صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟


باید دانست هر مرتبه ای که وارد معامله‌ای می ‌شوید، باید برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشید تا بدانید زمان مناسب خروج از آن چه هنگامی می باشد تا سود مطلوب حاصل شود.

سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم در بورس

یکی از حیاتی‌ترین اقدامات در شرایط تورم کنونی ایران، سرمایه‌گذاری دقیق و حساب شده است. نه تنها انتخاب بستر مالی مناسب از اهمیت خاص و ویژه‌ای برخوردار است، بلکه انتخاب نحوه سرمایه‌گذاری نیز بسیار مهم بوده و در نتیجه‌ سرمایه‌گذاری تاثیرگذار است. بازار بورس اوراق بهادار با جذابیت‌هایی که دارد، یکی از اولین گزینه‌های سرمایه‌گذاری هر سرمایه‌داری است. سرمایه‌گذاری در بورس به شیوه‌های مختلفی صورت می‌گیرد که هر روش متناسب با شرایطی است که هر سرمایه‌گذار دارد.

سرمایه‌گذاری در بورس

حتما با افرادی مواجه شده‌اید که سرمایه‌گذاری در بازار را بسیار ساده می‌دانند. این افراد که اغلب در ابتدای مسیر سرمایه‌گذاری در بورس هستند، به آموزش و کسب مهارت برای فعالیت موفقیت‌آمیز اعتقادی ندارند. از طرف دیگر گروهی نیز هستند که سرمایه‌گذاری در بورس را بسیار پیچیده و دست نیافتنی می‌دانند. مشخص است که هر 2 تصور ناشی از هیجانات و عدم آگاهی می‌باشند. بازار بورس اوراق بهادار یکی از بازارهای جذاب برای سرمایه‌گذاری است. اگر به خوبی آموزش ببینید و بر انواع روش‌های تحلیل و بررسی تسلط داشته باشید، بازار بورس می‌تواند بهترین گزینه برای شما باشد. بازار بورس همواره در بلند مدت از تورم پیشی گرفته است و سود خوبی نصیب سهامداران صبور می‌شود.

روش‌های سرمایه گذاری در بورس

بازار بورس یکی از معدود بازارهایی است که تنوع بسیار زیادی در نحوه‌ سرمایه‌گذاری به شما ارائه می‌دهد. شما به عنوان به سرمایه‌گذار، می‌توانید متناسب با شرایط‌ خود به روش‌های مختلف در بازار فعالیت کنید. روش سرمایه‌گذاری مستقیم و غیر مستقیم از اصلی‌ترین دسته‌بندی‌های سرمایه‌گذاری در بورس هستند. در ادامه به جزییات مختلف روش‌های سرمایه گذاری در بورس می‌پردازیم.

سرمایه گذاری مستقیم چیست؟

سرمایه‌گذاری مستقیم متداول‌‎ترین روش فعالیت در بازار بورس است و شما به عنوان فعال بازار سرمایه عهده‌دار تمام سود و ضررتان هستید. در این روش شما پس از مراجعه به کارگزاری و دریافت کد بورسی می‌توانید فعالیت خود را شروع کنید. در این نوع از سرمایه‌گذاری تسلط به روش‌های تحلیلی مانند تحلیل تکنیکال، تحلیل بنیادی و تابلوخوانی بسیار مهم است. بدون تسلط به مهارت‌های سرمایه گذاری، ریسک فعالیت شما در روش سرمایه‌گذاری مستقیم بسیار بالا است و سرمایه‌ شما با خطر جدی مواجه است. بنابراین اگر تصمیم دارید به روش مستقیم در بازار بورس فعالیت داشته باشید، آموزش بورس و کسب مهارت‌های لازم را جدی بگیرید.

مزایای سرمایه گذاری مستقیم

  • امکان خرید و فروش سهام و تشکیل پرتفوی با استفاده از روش‌های تلفنی، آنلاین و حضوری
  • تسلط بیشتر بر مدیریت سرمایه
  • سود بیشتر (در صورت قدرت تحلیل بالا)

معایب سرمایه گذاری مستقیم

  • نیاز به آگاهی، دانش و تجربه کافی در بازار، صنایع و اقتصاد کشور
  • نیاز به روحیه ریسک پذیری بالا
  • ضرر بیشتر (در صورت عدم وجود قدرت تحلیل)
  • نیازمند زمان بسیار برای رصد بازار

سرمایه‌گذاری غیر مستقیم چیست؟

سرمایه‌گذاری غیر مستقیم، مناسب برای دسته‌ای از سرمایه‌گذاران است که به علل مختلفی قادر نیستند صورت مستقیم سرمایه گذاری کنند و فرصت، اطلاعات و مهارت لازم برای انجام تحلیل تکنیکال و تحلیل بنیادی و در نتیجه خرید و فروش سهام را ندارند. اگر شما هم از این دسته از افراد هستید، به شدت توصیه می‌شود که به صورت غیرمستقیم در بورس سرمایه‌گذاری کنید. در این روش، شما به عنوان سرمایه‌گذار، مدیریت سرمایه‌ خود را به متخصصین کارگزاری که دانش مالی و مهارت بالایی دارند، می‌سپارید. این متخصصین بیشتر وقتشان را مستقیما صرف تحلیل بازار می‌کنند، از این‌رو یک تیم حرفه‌ای سرمایه شما را مدیریت می‌کنند. نکته جذاب در سرمایه‌گذاری غیر مستقیم تنوع آن است که در ادامه به این موضوع می‌پردازیم.

مزایای سرمایه‌گذاری غیر مستقیم

  • عدم نیاز به آگاهی، دانش و تجربه کافی در بازار، صنایع و اقتصاد کشور
  • حضور تیم حرفه‌ای برای مدیریت سرمایه‌ هر فرد
  • عدم نیاز به تخصیص زمان برای رصد بازار
  • برخلاف سود بانکی همیشه وابسته به تورم نیست

معایب سرمایه‌گذاری غیر مستقیم

  • تسلط کمتر هر شخص بر مدیریت سرمایه خود
  • سود کمتر (متناسب با ریسک)

انواع روش‌های سرمایه‌ گذاری غیر مستقیم

همان‌طور که ذکر شد در سرمایه‌گذاری غیر مستقیم تنوع خوبی وجود دارد و می‌توانید بر اساس میزان دارایی، دید استراتژیک و میزان ریسک‌پذیری‌تان یکی از روش‌های سرمایه‌گذاری غیر مستقیم را انتخاب کنید. صندوق سرمایه‌گذاری و سبدگردانی از روش‌های سرمایه‌گذاری غیر مستقیم هستند که مورد تایید سازمان بورس و اوراق بهادار می‌باشند.

صندوق سرمایه‌ گذاری

صندوق سرمایه‌گذاری را می‌توان شرکتی در نظر گرفت که مجموعه‌ای از اوراق مشارکت، سهام و سایر اوراق بهادار را خریداری می‌کند و پول سرمایه‌گذاران با هم در این صندوق تجمیع می‌شود و سرمایه‌ شما نیز بخشی از کل سرمایه صندوق خواهد بود. بنابراین به هر میزان که صندوق سود کسب کند، شما نیز به نسبت مالکیت‌تان از صندوق، در این سود سهیم هستید. صندوق‌های سرمایه‌گذاری از منظر نوع فعالیت، ترکیب دارایی‌ها و میزان ریسک و بازدهی تفاوت دارند. صندوق‌ درآمد ثابت، صندوق‌ مختلط، صندوق‌ سهامی و صندوق‌ مبتنی بر سکه طلا و. از انواع صندوق‌های سرمایه گذاری هستند.

سبدگردانی

روش دیگر سرمایه گذاری غیرمستقیم در بورس، سرمایه‌گذاری با بهره‌گیری از خدمات سبدگردانی است که به چیدمان صحیح دارایی‌ها در قالب یک سبد، سبدگردانی گفته می‌شود. در این روش نیز برای خرید و فروش و چیدمان سبدی پر سود، از نیـروی انسـانی متخصص استفاده می‌شود. متخصصین برای هر فرد با توجه به ریسک‌پذیری و مقدار دارایی سبدی مناسب را تهیه و ایجاد می‌کنند. این روش نسبت به صندوق‌های سرمایه‌گذاری ریسک بیشتری دارد و در صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟ مقابل سود بیشتری نیز نصیب سرمایه‌گذار می‌کند. اگر هدف شما از ورود به بازار بورس، کسب سود بوده است، این روش انتخابی هوشمندانه برای شما است، چرا که ضمن کسب سود جذاب، ریسک معاملاتتان به علت حضور متخصصین، به حداقل می‌رسد.

جمع‌بندی

زمانی می‌توان انتظار کسب درآمد و سود از بازار بورس را داشت که سرمایه‌گذاری، با رعایت تمام اصول و قواعد بازار سرمایه باشد. اگر به هر علتی، شرایط تحلیل بازار و اختصاص زمانی مشخص به بازار را ندارید، می‌توانید از روش‌های متنوع سرمایه‌گذاری غیر مستقیم استفاده کنید. سبدگردان اقتصاد بیدار و دو صندوق سپر و ارزش آفرین بیدار، می‌توانند انتخاب‎‌های بسیار خوبی برای دارایی شما باشند.

