشته شناخت خطاهای فردی تایید تکنیکال و روانشناسی قیمت نفت و تورم نفت و عرضه نفت و اوپک و روسیه و آمریکا سیاسی یا اقتصادی شاخص ویکس و ارتباط آن با شاخص های بورسی آمریکا تقاضای فصلی نفت داده های ماهانه تکراری در شاخص های بورسی و در نهایت ذکر استراتژی های کاربردی
پس از اتمام این دوره تحلیل بین بازاری :
شما نگاه و زوایای فکری جدیدی را یاد خواهید گرفت و قبل از رخ دادن جلسات بانکهای مرکزی و انتشار بیانیه های پولی بانک های مرکزی و صرفا با اتکا به بنیاد میتوانید به پیش بینی آینده ای نزدیک پی برده و متوجه تمامی حرکات روندی شوید و این مهمترین دیده بانی است که این دوره آموزشی به شما خواهد بخشید.
در نهایت باید خاطر نشان کرد که این دوره آموزشی کاملا رایگان و از بسیاری جنبه ها تکمیل بوده و توانایی بی نیاز کردن شما در بازارهای مالی را دارد. آرزوی سربلندی و موفقیت یکایک شما معامله گرانی که به بنیاد اعتماد لازمه را دارید را دارم.
همتی نحوه برخورد با عوامل گرانی کالا را اعلام کرد
تشدید تحریم ها بیشترین تاثیر منفی را بر اقشار کم درآمد و آسیبپذیر جامعه دارد. لذا طبیعی است که مهمترین بحثهای دولت و بانک مرکزی بر نحوه تامین کالاهای اساسی و داروهای مورد نیاز مردم متمرکز شود.
موانع و اشکالات سیستم توزیع موجب شده که علیرغم تاثیر اولیه ارز ۴۲۰۰ تومانی کالاهای اساسی در کنترل تاثیر شوک طرف عرضه، معایب آن به تدریج آشکار گشته و با افزایش قیمت آنها در بازار، ضمن ایجاد رانت، موجب افزایش سطح عمومی قیمتها شده است.
در واقع اختصاص ارز ترجیحی به کالاهای اساسی به علّت طبیعت بازار در اقتصاد و ضعف سیستم توزیع و شناخت روشهای علمی تحلیل بازار ارز نظارت نتوانسته در میان مدت از افزایش قیمت آنها جلوگیری کند و لذا، تدریجا در بیشتر موارد به یارانه از مصرفکننده فاصله گرفته و نصیب واسطهها شده است.
بانک مرکزی با جدیت دنبال آسیبشناسی این موضوع بوده و با ارائه گزارشات لازم، پیگیر موضوع است. دولت نیز مسئله را در دستور کار خود دارد و طبعا تصمیم مناسب را در این خصوص اتخاذ خواهد کرد.
نوع تخصیص ارز دولتی به کالاهای اساسی تغییر می کند
رئیس کمیسیون تلفیق بودجه سال ۹۸ مجلس گفت با توجه به افزایش تورم به خصوص در کالاهای اساسی، نوع تخصیص ارز 4200 به این کالاها تغییر خواهد کرد.
به نقل از خانه ملت، غلامرضا تاجگردون رئیس کمیسیون برنامه، بودجه و محاسبات مجلس، با شناخت روشهای علمی تحلیل بازار ارز اشاره به اینکه 14 میلیارد دلار ارز دولتی به کالاهای اساسی اختصاص پیدا کرده اما تاثیری بر سفره مردم نداشته و تکرار این کار در بودجه سال 98 نگرانی هایی را به دنبال دارد، گفت: دولت برای سال 98 بالغ بر 21 میلیارد دلار درآمد خالص ارزی پیش بینی کرده است که 14 میلیارد دلار آن را به کالاهای اساسی اختصاص می دهد، یکی از ایرادات جدی نمایندگان و کارشناسان به این موضوع عدم تاثیرگذاری ارز دولتی بر کنترل قیمت کالاهای اساسی است.
رئیس کمیسیون تلفیق بودجه سال 98 مجلس ادامه داد: به همین منظور در جلسه کمیسیون تلفیق با حضور مسئولان دولتی، مفصل صحبت کرده ایم و سوال شد ارز هایی که به کالاهای اساسی داده شده تا چه میزان در میزان تورم نقش داشته است.
