بورس چقدر سود بدهد خوب است؟


صورت های مالی | آکادمی آینده

بورس چقدر سود بدهد خوب است؟

آموزش صفر تا ۱۰۰ بازار های مالی شامل بورس و بورس کالا و همچنین تحلیل و پیش بینی قیمت مسکن ، دلار ، طلا ، خودرو ، تورم و…. بصورت کاملا کاربردی و عملی می باشد به نحوی که شما پس از شرکت در این دوره به هیچ کلاس آموزشی دیگری احتیاج نخواهید داشت و می توانید همچون بزرگان بازار بورس :فکر کنید،تحلیل کنید،در قیمت مناسب به سهام ورود کنید و در بهترین قیمت از سهام خروج کنید.

وجه تمایز دوره آموزش بورس بزرگان با سایر دوره های مشابه بورس چیست ؟
تمامی بزرگان بازار اعتقاد دارند که برای موفقیت در بازار می بایست روی چهار دانش کلیدی تسلط داشت:
۱-مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک
۲-تحلیل گری
۳- روانشناسی بازار
۴-روانشناسی خویشتن

با یک جستجوی پنج دقیقه ای در گوگل در میابید که تمرکز عموم آموزش ها و مقالات و کتاب ها در داخل ایران روی دانش تحلیل گری است.

در صورتی که تحلیل ۲۰ الی ۳۰ درصد در موفقیت سرمایه گذار نقش دارد. فراگیری هر ۴ دانش جهت پیوستن به بزرگان بورس الزامی است و فقدان هر یک از آنها حتما باعث آسیب و ضررهای بزرگ خواهد شد.

وجه تمایز دوره بزرگان با سایر دوره این است که در دوره بزرگان هر ۴ دانش به صورت کامل و صحیح و عملی به دانشجویان آموزش داده خواهد شد.

نسبت P/E چیست؟ — به زبان ساده

نسبت قیمت به سود (P/E) نسبتی است که برای ارزش‌گذاری شرکت‌ها از آن استفاده می‌شود و از حاصل تقسیم قیمت سهام بر سود پیش‌بینی شده به دست می‌آید. نسبت P/E به طور معمول به وسیله سرمایه‌گذاران و تحلیلگران برای تعیین ارزش نسبی سهام یک شرکت در مقایسه با شرکت‌های هم‌گروه استفاده می‌شود و در تحلیل فاندامنتال کاربرد فراوانی دارد. همچنین، ممکن است برای مقایسه با رکوردهای قبلی خود شرکت یا در مقایسه با کل بازار در طی زمان بکار رود.

فرمول و محاسبات نسبت P/E

تحلیلگران و سرمایه‌گذاران برای این‌که ملاحظه کنند آیا قیمت با سود پیش‌بینی شده پوشش داده می‌شود یا خیر از فرمول زیر استفاده می‌کنند:

سود هر سهم / ارزش بازاری سهم = نسبت P/E

برای تعیین مقدار P/E، باید قیمت سهام فعلی را بر سود هر سهم (EPS) تقسیم کرد. با ورود به هر وب‌سایت مالی می‌توان ارزش روز سهام (P) را پیدا کرد که این ارزش به طور مشخص نشان‌دهنده رقمی است که سرمایه‌گذاران در حال حاضر باید برای سهام بپردازند، در حالی که EPS با پیچیدگی بیشتری همراه است.

EPS دو شکل اصلی دارد. اولین نوع آن با علامت «TTM» کلمه اختصاری «وال‌استریت» (Wallstreet) برای «دوازده ماه گذشته» است. این عدد، وضعیت عملکرد شرکت را در دوازده ماه گذشته نشان می‌دهد. نوع دوم آن در گزارشات منتشر شده خود شرکت و اغلب همراه با راهنمای EPS یافت می‌شود که برآورد خوش‌بینانه شرکت از درآمد آتی آن به شمار می‌آید.

گاهی، تحلیلگران با افق دید بلندمدت معیارهای P/E 10 یا P/E 30 را در نظر می‌گیرند که به ترتیب متوسط درآمد 10 یا 30 سال گذشته هستند. این معیارها اغلب هنگام اندازه‌گیری ارزش کلی شاخص سهام همانند «S&P 500 » مورد استفاده قرار می‌گیرند، زیرا این اندازه‌گیری‌های طولانی مدت می‌توانند تغییرات چرخه تجاری را جبران کنند.

فرمول محاسبه نسبت P/E

نسبت P/E فوروارد

بسته به استفاده هریک از این دو نوع EPS می‌توان نسبت P/E را به دو گونه کلی P/E فوروارد و P/E پسرو تقسیم‌بندی کرد. نوع سوم و البته کمتر متداول P/E نیز وجود دارد که از جمع مبلغ واقعی سود دو فصل گذشته با مبلغ برآورد شده دو فصل آینده استفاده می‌کند.

P/E فوروارد (یا پیشرو) به جای استفاده از ارقام نهایی، از راهنمای درآمد آتی کمک می‌گیرد. این شاخص که در برخی موارد، «قیمت برآورد شده درآمدها» (Estimated Price to Earnings) نامیده می‌شود، برای مقایسه سود فعلی با درآمد آینده مناسب است و کمک بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ می‌کند تا تصویری واضح‌تر از درآمد آتی بدون تغییر در سایر تعدیلات حسابداری داشته باشیم.

با این وجود، P/E فوروارد مشکلاتی نیز دارد. به عنوان مثال، ممکن است شرکت‌ها به طور عمد سود را در مقدار کمتری تخمین بزنند تا هنگام اعلام سود سه ماهه بعدی، P/E را کم کنند یا سود را بیشتر بیان کنند و بعد آن ‌را در اعلامیه بعدی سود، تعدیل کنند. علاوه بر این، تحلیلگران خارج از شرکت نیز ممکن است تخمین‌هایی ارائه دهند که با تخمین‌های شرکت متفاوت باشند و باعث ایجاد سردرگمی شوند.

نسبت P/E پسرو

P/E پسرو از آنجا ‌که با تقسیم قیمت فعلی سهام بر سود (EPS) طی 12 ماه قبل به دست می‌آید، به عملکرد گذشته وابسته است. با فرض اینکه شرکت درآمد خود را به طور دقیق گزارش کرده باشد، این معیار به جهت هدفمند بودن، محبوب‌ترین مقیاس P/E است. برخی از سرمایه‌گذاران به دلیل عدم اطمینان به برآورد سود توسط افراد دیگر، ترجیح می‌دهند P/E پسرو را بررسی کنند. اما P/E پسرو نیز دارای نقایصی است از جمله این‌که عملکرد گذشته یک شرکت نمی‌تواند تضمین‌ کننده رفتارهای آینده آن باشد.

سرمایه‌گذاران در عوضِ عملکرد گذشته، روی قدرت سوددهی آینده سرمایه‌گذاری می‌کنند. می‌دانیم قیمت سهام دارای نوسان و تلاطم است. در حالی که EPS ثابت می‌ماند و این امر نیز خود مشکل دیگری را به وجود می‌آورد. اگر یک اتفاق، قیمت سهام شرکت را به سمت بالا یا پایین تحت تاثیر قرار دهد، P/E پسرو کمتر منعکس کننده این موضوع خواهد بود.

از آنجا که سود به صورت فصلی اعلام می‌شود، نسبت P/E پسرو با تغییرات روزانه قیمت سهام تغییر خواهد کرد. به همین دلیل برخی از سرمایه‌گذاران نسبت P/E فوروارد را ترجیح می‌دهند. در خصوص اینکه آیا P/E بالا بهتر است یا پایین چنانچه نسبت P/E فوروارد از P/E پسرو کمتر باشد، بدین معنی است که تحلیلگران انتظار رشد سود را دارند و اگر نسبت P/E فوروارد از نسبت P/E پسرو بیشتر باشد، بدین معنی است که تحلیلگران انتظار کاهش سود را دارند.

