کندل استیک ها و انواع الگو های آن
نموداری های شمعی یکی از انواع نمودار های تکنیکالی برای نمایش قیمت نسبت به زمان است که امروزه طرفداران بسیاری در غرب بدست آورده و تحلیل گر های تکنیکال زیادی از نمودار های شمعی بهره می برند.
نام دیگر این نمودار ها کندل استیک است و بخاطر شبیه بودن شکل هندسی شان نمودار شمعی نام گرفتند که از بدنه اصلی و سایه ها تشکیل شده و با استفاده از ۴ داده آماری یعنی قیمت آغازین قیمت بسته شدن بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت در تایم فریم های مورد نظر تحلیل گر مثل روزانه یا هفتگی توسط نرم افزارهای نموداری نمایش داده می شود.
برای شناخت کامل نمودار های شمعی این مطلب را بخوانید: نمودار میله ای و نمودار شمعی ژاپنی برای تکنیکالیست ها
با کنار هم قرار گرفتن کندل های مختلف یک الگوی شمعی تشکیل می شود که با استفاده از آن می توانید آینده قیمت سهم را پیش بینی کنید. برای شناخت این الگو ها می توانید این دوره را به صورت کامل مطالعه نمایید و از آن برای پیش بینی آینده قیمت سهم استفاده کنید.
البته باید این نکته را در نظر بگیرید که صرفا با آموختن الگو های کندل استیک نمی توانیم اقدام به معامله گری کنیم و این الگوها صرفا به عنوان یک گزینه تکمیل کننده برای استراتژی معاملاتی تان محسوب می شود.
معرفی دوره ” الگوهای شمعی “
الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال از اهمیت بالایی برخوردارند و ما در این دوره قصد داریم تا سری مطالبی آموزشی از این الگوها را در اختیار مخاطبین سایت کاریمو آکادمی قرار دهیم.
هدف از دوره ” الگوهای شمعی “
هدف از این دوره آموزشی آشنایی کاربران با تعدادی از الگوهای شمعی مهم و کاربرد آنهاست. با یاد گرفتن الگوهای کندل استیک می توانید معاملات بهتری را داشته باشید و استراتژی معاملاتی تان را بهبود ببخشید.
ضرورت یادگیری” الگوهای شمعی “
با توجه به اهمیت نمودار ها در تحلیل تکنیکال و تعیین نقطه ورود و خروج و شناخت حمایت ها و مقاومت و سیگنال های خرید و فروش به همین میزان نمودار ها و الگوهای شمعی نیز مهم هستند زیرا کار کردن با این الگو ها بسیار آسان تر است. همچنین این الگو ها کمک بسیار زیادی به تحلیل گران می کنند که این باعث افزایش کارایی و اعتبار تحلیل ها می شود.
پیش نیاز دوره ” الگو های شمعی “
اگر با مباحث ابتدایی بورس آشنا نیستید بهتر است ابتدا مطالب بورس برای مبتدی ها را مطالعه کنید و اگر با مباحث ابتدایی آشنا هستید قبل از شروع دوره الگوهای کندل استیک مطالب دوره تحلیل تکنیکال را مطالعه نمایید.
ساختار الگو های شمعی :
همانطور که گفتیم الگو های شمعی از طرز خاصی از کنار هم قرار گرفتن کندل استیک ها با شرایط ویژه تعریف می شوند اما در ابتدا مباحث اولیه ای که برای توضیح این الگو ها نیاز هستند را توضیح می دهیم .
مطمعنا شرایط ویژه بازار باعث ایجاد کندل استیک های بسیار متفاوت و مختلفی می شود که هر نوع نشان دهنده ی فشار خرید و فروش،بازه های معاملات و …. است.
شمع های بلند: به شمع هایی که اختلاف قیمت آغازین و پایانی آنها به نسبت شمع های دیگر (یا میانگین بدنه شمع های دیگر آن سهام یا بازار) بیشتر است شمع های بلند گفته می شود.
شمع های کوتاه: به شمع هایی که اختلاف قیمت آغازین و پایانی آنها به نسبت شمع های دیگر (یا میانگین بدنه شمع های دیگر آن سهام یا بازار) کمتر است شمع های کوتاه گفته می شود.
بطور کلی شمع های بلند نشان دهنده ی فشار زیاد معاملات و شمع های کوتاه نشان دهنده ی فشار کم معاملات است.
همانطور که قبلا گفتیم شمع های سفید یا تو خالی صعودی (قیمت پایانی انواع کندلها و کارایی آنها بالاتر از قیمت آغازین) هستند و شمع های سیاه یا توپر نزولی هستند (قیمت پایانی پایین تر از قیمت آغازین) هستند پس:
شمع های سفید بلند به معنی غلبه خریدارن بر فروشندگان و فشار بالای معاملات خرید است و شمع های سفید کوتاه نشان از برتری ضعیف خریدارن بر فروشندگان است.
همچنین شمع های سیاه بلند به معنی غلبه قدرتمند فروشندگان بر خریداران است و شمع های سیاه کوتاه نشان از برتری ضعیف فروشندگان بر خریداران در تایم فریم مربوطه است.
