5 تا از بهترین ارزهای دیجیتال برای سرمایهگذاری
ما در این مقاله قصد داریم به این بپردازیم که چه نکات تکنیکال و البته بنیادی دیگری هم برای ورود به بازار خریدوفروش ارزهای دیجیتال باید مدنظر بگیریم.
سپس به معرفی ارزهای دیجیتالی میپردازیم که به نظر در سال ۲۰۲۰ رشد آیا NEO ارزش سرمایهگذاری را دارد؟ چشمگیری خواهند داشت.
سرمایهگذاری کوتاهمدت در ارزهای دیجیتال
قبلا در بحث سرمایهگذاری در بیتکوین این مسئله را مطرح کردیم که راستش سرمایهگذاری
در همین بیتکوین یا دیگر ارزهای دیجیتال کار خیلی معقولی نیست. ریسک آن زیاد است
و فاکتورهای موثر بر قیمت آن چندان خوشرفتار نیستند که بتوان بر اساس آنها پیشبینیهای مناسبی در مورد آینده انجام داد.
پس خیلی ساده نتیجهای که همین اول مقاله به آن میرسیم این است که ارزهای
دیجیتال برای سرمایهگذاری بلندمدت خیلی مناسب نیستند.
اگر قرار است با ارزهای دیجیتال کاری غیر از جابهجایی پول و خرید انجام دهید، قطعا آن کار
سرمایهگذاری بلندمدت در ارزهای دیجیتال نیست. تنها سرمایهگذاری که به نظر من در این حوزه منطقی است،
خریدوفروش ارزهای دیجیتال و نوسانگیری از این بازار است.
ازآنجاییکه بازار خریدوفروش ارزهای دیجیتال در دنیا یک بازار دوطرفه است
و میتوان معاملات معکوس نیز در این بازارها انجام داد، در نتیجه اگر شما مهارتهای
تحلیل تکنیکال کافی داشته باشید و بتوانید ترندهای صعودی و نزولی را پیشبینی کنید،
میتوانید نهتنها از بازار صعودی بلکه از بازار نزولی هم سود فراوان کسب کنید.
برای ورود به این بازارها لازم است در یکی از پلتفرمهای معاملاتی ارزهای دیجیتال ثبتنام کنید.
سپس از یکی از سایتهای ایرانی خریدوفروش ارزهای دیجیتال، ارز دیجیتال خود را تهیه کنید و در حساب پلتفرم معاملاتی بریزید.
بعدازآن اگر کمی دانش تحلیل تکنیکال مثل آشنایی با الگوهای نمودارهای شمعی را بلد باشید، میتوانید با معامله روزانه
(Day Trading) در این پلتفرمها سودهای قابل قبولی کسب کنید. کاری که البته خود من هم قصد ورود به آن را دارم.
برای معامله روزانه، بیش از هر چیزی تحلیل تکنیکال به درد شما میخورد؛
اما دانستن تحلیل بنیادی و عوامل تاثیرگذار در قیمت ارزهای دیجیتال هم میتواند
تصویری به شما بدهد که کلا وارد معامله ارز دیجیتال خاصی بشوید یا نه.
در کنار اینها برای اینکه در کل سرمایه خود را وارد ارزهای دیجیتال کنید، بد نیست این نکات را هم مدنظر داشته باشید:
وایتپیپر ارز دیجیتال را بخوانید
وایتپیپر (Whitepaper) یک سند رسمی است که شرکت یا گروه توسعهدهنده برای توضیح هدفش
از ارائه یک محصول منتشر میکنند. وایتپیپر یک ارز دیجیتال شامل توضیحاتی درباره این است که مثلا چه مشکلی
در دنیای ارزهای دیجیتال وجود داشته است که این ارز دیجیتال آن را حل میکند. روش حل مشکل را هم توضیح میدهند.
همچنین در وایتپیپر یک ارز دیجیتال میتوانید نحوه تایید تراکنشها، ساختار بلاکچین و بسیاری چیزهای دیگر مورد
ارز دیجیتال مذکور را بفهمید. با داشتن این دانش است که متوجه میشوید آیا ارز دیجیتال مذکور میتواند در بین این
همه ارز دیجیتال عرضاندام بکند یا نه.
ارزش بازار
اینکه چرا ارزش بازار (Market Capitalization) یک ارز دیجیتال برای تصمیمگیری جهت سرمایهگذاری در آن اهمیت دارد،
خیلی نیازی به توضیح ندارد.
ارزش بازار یک ارز دیجیتال نشان میدهد که چقدر پول در بازار خریدوفروش آن ارز در جریان است.
همچنین در کنار ارزش بازار، این نکته را در نظر بگیرید که شما تنها وارد معامله ارز دیجیتالی شوید
که حداقل ۸۰ درصد از سکههای آن استخراج شدهاند. اگر یک ارز دیجیتال هنوز اول راه است
و بخش زیادی از سکههای آن استخراج نشدهاند، هر اتفاق کوچکی مثل وارد شدن ارزهای
دیجیتال جدید به بازار و حتی ماینینگ همین ارز میتواند باعث کاهش قیمت آن شود.
نیازی به گفتن هم ندارد که دقیقا مثل بازار سهام، گران یا ارزان بودن یک ارز دیجیتال اهمیتی ندارد.
چیزی که برای معامله یک ارز دیجیتال اهمیت دارد، وضعیت بنیادی یا تکنیکال آن است.