نماینده مردم گچساران و باشت در مجلس دهم شورای اسلامی با اشاره به گزارشی که دولت در زمینه تورم و افزایش قیمت کالاهای اساسی ارائه کرده است، اظهار داشت: گزارش دولت نشان شناخت روشهای علمی تحلیل بازار ارز می دهد که برخی کالاهایی که ارز ترجیحی گرفته اند مشمول تورم شده اند و مردم تورم 30 تا 50 درصدی ارز 4 هزار و 200 تومانی را تحمل کرده اند.
وی تاکید کرد: در کمیسیون تلفیق بودجه سال 98 با دولت بحث می کنیم که روش تخصیص ارز دولتی به کالاهای اساسی را اصلاح کند، عملا این روش که از منابع برخوردار بوده بهره وری مناسب و کافی را نداشته است.
تاجگردون در ادامه گفتوگو با خبرگزاری خانه ملت، با اشاره به جبران کسری درآمد دولت با افزایش درآمدهای مالیاتی، بیان داشت: مالیات حقی است که باید اقشار پردآمد آن را بپردازند، منظور ما این نیست که از قشر تحت فشار و ضعیف مالیات گرفته شود، بلکه افرادی که شناخت روشهای علمی تحلیل بازار ارز از رانت فعلی حاکم برجامعه استفاده می کند باید مالیات بدهد.
این نماینده مجلس با اشاره به افزایش برخی شاخص ها در لایحه بود، گفت: وقتی حقوق ها افزایش پیدا می کند، اقتصاد تورم 40 درصدی را شاهد است، رشد GDP بالغ بر 30 درصد افزایش پیدا می کند، رشد درآمد مالیاتی بین 8 تا 10 درصد غلط است.
وی با تاکید براینکه افزایش درآمد مالیاتی به معنای فشار بر گُرده مردم نیست، توضیح داد: نقدینگی چرخیده و جایی اثر خود را گذشته است بنابراین صاحب این نقدینگی باید مالیات به بپردازد حالا هر کسی باشد، از کسی که منفعت برده باید مالیات گرفت، این بحث را با سازمان مالیاتی داشته ایم.
تاجگردون در این باره که 70 درصد منابع کشور معافیت مالیاتی داده شده است، عنوان کرد: بحث ما برای افزایش درآمد مالیاتی، جدا از معافیت های مالیاتی، بحث ما این است گردش پولی که در کشور اتفاق افتاده می افتد دست چه کسانی است تا مالیات از آنها گرفته شود.
رئیس کمیسیون تلفیق بودجه سال 98 مجلس در خصوص معافیت های مالیاتی توضیح داد: برخی به ناحق شامل معافیت مالیاتی می شوند.صادرات از مالیات معاف است این برای زمانی باید لحاظ شود که ارز آوری با شناخت روشهای علمی تحلیل بازار ارز صادرات اتفاق می افتد، زمانی که ارز صادرات به کشور برگردانده نمی شود چرا باید معافیت مالیاتی لحاظ شود، از اینگونه مسائل در اقتصاد کشور وجود دارد که باید اصلاح کنیم.
واکنش آیت الله جنتی به حوادث اخیر کشور
دبیر شورای نگهبان با بیان اینکه مقام معظم رهبری با شناخت و اعتقاد به سنتهای الهی و با اطلاع دقیق از شرایط، وضعیت جهان را تحلیل میکنند، گفت: خداوند مهربان را بابت نعمت بیبدیل رهبری الهی ایشان شاکریم و امیدواریم آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی در سایه زعامتشان بیش از پیش محقق شود.
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شورای نگهبان، آیت الله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان صبح امروز(چهارشنبه 27 مهر 1401) در جلسه این شورا با اشاره به بیانات اخیر رهبر انقلاب در دیدار مسئولان نظام و میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی گفت: ایشان در این سخنرانی، بیاناتی در زمینه اتحاد جهان اسلام داشتند که حقیقتا برای امت اسلام راهگشاست.
وی با بیان اینکه تاکید مقام معظم شناخت روشهای علمی تحلیل بازار ارز رهبری بر وحدت اسلامی و اتحاد امت اسلام، تاکید یک طبیب خبره درد آشناست، اظهارداشت: نخبگان و اندیشمندان جهان اسلام باید سخنان مقام معظم رهبری درباره وحدت را به عنوان نقشه راه نیل به تحقق عزت امت اسلام درنظر بگیرند و از همه ظرفیتها برای رسیدن به این هدف بزرگ استفاده کنند؛ این مسیری است که در طول تاریخ توسط مصلحان دلسوز جهان اسلام پیموده شده است.