آشنایی مدل CAPM یا مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای

مدل capm چیست

مدل capm چيست ؟ مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا به‌اختصار مدل CAPM برای اولین بار در سال ۱۹۵۲ توسط هری مارکویتز توسعه پیدا کرد و یک دهه بعد توسط افراد دیگری ازجمله ویلیام شارپ بهبود داده شد. بعدها فیشر بلک نسخه جدیدی از CAPM را توسعه داد که Black CAPM یا Zero-beta CAPM نام گرفت.

CAPM مخفف Capital Asset Pricing Model به معنای مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای است.

این مدل رابطه بین ریسک و بازده مورد انتظار را توصیف می‌کند و به‌عنوان مدلی برای قیمت‌گذاری اوراق بهادار پرمخاطره به شمار می‌رود.

رابطه خطی بین بازده مورد نیاز در یک سرمایه گذاری (چه در بازار اوراق بهادار و یا در عملیات تجاری) و ریسک سیستماتیک مربوط به آن توسط فرمول CAPM تبیین می گردد،

در ارزﺷﻴﺎبی ﺑﺮای ﺑﺮآورد ﻫﺰﻳﻨﻪ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪ ﺻﺎﺣﺒﺎن ﺳﻬﺎم ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﻣﺪل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای اﺳﺘﻔﺎده می‌شود. دلیل استفاده از این رابطه طلب بازده بالاتر سهام‌داران نسبت به بازده بازار به دلیل تحمل ریسک‌های مختص شرکت علاوه بر ریسک‌ سیستماتیک بازار است.

به تفاوت بازده مورد انتظار و بازده واقعی به دست آمده، ریسک می گویند.

رابطه میان ریسک و بازده رابطه ای مستقیم است.هر چه بازده مورد انتظار شما بالاتر باشد، باید ریسک بالاتری را متحمل شوید. به همین دلیل لازم است در ابتدای تصمیم گیری مالی خود، درجه ریسک پذیری خود را تعیین کنید تا تعادل مناسبی میان ریسک و بازده ایجاد شود با الگو هارمونیک آشنا شوید.

ریسکی که مربوط به کل بازار است، ریسک سیستماتیک نامیده می‌شود. این نوع ریسک که به «ریسک غیرقابل‌حذف» یا «ریسک بازار» نیز شناخته شده، بر کل بازار و نه فقط سهام یک شرکت یا صنعت خاص تأثیر می‌گذارد. این نوع ریسک هم غیرقابل‌پیش‌بینی بوده و هم اجتناب کامل از آن امکان‌پذیر نیست.

ریسک سیستماتیک در بازار سهام از طریق متنوع‌سازی حذف نمی‌شود، بلکه تنها راه کاهش آن از طریق به‌کارگیری استراتژی‌های پوشش ریسک یا با استفاده از استراتژی تخصیص دارایی است

سرمایه گذاران تنها نیاز به بازگشت ریسک سیستماتیک برای اوراق بهادار خود هستند، چرا که خطرات غیر سیستماتیک را می توان حذف و یا نادیده گرفت. در پرتفویی که به‌خوبی تنوع‌بخشی شده باشد، ریسک غیرسیستماتیک ناچیز است و به همین دلیل می‌توان از آن صرف نظر کرد.

مدل capm

capm چیست ؟ مدل CAPM می‌گوید که نرخ بازده مورد انتظار یک ورقه بهادار یا پرتفوی از مجموع نرخ بازده بدون ریسک در بازار و پاداش ریسک حاصل از سرمایه گذاری به دست می‌آید. اگر بازده مورد انتظار محاسبه‌شده با بازده موردنیاز سرمایه گذار مطابقت نداشته یا بیشتر از آن نباشد، سرمایه گذاری انجام نخواهد گرفت.

ایده کلی CAPM بیان می‌کند که سرمایه‌گذاران به دو نوع جبران نیاز دارند: ارزش زمانی پول و ریسک.

نرخ بدون ریسک نشان داده‌شده در فرمول بیانگر ارزش زمانی پول و جبران سرمایه‌گذاران برای قرار دادن پول در هر سرمایه‌گذاری در طول زمان است. نرخ بدون ریسک معمولاً بازده اوراق بدهی دولتی است.

نیم دیگر فرمول CAPM نشان‌دهنده ریسک و محاسبه مقدار جبرانی که سرمایه‌گذار باید برای ریسک اضافه انجام دهد. شما می‌توانید این محاسبات را با ضریب بتا انجام دهید که بازده دارایی را با بازده بازار در طول زمان مقایسه می‌کند.

مدل قیمت گذاری capm چیست ؟ این مدل نشانگر یک تئوری ساده است که نتیجه ساده ای را نیز در پی دارد. این مدل می گوید تنها دلیلی که یک سرمایه گذار بازدهی بالاتر از میانگین بازار از طریق سرمایه گذاری در یک سهام به دست می آورد این است که ریسک بیشتری را متحمل شود و یا سهامی را انتخاب کند که ریسک آن بیشتر از ریسک کل بازار است .

این مدل بیان گر آن است که بازده مورد انتظار برای یک دارایی، به عوامل زیر وابسته می باشد:

  • عامل اول، ارزش زمانی پول در شرایط بدون ریسک: این عامل بر اساس نرخ بازده بدون ریسک محاسبه می گردد و پاداش آن صرفا بر اساس گذر زمان دریافت می شود و هیچ ریسکی ندارد.
  • عامل دوم، پاداش پذیرش ریسک سیستماتیک: این عامل با توجه به صرف ریسک بازار (مازاد بازده بازار)، بررسی می گردد که بازار برای پذیرش یک واحد از ریسک سیستماتیک، علاوه بر پاداش به تعویق انداختن مصرف پول به سرمایه گذار می دهد.
  • عامل سوم، مقدار ریسک سیستماتیک: این عامل بر اساس متغیر بتا مورد بررسی قرار می گیرد که در آن مقداری از ریسک سیستماتیک یک دارایی خاص نسبت به ریسک سیستماتیک پرتفوی بازار می باشد. نهادهای مالی بورس را میشناسید ؟

مفروضات CAPM :

  1. سرمایه گذاران تصمیمات خود را بر اساس بازده مورد انتظار در ریسک های بازده انجام می دهند .
  2. سرمایه گذاران افرادی منطقی و ریسک گریز هستند .
  3. سرمایه گذاران همگی برای یک دوره زمانی یکسان سرمایه گذاری می کنند .
  4. سرمایه گذاران در مورد بازده مورد انتظار و ریسک همه دارائیها ، دارای انتظاات یکسانی هستند .
  5. یک دارایی بدون ریسک وجود دارد و سرمایه گذاران می توانند با نرخ بدون ریسک ، هر مبلغی را که بخواهند وام بگیرند یا قرض بدهند .
  6. بازارهای سرمایه کاملا رقابتی است و اختلاف نظری بین سرمایه گذاران وجود ندارد .
  7. اندازه پروژه در مقایسه با اندازه شرکت سرمایه گذار، کوچک باشد.
  8. فعالیت های تجاری پروژه سرمایه گذاری، مشابه فعالیت های جاری شرکت سرمایه گذار است.
  9. ساختار تامین مالی پروژه، مشابه با ساختار جاری تامین مالی شرکت سرمایه گذار است.
  10. به علت ایجاد یک پروژه جدید، نرخ بازده مورد انتظار تامین کنندگان مالی شرکت تغییر نکند.

نمودار مدل CAPM به خط SML یا خط بازار اوراق بهادار شهرت دارد و به شکل زیر است:

فرمول capm

خط SML بیانگر رابطه ریسک سیستماتیک (β) و بازده مورد انتظار یک سهم (Ri) بوده و بیان می‌کند این دو ربطه ای مثبت با یکدیگر دارند. بطوریکه هرچه ریسک سیستماتیک سهم افزایش یابد، نرخ بازده مورد انتظار نیز افزایش می‌یابد.

مدل capm چيست

اگر ریسک تجاری پروژه سرمایه گذاری با ریسک تجاری شرکت سرمایه گذار، متفاوت باشد، مدل کپم می تواند جهت محاسبه نرخ تنزیل آن پروژه خاص مورد استفاده قرار گیرد.

هدف فرمول CAPM این است که دارایی‌ها را بر اساس ریسک‌شان قیمت‌گذاری کند. با استفاده از CAPM بررسی می‌کنیم که آیا سودی که در نهایت دریافت می‌کنیم با توجه به خطری که پذیرفته‌ایم و با در نظر گرفتن فاکتور زمان، ارزش سرمایه‌گذاری را دارد یا خیر.