حجم معاملات
حجم معاملات چه در بازار بورس، چه در فارکس و چه در ارزهای دیجیتال نشان میدهند
که حرکات قیمتی چقدر قوی هستند. وقتی ارز دیجیتال با حجم پایین و قیمت بالا معامله میشود،
مشخص است که این قیمت آنقدرها پایدار نیست؛ یعنی بخش کوچکی از ارزهای دیجیتال بازار با آن قیمت معامله میشوند.
در مورد اینکه چه ارز دیجیتالی را برای ورود انتخاب کنیم، حجم معاملات نشان میدهند که یک ارز دیجیتال
چقدر در بین معاملهگران پذیرفته شده و محبوبیت دارد.
بهعنوان یک قاعده کلی، شما تنها وارد معامله ارزهای دیجیتالی شوید
که روزانه حداقل ۱۰ میلیون دلار ارزش معاملاتی دارند. ارزش معاملات ارزهای دیجیتال محبوب روزانه میتواند به چند میلیارد دلار هم برسد.
بهترین ارزهای دیجیتال برای سرمایهگذاری در سال ۲۰۲۰
در حال حاضر ایدهها و نظرات گوناگونی درباره اینکه چه ارزهای دیجیتالی در سال ۲۰۲۰ رشد چشمگیری خواهند داشت،
وجود دارد. هرکسی با توجه به نگاه خود، ارزهای دیجیتال متفاوتی را معرفی میکند. این نظرها البته روی چند ارز دیجیتال
خاص اشتراک هم دارند. ما در ادامه این ارزهای دیجیتال که چند کارشناس شانس رشد آنها را بیش از بقیه میبینند، میآوریم.
۱- بیتکوین
بیتکوین (BTC) خیلی نیازی به معرفی ندارد. ارزش بازار بیتکوین در حال حاضر بیش از ۱۷۴ میلیارد دلار است که ۶۵ درصد
از کل ارزش بازار ارزهای دیجیتال را شامل میشود. پاداش بیتکوین ماینینگ در ۱۱ می امسال از ۱۲.۵ بیتکوین به ۶.۲۵ بیتکوین رسید.
فردای همین روز ترند نزولی قیمت بیتکوین معکوس شد و قیمت بیتکوین شروع به صعود کرد.
با توجه به اینکه در حال حاضر یک ترند صعودی در این بازار وجود دارد، آیا NEO ارزش سرمایهگذاری را دارد؟ این احتمال میرود که ارزش بازار بیتکوین به ۷۰ درصد کل بازار هم برسد.
همانطور که پیشازاین بارها گفتهایم، سرعت انجام تراکنشها در شبکه بیتکوین کم است. در نتیجه استفاده از آن در مقیاس
بزرگ عملا ممکن نیست و به همین دلیل خیلی صرف نمیکند که شما بخواهید پول خرید از سوپرمارکت را با بیتکوین بپردازید؛
زیرا تایید تراکنش میتواند حداقل ده دقیقه زمان ببرد.
به همین دلیل شبکه لایتنینگ (Lightning Network) که در سال ۲۰۱۵ توسعه یافت،
در سال ۲۰۱۷ توسط توسعهدهندگان به شبکه بیتکوین نیز وارد شد. ترکیب این دو در نهایت باعث میشود
بتوان در شبکه بیتکوین با سرعت بسیار بالاتری تراکنشها را انجام داد.
این اتفاق باعث میشود که سیستمهای پرداخت در دنیا و فروشگاههای اینترنتی راحتتر بتوانند خرید با بیتکوین
را در گزینههای خود قرار دهند که باعث رشد بیتکوین، افزایش تقاضا برای آن و بزرگتر شدن ارزش بازار بیتکوین میشود.
۲- اتریوم
اتریوم (ETH) مهمترین ارز دیجیتال بعد از بیتکوین با بیش از ۲۵ میلیارد دلار ارزش بازار است.
ارزش بازار اتریوم بعد از بیتکوین در رتبه دوم قرار داد. اتریوم از همان ابتدا بر پایه استفاده از قراردادهای هوشمند ساخته شده است.
یکی از اتفاقاتی که میتواند در سال ۲۰۲۰ روی ارزش اتریوم تاثیر چشمگیری بگذارد، دو شاخه شدن (fork) آن است.
در حال حاضر توسعهدهندگان اتریوم توافق کردهاند که در زمان نامعلومی یک شاخه دیگر از اتریوم ایجاد کنند که در آن تایید
تراکنشها با روش اثبات اعتبار (Proof of stack) صورت میگیرد.
این تغییر نیز میتواند مسیر استفاده از اتریوم را برای پرداختهای اینترنتی و درگاههای پرداخت هموارتر کند و در نتیجه روی
ارزش بازار اتریوم تاثیر بگذارد.
۳- نئو
نئو (NEO) یکی از پیشروترین ارزهای دیجیتال در دنیا است. نئو اولین ارز دیجیتال چینی است
که بهصورت کدباز عرضه شده است. نئو یک ارز دیجیتال نسل سوم است که سرعت معاملات در آن بسیار بالاست
و همینالآنهم میتواند برای پرداختهای فروشگاهی استفاده شود. از آنسو پروژه نئو از ابتدا بر پایه ایده ترکیب
سرمایههای دیجیتال و سرمایههای واقعی ساخته شده است. به همین دلایل نئو یکی از ارزهای دیجیتالی است
که بهصورت بالقوه امکان رشد در آن زیاد است.