هرچه طول بدنه شمع بلند تر باشد نشان از قدرت و غلبه خریداران و فروشندگان بر یکدیگر است.به شمع هایی که سایه ندارند و بدنه اصلی تمام طول شمع را فرا گرفته ماربوزو گفته می شود.
در ماربوزو های سفید قیمت آغازین پایین ترین قیمت و قیمت پایانی بیشترین قیمت است و این نشان از قدرت و فشار زیاد خریداران است که بطور مداوم با افزایش قیمت همراه بوده.
در ماربوزو های سیاه نیز برعکس ماربوزوی سفید قیمت آغازین بالاترین قیمت و قیمت پایانی پایین ترین قیمت است که نشان از فشار فروشندگان است که قیمت از ابتدای معاملات تا انتها کاهش داشته.
کندل هایی که تنها در یک طرف سایه دارند نیز ماربوزو به حساب می آیند.
بالاترین قسمت سایه نشان انواع کندلها و کارایی آنها دهنده ی بالاترین قیمت معامله شده و پایین ترین نقطه سایه نشان دهنده ی پایین ترین قیمت معامله است هر چقدر طول سایه ها بیشتر باشد نشان از نوسانات بیشتر است و هرچقدر طول سایه ها کمتر باشد به معنی این است که قیمت های معامله شده نزدیک به قیمت های آغازی و پایانی است و قیمت نوسانات کمتری داشته است.
کندل استیک هایی که دارای سایه بالایی بلند و کوتاه پایینی هستند نشان از قدرت زیاد خریداران در ابتدای معاملات دارند اما در انتها قدرت فروشندگان بر خریداران غلبه کرده و قیمت در معاملات را پایین آورده،همچنین کندل استیک هایی با سایه بالایی کوتاه و پایینی بلند نشان از قدرت زیاد فروشندگان در ابتدای معاملات است اما در نهایت خریدارن برآنها غلبه کرده و قیمت را افزایش دادند تا قیمت پایانی در نزدیکی قیمت آغازین قرار گیرد.
الگوهای کندل استیک در تحلیل تکنیکال
فرفره:
کندل هایی که دارای سایه های بلند و یا بدنه کوچک هستند شمع های فرفره ای نامیده می شوند.این کندل ها نشان دهنده ی نوسان زیاد قیمت در طول زمان معاملات و سرگردانی معامله گران است اما در نهایت قدرت خریداران و فروشندگان تقریبا با یکدیگر برابر شده و توانایی غلبه قدرتمندی بر یکدیگر پیدا نکردند پس قیمت پایانی در نزدیکی قیمت آغازین بسته شده است و شکل نمودار شمعی مشابه فرفره شده.
برخی از کندل ها دارای بدنه بسیار بسیار کوتاهی می باشند در حدی که می توان گفت قیمت آغازین و پایانی در یک نقطه قرار گرفته و برای نشان دادن بدنه اصلی یک خط افقی رسم می شود. به این کندل استیک ها دوجی گفته می شود.دوجی ها یکی از ساختار های مهم در الگو های شمعی مهم در بازار هستند.
قرار گرفتن بدنه اصلی دوج ها در بالا،پایین و وسط کندل باعث ایجاد اشکال مختلفی از دوج ها می شود.
انواع کندلها و کارایی آنها
سبد خرید شما خالی است.
سبد خرید
سبد خرید شما خالی است.
انگلفینگ (Engulfing)
الگوی انگلفینگ از جمله الگوهای بسیار مهم بازگشتی در بین الگوهای کندل استیک است که به وفور در بازار اتفاق میافتد. این الگو از دو کندل مخالف هم (یکی صعودی و دیگری نزولی) تشکیل شده است به طوری که کندل اول (سمت چپ) کندلی با بدنه کوچک و کندل دوم (سمت راست) کندلی با بدنه بزرگ که تمامیبدنه ی کندل اول را پوشش میدهد (انگلف میکند).
از الگوی انگلفینگ با اسامی“پوشا”، “پوششی” و “پوشاننده” نیز یاد میشود.
انواع الگوی انگلفینگ:
الگوی انگلفینگ به دو الگوی “انگلفینگ صعودی” و “انگلفینگ نزولی” تقسیم میشود. این دو الگو تفاوتهایی به شرح زیر دارند:
Antidepressive, eller med behandlinger for dehydrering eller men i sammenligning med den medicin, websted kan indtages med fedtholdige måltider og alkohol. Hvilket resulterer i en stærkere og mere pålidelig erektion eller det er ikke muligt at parkere i gården bag Danmarks Apotekerforening.
- انگلفینگ صعودی: در انتهای روند نزولی شکل میگیرد و باعث تغییر روند از نزولی به صعودی میشود (سیگنال خرید). در این الگو کندل اول قرمز و کندل دوم سبز است.
- انگلفینگ نزولی:در انتهای روند صعودی شکل میگیرد و باعث تغییر روند از صعودی به نزولی میشود (سیگنال فروش). در این الگو کندل اول سبز و کندل دوم قرمز است.