مدل قیمت گذاری capm

Ra : بازده مورد انتظار سهم a

Rf: نرخ بازده بدون ریسک

Ba: ضریب بتای سهم a

Rm: بازده مورد انتظار کل بازار

در مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای، سود مورد انتظار سهام یا پرتفوی، برابر با نرخ بهره بدون ریسک به‌ اضافه پاداش ریسک‌پذیری است.

توجه داشته باشید که (Rm-Rf) همان صرف ریسک بازار می باشد. صرف ریسک، پاداش مازاد نسبت به بازده بدون ریسک را نشان می دهد.

ﺑﺮای ﺑﺮآورد نرخ بازده مورد انتظار سهام یا همان Re در روش قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای ﻧﻴﺎز ﺑﻪ داده‌هایی ﭼﻮن ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳﺴﻚ (Rf)، ﺑﺎزده ﺳﺒﺪ ﺑﺎزار (RM) و ﺑﺘﺎی سرمایه‌گذاری (β) دارﻳﻢ. ﻫﺮ یک از اﻳﻦ داده‌ها براساس ﺷﺮاﻳﻂ ﮔﻮﻧﺎﮔﻮن سرمایه‌گذاری ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ ﺗﻐﻴﻴﺮ کند. روش ﺑﺮآورد ﻫﺮ ﻳیک از این ﻣﺘﻐﻴﺮﻫﺎ ﻧﻴﺰ ﺑﺴﻴﺎر ﻣﺘﻔﺎوت اﺳﺖ.

نرخ اوراق قرضه کوتاه مدت دولتی که بعنوان یک نرخ بازده بدون ریسک از آن استفاده می شود ثابت نیست و بطور منظم با شرایط اقتصادی تغییر می کند. بدین منظور می توان صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟ از میانگین نرخ اواق قرضه کوتاه مدت استفاده کرد تا نوسانات نسبت به نرخ محاسباتی ملایم تر شود.

مقدار پولی که یک فرد انتظار دارد تا از سرمایه گذاری های خود دریافت کند بازده مورد انتظار گفته می‌شود. به طور مثال، اگر یک نفر در سهامی که ۵۰% شانس تولید سود ۱۰ درصدی و ۵۰% شانس تولید زیان ۵ درصدی دارد سرمایه گذاری کند، بازده مـورد انتظار او ۲٫۵% خواهد بود (۰٫۰۵- * ۰٫۵ + ۰٫۱ * ۰٫۵)؛ اما لازم به ذکر است که بازده مورد انتظار معمولاً بر اساس اطلاعات مربوط به گذشته بنا شده و تضمینی برای تحقق آن وجود ندارد.

چگونه بازده مورد انتظار را به دست بیاوریم، به عوامل گوناگونی بستگی دارد.

  • یکی از کارهایی که باید انجام دهیم، بررسی و تحلیل اطلاعات و ارقام سنوات قبل سرمایه گذاری مورد نظر ما می باشد. با بررسی و تحلیل اطلاعات گذشته می توان دید خوبی نسبت به آن سرمایه گذاری به دست آورد. می توان روند آن صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟ را تحلیل کرد و در نتیجه از اطلاعات گذشته جهت برآورد آینده آن سرمایه گذاری کمک می گیریم.
  • روش دیگری که می توان استفاده کرد، تحلیل وضعیت آتی آن سرمایه گذاری می باشد. با توجه به متغیرهای اقتصادی و سیاسی و تصمیماتی که در سطح کلان در آن حوزه گرفته می شود، می توان به پیش بینی هایی در آن حوزه دست یافت.

ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳﺴﻚ

نظریه پولی اروینگ فیشر:

نرخ بهره بدون ریسک مقدار کمینه بازده ای است که سرمایه گذار برای هر سرمایه گذاری انتظار دارد. در عمل اما نرخ بهره بدون ریسـک وجود ندارد چون حتی امن‌ترین سرمایه گذاری ها هم دارای مقدار کمی ریسک هستند. به همین خاطر، در محاسبات تئوریک معمولاً نرخ بهره سه‌ماهه اوراق خزانه آمریکا به عنوان نرخ بهره بدون ریسـک در نظر گرفته می‌شود.

ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳسک (Rf) ﺣﺪاﻗﻞ ﻧﺮخ ﺑﺎزدهی اﺳﺖ ﻛﻪ از دارایی‌ها ﻳﺎ اوراق ﺑﻬﺎدار ﺑﺪون ریسک اﻳﺠﺎد می‌شود. هنگام ﺑﺮآورد جریان‌های ورودی و ﻧﺮخ ﺗﻨﺰﻳﻞ در ارزﺷﻴﺎبی ﺷﺮﻛﺖ ﺑﻪ ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳسک ﺑﺎﻳﺪ ﺗﻮﺟﻪ ﺷﻮد.

ﻫﻢ جریان‌های ﻧﻘﺪی ﺷﺮﻛﺖ و ﻫﻢ ﻋﺎﻣﻞ ﺗﻨﺰﻳﻞ از ﺗﻮرم ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر تاﺛﻴﺮ می‌پذیرند. ﻣﻌﻤﻮﻻً اﻳﻦ ﻧﺮخ براساس داده‌های ﺑﺎﻧک ﻣﺮﻛﺰی به دست می‌آید و حداقل بازدهی است که بدون هیچ‌گونه رﻳﺴکی ﺗﻮﺳﻂ سرمایه‌گذاران دریافت می‌شود.

در ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون رﻳسک، ﻫﺰﻳﻨﻪ ﻳﺎ ﻗﻴﻤﺖ ﭘﻮلی اﺳﺖ ﻛﻪ در طی یک دوره ﻣﺸﺨﺺ برای فعالیت‌های اﻗﺘﺼﺎدی اﺳﺘﻔﺎده می‌شود. ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون ریسک ﻣﻌﻤﻮﻻً متاﺛﺮ از ﻧﺮخ ﺗﻮرم اﺳﺖ. همان‌طوری ﻛﻪ قیمت‌ها اﻓﺰاﻳﺶ ﻳﺎ ﻛﺎﻫﺶ می‌یابند، ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون ریسک ﻧﻴﺰ دﺳﺘﺨﻮش ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت می‌شود.

اﻏﻠﺐ ﻧﻮﺳﺎﻧﺎت ﻣوﺛﺮ ﺑﺮ ﻧﺮخ ﺑﻬﺮه را در ﻋﻮاﻣﻞ پولی می‌دانند. ﻣﻌﻤﻮﻻً رﺷﺪ ﭘﻮل به رﺷﺪ قیمت‌ها و در نتیجه اﻓﺰاﻳﺶ ﻧﺮخ ﺑﺎزده ﺑﺪون ریسک ﻣﻨﺠﺮ می‌شود.

متوسط نرخ سود بدون ریسک سالانه .با توجه به اینکه خرید سهم برای سرمایه‌گذار دارای ریسک است لذا نرخ بازده مورد انتظار از سهم (Ri) به خاطر ریسک مورد نظر، نسبت به نرخ بازده بدون ریسک افزایش می‌یابد که به تفاوت آن دو صرف ریسک دارایی می‌گویند.

صرف ریسک دارایی = Ri– Rf

با توجه به توضیحات فوق به تفاوت بازده مورد انتظار بازار (Rm) و نرخ بازده بدون ریسک (Rf)، صرف ریسک بازار گفته می‌شود.

صرف ریسک بازار = Rm– Rf

به تفاوت بین شاخص بازار با بازده بدون ریسک صرف ریسک بازار گفته می شود.

برای محاسبه بتا:

بر طبق مدل CAPM بتا ، واحد اندازه گیری ریسک سیستماتیک مربوط به سهام است . در واقع بتا ، میزان بالا و پایین رفتن قیمت سهم با میزان بالا و پایین رفتن قیمت کلیه سهام بازار را اندازه گیری می کند .

اگر حرکت قیمت سهام یک شرکت کاملا منطبق با حرکت بازار سهام باشد ، گفته می شود که بتای آن سهام برابر یک است . سهامی که بتای آن 5/1 باشد در صورت کسب بازدهی 10درصد بازار ، بازدهی برابر 15درصد کسب خواهد کرد و در صورت بازدهی منفی 10درصدی برای بازار ، بازدهی منفی معدل 15درصد خواهد داشت .

مفهوم بتا :

در یک دوره زمانی مشخص مثلا یک ماهه ، بازدهی های روزانه یک سهم با بازدهی های روزانه بازار مقایسه شده و از طریق روش های آماری ارتباط حرکتی این دو بازدهی باهم مشخص می شود .

در مقایسه با صرف ریسک بازار سهام ، بتا نشاندهنده میزان پاداش مورد توقع سرمایه گذاران در بازار سهام برای تحمل ریسک اضافی است .

صرف ریسک بازار سهام عبارت است از مابه التفاوت نرخ بازدهی مورد انتظار بازار از نرخ بازدهی یا نرخ بهره بدون ریسک .