با توجه به اهمیت نسبت P/E برای سرمایه‌گذاران و تحلیلگران در بازار بورس، «فرادرس» اقدام به انتشار فیلم آموزش مقدماتی ورود به بازار بورس و نکات کاربردی کرده که لینک آن در ادامه آورده شده است.

  • برای دیدن فیلم آموزش مقدماتی ورود به بازار بورس و نکات کاربردی + اینجا کلیک کنید.

اهمیت P/E

نسبت P/E یکی از با اهمیت‌ترین شاخص‌هایی است که تحلیلگران و سرمایه‌گذاران برای سنجش ارزش سهام از آن استفاده می‌کنند. این نسبت نشان ‌می‌دهد قیمت روز سهام زیر ارزش واقعی یا بالای ارزش واقعی است. به علاوه می‌توان با مقایسه نسبت P/E سهم با نسبت P/E گروه یا نسبت P/E صنعت به اطلاعات ارزشمندی دست یافت.

بطور اساسی، نسبت P/E یعنی اینکه سرمایه‌گذار چقدر حاضر است پول بپردازد تا یک ریال از سود یک شرکت را کسب کند، به همین خاطر به این نسبت، «ضریب قیمت» هم گفته می‌شود.

مثال نسبت P/E

به عنوان مثال «شرکت سرمایه‌گذاری صبا تامین» با نماد «صبا» در تاریخ 1399/06/19 با EPS (TTM) برابر با 4,387 ریال در قیمت پایانی 32,537 ریال معامله شد. برای به دست آوردن P/E این سهم کافی است قیمت پایانی را بر سود تقسیم کنیم و به عدد 7٫42 برسیم. مطابق تصویر زیر این اطلاعات را به سادگی می‌توان از طریق سایت شرکت مدیریت فناوری بورس تهران به دست آورد.

نمونه‌ای از اطلاعات یک سهم (برای مشاهده تصویر در ابعاد بزرگتر، روی آن کلیک کنید.)

انتظارات سرمایه گذاران

در حالت کلی، یک P/E بالا بیان کننده انتظارات سرمایه‌گذاران در جهت رشد بالاتر سود آتی یک سهم نسبت به سهام مشابه ولی با P/E پایین است. مقدار P/E پایین می‌تواند علامت معامله سهم زیر ارزش واقعی یا بهبود وضعیت سود یک شرکت نسبت به عملکرد گذشته آن باشد. هنگامی که یک شرکت دارای سود نباشد (سود صفر) یا زیان گزارش کند، در هر دو حالت، علامت «N/A» برای P/E نوشته می‌شود، اگرچه رقم P/E منفی نیز در صورت اعلام زیان شرکت، در برخی موارد محاسبه می‌شود.

P/E و بازدهی سود

اگر نسبت P/E را معکوس کنیم، به بازدهی سود خواهیم رسید. بنابراین، بازدهی سود از تقسیم سود هر سهم بر قیمت بازاری سهام به دست می‌آید و به صورت درصد گزارش می‌شود. این نسبت به اندازه نسبت P/E در بین تحلیلگران دارای شهرت نیست. بازدهی سود در ارتباط با نرخ بازگشت سرمایه مفید و قابل استفاده است. از آنجایی که برای سرمایه‌گذاران رشد ارزش سرمایه‌گذاری‌هایشان مهم‌تر از مدت بازگشت سرمایه است، چندان هم عجیب نیست که در موارد بیشتری از نسبت P/E استفاده ‌کنند.

بازدهی سود، هنگامی که شرکت سود صفر یا منفی داشته باشد، می‌تواند معیار مناسبی برای ارزش‌گذاری آن باشد. از آن‌جایی که چنین موردی در بین شرکت‌های با فناوری پیشرفته، رشد بالا یا شرکت‌های نوپا زیاد است، EPS منفی منجر به ایجاد نسبت P/E تعریف نشده خواهد شد. اگر یک شرکت سود منفی داشته باشد، بازدهی سود‌ آن نیز منفی خواهد شد که می‌تواند برای مقایسه و تفسیر، استفاده شود.

نسبت‌ P/E و نسبت PEG

نسبت P/E حتی اگر به صورت فوروارد هم محاسبه شود نمی‌تواند به شما بگوید که آیا P/E مناسبی برای نرخ رشد پیش‌بینی شده شرکت است یا خیر. از این رو تحلیلگران به سراغ نسبت PEG می‌روند.

نسبت «Price to Earnings to Growth | PEG» رابطه بین نسبت P/E و نرخ رشد سود را مشخص می‌کند و جزییات بیشتری را در مورد سهم نسبت به P/E فاش می‌کند. به عبارت دیگر، نسبت PEG به سرمایه‌گذار این اجازه را می‌دهد که قیمت سهام را با توجه سود کنونی و پیش‌بینی شده سهام ارزیابی کند. این نسبت از حاصل تقسیم نسبت P/E پسرو بر نرخ رشد سود (EPS) شرکت به دست می‌آید و بسته به نوع استفاده از سود (پیش‌بینی شده آتی یا گذشته)، به دو نوع «پیشرو» و «پسرو» بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ قابل تعریف خواهد بود.

اگرچه نرخ رشد سود بین بخش‌های مختلف متفاوت است ولی PEG کمتر از 1 معمولا نشان‌دهنده معامله سهم زیر ارزش واقعی است چراکه قیمت سهام، کمتر از سودِ مورد انتظار سهم است و برعکس، PEG بیشتر از 1 می‌تواند نشان‌دهنده معامله سهم بالاتر از ارزش واقعی آن باشد چراکه قیمت سهم، بیشتر از سود مورد انتظار سهام خواهد بود.

P/E مطلق و P/E نسبی

ممکن است تحلیلگران بین نسبت P/E نسبی و مطلق نیز تمایزهایی قائل شوند که در ادامه به توضیح این موارد خواهیم پرداخت.

P/E مطلق

صورت این کسر به طور کلی همان قیمت روز سهام و مخرج نیز ممکن است «سود پیش‌بینی شده TTM» یا سود برآورد شده 12 ماه آتی یا مجموع سود دو فصل قبل با دوفصل آتی باشد. در محاسبه P/E مطلق توجه به این‌که قیمت روز در محاسبات دخیل بوده نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است.

P/E نسبی

P/E نسبی در واقع P/E مطلق را با یک شاخص یا یک محدوده از P/E‌های گذشته، طی یک دوره خاص مثلا 10 ساله مقایسه می‌کند. این نسبت نشان می‌دهد که پی به ای مطلق به چند درصد از P/Eهای گذشته رسیده است. در این راستا معمولا P/E مطلق با بزرگ‌ترین یا کوچک‌ترین مقدار خودش در گذشته مقایسه می‌شود تا مشخص شود چقدر به کف تاریخی خود نزدیک شده است.

چنانچه مقدار P/E نسبی بیشتر از 100٪ باشد، معلوم می‌شود که P/E کنونی از P/E گذشته نیز عبور کرده است و برعکس اگر مقدار P/E نسبی کمتر از 100٪ باشد، یعنی P/E کنونی هنوز به P/E گذشته نرسیده است.

بورس

P/E صنعت و P/E گروه

براساس تقسیم‌بندی سازمان بورس اوراق بهادار، سهام شرکت‌ها با توجه به نوع فعالیت، در گروه‌های مختلف دسته‌بندی می‌شوند. در این بین ممکن است صنایعی با نوع فعالیت شبیه یا مکمل یکدیگر، با هم در یک گروه جمع شوند. سایت شرکت فناوری مدیریت بورس معمولا برای گروه‌های مختلف، P/E گروه را محاسبه و منتشر می‌کند، ولی تحلیلگران ممکن است برای صنایع یا زیرگروه‌های همان گروه نیز این رقم را محاسبه کنند و مورد استفاده قرار دهند. به عنوان مثال، می‌توان به زیرگروه قطعه سازها در گروه خودرو و ساخت قطعات اشاره کرد.