جنتی در ادامه تصریح کرد: مقام معظم رهبری با شناخت و اعتقاد به سنتهای الهی و با اطلاع دقیق از شرایط، وضعیت جهان را تحلیل میکنند و پیش بینی ایشان از آینده جهان، قطعا محقق خواهد شد، همانگونه که پیش بینی حضرت امام خمینی(ره) درباره شوروی سابق محقق شد.
وی ادامه داد: خداوند مهربان را بابت نعمت بیبدیل رهبری الهی ایشان شاکریم و امیدواریم آرمانهای متعالی انقلاب اسلامی در سایه زعامتشان بیش از پیش محقق شود.
جنتی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به در پیش بودن سالروز شهادت آیت الله اشرفی اصفهانی(ره) پنجمین شهید محراب، گفت: این عالم گرانقدر که با حکم حضرت امام خمینی (ره)، امامت جمعه کرمانشاه را برعهده داشت، در کنار فعالیتهای فرهنگی و علمی، تلاش جدی در ایجاد وحدت بین شیعیان و اهل سنت انجام داد.
دبیر شورای نگهبان افزود: پیام تسلیتی که حضرت امام خمینی(ره) به مناسبت شهادت ایشان صادر کرد نشان از ویژگیهای برجسته آن شهید گرامی دارد و اثبات کننده خباثت منافقینی است که دشمنیشان با انقلاب اسلامی، دستشان را به خون خادمان مخلص مردم ایران آغشته کرده است.
وی تصریح کرد: کینه شیطانی دشمنان انقلاب اسلامی باعث شده است از تمام مرزهای انسانیت عبور کنند و از هیچ اقدامی برای ضربه زدن به مردم مسلمان و شریف ایران فروگذار نکنند، اما بحمدالله این مردم بصیر و مومن، سرفرازانه ایستادهاند و از نظام مقدس جمهوری اسلامی که حاصل خون شهیدان و مجاهدت مجاهدان راه خداست، دفاع کردهاند.
جنتی در ادامه به وقایع اخیر در کشور اشاره کرد و گفت: در وقایع اخیر نیز همه دشمنان ایران اسلامی به میدان آمدند تا با سوءاستفاده از اعتراضات به وجود آمده، کشور را به سوی ناامنی ببرند که با رهنمودهای رهبری و بصیرت مردم شریف ایران، همچون گذشته ناکام ماندند.
وی تاکید کرد: این اتفاقات نشان داد جهاد تبیین، تکلیف دائمی و تعطیل نشدنی تمام دلسوزان انقلاب اسلامی است و در این میان رسانهها، نهادهای فرهنگی و شخصیتهای صاحب نفوذ در بین افکارعمومی، وظیفهای مضاعف برعهده دارند.
کوشکی: این نسل، بیهنجار، عصیانگر و خشن هستند/آنان یه هیچ خط قرمزی قائل نیستند / آنان محصولِ عملکرد دستگاههای آموزشی و فرهنگی ما در ۲۰ساله اخیر هستند
ایلنا نوشت: کوشکی گفت: آنها اساسا چیزی را نمیشناسند و به طور خاص شناخت دقیق و درستی از ایران، اخلاق، پیوندهای خانوادگی و دیگر مسائل شبیه به آنها ندارند و درست به همین دلیل است که نسبت به آنها حساسیت و یا واکنش جدی هم ندارند.-
در پی فوت «مهسا امینی» دختر جوان سقزی و متعاقبا وقوع برخی آشوبها و اعتراضات در کشورمان، بسیاری از رسانهها و کارشناسان و تحلیلگران (چه در داخل و چه خارج از کشورمان)، به واکاوی ابعاد مختلف تحولات مذکور در ایران پرداختهاند و در این زمینه شاهد ظهور تحلیل و تفسیرهای مختلفی نیز بودهایم.