با مقایسه نرخ بازدهی مورد انتظار یک سرمایه گذاری که از مدل به دست می آید با بازدهی واقعی که به دست خواهد آمد می توان گفت که سهام به قیمت مناسبی خریداری شده است یا خیر.

بتا نشان‌دهنده این موضوع است که ریسک دارایی با ریسک کلی بازار مقایسه می‌شود و نوسان دارایی و بازار و همبستگی بین آن دو را نمایش می‌دهد.

سهامی با بتای بالا معمولاً بازده‌های بالاتری می‌دهند. بااین‌حال در یک دوره زمانی بلندمدت، سهام با بتای بالا بدترین عملکرد را در دوره سقوط بازار (دوران رکورد) خواهند داشت. درحالی‌که شما ممکن است بازده بالایی از سهام با بتای بالا دریافت کنید، اما هیچ تضیمنی وجود ندارد که بازده CAPM تحقق یابد

یکی از متداول‌ترین روش‌ها برای تخمین بتای سهام استفاده از بتای تاریخی بازار است.

در این روش با استفاده از بازده واقعی سهام و مقایسه آن با بازده واقعی سبد بازار، معادله خط رگرسیون به دست می‌آید. به این صورت که اگر ﻓﺮض ﻛﻨﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﺎزده دارایی، Rj و ﺑﺎزده ﺑﺎزار، rM ﺑﺎﺷﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ ﻣﻌﺎدﻟﻪ ﺑﺎزده ﻣﻮرد اﻧﺘﻈﺎر به‌صورت زﻳﺮ ﺑﺮآورد می‌شود:

مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای(CAPM)

ﺷﻴﺐ ﺧﻂ رﮔﺮﺳﻴﻮن ﻫﻤﺎن ﻋﺎﻣﻞ ﺑﺘﺎي سرمایه‌گذاری β است.

مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای

آلفا = نرخ واقعی بازده – نرخ بازده مورد انتظار

مشکلات و نواقص مدل CAPM:

پژوهشگران این زمینه نقد های زیادی به این مدل قیمت گذاری وارد کرده اند برای مثال می توان به متغیر بتا اشاره نمود که نشان دهنده درجه حساسیت دارایی نسبت به نوسانات بازار می باشد که میزان ریسک را با نوسان قیمت سهام بررسی می کند اما این دوره انتخاب شده برای تعیین نوسان، استاندارد نمی باشد زیرا بازده و ریسک دارای توزیع یکنواخت نیستند.

همچنین انتقاد دیگری که به این مدل وارد می شود این است که جریان های نقدی آینده را می توان تخمین زده و ارزش دارایی ها را حساب نمود و اگر در این مورد، سرمایه گذار بتواند تخمین درستی برای بازگشت آینده سهام بزند، استفاده از مدل CAPM ضرورتی ندارد. میدانید معاملات الگوریتمی چیست ؟

مفروضات برای مدل CAPM زیادند و با دنیای واقعی تطبیق کمی دارند. مثال شرایط تعادلی بازار، اطلاعات کامل و بدون هزینه قابل دسترسی برای همه، نبود هزینه های معامالتی و غیره

نتیجه گیری:

آنچه مدل CAPM به ما می‌گوید این است که شرکت فرضی شناسا دارای نرخ بازده موردنیاز X% درصد است. پس اگر شما در شرکت شناسا سرمایه گذاری کنید، نرخ بازگشت سرمایه گذاری شما باید حداقل X درصد باشد. چنانچه فکر می‌کنید سرمایه گذاری در سهام این شرکت، چنین بازدهی نخواهد داشت، پس باید سرمایه گذاری در شرکت دیگری را مد نظر قرار دهید، چراکه احتمالاً ریسک سرمایه گذاری در شرکت یا همان بتا زیاد است.

حقیقت این است که با وجود گذر زمان و بروز کاستی‌هایی در نتیجه این مدل، CAPM هنوز هم به طرز گسترده‌ای کاربرد دارد و محبوبیت خود را حفظ کرده است. استفاده از این مدل آسان است و دید نسبتا خوبی از ارزش سهام و اوراق بهادار به سرمایه‌گذاران می‌دهد. بنابراین آن‌ها هنوز هم دارایی‌های سرمایه‌ای خود را با استفاده از این مدل قیمت‌گذاری می‌کنند تا بتوانند ارزیابی معقولی از آینده سرمایه‌های خود داشته باشند.

مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای یا به‌اختصار مدل CAPM برای اولین بار در سال ۱۹۵۲ توسط هری مارکویتز توسعه پیدا کرد و یک دهه بعد توسط افراد دیگری ازجمله ویلیام شارپ بهبود داده شد. بعدها فیشر بلک نسخه جدیدی از CAPM را توسعه داد که Black CAPM یا Zero-beta CAPM نام گرفت. CAPM مخفف Capital Asset صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟ Pricing Model به معنای مدل قیمت‌گذاری دارایی‌های سرمایه‌ای است.

آشنایی با هرم Risk-Reward

Risk-Reward

نسبت ریسک به پاداش موازنه‌ای کلی و تقریباً دربردارنده هر چیزی است که می‌توان از آن کسب بازده کرد. هرگاه اقدام به سرمایه‌ گذاری روی چیزی می‌کنید، ریسکی خواه بزرگ و خواه کوچک را درباره عدم بازگشت پول خود یا به عبارتی شکست سرمایه‌ گذاری به خود تحمیل می‌کنید.

برای پذیرش این ریسک، لازم است بتوانید روی بازگشت سرمایه خود در حدی که بتواند جبران خسارت بالقوه شما را بکند، حساب کنید. از لحاظ تئوری، هرچه ریسک بالاتر باشد، باید سود بیشتری به ازای نگهداری یا هولدکردن سرمایه خود دریافت کنید و بالعکس، با کاهش ریسک، به‌طور متوسط دریافتی شما پایین‌تر خواهد بود.

درباره سرمایه‌ گذاری بر روی اوراق بهادار می‌توانیم نموداری با انواع مختلف این اوراق تهیه کرده و به این ترتیب پروفایل ریسک/ پاداش مرتبط با هریک را تعیین کنیم.

111 300x119 - آشنایی با هرم Risk-Reward

با وجود اینکه این نمودار به‌هیچ‌عنوان علمی نیست، دستورالعملی را ارائه می‌دهد که سرمایه‌گذاران می‌توانند از آن هنگام اتخاذ پوزیشن‌های سرمایه‌ گذاری مختلف استفاده کنند. در قسمت بالای این نمودار، سرمایه‌ گذاری‌هایی که ریسک بالاتری دارند، اما قادرند پتانسیل بیشتری را برای بازدهی در سطح بالای متوسط به نمایش بگذارند، مشاهده می‌کنید. در قسمت پایین نمودار سرمایه‌ گذاری‌های امن‌تر قرار می‌گیرند که پتانسیل کمتری برای بازدهی بالا دارند.

ترجیحات ریسک خود را تعیین کنید

با وجود انواع بسیار متنوع سرمایه‌ گذاری، انتخاب از میان آن‌ها و تعیین میزان ریسکی که هر سرمایه‌ گذار قادر به پذیرش آن است، کار دشواری خواهد بود. در این مورد هر فرد ترجیحات ویژه‌ای دارد و در اغلب مواقع نمی‌توان الگویی کلی را به همه تعمیم داد. با این حال هنگام تصمیم‌گیری درباره میزان ریسکی که می‌خواهید بپذیرید، بهتر است به دو نکته مهم توجه داشته باشید:

افق زمانی یا Time Horizon:

پیش از آنکه برای هرگونه سرمایه‌ گذاری اقدام کنید، ابتدا باید مدت‌زمانی که لازم است پول خود را در آن سرمایه‌گذاری نگه دارید، معین کنید؛ برای مثال اگر شما قصد سرمایه‌گذاری ۲۰.۰۰۰ دلار را داشته باشید، اما بخواهید از این پول خود در ظرف یک سال آینده برای خرید خانه استفاده کنید، واردکردن آن در بازار سهام پرریسک استراتژی خوبی نخواهد بود.

هرچه یک سرمایه‌ گذاری ریسک بالاتری داشته باشد، نوسانات قیمت در آن شدیدتر خواهد بود؛ بنابراین اگر افق زمانی نسبتاً محدودی دارید، ممکن است لازم باشد اوراق بهادار خود را با ضرری قابل‌توجه بفروشید. هرچه افق زمانی‌تان طولانی‌تر باشد، زمان بیشتری برای جبران ضررهای بالقوه خواهید داشت و درنتیجه از لحاظ تئوری قادر به پذیرش ریسک بالاتری خواهید بود.