صنایع مختلف محدوده‌های P/E متفاوتی دارند که در آن گروه ممکن است عادی بنظر برسد. برای مثال، P/E گروه محصولات شیمیایی برابر 19.2 است درحالیکه برای گروه بانکها و موسسات اعتباری، این عدد برابر 60.3 ذکر می‌شود و این موضوع بدلیل تفاوت در زمینه فعالیت و فاکتورهای بنیادی دیگر است و دلیل بر برتری یک صنعت نسبت به دیگری نیست.

محدودیت های نسبت P/E

همانند سایر ابزارهای ارزش‌گذاری سهام نسبت P/E نیز کاستی‌های مهمی دارد و به این باور غلط که تنها با یک ابزار تحلیل می‌توان تصمیم به سرمایه‌گذاری گرفت خط بطلان می‌کشد. شرکت‌هایی که سودشان صفر یا منفی گزارش شده است، برای محاسبه P/E چالش جدی را بوجود می‌آورند. نظرات مختلفی در این موارد وجود دارد و برخی قائل به P/E منفی و برخی آن را صفر در نظر می‌گیرند اما عمده تحلیلگران در این موارد، P/E را غیر قابل تفسیر (N/A) فرض می‌کنند.

یکی از اصلی‌ترین محدودیت‌های نسبت P/E هنگام مقایسه این نسبت برای دو شرکت مختلف خود را نشان می‌دهد. ارزش و نرخ رشد شرکت‌ها در بخش‌های مختلف با توجه به زمینه فعالیت و زمان متفاوت کسب سود ممکن است از هم متفاوت باشد.

برای برطرف کردن این مشکل، نسبت P/E شرکت تنها باید برای مقایسه با سایر شرکت‌های هم گروه مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال، مقایسه دو شرکت یکی در گروه ارتباطات و دیگری در گروه مواد شیمیایی با استفاده از نسبت P/E ممکن است به نتیجه و تصمیم‌گیری غلط در این باره منجر شود.

سایر ملاحظات P/E

P/E یک شرکت، در مقام مقایسه با P/E سایر شرکت‌های هم‌گروه، بسیار معنی‌دار‌تر است. برای مثال، ممکن است P/E یک شرکت در گروه «انبوه‌سازی، املاک و مستغلات» بسیار بالا باشد و این تصور ایجاد شود که این سهم، ارزنده نیست، ولی با توجه به P/E بالای کل این گروه می‌توان به غلط بودن این فرضیه پی برد.

بعلاوه، از آنجا که بدهی یک شرکت بر قیمت سهام و درآمد شرکت تأثیر می‌گذارد، به صورت اهرمی می‌تواند نسبت P/E را نیز منحرف کند. به عنوان مثال، فرض کنید دو شرکت مشابه وجود دارند که صرفا از نظر بدهی باهم اختلاف دارند. هرکدام که بدهی بیشتری دارند احتمالاً مقدار P/E کمتری نیز داشته باشند. با این وجود، اگر وضعیت تجارت مساعد باشد، شرکتی که بدهی بیشتری دارد، به دلیل ریسک‌هایی که متحمل شده است، می‌تواند درآمد بیشتری را به خود ببیند.

دیگر محدودیت مهم نسبت P/E مشکلی است که در محاسبه خود فرمول P/E وجود دارد. ارائه دقیق و بی‌طرفانه نسبت P/E به ورودی‌های دقیق قیمت بازار سهام و برآورد دقیق سود هر سهم متکی است. بازار از طریق داد و ستد پیوسته خود، قیمت سهام را تعیین می‌کند و این قیمت‌ها از طیف وسیعی از منابع معتبر در دسترس هستند. درحالیکه منبع کسب اطلاعات سود در نهایت خود شرکت است، جایی که براحتی می‌توان این اطلاعات را دستکاری کرد، با این وجود، تحلیلگران و سرمایه‌گذاران برای ارائه اطلاعات دقیق به مسئولین شرکت اعتماد می‌کنند. در صورت از بین رفتن این اعتماد، سهام ریسک بیشتری خواهد داشت و بنابراین، ارزش کمتری دارد.

برای کاهش ریسک اطلاعات غلط، نسبت P/E توسط تحلیلگران به دقت زیر نظر قرار می‌گیرد. اگر شرکت قصد داشته باشد اعداد را به منظور بهتر جلوه دادن خود دستکاری کند و در نتیجه، سرمایه‌گذاران را فریب دهد، این شرکت باید سخت تلاش کند تا مطمئن شود که تمام معیارها به صورت منسجم دستکاری شده، که انجام آن دشوار است. به همین دلیل، نسبت P/E همچنان یکی از مهمترین نکات برای تجزیه و تحلیل یک شرکت به شمار می‌آید، اما نباید هیچ‌گاه به تنهایی مورد استفاده قرار بگیرد.

سلب مسئولیت مطالب اقتصاد: این مطلب صرفاً‌ با هدف افزایش آگاهی عمومی در حوزه اقتصاد نوشته شده است. برای سرمایه‌گذاری،‌ تجارت و آگاهی دقیق از قوانین مربوط به آن‌ها، لازم است حتماً از دانش و مشاوره افراد متخصص کمک گرفته شود. دقت داشته باشید که قوانین بازار سرمایه و قوانین تجاری و اقتصادی کشور، همواره در حال تغییر هستند و بر همین اساس، ممکن است برخی موارد ذکر شده در این مطلب، دیگر صحت نداشته باشند. مسئولیت بورس چقدر سود بدهد خبورس چقدر سود بدهد خوب است؟ وب است؟ هر گونه بهره‌برداری از این نوشتار با هدف سرمایه‌گذاری، تجارت، کسب درآمد و غیره، بر عهده خود افراد بوده و مجله فرادرس هیچ مسئولیتی در این رابطه ندارد. برای اطلاعات بیشتر + اینجا کلیک کنید.

مطلبی که در بالا مطالعه کردید بخشی از مجموعه مطالب «آموزش بورس رایگان به زبان ساده» است. در ادامه، می‌توانید فهرست این مطالب را ببینید:

اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزش‌ها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد می‌شوند:

با بررسی حاشیه سود، سود خود را افزایش دهید

حاشیه سود | آکادمی آینده

حاشیه سود، یکی از شاخصه‌های اصلی فاندامنتالی برای سرمایه گذاری در یک شرکت است.

هنگامی که بخواهید تحلیل فاندامنتال (بنیادی) انجام دهید، دو رویکرد سر راه شما وجود دارد:

رویکرد اول، بررسی بالا به پایین هست و دیگری نگاه از پایین به بالا است. در رویکرد بررسی بالا به پایین، هنگامی که شما وارد تحلیل فاندامنتال یک پروژه شوید، ابتدا وضعیت جهانی (سیاسی، اقتصادی و…) را بررسی می‌کنید، سپس وضعیت اقتصاد داخلی، وضعیت صنعت و در پایان به بررسی شرکت مورد نظر خواهید پرداخت.

شما برای شناسایی پروژه های آینده‌دار باید از منابع اطلاعاتی گوناگون و معتبر استفاده کنید. و ما در این مقاله شما را با بهترین منابع آماری برای بررسی سابقه اقتصادی شرکت‌های مختلف آشنا می‌کنیم.

حاشیه سود که یکی از عوامل مؤثر در تحلیل بنیادی هست، که در این مقاله به بررسی کامل آن می‌پردازیم. همچنین نحوه محاسبه انواع حاشیه سود را بیان می‌کنیم.

در این مقاله می‌آموزید:

  1. آشنایی با انواع گزارش‌های مالی
  2. آموزش محاسبه حاشیه سود در معاملات
  3. کاربرد و تحلیل حاشیه سود
  4. تأثیر حاشیه سود بر معاملات

این مقاله برای چه کسانی مناسب است:

  1. افرادی که به بررسی گزارش‌های مالی و تحلیل فاندامنتال علاقه‌مند هستند.
  2. معامله‌گران و سرمایه گذاران بلند مدت.
  3. سرمایه‌گذاران حرفه‌ای که می‌خواهند شخصاٌ، یک پروژه ارزنده برای سرمایه‌گذاری را تحلیل کنند.