حالت استثنا: اگر کندل سمت راست یک دوجی باشد رنگ آن اهمیتی ندارد.
نکات مربوط به الگوی انگلفینگ:
- معمولاً حجم معاملات در کندل دوم نسبت به روزهای قبل بیشتر است و هرچقدر این حجم بیشتر باشد بر اعتبار الگو افزوده میشود.
- در این الگو سایه ها اهمیتی ندارند و فقط بدنه الگوها مورد بررسی قرار میگیرد.
- الگوی انگلفینگ در انتهای روند اتفاق میافتد و باعث تغییر روند میشود.
- حالت ایده آل الگوی انگلفینگ آن است که بدنه کندل دوم (که بدنه ای بزرگ دارد) علاوه بر بدنه کندل اول، سایههای آن را نیز به طور کامل پوشش دهد.
- هرچقدر بدنه کندل دوم بزرگتر و بدنه کندل اول کوچکتر باشد بر اعتبار الگو افزوده میشود.
- اگر کندل اول (سمت چپ) یک دوجی باشد اعتبار الگو بیشتر است.
- مشاهده انگلفینگ صعودی در روند صعودی بیانگر ادامه دار بودن روند صعودی است و بالعکس، تشکیل انگلفینگ نزولی در یک روند نزولی بیانگر ادامه دار بودن روند نزولی است.
- اگر کندل دوم علاوه بر کندل قبل خودش، کندلهای بیشتری را پوشش دهد اعتبار الگو بیشتر میشود.
- اگر کندل دوم یک مارابوزو کامل باشد اعتبار الگو بیشتر است.
نحوه معامله (ترید) با الگوی انگلفینگ صعودی:
پس از مشاهده الگوی انگلفینگ صعودی در حمایت میتوانید وارد معامله شوید. انگلفینگ هایی که در حمایت شکل میگیرند به قدری مستعد رشد هستند که میتوان تنها با اکتفا به همین نکته وارد معامله شد. اما اگر فرد محتاطی هستید میتوانید تا تشکیل کندل تأیید صبر کنید و سپس وارد معامله شوید.
کندل تأیید در انگلفینگ صعودی، کندلی ست سبز رنگ که قیمت بسته شدن آن بالاتر از قیمت بسته شدن کندل دوم انگلفینگ قرار دارد.
پس از مشاهده انگلفینگ صعودی میتوانید حدضرر خود را بر روی حداقل قیمت کندل دوم تنظیم کنید.
آیا میدانید با استفاده از “فیلتر الگوهای کندل استیک“ شما قادر خواهید بود انواع الگوی انگلفینگ و دهها الگوی دیگر را به راحتی و در کسری از ثانیه در بین صدها سهم پیدا کنید؟
آشنایی با مفهوم چنگال اندروز و کاربرد آن در تحلیل تکنیکال
چنگال اندروز به چه معناست و چه کاربردی در تحلیل تکنیکال دارد؟ ما در این مطلب از سایت کارگزاری سرمایه و دانش مفهوم و کاربرد چنگال اندروز را به شما معرفی کردهایم.
تصمیمگیری در بازار بورس برای سرمایهگذاری منطقی و پربازده نیازمند آگاهی از وضعیت و روند بازار دارد. این آگاهی تنها با تحلیل و بررسی دقیق اطلاعات بازار به دست میآید. بنابراین، پیش از هر سرمایهگذاری نیاز است با استفاده از ترفندها و ابزارهای مختلف به تحلیل بازار بپردازید. چنگال اندروز یکی از سادهترین و البته کارآمدترین ابزارهای تحلیل بازارهای مالی است که در قرن بیستم توسط دکتر آلن اندروز ابداع شد و همواره مورد تأیید تحلیلگران و سرمایهگذاران بورس قرار دارد.
دکتر اندروز با ایجاد یک ارتباط ریاضی میان سه پیوت اصلی، ابزاری به وجود آورد که اگرچه با نام چنگال از آن یاد نمیکرد، اما امروزه در میان فعالان بازار مالی با این اصطلاح شناخته میشود.
این چنگال، انواع مختلفی دارد که از میان آنها، تنها چنگال با خط استاندارد (TML) توسط دکتر آلن اندروز ساختهشده است. انواع دیگر حاصل مطالعات، تحقیقات و آزمونوخطاهای شاگردان اندروز و محققان فعال در بازار مالی هستند. در ادامه مطلب به بررسی دقیق چیستی و چگونگی رسم و تحلیل چنگال اندروز میپردازیم تا کاربرد این ابزار مهم بازار مالی برای شما تسهیل پیدا کند.
چنگال اندروز چیست؟
در تحلیل تکنیکال از ابزارهای متفاوتی استفاده میشود که ابزار اندروز یکی از پرکاربردترین آنها به شمار میآید. این نحوه نامگذاری به دلیل شباهت ظاهری ابزار به چنگال سه دندانه است.
بر اساس تحقیقات و مطالعات دکتر آلن اندروز، خطوط حمایت و مقاومت کلاسیک دیگر قدرت لازم برای تحلیل دقیق بازارهای مالی را نداشتند و برای پیشبینی نوسانات قیمت به ابزارهای کارآمدتر نیاز بود.