پشتوانه مالی (Bankroll):

تعیین میزان پولی که می‌توانید از دست دهید، فاکتور مهم دیگری در تعیین میزان ریسک‌پذیری (Risk Tolerance) شما خواهد بود. اگرچه ممکن است این روش چندان خوش‌بینانه نباشد، درحقیقت واقع‌گرایانه‌ترین متد سرمایه‌گذاری است. اگر تنها به سرمایه‌گذاری آن مقدار پولی بسنده کنید که از دست رفتن یا بلوکه‌شدن آن برای مدت طولانی برایتان قابل‌قبول است، در این صورت دیگر واهمه از دست دادن پولتان یا مسائل مرتبط با نقدینگی شما را به فروش سرمایه‌تان وانخواهد داشت.

هرچه پول بیشتری داشته باشید، قدرت پذیرش ریسکتان بالاتر خواهد بود؛ برای مثال، فردی با سرمایه خالص ۵۰.۰۰۰ دلار را با فرد دیگری که سرمایه‌ای معادل ۵ میلیون دلار دارد مقایسه کنید. اگر هر دوی آن‌ها ۲۵۰۰۰ دلار از سرمایه خالص خود را صرف سرمایه‌گذاری در اوراق بهادار کنند، فردی که از ابتدا سرمایه کمتری داشته، در مقایسه با فردی که سرمایه بیشتری دارد، بیشتر از سقوط بازار متأثر خواهد شد.

هرم ریسک سرمایه‌ گذاری

پس از آنکه به‌کمک دو فاکتور افق زمانی و پشتوانه مالی، میزان ریسک قابل‌پذیرش برای پورتفولیوی خود را تعیین کردید، می‌توانید با استفاده از رویکرد هرم ریسک به سراغ سر و سامان دادن به دارایی‌های خود بروید.

2222 300x179 - آشنایی با هرم Risk-Reward

هرم ریسک در سرمایه گذاری

این هرم را می‌توان یک ابزار تخصیص دارایی (Asset allocation tool) در نظر آورد که سرمایه‌ گذاران می‌توانند به‌کمک آن سرمایه‌ گذاری‌های پورتفولیوی خود را بر مبنای پروفایل ریسک هریک از اوراق بهادار طبقه‌بندی کنند. این هرم که نمایانگر پورتفولیوی سرمایه‌ گذار است، از سه لایه مجزا تشکیل شده است:

بیس یا کف هرم:

کف هرم نشانگر قوی‌ترین بخش آن است که از هر آنچه بالای آن قرار می‌گیرد، پشتیبانی می‌کند. این ناحیه از سرمایه‌گذاری‌هایی تشکیل شده که ریسک پایین و بازدهی قابل پیش‌بینی دارند. کف هرم ریسک بزرگ‌ترین قسمت آن است و بخش قابل‌توجهی از دارایی‌های شما را در بر می‌گیرد.

قسمت میانی:

این منطقه از سرمایه‌ گذاری‌هایی با ریسک متوسط که بازده ثابتی را در عین رشد سرمایه در اختیارتان قرار می‌دهند تشکیل شده است. اگرچه این سرمایه‌ گذاری‌ها در مقایسه با سرمایه‌ گذاری‌های کف هرم خطر بالاتری دارند، همچنان به‌طور نسبی امن در نظر گرفته می‌شوند.

قله:

این منطقه به‌طور ویژه به سرمایه‌گذاری‌های پرریسک اختصاص دارد و کوچک‌ترین بخش هرم (پورتفولیو) به شمار می‌آید. در این ناحیه پولی که شما می‌توانید بدون هیچ‌گونه عواقب جدی از دست دهید، قرار می‌گیرد. به‌علاوه، سرمایه موجود در قسمت قله کمابیش مازاد است؛ بنابراین اگر سرمایه‌تان دچار خسارت شود، نیازی به فروش زودتر از موعد آن نخواهید داشت.

موازنه ریسک و بازده چیست؟

به‌طورکلی، پذیرش ریسک از سوی سرمایه‌ گذاران باید در قالب بازده مورد انتظار (Expected return) بالاتر جبران شود. در راستای ریسک بیشتر سهام در مقایسه با اوراق قرضه می‌توان گفت سهام در عین حال بازده مورد انتظار بیشتری نیز دارد که با عنوان صرف ریسک سهام (Equity risk premium) شناخته می‌شود.

با این حال دقت داشته باشید که این موضوع تنها درباره سرمایه‌گذاری‌ها صدق می‌کند و برای مثال بازی‌های کازینویی برخلاف سرمایه‌ گذاری‌ها، بازده مورد انتظار منفی دارند؛ درنتیجه قماربازی که ریسک بیشتری را می‌پذیرد، درحقیقت در درازمدت خسارات مورد انتظار خود را افزایش می‌دهد.

امن‌ترین سرمایه‌ گذاری کدام است؟

درمجموع سرمایه‌ گذاری روی اوراق قرضه دولتی به شرط برخورداری از اقتصاد پیشرفته را می‌توان امن‌ترین شکل سرمایه‌گذاری دانست. درحقیقت‌ گاهی اوقات از آن‌ها با نام سرمایه‌ گذاری بدون ریسک یاد صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟ می‌شود؛ چراکه از لحاظ تئوری دولت‌ها می‌توانند برای پوشش بدهی‌های خود پول بیشتری را چاپ کنند؛ از همین رو، خزانه‌داری ایالات‌متحده جزء امن‌ترین سرمایه‌ گذاری‌های موجود به شمار می‌آید (با این حال اغلب به سبب همین امر کمترین بازده را نیز دارد).

تفاوت ترید و سرمایه گذاری در ارز دیجیتال چیست؟

تفاوت اساسی‌ ترید و سرمایه‌گذاری

اصطلاح «سرمایه‌گذاری» و «تریدینگ» با اینکه تفاوت‌های کلیدی زیادی باهم دارند، معمولا به اشتباه و به جای یکدیگر به کار برده می‌شوند. هدف از سرمایه‌گذاری، جمع کردن سود در میان مدت صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟ و بلند مدت است؛ در صورتی که منظور از تریدینگ، کسب درآمد سریع در کوتاه مدت است. در این مقاله از ارز تودی قرار است به بررسی اصول سرمایه‌گذاری و تریدینگ و همچنین اصلی‌ترین شباهت‌ها و تفاوت‌های این دو اصطلاح ارز دیجیتال بپردازیم.

سرمایه‌ گذاری چیست؟

سرمایه‌گذاری (Investing)، به زبات ساده یعنی استراتژی خرید و نگه داشتن دارایی‌ها در مدت زمان طولانی و یکی از روش های کسب درآمد از ارزهای دیجیتال محسوب می‌شود. ممکن است یک سرمایه‌گذار دارایی خود را به مدت ۱۰ سال هم نگه دارد. هدف از سرمایه‌گذاری افزایش قیمت دارایی‌ها با گذشت زمان است که بعد از مدت طولانی سود زیادی را برای سرمایه‌گذار به ارمغان می‌آورد. البته مدت زمانی که یک فرد پولی را سرمایه گذاری می‌کند، به اهداف مالی او بستگی دارد. برای مثال، فردی که برای بازنشستگی پس انداز می‌کند، ممکن است افق زمانی ۲۰ سال یا بیشتر برای این کار داشته باشد. از طرف دیگر، شخصی که برای پیش‌ پرداخت خانه پس‌انداز صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟ می‌کند، ممکن است افق زمانی ۵ ساله‌ای داشته باشد.

در سرمایه‌گذاری یک اصل اساسی و مهم وجود دارد که می‌گوید:

«هرچه بازده احتمالی یک سرمایه‌گذاری بیشتر باشد، ریسک آن سرمایه گذاری نیز بیشتر است.».

این قانون به نام قانون «مبادله ریسک و بازده» شناخته می‌شود؛ ریسک یعنی «بازدهی واقعی» برای سرمایه‌گذار از «بازدهی پیش‌بینی شده» آن متفاوت خواهد بود. افق زمانی طولانی به سرمایه‌گذار، فرصت‌های بیشتری برای سرمایه‌گذاری‌های بهتر با ریسک بیشتر ارائه می‌دهد. دلیل آن هم این است که آن‌ها فرصت بهتری برای آرام شدن شرایط نابسامان بازار خواهند داشت.

سرمایه‌ گذاری چیست؟

اگر یک سرمایه‌گذار افق زمانی کوتاه‌تری دارد، باید در انتخاب‌های خود محتاط‌ باشد، چرا که ممکن است به اهداف مالی خود نرسد. این واقعیت که بازار‌های مالی در کوتاه مدت افزایش و کاهش می‌یابد، توسط اکثر سرمایه‌گذاران پذیرفته شده است. در نتیجه، آن‌ها مکررا زمان‌های عملکرد ضعیف را پشت سر می‌گذارند به این‌ امید که ارزش دارایی‌ها در نهایت افزایش یابد و هرگونه ضرر کوتاه‌مدت جبران شود.

