الگوی تراکمی
الگوی تراکمی، نشانگر دامنه محدود نوسانی است که بهتدریج دامنه نوسانات کاهش مییابد. الگو از دو خط روندی تشکیلشده است، که سرانجام با یکدیگر برخورد میکنند. شکست الگو، نشانگر مسیر بعدی بازار خواهد بود. برای تشکیل الگو بایستی حداقل شاهد پنج برخورد به سقف و کف دامنه محدود نوسانی باشیم. یعنی به تشکیل سه کف و دو اوج یا سه اوج و دو کف نیاز داریم.
الگوی تراکمی
الگوی تراکمی
الگوی تراکمی نزولی
این الگو دو نوع دارد. الگوی تراکمی صعودی و نزولی. منظور از صعودی یا نزولی بودن، شکل ظاهری الگو است نه عملکرد الگو. در الگوی تراکمی نزولی، الگو از دو خط روندی- نزولی تشکیلشده است، که سرانجام به یکدیگر میرسند. احتمال شکست صعودی الگو، بیشتر از احتمال شکست نزولی است. یعنی با عبور قیمت به بالای سقف دامنه محدود نوسانی (خط روندی-نزولی بالایی) شاهد حرکات صعودی خواهیم بود. اولین هدف قیمتی هم، بالاترین سطح الگو است.
در الگوی تراکمی صعودی، الگو از دو خط روندی-صعودی تشکیلشده است. شانس شکست نزولی الگو، بیشتر از شکست صعودی است.
برای برآورد هدف قیمتی الگو، میتوان از ارتفاع الگو هم استفاده کرد. بدینصورت که فاصله بین بالاترین و پایینترین سطح تعیین هدف در الگوی پرچم مثلث قیمتی را از محل شکست نزولی کم و یا به محل شکست صعودی اضافه میکنیم.
مثال اول
الگوی تراکمی صعودی
در نمودار یکساعته USDCAD، شاهد تشکیل الگوی تراکمی صعودی هستیم. زمانی که این الگو تشکیل میشود، احتمال شکست نزولی بیشتر است. بااینحال بایستی منتظر شکست الگو ماند، پس از شکست الگو، قیمت میتواند تا پایینترین سطح قیمتی هم پایین بیاید. گاهی اوقات، کف قیمتی تشکیلشده در بازار، یک محدوده است. در چنین شرایطی بهتر است که کل محدوده را بهعنوان هدف اول قیمتی در نظر بگیرید.
اگر قیمت از هدف اول عبور کند، بهتر است که از ارتفاع الگو هم برای محاسبه هدف دوم قیمتی استفاده کرد. فاصله میان بالاترین و پایینترین سطح قیمتی را از محل شکست نزولی کم کنید، تا هدف قیمتی دوم به دست آید.
الگوی تراکمی صعودی
اگر الگو نشانگر بازگشت بازار باشد، میتوان انتظار رسیدن قیمت، به ابتدای حرکت صعودی قبل از الگو را داشت.
مثال دوم
الگوی تراکمی نزولی
در نمودار یکساعته NZDUSD، شاهد تشکیل الگوی تراکمی نزولی هستیم. شکل الگو نزولی است، اما همواره شانس شکست صعودی الگو بیشتر است. همانطور که ملاحظه میشود، سه کف و دو اوج قیمتی تشکیلشده است. قیمت با عبور از سقف الگو، تا اوج قیمتی دامنه محدوده نوسانی صعود کرده است.
در شکل زیر هم از ارتفاع الگو برای محاسبه هدف دوم قیمتی استفاده کردهایم.
کسب سود با شناخت پرچم صعودی و پرچم نزولی
اگر بخواهید در بازارهای مالی سودهای زیادی داشته باشید، باید روندها را شناسایی کنید. اما شناخت و رسم خطوط روند وقتی در مراحل اولیه هستند، کار سختی است. همچنین تشخیص نقطه انتهای روند و ماندن در بازار تا بالای روند، کار مشکلی است. اغلب اوقات روندها چه صعودی و چه نزولی، مدت کوتاهی مکث میکنند (در اصطلاح بازار درجا میزند) تا معاملهگران و سرمایهگذارانی که حرکتهای اولیه را از دست دادهاند، به روند بپیوندند. اگر مشارکت در روند افزایش یابد، قیمت دارایی متناسب با جهت روند، صعود یا نزول بیشتر پیدا میکند؛ وگرنه ممکن است روند معکوس شود. یکی از این مکثهای کوتاه در روند، با پرچم صعودی (Bull flag) و پرچم نزولی (Bear flag) تشخیص داده میشود. در این مطلب میخواهیم پرچم صعودی و پرچم نزولی را بشناسیم.