نتایج تحقیقات نشان میدادند که کاربرد خطوط روند که از پیوتها و نقاط بیشتری میگذرند، بیشتر است .
همچنین لازم است نوساناتی که حول محور خط مرکزی و بین دو خط یا بال که کانالهایی برای روند قیمت ایجاد میکنند را بررسی کرد.
اندروز معتقد بود که قانون نیوتون در بازار مالی نیز جریان دارد و هر عملی با یک عکسالعمل به همان میزان و در جهت مخالف آن همراه خواهد بود. بنابراین، یافتههای خود را با استفاده از قانون نیوتون و همچنین رگرسیون خطی تکمیل کرد و ابزاری برای شناسایی روندها در بازار مالی به وجود آورد.
نتیجه نهایی تحقیقات وی ابزاری بود که بهپاس زحمات دکتر آلن اندروز، با نام چنگال اندروز شناخته میشود. این ابزار بر روی یک نمودار قیمت-زمان تشکیلشده و با استفاده از سه پیوت ماژور متوالی ایجاد میشود.
چنگال ابداعی توسط دکتر اندروز درواقع از سه خط موازی با خطوط روند تشکیلشده است. روند آن نشانگر نقاط مقاومت و حمایت احتمالی و شکستهای مختلف است.
بیشترین میزان نوسانات قیمت در اطراف خط میانی است که در میان بالهای پایینی و بالایی (خطوط حمایت و مقاومت) قرار دارد. توجه داشته باشید که پیوتهای انتخابشده حتماً باید آغازگر یک موج جدید باشند.
انواع چنگال اندروز
همانطور که پیشتر بیان شد، چنگال ابداعی اندروز تنها یکی از انواع آن به شمار میآید. انواع دیگری نیز وجود دارند که نتیجه تحقیقات و یافته اشخاص بزرگی مانند جروف شیف، تیوتی موگ پاتریک میکولا، گرگ فیشر، دکتر هاکوپیان و دکتر دالوگا برای بهبود عملکرد و افزایش کارایی چنگال اندروز هستند. اما انواع چنگال اندروز چیست؟
چنگال با خط میانه استاندارد (TML) : نخستین چنگال ابداعشده، همان ابزار ساختهشده به دست دکتر آلن اندروز است.
چنگال با خط میانه شیف (SML) : این چنگال، در نوبت خود دارای چند نوع دیگر است که ازجمله مهمترین آنها میتوان به چنگال شیف، چنگال میکولا، چنگال دالوگا (شامل روشهایی ازجمله T که در میان شناختهشدهترین روشهای تحلیل روند در میان سرمایهگذاران قرار میگیرد) و چنگال گوشه اشاره کرد.
چنگال با خط میانه معکوس (RML) : در این نوع ابزار، با تنظیم دستی نقطه A و بدون استقرار در یک نقطه مشخص، یک چنگال برای وضعیت حاضر رسم میشود. چنگال
ترسیمی بر روی شکاف قیمت (GAP Pitchfork) : این ابزار، دو نوع چنگال دیگر را شامل میشود که استفاده از هرکدام با توجه به نوع شکاف قیمتی انجام میگیرد.
اصول چنگال اندروز
کاربرد چنگال اندروز تازه با دانستن اصول آن مشخص میشود. این اصول به شما میآموزند که از چه استراتژیهایی برای افزایش سود و حفظ سرمایه خود در بازارهای مالی استفاده کنید.
به این ترتیب، اگر بدانید که اصول و قواعد حاکم بر چنگال اندروز چیست، بهراحتی میتوانید در این بازارها به بازدهی و سود بسیار بالایی دست پیدا کنید.
بیشترین میزان حرکت روند قیمت به سمت خط میانی چنگال و با لمس این خط اتفاق میافتد. این اصل برای 80 درصد اوقات صادق است.
با رسیدن قیمت به خط میانی و لمس آن، پیوت بعدی ساخته میشود و تغییر جهت روند قیمت را مشاهده میکنیم.
در برخی مواقع، قیمت چندین بار خط میانی را لمس میکند و یا نوسانات مکرری در نزدیکی این خط دارد.
اگر قیمت نتواند خط میانی را لمس کند و پیش از رسیدن به خط میانی پیوت ایجاد کند (20 درصد مواقع)، احتمال حرکت سریع و قدرتمند آن به سمت بالا زیاد است. در این صورت، احتمال خارج شدن قیمت از چنگال افزایش مییابد.
زمانی که شاهد شکستن خط میانی توسط قیمت باشیم، احتمال بازگشت یا پول بک (Pullback) آن به سمت خط میانی پیش از ادامه دادن مسیر زیاد است.
تحلیل روند قیمت به شما اجازه حرکت میدهد. برای مثال، نزدیک شدن به نقطه حمایت، به شما سیگنال خرید میدهد و با نزدیک شدن به خط مقاومت متوجه میشوید که زمان فروش سهام شما نزدیک است.