آشنایی با شیوه‌های سرمایه گذاری

به‌طور کلی،‌ دو شیوه کلی برای انجام سرمایه‌گذاری در بازارهای مالی از جمله بازار ارزهای دیجیتال وجود دارد:

۱. سرمایه‌گذاری فعال

سرمایه‌گذاران از استراتژی سرمایه‌گذاری فعال (Active Investing) برای خرید و فروش فعال دارایی‌های موجود در سبر خرید خود با هدف شکست دادن شاخص معیار در طول زمان استفاده می‌کنند. به عنوان مثال، یک سرمایه‌گذار فعال در بازار سهام، ۳۰ عدد سهام به‌‌خصوص را خریداری می‌کند تا بازدهی شاخص S&P ۵۰۰ (شاخص بازار سهام که از ۵۰۰ شرکت بزرگ آمریکایی تشکیل شده است) افزایش یابد.

۲. سرمایه‌گذاری غیرفعال

هدف از سرمایه گذاری غیرفعال (Passive Investing) پیروی از عملکرد یک بازار یا شاخص معیار در طول زمان است. سرمایه‌گذاران در این استراتژی دارایی‌های خاصی را برای پرتفوی خود انتخاب نمی‌کنند؛ در عوض، آن‌ها پول خود را در صندوق‌های مشخصی مانند صندوق‌های قابل معامله (ETF) یا صندوق سرمایه‌گذاری شاخصی که سعی می‌کنند عملکرد بازار را دنبال کنند، قرار می‌دهند.

تریدینگ چیست؟

تریدینگ (Trading)، برخلاف سرمایه‌گذاری یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است. تریدر‌ها صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟ معمولا دارایی‌های خود را درمدت زمان کوتاهی نگه می‌دارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب می‌کنند. این افراد معمولا از افزایش و کاهش ارزش دارایی‌ها سود می‌برند در حالی که سرمایه‌گذاران تنها از افزایش ارزش دارایی سود می‌برند. از سوی دیگر معامله‌گران به‌جای تمرکز بر احتمالات رشد بلندمدت دارایی مانند سرمایه‌گذاران، بر روی مسیر بعدی که انتظار می‌رود قیمت دارایی پیش برود تمرکز می‌کنند و سعی می‌کنند از آن حرکت قیمت سود ببرند.

تریدینگ چیست؟

سرمایه‌گذاران معمولا منتظر می‌مانند تا روند ضعیف یک بازار بهبود یابد و به رشد خود ادامه دهد، اما تریدر‌ها از ویژگی «حد ضرر» یا Stop Loss برای خارج شدن از یک معامله زیان‌آور استفاده می‌کنند. این کار به حفظ سرمایه کمک خواهد کرد. برخلاف سرمایه‌گذار که ممکن است سهام یا صندوقی را بخرد و آن را فراموش کند، یک تریدر باید به طور مداوم تغییرات بازار را دنبال و سرمایه‌ خود را حفظ کند.

شیوه‌های تریدینگ

تریدر‌های از سبک‌های معاملاتی مختلفی استفاده می‌کنند، برخی از این سبک‌ها در ادامه آورده شده است:

۱. اسکالپینگ

اسکالپینگ (Scalping) به سیستم معاملاتی گفته می‌شود که تریدر برای کسب سود‌های متوالی هر چند ناچیز از آن استفاده می‌کند. یعنی نگه داشتن یک موقعیت معاملاتی در مدت زمان کوتاه، چند دقیقه یا حتی کمتر.

۲. معاملات روزانه

معاملات روزانه (Day trading) نوعی معامله است که در آن موقعیت‌های معاملاتی را در یک روز باز و بسته می‌کنید؛ بستن معامله قبل از پایان بازار، احتمال رسیدن اخبار بد یک شبه را کاهش می‌دهد.

۳. معامات پوزیشن

هدف از معاملات پوزیشن (Position trading) سود بردن از تغییرات قیمتی که غالب هستند، است. زمانی که قیمت یک دارایی در یک جهت و در یک دوره زمانی طولانی حرکت کند، به آن روند می‌گویند.

۳. معاملات سوئینگ

به جای تعیین شروع و پایان روند قیمت، هدف معاملات نوسانی یا سوئینگ (Swing trading) تمرکز بر تغییرات بیشتر قیمت است. موقعیت‌ها ممکن است برای روز‌ها تا هفته‌ها با این روش حفظ شوند.

سوشیال تریدینگ چیست؟

سوشیال تریدینگ (Social Trading) نوع جدیدی صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟ از ترید کردن است که به کاربران امکان می‌دهد از تاکتیک‌های معاملاتی تریدر‌های باتجربه‌تر برای سرمایه گذاری خود استفاده کنید. برخی از پلتفرم‌ها از این ویژگی پشتیبانی می‌کنند؛ در این پلتفرم‌ها تریدر‌های مختلف در سراسر جهان با یکدیگر ارتباط می‌گیرند و در مورد تحلیل‌ها بحث می‌کنند. ویژگی کپی کردن (Copy Trade) روش معاملاتی سایر تریدر‌ها یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های سوشیال تریدینگ است.

سوشیال تریدینگ چیست؟

مزایای سوشیال تریدینگ

  • به افرادی که اطلاعاتی کمی در مورد بازار مالی دارند کمک می‌کند تا دنبال کردن افراد با تجربه سود کنند. آن‌ها می‌توانند با این افراد ارتباط بگیرند و از آن‌ها برای رشد و یادگیری استراتژی معاملاتی خود کمک بخواهند.
  • کار با یکدیگر و به اشتراک‌گذاری‌ ایده‌ها به تریدر‌ها اجازه می‌دهد تا عملکرد خود را به طور بالقوه افزایش دهند.
  • در زمان بسیاری از ترید‌های دیگر صرفه‌جویی می‌شود، چرا که آن‌ها همه چیز را به اشتراک می‌گذارند.
  • می‌توان از آن در طیف گسترده‌ای از کلاس‌های دارایی مختلف از جمله سهام، ETF، ارز‌ها، کالا‌ها و ارز‌های دیجیتال استفاده کرد.

تفاوت‌های تریدینگ و سرمایه‌ گذاری

جدا از تفاوت‌هایی که بالاتر اشاره کردیم، تریدینگ و سرمایه‌گذاری چند تفاوت اصلی دیگری نیز باهم دارند:

بازار‌های مالی

بازار سهام (Stock) محبوب‌ترین نوع دارایی در بین سرمایه‌گذاران است. این نوع بازار‌ها نشان دهنده سرمایه‌گذاری یک شخص در یک شرکت است؛ معمولا گزینه‌ی مناسبی برای سرمایه‌گذاری بلند مدت محسوب می‌شود. از لحاظ تاریخی، سهام در بلندمدت بازدهی بسیار خوبی را به سرمایه‌گذاران ارائه کرده است. برای مثال، شاخص S&P ۵۰۰ از زمان ایجاد آن در سال ۱۹۲۶، هر سال به طور متوسط حدود ۱۰ درصد افزایش یافته است. این نسبت به سایر سرمایه‌گذاری‌ها مانند اوراق قرضه و پس انداز نقدی بازدهی بیشتری را نشان می‌دهد.

سرمایه‌گذاران می‌توانند سهام فردی (مانند اپل، آمازون و مایکروسافت) را خودشان انتخاب کنند. برخی دیگر نیز از صندوق‌های سرمایه گذاری مشترک و صندوق‌های قابل معامله در بورس (ETF) برای سرمایه‌گذاری در بازار سهام استفاده می‌کنند. سرمایه‌گذاران سایر دارایی‌ها را جهت افزایش بازدهی به پرتفوی خود اضافه می‌کنند. برای مثال، یک سرمایه‌گذار می‌تواند علاوه صندوق‌ها مالک کالا‌هایی مانند طلا نقره و حتی ارز‌های دیجیتال باشد. اما ترید‌ها نسبت به سرمایه‌گذاران در زمینه‌های بیشتری فعالیت می‌کنند. تریدر معمولا اطلاعات و دانش کافی در بازار سهام، شاخص، ارز‌ها و کالای دیگر دارند. به طور کلی، از آنجایی که کار تریدر‌ها با نوسانات است، معمولا از بازار‌های بی‌ثبات‌تر استفاده می‌کنند.

بازار‌های مالی

تریدر‌های برای معامله معمولاً از یک CFDs استفاده می‌کنند، اما سرمایه‌گذاران معمولاً دارایی‌ها را به طور کامل خریداری می‌کنند. CFD‌ها ابزار‌های مالی هستند که به ترید‌ها اجازه می‌دهد از تغییرات قیمت یک دارایی بدون نیاز به داشتن آن سود ببرند. علاوه بر این، تریدر‌ها می‌توانند با استفاده از CFD و اهرم، مدیریت بهتری بر دارایی خود داشته باشند. برای مثال، با استفاده از لورج دو برابر، یک تریدر ممکن است دارایی به ارزش ۵۰۰۰ دلار را با سرمایه گذاری ۲۵۰۰ دلاری مدیریت کند. با استفاده از لورج شما می‌توانید دارایی خود را چند برابر کنید. البته فراموش نکنید که در صورت نداشتن دانش کافی و استفاده از اهرم، ممکن است عکس این اتفاق بیفتد و از ارزش دارایی شما چند برابر کم شود.