۴- EOS
EOS در اصل یک پروتکل از بلاکچین است که البته ارز دیجیتال هم دارد. این پروتکل بلاکچین
بهقدری قدرتمند است که اگر هر شرکتی مثل آمازون، اوبر یا توییتر بخواهند سیستمهای خود
را بر مبنای بلاکچین پیاده کنند، بهاحتمالزیاد به سراغ EOS خواهند آمد.
این پروتکل پیشرفته هیچکدام از مشکلاتی که اتریوم و بیتکوین با آن روبهرو هستند را ندارد.
ازاینروی موقعیت مناسبی برای رشد دارد. در ضمن این سیستم یک ارز دیجیتال با همین نام EOS هم دارد.
۵- ریپل
ریپل (Ripple) البته یک ارز دیجیتال نیست. بلکه یک شبکه برای تبادل تراکنشهای مالی است.
واحد تراکنشهای مالی در این شبکه XRP است که ارز دیجیتال این شبکه نیز هست.
ریپل یک تفاوت مهم با بقیه ارزهای دیجیتال دارد. آنهم این است که بانکها و سیستمهای مالی
از آن دوری نمیکنند. بلکه بانکها و سیستمهای مالی مختلف در دنیا با استفاده از ریپل با یکدیگر مبادلات مالی انجام میدهند.
استفاده از ریپل برای بانکها صرفه زیادی دارد. اولا سرعت تراکنشها بسیار بالاست. امنیت آن چشمگیر است
و بسیاری از دردسرهای جاری در بانکداری را ندارد.
دلیل قرار دادن ریپل در لیست ارزهای دیجیتال توصیهشده این است که در سال جدید بانکها و موسسات مالی
بیشتری به شبکه ریپل وصل خواهند شد. در نتیجه قیمت ارز دیجیتال آن نیز رشد خواهد کرد.
آیا NEO ارزش سرمایهگذاری را دارد؟
بنیاد لونا زمانی دبدبه و کبکبه زیادی داشت و خریدهای سنگین بیتکوین توسط این بنیاد هر روز تیتر یک رسانههای کریپتوکارنسی بود اما حالا آنقدر سقوط کرده که سرمایه همه کاربران پودر شده است. حالا سوال اصلی همه خریداران لونا این است که آیا قیمت این ارز دیجیتال برمیگردد یا نه؟ البته قبل از آیا NEO ارزش سرمایهگذاری را دارد؟ اینکه این سوال را بپرسیم باید ببینیم که چرا لونا به این روز افتاد؟
زمانی لونا ۲۶ میلیارد دلار ارزش بازار داشت و دهمین ارز دیجیتال بازار بود اما حالا آنقدر ریزش کرده که همه سرمایهگذاران خود را به خاک سیاه نشانده است. چقدر احتمال دارد قیمت لونا برگردد؟
چرا لونا به آیا NEO ارزش سرمایهگذاری را دارد؟ این روز افتاد؟
بنیاد لونا برای پشتیبانی از استیبلکوین خود (UST) شروع به خرید بیتکوین کرد و بارها اعلام کرد قصد دارد حدود ۱۰ میلیارد دلار بیتکوین خریداری کند. اما بعد از ریزش شدید بیتکوین سرمایهگذاران UST به طرز وحشتناکی دارایی خود را از این استیبلکوین خارج کردند و همین جرقهای برای شروع ریزش لونا بود. قیمت ارز دیجیتال لونا براساس پذیرش بیشتر استیبلکوین UST افزایش پیدا میکند و بعد از ریزش UST لونا هم سقوط کرد. UST که همان استیبلکوین لونا است بعد از ریزش بیتکوین به محدوده ۴۳ سنت سقوط کرد.
لونا بر میگردد؟
دیروز سایت مشاوره سرمایه گذاری Investing Cube در گزارشی نوشت: «احتمال زیادی» برای بازیابی ارز دیجیتال لونا وجود دارد. به نظر میرسد که بنیاد لونا سفت و سخت پای ماجرا ایستاده و قصد دارد که قیمت لونا را برگرداند. اما چگونه؟ کلوین ماینا، تحلیلگر بازار رمزارزها در مصاحبهای در این رابطه گفت: برای اینکه لونا دوباره بهبود پیدا کند باید ابتدا مشکل حل شود و بنیاد به وضوح نشان دهد که دیگر چنین اتفاقی نخواهد افتاد. من انتظار دارم که پس از اینکه UST دوباره به دلار متصل شد شاهد افزایش قیمت لونا باشیم. از طرفی تیم این ارز دیجیتال باید به سرمایهگذاران اطمینان بدهد که چنین اتفاقی هرگز نمیافتد. اعضای بنیاد لونا هم در ریزش اخیر زیان زیادی کردند. گزارشها حاکی از آن است که بسیاری از اعضا بیش از ۴۵۰ هزار دلار در ریزش اخیر از دست دادند. از طرفی سرمایهگذاران هم با خطر از دست دادن خانه و از دست تمام داراییشان مواجهه هستند. اگر قیمت لونا را ۱۰۰ دلار در نظر بگیریم. کسی که ۱۰۰۰ عدد لونا خریده باشد باید ۱۰۰ هزار دلار دارایی داشته باشد اما قیمت لونا به زیر یک دلار سقوط کرد. اما حالا همان کسی که ۱۰۰۰ عدد لونا داشت تنها ۰/۳ دلار دارایی دارد.