الگوهای ادامهدار
یک معاملهگر میتواند ادامه روند را با کمک الگوهای ادامهدهنده صعودی یا نزولی شناسایی کند. این الگوها در نمودارهای قیمت، شکلهای قابل شناسایی ایجاد میکنند. دو تا از معروفترین آنها به عنوان پرچم صعودی (گاوی) و پرچم نزولی (خرسی) شناخته میشوند.
پرچم صعودی در روند صعودی دیده میشود که نشانه صعود بیشتر قیمت است. پرچم نزولی در روند نزولی دیده تعیین هدف در الگوی پرچم مثلث میشود و نزول بیشتر قیمت را نشان میدهد.
واژه پرچم از شباهت ظاهری آن با پرچمهای پارچهای مرسوم، انتخاب شده است.
هر الگوی پرچم از دو بخش تشکیل شدهاست: میله و پرچم.
میله، یک حرکت قوی صعودی یا نزولی را نشان میدهد، با یک موج و سپس یک توقف در حجم معاملات که شبیه یک کانال صعودی یا نزولی است.
الگوی پرچم نقاط واضحی را برای سودآوری یا کاهش خطر در معامله مشخص میکند. بنابراین شناخت و تشخیص آن برای یک تریدر بسیار ارزشمند است. در صورت شکست مقاومت در پرچم صعودی، معاملهگر میتواند اطمینان داشته باشد که قیمت تقریباً به اندازه میله پرچم به سمت بالا حرکت خواهد کرد (معروف به روش اندازهگیری قد). اگر حمایت پرچم صعودی شکسته شود، معاملهگر میداند که این الگو نامعتبر است و ادامه آن بعید است. دقیقاً عکس این مورد در مورد پرچم نزولی وجود دارد.
هدف قیمتی چگونه محاسبه میشود؟
معمولاً بعد از شکست پرچم صعودی یا نزولی، قیمت دارایی از میله پرچم پیروی میکند.
هدف قیمتی را به صورت زیر میتوان تعیین کرد:
- شکست مقاومت در پرچم صعودی: باید ارتفاع میله پرچم را به قیمت شکست مقاومت اضافه کرد (به بیان دیگر، قیمت به اندازه ارتفاع میله پرچم افزایش مییابد).
- شکست حمایت پرچم نزولی: باید ارتفاع دسته پرچم از قیمت شکست حمایت کم شود ( به بیان دیگر قیمت به اندازه ارتفاع میله پرچم کاهش مییابد).
- ارتفاع پرچم: بالاترین نقطه میله منهای پایینترین نقطه میله.
مثالی از پرچم صعودی
- دارایی: بیت کوین : 6 ساعته
- الگو: شکست مقاومت در پرچم صعودی
در روز ۲۰ فوریه ۲۰۱۷ بیت کوین مقاومت پرچم را از پیش رو برداشت که نشاندهندۀ احتمال زیاد ادامه افزایش قیمت از پایین میله پرچم در ۹۱۷ دلار تا ۱۲۲۷ است. در اینجا برای تعیین هدف قیمتی، ارتفاع میله (۱۵۷ دلار) به نقطه شکست مقاومتی (۱,۰۷۰ دلار) اضافه شده است.
نتیجه پیشبینی: بیت کوین در روز ۲۴ فوریه با فقط ۱۰ دلار اختلاف به قیمت پیشبینیشده رسید.
مثالی از پرچم نزولی
- دارایی: اتریوم
- تایمفریم: ۶ ساعته
- الگو: شکست حمایتی در پرچم نزولی
در تاریخ ۱۷ مارس ۲۰۱۸ پس از شکلگیری پرچم نزولی، حمایت اتریوم شکست و بنابراین هدف بعدی قیمت ۴۶۳ دلار تعیین شد. در اینجا برای تعیین هدف، رقم قیمت ارتفاع میله (۱۳۳ دلار) از رقم قیمت نقطه شکست حمایتی (۵۹۶ دلار) کم شده است.