منابع مهم تحلیل شرکت برای تعریف حاشیه سود

قبل از تعریف اینکه حاشیه سود چیست، باید با برخی شاخصه‌های مهم در هر پروژه یا شرکت که در تحلیل اوضاع و شرایط آن مهم هستند آشنا شویم.

برای مثال زمینه فعالیت شرکت، مکان شرکت، نوع محصولات تولیدی، فروش محصولات و مشتریان شرکت، مواردی هستند که قبل از سرمایه گذاری در یک مجموعه باید اطلاعاتی درباره آنها کسب کنیم. یکی از این منابع، گزارش‌های مالی منتشر شده توسط خود شرکت است.

گزارش‌های مالی چیست؟

گزارش‌های مالی شرکت شامل گزارش هیئت مدیره، صورت‌های مالی و یادداشت‌های توضیحی هست که توسط شرکت تهیه و مورد استفاده مخاطبین قرار می‌گیرد. اساس و پایه تحلیل بنیادی، وابسته به این گزارشات است.

به عنوان مثال برای بازار بورس ایران، سامانه جامع اطلاع رسانی ناشران یا سایت کدال، سایتی معتبر و مورد اطمینان است که گزارشات مالی شرکت‌های بورسی در آن منتشر می‌شود.

در بازار ارزهای دیجیتال نیز وبسایت‌هایی مانند کوین مارکت کپ (Coinmarketcap)، گلاس‌نود (Glassnode)، کوین گلاس (Coinglass) و… به عنوان منابع اطلاعاتی موثق برای تحلیل شرایط مالی رمز ارزها استفاده می‌شوند.

معتبرترین منبع برای تحلیل شرایط اقتصادی، صورت‌های مالی شرکت‌ها می‌باشند. در صورت‌های مالی، وضعیت و عملکرد مالی شرکت‌ها در قالب اعداد و ارقام بیان می‌گردد. از جمله صورت های مالی مهمی که باید در نظر داشته باشید، ترازنامه و صورت سود و زیان است.

ترازنامه توانایی شرکت را برای برقراری تعادل بین دارایی‌ها و میزان بدهی‌اش به سایر نهادهای مختلف را نشان می‌دهد. میزان درآمد و مخارج شرکت در یک بازه زمانی مشخص در صورت حساب درآمد نمایش داده می‌شود. شما از طریق این صورتحساب متوجه می‌شوید شرکت درآمدی از دست داده است یا کسب کرده است و میزان نقدینگی شرکت برای خرید هر آنچه که برای بهبود یا گسترش لازم هست، مشخص شده است.

حاشیه سود چیست؟

در امور حسابداری و مالی، میزان سودآوری شرکت را نسبت به درآمد آن با استفاده از مارجین اندازه‌گیری می‌کنند. حاشیه سود خالص یا مارجین، یکی از نسبت‌های سودآوری هست و از تقسیم سود خالص بر درآمد یا فروش به دست می‌آید.

حاشیه سود به شکل درصدی بیان می‌شود و مشخص می‌کند هر شرکت به ازای هر 100 میلیون تومان فروش، چند میلیون سود به دست می‌آورد. برای مثال، اگر مارجین سود خالص شرکتی 20% باشد، مشخص می‌شود این شرکت در ازای هر 100 میلیون تومان فروش، 20 میلیون تومان سود خالص کسب کرده است.

محاسبه انواع حاشیه سود

حاشیه سود انواع مختلفی دارد. اصلی‌ترین آن‌ها حاشیه سود ناخالص، حاشیه سود عملیاتی و حاشیه سود خالص است. در این بخش از مقاله با انواع حاشیه سود آشنا می‌شویم و نحوه محاسبه آن‌ها را بیان می‌کنیم.

حاشیه سود ناخالص (GROSS PROFIT MARGIN)

برای محاسبه حاشیه سود ناخالص از فرمول زیر استفاده می‌کنیم.

حاشیه سود ناخالص | آکادمی آینده

حاشیه سود ناخالص | آکادمی آینده

حاشیه سود عملیاتی (OPERATING PROFIT MARGIN)

مارجین سود عملیاتی برای ارزیابی سودآوری شرکت از عملیات اصلی آن مورد استفاده قرار می‌گیرد. در حقیقت به کنترل هزینه‌های عملیاتی در فرآیند سودآوری شرکت می‌پردازد.

هرچه این نسبت بالاتر باشد میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش هزینه‌های عملیاتی بیشتر است. برای محاسبه آن از فرمول زیر استفاده می‌کنیم.

حاشیه سود عملیاتی | آکادمی آینده

حاشیه سود عملیاتی | آکادمی آینده

حاشیه سود خالص (NET PROFIT MARGIN)

مارجین سود خالص یکی از پرکاربردترین نسبت‌های مالی است که تحلیلگرهای مالی با استفاده از آن میزان سودآوری شرکت را با توجه به فروش یا درآمدهای شرکت مورد ارزیابی قرار می‌دهند. هرچه این نسبت بیشتر باشد بیانگر بالاتر بودن میزان سودآوری شرکت و توانایی آن در کاهش کل هزینه‌های شرکت و به عبارتی کارایی بالای آن است. روش محاسبه مارجین سود خالص از طریق فرمول زیر است.

3 1

حاشیه سود خالص | آکادمی آینده

تحلیل حاشیه سود

از حاشیه سود کم و پایین، این‌طور تعبیر می‌شود که سوددهی شرکت چندان ایمن نیست. اگر شرکتی با حاشیه سود پایین، در فروش دچار افت شود، حاشیه سود آن حتی کمتر هم خواهد شد و ممکن است منفی شود.

مارجین سود پایین می‌تواند نکات خاصی درباره صنعتی که یک شرکت در آن فعالیت دارد یا شرایط کلان اقتصادی آشکار کند.

کم بودن حاشیه سود، می‌تواند نشان‌دهنده آن باشد که آن شرکت فروش کمتری از سایر شرکت‌ها در همان صنعت داشته است (سهم بازار کمتر) و یا اینکه صنعت مورد نظر، متأسفانه شرایط وخیمی دارد.

همچنین می‌توانند جنبه‌های خاصی از استراتژی قیمت‌گذاری یک شرکت را مشخص نمایند و نشان دهد که شرکت کالاهای خود را کمتر قیمت‌گذاری کرده است.

مارجین سود همچنین به نکاتی راجع به توانایی شرکت در مدیریت هزینه‌هایش اشاره دارد.

مخارج بالا نسبت به درآمد، ممکن است نشانگر این باشد که شرکت، به خاطر مشکلات مدیریتی، سعی در پایین نگه‌داشتن هزینه‌ها دارد. مخارج بالا ممکن است به دلایل مختلفی اتفاق بیفتند، مثلاً شرکت، کارمندان زیادی استخدام کرده یا در فضایی بزرگ‌تر از نیاز فعالیت می‌کند و درنتیجه مجبور است پول اجاره زیادی بپردازد و… .

مقایسه بین حاشیه‌ سود شرکت‌ها

با وجود اینکه مارجین سود، نسبت مفید و محبوبی برای اندازه‌گیری سودآوری شرکت‌ها است، اما مانند هر معیار مالی دیگری دارای محدودیت‌هایی است که سرمایه گذاران باید آن را در نظر بگیرند.

افراد باید از این معیار فقط جهت مقایسه شرکت‌ها در یک صنعت خاص و با مدل‌های کسب و کار و سطح درآمدی یکسان استفاده نمایند. غیر از این، تفسیر مقایسه‌ای بین حاشیه‌های سود آن‌ها تقریباً بی‌معنی است.

فرض کنید شرکتی اجناس لوکس می‌فروشد. این شرکت، اغلب درصد سود بالایی در اجناس خود دارد، در حالی‌ که موجودی کالا و هزینه کم دارند یا درآمد متوسطی دارند اما از مارجین سود بالایی برخوردارند.