بیت کوین و رکورد احتمالی پیش رو در اقتصاد جهانی
نگاهی به آمار و ارقام اقتصاد جهانی، نشانگر آن است که نگرانی زیادی در میان سرمایهگذاران سنتی ایجاد شده است. برخی پیشبینیها از خطر ایجاد یک دوره رکورد اقتصادی در آینده نزدیک حکایت دارد. اما آیا سرمایهگذاران سنتی در سراسر دنیا، برای فرار از این خطر، به بیت کوین روی میآورند؟
یکی از روشهای بیخطر برای سرمایهگذاری در بسیاری از کشورهای توسعهیافته، خرید اوراق قرضه است. این اوراق معمولا در سررسیدی مشخص (مثل هر سال) درصدی را به عنوان سود به سرمایهگذار دارنده آن پرداخت میکنند. اما آمارها از این حکایت دارد که مجموع سود پرداختی به اوراق قرضه در سراسر جهان، منفی است. اگر تصمیم چند هفته پیش ایالات متحده برای کاهش سود بانکی را نیز در نظر بگیریم، شاید دیگر سرمایهگذاری به این شکل برای بسیاری از افراد، جذابیتی نداشته باشد. در این میان، بیت کوین به عنوان یک سرمایه خاص که نرخ آن از دسترس دولت خارج است و ماهیتی نامتمرکز دارد، میتواند گزینهای جذاب باشد.
اقتصاد جهانی و بیت کوین
در سال ۲۰۱۹، شاهد فشار زیادی به اقتصاد جهانی بودیم. مشکلات بریتانیا به خاطر برگزیت و نیز جنگ تجاری بین آمریکا و چین، سبب شده پیشبینی آینده اقتصاد دنیا دشوار شود.
بیت کوین نیز در نیمه اول سال ۲۰۱۹ با رشد روبرو شد و از ۳۰۰۰ دلار به ۱۳۸۰۰ دلار رسید. اما از آواخر ماه ژوئن اوضاع بهم ریخت و قیمت بیت کوین به حدود ۱۰ هزار دلار کاهش یافت. به همین دلیل، تردیدهایی در سرمایهگذاران برای حضور در این بازار ایجاد شده آیا NEO ارزش سرمایهگذاری را دارد؟ است.
تا پیش از این، گفته میشد که وضعیت بیت کوین، ارتباطی معکوس با بازارهای سنتی دارد و هر وقت وضعیت این بازارها بهم میخورد، بیت کوین رشد مییابد. اما وضعیت چند ماه اخیر بیت کوین، این نظریه را زیر سئوال برده است.
آیا بیت کوین، واقعا طلای دیجیتال است؟
در دورههای رکورد اقتصادی، اوراق قرضه و سرمایهگذاریهایی نظیر بورس نمیتوانند سودآوری خوبی داشته باشند و به حفظ ارزش پول بیانجامند. به همین دلیل، بسیاری از سرمایهگذاران در چنین دورههایی به خرید فلزات گرانبها به ویژه طلا میپردازند.
گزارش دویچه بانک حکایت دارد که نرخ بهره ۲۷ درصد از اوراق قرضه در سراسر جهان، منفی است و در واقع، سرمایهگذاران نه تنها سودی دریافت نمیکنند، بلکه از ارزش پول آنها نیز کاسته میشود. کل ارزش بازار این اوراق قرضه برابر با ۱۵ تریلیون دلار یعنی حدود ۷۵ برابر کل ارزش بازار بیت کوین است.
وضعیت اوراق قرضه به نقل از دویچه بانک
در چنین شرایطی، هیچ بعید نیست که سرمایهگذاران به بیت کوین به عنوان ابزاری برای ذخیره ارزش روی آورند. اگر بیت کوین بتواند به عنوان طلای دیجیتال در میان سرمایهگذاران جا بیفتد، میتوان حتی شاهد حضور سرمایهگذاران سنتی بازار اوراق قرضه در بازار رمزارزها باشیم.
آیا NEO ارزش سرمایهگذاری را دارد؟
ورود عضویت
ورود عضویت
عرضه اولیه سکه یا ICO در دنیای امروز بعنوان یک سرمایهگذاری پرسود شناخته میشود. اما شرکت در یک ICO مستلزم شناخت کامل از ICOها و رعایت دقیق شرایط است.
ICO چیست؟ چگونه برگزار میشود؟ چه شرایطی دارد؟ آیا باید به همه ICOها اعتماد کرد؟
پاسخ همه سوالات شما در مورد ICO در این مقاله گنجانده شده است.
در ادامه با یوزبیت همراه باشید
عرضه اولیه سکه (ICO)
اگر حتی کمی به مبحث زنجیره بلوکی (بلاک چین) و ارز دیجیتال علاقه داشته باشید یا باد چنین مفهومی را به گوشتان رسانده باشد باید اعتراف کنم که همزمان همای سعادت هم روی شانههایتان نشسته است. شاید با اصطلاح ICO یا عرضه اولیه کوین برخورد داشتهاید. اگر نمی خواهید از این قافله که با سرعت بالا و رو به جلو در حرکت است جا بمانید، ابتدا این مقاله را بخوانید تا متوجه مفهوم ICO شوید و سپس یکی از درشکه های این قافله را بخرید!