نتیجه پیشبینی: در روز ۱۸ مارس ۲۰۱۸ اتریوم با فقط ۱۲ دلار اختلاف به قیمت پیشبینیشده کاهش یافت.
- دارایی بیت کوین (BTC)
- تایمفریم: 1 روزه
- الگو شکست مقاومت در پرچم صعودی
در روز 31 ژانویه 2021 قیمت بیت کوین، مقاومت پرچم را از پیش رو برداشت که نشاندهندۀ احتمال ادامه افزایش قیمت بیت کوین از پایین میله پرچم در 34000 دلار تا حدود 40000 دلار است.
سخن پایانی
پرچم های صعودی (گاوی) و پرچم های نزولی (خرسی) در بازارهایی که روند قوی دارند، میتوانند راهنمای خوبی برای معاملهگران باشند؛ اما همیشه نیز نمیتوان به این پرچمها اعتماد کرد. در برخی موارد قیمت با لبه پرچم برخورد میکند و سریعاً برمیگردد و یک تله است که به «شکست غلط» شناخته میشود.
منتظر ماندن برای بسته شدن کندل خارج از پرچم، اعتبار شکست را افزایش میدهد و میتواند ریسک معاملهگر را کاهش دهد.
به عنوان یک تریدر، اگر شکست پرچم با حجم زیادی پشتیبانی نشد، دارایی خود را به خطر نیندازید؛ زیرا یک حرکت کمحجم معمولاً باعث به دام انداختن سرمایهگذاران در سمت اشتباه بازار میشود.
علاوه بر این، استفاده از شاخص قدرت نسبی (RSI) برای اندازهگیری دامنه افزایش قیمت پس از شکست میتواند به موفقیت بیشتر در معامله کمک کند.
آموزش تحلیل تکنیکال - ۲۹ مرداد ۹۰
مجید حصاری
فرصتهای معاملاتی در جهت روند:
قسمت پنجم- معمولا در میان راه روندها قیمت به استراحت پرداخته و بعد از کسب انرژی مجددا به حرکت خود ادامه میدهد که این استراحت به صورت یک سری الگو که به الگوهای ادامه دهنده مشهور هستند ظاهر میگردند و فرصتهای معاملاتی کم ریسکی را برای یک معامله گر باهوش فراهم میسازند. در ادامه به معرفی و بررسی این الگوها خواهیم پرداخت.
مجید حصاری
فرصتهای معاملاتی در جهت روند:
قسمت پنجم- معمولا در میان راه روندها قیمت به استراحت پرداخته و بعد از کسب انرژی مجددا به حرکت خود ادامه میدهد که این استراحت به صورت یک سری الگو که به الگوهای ادامه دهنده مشهور هستند ظاهر میگردند و فرصتهای معاملاتی کم ریسکی را برای یک معامله گر باهوش فراهم میسازند. در ادامه به معرفی و بررسی این الگوها خواهیم پرداخت.
الگوهای ادامه دهنده:
۱- مثلثها
معمولا در بازار 4 نوع مثلث اتفاق میافتد:
۱- ۱- مثلث متقارن:
این الگو هم در میانه روندهای صعودی و هم در میانه روندهای نزولی قابل شکلگیری است.
در این نوع مثلث قیمت کفهای بالاتر و سقفهای پایین تر در داخل دو خط همگرا
(مثلث) ایجاد میکند. لازم به ذکر است برای رسم هر نوع مثلث به حداقل 5 تماس (سه تماس در یک ضلع و دو تماس در ضلع دیگر) نیاز است. هدف قیمت پس از خروج از مثلث را به دو شیوه میتوان تعیین نمود که قیمت به هر کدام سریعتر برسد هدف نهایی خواهد بود. یک هدف مثلث میتواند به اندازه پهنای اولیه مثلث از محل خروج باشد که آن را با فلش نقطه چین نشان دادهایم. همچنین چنانچه خطی موازی ضلع پایینی مثلث از نقطه 1 ترسیم کنیم (خط نقطه چین) ، محل برخورد قیمت به این خط چین میتواند به عنوان هدف دیگر قیمت به شمار بیاید.