در واقع، جدای از تحلیل و تفسیرهای مغرضانه برخی گروهها و جریانهایی خاص، برخی از متفکران و اندیمشندان نیز بر آن بودهاند تا به ریشهیابیِ زمینهها، تبعات، اهدف و آینده اعتراضات و حوادث اخیر در کشورمان بپردازند. با این همه، اینطور به نظر میرسد که هنوز پرسشهای بیپاسخ فراوانی در چهارچوب این معادله وجود دارد که پرداختن به آنها کاملا ضروری است. از اینرو، در گفتگو با محمدصادق کوشکی (استاد دانشگاه تهران و پژوهشگر حوزه اندیشه سیاسی) به بررسی برخی از مهمترین پرسشها در رابطه با تحولات اخیر کشورمان پرداخته است.
مشروح گفتگو با محمد صادق کوشکی را در ادامه میخوانید:
تاکنون تحلیلهای مختلفی در مورد ماهیت و چهارچوبهای اعتراضات و اغتشاشات در کشور ارائه شده است. از اینرو، تحلیل و تفسیرهای مختلفی در مورد نیروهای اصلی، اهداف، زمینهها و پیامدهای آن نیز ارائه شده است. تحلیل شما از چهارچوب کلی آنچه در بحبوحه این حوادث شاهد هستیم، چیست؟
به نظر من آشوبها و حوادث چند هفته اخیر که در کشورمان شاهد بودهایم، یک «هسته مرکزی» و یک «شعاع پیرامونی» دارد. در شعاع پیرامونی این تحولات و آشوبها، همه نوع افرادی پیدا میشوند. در این رابطه در برخی از شهرهای کشورمان حتی شاهد آن بودهایم که برخی اتباع خارجی نیز در بخش شعاع پیرامونی حوادث حضور داشتهاند و اقدام به ایجاد خسارت و دیگر کارهای مخرب کردهاند. در همین شعاع پیرامونی، حضور سارق، آدم ماجراجو، و به طور کلی افراد و طیفهای مختلفی را با دلایل گوناگون شاهد بودهایم که این دلایل نیز در بسیاری از موارد شاید اساسا سیاسی نبودهاند. با این حال، هسته مرکزی را بخشی از نسل نوجوان و جوان کشورمان تشکیل میدهند. این نسل به نظر من دچار «بیهنجاری» شده است. بیهنجاری با ناهنجاری تفاوتهای قابل توجهی دارد.
بیهنجاری به این معناست که این نسل به هیچ خط قرمزی قائل نیستند و این مساله در حوزههای قانون، ملیگرایی، دین و امثالهم قابل مشاهده است. باید توجه داشته باشیم که این نسلِ همراه با چالش بیهنجاری، محصولِ عملکرد دستگاههای آموزشی و فرهنگی ما در ۲۰ساله اخیر هستند. این نسلِ بیهنجار دچار بحران جدی هویتی هستند و عصیانگری و خشونت عجیبی که در کلام و رفتار آنها مشاهده میشود، نتیجه شکلگیری همین بیهنجاری است و البته من بر این باورم که این نسل بیهنجار شده، خود هم چندان در وضعیت کنونیاش مقصر نیست.
این نسلِ بیهنجار که همانطور که پیشتر گفتم محصول مستقیمِ عملکرد مسوولان فرهنگی و آموزشی ما در ۲۰ الی ۲۵ سال اخیر است، به نوعی به ابزار رقبای منطقهای و بینالمللی کشورمان در مسیر پیشرفت و حل مشکلات و چالشهای خود تبدیل شده است. در این چهارچوب، این نسل شبیه به بشکهای باروت هستند که چاشنی و فتیله آن را جریانهایی دیگر روشن کردهاند با این حال، خود نیز استعداد انفجار و عصیان و سرکشی نسبت به همه چیز حتی پیوندهای خانوادگی را داشته است. در این راستا، در گرداگردِ این هسته مرکزی، ما البته شاهد حضور گروههای تروریستی نظیر کومله، دموکرات و منافقین و امثالهم نیز بودهایم با این حال، هسته مرکزی همانطور که گفتم همان گروه و نسل بیهنجار است. در این میان باید توجه داشته باشیم که اشتباه است اگر بگوییم که این نسل با مذهب یا ملیت ایرانی و یا اخلاق مخالف است. به نظر من نکته درست این است که بگوییم آنها اساسا چیزی را نمیشناسند و به طور خاص شناخت دقیق و درستی از ایران، اخلاق، پیوندهای خانوادگی و دیگر مسائل شبیه به آنها ندارند و درست به همین دلیل است که نسبت به آنها حساسیت و یا واکنش جدی هم ندارند.