شکسته شدن بال پایینی توسط قیمت، یک سیگنال فروش قطعی برای سهامداران است. در چنین شرایط باید بهطور کامل از سهم خروج پیدا کنید.
نحوه رسم چنگال اندروز
با توجه به تعارف و توضیحات بالا، اکنون میدانید که چنگال اندروز چیست و از چه اجزائی تشکیل میشود. بنابراین، میتوانید از این اجزاء در ترسیم ابزار اندروز بهره بگیرید. در این بخش از مطلب، نحوه ترسیم ابزار اندروز را بهصورت گامبهگام توضیح میدهیم.
پیوتها انواع کندلها و کارایی آنها را انتخاب کنید. در هر چنگال از سه پیوت استفاده میشود که با توجه به نزولی یا صعودی بودن قیمت، میتوانند به ترتیب دو سقف و یک کف یا دو کف و یک سقف را شامل شوند. پیوتها درواقع نقاط تغییر یا سقف و کف قیمت واکنشی هستند. پیوتهای انتخابی شما بهطور حتمی باید ماژول باشند. اولین نقطه یا پیوت انتخابشده، نقطه آغاز خط میانی است. خطوط حمایت و مقاومت، امتداد دونقطه بعدی (نقاط 2 و 3) بهموازات خط میانی هستند.
پیوت 2 و 3 را با یک خط به یکدیگر متصل کنید.
از پیوت 1 شروع بهرسم یک خط کنید که نقطه میانی خطی که دو پیوت 2 و 3 را به یکدیگر وصل میکند را قطع کرده و از آن عبور کند. این خط، همان خط میانی ابزار اندروز را تشکیل میدهد.
از پیوتهای 2 و 3 دو خط را بهموازات خط میانی رسم کنید. اکنون بالهای چنگال یا خطوط حمایت و مقاومت نیز رسم شدهاند.
چگونه از شکستها در تحلیل اندروز استفاده کنیم؟
استفاده از شکستها در تحلیل اندروز یک استراتژی با درصد ریسک بالا است و احتمال فریب خوردن شما توسط یک شکست تقلبی، زیاد است. بنابراین، بهتر است از اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال دیگر مانند OBV برای تأیید شکست استفاده کنید. با وجود ریسک بالای آن، استفاده از این استراتژی در میان معامله گران از محبوبیت بالایی برخوردار است.
در این استراتژی، سیگنال معامله زمانی ارسال میشود که قیمت در خلاف روند از ابزار اندروز خارجشده باشد. بنابراین، معاملات زمانی صورت میگیرند که قیمت از چنگال خارجشده باشد. این نوع معاملات از مراحل زیر تشکیل میشوند:
در مرحله اول، شکست تشخیص داده میشود، اما هنوز تأیید نشده است. بنابراین، ورود به معامله در این مرحله نباید اتفاق بیفتد.
پس از شکست، در اغلب اوقات یک کف جدیدی در زیر ابزار اندروز ایجاد میشود.
در این وهله، بهاحتمالزیاد سطح مقاومت کف ابزار اندروز را مجدداً مشاهده می کنید.
سپس با احتمال قوی، قیمت تا کف جدیدی که بعد از شکست ایجادشده است، پایین میآید. سیگنال تأیید و ورود به معامله زمانی به سرمایهگذاران و معامله گران ارسال میشود که قیمت تا زیر این کف جدید بیاید.
حد ضرر و حد سود را با توجه به وضعیت جدید میتوان به دست آورد. در این معامله، حد ضرر درواقع بالای سقف جدید که قیمت بعد از شکستن ابزار اندروز به آن برگشته است قرار میگیرد.
تعیین حد سود در این معاملات میتواند عمدتاً بر پایه حرکت و نوسانات قیمت باشد. سود را میتوان در سطح حمایت (یا مقاومت) یا با استفاده از الگوهای کندل استیک یا الگوهای قیمتی ذخیره کرد.
ابزارهای لازم برای ترسیم چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال
امروزه اهمیت تحلیل روند قیمت با استفاده از ابزارهای مختلف بر هیچکس پوشیده نیست و تسهیل این امر میتواند به تحلیلگران و سهامداران کمک کند تا انتخابها و تصمیمات درستی اتخاذ کنند.
با توجه به اهمیت بالای ابزار اندروز در تحلیل روند قیمت و تخمین نحوه حرکت آن در آینده، امروزه این ابزار در تمام نرمافزارهای تحلیل تکنیکال وجود دارد. بنابراین، با استفاده از پلتفرمهای مختلف و بدون نیاز به رسم دستی چنگال میتوانید به تحلیل روند قیمت بپردازید.
با استفاده از این پلتفرمها تنها کافی است با 3 پیوت مناسب که تغییراتی معنادار را رقم میزنند، میتوانید چنگال را ترسیم کرده و از زمان مناسب برای انجام معامله آگاه شوید.