در شکل زیر قیمت بعد از یک صعود قوی در یک بازه تقریبا دو ماهه از سطح ۱۲۹۲ ریال یک توقف و استراحت یک ماه داشته که بهصورت یک مثلث متقارن قابل رویت است و بعد از شکست مثلث مجددا به حرکت صعودی خود تا محدوده ۳۲۰ ادامه داده است.(نماد خگستر)
1-2- مثلث افزایشی:
این الگو معمولا در میانه راه یک روند صعودی شکل میگیرد. چنانچه قیمت در داخل مثلث سقفهای یکسان ولی کفهای بالاتر ایجاد کند در واقع یک مثلث افزایشی شکل گرفته است. در شکل زیر شمای یک مثلث افزایشی نشان داده شده است. هدف اولیه این الگو را میتوان به میزان ارتفاع این مثلث در نظر گرفت.شکل زیر مربوط به شرکت زامیاد با نماد خزامیا میباشد. همانطور که در تصویر مشخص شده قیمت بعد از یک صعود قدرتمند یک توقف یک ماه ونیمه داشته و با هر بار برخورد با سطح ۲۶۰۰ریال واکنش نشان داده و تا سطح ۲۳۰۰ ریال افت کرده، اما در هر بار ریزش هر کف از کف قبلی بالاتر بوده و در نهایت با خروج از ضلع بالایی مثلث به حرکت صعودی خود تا محدوده ۳۵۴۰ ادامه داده است.
1-3- مثلث کاهشی:
این الگو معمولا در میانه راه یک روند نزولی شکل میگیرد. چنانچه قیمت در داخل دو خط همگرا (مثلث) کفهای مساوی، اما سقفهای پایینتر ایجاد کند یک مثلث کاهشی شکل گرفته است. هدف اولیه این الگو را میتوان به میزان ارتفاع این مثلث در نظر گرفت.
الگوهای کلاسیک
در بازارهای مالی الگوهای کلاسیک کاربردی بسیاری دارند که استفاده از آن ها در تحلیل به شما کمک قابل توجهی می کند.
از جمله ی آن ها می توان به الگوهای سر و شانه، سقف دو قلو، سقف سه قلو، پرچم، مثلث، الماس، مستطیل و فنجان و دسته اشاره کرد.
اهمیت این موضوع در سودآوری و ورود و خروج به موقع شما از بازار سبب شده تا این مقاله به طور اختصاصی در مورد دره، مستطیل، الماس، فنجان و دسته توضیحاتی را ارائه دهد.
فهرست محتوای مقاله
۱- الگوهای کلاسیک
دره
الماس
مستطیل
فنجان و دسته
۲- جمع بندی الگوهای کلاسیک
الگوهای کلاسیک
همان گونه که در ابتدا اشاره شد تعداد الگوهای کلاسیک بسیارند و این شکل ها زمانی که در چارت سهام دیده شوند، می توانند بسیار پرقدرت عمل می کنند.
تعدادی از این شکل های کلاسیک عبارتند از:
دره
آن به صورت دو دره و سه دره دیده می شود. معمولاً آن بازگشتی است؛ یعنی اگر روند فعلی بازار مثلاً صعودی باشد با نمایان شدن دره نزولی می شود و بالعکس.
پس دره ها تغییر روند را نشان می دهند. آن ها در نمودارهای کندل استیک، میله ای و خطی دیده میشوند.
معمولاً بین ۳ تا ۶ ماه طول می کشد که دره ها تشکیل شوند. در این جا توجه داشته باشید که فاصله دره ها باید به شکلی باشد که بتوانید خط حمایتی قابل اطمینانی با کمک آن ها رسم کنید.
الگوی بازگشتی دو دره همانند سه دره است البته تا زمانی که دره ی سوم شکل نگرفته باشد. پس اگر می خواهید دچار اشتباه نشوید حتماً صبر کنید تا خط مقاومتی شکسته شود.
هم چنین دقت داشته باشید اگر دره ها روبروی هم نباشند دیگر به صورت مثلث می شوند و در واقع دره به حساب نمی آیند.
الماس
نام دیگر آن الگوی لوزی است. الماس معمولاً جزء الگوهای برگشتی به حساب می آید.
بعد از یک حرکت صعودی یا نزولی در اینجا با سقف و کف های نه چندان بزرگی روبرو می شوید، اما کم کم به مرور زمان سقف و کف های بزرگ تری زده می شوند.