با مفهوم پیشخرید که آشنایی دارید؟ قطعا تا به حال خودتان یا یکی از اطرافیانتان واحدهای یک آپارتمان را پیش خرید کردهاید؛ شاید خودتان سر رشته ای در ساخت و ساز داشته باشید و واحدهای آپارتمان خود را در حالت نیمه ساخته شده پیشفروش کردهاید! دلیل پیش فروش هر چیزی از جمله ساختمان کاملا روشن است. بوی منفعت به مشامتان نمیرسد؟! قطعا منفعتی نهفته در این امر، افراد مختلف را جذب چنین سرمایهگذاری میکند .همه میدانیم که مهمترین دلیل پیشفروش واحدهای یک ساختمان ناشی از بحران مالی سازنده در ادامه مسیر ساختوسازش میباشد . از این رو به قول معروف آتش به مالش میزند و با فروش زودتر از موعد واحدها البته با قیمت پایینتر برای اتمام پروژه ساختوساز خود جذب سرمایه میکند و به نوعی سود هنگفت خود را با خریداران واحدها سهیم میشود .
اصلا این ICO که دائم از آن حرف میزنیم، چیست؟ ICO مخفف Initial Coin Offering بوده و یک روش افزایش سرمایه است که در آن پروژههای جدید، توکنهای اولیه خود را در ازای سهام ارزهای دیجیتال مثل بیتکوین یا اتریوم به فروش میرسانند. نمیگوییم که میتوانند واحد های خود را نگه دارند تا با قیمت بالاتری هم آنها را بفروشند، چون قطعا خودتان آیا NEO ارزش سرمایهگذاری را دارد؟ شامه اقتصادیتان حسابی فعال شده است!
عرضه اولیه کوین چیست و چرا اتفاق میافتد؟
همانطور که از مثال و تعریف بالا متوجه شدید، ICO یا همان عرضه اولیه کوین در واقع نوعی سهام است که شرکتها برای جذب سرمایه راهاندازی پروژههای خود در اختیار کاربران قرار میدهند. حالا که ذهنتان آماده دریافت فوت و فن این معامله دو سر برد شده، بهتر است سری به تعریف تخصصی ICO بزنیم.
شرکتهای مختلف که به دنبال عرضه ارزهای دیجیتال جدید به بازار گسترده و هیجانانگیز بلاک چین هستند، نیاز به یک پلتفورم اولیه دارند که در آن بتوانند از ارز دیجیتال خود استفاده کنند. هر ارز دیجیتالی به یک پشتوانه نیاز دارد و پشتوانه برخی از ارزهای دیجیتال، تکنولوژیای است که به آنها کاربرد و ارزش میدهد. در این بین برخی رمزارزها به دنبال ایجاد یک پلتفورم برای ارزش دادن به ارز دیجیتال خود رفتهاند. این پلتفورم میتواند جایی باشد که شما بتوانید بازیها و برنامههای مورد علاقه خود را دانلود کنید، یا جایی که بتوانید حقالزحمه پرستار کودک خود را پرداحت کنید و یا شاید جایی باشد که شرکتهای تجاری بتوانند بدون نیاز به واسطه، تراکنشهای مالی خود را به راحتی انجام دهند. حالا فکر کنید جایی باشد که بتوانید همه موارد بالا و خیلی کارهای دیگر را به صورت اینترنتی و خیلی راحتتر، سریعتر و از همه مهمتر پر سودتر انجام دهید.
مزایا و معایب سرمایه گذاری در ICO
در مورد ICO حرف ها زیاد است و حوصله شما کم ! اولین و سادهترین مزیت سرمایه گذاری در ICO گستردگی و سوددهی بالای این تجارت میباشد. در واقع شما میتوانید با کمترین یا بیشترین پول ممکن در این فرآیند سرمایهگذاری کنید و سود ببرید. در بازار سهام شما میتوانید با خرید یک سهم خوب و بعد از مدتی با فروش آن سهم با قیمت بالاتر ، خود را به یک سود کلان مهمان کنید.در واقع با شرکت در یک ICO و خرید توکنهای یک پروژه شما در این پروژه سرمایهگذاری کردهاید تا با فرض موفقیت پروژه قیمت و ارزش توکنهای آن افزایش پیدا کند.اما در کنار مزیتهایی که سرمایهگذاری در ICO برای شما به همراه دارد، معایبی نیز در کمین شماست.
از مهمترین معایب این سیستم می توان به سواستفاده کلاه برداران با اسم ICO نام برد. هر کسی میتواند سیستم عرضه اولیه کوین خود را راهاندازی کرده و بعد از جذب سرمایه از سوی کاربران با جمله "شما را به خیر و مارا به سلامت" با تمام قوا پا به فرار بگذارد .خیلی از کلاهبرداران از این روش استفاده میکنند و با ساخت یک وبسایت گول زننده و با هدف قرار دادن حس طمع مردم، یک توکن کاملا بی ارزش را به فروش میرسانند. البته خیلی از ICOها هم با قصد کلاهبرداری برگزار نمیشوند بلکه ایده اصلی آنها بسیار جاهطلبانه بوده و متاسفانه به موفقیت نمیرسند و بدون هیچ پاسخگویی رها میشوند. پس قبل از هرگونه سرمایهگذاری در این زمینه ابتدا از صحت و سلامت کار آن گروه اطمینان حاصل کنید تا در آیندهای نزدیک ساز و کار کنترلی برای این سیستم پر سود ارائه شود.