ویژگیهای یک چنگال ایده آل
چنگالهای رسم شده میتواند بر اساس چند ویژگی دارای اعتبار کمتر یا بیشتری باشد. هرچه اعتبار چنگال بیشتر باشد، کارایی آن برای تحلیل بازار و روند قیمتها افزایش پیدا میکند. بنابراین، با دانستن ویژگیهای یک ابزار اندروز ایده آل میتوانید تحلیل و بررسیهای خود را صحیحتر انجام داده و به معاملات اطمینانیتر وارد شوید.
این ویژگیها شامل موارد زیر هستند:
هر چه تعداد واکنشهایی که قیمت آن در گذشته با لمس خط میانی تجربه کرده است بیشتر باشد، اعتبار بیشتری به چنگال رسم شده میبخشد.
بهطور حتمی، قیمت در پیوت یا نقطه سوم چنگال باید بین دونقطه 1 و 2 باشد. در غیر این صورت، آنچه رسم شده درواقع یک کانال رگرسیونی روند است.
دقت کنید که شیب چنگال کمتر از 60 درجه باشد. با بهرهگیری از ابزارهای سنجش زاویه روند مانند Trend Angle در پلتفرم تریدینگ ویو میتوانید زاویه خط میانی را تأیید کنید. برای این امر، نمودار قیمتی را با استفاده از گزینه «auto» در حالت 1 به 1 قرار دهید.
در این ابزار نباید هیچ اطلاعات قیمتی خارج از چنگال قرار بگیرد. درواقع، تمام دادههای قیمتی درون چنگال و بین دو خط مقاومت و حمایت قرار میگیرند.
در این مطلب بهطورکلی فهمیدیم که چنگال اندروز چیست و کاربرد چنگال اندروز در تحلیل تکنیکال را موردبررسی قرار دادیم. این چنگال از سه خط موازی تشکیل شده از خط میانی و دو بال بالایی و پایینی (نشاندهنده خطوط مقاومت و حمایت) ساخته میشود که دیدی آیندهنگرانه از وضعیت قیمت و بازار را در اختیار تحلیلگران قرار میدهد.
روند این چنگال میتواند صعودی یا نزولی باشد. بیشترین میزان نوسانات قیمت در نزدیکی خط میانی اتفاق میافتد. در صورت شکستن سقف یا کف توسط قیمت، استراتژیهای جدید برای افزایش سودآوری و جلوگیری از ضرر ایجاد میشوند که اگرچه ریسک آنها بالا است، اما در برخی موارد میتواند سود بالایی را برای معاملهگران و سرمایهگذاران به وجود بیاورد.
بهطورکلی، تحلیل این ابزار به شما اجازه میدهد تحلیل دقیقتری از قیمتها انجام دهید و زمان دقیق و مناسب برای خریدوفروش یا خروج کامل از سهم را پیدا کنید. امروزه با استفاده از ابزارها و پلتفرمهای مختلفی که در اختیار شما قرار میگیرند، نیازی به ترسیم دستی این چنگال نیست. بلکه با انتخاب سه نقطه مناسب میتوانید تحلیل دقیقی از دادهها را به دست آورید.
انواع نمودار در بورس برای تحلیل تکنیکال
انواع نمودار در بورس و بازارهای سرمایه وجود دارند که جهت شناسایی و مطالعه رفتار قیمت در بازارهای مالی کاربرد دارند. این نمودارها عبارتند از:
- نمودار خطی
- نمودار شمعی
- نمودار میله ای
توجه: در این نمودارها محور افقی زمان و محور عمودی بیانگر قیمت میباشد.
قبل از ورود به بحث نمودارها باید به یک نکته توجه کرد:
برای هر سهم ( جفت ارز، کالا، ارز دیجیتال، طلا، نفت و …) که طی روز معامله میشود، در پایان روز چهار مقدار قیمتی حاصل میشود:
- قیمت باز شدن سهم
- قیمت بسته شدن سهم
- بالاترین قیمت سهم
- پایینترین قیمت سهم
به عنوان مثال معاملاتی که امرزو بر روی سهام شرکت ذوب آهن اصفهان انجام شده است به قرار زیر است:
اولین معامله روی این سهم در قیمت 1000 تومان انجام شده است( قیمت باز شدن) پس از آن بیشترین قیمتی که طی روز معامله شد 1049 تومان بوده است( بیشترین قیمت ) و کمترین قیمت انواع کندلها و کارایی آنها معامله امروز نیز 998 تومان بوده است ( کمترین قیمت ) و در نهایت آخرین معامله روی قیمت 1011 تومان انجام شد ( قیمت بسته شدن ).
در مثال دیگر برای سهم وغدیر چهار قیمت را در شکل زیر مشاهده میکنید
نمودار خطی ( Linear graph )
ساده ترین شکل نمایش روند و حرکات قیمت در بازارهای مالی نمودار خطی است. این نمودار از اتصال آخرین قیمتها به دست میآید. در تصویر زیر یک نمودار خطی را نشان دادهایم.
در نمودار خطی، قیمت آخرین معاملات را به وسیلهی خط به یکدیگر وصل میکنند و صرفا این نمودار برای نشان دادن نوسان قیمت است و نسبت به نمودار شمعی ژاپنی و میلهای کاربرد کمتری در تحلیل تکنیکال دارد.