جالب است بدانید شکل الماس بیش تر داخل الگوهای مثلث و سرشانه تشکیل می گردد. الماس به دو صورت نزولی و صعودی وجود دارد.
البته شما وقتی می توانید آن را در چارت سهام شناسایی کنید که خط های روند توسط قیمت شکسته شده باشند.
مستطیل
آن جزء الگوهای بازگشتی و ادامه دهنده است. در این جا سقف ها و کف ها را باید در محدوده ی نوسان قیمتی به هم وصل کنید. بعد دو خط افقی و موازی با هم تشکیل می شود.
در حقیقت زمانی مستطیل تشکیل می گردد که حداقل دو برخورد قیمتی با سقف و دو تا با کف روی بدهد.
زمانی که بازگشتی عمل می کند اگر روند صعودی باشد ادامه ی روند نزولی خواهد شد و برعکس. هنگامی هم که ادامه دهنده باشد روند بازار هر چه باشد پیروی همان حرکت، مسیر خود را ادامه می دهد.
دقت داشته باشید که شکل مستطیلی بیانگر یک بازار خنثی است؛ یعنی در این حالت نوسانات، کوتاه و زیاد هستند به طوری که نمی توان نام یک روند صعودی یا نزولی را بر آن گذاشت.
برای کشیدن خط بر روی سقف ها و کف های قیمتی در این جا سطح هایی را زیر نظر بگیرید که بالاترین میزان برخورد را داشته اند.
اگر قیمتی از کف عبور کرده و دوباره برگشته یا بالعکس از سقف عبور کرده و دوباره بازگشته و به اصطلاح پولبک زده، به این رد شدن ها توجهی نکنید.
نقطه ی اصلی همان است که قیمت دوباره به آن جا بازگشته است. شما باید صبر کنید تا الگو، شکسته شود، سپس هدف قیمتی را تعیین کنید.
فراموش نکنید با استفاده از شکل مستطیلی شما می توانید به سادگی محدوده ی حمایت و مقاومتی را مشخص نمایید.
حتی اگر تریدر تازه واردی هم هستید باز می توانید از آن استفاده کنید چون درک آن بسیار ساده است و در بازارهای مالی گوناگون کاربرد دارد.
نکات کلیدی در رابطه با الگوی مستطیلی
- در این شکل حتماً روند گذشته سهام را بررسی و شناسایی کنید.
- سطوح حمایت و مقاومتی را با متصل کردن کف ها و سقف ها به یکدیگر تعیین نمایید.
- در روند خنثی جاهایی که شکست در سقف و یا در کف اتفاق میافتد، صبر کنید تا در موقعیت مناسب معامله تان را آغاز کنید.
- باید شما در هنگام شکستسقف یا کف این شکل از ابزارهای کمکی دیگر تحلیلی هم استفاده نمایید تا متوجه شوید این مستطیلادامه دهنده است یا برگشتی.
- با اندازه گرفتن ارتفاع این الگو و تخمین زدن آن در بالای سطحمقاومتی و پایین سطح حمایتی می توانید هدف قیمتی یا همان تارگت مورد نظرتان را مشخص نمایید.
- الگوی مستطیلی به صورت های صعودی و نزولی وجود دارد. بعد از شکل گرفتن نوع صعودی آن از طرف بالا شکستی صورت می گیرد.
اگر شکست پر قدرت باشد ادامه ی روند صعودی مدت زمان بیش تری طول خواهد کشید.
شکست قدرتمند در زمانی است که بین خریداران و فروشندگان مجادله ای پیش آمده است تا در نهایت قیمت افزایش یافته و قدرت خریداران بر فروشندگان پیشی می گیرد.
فنجان و دسته
فنجان و دسته جزء الگوهای ادامه دهنده و بازگشتی به حساب می آید که بیش تر مواقع نقش ادامه دهندگی دارد. تشخیص نوع آن به وسیله اندیکاتورهای دیگر امکان پذیر است.
چگونگی شکل گیری فنجان و دسته به شکل زیر است:
ابتدا سهمی به وسیله ی تعدادی از تریدرها در قیمت های کم تر خریداری می شود.
سپس در نزدیکی سطح مقاومتی چون تریدرها پیش بینی افت قیمت سهم را می کنند فروش آغاز می گردد (در این موقعیت فنجان شکل می گیرد).