تحقیق و تحلیل

یکی دیگر از تفاوت‌های بین تریدر و سرمایه‌گذار، نحوه تحقیق و تحلیل‌های آن‌ها از بازار است. سرمایه‌گذاران معمولا بر روی تحلیل‌های بنیادی تمرکز می‌کنند. در این نوع، یک سرمایه‌گذار تمام جوانب یک دارایی را مورد بررسی قرار می‌دهد. برای مثال، برای تعیین ارزش خرید سهام، سرمایه‌گذار رشد اخیر فروش و درآمد شرکت، ترازنامه آن، خطر رقبا و پیشینه اقتصادی را بررسی می‌کند.

تحقیق و تحلیل

در صورتی که تریدر‌ها بیشتر به تحلیل‌های تکنیکال می‌پردازند. در این نوع تحلیل تریدر‌ها به مشاهده نمودار‌های قیمت و تجزیه و تحلیل روند‌ها، الگو‌ها و نشانه‌ها می‌پردازند تا پیش‌بینی کنند که قیمت ارز دیجیتال یا یک دارایی در آینده چگونه حرکت می‌کند. به بیان بهتر تحلیل تکنیکال، بر پایه تاریخچه حرکات یک دارایی است که برای پیش‌بینی تغییرات قیمت در آینده استفاده می‌شود.

سه استراتژی رایج تحلیل تکنیکال به شرح زیر است:

معاملات روند

این رویکرد به دنبال کسب درآمد از طریق تجزیه و تحلیل روند قیمت یک دارایی است. زمانی که یک معامله‌گر آن را با معامله در همان جهت روند شناسایی کرد، ممکن است سود بردن از یک روند امکان‌پذیر باشد.

خط مقاومت و حمایت

در این استراتژی تریدر‌ها با یافتن سطوح حمایت و مقاومت یک دارایی سود می‌کنند. سطحی در نمودار که سقوط قیمت دارایی به آن دشوار است، به عنوان حمایت شناخته می‌شود. سطح مقاومت نقطه‌ای است که در آن قیمت یک دارایی به سختی افزایش می‌یابد. پس از یافتن این مکان‌ها، معامله‌گران می‌توانند با وارد کردن معاملات اسپات که احتمال معکوس شدن قیمت دارایی وجود دارد، سود ببرند.

معاملات شکست مقاومت

تریدر با این استراتژی می‌تواند با پیدا کردن دارایی‌هایی که از سطوح حمایت یا مقاومت ثابت عبور کرده‌اند سود کسب کند. شکست‌ها ممکن است سیگنال‌های قدرتمندی باشند، به‌ویژه زمانی که توسط سایر شاخص‌های تحلیل تکنیکال تأیید شوند.

ریسک و مدیریت آن

هر نوع کسب درآمدی که به وسیله این دو روش باشد، قطعاً با خطراتی همراه است. از این صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟ رو، هم سرمایه‌گذار و هم تریدر باید اطلاعات کافی در مورد نحوه مدیریت سرمایه و ریسک داشته باشند. خطرات اصلی که سرمایه‌گذاران با آن مواجه هستند به شرح زیر است:

  • ریسک بازار: به موقعیتی که یک بازار ارزش خود را از دست بدهد، ریسک بازار گفته می‌شود.
  • ریسک خالص: ارزش یک دارایی خاص، مانند یک سهام یا یک ارز دیجیتال، کاهش یابد.

هر سرمایه‌گذار می‌تواند با استفاده از سهام مختلف در سبد خرید خود، جلو ضرر خود را بگیرد. این عمل توزیع پول بین انواع سرمایه‌گذاری‌ها به منظور جلوگیری از وابستگی بیش از حد به یک دارایی یا اوراق بهادار است. چرا که پرتفویی که شامل طیف وسیعی از دارایی‌ها است، ریسک کمتری نسبت به پرتفویی دارای یک سهام یا دارایی دیجیتال دارد. خطرات اصلی که تریدر‌ها با آن مواجه هستند به شرح زیر است:

  • ریسک نوسان: ریسک نوسانات به خطرات ناشی از تغییرات کوتاه مدت قیمت اشاره دارد.
  • ریسک اهرمی: ریسک استفاده از اهرم به عنوان ریسک اهرمی شناخته می‌شود. در حالی که اهرم ممکن است به شما کمک کند پول بیشتری کسب کنید، همچنین می‌تواند منجر به ضرر و زیان شما شود.

معامله گران می‌توانند از استراتژی‌های مدیریت ریسک زیر استفاده کنند:

  • انتخاب اندازه مناسب برای نقش خود
  • تنظیم توقف ضرر برای به حداقل رساندن تلفات
  • اجتناب از استفاده بیش از حد از لوریج

تریدینگ یا سرمایه گذاری؟ کدام بهتر است؟

هر دو مزایا و معایب خود را دارند. هیچ استراتژی برتری از دیگری وجود ندارد. هر دو نشان داده‌اند که استراتژی‌های مؤثری برای بهره‌مندی از بازار‌های مالی جهانی هستند. انتخاب هر یک از این دو به هدف و معیار برمی گردد؛ برخی از این اهداف عبارتند از:

  • اهداف مالی شما
  • ریسک‌پذیری شما
  • دانش شما از یک بازار خاص یا نوع دارایی
  • میزان تلاشی که می‌خواهید برای تحقیق و پیگیری سرمایه‌گذاری‌های خود صرف کنید.
  • مقدار پولی که برای شروع دارید.

سوالات متدوال

سوالات متداول

سرمایه‌گذار کیست؟

سرمایه‌گذار شخصی است که بر اساس تحلیل‌های بنیادی، دارایی خود را در یکی از بازارهای مالی به مدت زمان طولانی نگه داری می‌کند.

تریدینگ یا معامله‌گری چیست؟

یک استراتژی فعال و کوتاه مدت است؛ در این استراتژی تریدرها دارایی‌ها را درمدت زمان کوتاهی نگه می‌دارند و از طریق نوسانات بازار سود مورد نظر خود را کسب می‌کنند.

کسب سود از طریق سرمایه‌گذاری بهتر است یا تریدینگ؟

هر دو استراتژی معایب و مزایای خود را دارند و نمی‌توان گفت کدام بهتر است. در نتیجه باید بر اساس اهداف مالی، ریرسک‌پذیری، اطلاعات و دانش و در نهایت سرمایه اولیه یکی از این موارد را انتخاب کنید.

نکته: توجه داشته باشید این مقاله صرفا با هدف راهنمایی و آشنایی نوشته شده و آکادمی ارز دیجیتال ارزتودی مسئولیتی در مقابل تصمیمات افراد یا عواقب مالی آن ندارد.

مدیریت ریسک در بازار ارزهای دیجیتال

7b1aaf8bf0498f399d82be89d5fecc8a

وقتی از بازار ترید ارز دیجیتال سخن می گوییم، باید بدانیم که در هر بازاری، یک سری اصول کلی حکم فرماست. درست است که علم بررسی بازار از اهمیت بسزایی برخوردار است و همچنین بهره مندی از اندیکاتور هایی همانند اندیکاتور ایچیموکو نیز مهم تلقی می شود، اما در این مقاله قصد داریم به یکی از قوانین نانوشته بازار ها بپردازیم. آن هم چیزی نیست جز مقوله مدیریت ریسک. پس با تیم توکن باز همراه باشید.

مفاهیم کلی:

  • مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال چیست؟
  • روش هایی برای مدیریت ریسک
  • انواع مدیریت ریسک در حوزه رمز ارزها
  • مفهوم ریسک در بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال
  • تنوع سازی سبدها برای کم کردن ریسک

مدیریت ریسک در بازار ارز دیجیتال چیست؟

باید بدانیم رمز ارزها، دارایی‌هایی غیر متمرکز محسوب می شوند که این دارایی ها برعکس ارزهای فیات (ارزهای رایج کشوری) تحت نظارت و کنترل هیچ سازمان یا مرجع نظارتی نمی باشند. همانطور که می دانیم هیچ تریدری در 100% معاملات خود موفق نخواهد بود و این موضوع را تنها 1% از بهترین تریدرهای جهان می‌دانند. به همین جهت می باشد که تریدرهای برتر و موفق بیش از آنکه خود را یک تریدر (معامله‌گر) تلقی کنند، نخست سعی بر آن دارند که ریسک معاملات را کاهش داده و به خوبی آن را مدیریت کنند.
این بدان مفهوم است، زمانی که قیمت رمز ارز کاهش پیدا می کند، اقدام به خرید آن ارز نموده و در روند صعودی و سقف قیمت بفروش برسانند. آنچه حائز اهمیت است نحوه عملکرد این استراتژی می باشد که کاملاً به بازۀ زمانی وابسته است.
برای مثال: اگر در سال گذشته اقدام به خرید بیت کوین کرده بودید و در زمان مطلوب می فروختید، محتملاً سود خوبی عاید شمای کاربر شده بود.
اما مشکل اصلی بیشتر کاربران آن است که نمی‌دانند چه زمانی دارایی خود را بفروشند و در چه هنگام اقدام به خرید کنند، که تمامی این موارد نمایانگر ریسک بازار در حوزه ی رمز ارزها می باشد.

risk management

باید دانست هر مرتبه ای که وارد معامله‌ای می ‌شوید، باید برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشید تا بدانید زمان مناسب خروج از آن چه هنگامی می باشد تا سود مطلوب حاصل شود.