در شرکتی دیگر که تولیدکننده کالاهای اساسی هستند، به دلیل نیاز به نیروی کار و فضای بیشتر، درصد سود کمی داشته و موجودی کالا و هزینه نسبتاً بالایی دارند. ممکن است درآمد بالایی داشته باشند، اما حاشیه سودشان کم است.

آیا افزایش درآمد، موجب افزایش حاشیه سود می‌شود؟

معمولاً اعدادی مثل فروش یا بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ درآمد، نمی‌توانند اطلاعات خاصی راجع به سودآوری شرکت در اختیار شما قرار دهند؛ یعنی نگاه کردن به درآمدهای یک شرکت اغلب کل جریان دارایی و نقدینگی شرکت را تعریف نمی‌کند. افزایش درآمدها خوب است، ولی افزایش درآمد به معنی افزایش حاشیـه سود شرکت نیست.
به‌طور مثال، فرض کنید درآمد یک سال شرکتی ۱۰۰ میلیارد تومان بوده و ۷۵ میلیارد تومان هزینه داشته باشد که حاشیه سود او ۲۵% می‌شود. (۲۵%=۱۰۰/(۷۵-۱۰۰)).

اگر در طول سال بعدی درآمدش به ۱۲۵ میلیارد تومان افزایش یابد و هزینه‌های آن به ۱۰۰ میلیارد تومان برسد، حاشیـه سود آن ۲۰% می‌شود (۲۰%=۱۲۵/(۱۰۰-۱۲۵)). همان‌طور که مشخص است بااینکه درآمد شرکت افزایش پیدا کرده، اما حاشیه سود شرکت به خاطر افزایش سریع‌تر هزینه‌ها نسبت به درآمد، کاهش یافته است.

عاملی مؤثر در کاهش حاشیه سود

کم شدن درآمد شرکت موجب کاهش حاشیه سود می‌شود.

فرض کنید درآمد و مخارج شرکتی در یک سال به ترتیب ۲۰۰ میلیارد و ۱۵۰ میلیارد تومان باشد. در این صورت مارجین سود آن ۲۵% خواهد بود. در سال بعد، شرکت یک تغییر ساختار انجام می‌دهد و مخارج خود را با حذف یک خط تولید کاهش می‌دهد، لذا درآمد کل هم کاهش می‌یابد. اگر درآمد و مخارج شرکت در سال دوم ۱۵۰ میلیارد و ۱۲۰ میلیارد دلار باشد، مارجین سود آن ۲۰% خواهد شد.

در این مثال، اگرچه شرکت توانست هزینه‌های خود را به شکل قابل‌ توجهی کاهش دهد، ولی مارجین سود بیشتر از تصور تحت تأثیر قرار گرفت. چون درآمد سریع‌تر از مخارج با کاهش روبرو شد.

بررسی حاشیه سود در شرکت مهندسی صنعتی روان فن‌آور

از آنجایی که مبحث حاشیه سود در صورت های مالی نمادهای بورسی بهتر بیان می‌شود، برای درک آسان‌تر این مبحث، نمونه آن را در یک شرکت بورسی بررسی می‌کنیم.

مثال: می‌خواهیم مارجین سود خالص و عملیاتی را محاسبه کنیم. ابتدا نماد شرکت مورد نظر را در سایت کدال جستجو می‌کنیم. سپس از آیتم گروه اطلاعیه، گزینه اطلاعات و صورت مالی سالیانه و از آیتم نوع اطلاعیه، گزینه اطلاعات و صورت‌های مالی میان‌دوره‌ای را انتخاب می‌کنیم.

4

صورت های مالی | آکادمی آینده

آخرین صورت سود و زیان (۹ ماهه ۱۴۰۰) برای شرکت مهندسی صنعتی روان فن‌آور را استخراج کرده‌ایم:

5

صورت مالی 9 ماهه 1400 | آکادمی آینده

حاشیه سود خالص شرکت برابر است با سود خالص تقسیم‌ بر فروش: ٪۱۱.۲۳- =۲۸۳۱۱-/۶۵۴۴-

حاشیه سود عملیاتی شرکت برابر است با سود عملیاتی تقسیم‌ بر فروش: ٪۱۹.۹۲-=۲۸۳۱۱/۵۶۴۲-

دوره ۶ ماهه ۱۴۰۰

6

صورت مالی 6 ماهه 1400 | آکادمی آینده

حاشیه سود خالص: ٪۸۸.۹۲- =۱۸۶۱۴-/۱۶۵۵۳-

حاشیه سود عملیاتی: ٪۸۵.۴۲- =۱۸۶۱۴/۱۵۹۰۱-

همان‌طور که مشخص است از میزان حاشیه زیان خالص و حاشیه زیان عملیاتی در دوره ۹ ماهه کاسته شده است. در حالت کلی محاسبه مارجین سود برای شرکت‌هایی که در حال ضرر کردن هستند، خیلی مفید نیست، چون آن‌ها هیچ سودی ندارند.

نتیجه گیری

در این مقاله به بررسی انواع حاشیه سود و تأثیرات کاهش و افزایش آن پرداختیم. یاد گرفتیم حاشیه سود (Profit margin) نسبتی است که سودآوری هر ریال از فروش را، محاسبه می‌کنند.

توجه محض به سودهای خالص، تصویری دقیق از عملکرد شرکت ارائه نخواهد داد. نسبت‌های مارجین سود، بجای برآورد کردن میزان دارایی‌ها، سهام و سرمایه‌گذاری‌های شرکت؛ مقدار پولی را که آن شرکت، از تمام درآمدهای حاصل از فروش محصولات، دارایی‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها به دست خواهد آورد، مورد توجه قرار می‌دهد.

یک تحلیلگر بنیادی خوب باید مسلط بر مفاهیم آماری در صورت‌های مالی باشد و بتواند به درستی روابط بین اعداد و ارقام منتشر شده را درک نماید.

از جنبه‌های کیفی که نباید نادیده گرفته شود، مزیت رقابتی بودن و کیفیت مدیریت شرکت است. تحلیلگران می‌توانند اطلاعات اولیه را با رجوع کردن به وب‌سایت‌ کدال و یا جست و جو در اینترنت به دست آورند.

اگر در ترید و معامله‌گری مهارت دارید ولی هنوز نمی‌دانید که بر روی چه سهمی معاملاتتان را انجام دهید، آکادمی آینده به عنوان بهترین آموزشگاه آموزش ارز دیجیتال و آموزش فارکس پاسگوی تمامی سوالات شما عزیزان است.

آیا سرمایه گذاری در متاورس سودآور است؟

آیا سرمایه گذاری در متاورس سودآور است؟

آینده اینترنت شامل جهان‌های مجازی است که در آن انسان‌ها می‌توانند بدون محدودیت فضای فیزیکی در تعامل باشند. بر اساس برآوردهای تحلیلگران، این محیط های مجازی می توانند فرصت سرمایه گذاری بزرگ بعدی باشند. اگرچه متاورس هنوز در حال تکامل است، این فناوری می تواند همه چیز را از تجارت الکترونیک گرفته تا رسانه های اجتماعی و حتی املاک و مستغلات متحول کند.

همانطور که مخاطبان این محیط های مجازی رشد می کنند، علاقه شرکت هایی که تلاش می کنند از این روند سرمایه گذاری کنند نیز افزایش می یابد. به عنوان مثال، فیس بوک نام خود را به نام متا تغییر داده است و قصد دارد میلیاردها دلار در ساخت متاورس سرمایه گذاری کند. در این راهنمای مبتدی مفید، هدف ما این است که به شما کمک کنیم تا بفهمید متاورس چیست و چگونه می‌توانید از این فناوری سود ببرید.

متاورس چیست؟

در طول چند دهه گذشته، فناوری اینترنت نحوه تجربه ما از جهان را متحول کرده است و به ما دسترسی آزادانه به اطلاعات و گسترش تعاملات اجتماعی می دهد. با این حال، تحول بعدی در فناوری احتمالاً فراگیرتر خواهد بود.