از همین منظر شاهدیم که شورشی که در هفتههای اخیر در کشورمان وجود داشته، نوعی تحرکِ بیسر، و بیهدف است. در واقع، این جریان محصول یک سازمان، حزب و یا گروه مشخص نیست و در عین حال، عاری از هدف هم میباشد. از این منظر، مطالبات آن به صورت دقیق مشخص نیست. در این میان یک نفر فریاد میزند که مثلا حجاب اجباری را نمیخواهم. یک نفر دیگر خواستار سرنگونی نظام سیاسی کشور میشود و فرد دیگری الفاظ رکیک به کار میبرد و افراد دیگر نیز مطالب مختلفی را مطرح میکنند.
در این چهارچوب اینطور به نظر میرسد که این نسل خود هم نمیدانند که چه میخواهند و تنها چیزی که میدانند این است که باید نوعی عصیانگری را از خود نشان دهند. در این میان، این نسل حتی دلیل عصیانگری خود را هم نمیداند. به عنوان مثال وقتی فردی از این نسل شعار مرگ بر دیکتاتور سر میدهد و ما از او میپرسیم که مصادیق دیکتاتوری چیست و شاخصههای جهانی آن چیست و اساسا شما با چه کارویژه و سازوکاری به این نتیجه رسیدهاید که نظام سیاسی ما دیکتاتوری است؟ شناخت روشهای علمی تحلیل بازار ارز پاسخ روشنی را از آنها نمیشنوید.
به هر حال واژهای نظیر دیکتاتوری، یک واژه تخصصی است و مابهازا و شاخصهایی دارد. اما این نسل اطلاع چندانی از آنها ندارند. از این رو، من قبل از اینکه بخواهم نسلِ به ویژه نوجوانمان را محکوم و متهم کنم باید تاکید کنم که این نسل خود «قربانی» است و اساسا نباید آن را محکوم و متهم کرد. در این راستا، به نظر من اقدام درست این است که بایستی مسوولانی را که در تمام ۲۰ الی ۲۵ سال اخیر متولیان حوزه فرهنگ و آموزش کشورمان بودهاند را بازخواست کرد و از آنها پرسید که چگونه رفتار کردهاند (نهادهای نظیر آموزش و پرورش، صداوسیما، وزارت ارشاد، حوزههای علمیه، سازمان تبلیغات اسلامی و دانشگاهها) شناخت روشهای علمی تحلیل بازار ارز که اکنون ما شاهد حضور و ظهور بخشی از نسل نوجوان و جوان کنونی هستیم که با یک بحران هویتی و عصیانگری فزاینده مواجه هستند.
چه جنبه یا جنبههایی از تحولات اخیر در کشورمان وجود داشته که به نظر شما کمتر به آنها پرداخته شده و باید بیشتر و دقیقتر آنها را مورد توجه قرار داد؟
من تاکنون تحلیل و نگاه علمی چندانی را از زاویه دید جامعه شناسی، مردم شناسی، آسیبشناسی اجتماعی، سیاست منطقهای و سیاست بین الملل، در توضیحِ رخدادهای اخیر کشورمان ندیدهام. البته نمیگویم که هیچ ندیدهام با این حال تاکید دارم که کارهای بسیار کمی را شاهد بودهایم. در این راستا، عمده کارهای ارائه شده در این رابطه، ماهیتی ژورنالیستی داشتهاند.
باید توجه داشت که ژورنالیسم به معنای غلط بودنِ گزارهها نیست بلکه معنایی که من از آن مراد میکنم این است که گزارهها در چهارچوبی به شدت سطحی و خبری ارائه میشوند و نگاهی به عمق ماجرا ندارند. شاید باید زمان بگذرد تا نسبت به این رخدادها یک تعریف و ارزیابی علمی دقیق اتفاق بیفتد و کارشناسان از زوایای مختلفی به تحولات اخیر کشورمان بنگرند و در باب آنها به بحث و گفتگو بپردازند. در واقع ما شاهد اوج گیری خوانشهای علمی در مورد آشوبهای اخیر کشورمان باشیم. رویکردی که به نظر من در نهایت میتواند بروندادها و نتایج بسیار خوبی را نیز به همراه داشته باشد.