روش هایی برای مدیریت ریسک

به عبارت دیگر، مدیریت ریسک رمز ارزها را می توان سیستمی دانست که به تریدر این امکان را می دهد که به مدیریت موفق ریسک های موجود در هر ترید بپردازد. برخی از روش هایی که استراتژی مدیریت ریسک مطلوب را به ارمغان می آورند به شرح زیر می باشند:

غلبه بر احساسات

همانطور که می دانیم در حوزه ی دیجیتال همانند هر حوزه ای دیگر، شما سرمایه گذار تلقی می شوید و اساسی ترین نکته برای یک سرمایه گذاری موفق، مدیریت و غلبه بر احساسات می باشد. امری که باید بدانید آن است که از شاخه به شاخه شدن و نگرانی بیش از حد، قادر است ضمن ایجاد حس نگرانی و ترس شدید، موجب تضرر برای شمای کاربر شود.

اگر قصد دارید در رمز ارزی سرمایه گذاری کنید، تحلیل فاندامنتال و پیشینه ی آن را به درستی و کاملاً مورد بررسی و مطالعه قرار دهید. پس از آن با یک تحلیل تکنیکال مطلوب و ضمن توجه به پیشینه ی آن رمز ارز و روندی که هم اکنون در پیش گرفته است، به بازار ورود کرده و روی آن رمز ارز سرمایه گذاری کنید.

پایبندی به قوانین مدیریت ریسک و سبد سرمایه گذاری مطلوب

در حوزه ی رمز ارزها و به طور کلی همه ی بازارهای مالی، مبحثی به نام Portfolio integration وجود دارد که به معنای تحت لفظی یکپارچه سازی ارزها می باشد. اما در معنای بازاری آن، منظور درست کردن سبدی از رمز ارزها یا سهم های مطلوب، صرف سرمایه گذاری می باشد. هیچ وقت نباید همه ی دارایی خود را در یک رمز ارز و یا یک سهم خاص متمرکز و خلاصه کنید و باید همه ی دیگر ابعاد مارکتی که در آن فعال هستید را نادیده بگیرید.

عدم وجود سود هنگفت و یک شبه

این موضوع صحت دارد که برخی از تریدرها با سرمایه گذاری در رمز ارزهای خاصی توانسته اند به سود هنگفت و یک شبه دست یابند. اما این یک استثنا تلقی شده و در اکثریت موارد صدق نمی کند. پس لازم است بدانید که سرمایه و دارایی خود را معطوف به ظن و گمان نکنید و با بررسی درست و به موقع یک رمز ارز با دیدگاه بلند مدت بر روی آن سرمایه گذاری نمایید.

risk management

risk management

در صورت عدم مهارت، با تمامی سرمایه به ترید نپردازید!

همه ی افراد نیاز است گاهی ریسک کنند و این ریسک کمک میکند مهارت و علم، مورد سنجش قرار گیرد. به طور مثال: در بیشتر وقت ها می گویند: “برای یادگیری شنا باید در آب شیرجه زد”

اما این موضوع در دنیای دیجیتال بسیار خطرناک و پر ریسک خواهد بود. برای کسب مهارت در حوزه ی ترید هیچ گاه نباید نسنجیده عمل کرد و بی هوا در این امر شیرجه زد و انتظار پیشرفت داشت. برای کسب مهارت تنها بخش کوچکی از دارایی خود را در این حوزه و مختص به ترید قرار دهید و بخش اعظم آن را با دید بلند مدت هودل یا هولد کنید.

داشتن حد ضرر و حد سود

بدترین آفت در بازارهای مالی و حوزه ی دیجیتال، طمع می باشد. پس سعی کنید هرگز در این بازارها طمع نکنید و برای سرمایه خود حد ضرر و سود تعبیه کنید.
به طور مثال: اگر در معامله ای حد ضرر خود را 10% تعبیه کرده اید با ریزش رمز ارز هدف و عبور از حد ضرر تعبیه شده، لازم است رمز ارز مد نظر را فروخته و در زمان مطلوب مجدداً به بازار ورود کنید. در مبحث سود نیز همین قضیه استوار است اگر سود خود را در رمز ارز مدنظر 20% درصد در نظر گرفته اید، زمانی که به کسب این سود رسیدید، فوراً پوزیشن مد نظر را بسته و از معامله خارج شوید و صرف طمع بیشتر پوزیشن خود را باز نگه ندارید.

عدم پیگیری بازار به صورت بیش از حد

در این مبحث جمله ی معروف وارن بافت حکمرانی می کند: بازار را بیش از حد پیگیری نکنید. زیرا پیگیری بیش از حد بازار موجب می شود که حس ترس و گاهاً اضطراب به سوی شمای کاربر هجوم آورده و شما را به سوی معامله ای اشتباه ترغیب نماید. برای تسلط بر احساسات خود، به پیگیری بیش از حد بازار نپردازید و همواره برای پیگیری بازار برای خود قوانین و مقرراتی را لحاظ کنید. ضمن آنکه به تحلیل خود ایمان راسخ داشته و همواره در جهت کاهش خطای تحلیل های خود، دنبال یادگیری و بروزرسانی خود باشید.

انواع مدیریت ریسک در حوزه رمز ارزها

در تمامی سرمایه گذاری ها، چه حوزه ی دیجیتال و چه بازارهای مالی دیگر همواره ریسک هایی وجود دارد که تریدرها قادرند به سهولت و با شناخت صحیح آنان، به مدیریت آنان پرداخته و سرمایه گذاری ایمن تری را تجربه کنند.
انواع ریسک در سرمایه گذاری رمز ارزها عبارتند از :
•فهمیدن بازار مطلوب
تحلیل تکنیکال
•صرافی های آنلاین
• انتقال در شبکه
• حفظ و نگهداری درست و صحیح
به غیر از موارد یاد شده می توان ده ها یا حتی بیشتر ریسک های موجود را در نظر گرفت که در سرمایه گذاری صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟ رمز ارزها موجود می باشد که برای مدیریت هریک از آنان روشی متمایز تعبیه و در نظر گرفته شده است.

risk management

مفهوم ریسک در دنیای سرمایه گذاری و بازارهای مالی

همانطور که بارها و بارها شنیده ایم و یا به عینه دیده ایم، می دانیم که بیش از 85% اشخاصی که در بازارهای مالی فعالیت می کنند با شکست خوردن مواجه می شوند و این شکست موجب برباد رفتن بخشی یا حتی کل سرمایه آنان می شود. علت این موضوع واضح و مبرهن است که در بطن، مفهومی به نام مدیریت ریسک پنهان شده است.
ریسک در بازارهای مالی الزاماً به معنا و مفهوم خطر و به صدا در آمدن آلارم قرمز نیست. ریسک ابداً بد نیست. باید بدانیم ریسک تنها ارزیابی میزان خطر سرمایه گذاری در قبال میزان سود بدست آمده است و این موضوع مستلزم مدیریت است.
عموماً افراد با شنیدن لفظ ریسک تنها آلارم قرمزی را در ذهن تداعی می کنند که حکم خطر دارد. اما همانطور که در صرف ریسک در سرمایه‌گذاری چیست؟ جمله بالا دیدیم، ریسک را به بیان بهتر می توان اینگونه بیان کرد که مجموعه ای از رفتار هایی است که در یک مدار متعادل با هم دیگر در حال ارتباط هستند.

تنوع سازی سبدها برای کم کردن ریسک

ایجاد تنوع یکی از استراتژی ها برای مدیریت ریسک های سرمایه گذاری می باشد. که با سرمایه گذاری کردن بر روی ارزهای گوناگون، قادر خواهیم بود ریسک و خطر از دست دادن دارایی را تا حد امکان کاهش دهیم. به طور کلی متنوع سازی، بیانگر آن است که تمامی تخم مرغ های خود را در یک سبد قرار ندهیم. زیرا یک ضربه باعث نابودی تمامی یا بیشتر تخم مرغ ها خواهد بود در دنیای دیجیتال هم این قضیه استوار است.

هدف از ایجاد تنوع، آن است که بتوانیم ریسک های غیر سیستماتیک را محدود کنیم. تنوع سازی موجب کاهش تاثیرگذاری می شود. البته باید بدانیم زمانی تنوع سازی کارساز خواهد بود که دارایی های منتخب هیچ همبستگی و ارتباطی با یک دیگر نداشته باشند.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.