شرکت‌های فناوری می‌توانند محیط‌های مجازی را به لطف قدرت محاسباتی بیشتر، اتصال سریع‌ تر به اینترنت و سایر پیشرفت‌های فناوری مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشین توسعه دهند. هدف این فضاها این است که به شرکت کنندگان احساس حضور بدون ترک جایی که هستند بدهد. همانطور که مارک زاکربرگ، مدیرعامل متا در ویدیوی اخیر توضیح داد، شرکت هایی مانند متا با استفاده از هولوگرام های مجهز به مجموعه های واقعیت مجازی یا دستگاه های دیگر قول می دهند که به مردم این فرصت را بدهند که «تقریباً هر کاری را که می توانید تصور کنید انجام دهند».

افراد می توانند خود را به عنوان آواتار وارد محیط های مجازی شوند، تا کار کنند، بازی کنند، خرید کنند، ورزش کنند، یاد بگیرند و اکثر فعالیت های زندگی را به صورت دیجیتالی در این دنیای آینده تجربه کنند. کاربران همچنین می توانند عناصر واقعی مانند دکوراسیون خانه یا محل کار خود را تکرار کنند و در عین حال از گرافیک های پیشرفته مانند ساحل در هاوایی استفاده کنند. با آمیختن امر خیالی با واقعی، واقعیت مجازی، همانطور که متا توصیف می کند، ایده آل می شود.

زاکربرگ توضیح می‌دهد: «وقتی در متاورس در یک جلسه حضور دارید، احساس می‌کنید که با هم در اتاق هستید، تماس چشمی برقرار می‌کنید، حس مشترکی از فضا دارید و فقط به شبکه‌ای از چهره‌ها روی صفحه نگاه نمی‌کنید.» همین احساس در تمام تجربیات در دنیای مجازی ترجمه می شود. برای مثال، یک معلم مدرسه می‌تواند دانش‌آموزان را از طریق واقعیت افزوده، نسخه‌ای پیشرفته از دنیای فیزیکی، به روم باستان یا اعماق جنگل‌های آمازون منتقل کند.

آیا سرمایه گذاری در متاورس سودآور است؟

چگونه در متاورس سرمایه گذاری کنیم؟

متاورس یک جهان مجازی است که به کاربران اجازه می دهد با ایجاد آواتارهای خود، تجربیات خود را از دنیای واقعی یا فیزیکی در یک پلتفرم مجازی تکرار کنند. این مفهوم پس از همه‌گیری ویروس کرونا به دلیل محدودیت در تجمعات و جلسات فیزیکی مورد توجه قرار گرفته است.

اما مانند هر اقتصادی به یک ارز نیاز دارد. متاورس، که یک اقتصاد مجازی کاملاً فراگیر نیز است، به یک روش پرداخت نیاز دارد. از آنجایی که فعالیت ها و تعاملات در دنیای مجازی همه از طریق آواتار کاربر انجام می شود، امکان معامله با ارز فیات (ارز کاغذی سنتی) وجود ندارد. این درواقع دلیل اصلی رشد ارزهای متاورس در لیست قیمت لحظه ای ارزهای دیجیتال است.

سه راه برای سرمایه گذاری مستقیم در متاورس وجود دارد:

خرید توکن های متاورس

برخی از متاورس ها در حال حاضر از ارز دیجیتال به عنوان نوعی پرداخت استفاده می کنند. استفاده از ارزهای رمزنگاری شده همه تراکنش‌های مجازی را خودجوش می‌کند و فناوری بلاک چین که به آن‌ها نیرو می‌دهد، تراکنش‌ها را بسیار امن و همچنین قابل اعتماد می‌کند.

یکی از پلتفرم هایی که در این زمینه فعالیت دارد دسنترالند است که توکن بومی آن یعنی ارز MANA در سال 2021 مورد توجه سرمایه گذاران زیادی قرار گرفت و رشد قابل توجهی را تجربه کرد.

همچنین پلتفرم سندباکس دنیای مجازی دیگری است که به مردم اجازه می دهد تا زمین مجازی و همچنین سایر دارایی های دیجیتال را از طریق یک ارز دیجیتال متاورس جایگزین و در عین حال بومی به نام SAND مدیریت کنند. تجربه دیجیتال را می توان به راحتی از طریق این ارز دیجیتال به صورت آنلاین کسب درآمد کرد.

شما میتوانید خرید سندباکس، خرید مانا، خرید گالا و سایر توکن های حوزه متاورس را از طریق صرافی معتبر بیت گذر در کوتاه ترین زمان ممکن، به صورت خودکار و با بهترین قیمت انجام دهید.

خرید توکن‌های غیرقابل تعویض درون بازی (NFT)

دارایی‌های دیجیتال را می‌توان از طریق توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT) که چیزی جز توکن‌های رمزنگاری هستند که در آن جزئیات مالکیت دارایی‌های مجازی کدگذاری می‌شود، در اختیار داشت. یک NFT حتی می تواند به شکل هنر دیجیتال، هر ویژگی درون بازی و غیره باشد.

خرید زمین مجازی در متاورس

سه پروژه بزرگ متاورس که شاهد هجوم معاملات زمین بوده اند عبارتند از: سندباکس، دسنترالند و اکسی اینفینیتی.

در این میان سندباکس یک دنیای مجازی مبتنی بر بلاک چین است. دسنترالند یک جهان سه بعدی مبتنی بر اتریوم است و اکسی اینفینیتی یک پلتفرم بازی برای کسب درآمد است. زمین های مجازی در این پلتفرم ها و سایر پلتفرم های متاورس به صورت توکن های غیر مثلی خرید و فروش می شوند.

آیا سرمایه گذاری در متاورس سودآور است؟

می دانیم که فناوری در دهه آینده به سرعت به پیشرفت خود ادامه خواهد داد. ما احتمالاً تجربه بسیار فراگیرتری در متاورس های مختلف، از پیشنهادات غیر متمرکز و متمرکز، خواهیم داشت. در 10 سال آینده، ممکن است فناوری وجود داشته باشد که نه تنها به ما اجازه دهد که متاورس را ببینیم و بشنویم، بلکه آن را نیز احساس کنیم.

مالکیت دیجیتال در مسیری قرار دارد که نقش بزرگی در هویت دیجیتال ما ایفا کند، بنابراین می‌توان گفت که آنها نیز بخش بزرگی از اکوسیستم‌های متاورس خواهند بود. NFTها به مراتب بیشتر تثبیت خواهند شد. به این ترتیب، موارد استفاده جدید به روش‌هایی که امروزه فقط می‌توانیم تصور کنیم برای آنها اعمال می‌شود.

به منظور کسب درآمد از متاورس ابتدا تحقیقات لازم را در این زمینه انجام دهید و با آگاهی کامل در این حوزه سرمایه گذاری کنید. صرافی امن بیت گذر با پشتیبانی از طیف وسیعی از توکن های متاورس آماده ارائه خدمات به کاربران ایرانی است. خرید و فروش بیش از 800 کوین و توکن مختلف از جمله خرید پالی گان، خرید سولانا، خرید شیبا اینو با پرداخت ریالی و در 24 ساعت شبانه روز در این صرافی امکان پذیر است. شما همچنین میتوانید با مراجعه به وبلاگ صرافی بیت گذر به آدرس blog.bitgozar.io به جدیدترین اخبار، رویدادها و آموزش های مرتبط با حوزه متاورس و ارزهای دیجیتال دسترسی داشته باشید.

روش میانگین کم کردن در بورس

احتمالا تاکنون اصطلاح کم کردن میانگین خرید را بین اهالی بورس شنیده‌اید. روش میانگین کم کردن در بورس، یک استراتژی خرید است که در صورت افت قیمت سهم کاربرد دارد. کاهش میانگین خرید که برخی مواقع ممکن است با خرید پله‌ای اشتباه گرفته شود، موافقان و مخالفان زیادی در بین معامله گران سهام دارد. در این مقاله قصد داریم به طور مفصل به این مسئله بپردازیم و از زوایای مختلف آن را بررسی کنیم. با ما همراه باشید.