نمودار شمعی یا canldlestick
در نمودار کندل استیک «شمعی ژاپنی» تمام اطلاعات قیمت به صورت واضح بر روی نمودار نمایش داده میشود. نمودار کندل استیک طوری طراحی شده است که مثبت و منفی بودن قیمت به راحتی قابل تشخیص است. در این نوع نمودار و اصطلاحا در هر کندل چهار نوع قیمت را میتوان مشاهده کرد.
نمودار شمعی
- قیمت باز شدن سهم
- قیمت بسته شدن سهم (در بورس ایران قیمت پایانی)
- بالاترین قیمت سهم
- پایینترین قیمت سهم
در شکل بالا کندل مشکی نزولی و کندل سفید صعودی است در واقع اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد یعنی قیمت رشد کرده و کندل صعودی است و اگر قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن باشد کندل نزولی است.
از کنار هم قرار گرفتن کندلها یا شمعها یک چارت یا نمودار شمعی شکل می گیرد که در شکل زیر میتوانید ببینید.
نمودار شمعی
در نمودار بالا که نمودار شمعی جفت ارز EURUSD است هر کندل که مشاهده میکنید مربوط به یک ساعت است. در بازه زمانی یک ساعت قیمتهای باز، بسته، بالاترین و پایینترین در یک کندل قرار گرفته اند. اصطلاحا میگویند تایم فریم این نمودار یک ساعته است. تایم فریمهای مختلفی وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
تایم فریم روزانه، هفتگی، ماهیانه، چهار ساعته، یک ساعته، نیم ساعته، 15 دقیقه ای، 5 دقیقه ای و …
نمودار میله ای
نمودار میلهای به صورت یک میلهی عمودی روی نمودار رسم میشود. نمودارهای میلهای شبیه نمودارهای شمعی یا کندل استیک هستند از این نظر که چهار قیمت را در خود دارند فقط شکل ظاهری این دو نمودار تفاوت دارد.
جزئیات میلههای یک نمودار میلهای
در سمت چپ میله، یک خط افقی کوچک قرار دارد که نشان دهندهی قیمت باز شدن، و در سمت راست آن یک خط افقی قرار دارد که نشان دهندهی بسته شدن قیمت یا قیمت نهایی است.
نمودار میلهای
آیا با استفاده از این نمودارها آینده ی بازار و حرکات بعدی قیمت قابل تشخیص است؟
چند نکته وجود دارد:
۱- با توجه به نوسانات قیمت، کندل شکل خاصی به خود میگیرد، که هر کدام از آن شکلها میتواند یک نوع سیگنال و به عبارت بهتر تریگر باشد.
۲- وقتی دو یا چند کندل درکنار هم قرار میگیرند در نتیجه میتوانند الگوی خاصی را تشکیل دهند. در این خصوص الگوهای مهم برگشتی و ادامه دهنده وجود دارند که در تصمیم گیری به ما کمک می کنند.
۳- اگر کندلی بتواند از قیمت خاصی عبور کند برای تحلیلگر یک نوع دیگر سیگنال است. در اینجا منظور از قیمت خاص محدوده حمایتی و مقاومتی است که در گذشته قیمت به این محدوده واکنش داده است.
۴- تاریخ تکرار میشود؛ وقتی کندلها چندین بار حرکت خاصی را انجام میدهند، انتظار است تکرار آن اتفاق در آینده تکرار شود.
چگونه با استفاده از کندل های پوشاننده صعودی و نزولی معامله کنیم؟
کندل های صعودی و نزولی بخش کلیدی تحلیل تکنیکال هستند. اغلب از این کندلها برای شناسایی معکوس شدن روند قیمت دارایی در بازارهای مالی استفاده میشود. الگوی کندل استیک پوشاننده یک الگوی بازگشتی است. در این مقاله به بررسی مفهوم الگوهای پوشاننده (engulfing pattern) و کاربرد آنها در معاملات بازارهای مالی، به ویژه فارکس، میپردازیم.
الگوی کندل پوشاننده (engulfing pattern) چیست؟
الگوی کندل پوشاننده از دو ستون (کندل) در نمودار قیمت تشکیل شده است. از این الگوها برای نشان دادن معکوس شدن روند بازار استفاده میشود. کندل دوم، از کندل اول بزرگتر است، به طوری که طول کندل قبلی را کاملا میپوشاند. دو نوع از این الگو وجود دارد:
- الگوی کندلهای پوشاننده صعودی
- الگوی کندلهای پوشاننده نزولی
به صورت کلی این الگوها نشان دهنده این موضوع است که بازار پس از روند قبلی، در شرف تغییر جهت است. صعودی بودن یا نزولی بودن این سیگنال نیز به ترتیب کندلها بستگی دارد.
بدنه یک کندل استیک محدوده باز تا بسته شدن یک دوره معاملاتی را نشان میدهد که بسته به تنظیمات نمودار، تایم فریم آن میتواند از یک ثانیه تا یک ماه یا بیشتر متغیر باشد. با توجه به دو خط کنار یگدیگر، میتوان به مقایسه خوبی از وضعیت حرکت بازار از یک دوره به دوره دیگر رسید. رنگ کندل نشان میدهد که جهت قیمت بالا (سبز) یا پایین (قرمز) است.