یکی از نکات مهم و برجستهای که در مورد نظام سیاسی کشورمان مطرح میشود و در قالب اتفاقات جاری نیز جای بحث دارد، مساله «تاب آوری» آن است. در واقع، انقلاب اسلامی از ابتدای پیروزی در سال ۱۳۵۷ تا به امروز، با چالشها و بحرانهای عدیدهای رو به رو بوده با این حال این بحرانها قادر به شکستِ انقلاب اسلامی نبودهاند. دلیل اصلی تابآوریِ نظام سیاسی در ایران را چه میدانید و آیا این موضوع به معنای رضایتمندی مردم از عملکرد مسئولان است؟
بخواهیم یا نخواهیم و یا موافق باشیم و یا نباشیم، حکومت ما ماهیتی «مردم نهاد» دارد. مردم نهاد بدین معناست که بالاخره مسوولان کشور با رای مردم تعیین میشوند. رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، نمایندگان خبرگان رهبری و شوراها، همگی نمودهایی عینی از این مساله هستند. ممکن است زمانی میزان مشارکت مردم در انتخاباتهای کشورمان ۸۰ درصد و زمانی ۴۰ درصد باشد با این حال، مسوولان کشورمان با رای مردم از نردبام قدرت بالا میروند. حال اینکه عملکرد آنها چگونه بوده است؟ خود بحث دیگری است.
ما اگر ملاک را رضایتمندی مردم قرار دهیم، واقعیت این است که مردم از عملکرد اکثر مسوولان در دورههای مختلف رضایت نداشتهاند. کما اینکه در دوم خرداد، نسلی همه آرزوهای خود را در کسوتِ خاتمی دید و همان نسل در انتهای دوم خردادماه در سال های۱۳۸۳ الی ۱۳۸۴، شعار عبور از خاتمی با مطالبات خاص سیاسی و فرهنگی را مطرح کرد. در عین حال، همانهایی که مثلا حامیان جدی احمدی نژاد بودند نیز بعدها متوجه شدند که خیر، وی اساسا آن فردی که آنها فکر میکردند نیست. معادلهای که در شناخت روشهای علمی تحلیل بازار ارز مورد افرادی نظیر حسن روحانی و دیگر افراد هم به شیوهای مشابه برقرار بوده است. به همین دلیل علی رغم اینکه جامعه ما از نتیجه انتخابهای خود راضی نیست، با این حال، قدرت و چرخش قدرت در کشور ما مبتنی بر رای مردم است. حال در این فضا اینکه بعضا مثلا گفته میشود که شمار مشارکتکنندگان ۲ درصد یا ۸۰ درصد بوده بوده باید گفت که به هر حال امکان مشارکت وجود داشته است. مثلا در دورهای که اصلاح طلبان در انتخابت مجلس یازدهم تصمیم به عدم مشارکت گرفتند، این انتخاب خودشان بوده است. با این همه، مردم نهاد بودن، نکته مهمی در سازوکارهای سیاسی و حکمروایی کشور ما است که موجب میشود تا ساختار کلیِ سیاسی کشور باقی بماند.
نکته دیگر این است که بخشی از جامعه، مشروعیت حکومت کشورمان برایشان از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است. این بدان معناست که این طیف به این دلیل که حکومت کشورمان را مشروع میدانند، چشم بر ناکارآمدیهای آن میبندند. در واقع، در حالی که بعضا خودشان هم از ناکارآمدیهای حکومتی آسیب میبینند، با این حال چون نظام سیاسی کشورمان را نظامی مشروع میدانند، حاضر به انجام هرگونه فداکاری و گذشتی برای این نظامِ مشروع هستند. از این منظر، در وهله اول، مردم نهاد بودنِ نظام سیاسی و سازوکارهای حکمروایی در کشورمان و در وهله دوم، تکیه نظام سیاسی کشورمان به وفاداران نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله مهمترین مولفههایی هستند که تا حد زیادی میزان قدرتِ تاب آوری نظام سیاسی کشورمان را افزایش دادهاند. در این رابطه از یاد نبریم که این نظام سیاسی در قالب جنگ با عراق که نوعی جنگ طیف گستردهای از قدرتهای جهانی با ایران بود و یا تقابل با گروههای خشن تروریستی و در عین حال مواجهه با شمار قابل توجهی از توطئههای خارجی و بویژه تحریمها توانسته دوام بیاورد. مسالهای که یکی از ویژگیهای بارز و برجسته نظام سیاسی کشورمان است و ریشه آن نیز در همان دو موردی است که پیشتر عرض کردم.
دیدگاه شما