کم کردن میانگین خرید چیست؟

کم کردن میانگین قیمت خرید یک سهم، در واقع خرید پله‌ای سهم در صورت افت قیمت است.
میانگین کم کردن (averaging down) در شرایطی کاربرد دارد که پس از خرید یک سهم، قیمت آن افت کند و سرمایه‌گذار در قیمت پایین‌تری آن سهام را دوباره خریداری می‌کند. در این صورت میانگین قیمت خرید تمام شده سهم برای او کاهش خواهد یافت و طبیعتا اگر سهم رشد کند، خیلی زودتر سرمایه گذاری به سود می‌رسد.

برای مثال فرض کنید شما 10 سهم یک شرکت را با قیمت 100 تومان خریده اید. حال قیمت افت کرده و به 50 تومان رسیده است. اگر در این قیمت نیز بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ 10 سهم این شرکت را خریداری کنید، مثل این است که شما 20 سهم را در قیمت 75 تومان خریده اید. یعنی میانگین خرید شما از 100 تومان به 75 تومان کاهش پیدا کرده است. حال اگر قیمت سهم رشد کند و به 80 تومان برسد، شما وارد سود شده اید. در حالی که اگر میانگین خرید کم نکرده بودید، تا زمانی که دوباره قیمت به 100 تومان نرسد، از ضرر خارج نمی‌شود. میتوانید کم کردن میانگین خرید را در چندین مرحله انجام دهید و هرچه قیمت پایین تر می رود شما نیز میانگین خرید را کاهش دهید.

شاید با خود بگویید “چقدر خوب، من همیشه سعی خواهم کرد میانگین کم کنم و زودتر به سود برسم”. اما عجله نکنید، این روش معایب خاص خودش را دارد و اگر به درستی انجام نشود میتواند بزرگترین زیان را نصیب معامله گر کند. قبل از آنکه به اشکال این روش بپردازیم، اجازه بدهید منشاء این روش را ذکر کنیم که قطعا خالی از لطف نخواهد بود.

روش مارتینگل و کاهش میانگین خرید

روش مارتینگل در ابتدا برای شرط بندی‌ها انجام میشد و خوب به ظاهر یک راه زیرکانه برای قماربازها بود تا همیشه در شرط بندی ها سود کنند و هیچ گاه متحمل ضرر نشوند💰.
در روش مارتینگل فرد قمارباز (معامله گر) در یک رشته شرط بندی حاضر می شود نه فقط در یک شرط بندی! یعنی او چندین شرط بندی را پشت سرهم انجام می‌دهد به طوریکه بعد از هر باخت، میزان شرط بندی خود را دو برابر حالت قبل می کند تا جایی که بالاخره در یک شرط بندی ببرد و از این بازی با سود خارج شود. برای روشن شدن چگونگی کارکرد این روش به مثال زیر توجه کنید.
فرض کنید که در یک بازی شرط بندی که موضوع آن انداختن یک سکه است شرکت می‌کنیم، به طوریکه اگر شیر بیاید معادل میزان شرط بندی می‌بریم و اگر خط بیاید میزان شرط بندی را می‌بازیم. فرض کنید این بازی را با n تومان شروع می کنیم. در مرحله اول یا سکه شیر می‌آید و ما برنده می‌شویم و پولمان می شود 2n تومان یا خط می‌آید و n تومان می‌بازیم. اگر باختیم، در مرحله بعدی میزان شرط بندی را دو برابر می کنیم، یعنی 2n تومان وسط میگذاریم. در این مرحله اگر ببریم آنگاه سود ما در کل n تومان خواهد بود زیرا در این مرحله 2n تومان برده و در مرحله قبل n تومان باخته بودیم. بنابراین سود خاص ما n تومان خواهد بود. حال فرض کنید اگر دوباره در این مرحله ببازیم، برای مرحله بعدی میزان شرط بندی را دوباره دو برابر می کنیم، یعنی 4n تومان. حال اگر برنده شویم آنگاه باز هم در کل n تومان سود کرده ایم:
باخت در مرحله اول و دوم 3n تومان
سود از مرحله سوم 4n تومان
سود کل: 4n-3n=n تومان

این مراحل اگر N بار هم رخ دهد باز در نهایت ما در بار N ام مقدار n تومان سود کرده ایم، البته اگر سرمایه ما تمام نشده باشد!💰💰💰
روش مارتینگل توسط یک آمریکایی ابداع شد و بعد از آن توسط معامله‌گران مختلفی با روش‌های گوناگون اجرا شد. طبق این روش شما سرمایه اولیه خود را که برای سرمایه گذاری در بورس معیین کرده اید به قسمت‌های نامساوی (از توان‌های عدد 2) تقسیم می‌کنید و خرید خود را در قیمت‌های مختلف بر مبنای این ضرایب انجام می‌دهید. برای مثال فرض کنید شما 1 عدد سهم را باقیمت 100 تومان خریداری کرده اید و قیمت آن 30% افت کرده و به 70 تومان می‌رسد.

بر اساس روش مارتینگل شما باید در این قیمت 2 عدد سهم جدید خریداری نمایید. با این کار میانگین قیمت کل خرید شما به 80 تومان کاهش می‌یابد. حال اگر قیمت سهم به‌ جای رشد مجدداً افت نماید و به 50 تومان برسد، طبق روش مارتینگل این بار شما باید 2 برابر خرید قبلی یعنی 4 سهم را در این قیمت خریداری کنید. با این کار میانگین قیمت تمام‌ شده هر سهم شما به 63 تومان کاهش می‌یابد. در واقع انگار شما 7 سهم را در قیمت 63 تومان خریده اید و حال قیمت به 50 تومان رسیده است و این در حالی‌ است که قیمت فعلی سهم در حال حاضر 50% نسبت به قیمت خرید اولیه شما کاهش پیدا کرده است. اگر سهم فقط 26% رشد نماید کل خرید شما سودآور خواهد شد. این روش مشابه همان روش کم کردن میانگین خرید است و میتواند زودتر شما به سود برساند.

مزیت روش میانگین کم کردن چیست؟

مزیت روش میانگین کم کردن این است که ما در صورت افت سهم، از نظر زمانی دچار ضرر نمیشویم. در واقع هنگامی‌ که قیمت سهم از قیمت خرید اولیه ما افت میکند و فاصله می‌گیرد، می‌توان با اجرای این روش، قبل از رسیدن قیمت سهم به قیمت خرید اولیه ما، وارد سود شویم، نه اینکه صبر کنیم تا قیمت سهم به قیمت خرید اولیه برسد و ما تازه از زیان خارج شویم. چه‌ بسا که ممکن است در مواردی قیمت سهم پس از افت به‌ راحتی به قیمت‌های قبلی برنگردد و زمان بسیار طولانی طول بکشد و از نظر زمانی برای ما توجیه نداشته باشد و ما مجبور شویم در نهایت با ضرر از معامله خارج شویم. از طرف دیگر در صورت رشد سهم پس از میانگین کم کردن، به دلیل اینکه حجم خرید ما بیشتر شده است، سود بسیار بیشتری خواهیم کرد.