چگونه از اعتبار یک ICO مطمئن شویم؟
اول از همه باید به شفافنامه (White Paper) پروژه مراجعه کرده و هدف اصلی پروژه، نقشه راه و پیشبینیهای منطقی در مورد موفقیت پروژه را کامل و با دقت مطالعه نمایید.در قدم دوم باید تیم اصلی پروژه را بشناسید، رزومه آنها را بخوانید و صفحههای اعضای تیم پروژه در شبکههای اجتماعی را دنبال کنید. اگر پروژهای اعضای تیم خود را معرفی نکرده باشد و رزومه آنها را در اختیار عموم قرار نداده باشد احتمال کلاهبردار بودن آن افزایش مییابد
اگر قصد شرکت در یک ICO بینالمللی را دارید بدنبال این باشید که ببینید آیا افراد شناخته شده و معتبر دنیای کریپتو از آن حمایت کرده یا اصلا در مورد پروژه صحبت کردهاند؟ و در نهایت با جستجو در اینترنت ببینید کاربران دیگر چه نظراتی در مورد پروژه مدنظر دادهاند.
برای مثال در مقاله زیر درباره یک نمونه از کلاهبرداریهای در حال انجام در زمینه ارزهای دیجیتال صحبت کردهایم که پیشنهاد میکنم حتما مطالعه بکنید!
چرا باید به این روش سرمایهگذاری اعتماد کنید؟
تاریخ جواب اغلب سوالهای ماست ؛ همان جمله معروف که میگوید اگر از تاریخ عبرت نگیرید، محکومید به بدترین رخدادها! در این راستا سری به تاریخچه ICO میزنیم :
سال 2013 بود که ریپل (Ripple) یک میلیون توکن را تحت عنوان عرضه اولیه توکنها وارد بازار ارزهای دیجیتال کرد و آنها را در قبال واحد پولی فیات یا بیت کوین به سرمایهگذاران مستعد فروخت.
سال 2014 هم اتریوم دست به کار شد و بیشتر از 18 میلیون دلار را در اوایل 2014 به عنوان بزرگترین ICO تا آن زمان، وارد بازار کرد و مثل برق رتبه اول را به تصاحب خود درآورد. DAO اولین تلاش جذب سرمایه برای توکن جدید بر روی پلتفورم اتریوم بود. DAO با هدف ساخت یک سازمان غیرمتمرکز که در پروژههای بلاک چین دیگر سرمایهگذاری میکند شروع به کار کرد اما ویژگی متمایز کننده آن اتخاذ تصمیمهای مدیریتی توسط دارندگان توکنها بود. در حالی که DAO در زمینه افزایش سرمایه- بیشتر از 150 میلیون دلار- پروژه موفقی بود، یک هکر ناشناخته توانست میلیونها دلار را با استفاده از ضعفهای تخصصی سیستم بیرون بکشد. هسته اولیه اتریوم تصمیم گرفت که بهترین عمل حرکت رو به جلو با ایجاد یک فورک مستحکم برای برگرداندن سرمایههای دزدیده شده میباشد.
پروژه های موفق عرضه اولیه کوین
عرضه اولیه کوین اغلب موفق بوده و خریداران خود را از سود بینهایت محروم نکرده است.در زیر چند نمونه پروژههایی که عرضه اولیه کوین آنها با موفقیت اجرا شده است را میبینیم که برای مشاهده لیست کامل میتوانید به سایت Invest in Blockchain مراجعه کنید.
1. NEO (همان Antshares سابق) در حالیکه اتریوم برای تصاحب جایگاه بیت کوین دندان تیز کرده بود، NEO با سرعت غیرقابل پیشبینی یک مرحله جلو تر رفت.از اولین بلاک چین منبع باز چینی که توسط Da Hongfei و تیم چینیاش در حال فرا گرفتن دنیای ارزهای کریپتو غرب است، حرف میزنیم! اتریوم چینی یا همان NEO هم از قراردادهای هوشمند استفاده میکند اما علاوه بر آن، تبلیغات غیرمتمرکز، داراییها و هویتهای دیجیتال هم دارد. موفقیت ICO آنها را میتوان وابسته به اسامی بزرگی که از آن پشتیبانی میکردند دانست. اگر یک توکن اتریوم میتواند به 700 دلار در شرق برسد، پتانسیل بالای بازار میلیاردی چین آینده درخشانی را برای NEO ترسیم میکند.
2. اتریوم : همین ابتدای مسیر باید بدانید اتریوم به عنوان دومین ارز کریپتو با ارزش در جهان، شناخته شده است. میخواهیم ادعا کنیم با چیزی ورای یک ارز کریپتو مواجهیم! اتریوم یک تکنولوژی مدیریتی است که برای ساخت و اجرای برنامههای غیر متمرکز بکار گرفته میشود. هماکنون اتر در دومین جایگاه از لحاظ ارزش بعد از بیت کوین قرار دارد.(بروزرسانی: در حال حاضر و در ابتدای سال 2020 میلادی، دومین ارز دیجیتال دنیا از لحاظ ارزش دلاری بیتکوین کش میباشد که یک فورک از خود بیتکوین است) اطلاعات بیشتر در لینک زیر :" همه چیز در مورد اتریوم و قراردادهای غیرمتمرکز "
3. Spectrocoin ارز کریپتو خصوصیسازیشده با شهرت زیاد خودش در بین فراهمآورندگان امنیت سایبری که بعد از پروژه "زیر سایه" بدان دست یافت، دیگر ناشناخته به حساب نمیآید. کاربرانی که حالا میتوانند در حالت کاملا ناشناس ارزهای جهانی را ارسال و دریافت کنند، علاقه زیادی به SpectroCoin که اکثر ادارههای مالیات دولتی را در جیب خود دارد نشان میدهند.