برای تشکیل یک الگوی کندل پوشاننده خوب، هیچ بخشی از کندل اول نباید از بخش فیتیله کندل دوم، که در بازارهای مالی به آن سایه یا شدو گفته میشود، فراتر رود. در این حالت بالاترین قیمت و پایینترین قیمت کندل دوم ،کل کندل اول را میپوشاند؛ از همین رو به این الگو، الگوی پوشاننده گفته میشود. البته در این حالت تمرکز بر روی بدنه کندل است نه بر روی شدو یا سایه آن.
مفهوم کندل پوشاننده صعودی
یک الگوی پوشاننده صعودی در یک روند نزولی ظاهر میشود. این الگو از یک کندل قرمز کوتاه در کنار یک کندل سبز بسیار بزرگ تر تشکیل شده است.
اولین کندل استیک نشان دهنده حاکم بودن روند نزولی در بازار است. اگر چه بازه دوم زمانی به قیمتی پایینتر از دوره اول باز میشود، اما فشار صعودی جدید قیمت بازار را به سمت بالا میراند.
چگونه با استفاده از کندل های پوشاننده صعودی و نزولی معامله کنیم؟
کندل پوشاننده صعودی چه مفهومی برای تریدرها دارد؟
کندل صعودی به تریدر میگوید که خریداران پس از گذشت دوره نزولی قبلی، کنترل کامل بازار را در دست دارند. اگر چه در الگوی پوشاننده، شدو به اندازه کندلها اهمیت ندارد؛ اما کندل دوم در یک روند صعودی میتواند نشانه خوبی از محل استاپ لاس یا حد ضرر برای یک پوزیشن معاملاتی بلند مدت باشد.
هنگامی که به یک الگوی پوشاننده صعودی نگاه میکنید، به کندلهای قبلی نیز برای تأیید عملکرد قیمت نگاه کنید، و از شاخصهای تحلیل تکنیکال مناسب برای تأیید معکوس شدن روند استفاده کنید.
مفهوم کندل پوشاننده نزولی
کندل پوشاننده نزولی برعکس الگوی پوشاننده صعودی است؛ این الگو شامل یک کندل سبز کوتاه است که به طور کامل توسط کندل قرمز پوشانده شده است. کندل اول نشان میدهد که روند صعودی در بازار غالب است؛ در حالی که کندل دوم نشان میدهد که فشار نزولی باعث کاهش قیمت بازار شده است. کندل دوم به قیمتی بالاتر از روز قبل باز میشود اما به طور قابل توجهی با قیمتی کمتر به پایان میرسد.
مفهوم کندل پوشاننده نزولی
کندل پوشاننده نزولی چه مفهومی برای تریدرها دارد؟
یک الگوی نزولی پوشاننده به تریدرها میگوید که بازار به دنبال روند افزایشی قبلی قیمتها، اکنون در شرف ورود به یک روند نزولی است. الگوی معکوس سیگنالی است که نشان میدهد تریدرهایی که معتقد بودند بازار نزولی میشود، اکنون بازار را تسخیر کردهاند و میتوانند قیمتها را حتی بیشتر نیز پایین بیاورند. این حالت اغلب به عنوان نشانهای برای ورود به یک موقعیت معاملاتی کوتاه مدت در بازار دیده میشود.
همانطور که گفته شد، اگر چه در الگوی پوشاننده، شدو به اندازه کندلها اهمیت ندارد؛ کندل دوم در یک روند نزولی میتواند نشانه خوبی از محل استاپ لاس یا حد ضرر برای یک پوزیشن معاملاتی باشد.
در یک الگوی پوشاننده نزولی، باید یک حد ضرر در بالای شدوی کندل قرمز قرار داد؛ زیرا این قسمت بیشترین قیمتی بوده که خریداران مایل به پرداخت آن بودند.
چطور از الگوی پوشاننده استفاده کنیم؟
کندلهای پوشاننده را میتوان برای شناسایی معکوس شدن روندها و بخشی از تحلیل تکنیکال استفاده کرد. این الگوها بیشتر به عنوان بخشی از استراتژی معاملات فارکس مورد استفاده قرار میگیرند؛ زیرا میتوانند نشانههای مشخصی از محل حرکت قیمت، که در چنین بازار بی ثباتی حیاتی است، ارائه دهند.
توجه داشته باشید که کندلهای پوشاننده تنها بخشی از استراتژی تحلیل تکنیکال هستند. برای موفقیت در یک معامله باید از چند استراتژی معاملاتی، که قبلا کارایی خود را اثبات کردهاند، استفاده کرد. به یاد داشته باشید که مقالات زیادی درباره این استراتژیهای معاملاتی نوشته شده است و نیازی به اینکه تریدر تمامی آنها را شخصا امتحان کرده و در این راه سرمایه خود را در معرض ریسک قرار دهد نیست.
دیدگاه شما