عیب میانگین کم کردن در چیست؟

قطعا روش مارتینگل یا روش‌هایی مشابه که بر اساس کم کردن میانگین خرید کار می‌کنند یک ایراد بزرگ دارند. توجه به این نقطه ضعف میتواند دیدگاه شما را به کلی تغییر بدهد. این روش توسط معامله‌ گران بزرگی اجرا شده است و هر کدام از آن‌ها با توجه به سیستم‌های معاملاتی خود و استراتژی‌هایشان آن را شخصی سازی کرده اند. طبق این روش شما میتوانید دفعات متعددی این کار را انجام دهیم و هرچقدر که قیمت سهم افت میکند میانگین قیمت خرید خود را به آن نزدیک کنید. اما نکته بسیار مهمی که وجود دارد این است که سرمایه ما محدود است و ما نمی‌توانیم تا ابد بر روی خرید قبلی خود 2 برابر خرید جدید انجام دهیم و با گذشتن چند مرحله از این کار، حجم خرید و سرمایه مورد نیاز برای آن به‌ شدت افزایش پیدا می‌کند. فرض کنید در هشت مرحله بخواهید میانگین خرید را به این روش کم کنید. اگر در مرحله اول 10 میلیون تومان از یک سهم را خریده باشید، در مرحله هشتم باید 1 میلیارد و 280 ملیون تومان پول داشته باشید. مضاف بر اینکه در طی هفت مرحله قبلی شما 1 میلیارد و 270 میلیون تومان تاکنون از این سهم خریداری کرده اید. می‌بینید که چگونه تصاعدی مبلغ مورد نیاز برای خرید بیشتر خواهد شد.

حالا چگونه عیب بزرگ روش کم کردن میانگین خرید را بر طرف کنیم👇

در ابتدا باید بگوییم که این ایراد بزرگ کاملا مرتفع نخواهد شد بلکه میتوان آن را مدیریت کرد. برای انجام این کار باید مراحل خرید برای کم کردن میانگین را به تعداد مشخصی محدود کرد تا بتوان از عهده انجام آن برآمد.

برای مثال میتوان پس از افت قیمت سهم، در سه مرحله میانگین خرید را کاهش داد. بدین‌ صورت که سرمایه خود بورس چقدر سود بدهد خوب است؟ را به ۴ قسمت نامساوی بر اساس ضرایب توان 2 تقسیم کنید و در هر مرحله، آنها را خرج کنید. برای مثال اگر کل سرمایه شما 60 ملیون است باید آن را به قسمت های 4، 8، 16 و 32 ملیون تقسیم کنید. سپس با 4 ملیون شروع کنید و میتوانید با عبور از حد ضرر در مرحله اول 8 در مرحله دوم 16 و در مرحله آخر 32 میلیون سهم را خریداری کنید.💰💰
🔶 این روش زمانی بسیار کاربردی است و میتواند فایده داشته باشد که شما آموزش های تکنیکالی و بنیادی و روانشناسی لازم را دیده باشید و سهمی را که انتخاب کرده اید، سهم با ارزشی باشد ✅✅✅

چه زمانی میانگین کم کنیم؟

آموزش گام به گام تحلیل بنیادی برای انتخاب سهم مناسب

برای دانلود کتاب آموزش گام به گام تحلیل بنیادی روی لینک زیر کلیک کنید.

آیا میخواهید در بورس به موفقیت برسید؟ آیا نمیدانید چگونه یک سهم را از منظر بنیادی تحلیل کنید؟ نبود منبع آموزشی مناسب در زمینه تحلیل بنیادی انگیزه ای شد تا در یک کتاب آموزشی به زبانی کاملا ساده و کاربردی، به کمک تصاویر گویا و آموزش گام به گام، روش انتخاب یک سهم را بر اساس نکات بنیادی آموزش داده ایم. قطعا این روش آموزشی را در هیچ کجا پیدا نخواهید کرد! این کتاب الکترونیکی را به تمام کسانی که می خواهند در بازار بورس به موفقیت مستمر برسند توصیه میکنیم .

این سوالی است که بسیاری از افراد آن را می‌پرسند. اگر منظور زمان خرید های پله ای است، این موضوع با تحلیل تکنیکال و مشخص کردن حد ضرر مشخص میشود. اگر منظور از این سوال این است که در چه مواردی میتوانیم از این روش استفاده کرد باید گفت زمانی که یک سهم بنیادی و باارزش خریده اید و تحلیل بنیادی می‌گوید که بازار در مورد این سهم در حال حاضر دارد اشتباه می‌کند.

در بسیاری از مواقع بازار در یک بازه زمانی کوتاه مدت، در مورد قیمت یک سهم دچار اشتباه می‌شود و قیمت بیش از حد افت میکند. این مواقع بهترین فرصت برای کم کردن میانگین و شکار سهم است. اگر سهمی بنیادی را انتخاب کنید، میتوان با خیالی آسوده تر میانگین خرید را کم کرد زیرا می دانیم که این سهم در آینده نزدیک رشد خوبی را خواهد کرد و به قیمت اصلی خودش خواهد رسید. بنابراین نکته قابل توجه آن که استراتژی کم کردن میانگین باید پس از تحلیل یک سهم بر اساس روش‌های مختلف انجام شود و بدون داشتن تحلیل مناسب، نباید اقدام به اتخاذ این روش کرد.

در بسیاری از موارد ممکن است افت یک سهم بی ارزش حد و مرزی نداشته باشد. به اصطلاح “بعضی از سهام‌ها کف ندارند” و شما پس از اینکه آخرین پول خود را نیز در کم کردن میانگین خرج کردید، باز هم شاهد افت قیمت خواهید بود و این روش نه تنها کمکی به شما نمی‌کند بلکه میتواند باعث زیان بیشتر شما بشود.

اخطار

میانگین کم کردن اگر بر روی سهم‌های بنیادی انجام نشود می‌تواند باعث از دست رفتن 70 درصدی سرمایه شما شود! پس اگر با تحلیل بنیادی آشنا نیستید و نمی‌توانید به لحاظ بنیادی سهم‌های ارزنده را شناسایی کنید، توصیه اکید داریم که هیچ گاه بر روی سهمی که از آن شناخت کافی ندارید میانگین خرید کم نکنید که این کار میتواند به منزله پایان کار شما در بورس باشد.

فرمول محاسبه میانگین خرید

بسیاری از افراد در بدست آوردن قیمت سر به سر یا همان میانگین خرید خود کمی دچار ابهام هستند. در اینجا فرمول محاسبه میانگین خرید را ذکر میکنیم. فرض کنید ما در سه مرحله یا سه قیمت متفاوت سهمی را با حجم متفاوت خریداری کرده‌ایم و حالا می‌خواهیم ببینیم قیمت میانگین خرید ما یا همان قیمت سر به سر ما چقدر است.

برای این کار ابتدا حاصل عبارت زیر را بدست اورید:

(تعداد سهامی که در قیمت اول خریدیم ضربدر قیمت اول + تعداد سهامی که در قیمت دوم خریدیم ضربدر قیمت دوم + تعداد سهامی که در قیمت سوم خریدیم ضربدر قیمت سوم)

حال عدد بدست آمده را تقسیم بر تعداد کل سهامی که خریدیم میکنیم و به این ترتیب قیمت میانگین خرید بدست می‌آید.

نتیجه گیری

روش میانگین کم کردن در بورس میتواند در بسیاری از مواقع مفید باشد و به ما کمک کند تا زود تر از ضرر خارج شویم و بیشتر سود کنیم. اما در اتخاذ این روش نکات زیادی وجود دارد که باید آن را در نظر بگیریم:

  • روی سهمی میانگین کم کنید که به لحاظ بنیادی مورد تایید باشد
  • زمانی میانگین خرید را کم کنید به لحاظ تکنیکالی مناسب باشد
  • مراحل کم کردن میانگین را به سه مرحله محدود کنید

کلام آخر اینکه سرمایه خود را مدیریت کنید و تنها بخشی از سرمایه کلی خود را برای یک سهم و میانگین کم کردن قیمت آن در نظر بگیرید. همیشه باید در پرتفوی شما سهامی از گروه های مختلف وجود داشته باشد. برای افراد مبتدی، میانگین کم کردن دامی است که آنها را به سمت تک سهم شدن می‌کشاند، مراقب این دام باشید.

معامله‌گر هستید یا سرمایه‌گذار

نکته پایانی اینکه باید ابتدا مشخص کنید معامله‌گر هستید با سرمایه‌گذار؟ در معامله‌گری اصلا چیزی به نام “میانگین کم کردن” وجود ندارد! برای روشن شدن این موضوع مقاله زیر را مطالعه کنید:
تفاوت تحلیلگری، سرمایه گذاری و معامله‌گری



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.