علاوه بر این موارد، نمونههای موفق زیاد دیگری هم وجود دارند که همه آن ها نوید دنیایی روشن در زمینه ICO و ارز دیجیتال را میدهند. برای مثال گرام، ارز دیجیتال شبکه اجتماعی تلگرام در یک ICO خصوصی موفق به جذب 1.8 میلیارد دلار سرمایه شد! البته این ارز هنوز موفق به انتشار نشده و سرمایه جذب شده به سرمایهگذاران بازگردانده شد.حال میتوانید با چشمانی باز به دنبال سرمایهگذاری در زمان عرضه اولیه کوینها باشید.
نظرات
⚠️ کلیه محتوای این سایت توسط کاربران ایجاد شده است و یوزبیت هیچ مسئولیتی نسبت به صحت آنها ندارد ⚠️
پنج رمزارزی که میخواستند بیتکوین بعدی باشند!
گزارش مجله کوینگراف به نقل از کریپتواسلیت؛ دنیای پروژههای فناوری بلاکچین آنقدر متنوع است که میتوان به راحتی پروژههای بیسرانجام را فراموش کرد. در این مقاله تصمیم گرفتیم به پروژههایی در دو سال گذشته بپردازیم، که با ادعای گرفتن جایگاه رمزارز برتر بیتکوین وارد بازار شدند، اما به نتیجه نرسیدند. دلیل مشترک شکست این پروژهها، عدم توانایی آنها برای عمل کردن به وعدههای اولیه آنها است.
بیتکوین کش:
پروژه Bitcoin Cash یا BCH یک شبکه پرداخت با رمزارز دیجیتال بومی است. BCH در آگوست ۲۰۱۷ به عنوان هاردفورک بلاکچین بیتکوین راهاندازی شد. این پروژه از ۹ مارچ امسال، بیست و هفتمین رمزارز برتر از نظر ارزش بازار است. روند قیمت آن تا حد زیادی از نوسانات قیمت بیتکوین تبعیت میکند.
فورک بیتکوین کش برای افزایش حد ۱ میلیونی بلاکهای بیتکوین راهاندازی شد و اکنون به حداکثر میزان ۳۲ میلیون بلاک رسیده است. بنابراین سرعت هر تراکنش آن از بیتکوین بیشتر و کارمزد تراکنش کمتر است. اما بیتکوین کش در حال حاضر نمیتواند از نظر ارزش بازار بیتکوین را شکست دهد.
چرا Bitcoin Cash نتوانست جای بیتکوین را بگیرد؟
بیتکوین هنوز هم به عنوان رمزارز اصلی برای تراکنشهای جهانی، تمرکززدایی از خدمات مالی و یک منبع ذخیره ارزش به تکامل خود ادامه میدهد. اکنون از بیتکوین به عنوان طلای دیجیتال یاد میشود. جایگاهی مانند طلای دیجیتال بودن بسیار ارزشمندتر از یک وسیله پرداخت است. نسبت بیتکوین کش به بیتکوین، مانند آهن در کنار طلا میباشد.
با این حال BCH دارای یک جامعه فعال و پرقدرت است که هنوز به این پروژه معتقدند. این امر از فعالیت جامعه این رمزارز در پلتفرم Reddit قابل مشاهده میباشد.
اتریوم کلاسیک:
پروژه Ethereum Classic شبکهای با فناوری اتریوم و ایدهی بیتکوین است که با وجود این موارد باعث تزلزل جایگاه اتریوم نشده است. در جولای ۲۰۱۶ با پیشنهاد ایجاد هاردفورک برای بلاکچینها توسط ویتالیک بوترین، اولین هاردفورک شبکه اتریوم ایجاد شد. طی این تغییر، اتریوم به دو رمزارز ETH و اتریوم کلاسیک تبدیل گشت.
اتریوم کلاسیک، ETC، رتبه ۳۴ام رمزارزهای برتر بازار را در اختیار دارد. هارد فورک اتریوم کلاسیک دیدگاه و فلسفه اتریوم اصلی را، با درجه بالاتری از تمرکززدایی و استقلال برای جامعه حفظ نموده، اما تنها ۱۵ درصد از پشتیبانی هشریت اتریوم را دریافت میکند. امروزه هم قیمت ETC هم کاربردهای اکوسیستم آن، بسیار کمتر از ETH است.
چرا اتریوم کلاسیک نتوانست جای بیتکوین را بگیرد؟
بعد از راهاندازی هاردفورک، بنیانگذاران اصلی اتریوم تمرکز خود را بر اتریوم اصلی گذاشته، و اتریوم کلاسیک توسط تیمی جدید تصاحب شد. از نظر میزان حمایت جامعه، اتریوم با دریافت ۸۵ درصد از کل هشریت شبکه، حامیان بیشتر و تقاضای بالاتری نسبت به اتریوم کلاسیک دارد.
از نظر میزان ادغامات اکوسیستم، ETH برترین زنجیره عمومی از نظر میزان TVL (دارایی قفل شده) است، اما پروژههای زیادی در هاردفورک اتریوم کلاسیک استقرار نیافتهاند.
بنابراین از بسیاری جهات، حتی اگر ETC متعهدتر و غیرمتمرکزتر از ETH باشد، نتوانست به جایگاه خود به عنوان یک رمزارز برتر ادامه دهد.
پروژه NEO:
پروژه منبعباز NEO که سابقاً AntShares خوانده میشد، در سال ۲۰۱۴ به عنوان یک زنجیره عمومی در چین و Github راهاندازی شد. شبکه NEO رمزارز بومی خود را دارد و از داراییهای دیحیتالی و قراردادهای هوشمند که میتوانند هزاران تراکنش را در ثانیه انجام دهند، پشتیبانی میکند.