اما این امر سبب می شود جو بازار به هم بریزد و خیلی از تریدرهای دیگر هم برای فروش اقدام کنند. در نتیجه قیمت سهم مورد نظر پایین می آید. ولی کف قیمتی در این جا بالاتر از کف قیمتی پیش از خود است.
در این وضعیت، سهم استراحت کوتاهی کرده و دوباره در صدد بر می آید تا سطح مقاومتی را بشکند. این محل زمان تشکیل دسته فنجان است.
دقت داشته باشید وقتی که خط روند بتواند سطح مقاومت اصلی را بشکند الگوی فنجان و دسته با موفقیت تشکیل شده است.
نکات مهم در رابطه با الگوی فنجان و دسته
این شکل نشان می دهد که زمان زیادتری برای شکل گیری آن گذشته است.
دقت داشته باشید اگر شکل V به جای U تشکیل شود دیگر فنجان و دسته نیست.
- ارتفاعشکل فنجان و دسته باید عاقلانه باشد؛ یعنی عمق زیاد از اعتبار آن می کاهد و نمیتوان بعد از آن منتظر یک حرکت پر قدرت بود.
- وقتی قیمتسهمی پس از تشکیل فنجان پایین می آید و شکل گیری دسته ی فنجان آغاز می شود این افتقیمت نباید زیادتر از یک سوم فنجان باشد.
در واقع می توان گفت این افت قیمت یا به اصطلاح اصلاح قیمت تقریباً باید تا حدود ۳۲ درصد حرکت صعودی قبل از خود به اتمام برسد.
پس اگر این مقدار بیش تر بود و افت تعیین هدف در الگوی پرچم مثلث قیمت از نصف فنجان هم گذر کرد احتمالاً شکل فنجان و دسته معتبر نخواهد بود.
جمع بندی الگوهای کلاسیک
دانستید که الگوهای کلاسیک مانند فنجان و دسته، الماس، مستطیلی، دره و … می توانند در تحلیل بازار به شما کمک زیادی بکنند. هر کدام از این الگوها ویژگی های خاص خود را دارند.
مثلا الماس و دره جزء الگوهای بازگشتی هستند. مستطیلی و فنجان هم بازگشتی و هم ادامه دهنده می باشند.
توجه به سطوح حمایت و مقاومتی، پولبک و حالت های رنج در شناسایی این الگوها از اهمیت بسزایی برخوردار است.
مثلا اگر نمودار قیمتی به گونه ای پیش رود که شکل V به جای U تشکیل شود دیگر شکل فنجان و دسته نیست.
اگر دوست دارید بیش تر در مورد الگوهای کلاسیک بدانید و با نحوه ی استفاده ی درست اندیکاتورها در کنار این الگوها آشنا شوید، به سایت آکادمی طهرانی مراجعه نمایید.
تحلیل تکنیکال به میزان زیادی مبتنی بر این فرض است که تغییرات قبلی قیمت میتواند به پیش بینی قیمت در آینده کمک کند. اما کاربرد کندل استیک در این زمینه چیست؟ ایده و هدف اصلی، شناسایی نمودارهای کندل استیک و ایجاد ایدههای تریدینگ بر اساس آنهاست.
نمودارهای کندل استیک به تریدرها برای تحلیل ساختار بازار و تعیین صعودی یا نزولی بودن روند فعلی آن کمک میکنند. میتوان از این نمودارها برای شناسایی بخشهای مهم مثل سطح پشتیبانی یا مقاومت و یا نقاط معکوس شدن روند بازار استفاده کرد. معمولاً در این قسمتهای نمودار شاهد افزایش فعالیت تریدینگ هستیم.
الگوهای کندل استیک راه خوبی برای مدیریت ریسک هستند چون میتوانند به طراحی استراتژیهای دقیق کمک کنند. مثلاً میتوان از این الگوها برای تعیین دقیق قیمت هدف و نقطه لغو اعتبار استفاده کرد. به این ترتیب تریدرها میتوانند استراتژیهایی دقیق و کنترل شده داشته باشند. به همین دلیل تریدرهای فارکس و ارزهای دیجیتال زیاد از این الگوها استفاده میکنند.
از جمله الگوهای کندل استیک مهم میتوان به الگوی پرچم، مثلث، چکش، ستاره و دوجی اشاره کرد
دیدگاه شما