افزایش قیمت NEO بسیار سریع اتفاق افتاد. از قیمت ۰٫۰۸ دلار در زمان عرضه، به بالاترین قیمت تاریخی ۱۹۸٫۳۸ دلار در ۱۵ ژانویه ۲۰۱۸ با میزان افزایش ۲۴۷۸٫۷۵ درصدی رسید. اما صعود NEO کوتاهمدت بود و سپس روند نزولی آن تا قیمت فعلی ۲۱٫۲۷ دلار آغاز شد.
چرا NEO نتوانست جای بیتکوین را بگیرد؟
رمزارز NEO اکنون در جایگاه ۷۷ام بازار رمزارز قرار دارد و نتوانست به وعدههای اولیه خود عمل کند. سقوط ارزش NEO به دلیل مشکلات شبکه آن اتفاق افتاد که به شرح زیراند:
– بروزرسانیهای NEO ضعیف هستند.
– توسعه اکوسیستم تقریباً راکد است.
– تمرکززدایی شبکه NEO ضعیف است. این شبکه تنها ۷ نود دارد که بطور رسمی توسط خود NEO مستقر شدهاند.
پروژه EOS:
در می ماه سال ۲۰۱۷، کمپانی Block. One پروژه EOS را به عنوان یک پلتفرم قرارداد هوشمند و سیستم عامل توزیعی راهاندازی کرد. پروژه EOS در سال ۲۰۱۸ به رقیب قدرتمند اتریوم تبدیل شد. در آن زمان بازار به دلیل تراکم تراکنشها، هزینههای بالای گس و عدم عرضه فناوری شاردینگ آن، نسبت به اتریوم مشکوک بود.
پروژه EOS پس از راهاندازی در کمتر از ۶ ماه، با کارمزد صفر و سرعت بسیار بالای تراکنش، در مقابل میزان ۳۰۰۰ تراکنش اتریوم در یک روز، ۳۰ هزار تراکنش ثبت نمود. EOS اولین قاتل اصلی اتریوم بود.
چرا EOS نتوانست جای بیتکوین را بگیرد؟
با این حال، پروتکل نوپای EOS نیز نتوانست به پتانسیل خود عمل کند. این پروژه در نهایت پردازش آیا NEO ارزش سرمایهگذاری را دارد؟ سریع تراکنشها را قربانی تمرکززدایی شبکه کرد.
مکانیسم اجماع EOS دارای ۲۱ سوپرنود برای پردازش تراکنشها است، که مشارکت اپراتورهای کوچکتر را غیرممکن میکند. سوپرنودها براساس مقدار دارایی توکنشان انتخاب میشوند و خطر رشوهدهی نیز وجود دارد. البته مکانیسم اجماع اثبات سهام EOS از مکانیسم اجتماع اثبات کار بیتکوین و اتریوم کارآمدتر است.
با این حال، بنیان یک بلاکچین، بر ایده تمرکززدایی بنا شده و EOS اساساً بیشتر شبیه یک زنجیره متمرکز است. در حال حاضر تقریباً تمام زنجیرههای عمومی فعال دارای کاربردهای زیادی هستند، و یا حداقل پروتکلهایی دارند که از زنجیرههای عمومی پشتیبانی میکنند. اما EOS هیچیک از این اهداف را دنبال نکرد.
اگرچه رهبران EOS بارها گفتهاند که از بازسازی اکوسیستم حمایت میکنند، اما اکنون اکوسیستم بلاکچین EOD شبیه به یک زمین بایر است.
پروژه Internet Computer:
پلتفرم Dfinity، یک پلتفرم غیرمتمرکز فناوری ذخیره ابری است. این شرکت در ۲۰۱۶ تاسیس شد و در بین سرمایهگذاران خطرپذیر بسیار محبوب بود. هدف Dfinity ایجاد یک پلتفرم محاسبات ابری عمومی بود که کارآمدتر و ایمن تر از AWS باشد و شبکه بلاکچین را تحت کنترل یک شبکه کامپیوتری توزیع شده قرار دهد.
پروژه Internet Computer پلتفرم Dfinity قرار بود که در نیمه دوم سال ۲۰۱۸ راهاندازی شود، اما شبکه اصلی آن در دسامبر ۲۰۲۰ فعال شد.
چرا Internet Computer نتوانست جای بیتکوین را بگیرد؟
پلتفرم Dfinity بیش از دو سال از زمان و منابع مالی خود را برای یه محصولی گذاشت که حتی در بازار منحصربهفرد نیست. کندی کار تیم بر موفقیت پروژه تاثیر منفی گذاشت.
از نظر راهحلهای بلاکچینی AWS، سرویس Alchemy که یک سرویس پلتفرم توسعه بلاکچین برای Web3 است، در سال ۲۰۱۷ تاسیس شد و امروزه اکثر شرکتهای بلاکچین جهان از خدمات آن بهره میبرند. برای کدهای منبع هم Github از سال ۲۰۰۸ وجود داشته و اکنون اکثر قریب به اتفاق پروتکلهای بلاکچینی امروزی در آن میزبانی میشوند.
ایده خودمختاری جامعه Internet Computer که به جامعه امکان مدیریت توکنها را میدهد، در بسیاری از پروژهها نیز قابل اجرا است. با اینکه ایده Dfinity برای پروژه Internet Computer بسیار قابل توجه بود، اما تاخیر در راهاندازی آن باعث شد که پروژه نتواند جای خود را در بازار بدست آورد.
دیدگاه شما